فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۴۱ تا ۱٬۵۶۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
کارآفرینی، باتوجه به حرکت جامعه در مسیر توسعه اقتصادی و اجتماعی به موضوع مهم و موردتوجه محافل علمی تبدیل شده است. از دید جامعه شناسان، کارآفرینی، فرایندی است که در شبکهی متغیری از روابط اجتماعی قرار دارد. زنان به عنوان نیمی از جمعیت فعال کشور دارای نقش روزافزون و فزاینده ای در فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی می باشند و نقش تعیین کننده ای در بهبود و ارتقای رشد و توسعه اقتصادی ایفا می کنند. ازطرف دیگر، ارتقای نقش زنان در فعالیت های اقتصادی، سیاسی و اجتماعی به دستیابی به فرصت های بیشتر برای رشد و توسعه اقتصادی منجر می شود. هدف از پژوهش حاضر، بررسی تأثیر ویژگی های فردی، شخصیتی و ویژگی های اجتماعی زنان کارآفرین بر موفقیت در کارآفرینی آنان است. جامعه آماری پژوهش شامل زنان موفق کارآفرین شهر تهران به تعداد 100 نفر است. از پرسشنامه به عنوان ابزار اندازه گیری استفاده شد. نتایج پژوهش حاضر حاکی از وجود رابطه مثبت و معنی دار بین ویژگی های فردی و اجتماعی و ابعاد آن با موفقیت در کارآفرینی است. همچنین بین ویژگی های فردی - شخصیتی و موفقیت در کارآفرینی، رابطه مستقیم و معنی داری وجود دارد.
شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران زن درآموزش و پرورش و ارائه ی الگوی مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۳۸)
45 - 72
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی و شناسایی مؤلفه های توانمندسازی مدیران زن در آموزش و پرورش استان خراسان شمالی و ارائه ی الگوی مناسب می باشد. روش پژوهش از نوع کیفی و کمّی و جامعه آماری شامل مدیران زن در آموزش و پرورش استان خراسان شمالی بود. برای نمونه گیری در بخش مطالعه ی کیفی از نمونه گیری هدفمند و در بخش کمّی از نمونه گیری تصادفی استفاده شد. در بخش کیفی تعداد 12 نفر در فرآیند مصاحبه و در بخش کمی با حجم جامعه 355 نفر، به صورت تصادفی ساده،183 نفر به عنوان نمونه در این پژوهش مشارکت داشتند. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مصاحبه و پرسش نامه ی محقّق ساخته بود. و بعد از تأیید روایی ( قضاوت صاحب نظران و اساتید) و پایایی (محاسبه آلفای کرونباخ 92/0 ) در مدارس استان خراسان شمالی توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش های آماری توصیفی و استنباطی استفاده شد. در آمار توصیفی از شاخص مرکزی و پراکندگی مثل میانگین، انحراف معیار و در بخش استنباطی از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی در سطح اطمینان 95% با نرم افزارهای اس پی اس اس 18 و لیزرل 80/8 انجام گرفت. بر اساس تجزیه و تحلیل داده های کیفی حاصل از مصاحبه های عمیق و اکتشافی و کدگذاری و تحلیل محتوای متن مصاحبه ها و در عین حال مطابقت آن ها با مبانی نظری، نتایج پژوهش در بخش کیفی بیانگر آن بود که در شناسایی مؤلفه های توانمند سازی مدیران زن، 10 مؤلفه در بعد اقتصادی، 10 مؤلفه در بعد سیاسی، 16 مؤلفه در بعد اجتماعی و 17 مؤلفه در بعد روانی را شامل می شد. در بخش کمّی پژوهش، یافته ها نشان داد که در بعد اقتصادی، مؤلفه ی سنوات و سابقه ی خدمت با بالاترین بار عاملی 92/0، در بعد سیاسی هم مؤلفه ی تلاش برای کسب حقوق برابر با بالاترین بار عاملی 90/0 ،در بعد اجتماعی مؤلفه ی تجربه ی شغلی با بالاترین بار عاملی 95/0، در بعد روانی مؤلفه ی وجود جو اعتماد و صمیمیت بین افراد با بالاترین بار عاملی95/0 از کل واریانس ها را تبیین و سایر متغیرها نیز هر کدام به ترتیب در درجات بعدی اهمیت قرار گرفتند. هم چنین الگوی نهایی پژوهش، با شاخص های برازش، ضرایب استاندارد مورد تأیید قرار گرفت. میزان ضریب تأثیر ابعاد در مؤلفه های توانمند سازی مدیران زن به تنهایی بالاترین ضریب تأثیرگذاری در بعد اجتماعی و روانی با 85/0 و کمترین در بعد سیاسی با73/0، بود.
نقد و تحلیل مضامین اجتماعی رمان سووشون (سیمین دانشور)
منبع:
زن و فرهنگ سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۴۰
7-19
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت فضای اجتماعی سال های پیش از انقلاب و تحلیل مسائلی هم چون نقش زنان در اجتماع، مردسالاری، غرب زدگی و حضور استعمار و خانواده با تکیه بر رمان سووشون سیمین دانشور، به روش، توصیفی - تحلیلی انجام گرفته است. جامعه شناسی ادبیات از سویی با ادبیات و از سوی دیگر با جامعه شناسی در ارتباط است. در این شیوه نقد، ساختار و محتوای اثر ادبی و ارتباط آن با جامعه و تأثیرات متقابل ادبیات و جامعه و چگونگی انعکاس مسائل اجتماعی از دیدگاه خالق اثر مورد بررسی قرار می گیرد. رمان سووشون محصول شرایط اجتماعی سال های وحشت و خشونت پس از کودتای 28 مرداد 1332 است؛ دوره ای که آمال و آرزوهای ملتی آزادی خواه و استقلال طلب در اثر دسیسه عوامل بیگانه و داخلی و پاره ای اشتباهات رهبران سیاسی و مذهبی بر باد رفت و یأس و ناامیدی، احساس شکست و انزواطلبی، گریبانگیر جامعه ازهم گسیخته ایران گردید. نتیجه پژوهش نشان داد که سیمین دانشور با تیزبینی و درایتی متعهدانه تلاش کرده است بخشی از حقایق تلخ اجتماعی و نیز دردها، رنج ها و مصائبی را که در این سال های سیاه بر ملت ایران رفته است، ترسیم نماید. وی به مشکل هویت و جایگاه زن ایرانی در تغییرات و تحولات اجتماعی می پردازد و تلاش برای خودیابی و باید و نبایدها را با انتقاد از جامعه مردسالار در هم می آمیزد.
بررسی سطح سلامت اجتماعی و عزت نفس در خانواده های زن سرپرست توانمندشده و توانمندنشده (مطالعه ی موردی سازمان بهزیستی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن و جامعه سال دهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۳۹)
1 - 16
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، یک مطالعه ی علی- مقایسه ای به روش پس رویدادی است که با هدف مقایسه ی عزت نفس و سلامت اجتماعی خانواده های زن سرپرست توانمندشده و توانمندنشده تحت پوشش سازمان بهزیستی انجام گرفت. بدین منظور 100 زن سرپرست خانوار (50 توانمند شده، و 50 توانمند نشده) به روش نمونه گیری تصادفی ساده، از میان زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهرستان بناب در بهار 1395، انتخاب شدند. ابزار مورد استفاده در این تحقیق، پرسش نامه ی عزت نفس کوپر- اسمیت (1967) و پرسش نامه ی سلامت اجتماعی کییز (2004) بود. داده ها با تحلیل واریانس چندمتغیری تجزیه و تحلیل شدند. طبق نتایج به دست آمده، دو گروه مورد مقایسه، در سلامت اجتماعی، عزت نفس عمومی و در عزت نفس اجتماعی، تفاوت معناداری داشتند. به گونه ای که سلامت اجتماعی، عزت نفس عمومی و عزت نفس اجتماعی در زنان توانمندشده بیشتر از زنان توانمندنشده تحت پوشش سازمان بهزیستی بود.
حق ورود بانوان ایرانی به ورزشگاهها آری یا خیر؟ (نگاهی به موانع و چالش های فقهی - حقوقی حضور زنان ایرانی در ورزشگاه ها)
حوزه های تخصصی:
بررسی چگونگی تجدید نظر در قانون «کشف حجاب» در مقطع 1320- 1322 با تکیه بر مقاومت های فردی و نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
173 - 192
حوزه های تخصصی:
سیاست «کشف حجاب» اجباری از دی 1314 به منزله سیاست رسمی حکومت پهلوی اول به اجرا درآمد و براساس آن، با اعمال قدرت شهربانی، زنان به بی حجابی ملزم شدند. در شهریور 1322، در دوره پهلوی دوم، دولت به حذف قید «اجباری» در این سیاست حکم داد. این مقاله به بررسی مقاومت عاملان اجتماعی، به ویژه عاملیت زنانه، در مقابل اجرای این قانون اختصاص دارد و نشان خواهد داد که در سه مقطع اصلی، از 1306 1314، 1314 1320 و 1320 1322، سه صورت متفاوت مقاومت در برابر بی حجابی شکل گرفته است. آغاز جنگ جهانی دوم در 1318 و حادثه اشغال ایران از سوی متفقین در 1320 مهم ترین تحولات ساختاری اند که زمینه را برای کنش گری عاملان اجتماعی فراهم آورده است. نیاز پهلوی دوم به حمایت یا دست کم عدم مخالفت علما و روحانیت با سلطنتش، تغییر مهم دیگری است که به احیای نهادی روحانیت به عنوان یک نیروی مهم در موضوع حجاب کمک می کند. مقاله نشان خواهد داد که روند یکنواخت و برنامه ریزی شده ای در مواجهه زنان با «کشف حجاب» وجود ندارد و در برآیند تأثیرات نیروهای پراکنده تاریخی و اجتماعی است که زمینه برای «بازگشت به حجاب» در 1322 فراهم می شود. زنان مجموعه ای از راهبردها نظیر مقاومت مثبت و نوآوری در طراحی لباس، مقاومت منفی و درگیری فیزیکی با مأموران شهربانی، مهاجرت، خانه نشینی و پذیرش محرومیت اجتماعی و نیز شکواییه نویسی به مراجع قانونی و نظایر آن را در مقابله با سیاست بی حجابی در پیش گرفتند. در جریان همین مقاومت و بازگشت، احکام گفتار بعدی حجاب، مثل «حجاب به مثابه آزادی» یا مسئولیت دولت به ترویج حجاب، و نظایر آن شکل می گیرد. در این مقاله، از شیوه فوکویی تحلیل روندهای تاریخی استفاده شده و از اسناد دست اول و گزارش های رسمی شهربانی و وزارت کشور و تاریخ شفاهی در مقاطع زمانی پیش گفته بهره برده شده است.
روایت زنان متأهل شهر کرمانشاه از تداوم زندگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۷ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
193 - 221
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی تجارب زیسته زندگی مشترک زنان ساکن شهر کرمانشاه است که حداقل یک دهه از زندگی مشترک آن ها گذشته و تمایلی به جدایی ندارند. روش پژوهش تحلیل روایت و شیوه نمونه گیری هدفمند است و در نهایت با 20 نفر مصاحبه به عمل آمد. نتایج حاصل از تجربه تداوم زندگی در قالب پنج مرحله نشان می دهد که خانواده ها با علاقه بیشتر و حتی عجولانه تر به ازدواج دخترانشان می نگرند. این اضطرار در خانواده های گسترده از کارکردهای اصلی خانواده ریشه می گیرد. در مرحله دوم، دختران با ازدواج کردن زیست مشترک زیر یک سقف را در خانواده شوهر همراه با اختلاف ها و چالش های مختلف تجربه می کنند که به نوبه خود اجتماعی شدن و انطباق پذیری در نقش و جایگاه جدید را به همراه دارد. در مرحله سوم، بعد از اوج تضاد و جدال، به تدریج سازگاری و پذیرش همدیگر شروع می شود تا با جدا شدن از خانواده پدر شوهر و مستقل شدن به معنای زندگی مشترک دست یابند. در مراحل بعدی، به تدریج در پناه پیدایی علاقه مشترک، دلبستگی های بیشتر و مهارت افزایی زیست مشترک، در زندگی احساس آرامش می کنند. بر این اساس، چنانچه رویدادهای مختلف ثبات زندگی زناشویی زنان مطالعه شده را در قالب روایتی با دو تاروپود تعهد بیرونی خانواده ها و تعهد درونی زوجین در نظر بگیریم، می توان تأثیر نظارت خانواده ها را در قالب حمایت عینی و الزام ذهنی و در سطح تجریدی دیگر، تعهد درونی زوجین در زندگی زناشویی را در قالب دو مفهوم تاب آوری ذهنی و تقلای عینی برای شروع، ساختن، حفظ و دوام آوردن در زندگی زناشویی مورد توجه قرار داد.
پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی زوجین متأهل دانشگاه آزاد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
179-211
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی انجام و روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری : جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد همدان به تعداد 3029 نفر تشکیل داد. نمونه بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیگ (2007) 107 نفر که به لحاظ احتیاط به 111 نفر افزایش و به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار مقیاس استاندارد دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، هوش عاطفی کوپر(1996)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و تعارض زناشویی جونز (1997) بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر بتا برای متغیر هوش عاطفی معنی دار است. مقدار بتا در متغیر مهارت های ارتباطی معنا دار نیست. رابطه معکوس و معنا داری بین هوش عاطفی و میزان دلزدگی زناشویی دیده می شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و مهارت های ارتباطی رابطه معنا داری دیده نمی شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. بین متغیرهای هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. آزمون معنا داری همبستگی بین متغیرهای هوش عاطفی و تعارضات زناشویی معنا دار نیست. رابطه معنا داری بین متغیرهای مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی دیده نمی شود.
اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق
منبع:
زن و فرهنگ سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴۲
21-32
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان اثربخشی درمان شناختی - رفتاری بر عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق شهر تهران انجام شد. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه زنان متقاضی طلاق مراجعه کننده به مراکز دفاتر رسمی طلاق شهر تهران در پاییز 1397 بود که از بین آنها 30 نفر به روش نمونه گیری هدفمند، انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به نسبت یکسان گمارده شدند. طرح پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون – پس آزمون همراه با گروه کنترل بود. از پرسشنامه های عدم تحمل بلاتکلیفی فریستون و همکاران (1994) و نگرش های ناکارآمد ویسمن و بک (1979) در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون برای جمع آوری اطلاعات استفاده شد.گروه آموزش، مداخله شناختی- رفتاری را در 9جلسه 90دقیقه ای در هر هفته دو جلسه (به صورت گروهی) دریافت کردند؛ گروه کنترل به مدت دو ماه در لیست انتظار قرار گرفت. داده های پژوهش با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته های حاصل از تحلیل داده ها نشان داد که درمان شناختی – رفتاری بر کاهش عدم تحمل بلاتکلیفی و نگرش های ناکارآمد زنان متقاضی طلاق مؤثر است.
ارزیابی نمود نقش اجتماعی زن در سینمای ایران (سال های 1390- 1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
309 - 324
حوزه های تخصصی:
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
نقش حمایت عاطفی و خودتعیین گری در پیش بینی تعارضات زناشوییِ زنان متأهل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مطالعه نقش حمایت عاطفی و خودتعیین گری در رابطه زناشویی در پیش بینی تعارضات زناشویی زنان متأهل انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی بود. به این منظور تعداد 150 نفر از زنان متأهل شهرقدس به روش نمونه گیری دردسترس و داوطلب برای شرکت در پژوهش انتخاب شدند و به پرسشنامه-های فرم تجدیدنظرشده تعارضات زناشویی، پرسشنامه حمایت اجتماعی-مقیاس خانواده و مقیاس ارضای نیازهای اساسی در روابط پاسخ دادند. داده ها با روش همبستگی و رگرسیون همزمان با استفاده از نرم افزار SPSS.V20 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش نشان داد بین حمایت عاطفی خانواده و ابعاد خودتعیین گری در رابطه زناشویی با تعارضات زناشویی رابطه معناداری وجود دارد. نتایج همچنین نشان داد که حمایت عاطفی خانواده، خودمختاری، شایستگی و ارتباط از نیازهای خودتعیین گری قادر بودند 34 درصد از واریانس تعارضات زناشویی را در زنان متأهل پیش بینی کنند. تقویت حمایت همسران از زنان و ارضای نیازهای خودتعیین گری در رابطه زوجین می تواند زمینه تعاملات مثبت و کاهش تعارض زناشویی در رابطه زناشویی را فراهم نماید.
بررسی ملاک های همسرگزینی در میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه زنان سال دهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
173-198
حوزه های تخصصی:
ملاک های انتخاب همسر از پیچیدگی های خاصی برخوردار بوده و هماهنگی این ملاک ها در بدو زندگی در تشکیل و تقویت بنیان خانواده از اهمیت خاصی برخوردار است .تحقیق حاضر به منظور بررسی ملاک های همسر گزینی در میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری انجام شده است.بدین منظور با استفاده از روش پیمایشی و بر اساس فرمول کوکران تعداد 440 نفر بعنوان حجم نمونه انتخاب شدند.برای بررسی مهمترین ملاک های همسر گزینی از پرسشنامه اولویت بخشی ملاک های همسر گزینیPCSSI استفاده گردید که پایایی پرسشنامه توسط آلفای کرونباخ برابر با 786/0 بدست آمد..نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل داده های حاکی از آن است که تقریبا "میان اقوام ساکن در چهارمحال وبختیاری" از نظر ملاک های همسر گزینی تفاوت چشمگیری وجود ندارد .تحلیل کلی نشان داد که دربین اقوام ساکن در چهارمحال عشق وعلاقه ،سلامت روانی، عفت وپاکدامنی ،نداشتن رابطه جنسی قبل از ازدواج ومسئولیت پذیر بودن مهمترین ملاک ها هستند و ملاک های: قومیت یکسان ،جذابیت ظاهری، تناسب موقعیت اجتماعی ،خانوادگی ،تحصیلات، شغل ودر آمد در مراتب پایین تری از اهمیت قرار داشتند.
رابطه حضور زنان در فضای شهری با معیارهای مطلوبیت شهری با استفاده از معادلات ساختاری (مورد مطالعه شهرستان فریدن)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی رابطه بین میزان حضور زنان در فضای شهری با معیارهای فضای شهری است. در این پژوهش از روش پیمایش استفاده شد، 365 نفر از زنان ساکن محدوده شهری داران (مرکز شهرستان فریدن) با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای متناسب با حجم نمونه انتخاب و با کمک ابزار پرسشنامه محقق ساخته مورد مطالعه قرار گرفتند. اعتبار پرسشنامه به صورت صوری محرز شد و بالا بودن ضریب آلفای کرونباخ متغیرها )میزان حضور زنان در فضای شهری، محدودیت های خاص زنان، مطلوبیت کالبدی فضای شهری، مطلوبیت اجتماعی فضای شهری، مطلوبیت فعالیتی فضای شهری و مطلوبیت معنایی فضای شهری به ترتیب 0/62، 0/91، 0/87، 0/58، 0/79 و 0/79 به دست آمد( که حکایت از مطلوبیت پایایی ابزار پژوهش داشت . برای بررسی مدل از روش تحلیل مسیر در نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد که مسیر مؤلفه های فقدان امنیت اجتماعی، امنیت فضای شهری، تقسیم کار و دسترسی به سمت متغیر میزان حضور زنان در شهر غیر معنادار بود. بین مؤلفه های چارچوب فیزیکی، راحتی و آسایش و ایمنی متغیر مطلوبیت کالبدی، مؤلفه عدالت و برابری متغیر مطلوبیت اجتماعی، مؤلفه فعالیت اجباری متغیر مطلوبیت فعالیتی و مؤلفه های حرمت، احساس لذت و احساس تعلق متغیر مطلوبیت معنایی با میزان حضور زنان در شهر رابطه مثبت و معناداری مشاهده شد.
تحلیل فرایند معنازایی در پوستری اجتماعی از پریسا تشکری براساس آرای کریستوا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۱۱ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
199 - 231
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش شرحِ چگونگی بهره پریسا تشکری، به عنوان طراح زن، از امکانات بصری پوستر برای القای معانی و پیام های خاص است. روشن کردن معنا و پیام پوستر متکی به مشاهده، توصیف و تفسیر ویژگی ها و کیفیت بصری و تجسمی با اتکا به مؤلفه های فرایند معنازایی در نظریه زبان کریستواست. مؤلفه های ذکرشده را تبادل امر نمادین، امر نشانه ای و بینامتنیت تشکیل می دهند. بهره از روش تحلیل محتوای کیفی و رویکرد هرمنوتیکی نشان می دهد دو امر نشانه ای و نمادین در این پوستر در حال تبادلی بی وقفه اند و به فرایند معنازایی جهت می دهند. جابه جایی های عناصر مفهومی و بصری زن و گل، گلبرگ گل و دهان، گلدان گل و بستر پرورش، آب و مواد لازم برای پرورش، اشاره به وجه دوگانه نوشتار روی گلدان ، تبادل امر نشانه ای و نمادین را نشان می دهد. مطالعه بینامتنیت با تأکید بر تکنیک گلدوزی پرورش سه جنبه خلاقه وجودی زنان یعنی نوشتار، احیای گلدوزی و صداپروری آنان را برجسته می کند.
بررسی لزوم شرط«معروف» و «احسان» در حکم طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هرچند زندگی مشترک میان زن و مرد بر اساس علاقه و عشق آغاز می شود اما چه بسا در ادامه به خاطر وجود مشکلاتی چنین محبتی از میان رفته و حتی به نفرت تبدیل شود و به دنبال آن جدایی صورت گیرد. نظام حقوقی اسلامی با به رسمیت شناختن جدایی و پذیرش طلاق به عنوان یک نهاد امضایی تلاش کرده است جنبه های غیر انسانی و تنبیهی آن را زدوده و بر همین اساس این برهه بحرانی را مدیریت اخلاقی نماید. این تحقیق که پژوهشی توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است، با بیان قاعده اخلاقی عمل به معروف جنبه های تکلیفی متعددی برای آن مقرر کرده است. مقاله حاضر تلاش می کند با تحلیل این امر به بررسی فقهی معروف و احسان پرداخته و ضمن تحلیل آن به عنوان ملاک تشریع برخی از احکام، وضعیت آن را در خود طلاق و رفتار مرد در هنگام طلاق بررسی کند. در همین راستا به بررسی این مطلب پرداخته است که این دو قید برای موضوع حکم بوده ویا خود حکم را مقید می کند. با چنین تحلیلی می توان ضابطه رفتاری مرد را معین کرد.
داوری قراردادی در حقوق خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیا سیاست کلی نظام حقوقی ج.ا. ایران تشویق به داوری و نهادینه سازی آن است. داوری در نظام حقوقی ایران کارکرد دوگانه دارد؛ در قانون آیین دادرسی مدنی، داوری مبنای قراردادی دارد و نهادی شبه قضایی است. این نهاد می تواند در عرض محاکم قضایی به حل و فصل دعاوی بپردازد. در حالی که داوری در قانون حمایت خانواده یک الزام قانونی در دعوای طلاق غیرتوافقی و نهادی غیرقضایی است و هدف آن صرفاً ایجاد صلح و سازش می باشد. به همین دلیل، داوری قراردادی از ظرفیت بیشتری برای حل و فصل دعاوی از جمله دعاوی خانواده برخوردار است. بررسی های صورت گرفته نشان می دهد که داوری در قانون حمایت خانواده بسیار کم فایده و نقش آن در حل مسایل خانواده ناچیز است. بر این اساس، بهتر است از ظرفیت داوری قراردادی در حقوق خانواده استفاده شود. از طریق داوری قراردادی، زوجین به اختیار خود ملتزم می شوند که مسایل میان خود را از طریق داور توافقی حل و فصل نمایند و از مراجعه به دادگاه خودداری کنند. با وجود قرارداد داوری، زوجین حق دادخواهی در محاکم قضایی را از خود سلب کرده و جز با توافق نمی توانند موضوع داوری را در دادگاه مطرح نمایند. هرچند داوری قراردادی مسأله جدیدی نیست، ولی استفاده از این راهکار فقهی- حقوقی برای حل و فصل دعاوی خانواده، ایده جدیدی است که در این پژوهش بررسی شده است.
اثربخشی آموزش شناختی رفتاری گروهی بر بهبود علائم پسآسیبی، کیفیت زندگی، عزت نفس و رضایت زناشویی زنان مواجهشده با خیانت زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان شناختی رفتاری گروهی بر کاهش علائم پس آسیبی، افزایش رضایت زناشویی، افزایش کیفیت زندگی و افزایش عزت نفس زنان موردخیانت واقع شده صورت گرفت. پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرحپیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بوده است. جامعه موردمطالعه، همه زنان خیانت دیده مراجعه کننده به کلینیک درمانی شهر شیراز بود که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس ۳۰ نفر که بیشترین نمره را در آزمون تشخیصی PTSD(پرسش نامه مقیاس می سی سی پی) داشتند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل به طور برابر (۱۵ نفر) قرار گرفتند. گروه آزمایش به مدت 11 جلسه، تحت درمان شناختی رفتاری قرارگرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. داده ها با استفاده از روش آماری کوواریانس تجزیه وتحلیل شد. یافته ها نشان داد نشانه های اختلال پس از سانحه کاهش و رضایت زناشویی، کیفیت زندگی و عزت نفس در گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافت (001/0p
تجربه فرزند پذیری و ساخت هویت مادرانه در زنان نابارور فرزند پذیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به هدف شناسایی تأثیر فرزندپذیری بر هویت مادرانه زنان نابارور به مطالعه تجربه زیسته زنان نابارور فرزندپذیر پرداحته است.روش: پژوهش حاضر در رویکرد کیفی و به روش پدیدار شناسی انجام پذیرفته و در آن بدون هیچ گونه دخل و تصرف از سوی پژوهشگر به مطالعه عمیق پدیده پرداخته شده است . مشارکت کنندگان در این پژوهش شامل 10 نفر از زنان نابارور دارای فرزند خوانده شهر تهران در سال 1396 بود که بر پایه اصل انتخاب مبتنی بر معیار و به روش گلوله برفی، برگزیده شدند. ابزار گردآوری اطلاعات در این پژوهش مصاحبه نیمه ساختاریافته بوده است و مصاحبه ها تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. داده ها بر پایه رویکرد استراس و گلاسر، تحلیل، طبقه بندی به شیوه ی تحلیل تفسیری پردازش شد. یافته: یافته های پژوهش در سه بعد تجربه فرزند پذیری، فرایند اکتساب هویت مادرانه و ارزیابی از خود به عنوان مادر حاصل گردید. نتیجه این که مادران نابارور فرزند پذیر، در تجربه فرزند پذیری و ساخت هویت مادرانه خود، چهار فرایند1) بازیابی خود، 2) آمادگی، 3) کسب هویت مادرانه 4) رشد و تقویت هویت مادری، را طی میکنند
رشته مطالعات زنان در ایران: چالش ها و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای اولین بار در ایران رشته مطالعات زنان، در سال 1380 در مقطع کارشناسی ارشد آغاز به کار نمود و پس از گذشت ده سال نیز در 1390 در مقطع دکتری به جذب دانشجو پرداخت. گذشت زمان قابل توجه از تأسیس این رشته و حیات پرفراز و نشیب آن اقتضا می کرد تا وضعیت آن مورد بررسی قرار گیرد. هدف مقاله حاضر بررسی چالش های رشته و راهکارهای رفع آن بوده است و در این راستا با رویکرد کیفی، به جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با بیست نفر از متخصصان، و سپس تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته است. بر اساس یافته ها طراحی غیراصولی رشته، ضعف و نقص برنامه درسی، بازنگری های غیرتخصصی و ناکارآمد، کمبود اساتید متخصص، شرایط نادرست پذیرش دانشجو، ضعف تخصص علمی و کارآمدی فارغ التحصیلان، نبود جایگاه شغلی مناسب برای فارغ التحصیلان، تضاد رویکردی دست اندرکاران، فقر نظریه پردازی، گسست دانشگاه و دولت در مطالعات زنان، ضعف کارآمدی رشته در حل مسائل زنان و تأثیرپذیری همه جانبه رشته از سیاست، از چالش ها بوده که راهکارهای متخصصان برای رفع آن اصلاح ساختار رشته، بازنگری تخصصی برنامه درسی، استفاده از اساتید دغدغه مند و دارای تخصص نظری، تجربی و بومی، اصلاح نحوه پذیرش دانشجو، تقویت بنیان نظری رشته، تقویت ارتباط دانشگاه با نهادهای مؤثر حوزه زنان و پیوند نحله های مختلف فکری مطالعات زنان است.
حق مهریه زن در ادیان ابراهیمی
حوزه های تخصصی:
این مقاله، حق مهریه زن در ادیان ابراهیمی، یعنی اسلام، مسیحیت و یهودیت را در پنج بخش بررسی میکند. قبل از پرداختن به متن مقاله، واژگان حق، مهریه، ادیان اسلام، مسیحیت و یهودیت، مفهومشناسی شده است. تاریخچه، فلسفه، جایگاه، انواع شرایط، مقدار مهریه در کتاب مقدس عهد عتیق، در مسیحیت و به ویژه در عهد جدید بررسی شده است. در آخر مقاله، نتیجه بحث آمده است.