فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۸٬۰۰۹ مورد.
حوزههای تخصصی:
خوانش آثار باستانی، نخستین گام پس از عمل کاوش است؛ از این رو، پرداختن به اشیائ باستانی به عنوان رکن اساسی علم باستان شناسی، به ویژه توجه به مسائل روش شناختی جهت تحلیل دست ساخته های تاریخی امری ضروری می نماید؛ به عبارت دیگر، لزوم به کارگیریِ ظرفیت های روش شناختی نو، با تأکید بر رابطه میان رسانه بصری و دست ساخته باستانی به عنوان منابع اطلاعاتی ارزشمند، کانون بحث حاضر را تشکیل می دهد. در همین راستا، در سه دهه اخیر روایت شناسی دیداری نیز به مثابه روشی نوپدید در تاریخ هنر معاصر، در کنار دیگر حوزه های بینارشته ای، جهت تحلیل معانی متون بصری و شناخت ژرف تر اسناد مکشوف باستانی موردتوجه قرار گرفته است. روایت شناسی دیداری از -مکتب نخست ویَن- سربرآورد؛ مبانی نظری آن، عمدتاً بر محور ایجاد تاریخ هنرِ علمی، صرف نظر از هرگونه داوری زیبایی شناختی، هم چنین تدوین یک روش دقیق تحلیلی که به وسیله آن بتوان کلیه دست آفریده های فرهنگی را مورد خوانش قرار داد استوار بود. هدف اصلی پژوهش حاضر نیز شناسایی شیوه های مختلفی است که ازطریق آن آفرینندگان این آثار به خلق انواع روایت ها ی داستانی و انتقال معانی، به واسطه سه شاخص: «شخصیت»، «مکان صحنه» و «حرکت» پرداخته اند؛ بنابراین با استفاده از نظام گونه شناختی روایت تصویری «فرانس ویکهاوف» در مکتب وین، گونه های بنیادین روایت برروی شش نمونه مطالعاتیِ تمدن باستانی جیرفت مورد بررسی قرار گرفت. درنتیجه، پس از بررسی بسامد یا بیشینه گونه های پرتکرار درمیان نمونه های تصویری تمدن جیرفت، نشان داده شد که الگوهای روایت دیداری در این تمدن باستانی هم چنان از گستره نظام گونه شناختی ویکهاوف تبعیت می کنند. درنهایت به کمک تحلیل گونه شناختی، نمونه های موردمطالعه منطبق بر الگوهای روایی منفرد، تداومی و تکاملی ویکهاوف، در قالب یک جدول صورت بندی شد.
Investigating the Process of the Formation of the Defensive Walls in the City of Mashhad(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
Journal of Archaeology and Archaeometry, Volume ۳, Issue ۱ - Serial Number ۹, June ۲۰۲۴
15 - 23
حوزههای تخصصی:
The city of Mashhad gradually took shape and expanded after the martyrdom of Imam Reza, around his mausoleum. Throughout history, defensive walls with towers were built in three different periods to ensure the security of citizens and pilgrims around this city. Historical reports and dedicatory Qurans testify to the existence of the existence of defensive walls around the city of Mashhad from the fourth century, which is considered the first defensive wall constructed for the city of Mashhad. the second defensive wall for this city was constructed by Faramarz ibn Ali in 515 AH. The last defensive wall for the city was built by Shah Tahmaseb Safavi to ensure that the city remained safe from Uzbek attacks forever. This defensive wall remained around the city of Mashhad until the first Pahlavi dynasty. During the first Pahlavi dynasty, the improvement of urban security in Mashhad reduced the effectiveness of the city's towers and defensive walls, leading to the expansion of the city beyond the defensive walls. The lack of maintenance for the defensive wall, along with leveling and destroying it to create new roads and expand the city, destroyed the defensive wall of Mashhad.
بررسی و تحلیل شمایل نگارانه مجسمه سنگی ایلامیِ موزه میراث فرهنگی نهاوند(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۱۴۰-۱۱۵
حوزههای تخصصی:
مجسمه های یادمانی، ازجمله آثار هنری به شمار می روند که عمدتاً مرتبط با موضوعات آئینی و مذهبی بوده و دارای پیشینه بسیار طولانی هستند؛ هدف از ساخت این گونه مجسمه های یادمانی، نمادین و گاهی نشان از جایگاه فرازمینی و جایگاه خداگونه صاحبان آن بوده است. در گستره تاریخ ایران فرهنگی، پیشینه ساخت مجسمه ها با چنین رویکردی، (مانند: الهه ونوس سراب) از دوره نوسنگی است که به یک باره از هزاره سوم، رشد فزآینده ای داشته و در دوره تمدن ایلام با ظهور حاکمان و خدایان متعدد، به اوج و اعتلای خود می رسد. از این مجسمه ها، گاهی به عنوان هدایای نذری در معابد و گاهی به عنوان گورنهادها در تدفین اشخاص با رتبه اجتماعی بالا استفاده شده است. مجسمه سنگی یادمانی موزه نهاوند، نمونه ای از این گونه آثار به شمار می آید که چگونگی پیدایش و ماهیت آن چندان روشن نیست. از آنجایی که این یافته فرهنگی از کاوش باستان شناسی به دست نیامده است، ابهامات زیادی درخصوص آن وجود دارد؛ بنابراین هدف اصلی پژوهش حاضر، آن است تا ضمن بررسی ماهیت این مجسمه سنگی، با نگاهی شمایل نگارانه به نقش و جایگاه آن از منظر زمانی بپردازد. بر این اساس، در این جستار با طرح پرسش ، در چگونگی ماهیت، جانگاری، سبک هنری و کاربری آن با فرض متعلق بودن این اثر فرهنگی به دوره ایلامی در گستره حوزه فرهنگی سیماشکی، واکاوی می گردد. این پژوهش برای درک بهتر و گاهنگاری درست، می کوشد در قیاس با دیگر نمونه های مشابه و هم عصر آن ارائه گردد تا به شناخت بهتری از آثار فرهنگ ایلام، به ویژه دوره سوکل مخ ها در زاگرس مرکزی به دست آید. روش پژوهش در این نوشتار، از نوع کیفی و مبتنی بر روش تاریخی-تحلیلی با بهره مندی از رویکرد کتابخانه ای خواهد بود. جهت بررسی گزاره های پژوهش، به شیوه های هنری پیکره سازی تمدن ایلام و نمونه های مشابه آن در بین النهرین رجوع شده است. برآیند پژوهش نشانگر آن است که مجسمه سنگی نهاوند براساس ویژگی های بصری و ظاهری، در زمره مجسمه های یادمانی به جامانده از دوره سوکل مخ ها (هزاره دوم پیش ازمیلاد) ازمنظر زمانی، و با رعایت جوانب احتمال متعلق به سرزمین بزرگ سیماشکی از منظر جغرافیایی بوده است.
لزوم بازخوانی الحاقات معماری در بناهای تاریخی (نمونه موردی: بنای تاریخی پیر بکران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲۸
۳۸۵-۳۵۵
حوزههای تخصصی:
در طول تاریخ، آثار معماری ممکن است مورد مرمت، تغییر کاربری، گسترش فضایی و الحاق نمودن عناصر معماری قرار گیرند. پرداختن به الحاقات، در راستای خواناسازی، مرمت تکمیلی یا دخل و تصرف در عناصر سازنده اثر، مسأله ای پیچیده خواهد بود. در فرآیند مرمت، انتخاب لایه ها جهت حفاظت، تثبیت و یا تخریب -جهت افزایش شناخت و حفاظت از لایه ها- در دستور کار قرار خواهد داشت که دلایل وجودی هر یک از لایه ها، زمینه اقدامات اصولی را رقم خواهد زد. این پژوهش هدفمندی ایجاد لایه های تاریخی در طول زمان را به عنوان فرضیه خود در نظر دارد؛ هم چنین با هدف تبیین اهمیت شناخت علت شکل گیری لایه های تاریخی در فرآیند حفاظت به دنبال پاسخ به پرسش هایی چون: جایگاه لایه های تاریخی در تصمیمات حفاظتی چیست؟ و فرآیند تکامل یک بنا چگونه اتفاق می افتد؟ است. این پژوهش، ازجمله پژوهش های کاربردی و توسعه ای، از لحاظ راهبرد در زمره راهبردهای ترکیبی و تلفیق روش های تحقیق چندگانه است که با استفاده از اسناد بایگانی شده، کار میدانی و با تکیه اساسی بر روش تحقیق بر پایه نمونه موردی و تحلیل داده ها به صورت کیفی خواهد بود. جمع آوری داده ها به صورت کتابخانه ای، اسنادی و تکیه بر مشاهدات میدانی بوده است. جهت تبیین موضوع، محتوا و شناخت پدیده در متن زندگی واقعی به صورت یکپارچه و عمیق، نمونه موردی بنای پیربکران به دلیل ویژگی های معماری و لایه های تاریخی با اهمیت انتخاب شده است و مسیری که باید جهت شناخت ابنیه دارای لایه های تاریخی مختلف برداشته شود را نمایش می دهد. نهایتاً این پژوهش بر این موضوع صحّه می گذارد که حفاظت از بناهای تاریخی باید با دریافت و درک صحیح از اثر و تمامی جوانب آن آغاز شود و در طول فرآیند حفاظت ادامه یابد. شناخت دقیق اثر از حیث وجودی و ماهیتی، شناخت تمامی لایه های تاریخی و چرایی ایجاد آن ها در طی توسعه و تکامل اثر تا زمان رسیدن به عصر حاضر بخشی از مطالعه پیرامون اثر است که شالوده مرمتی درخور را رقم می زند.
مطالعه فنی پیرامون نحوه ساخت و بازرسی خوردگی اشیاء فلزی عصر مفرغ مربوط به کاوش های گورستان شهر سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بقایای دولت شهری باستانی در محوطه ای باارزش از عصر مفرغ در شهر سوخته در ۵۶ کیلومتری زابل در استان سیستان و بلوچستان وجود دارد. در کاوش های گورستان محوطه شهر سوخته از یکی از گورهای حفاری شده در ضلع جنوبی محوطه 13 قطعه نمونه ی فلزی به دست آمده که تعداد چهار قطعه نمونه از آن در این پژوهش مورد بررسی و مطالعه قرار گرفت. اهداف این پژوهش، شامل مطالعه و بررسی روش ساخت، ریزساختارنگاری و بررسی عناصر متشکله، هم چنین شناسایی فرایند خوردگی و بررسی وجود خوردگی فعال آثار به دست آمده است. بدین منظور از روش های میکروسکوپ الکترونی روبشی مجهز به طیف سنجی پراش انرژی پرتو ایکس (SEM-EDS) ریزساختارنگاری، رادیوگرافی و پراش پرتو ایکس(XRD) استفاده شده است. در نتایج به دست آمده، میزان متنابهی عنصر ارسنیک شناسایی شد؛ که نشان داد نمونه های مورد نظر، آلیاژ مس ارسنیکی است. هم چنین عناصر روی و سرب نیز شناسایی شد. می توان گفت با توجه به میزان عناصر شناسایی شده، نمونه های مورد مطالعه نسبتاً مشابه بوده و احتمالاً، منابع استحصال آن ها یکسان است؛ لیکن با توجه به خوردگی نسبتاً زیاد به قطعیت نمی توان به این نتیجه رسید. بررسی ریزساختاری نشان داد، روش ساخت در نمونه های مورد مطالعه مشابه یکدیگرند. اندازه دانه بندی ریز بوده و نشانه هایی از عملیات چکش کاری و تابکاری متناوب زیادی بر روی نمونه انجام گرفته است، مشاهده شد. هم چنین در بررسی های آسیب شناسی با میکروسکوپ الکترونی روبشی و متالوگرافی حفره ها و آخال ها و خوردگی بیرونی و داخلی در نمونه ها، مشاهده شده که محصولات خوردگی کوپریت، مالاکیت و تری هیدروکسی کلریدهای شامل پاراتاکامیت و آتاکامیت در آنالیزXRD شناسایی شد.
تحلیل فلزباستان شناختی سرباره های آهن محوطه باستانی سیروان، استان ایلام، جنوب غربی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
طی بررسی های باستان شناسی و انجام گمانه زنی به منظور مطالعات زمین باستان شناسی محوطه تاریخی سیروان در استان ایلام، قطعاتی به دست آمد که حاکی از بقایای فعالیت های عملیات حرارتی (Pyrometallurgy) در این سایت بوده است. پنج نمونه از این قطعات جهت انجام مطالعات آرکئومتریک و تعیین مشخصات شیمیایی و کانی شناسی آنها انتخاب شدند. هدف اصلی این پژوهش، شناسایی نوع فلز استحصال شده، تخمین دمای کوره، بررسی فرایند ذوب و میزان بهره وری این فرایند در نمونه های مطالعه شده است. ساختارشناسی نمونه ها با استفاده از روش های آنالیز XRD، XRF و میکروسکوپ نوری (متالوگرافی)، انجام شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد با توجه به شناسایی فازهای اصلی ووستیت، مگنتیت و هماتیت، این قطعات، سرباره های ذوب آهن هستند. حضور ووستیت و کلسیت در تمامی نمونه ها، حاکی از آن است که محدوده دمای کوره حداقل بین 570 درجه سانتی گراد تا حدود 900 درجه سانتی گراد بوده است. همچنین با توجه به مقادیر بالای اکسید آهن باقی مانده در سرباره، نوع فرایند از دسته کوره آهن خالص با بهره وری پایین بوده و از سنگ آهک به عنوان گدازآور استفاده شده است. حضور مقادیر متفاوتی از فازهای ووستیت، مگنتیت و هماتیت در این نمونه ها، حاکی از آن است که این سرباره ها در نقاط مختلفی از کوره تشکیل شده و همچنین شرایط اتمسفر کوره در محیط احیا به خوبی کنترل نشده است. با توجه به پژوهش های اندک انجام شده در حوزه فلزکاری باستان در مناطق غربی ایران و به ویژه سایت های تاریخی استان ایلام، این پژوهش سرآغازی بر انجام مطالعات تطبیقی در حوزه تکنولوژی ذوب و استحصال آهن در مناطق غربی زاگرس مرکزی است.
بررسی منشأ ساخت و ویژگی های بصری و محتوایی نقوش و کتیبه ها در کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۰
۲۵۵-۲۳۱
حوزههای تخصصی:
مجموعه کمالیه یکی از مهم ترین آثار برجای مانده مربوط به نیمه اول قرن هشتم هجری قمری در شهر یزد است که تاکنون در رابطه با اهمیت تاریخی و باستان شناختی آن مطالعاتی صورت نگرفته است. طی ساماندهی های انجام شده در دهه 1350ه .ش. 24 نمونه کاشی سالم یا شکسته زرین فام با نقوش گیاهی، پرنده و کتیبه از نوع ستاره ای (کوکبی) به دست آمد. با توجه به این که در رابطه با این کاشی ها هیچ نوع مطالعه ای و یا حتی گزارشی منتشر نشده، پژوهش پیشِ رو درنظر دارد تا با استفاده از شواهد تاریخی و معماری موجود به بررسی ویژگی های بصری، محتوایی و منشأیابی احتمالی آن ها براساس مقایسه با نمونه های موجود بپردازد؛ بنابراین پرسش هایی از قبیل: 1) چه اطلاعاتی از نقوش و کتیبه های کاشی های زرین فام مدرسه کمالیه یزد به دست می آید؟ 2) با توجه به ویژگی های بصری نقوش، کاشی های شناسایی شده تولید کدام یک از مراکز ساخت کاشی زرین فام هستند؟ اساس مطالعه کنونی را تشکیل می دهند. روش به کار رفته اسنادی و با رویکرد توصیفی-تاریخی و تحلیلی و مقایسه با نمونه های مشابه در جهت پاسخ گویی منطقی به پرسش ها پژوهش استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد نقوش گیاهی (سه الگوی نقش با طرح گُل نیلوفر با غنچه شاه عباسی در اطراف و مرکز کاشی)، پرنده (درنای درحال پرواز با بال های گشوده درمیان نقوش گیاهی) و کتیبه (آیات قرآنی با مضامین پیروزی، تذکر و رزق و روزی و ادبیات فارسی برگرفته از شاهنامه فردوسی و شمس تبریزی) نمونه های طرح شده روی کاشی ها هستند. این انواع با توجه به کارکرد مذهبی، عقیدتی-تدفینی مجموعه هر یک با هدف خاصی نقش شده اند. علاوه بر آن و با توجه به مشابهت بسیار زیاد نمونه های موردمطالعه از نظر الگوهای طرح، نقش و کتیبه، احتمالاً کاشان مرکز عمده ساخت کاشی ها بوده است. این مهم با توجه به شاهراه ارتباطی میان ری به کرمان با گذر از کاشان به یزد جهت صدور کاشی های زرین فام منطقی است.
تبیین رفتار سیاسی نهضت آزادی در عرصه تحولات انقلابی ایران (از آغاز نخست وزیری آموزگار تا تشکیل دولت موقت مهندس بازرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
405 - 443
حوزههای تخصصی:
نیروهای نهضت آزادی پس از رکود طولانی مدت فعّالیّت سیاسی، در چند ماهه منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی به تغییر در روند مبارزاتی خویش روی آوردند. رفتاری که واکاوی آن توجه پژوهشگران حوزه مطالعات تاریخ انقلاب اسلامی را به خود جلب کرده است. این تغییر رفتار در کنار عملکرد نهضت آزادی در این برهه سرنوشت ساز، موضوعی است که پژوهش حاضر ضمن بهره گیری از منابع کتابخانه ای و اسنادی با رویکردی تاریخی و روشی توصیفی درصدد مطالعه آن است. این مقاله درصدد است تا ضمن ارزیابی عملکرد این نیروها در اوج تحولات انقلابی، به این پرسش پاسخ دهد که چرا نیروهای ملی-مذهبی به رغم روند مبارزات پارلمانی گذشته خویش در اوج تحولات انقلابی به همراهی با انقلابیون مذهبی به رهبری امام خمینی پرداختند؟ یافته های پژوهش نشان می دهد این نیروها در سیر حوادث آن روزها با آگاهی از ناکارآمدی رویکرد مبارزاتی خویش در فضای تازه و با توجه به سازش ناپذیری رهبری نهضت در مخالفت با حکومت پهلوی و براندازی آن، درنهایت برخلاف رویه مبارزاتی خویش سیاست همگرایانه ای را با انقلابیون مذهبی اتخاذ نمودند.
نحوه تشکیل اتحادیه صغیر خوانین جنوب در سال 1325ش/1946م با تأکید بر نقش فتح اله خان حیات داودی (بر اساس اسناد نویافته ساواک)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۱۲
171 - 206
حوزههای تخصصی:
دهه 1320 ش از جمله ادوار مهم و پرتلاطم تاریخ معاصر ایران محسوب می شود. این مقطع زمانی مصادف با تحولات و رویدادهای پرمخاطره ای در سطح بین المللی و در داخل کشور بوده است. یکی از رخدادهای شایان توجه این دوره شکل گیری قیام مسلحانه چندین اتحادیه تجزیه طلب، فرقه ای و عشایری در نقاطی از کشور بوده که برای مدتی توانستند کنترل سیاسی و امنیّتی چندین استان بزرگ را به دست گیرند، بنابراین بررسی ماهیت، اهداف و بازیگران این حرکت های پرچالش می تواند ابعاد ناشناخته دیگری از تاریخ معاصر ایران را به خوبی روشن سازد. بر همین مبنا، مسئله پژوهش حاضر بررسی و مطالعه اهداف و اقدامات اتحادیه صغیر خوانین جنوب به رهبری فتح اله خان حیات داودی در سال 1325 ش است.پرسش این است که زمینه ها، علل، عوامل و چرایی شکل گیری این اتحادیه چه بوده و به چه سرانجامی رسید؟ یافته ها نشان می دهد که تشکیل اتحادیه و حرکت مسلحانه آن یک طرح ملی و برنامه ریزی شده توسط دولت مرکزی بوده که به منظور مقابله با اقدامات تجزیه طلبانه حزب توده و فرقه دموکرات آذربایجان در شمال غرب کشور اجرایی می شد. پس از سرکوب فرقه مذکور و آزادسازی مناطق اشغالی، سران اتحادیه در تعامل با دولت قوام السلطنه و با تحقق برخی از خواسته هایشان با عقب نشینی و تحویل سلاح های غنیمتی به ارتش، مورد عفو عمومی قرار گرفتند. این تحقیق به روش توصیفی-تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و بهره گیری از اسناد آرشیوی ساواک به رشته تحریر درآمده است.
بررسی نقش زن بر مهرهای ساسانی (با معرفی مُهری از موزه بوعلی سینا همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
105 - 124
حوزههای تخصصی:
مُهرها و گل مُهرهای ساسانی ازجمله اشیائی هستند که در تمامی سطوح جامعه و سازمان های اداریِ ادوار تاریخی، ازجمله عصر ساسانی کاربرد داشته و از این رو نقش به سزایی در درک ما از جنبه های مختلف تاریخی این دوره ایفا کرده اند. درمیان نقوش کنده کاری شده روی مهرهای ساسانی که حکایت از باورها و اعتقادات صاحبان آن ها دارد، تصویر زنان نیز به عنوان جمعیتی مهم از جامعه ساسانی روی مهرها نقش بسته است. مهرهای منقوش به نقوش زنانه، به نوعی از منابع مهم در واکاوی جایگاه زنان در این دوره به حساب می آیند و بازگوی نگرش جامعه به این قشر از مردم هستند. در این پژوهش سعی بر آن است که به بررسی نقش مایه های زن بر مهرهای ساسانی با معرفی مهری از موزه بوعلی سینای همدان پرداخته شود. نویسندگان بر پایه مطالعات کتابخانه ای و مشاهده مستقیم مهر مذکور، ضمن توصیف نقش مایه های زنانه بر آن، به جنبه های نمادپردازانه و خوانش کتیبه این مهر می پردازند. پرسشی که در اینجا مطرح می شود این است که چه ارتباطی میان نقش روی مهر و دارنده مهر وجود دارد؟ کتیبه روی مهر تا چه اندازه بازگوی مفاهیم زنانه است؟ مالکیت مهرهای منقوش به نقش زنان احتمالاً در اختیار زنان بوده است و این نشان از استقلال فردی و برخورداری از جایگاه اجتماعی زن در آن دوره دارد؛ اگرچه در دوره ساسانی زنان نسبت به مردان کمتر وارد تجارت و سیاست می شدند، اما وجود مهرهای منقوش به نقوش زنانه نشان دهنده پذیرش حضور آن ها و هم چنین جایگاه حقوقی آن ها در امور اداری و اقتصادی این دوره است.
طراحی و ساختِ هم ساز با اقلیم و جغرافیا در معماری مسکونی قاجاریِ آشتیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
337 - 361
حوزههای تخصصی:
تبعیت از شرایط اقلیمی و جغرافیایی در طراحی معماری به سازگاری انسان در محیط یاری می رساند و معماری مسکونی همواره تابع ویژگی های جغرافیایی بوده است. در خانه های تاریخی نیز تدابیری برای طراحی معماری هم ساز با اقلیم و جغرافیا اندیشیده شده است. در شهرستان آشتیان بناهای مسکونی ارزشمندی از عهد قاجاریه برجای مانده که سهم ناچیزی در پژوهش های باستان شناختی داشته اند. هدف از این پژوهش، مطالعه تأثیر اقلیم و جغرافیا بر خانه های قاجاریِ آشتیان و تبیین راهکارهای مقابله با اثرات سوء و بهره مندی از تأثیرات سودمند آب وهوایی و جغرافیایی است. پژوهش بر پایه این پرسش ها به انجام رسیده که، اقلیم و متغیرهای جغرافیایی چه تأثیری بر مکان گزینی و چیدمان خانه های قاجاری در فضای شهری آشتیان داشته است؟ نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه های قاجاریِ آشتیان از چه عوامل اقلیمی و جغرافیایی تأثیر پذیرفته است؟ فرضیه ها این است که، توپوگرافی ناحیه آشتیان، مسیل ها و نوع خاک در مکان گزینی خانه ها نقش داشته و نقشه، کالبد و اجزاء معماری خانه ها از عوامل اقلیمی، مانند: باد، زاویه و میزان تابش نور خورشید تأثیر پذیرفته است. روش گردآوری اطلاعات، میدانی و اسنادی است و ضمن بهره گیری از نرم افزارهای ArcGIS, Google Earth, WRPLOT, AutoCAD و SPSS، پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی به انجام رسیده است. برپایه نتایج، معماران با درنظر گرفتن زاویه تابش خورشید، باد، دما و رطوبت، دست به ساخت بناها زده اند. آن ها، به نوع و رنگ مصالح، اندازه بازشوها و حیاط، اندازه و جهت قرارگیری اتاق ها توجه داشته اند و معماری هم ساز با اقلیم را ایجاد کرده اند؛ هم چنین برپایه مدل های نرم افزار طراحی گلباد WRPLOT، باد غالب منطقه در جهت های شرقی-غربی و غربی-شرقی شناسایی و تأثیر آن بر معماری تأیید شد. نتایج آزمون های هم بستگی کرامر و فی در SPSS نیز بیانگر هم بستگی «نوع زمین با طبقه اجتماعی ساکنان خانه ها»، «نوع زمین و خاک با وجود آب انبار» و «بیشینه سرعت باد با تعداد طبقات» است.
انعکاسِ مفهوم مقاومت در تمبرهای پستیِ دفاع مقدس محفوظ در موز ملی ملک ازنظر میشل فوکو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ زمستان ۱۴۰۳ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۶)
124 - 155
حوزههای تخصصی:
تمبر رسانه ای ثابت و منبعی اطلاعاتی با بازتاب نمادهای پنهان در قالب مفاهیم و معانی جدید است که تصویرسازی آن، معرف فرهنگ هر کشور است. پژوهش حاضر از تجلی مقاومت در تصاویر تمبرهای پستی دوران دفاع مقدس دریچه ای نو در قالب زبان تصویری گشوده است.در این راستا پرسش های اصلی مقاله عبارت اند از:۱-براساس دیدگاه میشل فوکو چه اشتراکات تصویری و معناداری از مفهوم قدرت و پایداری در تصاویر تمبرهای پستیِ دفاع مقدس وجود دارد و این شباهت ها بر چه مبنایی استوار است؟۲-بازتاب نظریه گفتمان فوکو درزمینه قدرت و مقاومت در تصاویر تمبرهای پستیِ دفاع مقدس و شکل بندی رفتار عمومی جامعه درحال مقاومت چگونه است؟هدف: بررسی چگونگی انعکاسِ مفهوم مقاومت در تصاویر تمبرهای پستیِ دفاع مقدس موجود در موزه ملی ملک.روش/رویکرد: تحقیق ازنظر هدف بنیادی-نظری است و به گونه توصیفی (تحلیلی) و تاریخی تنظیم شده است. اطلاعات به روش ترکیبی کتاب خانه ای و میدانی گردآوری شده است.یافته ها: براساس دیدگاه میشل فوکو، قدرت در تمام سطوح جامعه پراکنده است و هرکجا که قدرت هست، مقاومت نیز به طور هم زمان حضور دارد؛ بنابراین، تنها راه مقابله با قدرت، شکل گیری مقاومت است. این موضوع در تصاویر تمبرهای منتخب دفاع مقدس در این پژوهش به شیوه های مختلفی بازتاب یافته است؛ به طوری که هر تصویر نمایانگر نوعی از مقاومت دربرابر قدرت و نابرابری های اجتماعی است.
A Note on the Location of Raxā/Rakkan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
17 - 31
حوزههای تخصصی:
A number of candidates in the Kor River Basin, Fars, Iran, have previously been proposed for the location of the ancient Raxā/Rakkan a town mentioned in the Bisotūn Inscription and in the Persepolis Fortification Tablets. None of these suggestions, however, is convincing. Based on textual evidence, archaeological observations, and the local environmental conditions, the present study suggests that ancient Rakkan should be identified with the archaeological site of Kal Abdi in the southern part of the Baizā Plain.
Recognition, Chronology, and Analysis of Cultural Interactions of Sarab Tepe, Khorasan Razavi Province, Northeast Iran(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
5 - 18
حوزههای تخصصی:
Hezar Masjed and Shahneshin mountain ranges can be considered amongst the easternmost heights of Iran in Khorasan Razavi Province, which stretch in the northwest-southeast direction and have created a natural corridor leading to the Harirud River banks. This feature, along with favorable living conditions, has attracted human communities and habitats for a long time. The historical site of -Sarab Tepe- is one of these settlements, which is located 30km west of Saleh Abad County and at the northeast of a village of the same name. Abundant and diverse cultural materials on the surface of the site and archaeological reports show the importance of this site in terms of archaeological studies. Therefore, this research is carried out to understand the eras of settlement and its cultural interactions. The results show that this site was home to settlements in the prehistoric era (Early Bronze Age) and the Islamic era (9th to 11th century AD). Sarab Tepe’s findings from the prehistoric era indicate its cultural interactions and connections with other sites of the Early Bronze Age in northeastern Iran. The findings belonging to the Islamic era are also similar to the findings of Neyshabur. The results show the extensive connections of this site with the most important cultural centers of its time.
بررسی ساختار و پلان چهارتاقی های ساسانیان در ناحیه اصفهان و نحوه استقرار آنها با استناد به تصاویر ماهواره ای(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
پیام باستان شناس سال ۱۶ پاییز و زمستان ۱۴۰۳ شماره ۳۱
53 - 70
حوزههای تخصصی:
اصفهان با داشتن شرایط زیست محیطی و آب وهوای مناسب از دیرباز زیستگاه مورد توجه جوامع بشری بوده است. از جمله آثار مهم باستان شناختی و در عین حال بحث انگیزی که در ناحیه اصفهان قرار گرفته اند، چهارتاقی ها و آتشکده های دوره ساسانی هستند. بررسی نحوه استقرار چهارتاقی های این منطقه می تواند کمک زیادی به سایر پژوهش های تاریخی و باستان شناسی و باستان شناختی مربوط به یک منطقه بنماید. پیشرفت چشمگیر علم باستان شناسی بی گمان به واسطه استفاده مناسب از دانش روز و به کارگیری سایر علوم بوده است. عکس های هوایی و ماهواره ای و سنجش از راه دور یکی از این دانش هاست که باستان شناسی توانسته از آن بهره های فراوانی ببرد. دراین پژوهش سعی بر آن است تا علاوه بر بررسی فاصله چهارتاقی ها تا آبادی، فاصله تا محل زراعت، فاصله تا منابع آب و دامنه کوه و موقعیت استقرار آنهاو ... به مطالعه عناصر و ویژگی های معماری و بررسی تزیینات و مصالح به کار رفته در چهارتاقی های شاخص این منطقه مانند چهارتاقی نیاسر، شیرکوه، نطنز، قلعه دار وخرمدشت و دلایل وفور آنها در این منطقه در مقایسه با سایر مناطق در دوره ساسانی پرداخته شود. همچنین، به مطالعه این ابنیه با استفاده از عکس های هوایی و ماهواره ای از نظر موقعیت استقرار یا در ارتباط با پدیده های طبیعی و غیر طبیعی مجاور نیز دقت شده است.
یادبود، محمدرضا ریاضی
حوزههای تخصصی:
محمدرضا ریاضی، در سال ۱۳۲۸ در روستای کشه دهستان طرق رود شهرستان نظنز استان اصفهان زاده شد. او دانش نامه کارشناسی و کارشناسی ارشد خود را در رشته جغرافیا دریافت کرد و سپس تر در دهه ۷۰ خورشیدی به آموختن رشته باستان شناسی در مقطع کارشناسی ارشد در دانشگاه تهران پرداخت. ریاضی در سال ۱۳۵۳ به استخدام رسمی وزارت فرهنگ و هنر در دوره پهلوی درآمد و در اداره مالی-اداری مرکز باستان شناسی به فعالیت پرداخت. او سپس از سال ۱۳۵۸ به کتابخانه موزه ملی ایران منتقل شد و سال ها رئیس این کتابخانه بود. قلب محمدرضا ریاضی سرانجام در ۲۶ خردادماه ۱۴۰۳ در تورنتو کانادا از تپش افتاد. یادش گرامی باد.
A Review of the Scythian Empire: Central Eurasia and the Birth of the Classical Age from Persia to China(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۶, January ۲۰۲۴
69 - 77
حوزههای تخصصی:
The Scythian Empire is a controversial book with a charming title that can attract the attention of any scholar. Christopher I. Beckwith presents claims in this book that accepting each one of them leads us to rethink many previous customary historical beliefs. Some of his theories are novel but most of them are rehabilitation of older obsolete ideas. The book wraps a wide range of specialized topics in the fields of history, archeology, and linguistics; but deals with most of them on a superficial level. Since the Scythians were an Iranian ethnic group, this work is especially recommended for scholars of Iranian history, as unfortunately, the significance of the Scythians in shaping Iranian history has not been recognized as other ancient Iranians such as the Persians. In a broader sense, this work can be also useful for scholars interested in the Iranian world and its relations with neighboring civilizations, Eurasia, Central Asia, and China.
طبقه بندی و گونه شناسی سفال های ساسانی محوطه گوریه استان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۰۴-۷۵
حوزههای تخصصی:
محوطه گوریه واقع در بخش زرنه شهرستان ایوان غرب، ازجمله محوطه های مهم ساسانی و اوایل اسلامی در مطالعات باستان شناسی غرب کشور محسوب می شود که در سال 1394ه .ش. مورد کاوش قرار گرفته است. طی یک فصل کاوش در این محوطه باستانی، آثار فرهنگی متنوعی ازجمله سفال به دست آمد و اهمیت سفال و نقش آن در مطالعات باستان شناختی سبب شد تا این ماده فرهنگی در این مقاله مورد مطالعه قرار گیرد؛ از همین رو، برای این پژوهش تعداد 127 قطعه سفال شاخص از دوره ساسانی، از میان 1500 قطعه سفال به دست آمده از کاوش برای مطالعه انتخاب گردید. در ابتدا این سفال ها برمبنای مشخصات فنی و شکل یا فرمشان مورد طبقه بندی و گونه شناسی قرار گرفتند. این پژوهش دارای ماهیت بنیادی با رویکردی توصیفی-تحلیلی است و روش اجرای این پژوهش دارای دو بخش مطالعات کتابخانه ای و میدانی (سفال) است. هدف اصلی این پژوهش، مطالعه کمی و کیفی سفال های ساسانی در محوطه گوریه، سپس گونه شناسی، طبقه بندی و گاهنگاری نسبی آن هاست و گاهنگاری به صورت تطبیقی و تبیین ارتباطات فرهنگی با نواحی مجاور براساس مطالعات تطبیقی سفال صورت گرفته است. نتایج پژوهش نشان دادند که ازجمله اشکال شناسایی شده درمیان سفال های محوطه گوریه شامل: کوزه، خمره، کاسه، پیاله و بشقاب و متداول ترین نقوش تزئینی سفالینه ها نقوش کنده هستند. سفالینه ها اکثراً پخت مناسب دارند که نشان از کنترل حرارت کوره برای پخت سفال است و کیفیت ساختشان عموماً متوسط است؛ هم چنین مقایسه تطبیقی انجام شده نشان داد که به لحاظ گاهنگاری نسبی سفالینه های ساسانی گوریه با محوطه های اواخر این دوره همسانی نسبی دارند؛ بنابراین ضمن دارا بودن برخی ویژگی های بومی-محلی سفالینه های این محوطه با محوطه هایی هم چون قصرابونصر، حاجی آباد، سیرم شاه، محوطه های ساسانی شناسایی شده در بررسی های ماه نشان زنجان، شمال خوزستان، میاناب شوشتر، بوشهر و محوطه های تل ماهوز و ابوشریفه در عراق قابل مقایسه، و علاوه بر ویژگی های منطقه ای، بیشترین شباهت را با حوزه فرهنگی جنوب غربی ایران داراست.
«بنای فرآوری گِل رُس» در قلعه یل سویی گِرمی، ساختاری ناشناخته از قرون میانی اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۱۵۲-۱۲۹
حوزههای تخصصی:
با کاوش های باستان شناختی در قلعه یل سویی گِرمی، یافته های فرهنگی بسیار غنی و مدارک ارزشمندی شناسایی گشت که در تحلیل و بررسی دقیق این محوطه می تواند نقش مهمی ایفا کند. یکی از این آثار شاخص، ساختاری ناشناخته با معماری و عناصر ساختمانی پیچیده ای است که در دامنه قلعه و در نزدیکی رودخانه سمبورچای قرار گرفته است. این ساختمان دارای بخش ها و فضاهای چهار گوشی بوده که حضور مسیرهای هدایت آب به درون بنا برروی دیوارها و کانال های خروجی آب در قسمت کف آن، بر اهمیت ساختمان افزوده است. در این راستا، پژوهش پیشِ رو به شیوه تاریخی - تحلیلی و براساس مطالعات میدانی و بررسی اسناد کتابخانه ای، با هدف شناسایی و ارزیابی کارکرد اصلی بنا و معرفی کامل آن، به دنبال یافتن پاسخی منطقی برای پرسش های پژوهش است: کاربری ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی چه بوده است؟ ساختمان ناشناخته قلعه یل سویی متعلق به چه دورانی است؟ مطالعات صورت گرفته نشان می دهد که بنای مذکور با توجه به حضور حوضچه ها و مسیرهای هدایت آبی وروردی و خروجی، در ارتباط با کاربری آبی بوده است؛ بنابراین به نظر می رسد که سازندگان این بنای آجری، از آن برای تهیه و فرآوری گِل رُس بهره برده اند و برهمین اساس از سوی نگارندگان، نام «بنای فرآوری گِل رُس» بدان اطلاق گشته است؛ از طرف دیگر بررسی سفالینه های به دست آمده از درون فضاهای مختلف این بنا و مقایسه آن با سایر محوطه های دیگر، مؤید تعلق این ساختمان به قرون میانه اسلامی و دوره سلجوقی است.
بررسی باستان شناختی سلاح های گرم و فرآیند تولید، به کارگیری، بهره وری از آن در بستر سیاسی و اقتصادی دوره قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ پاییز ۱۴۰۳ شماره ۲۹
۲۹۳-۲۶۵
حوزههای تخصصی:
براساس مطالعات باستان شناختی، انسان همواره در تلاش برای تولید و تکامل ابزارهای جنگی بوده و تسلیحات جنگی همواره نقشی مهم در کسب موفقیت های نظامی داشته است. به رغم افزایش چشمگیر مطالعات باستان شناسی دوره قاجار، نوع تسلیحات نظامی مورداستفاده در این دوره کمتر موردتوجه قرار گرفته است و پژوهش های انجام شده در حوزه نظامی دوره قاجار بیشتر به بررسی سلاح های سرد و ساختار نظامی قشون پس از رفت و آمد هیأت های نظامی خارجی و تأثیرات آن ها اختصاص دارد؛ درصورتی که نقش سلاح گرم در دوره قاجار و تحولات ناشی از آن کمتر در مطالعات باستان شناسی موردتوجه قرار گرفته است. تمرکز این پژوهش بررسی چگونگی واردات و ساخت سلاح گرم و انواع مورداستفاده آن در طول دوره قاجار است. هدف از این پژوهش، مطالعه باستان شناسانه این سلاح ها و بررسی رفتار فرهنگی هر دوره در چگونگی مواجه با تولید و واردات سلاح ها در راستای پاسخ به این پرسش ها است؛ روش های دستیابی به این سلاح و تولید داخلی آن ها به چه صورت بوده؟ و تفاوت آن ها در چه جزئیاتی قابل تبیین است؟ هم چنین بسترهای سیاسی و اقتصادی دوره قاجار چگونه در توسعه و به کارگیری سلاح گرم مؤثر بوده اند؟ روش پژوهش به صورت یک بررسی جامع و همه جانبه نگر موادفرهنگی مکتوب و غیرمکتوب طراحی شده است. یافته های پژوهش حاکی از آ ن هستند که استفاده قشون از سلاح های گرم به عنوان جنگ افزار محوری قشون در آغاز دوره پیشا ناصری و با آغاز مناسبات منطقه ای و فرامنطقه ای ایران با دیگر کشورها آغاز شده و تلاش برای تولید داخلی آن نیز از همان ابتدا مدنظر قرار گرفته است؛ هم چنین سلاح های تولید داخل دارای طول بیشتر و تزئینات کمتری در مقایسه با نمونه های وارداتی هستند، ازجمله تزئینات مورداستفاده در نمونه های داخلی نقوش تناوبی هندسی است.