فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۷٬۷۶۲ مورد.
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۰۴-۸۷
حوزه های تخصصی:
خلیج فارس در جنوب ایران درطول هزاره ها همواره به عنوان یک گذرگاه آبی راهبردی ایفای نقش کرده است. براساس مدارک باستان شناسی دست کم از هزاره پنجم پیش ازمیلاد به این سو، ساکنان فلات ایران، جنوب خلیج فارس، بین النهرین و جنوب آسیا از این راه آبی برای تعاملات فرهنگی، اقتصادی و سیاسی استفاده کرده اند. اوج شکوه منظرگاه فرهنگی خلیج فارس در هزاره سوم پیش ازمیلاد بوده است که حوزه های تمدنی نوپایی در جنوب خلیج فارس و دریای عمان شکل می گیرد و به گواه یافته های باستان شناسی و متون میخی بین النهرینی این مناطق در چرخه تعاملی میان تمدن های آن زمان از بین النهرین تا دره سند نقش فعالی داشته اند. منظرگاه های فرهنگی سواحل و جزایر بخش جنوبی خلیج فارس در مقایسه با بخش شمالی (ایران) بسیار بیشتر و هدفمندتر مورد پژوهش های باستان شناسی قرار گرفته اند. یکی از جزایر مهم در بخش جنوبی خلیج فارس، جزیره تاروت عربستان است. یافته های به دست آمده از این جزیره نشان می دهند این محل درطول هزاره سوم پیش ازمیلاد به عنوان یک بندر تجاری مهم در خلیج فارس به ایفای نقش پرداخته است و در نیمه نخست این هزاره تحت کنترل بین النهرینی ها قرار داشته است. تمرکز این پژوهش پرداختن به ارتباط جزیره تاروت و فلات ایران، به ویژه سرزمین مارهاشی در نیمه دوم هزاره سوم پیش ازمیلاد است؛ زمانی که این جزیره تحت نفوذ مردمان جنوب شرق ایران قرار داشته است و گروه قابل توجهی از اهالی مارهاشی در تاروت سکونت داشتند تا فعالیت های تجاری دریایی را تحت کنترل داشته باشند؛ هم چنین در این پژوهش، فرضیه مرکز تولید اشیاء کلریتی جزیره تاروت مورد پرسش قرار می گیرد؛ درنهایت، بخشی از ساکنان جزیره تاروت عربستان به عنوان اجتماعات دور از وطن (دایاسپورا) تجاری-سیاسی تمدن جیرفت معرفی می شود.
Bronze Weapons of Toll-e Shoqa, Marvdasht Plain, Fars: National Museum of Iran Collection
حوزه های تخصصی:
The correct position and the determining role of the second and first millennium BC cultures in the Fars region (Marvdasht plain) which we know as the Shoqa/Timuran cultures and the importance of this culture in the transition from the prehistoric to the historical period (Achaemenid) are still not well known. Despite of extensive archaeological research that has been done in the Marvdasht plain and the presence of significant sites of this period, due to the limited and generally very old excavations in these sites, it is still difficult to understand these developments. During that time, huge developments were taking place in Khuzestan and Fars regions; Changes usually created many conflicts between native cultures and southwestern cultures origin (Elamite).Some archaological findings, such as weapons, are signs of the height of such conflicts in the past. This paper will study and introduce the collection of weapons of Toll-e Shoqa, which were obtained from the excavations of Mahmoud Rad in 1942 and Vandenberg in 1950 in that site, those are now kept in the National Museum of Iran. These collections have been studied recently in the inventory project in the National Museum of Iran archives. So far, few cultural materials from Toll-e Shoqa have been published and more emphasis has been placed on its pottery; the pottery is the basis of the relative chronology of this period in the Fars region. Unfortunately, the results of the archaeological excavations in Shoqa were never fully published and all its cultural materials were not introduced. In the organizing project of the National Museum of Iran which will be described and analyzed in this paper.
A Comparative Analysis of Ancient Persian Copper Alloy Weapons from a Private Collection in the USA
حوزه های تخصصی:
This paper will compare the characteristics of four ancient Iranian, copper alloy weapons. These weapons are from private collections in the USA at the time of examination. The first two weapons fall into the category of dirks (or daggers). This characterization is based on the overall length of the weapons in question. For comparative purposes, a dagger reaches 30 cm, a dirk is a classification for weapons with overall lengths of 30-50 cm, while a sword would have an overall length of over 50 cm. Because precise archaeological data is absent for these pieces, we examined short-term provenance and microscopic analysis, together with stylistic components to verify the authenticity and general cultural origin of each specimen. The hilt of each weapon is bordered by a ridge, or flange, on both sides that would have allowed for an organic or stone inlay to make the grip more comfortable and functional, as well as adding to the aesthetics of the piece. The pommels of these weapons all have a similar, crescent shape. Weapon 2, has not only a crescent-shaped pommel but also a more pronounced, crescent-shaped guard. Both of the dirks (weapons 1 and 2) have roughly triangular blades. However, the blade of weapon 1 becomes narrower near the guard while the blade of weapon 2 does the opposite and flares out near the guard. Microscopic examination of the patinas confirms the ancient origin of each piece, however, subtle differences in the patinas suggest that the alloys and/or the burial conditions of each were potentially different. This would be an area where further study would be warranted.
The Development of Sasanian Swords (Coins, Dishes and Bas-Reliefs)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۱۶۶-۱۲۷
حوزه های تخصصی:
Sasanian Empire was one of the most powerful periods in ancient Iran. Archaeological evidence and traces, and Sasanian and Post-Sasanian texts show cultural and artistic relations of the Sasanian Empire from the East to the West. However, official Sasanian methods of warfare are one of the most important legacies of the period that have been less studied. These offensive and defensive arms and armor can be analyzed by looking at remaining evidence left by kings and officials within the national borders to the lands abroad. Sasanian swords are depicted on rock reliefs, silver dishes, and coins (drachmas and dinars). Although studies have been done on the classification of Sasanian swords shown on rock reliefs, no systematic study on the depiction of Sasanian swords on Sasanian drachms has been done so far. The following paper tries to restudy the subject by comparing the swords depicted on Sasanian coins and compare them to the swords shown on rock reliefs and dishes. Sasanian swords are depicted on different Sasanian royal arts such as Sasanian coins, Sasanian silver dishes, and Sasanian rock reliefs. Different elements will be taken into consideration such as the shape of swords in general and their method of hanging from the belt in particular. A closer look shows that Sasanian drachmas and dinars show two major types of hanging Sasanian swords via a scabbard slide system: A. hanging the sword in front of the body. B. hanging the sword on the left or the right hip. Additionally, the following paper will compare them to some extant examples of Sasanian swords that are kept in museums and private collections.
سفال نوع لرستان و انتساب آن به پادشاهی الیپی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۱۰۳-۸۵
حوزه های تخصصی:
بیش از صد سال است که محققان با قرائت متون آشوری، به مکان یابی جای نام های ذکر شده در این کتیبه ها پرداخته اند. برخی از این جای نام ها در مرزهای شرقی قلمرو امپراتوری آشورنو و در غرب ایران قرار داشته که یکی از آن ها پادشاهی الیپی بوده است. اکثر باستان شناسان پادشاهی الیپی را در شمال پیشکوه لرستان و جنوب کرمانشاه مکان یابی کرده اند، اما طی دهه های اخیر، بعد از انتساب «سفال نوع لرستان» به اقوام الیپی توسط «لوئیس لوین» و بعد از آن به وسیله «یانا مدودسکایا»، محققان به تحلیل یافته های فرهنگی، ازجمله این نوع سفال در قالب پادشاهی مورد بحث پرداخته اند. دلیل انتساب سفال نوع لرستان به اقوام الیپی توسط باستان شناسان، هم زمانی و پراکنش این نوع سفال در محدوده و قلمرو درنظر گرفته شده برای پادشاهی الیپی است. پژوهش حاضر درپی این است که با استفاده از رویکرد نظری «باستان شناسی تاریخی» که به تفسیر اطلاعات متون تاریخی در بستر داده های باستان شناختی اتکا دارد، تحلیلی دقیق و همه جانبه از این موضوع ارائه دهد. اما پرسش این جاست که می توان با بهره گیری از متون آشوری و مکان یابی احتمالی یک پادشاهی، یک گونه سفالی را به آن فرهنگ نسبت داد؟ پژوهش حاضر درپی این است که با تحلیل همه جانبه مدارک تاریخی و یافته های باستان شناسی، نتیجه گیری منطقی در باب فرضیه مطرح شده ارائه دهد. نتایج این مطالعه نشان دادند که با توجه به داده های کنونی، انتساب یافته های باستان شناسی نیمه نخست هزاره اول پیش ازمیلاد پیشکوه لرستان، همانند سفال نوع لرستان به پادشاهی الیپی، قابل قبول نیست؛ درواقع، این انتساب باید در حد یک فرضیه مطرح شود، و مبنا قراردادن آن برای تحلیل یافته های محوطه ها سبب گمراهی و نتایج نادرست خواهد بود، چراکه از یک سو مدارک قطعی تاریخی برای مکان گزینی دقیق پادشاهی الیپی در پیشکوه لرستان وجود ندارد؛ و ازسوی دیگر، الگوی زیست مبنی بر کوچ نشینی در این منطقه، امکان تطبیق محدوده پراکنش داده های باستان شناسی همانند سفال نوع لرستان را با اطلاعات تاریخی موجود در متون آشوری نمی دهد.
تحلیل راهبردهای عمرانی حکام قاجار در حدفاصل سال های 1210 تا 1264ه .ق.، ازمنظر شواهد معماری و منابع مکتوب
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۳۱۶-۲۸۳
حوزه های تخصصی:
با وجود اهمیت تحولات تاریخی و اجتماعی روی داده در نیمه نخست عصر قاجار، کمتر پژوهش مستقلی درخصوص سیاست های عمرانی و تاریخ معماری این دوره (1210 تا 1264 ه .ق.) به انجام رسیده است. پژوهش حاضر بر آن است تا با اتکا بر شواهد معماری و منابع مکتوب، عوامل مؤثر بر سیاست های حکام قاجار در امر توسعه و نوسازی در بازه زمانی نیمه نخست عصر قاجار را مشخص سازد. با توجه به عدم اشاره به جزئیات بسیاری از اقدامات عمرانی در منابع تاریخی مربوط به نیمه اول این دوره، این پژوهش بر این فرضیه استوار است که با بررسی نوع و کمّیت آثار معماری احداث شده در این دوره، می توان راهبردهای فرمانروایان این سلسله در انجام امور عمرانی و زیربنایی در قسمت های مختلف کشور را مورد تحلیل و بازسازی قرار داد. در نتیجه پژوهش مشخص می گردد که عواملی نظیر مشروعیت بخشی به دولت قاجار ازطریق جلب نظر و اخذ پشتیبانی علما و روحانیون، الزامات نظامی و دفاعی، رقابت ها و گرایش های عمرانی متفاوت شاهزادگان ارشد قاجار، قدرت گیری طبقه علما و تجار و هم چنین اعتقادات مذهبی شخصی حکام قاجار را می توان از مهم ترین عوامل تأثیرگذار در این زمینه قلمداد کرد. درنهایت با توجه به شواهد معماری و فهرست ابنیه ساخته شده یا مرمت شده در این دوران، اهمیت و اولویت ساخت ابنیه حاکمیتی و نظامی در عصر «آقامحمدشاه قاجار» و بناهای با کارکرد مذهبی و تشریفاتی در سیاست های عمرانی عصر «فتحعلی شاه قاجار» در مقایسه با سایر عوامل مؤثر، کاملاً مشهود و بارز است؛ این در حالی است که تحولات سیاسی و اجتماعی رخ داده در عصر محمدشاه قاجار منجر به شکل گیری تغییر جهتی کلی در سیاست های حکمرانان عصر قاجار و توجه بیشتر به احداث بناهای عام المنفعه، تجاری و خدماتی گردید.
Women in Sogdian Para-documents
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۳ - Serial Number ۷, December ۲۰۲۳
1 - 10
حوزه های تخصصی:
A glorious past is what our women in East have experienced which is the path that leads to their power and dignity. As worthy cultural documents, old written texts reflect the political, economical and social stance of women in the Sogdian community. This is an attempt to indicate the Sogdian women's place in Sogdiana through the existing documents(texts,,manuscripts, paintings and archeological remains). We are concerned with the following questions regarding the Sogdian society: how was the women’s participation along the Silk Road, how the remained documents emphasize the importance of their presence and the important question about their identity, when and how they became powerful. Khatun-e Bukhara indicates the high potential of the women’s existence in Sogdian era. In order to illuminate women’s participation, strong motivation to draw the attention and authority, a link to this particular historic situation and a new grasp of women’s lifestyle at that era is essential. This article is an attempt to introduce the women’s role in Sogdian land through language, Culture and different social groups.
Palm branch in the Parthian coins of Iran, case study: coins of Phraates II
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۲, Issue ۲ - Serial Number ۶, August ۲۰۲۳
19 - 27
حوزه های تخصصی:
Coins are engraved metals like books full of historical, cultural, religious, and mythological information. They are also like written documents that can be analyzed through their motifs through symbolism, and they are the most important guide for researchers in recognizing and familiarizing themselves with religious beliefs in different historical periods. Therefore, studying the images and symbols on them opens a window to ancient periods for researchers. Due to its long reign, the Parthian is one of ancient Iran's most important critical periods. They minted many coins with various motifs. One of the symbols used is the pattern of a palm branch, which from the time of Phraates II can be seen as the reverse of the drama and tetradrachm coins of the Seleucid Mint. This study has investigated the symbol of palm branch in coins of Phraates II in the Seleucid Mint to realize political goals. These coins are kept in Reza Abbasi Museum in Tehran (Iran) and were purchased through private collectors. In this study, 250 Parthian coins were examined, among which 60 coins had palm motifs. The palm branch is considered a mythological plant common between Mesopotamia, and Greek. Parthian king, the branch palms were used as symbols for victory, under the cultural influence of the Seleucid and Mesopotamia.
بررسی اعمال سلیقۀ مرمت گران و نظر مخاطبان بر موزون سازی نواحی فقدان تک نگارۀ جنگ دریایی اسکندر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
101 - 125
حوزه های تخصصی:
خدشه بصری ناشی از فقدان نگاره ها در اثر آسیب، موجب راندن نگاره به پس زمینه می شود. برای دریافت موضوع، تمامیت اثر و جلوگیری از روند آسیب به آن، مرمت گر نواحی فقدان را موزون سازی رنگی می کند. برخی مرمت گران با شناخت کافی از نگاره و رعایت اصول نظریِ مرمت، اقدام می کنند و خدشه بصری را مرتفع می کنند؛ ولی برخی دیگر سلیقه خاص خود را اعمال می کنند. گاهی سلیقه های به کاررفته نه تنها موجب بهبود و تمامیت اثر نمی شود، بلکه موجب ازدست رفتن اصالت اثر نیز می شود.هدف: بررسی نوع رویکرد سلیقه ای مرمت گران در مرمت نگاره ها و درک مخاطب از موضوع اثر مرمت شده.روش پژوهش: پژوهش با رویکرد تفسیری، روش کیفی و با استناد به داده های موجود و اسنادی انجام شد. در این راستا، از نگاره «جنگ دریایی اسکندر در دریای چین» متعلق به مکتب شیراز از کتاب خمسه نظامی و به جامانده از دوره صفوی از مجموعه هاپوگ کِوورکیان بهره گرفته شد. پرینت های نگاره مذکور در اختیار مرمت گران قرار گرفت تا بنابه سلیقه خود، آن را مرمت کنند. سپس پرینت های مرمت شده، پیشِ روی مخاطبان خاص و عام قرار گرفت تا دیدگاه خود را از نحوه بازسازی انجام شده بر نگاره ها ارائه کنند.یافته ها و نتیجه گیری: نیمی از مرمت گران در نواحی فقدان، مرمت استحکامی انجام دادند و نیمی دیگر در نواحی فقدان، موزون سازی رنگی انجام دادند. هم چنین در بررسی نظرات مخاطبان درباره نوع مرمت نگاره ها، اقلیتی از مخاطبان از هر دو گروه به مرمت استحکامی و موزون سازی نکردن بسنده کردند و اکثر مخاطبان به موزون سازی برای برطرف کردن وقفه دید در ناحیه ازدست رفته تمایل داشتند؛ دراین میان مخاطبان خاص کم تر از مخاطبان عام به موزون سازی تمایل داشتند. داده ها حاکی از علاقه مندی تمامی مخاطبان (عام و خاص) برای دریافت موضوع و تمامیت نگاره است.
The Compositional Study of Qajar Silver Coins Using PIXE Technique; Case Study of Coins of Naser al-Din Shah Qajar of Tabriz Mint
حوزه های تخصصی:
The study of the elemental composition of silver coins minted in the Tabriz during the Qajar period can help to investigate the socio-economic situation of that period. In this case study, Proton- Induced X-ray Emission (PIXE) analytical technique has been applied to twenty-eight Qajar silver coins selected from a private collection. the purpose was to study and investigate the changes in silver elements in Qirans of Nasser al-Din Shah Qajar in Tabriz mint. The metallic elements Ag, Cu, Fe, Pb, and Au were observed. The results show that the content of Ag the main constituent of the coins varies from 90.07 to 82.88%. this significant variation in the content of the major constituent reveals the economic difficulties encountered by the dynasty. The results, which are shown by using the PIXE technique, brought to light valuable information about the economy of the period under study.
جابجایی شومینه قاجاری متعلق به عمارت تاریخی صدیق السلطنه تبریز
حوزه های تخصصی:
حفظ و مرمت آثار تاریخی از مهمترین اهدافی است که در سرتاسر جهان جهت انتقال آن به آیندگان انجام می گردد که شامل اقدامات گسترده ای بوده و با رعایت جنبه های مختلف از آن جمله مبانی نظری مرمت آثار تاریخی توسط متخصصان امر صورت می گیرد. عمارت صدیق السلطنه که در محله ی مقصودیه ی تبریز واقع شده از جمله بناهای شاخص دوره ی قاجاری است. این بنا علاوه بر پلان معماری ویژه دارای تزیینات گچ بری در سرستون ها و شومینه ها است. در اقدامات مرمت این بنا آثاری از دوره های مختلف تاریخی مشاهده گردید که نشانگر تغییرات به وجود آمده در بنا در گذر زمان است. وجود شومینه ی تاریخی در اتاق شمال غربی طبقه ی اول این بنا و از طرفی دیگر کشف دیوار دارای گچبری مربوط به اواخر دوره ی صفوی و اوایل دوره ی زندیه در پشت شومینه چالش مهمی بود که در نمایش هر دو اثر مطرح می شد؛ بنابراین پس از بررسی های کامل محل و شرایط آثار تصمیم بر جابجایی شومینه در محل خود گرفته شد. هدف از این کار علاوه بر کمک به شناخت بنا نمایش بهتر هر دو اثر ارزشمند تاریخی بود. با توجه به ارزش تاریخی و زیبایی هر دو اثر جابجایی شومینه و آشکارسازی دیوار تاریخی پشت آن ضروری بود برای جابجایی، شومینه اقدامات فنی جهت قاب بندی و ساپورت سپس رهاسازی طبق روشی که طراحی شده بود اجرا گردید. پس از قاب بندی اثر با آهن پشت و اطراف آن خالی شده و اتصال آن با دیوار قطع گردید که این کار مرحله به مرحله و همراه با استحکام بخشی اثر انجام گردید سپس اثر با جرثقیل به محل جدید منتقل شده و در آنجا نصب گردید که هر دو اثر ذکر شده کاملا قابل مشاهده بودند. لازم به ذکر است که تمامی اقدامات انجام شده با رعایت اصول فنی و مبانی نظری مرمت آثار تاریخی پایه ریزی و انجام شد.
تأملی در پیوند منصب «تُواچی» و «جارچی»(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۲۹)
56 - 76
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف این پژوهش ارزیابی دیدگاهی است که «تواچی» به عنوان یکی از مناصب متداول و صاحب نفوذ در تشکیلات نظامی تیموریان از دوره صفویه به منصب دیگری به نام «جارچی» تحول پیدا کرده است و ازآنجاکه این مدعا مناقشه برانگیز است، پژوهش حاضر به بررسی مدعای مذکور و سنجش آن با منابع تاریخی می پردازد. روش/ رویکرد : پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده است و عمدتاً با رویکردی انتقادی به طرح دیدگاه پژوهش گران و بررسی دقیق متون می پردازد. یافته ها/ نتیجه گیری : دستاورد پژوهش حاضر نشان می دهد که به غیراز وظیفه ای که جارچی درزمینه رساندن پیام و فرمان های صادرشده -به ویژه درصحنه نبرد- انجام می داده است، میان این منصب با منصب تواچی مناسبتی تاریخی دیده نمی شود و نمی توان مدعای یادشده درباره یکسانی معنای این دو منصب و وظایف آن ها را ثابت کرد.
مطالعۀ اقتصاد معیشتی عصرآهن محوطۀ تقی آباد براساس یافته های جانوری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۸۲-۱۶۱
حوزه های تخصصی:
در تابستان 1397 ه .ش. کاوش باستان شناسی تپه تقی آباد 1 و 2 در شهرستان ورامین انجام شد. این محوطه ها در شمال روستای تقی آباد و در جنوب روستای آجربست از توابع بخش جوادآباد ورامین قرار دارد. یافته های کاوش دربرگیرنده دوره های فرهنگی عصرمفرغ و عصرآهن هستند؛ از جمله یافته های ارزشمند این محوطه، بقایای جانوری بود که جهت شناخت نظام معیشتی ساکنین ادوار مختلف تاریخی آن بسیار حائز اهمیت است. مهم ترین هدف این پژوهش، شناخت نظام اقتصادی معیشتی درمیان جامعه ساکن عصرآهن برپایه مطالعات جانورباستان شناسی در تقی آباد است. پرسش اصلی که در این پژوهش مطرح می شود این است که، چه گونه های جانوری در این محوطه قابل شناسایی است و چگونه بقایای استخوانی جانوران در بازسازی شیوه معیشتی دوره مورد مطالعه، قابل استفاده هستند؟ برروی یافته های استخوانی عصرآهن محوطه تقی آباد (تقی آباد1 و تقی آباد2)، آثار سوختگی و بریدگی برروی برخی از استخوان ها قابل مشاهده است که آثار بریدگی ممکن است بر اثر قصابی شدن به وجود آمده باشند. اساس کار این پژوهش بر پایه مطالعات برروی یافته های جانوری است که در کاوش باستان شناسی از تپه های تقی آباد 1 و 2 به دست آمده اند. یافته های پژوهش نشان دهنده استفاده از گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، گوزن، گراز، گوسفند وحشی، پرنده، سگ و روباه در تپه تقی آباد1 و گونه های جانوری گوسفند، بز، گاو، گراز، غزال، تک سمی (اسب و الاغ)، سگ، گوزن و پرندگان در تپه تقی آباد2 هستند. مطالعه نشان داد که دامپروری نقش مهمی را در معیشت مردم این محوطه داشته است.
فرآیند و چرایی تغییر در شکل ظاهری و عناصر سازه ای گنبدهای شلجمی شکل از آغاز دورۀ تیموری تا پایان دورۀ صفوی در آسیای مرکزی و ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۲۶۴-۲۴۳
حوزه های تخصصی:
ساخت انواع گنبدها در دوران اسلامی، به ویژه در دوره های تیموری و صفوی به نهایتِ کمال رسید. گنبدهای شلجمی شکل، از نمونه های قابل تأمل در فرهنگ معماری آسیای مرکزی و ایران است که در اوایل قرن 9ه .ق./ 15م. و هم زمان با دوره تیموری رواج یافت. در این شکل جدید، در محل پیوستن پوسته بیرونی گنبد به ساقه، بیرون زدگی مختصری ایجاد شده که سبب تغییر در شکل ظاهری و جزئیات سازه ای شده است. پرسش مطرح این است که، دلایل ایجاد این تغییرات در نمای ظاهری و نیز عناصر سازه ای دخیل بین دو پوسته، پس از شکل گیری اولیه این گنبدها در آسیای مرکزی و سپس سیر تکامل آن ها در ایران چگونه است؟ پژوهش حاضر با هدف دست یابی به جنبه های پنهان در سیر تحول گنبدهای شلجمی شکل و با تکیه بر مستندات تاریخی و باستان شناسی و پاسخ به چرایی و علل تحولات ایجاد شده در آن ها طی 4 قرن در حوزه ایران فرهنگی به نگارش درآمده است. افزون بر این، بازنمایی اندیشه ها و باورهای حامیان و معماران پدیدآورنده این گنبدها با مطالعه تحولات انجام گرفته در این آثار موردتوجه است. پژوهش حاضر با روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و مطالعه گنبدهای منتخب نیز مبتنی بر فعالیت های میدانی، تحقیق در منابع و اسناد کتابخانه ای است. فرآیند تغییر شکل ظاهری گنبدها، شامل حذف خیاره بیرونی، تعدیل در ارتفاع ساقه و ایجاد انحنای بیشتر در محل پیوستن پوسته بیرونی به گریو است. این پژوهش، در پیوند با تغییرات سازه ای ایجاد شده برای بهبود مقاومت و استحکام گنبدها، از ساخت باریکه طاق ها برروی پوسته درونی و انتقال وزن دیوارهای خشخاشی به قسمت های زیرین و پایه های گنبدخانه، تغییر در تعداد و تناسبات خشخاشی ها برای جلوگیری از خرابی گنبد، به ویژه در بخش آوگون به هنگام زلزله و نیز شکل و ترتیب قرارگیری کلاف های چوبی برای افزایش انعطاف پذیری آن در برابر تکان های لرزشی، سخن گفته است.
بررسی خانقاه های شهر کرج ابودلف براساس اسناد تاریخی و شواهد باستان شناسی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۲۱۷-۱۹۳
حوزه های تخصصی:
شهر کرج ابودلف یکی از مهم ترین شهرهای دوران اسلامی است که در سده های اولیه این دوره شکل گرفت و در قرون میانی به شکوفایی رسید. شناخت از این شهر تا سه دهه گذشته صرفاً به اشارات متون تاریخی مربوط می شد. حال با انجام بررسی های میدانی باستان شناسی و مطالعه اسناد تاریخی می توان به شناخت بیشتری از موقعیت مکانی شهر یادشده و آثار و بقایای به جای مانده از آن دست یافت. یکی از مهم ترین آثار قابل مطالعه کرج ابودلف، خانقاه ها است. خانقاه ها به عنوان مراکزی برای آموزش مبانی دین و اصول طریقت، از قرن چهارم هجری قمری در بلاد اسلام شکل گرفته و به بسط تصوف پرداختند. در این میان، شهر کرج ابودلف دارای چند خانقاه بوده که هدف این نوشتار بررسی آن ها با بهره گیری از بررسی باستان شناسی و مداقه در اسناد و متون تاریخی است. پرسش های تحقیق عبارتنداز: 1. اسناد مکتوب و شواهد تاریخی، چه زمانی را برای شکل گیری و توسعه خانقاه ها در شهر کرج ابودلف پیشنهاد می کنند؟ 2. نقش اسناد و شواهد باستان شناسی مرتبط با خانقاه ها در انطباق مکان کرج با شهر آستانه چیست؟ 3. خانقاه های شهر کرج چه جایگاهی در ساختار فضایی شهر کرج داشته اند؟ روش پژوهش در این جستار، تاریخی و با رویکرد توصیفی-تحلیلی است و شیوه گردآوری اطلاعات، میدانی و کتابخانه ای است. تاکنون پژوهشی مستقل درباب خانقاه های شهر کرج صورت نگرفته است و براساس مطالعه اسناد موجود و بررسی های باستان شناسی، سوای از انطباق موقعیت شهر فعلی آستانه با شهر کرج ابودلف می توان بیان داشت که خانقاه های شهر کرج در سده های میانی دوران اسلامی به عنوان بخشی از ساختار فضایی شهر مذکور شکل گرفته و پیوند های کارکردی خود را پس از زوال کرج با بقایا یا دیگر آثار معماری شهر حفظ کرده اند.
گونه شناسی و پیشنهاد الگوی پراکندگی و بُعد زمانی قبور کلان سنگی استان کرمانشاه(مطالعۀ ویژه: شهرستان های گیلان غرب و سرپل ذهاب)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۱۲۹-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
استان کرمانشاه از مناطق قابل توجه باستان شناسان است که تاکنون مطالعات زیادی در آن انجام گرفته است. پژوهش حاضر به بررسی قبور کلان سنگی در شهرستان های گیلان غرب و سرپل ذهاب می پردازد. قبور کلان سنگی، ازجمله تدفین هایی هستند که دارای ساختار و معماری ویژه ای هستند که در ایران و به خصوص در منطقه مطالعه شده کمتر شناخته شده و پژوهش شده است. با مطالعه برروی این قبور می توان شناختی هرچند اندک از فرهنگ، اعتقادات و نیز نحوه زندگی مردمان صاحب این قبور به دست آورد. مهم ترین پرسش های این پژوهش عبارتنداز: ویژگی ساختار معماری این قبور چگونه بوده است؟ حوزه پراکندگی گونه های این قبور چگونه بوده و چه الگویی برای این پراکندگی می توان تعریف کرد؟ روش پژوهش ازنظر هدف کاربردی-تاریخی است که با استناد به نظریات ارائه شده در این باره، تأثیر بسیاری در شناسایی و بازسازی گونه های تدفینی داشته است. دسته بندی شکل و ساختار قبور به صورت توصیفی انجام گرفته است. بررسی و انطباق ساختار قبور و ارتباطات فرهنگی مطالعه به صورت تاریخی بوده است. در همین راستا، ضمن بررسی میدانی منطقه، ابتدا مقایسه گونه شناختی داده ها و گاه نگاری نسبی قبور انجام شد و سپس با نرم افزار GIS به تحلیل و شناسایی الگوی پراکنش قبور منطقه با عوامل مختلف جغرافیای طبیعی پرداخته شد. دیگر اطلاعات در زمینه موردمطالعه به روش کتابخانه ای گردآوری شده است تا زمینه ای برای مقایسه با محوطه های هم جوار فراهم شود. بر این اساس متغیرهای گوناگونی ازقبیل: ارتفاع، شیب و رودخانه ها تجزیه و تحلیل شدند. به صورت کلی قبور شناسایی شده در این بررسی به دو گروه اصلی «قبور صندوقی» و «قبور کروملیچ: تقسیم می شوند که قبور کروملیچ زیرگونه های مختلفی را شامل می شود؛ درنهایت براساس مطالعات صورت گرفته و نیز کاوش هایی که برروی قبور کلان سنگی شمال غرب انجام گرفته است و نیز با توجه به عدم شناسایی استقرارهای مرتبط با قبور، می توان شیوه زندگی کوچ روی را برای صاحبان این قبور پیشنهاد داد.
بررسی و تحلیل گونه شناسی سفال های محوطۀ قُرُق دشت همدان-بهار از قرن پنجم تا هشتم هجری قمری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ بهار ۱۴۰۲ شماره ۲۳
۲۴۱-۲۰۹
حوزه های تخصصی:
یکی از جنبه های اصلی در شناخت فرهنگ های گذشته، مطالعه و تحلیل آثار سفالی محوطه های باستانی است؛ از این رو بررسی دقیق این دسته از آثار نقش مهمی در روشن شدن وضعیت اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مراکز استقراری داشته است. عبور مسیرهای ارتباطی، هم چون شاهراه خراسان و راه فرعی شاهی از همدان درطول تاریخ -به خصوص در دوران اسلامی- باعث پیدایش فرهنگ های متعدد سفالگری در این بخش از کشور شده است. با توجه به تأثیرپذیری فرهنگ های سفالگری همدان و به تبع آن محوطه قُرُق (با حجم وسیعی از آثار سفالی) از مناطق بزرگ سفالگری دوران اسلامی، در این پژوهش سعی شده است به پرسش هایی هم چون: تأثیر کدام مناطق به لحاظ سبک ساخت و تزئین در سفال های محوطه قُرُق دیده می شود؟ مهم ترین گونه های سفالگری این محوطه از قرن پنجم تا هشتم هجری قمری کدام اند؟ و کدام گونه سفالی از ویژگی های بومی برخوردار است؟ پاسخ داده شود. هدف اصلی این نگارش، شناسایی انواع گونه های شاخص سفالی محوطه مورد مطالعه است که این فرآیند ازطریق مطالعه داده های باستان شناختی حاصل از بررسی های نوین صورت گرفته است. در انجام پژوهش حاضر، روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی و تطبیق میدانی یافته های این حوزه با سایر مناطق صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان می دهند در هنر سفالگری این محوطه به لحاظ شیوه ساخت و پرداخت، جلوه هایی از هنر مراکز فرهنگی همجواری هم چون: ذلف آباد، آوه، سلطانیه، کنگاور، تخت سلیمان و بروجرد مشاهده می شود؛ هم چنین بیش از 10 گونه سفالی شاخص قرن پنجم تا هشتم هجری قمری از آن شناسایی شده که شامل انواع سفال های بدون لعاب و لعاب دار است که هریک به زیرمجموعه های ساده و منقوش و چندرنگ زیر و رولعابی تقسیم می شوند. در این بین، نمونه هایی هم چون ظروف با تزئین چندرنگ بر روی گلابه سفید احتمالاً از ویژگی های محلی برخوردارند.
Late Bronze Age Shields from the Bazgir Metal Hoard, Gorgan Plain, Iran
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲۴
۳۴۰-۳۱۱
حوزه های تخصصی:
Tappeh Bazgir is one of the most important archaeological sites of the Late Bronze Age in northeastern Iran. At this site, a hoard of 759 Bronze Age copper-alloy objects with an approximate weight of more than two tons was excavated. This find is unique in terms of volume and the extraordinary finds it contained. This archaeological hoard was discovered by chance in 2001, and in 2010 a rescue excavation was carried out at the findspot. This hoard had been buried in the virgin soil and deliberately concealed under a residential floor in the Late Bronze Age. The objects recovered served different purposes; they include agricultural and household implements, tools, ceremonial objects and a variety of weapons. The artifacts were all located next to each other in a pit and had been arranged in a regular manner. There were also three shields among these objects. They had been placed next to each other under basins with gutter-shaped pipes and on top of daggers, hatchets, axes, two-pronged forks, and stone rods. These weapons had evidently been positioned at close to the domestic objects. The shields are of strikingly similar shapes, but they differ slightly in the number of openings and bars. Up to now, no similar shields have been found at any other archaeological site. These shields seem to be the oldest shields excavated in Iran. XRD and XRF analyses revealed that one of the shields and other objects of the hoard were made of cast copper-alloy, and they were subjected to cold forging/hammering later.
تأثیر «پزشکی شدن» جامعه بر مذهب در دوران پس از مشروطۀ ایران (1284 -1320ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳ (پیاپی ۱۳۱)
6 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف: با شروع دوره مدرن در جهان و سرایت خزنده آن به میان جامعه ایرانی درطول قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم، بسیاری از ساختارهای جامعه ایرانی -که درطول تاریخ با مشارکت نهاد سنت و مذهب شکل گرفته بود- موردتهدید مفاهیم و برداشت های جدید قرار گرفت و این تهدید در موارد زیادی به مقابله سنت و مدرنیته منجر شد.یکی از عرصه های به شدت تأثیرپذیر جامعه پیشامدرن ایرانی، نهاد بهداشت و درمان بود که براساس ترکیبی از طب مزاجی، طب عامیانه و با رنگ و بوی مذهبی، درطول تاریخ شکل گرفته بود. پس از ورود اولین نشانه های مدرنیته به ایران، این نهاد مسلط اجتماعی (نهاد بهداشت و درمان سنتی)، به شدت درمعرض هجمه تأثیرات بینش علمی تازه قرار گرفت و بسیاری از باورهای آن زیر سؤال رفت.روش/ رویکرد پژوهش: پژوهش حاضر تلاش کرده است تا با تکیه بر یکی از مفاهیم جامعه شناسی پزشکی تحت عنوان «پزشکی شدن» این مقابله و مواجهه را تحلیل کند و میزان تأثیرگذاری این روند بر نفوذ مذهبی درمیان جامعه ایرانی را بررسی کند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان می دهد که برای چند دهه، فضای فرهنگی جامعه متأثر از صف آرایی و تقابل بین مفاهیم مذهبی و مفاهیم بهداشتی بود و در مسیر پزشکی شدن، نهاد مذهب بسیاری از عرصه های نفوذ اجتماعی را به نهاد پزشکی واگذار کرد.
عملکرد بلدیه تهران در حوزه ساخت وساز شهری در بستر اقتدارگرایی و نظم مبتنی بر استبداد منور در دوره پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۰)
6 - 25
حوزه های تخصصی:
هدف : بررسی جایگاه بلدیه تهران در دوره پهلوی اول و شناسایی ابزارهای این حکومت برای گسترش ساخت وساز شهری در پرتو اقتدارگرایی. روش/ رویکرد پژوهش : روش این پژوهش تحلیلِ تاریخی با رویکرد توصیفی و تحلیلی مبتنی بر اسناد و مدارک آرشیوی و گزارش های دولتی است. یافته ها و نتیجه گیری : رضاشاه در راستای تجددگرایی جامعه، درصدد بود تا شهرسازی هم در کنار دیگر ارکان، به پیشرفت برسد و اجرای طرح های نوسازی شهری در پرتو قوانین و مقررات، وجود بلدیه را بیش ازپیش ضروری می کرد. با انتصاب شخصی نظامی یعنی سرهنگ کریم بوزرجمهری به ریاست بلدیه تهران امور شهری با سیاستی آهنین و دیکتاتورمآبانه اجرا شد. بلدیه تهران در این دوره براساس سیاست تمرکزگرایی به فرایند یکسان سازی اقدام کرد و به کمک سیاست های آمرانه، با حذف مفاهیم کهن و پاک سازی گذشته قاجاری، درصدد بود تا به تهران چهره ای نو و مدرن بدهد. ازاین رو در این دوره، شهر تهران به شکل عمده ای در عرصه نوسازی شهری و احداث خیابان دست خوش تغییروتحول شد. البته با توسعه معابر و تعریض خیابان ها گاهی اوقات آثار باستانی و میراث فرهنگی هم تخریب می شدند.