فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
طی بررسی های باستان شناسی و انجام گمانه زنی به منظور مطالعات زمین باستان شناسی محوطه تاریخی سیروان در استان ایلام، قطعاتی به دست آمد که حاکی از بقایای فعالیت های عملیات حرارتی (Pyrometallurgy) در این سایت بوده است. پنج نمونه از این قطعات جهت انجام مطالعات آرکئومتریک و تعیین مشخصات شیمیایی و کانی شناسی آنها انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی نوع فلز استحصال شده، تخمین دمای کوره، بررسی فرایند ذوب و میزان بهره وری این فرایند در نمونه های مطالعه شده است. ساختارشناسی نمونه ها با استفاده از روش های آنالیز XRD، XRF و میکروسکوپ نوری (متالوگرافی)، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با توجه به شناسایی فازهای اصلی ووستیت، مگنتیت و هماتیت، این قطعات، سرباره های ذوب آهن هستند. حضور ووستیت و کلسیت در تمامی نمونه ها، حاکی از آن است که محدوده دمای کوره حداقل بین 570 درجه سانتی گراد تا حدود 900 درجه سانتی گراد بوده است. همچنین با توجه به مقادیر بالای اکسید آهن باقی مانده در سرباره، نوع فرایند از دسته کوره آهن خالص با بهره وری پایین بوده و از سنگ آهک به عنوان گدازآور استفاده شده است. حضور مقادیر متفاوتی از فازهای ووستیت، مگنتیت و هماتیت در این نمونه ها، حاکی از آن است که این سرباره ها در نقاط مختلفی از کوره تشکیل شده و همچنین شرایط اتمسفر کوره در محیط احیا به خوبی کنترل نشده است. با توجه به پژوهش های اندک انجام شده در حوزه فلزکاری باستان در مناطق غربی ایران و به ویژه سایت های تاریخی استان ایلام، این پژوهش سرآغازی بر انجام مطالعات تطبیقی در حوزه تکنولوژی ذوب و استحصال آهن در مناطق غربی زاگرس مرکزی است.
بررسی منشأ ساخت و ویژگی های بصری و محتوایی نقوش و کتیبه ها در کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۵۵-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
مجموعه کمالیه یکی از مهم ترین آثار برجای مانده مربوط به نیمه اول قرن هشتم هجری قمری در شهر یزد است که تاکنون در رابطه با اهمیت تاریخی و باستان شناختی آن مطالعاتی صورت نگرفته است. طی ساماندهی های انجام شده در دهه 1350ه .ش. 24 نمونه کاشی سالم یا شکسته زرین فام با نقوش گیاهی، پرنده و کتیبه از نوع ستاره ای (کوکبی) به دست آمد. با توجه به این که در رابطه با این کاشی ها هیچ نوع مطالعه ای و یا حتی گزارشی منتشر نشده، پژوهش پیشِ رو درنظر دارد تا با استفاده از شواهد تاریخی و معماری موجود به بررسی ویژگی های بصری، محتوایی و منشأیابی احتمالی آن ها براساس مقایسه با نمونه های موجود بپردازد؛ بنابراین پرسش هایی از قبیل: 1) چه اطلاعاتی از نقوش و کتیبه های کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه یزد به دست می آید؟ 2) با توجه به ویژگی های بصری نقوش، کاشی های شناسایی شده تولید کدام یک از مراکز ساخت کاشی زرین فام هستند؟ اساس مطالعه کنونی را تشکیل می دهند. روش به کار رفته اسنادی و با رویکرد توصیفی-تاریخی و تحلیلی و مقایسه با نمونه های مشابه در جهت پاسخ گویی منطقی به پرسش ها پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی (سه الگوی نقش با طرح گُل نیلوفر با غنچه شاه عباسی در اطراف و مرکز کاشی)، پرنده (درنای درحال پرواز با بال های گشوده درمیان نقوش گیاهی) و کتیبه (آیات قرآنی با مضامین پیروزی، تذکر و رزق و روزی و ادبیات فارسی برگرفته از شاهنامه فردوسی و شمس تبریزی) نمونه های طرح شده روی کاشی ها هستند. این انواع با توجه به کارکرد مذهبی، عقیدتی-تدفینی مجموعه هر یک با هدف خاصی نقش شده اند. علاوه بر آن و با توجه به مشابهت بسیار زیاد نمونه های موردمطالعه از نظر الگوهای طرح، نقش و کتیبه، احتمالاً کاشان مرکز عمده ساخت کاشی ها بوده است. این مهم با توجه به شاهراه ارتباطی میان ری به کرمان با گذر از کاشان به یزد جهت صدور کاشی های زرین فام منطقی است.
بررسی نقش زن بر مهرهای ساسانی (با معرفی مُهری از موزه بوعلی سینا همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مُهرها و گل مُهرهای ساسانی ازجمله اشیائی هستند که در تمامی سطوح جامعه و سازمان های اداریِ ادوار تاریخی، ازجمله عصر ساسانی کاربرد داشته و از این رو نقش به سزایی در درک ما از جنبه های مختلف تاریخی این دوره ایفا کرده اند. درمیان نقوش کنده کاری شده روی مهرهای ساسانی که حکایت از باورها و اعتقادات صاحبان آن ها دارد، تصویر زنان نیز به عنوان جمعیتی مهم از جامعه ساسانی روی مهرها نقش بسته است. مهرهای منقوش به نقوش زنانه، به نوعی از منابع مهم در واکاوی جایگاه زنان در این دوره به حساب می آیند و بازگوی نگرش جامعه به این قشر از مردم هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که به بررسی نقش مایه های زن بر مهرهای ساسانی با معرفی مهری از موزه بوعلی سینای همدان پرداخته شود. نویسندگان بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم مهر مذکور، ضمن توصیف نقش مایه های زنانه بر آن، به جنبه های نمادپردازانه و خوانش کتیبه این مهر می پردازند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چه ارتباطی میان نقش روی مهر و دارنده مهر وجود دارد؟ کتیبه روی مهر تا چه اندازه بازگوی مفاهیم زنانه است؟ مالکیت مهرهای منقوش به نقش زنان احتمالاً در اختیار زنان بوده است و این نشان از استقلال فردی و برخورداری از جایگاه اجتماعی زن در آن دوره دارد؛ اگرچه در دوره ساسانی زنان نسبت به مردان کمتر وارد تجارت و سیاست می شدند، اما وجود مهرهای منقوش به نقوش زنانه نشان دهنده پذیرش حضور آن ها و هم چنین جایگاه حقوقی آن ها در امور اداری و اقتصادی این دوره است.
طراحی و ساختِ هم ساز با اقلیم و جغرافیا در معماری مسکونی قاجاریِ آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاریِ آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تأثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تأثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاریِ آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تأثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تأثیر آن بر معماری تأیید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.
A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain.
Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
مطالعه و بررسی محوطه های اشکانیِ حوضه آب ریز شمالی قزل اوزن در محدوده آب بر و درّام، شهرستان طارم علیا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۱۴۹-۱۲۱
حوزههای تخصصی:
درنتیجه افزایش پژوهش های میدانی در دهه های اخیر که عمدتاً در قالب بررسی های باستان شناسی انجام شده، دانسته های ما درباره دوره اشکانی افزایش محسوسی یافته است. محدوده موردنظر این پژوهش، شامل دهستان های آب بر و درّام، در شهرستان طارم علیا در استان زنجان، ازجمله مناطقی است که تا پیش از این اطلاع چندانی از وضعیت آن در دوره اشکانی در دست نبود. پژوهش حاضر از نوع توسعه ای، با رویکرد توصیفی-تحلیلی، براساس نتایج حاصل از یک بررسی باستان شناسی صورت گرفته که با مطالعه 12 محوطه باستانی درپی پاسخ گویی به پرسش هایی درباره کم و کیف استقرارهای اشکانی، چگونگی تأثیر عوامل اقلیمی و محیطی بر شکل گیری محوطه ها، ویژگی های مواد فرهنگی، به ویژه گونه شناسی سفال، وجوه افتراق و اشتراک آثار اشکانی این محدوده با مناطق پیرامون و بازسازی سیمای تاریخی فرهنگی منطقه در دوره اشکانی است. درنتیجه، محوطه های اشکانی منطقه براساس عواملی چون: میزان ارتفاع، شیب زمین، کیفیت اراضی، دسترسی به منابع آب و راه های ارتباطی مورد مطالعه قرار گرفت. بررسی سفال های محوطه های مذکور، شامل سه گروه منقوش، معمولی و فیلیده، نشان می دهند که سنت سفالگری منطقه موردمطالعه در دوره اشکانی علاوه بر برخورداری از ویژگی های بومی، متأثر از سنت های سفالگری نواحی مجاور، به ویژه شمال، شمال غربی و غرب ایران بوده که حاکی از ارتباطات بین منطقه ای به ویژه میان منطقه موردمطالعه و نواحی مذکور است. استقرارهای اشکانی منطقه موردبررسی عمدتاً در نزدیکی منابع آبی دائمی چون رود قزل اوزن و در اراضی کم شیب، کم ارتفاع و حاصل خیز شکل گرفته اند. به دلیل وضعیت هیدرولوژیکی دره طارم و وفور منابع آبی، همه محوطه های منطقه به آب کافی دسترسی داشتند. با توجه به الگوی استقراری محوطه ها، به نظر می رسد غالب جمعیت منطقه در دوره اشکانی، معیشتی مبتنی بر کشاورزی و باغداری داشته اند که در این میان، محوطه قلعه درّام با وسعتی حدود 20هکتار، نقش کلیدی و محوری در منطقه مورد بررسی داشته است.
مؤلفه های مؤثر بر تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی (مورد مطالعه: آستان قدس رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
94 - 127
حوزههای تخصصی:
هدف: مقاله حاضر با تأکید بر وقف نامه های آستانِ قدسِ رضوی، برآن است تا تحولات وقف در دوره قاجار و پهلوی را درارتباط با تغییر رویکردهای سیاسی-اجتماعی در این دو دوره، بررسی کند.روش/رویکرد: این مقاله از رویکردِ تاریخیِ توصیفی-تحلیلی استفاده کرده است. بدین منظور از مفاهیم نظری، بدون تحمیل نظریه به شواهد بهره گیری شده است. درنظرداشتن منطق قیاس استقرایی، نرم افزارهای Excel، S.Q.L، SPSS و بررسی تفاوت معنی داری داده ها، تحلیل آماری این پژوهش را پوشش می دهد.یافته ها و نتیجه گیری: کاهش تعداد واقفان عصر پهلوی نسبت به قاجار، بالأخص در پایگاه بالای پایین و کاهش پراکندگی موقوفات، معنی دار است؛ ضمن آنکه در اولویت بندی مصارف و رقبات نیز شاهد تغییراتی هستیم.به نظر می رسد وقف در قاجار برای اقشار بالا منافع سیاسی-مشروعیت یابی و اجتماعی-منزلتی داشته و در پهلوی، نهاد وقفی آستان قدس، ابزاری مناسب برای پیشبرد اهداف مدرنیزاسیون و کسب اعتبار برای حکومت بوده است. در مجموع برای واقفان قشر متوسط مذهبی، نیازهای اجتماعی احساس شده پررنگ تر از دیگر اقشار بود؛ که این موضوع در دوره پهلوی قوت بیشتری پیدا کرد. در پهلوی نسبت به قاجار، باوجودِ تقویت مؤلفه های مؤثر بر وقف (ثبات نسبی، اقدامات متولیان، تصدی هم زمان تولیت آستان و منصب استانداری) با کاهش معنی دار واقفان مواجه هستیم؛ ضمن آنکه واگذاری تولیت به آستان نیز افزایش معنی داری نداشته است. بدین سان برای وقف اهمیت اعتمادسازی در درونِ شبکه های دینی، همراهی روحانیت و تشویق حکومت، مؤلفه هایی اساسی است؛ زمینه هایی که پهلوی در آن ها موفق نبود و درنتیجه نتوانست تحولات مثبتی در وقف ایجاد کند.
تاریخ گذاری کاشی های با نقش انسانی دوره صفوی با کمک نگاره های هم عصر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۲۳۴-۲۱۳
حوزههای تخصصی:
با انتخاب اصفهان در سال 1006ه .ق. به عنوان پایتخت حکومت صفوی، بناهای بسیاری در این شهر، ساخته شد که بیشتر سطوح داخلی و نمای بیرونی آن ها با تزئین کاشی کاری، مزیّن شد. نگارگران این عصر به یاری هنرمندان کاشی کار آمده و با ترسیم نقوش متنوع، به خلق آثاری زیبا و چشم نواز پرداختند؛ در حالی که در دوره های پیشین، کمتر نقوش انسانی روی کاشی ها دیده می شد؛ در دوره صفوی، و با شکوفایی مکتب اصفهان، محدودیت خلق آثار با نقش انسانی از میان رفت. باتوجه به کثرت نقوش انسانی نقش شده بر کاشی های این دوره، هنوز پژوهش متمرکز، جامع و مستقلی برروی آنان صورت نگرفته است و در بیشتر پژوهش ها این گروه از کاشی ها به صورت کلی به دوره صفوی، نسبت داده می شوند؛ برهمین اساس، پژوهش حاضر با هدف تاریخ گذاری نسبی کاشی های گردآوری شده ازطریق تطبیق نقوش انسانی آن ها با نگاره های رقم دار این دوره تلاش نموده است تا به این پرسش ها پاسخ داده شود که: نگارگری دوره صفویه چه تأثیراتی بر نقوش انسانی کاشی های این دوره گذاشته است و این تأثیرات چگونه می تواند در راستای تاریخ گذاری کاشی نگاره ها مورداستفاده قرارگیرد؟ روش گرد آوری یافته های این پژوهش، یافته اندوزی ازطریق مطالعات کتابخانه ای و میدانی و با شناسایی بیش از 80 قاب کاشی با نقش انسانی از بناهای غیرمذهبی و آثار موجود در موزه های داخلی و خارجی بوده و روش پژوهش نیز تاریخی-تحلیلی و تطبیقی است. نتایج پژوهش، حاکی از آن است که نقوش انسانی موجود بر کاشی ها از مکتب اصفهان دوره صفوی تأثیر عمیق پذیرفته و باتوجه مضامین نقوش، ویژگی های ترسیم لباس ها (دستار، کلاه، شال های پیچیده به کمر، لباس های بلند و گل دار)، حالت چهره، ابرو، حتی نوع ظروف طراحی شده و تطبیق آن ها با نقوش نگاره های رقم دار، می توان بازه زمانی بین اواخر نیمه نخست تا اوایل و اواخر نیمه دوم سده 11ه .ق. را برای قاب کاشی ها درنظر گرفت.
معماری مس وسنگ میانه چشمه رجب (سیمره) بر اساس کاوش های باستان شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقایای معماری همواره به عنوان «پایه» پژوهش های باستان شناسی قلمداد شده است. این مدارک محکم را می توان به راحتی با واژگان، اعداد و طرح های دقیق و واضح توصیف کرد؛ ولی هنوز تفسیر بقایای معماری و زمینه های جهان بینی که مربوط به رفتار های اجتماعی بشر است، مشکل زا هستند. در عین حال که معماری با بقایای مادی مرتبط است، ولی ما باید به خاطر داشته باشیم که درنهایت این بقایا منعکس کننده آداب و رسوم و جهان بینی جوامع مربوطه هستند. شکی نیست که واحد خانه فردی، به طور متوالی در یک زمان خاص تغییر می کند تا مناسب خانواده های هسته ای و گسترده، گروه ها، قبیله ها و غیره شوند. محوطه چشمه رجب، در استان لرستان، شهرستان کوهدشت - بخش کونانی، به لحاظ موقعیت طبیعی در 500متری شمال رودخانه سیمره، 5/6 کیلومتری تاج سد سیمره، و در حوزه فرهنگی زاگرس مرکزی واقع شده است. یکی از محوطه های کلیدی، جهت بررسی و تحولات فرهنگی دوره روستانشینی منطقه و زاگرس مرکزی محسوب می شود. فروردین ماه سال 1389ه ش. دومین فصل از کاوش های باستان شناختی به صورت گسترده (عمودی- افقی)، با ایجاد سه کارگاه در مرکز، غرب و جنوب محوطه به منظور شناخت و آگاهی از روند تحولات فرهنگی منطقه در تپه مذکور انجام گرفت. پژوهش حاضر مبنی بر ارائه نتایج کاوش، بحث تحلیل داده های معماری آن است. این پژوهش با هدف بنیادی صورت گرفته و روش داده افزایی آن براساس روش میدانی و کتابخانه ای است و در آن، ضمن معرفی و توصیف کاملی از معماری این محوطه، به دنبال پاسخ دادن به این پرسش است که، با توجه به وضعیت معماری این محوطه، مانند راست گوشه بودن و... این محوطه متعلق به کدام دوره است؟ هم چنین براساس نتایج کاوش باستان شناختی می توان گفت که از نظر آثار به دست آمده متعلق به دوره فرهنگی نوسنگی جدید و مس وسنگ است.
بازخوانی باغ شهر تاریخی رام هرمز براساس تطبیق عکس هوایی سال 1335 با اقوال شفاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
6 - 36
حوزههای تخصصی:
سرزمین ایران علاوه بر شهرهای تاریخی شناخته شده، دارای تعداد زیادی شهرهای تاریخی فراموش شده است. عمده این شهرها بافت تاریخی منسجمی ندارند؛ ولی اسناد تصویری -و مهم ترین آن ها عکس های هوایی سال 1335ش- و هم چنین اقوال شفاهی، راوی این شهرهای تاریخی اند.هدف: بازخوانی این شهرها براساس مستندات، امکان احیاء سنت های اصیل زیست در اقلیم های مختلف سرزمین ایران را فراهم می کند. موضوع مقاله حاضر بازخوانی وضعیت اصیل شهر رام هرمز و نظام محله بندی آن است.روش/رویکرد پژوهش: در این مقاله از روش تحقیق تفسیری-تاریخی استفاده شده است. مستندات استفاده شده در این تحقیق عکس هوایی سال 1335 و اقوال شفاهی کسانی است که وضعیت اصیل شهر -پیش از مداخلات شروع شده از سال 1339- را به یاد می آورند. پیش برد تحقیق با انطباق اقوال شفاهی با وضعیت کالبدی مشهود در عکس هوایی انجام شده است.یافته ها و نتیجه گیری: شهر رام هرمز واقع در شرق استان خوزستان، یکی از شهرهایی است که سابقه تاریخی سکونت دارد. آب وهوای گرم و نیمه مرطوب و تابستان های طولانی بر ساختار این شهر تأثیری اساسی داشته و شهری احاطه شده با باغ های میوه و خانه هایی با فضاهای زیرزمینی متنوع را ایجاد کرده است. این شهر تا پیش از مداخلات قرن حاضر دارای ساختاری باغ شهری براساس پیوندهای کالبد شهر با باغات پیرامون خود بوده است. حاصل این تحقیق بازشناسی و ترسیم مرز محلات اصیل شهر و باغ های پیرامون شهر است.
تحلیل نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در فعال سازی، هم افزایی و گسترش ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ترکیه (1374ش-۱۳۹۸ش) (با تکیه بر اسناد سازمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۱۳۴)
64 - 92
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل نقش سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی در دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم جمهوری اسلامی ایران در ترکیه.روش و رویکرد: کتاب خانه ای، توصیفی و تحلیلی (کمی و کیفی) با تکیه بر اسناد سازمان و الگوی نظری دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم.یافته ها و نتیجه گیری: واکاوی و تحلیل اسناد سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی از بازه زمانی (1374ش-1398ش) نشان می دهد که باوجودِ تلاش های انجام شده توسط متولیان فرهنگی، ظرفیت های فراوانی در گسترش دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در ترکیه مغفول مانده و کمتر به آن توجه شده است. 25 شاخص اصلی و 137 زیرشاخص تحلیلی مستخرج از این پژوهش به خوبی وضعیت فعالیت های سازمان را به تصویر می کشد و می تواند به عنوان الگوی برنامه ریزی و سنجش معتبر برای سنجش عملکرد سازمان و هم چنین گسترش ظرفیت های دیپلماسی فرهنگی و قدرت نرم در ترکیه و دیگر کشورها استفاده شود.
The Persian Gulf Khark: The Island’s Untold Story
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
23 - 25
حوزههای تخصصی:
Khark is one the very important islands in the Persian Gulf and considered to be a vital link for commercial ships passing through this strategic waterway since the ancient time. Some researches dealing with archaeological and historical significance of the island have already been carried out but more efforts are needed to unearth hidden truth, including archeological finds from there. The current paper aims to review a book entitled The Persian Gulf Khark: The Island’s Untold Story by Willem Floor & D. T. Potts.
واکاوی نقش هیئت ها و مجالس مذهبی شهر ری در انقلاب اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱
367 - 402
حوزههای تخصصی:
پس از تبعید امام خمینی، فشار بر مخالفان حکومت پهلوی و انقلابیون افزایش یافت. هیئت ها و مجالس مذهبی از جمله در شهرری، توسط انقلابیون به عنوان یکی از پایگاه های تجمع مبارزان، تبادل اخبار و تصمیم گیری ها، مورد بهره برداری قرار گرفتند و نقش مهمی در پیروزی نهضت اسلامی ایفا کردند. روش مورد اس تفاده در ای ن پ ژوهش کیفی و از نوع مطالعات تاریخی و اسنادی بوده و با برخی از دست اندرکاران هیئت ها مذهبی مورد مطالع ه م صاحبه نیز انجام شده است. پژوهش حاضر با بررسی فعّالیّت های هیئت ها و مجالس مذهبی شهرری، درصدد پاسخ به این سؤال است که آیا هیئت ها و جلسات مذهبی شهرری علاوه بر نقش سنتی خود، کارکردهای سیاسی و انقلابی در دوران نهضت اسلامی داشته اند؟ یافته های تحقیق در پاسخ به این سئوال مبتنی بر آن است که پس از قیام 15خرداد و سیاسی شدن برخی اعضای هیئت ها، در الگوی سنتی هیئت ها، تغییرات جدیدی پدید آمد. به طوری که این تغییرات زمینه ای برای ایجاد یک محفل و به تدریج یک تشکل سیاسی شد. دستگاه اطلاعاتی رژیم شاه نیز با اطلاع از این امر، با گماردن مأموران خود در این مراکز سعی در جمع آوری اخبار و جلوگیری از اقدامات آنان داشت، اما این هیئت ها و مجالس مذهبی، به یکی از مهم ترین پایگاه های تبلیغ آموزه های نهضت اسلامی تبدیل شدند و به عنوان یکی از شبکه های س ازماندهی در کن ار س ایر سازمان ها، در روند شکل گیری و پیروزی انقلاب اس لامی دارای نق ش و کارکرده ای مه م و متنوعی بوده اند.
تحلیل فرایند انتخاب نمایندگان غیر بومی برای سیستان و عملکرد این نمایندگان در مجلس شورای ملی و واکنش مردم (1285-1357ش، 1906-1979م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۶)
30 - 67
حوزههای تخصصی:
هدف: تحلیل روند و نحوه انتخاب نمایندگان سیستان در مجلس شورای ملی؛ تاثیر غیر بومی بودن و غیبت نمایندگان در منطقه بر عملکرد آنان در مجلس؛ واکنش مردم سیستان نسبت به عملکرد نمایندگان.روش پژوهش: این پژوهش براساس روش توصیفی-تحلیلی بر پایه اسناد و منابع دسته اول برآنست تا علل غیر بومی بودن نمایندگان سیستان درمجلس شورای ملی و تاثیر این ویژگی بر عملکرد آنان، و واکنش مردم نسبت به آن را بررسی کند.یافته های پژوهش: با توجه به نبود نخبگان سیاسی در اواخر دوره قاجار، خاندان عَلم از سیاسیون مرکزنشین، جهت نمایندگی سیستان استفاده نمود. اما اغلب این افراد با اینکه از چهره های مطرح و تاثیرگذار در سیاست های کلان کشور بودند به دلیل عدم شناخت از مشکلات منطقه و همچنین نداشتن تعهد نسبت به مردم سیستان، اقدامی در جهت بهبود شرایط مردم نکردند و اکثر جلسات مجلس را بدون اظهار نظر و ارائه ی پیشنهاد، با سکوت به پایان رساندند. ادامه این روند باعث اعتراضات مردمی و شکل گیری گرایشات سیاسی بین مردم سیستان، تحت رهبری برخی از خوانین منطقه شد که به دنبال احقاق حق مردم سیستان، از طریق انتخاب نماینده بومی بودند اما این جریان ضمن ایجاد یک فضای رقابتی، منجر به تنش و درگیری بین دو گروه در برخی از انتخابات این منطقه شد.
A Review of the Scythian Empire: Central Eurasia and the Birth of the Classical Age from Persia to China(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
69 - 77
حوزههای تخصصی:
The Scythian Empire is a controversial book with a charming title that can attract the attention of any scholar. Christopher I. Beckwith presents claims in this book that accepting each one of them leads us to rethink many previous customary historical beliefs. Some of his theories are novel but most of them are rehabilitation of older obsolete ideas. The book wraps a wide range of specialized topics in the fields of history, archeology, and linguistics; but deals with most of them on a superficial level. Since the Scythians were an Iranian ethnic group, this work is especially recommended for scholars of Iranian history, as unfortunately, the significance of the Scythians in shaping Iranian history has not been recognized as other ancient Iranians such as the Persians. In a broader sense, this work can be also useful for scholars interested in the Iranian world and its relations with neighboring civilizations, Eurasia, Central Asia, and China.
کاربرد کاسه های لبه واریخته با توجه به مطالعه نقوش جام وارکا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کاسه های لبه واریخته از مهم ترین موادفرهنگی از نیمه دوم هزاره چهارم پیش ازمیلاد تا دوران آغازنگارش است که به صورت دست ساز و زمخت با لبه هایی برگشته به سمت بیرون ساخته شده اند. باستان شناسان خاستگاه این کاسه را سرزمین بین النهرین می دانند، اما پراکنش آن در فلات ایران نیز بسیار گسترده است. کاربردهای گوناگونی برای کاسه های لبه واریخته درنظر گرفته شده، ازجمله مهم ترین کاربرد آن ها کاسه های جیره و قالب نان است. ازسویی پراکنش گسترده و کاربرد های گوناگونی این ظروف با توجه به کمبود مدارک مطالعاتی، ازجمله چالش هایی است که هنوز در جوامع باستان شناسی مورد بحث می باشد. کاربردهای نیایشی و استفاده این کاسه ها در نذورات مذهبی، ازجمله مطالعاتی است که در این زمینه صورت گرفته است. پژوهش حاضر با هدف درک عمیق تر کاربرد آئینی این سفال ها، به بررسی تطبیقی جام وارکا و دیگر مواد فرهنگی دوره اوروک می پردازد. در این پژوهش به پرسش هایی درخصوص اثبات کاربرد آئینی براساس شواهد موجود، تفاوت های کاربردی در بین النهرین و فلات ایران، امکان وجود کاربردهای دیگر مطرح می شوند. فرضیه اصلی این پژوهش، استفاده از کاسه های لبه واریخته به عنوان ظروف پیشکش نذورات در مراسم مذهبی بین النهرین است. بر این اساس به بررسی کاربرد آئینی کاسه های لبه واریخته، باتوجه به نقوش جام وارکا و سایر موادفرهنگی دوره اوروک، ازجمله اثرمهرها و ایده نگارها پرداخته است. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی انجام شده و نتایج بررسی مقایسه تصویری بین کاسه های لبه واریخته و نقوش جام وارکا و اثرمهرها نشان می دهد که در بین النهرین کاسه ها احتمالاً کاربرد آئینی داشته اند و در مراسم به عنوان ظرفی برای پیشکش نذورات استفاده شده است؛ مطالعه تطبیقی جام وارکا و کاسه ها، این فرضیه را تقویت می کند، اما کمبود مدارک، نیاز به تحقیقات بیشتر با روش های نوین باستان شناسی را نشان می دهد و کاربردهای دیگر آن را هم باید درنظر داشت.
مواجهه روایت شناسی و باستان شناسی (تحلیل الگوهای روایی دست ساخته هایِ تمدن جیرفت بر پایه گونه شناسی روایت دیداریِ فرانس ویکهاوف)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
خوانش آثار باستانی، نخستین گام پس از عمل کاوش است؛ از این رو، پرداختن به اشیائ باستانی به عنوان رکن اساسی علم باستان شناسی، به ویژه توجه به مسائل روش شناختی جهت تحلیل دست ساخته های تاریخی امری ضروری می نماید؛ به عبارت دیگر، لزوم به کارگیریِ ظرفیت های روش شناختی نو، با تأکید بر رابطه میان رسانه بصری و دست ساخته باستانی به عنوان منابع اطلاعاتی ارزشمند، کانون بحث حاضر را تشکیل می دهد. در همین راستا، در سه دهه اخیر روایت شناسی دیداری نیز به مثابه روشی نوپدید در تاریخ هنر معاصر، در کنار دیگر حوزه های بینارشته ای، جهت تحلیل معانی متون بصری و شناخت ژرف تر اسناد مکشوف باستانی موردتوجه قرار گرفته است. روایت شناسی دیداری از -مکتب نخست ویَن- سربرآورد؛ مبانی نظری آن، عمدتاً بر محور ایجاد تاریخ هنرِ علمی، صرف نظر از هرگونه داوری زیبایی شناختی، هم چنین تدوین یک روش دقیق تحلیلی که به وسیله آن بتوان کلیه دست آفریده های فرهنگی را مورد خوانش قرار داد استوار بود. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناسایی شیوه های مختلفی است که ازطریق آن آفرینندگان این آثار به خلق انواع روایت ها ی داستانی و انتقال معانی، به واسطه سه شاخص: «شخصیت»، «مکان صحنه» و «حرکت» پرداخته اند؛ بنابراین با استفاده از نظام گونه شناختی روایت تصویری «فرانس ویکهاوف» در مکتب وین، گونه های بنیادین روایت برروی شش نمونه مطالعاتیِ تمدن باستانی جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. درنتیجه، پس از بررسی بسامد یا بیشینه گونه های پرتکرار درمیان نمونه های تصویری تمدن جیرفت، نشان داده شد که الگوهای روایت دیداری در این تمدن باستانی هم چنان از گستره نظام گونه شناختی ویکهاوف تبعیت می کنند. درنهایت به کمک تحلیل گونه شناختی، نمونه های موردمطالعه منطبق بر الگوهای روایی منفرد، تداومی و تکاملی ویکهاوف، در قالب یک جدول صورت بندی شد.
Investigating the Process of the Formation of the Defensive Walls in the City of Mashhad(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
15 - 23
حوزههای تخصصی:
The city of Mashhad gradually took shape and expanded after the martyrdom of Imam Reza, around his mausoleum. Throughout history, defensive walls with towers were built in three different periods to ensure the security of citizens and pilgrims around this city. Historical reports and dedicatory Qurans testify to the existence of the existence of defensive walls around the city of Mashhad from the fourth century, which is considered the first defensive wall constructed for the city of Mashhad. the second defensive wall for this city was constructed by Faramarz ibn Ali in 515 AH. The last defensive wall for the city was built by Shah Tahmaseb Safavi to ensure that the city remained safe from Uzbek attacks forever. This defensive wall remained around the city of Mashhad until the first Pahlavi dynasty. During the first Pahlavi dynasty, the improvement of urban security in Mashhad reduced the effectiveness of the city's towers and defensive walls, leading to the expansion of the city beyond the defensive walls. The lack of maintenance for the defensive wall, along with leveling and destroying it to create new roads and expand the city, destroyed the defensive wall of Mashhad.
«بنای فرآوری گِل رُس» در قلعه یل سویی گِرمی، ساختاری ناشناخته از قرون میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۵۲-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
با کاوش های باستان شناختی در قلعه یل سویی گِرمی، یافته های فرهنگی بسیار غنی و مدارک ارزشمندی شناسایی گشت که در تحلیل و بررسی دقیق این محوطه می تواند نقش مهمی ایفا کند. یکی از این آثار شاخص، ساختاری ناشناخته با معماری و عناصر ساختمانی پیچیده ای است که در دامنه قلعه و در نزدیکی رودخانه سمبورچای قرار گرفته است. این ساختمان دارای بخش ها و فضاهای چهار گوشی بوده که حضور مسیرهای هدایت آب به درون بنا برروی دیوارها و کانال های خروجی آب در قسمت کف آن، بر اهمیت ساختمان افزوده است. در این راستا، پژوهش پیشِ رو به شیوه تاریخی - تحلیلی و براساس مطالعات میدانی و بررسی اسناد کتابخانه ای، با هدف شناسایی و ارزیابی کارکرد اصلی بنا و معرفی کامل آن، به دنبال یافتن پاسخی منطقی برای پرسش های پژوهش است: کاربری ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی چه بوده است؟ ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی متعلق به چه دورانی است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که بنای مذکور با توجه به حضور حوضچه ها و مسیرهای هدایت آبی وروردی و خروجی، در ارتباط با کاربری آبی بوده است؛ بنابراین به نظر می رسد که سازندگان این بنای آجری، از آن برای تهیه و فرآوری گِل رُس بهره برده اند و برهمین اساس از سوی نگارندگان، نام «بنای فرآوری گِل رُس» بدان اطلاق گشته است؛ از طرف دیگر بررسی سفالینه های به دست آمده از درون فضاهای مختلف این بنا و مقایسه آن با سایر محوطه های دیگر، مؤید تعلق این ساختمان به قرون میانه اسلامی و دوره سلجوقی است.