صبا هادیان

صبا هادیان

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲ مورد از کل ۲ مورد.
۱.

مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان پذیرش و تعهد واقعیت درمانی مسئولیت پذیری خودکارآمدی زنان مطلقه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲ تعداد دانلود : ۶۴
مقدمه: پدیده طلاق یکی از پیچیده ترین مشکلات زندگی زناشویی در تمام جوامع به شمار می رود و این پیچیدگی به دلیل نقش عوامل گوناگون در بروز این پدیده است. پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی بر مسئولیت پذیری و خودکارآمدی در زنان مطلقه انجام شد. روش کار: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون_پس آزمون و پیگیری سه ماه، با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان مطلقه شهر همدان که بین سال های 1401-1398 به دادگاه خانواده شهرستان همدان مراجعه کرده بودند که از میان آنها 60 نفر به صورت هدفمند به عنوان نمونه انتخاب و سپس با جایگزینی تصادفی در 3 گروه واقعیت درمانی ، پذیرش و تعهد و کنترل قرار داده شدند (هر گروه 20 نفر). ابزار پژوهش شامل پروتکل درمان مبتنی بر پذیرش و تعهد Twohig (200۶)، پروتکل واقعیت درمانی (2013) که هفته ای یکبار به مدت ۸ جلسه ۹۰ دقیقه ای برگزار شد و دو پرسشنامه مسئولیت پذیری Gough (1982) و خودکارآمدی عمومی Sherer و همکاران (1982) بود. جهت تجزیه و تحلیل اطلاعات از تحلیل کوواریانس چند متغیره و تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر با استفاده از نرم افزارSPSS-25 انجام شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان دادند که هر دو روش درمانی باعث افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی این زنان شده اند. (0/001=P) به علاوه یافته ها نشان می دهند که درمان پذیرش و تعهد در افزایش خودکارآمدی موثرتر بوده است و واقعیت درمانی در افزایش مسئولیت پذیری موثرتر بوده است. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش، می توان درمان پذیرش و تعهد و واقعیت درمانی را برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی زنان مطلقه استفاده نمود. البته برای افزایش خودکارآمدی بهتر است درمان پذیرش و تعهد خط نخست درمان باشد. و برای مسئولیت پذیری واقعیت درمانی. بنابراین درمانگران و مشاوران می توانند برای افزایش مسئولیت پذیری و خودکارآمدی از این دو شیوه استفاده نمایند.
۲.

پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی زوجین متأهل دانشگاه آزاد همدان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دلزدگی زناشویی هوش عاطفی مهار تهای ارتباطی تعارضات زناشویی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۷۵ تعداد دانلود : ۴۲۹
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی دلزدگی زناشویی بر اساس هوش عاطفی، مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی انجام و روش پژوهش همبستگی است. جامعه آماری : جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان متأهل دانشگاه آزاد همدان به تعداد 3029 نفر تشکیل داد. نمونه بر اساس فرمول فیدل و تاباچنیگ (2007) 107 نفر که به لحاظ احتیاط به 111 نفر افزایش و به روش نمونه گیری طبقه ای- نسبی تصادفی انتخاب شدند. ابزار پژوهش چهار مقیاس استاندارد دلزدگی زناشویی پاینز (1996)، هوش عاطفی کوپر(1996)، مهارت های ارتباطی کویین دام (2004) و تعارض زناشویی جونز (1997) بود. تحلیل داده ها با استفاده از رگرسیون و همبستگی پیرسون تحلیل شد. نتایج نشان داد مقادیر بتا برای متغیر هوش عاطفی معنی دار است. مقدار بتا در متغیر مهارت های ارتباطی معنا دار نیست. رابطه معکوس و معنا داری بین هوش عاطفی و میزان دلزدگی زناشویی دیده می شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و مهارت های ارتباطی رابطه معنا داری دیده نمی شود. بین متغیر دلزدگی زناشویی و تعارضات زناشویی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. بین متغیرهای هوش عاطفی و مهارت های ارتباطی رابطه مستقیم و معنا داری دیده می شود. آزمون معنا داری همبستگی بین متغیرهای هوش عاطفی و تعارضات زناشویی معنا دار نیست. رابطه معنا داری بین متغیرهای مهارت های ارتباطی و تعارضات زناشویی دیده نمی شود.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان