مطالعات زن و خانواده
مطالعات زن و خانواده دوره هفتم زمستان 1398 شماره 3 (پیاپی 15) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
برای اولین بار در ایران رشته مطالعات زنان، در سال 1380 در مقطع کارشناسی ارشد آغاز به کار نمود و پس از گذشت ده سال نیز در 1390 در مقطع دکتری به جذب دانشجو پرداخت. گذشت زمان قابل توجه از تأسیس این رشته و حیات پرفراز و نشیب آن اقتضا می کرد تا وضعیت آن مورد بررسی قرار گیرد. هدف مقاله حاضر بررسی چالش های رشته و راهکارهای رفع آن بوده است و در این راستا با رویکرد کیفی، به جمع آوری داده ها از طریق مصاحبه با بیست نفر از متخصصان، و سپس تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک تحلیل محتوا و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته است. بر اساس یافته ها طراحی غیراصولی رشته، ضعف و نقص برنامه درسی، بازنگری های غیرتخصصی و ناکارآمد، کمبود اساتید متخصص، شرایط نادرست پذیرش دانشجو، ضعف تخصص علمی و کارآمدی فارغ التحصیلان، نبود جایگاه شغلی مناسب برای فارغ التحصیلان، تضاد رویکردی دست اندرکاران، فقر نظریه پردازی، گسست دانشگاه و دولت در مطالعات زنان، ضعف کارآمدی رشته در حل مسائل زنان و تأثیرپذیری همه جانبه رشته از سیاست، از چالش ها بوده که راهکارهای متخصصان برای رفع آن اصلاح ساختار رشته، بازنگری تخصصی برنامه درسی، استفاده از اساتید دغدغه مند و دارای تخصص نظری، تجربی و بومی، اصلاح نحوه پذیرش دانشجو، تقویت بنیان نظری رشته، تقویت ارتباط دانشگاه با نهادهای مؤثر حوزه زنان و پیوند نحله های مختلف فکری مطالعات زنان است.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی راه حل مدار – روایتی و زوج درمانی کوتاه مدت خودتنظیمی بر سرزندگی و کنترل عواطف زوجین آشفته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی زوج درمانی ره حل مدار- روایتی و زوج درمانی کوتاه مدت خود تنظیمی بر سرزندگی و کنترل عواطف زوجین آشفته بود. روش پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون و گروه گواه بود. جامعه آماری، مراجعین مراکز کیمیا، بشارت، تماشا و توحید شهر اصفهان در سال 1396 بودند که به دلیل مشکلات ارتباطی و زناشویی به این مراکز مراجعه کردند. از میان آنها تعداد 24 زوج (48 نفر) به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. و سپس به گونه تصادفی تعداد 8 زوج در سه گروه گمارده شدند و زوجین گروه-های آزمایش به صورت زوجی هر هفته در مداخله های جداگانه زوج درمانی راه حل مدار- روایتی(8 جلسه) و زوج درمانی کوتاه مدت خود تنظیمی (8 جلسه) شرکت کردند. داده های آزمودنی ها به وسیله ی مقیاس های کنترل عواطف ویلیامز و چامبلس (1997) و سرزندگی دسی و رایان (1997)، جمع آوری شد. برآیند تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد که تفاوت میان گروه ها معنادار است. نتایج آزمون تعقیبی بنفرونی نشان داد که بین گروه های زوج درمانی راه حل مدار- روایتی و کوتاه مدت خود تنظیمی در افزایش سرزندگی و کنترل عواطف زوجین و نیز زیر مقیاس های آن (خشم، عاطفه مثبت، خلق افسرده و اضطراب) تفاوت معنادار وجود ندارد. یافته های پژوهش بیانگر این است که زوج درمانی راه حل مدار- روایتی و کوتاه مدت خودتنظیمی هر دو در افزایش سرزندگی و کنترل عواطف زوجین آشفته کارساز می باشند.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا با رفتاری تلفیقی بر سازگاری زناشویی زوجین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مثبت گرا و زوج درمانی رفتاری تلفیقی بر سازگاری زناشویی بود. پژوهش حاضر از نوع نیمه تجربی با "پیش آزمون- پس آزمون – پیگیری" با گروه گواه بود. جامعه آماری شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره در استان چهارمحال و بختیاری در سال 1396 بودند. نمونه شامل 30 زوج (60 نفر) با رعایت شرایط ورود به پژوهش با روش در دسترس انتخاب و سپس به صورت تصادفی به گروه های آزمایش(40N=) و گروه گواه(20N=) گمارده شدند. ابزار پژوهش پرسشنامه سازگاری زوجی اصلاح شده (RDAS) بود و آزمون آماری تحلیل کواریانس برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها نشان داد هر دو روش زوج درمانی بر سازگاری زناشویی اثرگذار بودند و در مرحله پیگیری نیز تاثیر هر دو روش ماندگار بود؛ همچنین نتایج نشان داد که در مراحل پس آزمون و پیگیری دو روش درمانی از نظر میزان اثرگذاری بر سازگاری زناشویی تفاوت معناداری نداشتند. بنابراین با توجه به اثربخشی هر دو روش زوج درمانی مثبت گرا و زوج درمانی رفتاری تلفیقی، می توان از این دو روش جهت بهبود سازگاری زناشویی زوجین، استفاده کرد. با این حال به خاطر کمبود پژوهش در زمینه زوج درمانی مثبت گرا و جدید بودن این روش، پژوهش های بیشتری در این حوزه باید انجام شود.
پیش بینی هویت دینی فرزندان براساس الگوهای تعاملی خانواده ، دینداری والدین وتفکر انتقادی نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هویت دینی فرزندان از طریق متغیرهای الگوهای ارتباطی خانواده ،دینداری والدین وگرایش به تفکر انتقادی نوجوان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و به لحاظ رابطه بین متغیرها از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانش آموزان دختر سال اول و دوم دبیرستانهای دولتی شهر قم است.نمونه شامل 447 نفر از دانش آموزان رشته های علوم انسانی، ریاضی و تجربی است که به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت جمع اوری داده ها از پرسشنامه مذهبی بودن والدین (گرنکوئیست،1998) ، الگوهای ارتباطی خانواده ، (ریچی وفیتزپاتریک،1990) ،گرایش به تفکر انتقادی(ریکتس،2003) وهویت دینی(لطف آبادی،1381)استفاده شد.برای تجزیه و تحلیل دادها از همبستگی پیرسون وتحلیل رگرسیون استفاده شد. نتایج نشان داد که به ترتیب متغیرهای دینداری پدر ، بعد خلاقیت از تفکر انتقادی نوجوان ،نگرش مذهبی مادر وجهت گیری گفت شنود از الگوی ارتباطی خانواده توان پیش بینی هویت دینی فرزندان را دارد.سایر متغیرها شامل بعد کمال وتعهد از متغیر تفکر انتقادی وبعد جهت گیری همنوایی وارد معادله نگردید.
پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده در زنان شاغل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر پیش بینی طلاق عاطفی بر اساس سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده در زنان شاغل شهر شاهرود می باشد. در این پژوهش توصیفی- همبستگی، کلیه زنان شاغل شهر شاهرود به عنوان جامعه آماری در نظر گرفته شدند که از میان آن ها با استفاده از جدول مورگان و نیز به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، تعداد 384 نفر به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شدند. جهت جمع آوری داده ها نیز از پرسشنامه های استاندارد سبک های تصمیم گیری اسکات و بروس (1995)، ساختار قدرت مهدوی و صبوری خسروشاهی (1382) و همچنین طلاق عاطفی گاتمن (1995) بهره برده شد. پس از جمع آوری پرسشنامه ها، داده های خام با استفاده از آزمون های آماری همبستگی و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که از میان ابعاد مختلف سبک های تصمیم گیری، سبک های تصمیم گیری شهودی و عقلانی، از مهم ترین پیش بینی کننده های طلاق عاطفی می باشند و ضریب بتا برای سبک های تصمیم گیری آنی، اجتنابی، شهودی و وابستگی مثبت، اما برای سبک تصمیم گیری عقلانی منفی می باشد. همچنین، هر سه بعد «شیوه اعمال قدرت»، «ساخت روابط قدرت» و «حوزه ها و قلمرو اعمال قدرت» توانایی پیش بینی طلاق عاطفی را دارند. با توجه به اینکه سبک های تصمیم گیری و ساختار قدرت در خانواده، طلاق عاطفی را پیش بینی می کنند، می توان با بهبود وضعیت تصمیم گیری و اصلاح ساختار قدرت در خانواده به کاهش طلاق عاطفی در زنان شاغل شهر شاهرود کمک کرد.
شناخت عوامل اقتصادی اجتماعی مرتبط با عاملیت زنان در جامعه (مورد مطالعه شهر کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عاملیت سازه ای متشکل از رشد سه حوزه شرایط اقتصادی و سایر تصمیم گیری ها نسبت به خانواده و خصوصاً مردان، آزادی جابجایی در فضاهای عمومی و بیان دیدگاه های فرد نسبت به برابری نقش ها نسبت به مردان را شامل می شود. علیرغم مفروضات گسترده نسبت به توانمندسازی و عاملیت زنان در ایران، پژوهش های جامعه شناسی نسبت به این سازه ها در سطح محدودی قرار دارند. هدف این مطالعه شناخت عوامل اقتصادی اجتماعی مرتبط با عاملیت زنان در جامعه با تأکید بر شهر کرمانشاه می باشد. این مطالعه با روش پیمایشی و ابزار پرسشنامه محقق ساخته بر روی 400 نفر از زنان شوهردار شهر کرمانشاه انجام گرفت. جهت برآورد پایایی ابزار پژوهش از آلفای کرونباخ و برای روایی از اعتبار صوری، هم چنین برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های مقایسه میانگین ها و ضرایب همبستگی استفاده به عمل آمد. جهت آزمون مدل تجربی پژوهش از رگرسیون چند متغیره استفاده به عمل آمد. نتایج حاصل از آن نشان می دهد که متغیرهایی مثل سن (26/0=r)، میزان عزت نفس (177/0 =r)، میزان استفاده از رسانه های جمعی (33/0 =r)، وضعیت شغلی همسر (13/5 =f)، محل تولد (512/5 =f)، نگرش به فرزندآوری (25/0- =r) و محرومیت نسبی (19/0- =r) بر روی عاملیت زنان تأثیر معناداری دارد. لازم به ذکر است که عاملیت زنان می تواند منجر به توانمندی، میزان قدرت و انتخاب سبک مناسب زندگی و افزایش سرمایه فرهنگی زنان در جامعه منجر گردد.
تغییر نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادراک شده، خودکارآمدی ماموگرافی در مورد غربالگری سرطان سینه: مداخله آموزشی در زنان 40 تا 60 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرطان سینه عامل اصلی مرگ ناشی از سرطان در زنان است. غربالگری ماموگرافی می تواند در پیشگیری و تشخیص زودهنگام سرطان سینه کمک کند. در افزایش نرخ انجام غربالگری ماموگرافی متغیرهای متعددی دخیل هستند از این رو هدف از پژوهش حاضر تغییر نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادارک شده و سازه خودکارآمدی ماموگرافی به منظور ایجاد قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی با استفاده از یک برنامه مداخله ایی در میان زنان بود. از میان 300 زن در بازه سنی 40 تا 60 که به مرکز بهداشت ناحیه 1 و 2 شهر اراک مراجعه داشتند بر اساس نمره دریافتی در پرسشنامه های تئوری رفتار برنامه ریزی شده و خودکارآمدی ماموگرافی، 30 زن انتخاب شدند و به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم گردیدند. گروه ازمایش 3 جلسه آموزشی دریافت کرد (هر جلسه 60 دقیقه). در اخر پس آزمون برای دو گروه اجرا شد و شرکت کنندگان طی دو ماه از لحاظ انجام ماموگرافی پیگیری شدند. مطابق با نتایج بعد از مداخله، تغییرات معناداری در گروه آزمایش در خودکارآمدی ماموگرافی، نگرش، هنجار ذهنی، کنترل رفتاری ادارک شده، قصد و رفتار غربالگری ماموگرافی به دست آمد. همچنین گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل تغییر معناداری در نمرات متغیرها نشان داد. به طور کلی پژوهشگران می توانند سازه خودکارآمدی ماموگرافی را در کنار مدل تئوری رفتار برنامه ریزی شده به همراه متغیرهای دموگرافیک به منظور ارتقای رفتارهای مربوط به سلامتی به کار ببرند.