مقالات
حوزه های تخصصی:
سینما به منزله رسانه ای که به کسب پایگاهی مستحکم در میان مردم موفق شده، علاوه بر جنبه های هنری از مناظر دیگری نظیر جامعه شناسی نیز قابل تحلیل و بررسی است. نظریه بازتاب یکی از نظریاتی است که زیرمجموعه جامعه شناسی سینما قرار می گیرد و از دیدگاهی به مقوله سینما می نگرد که وجود ارتباط تنگاتنگ و گسست ناپذیر بین فیلم های تولیدشده در یک بافتار اجتماعی با خود آن بافتار، به طور عام، و نهادهای سازنده آن، به طور خاص، را اجتناب ناپذیر می داند. در این پژوهش، سعی بر این است تا با تکیه بر این موضع فکری نقش اجتماعی کاراکترهای زن موجود در فیلم های ساخته شده بین سال های 1390 1396 به روش تحلیل محتوای کیفی واکاوی شود. انتخاب این بازه زمانی به دلیل نزدیکی به زمان نگارش مقاله (1397) و به تبع آن نزدیکی به بافت جامعه امروز مخاطبان است. جامعه آماری مورد نظر به طور هدفمند از بین فیلم های برنده شده در بخش های بهترین فیلم، بهترین فیلم نامه و بهترین فیلم از دید تماشاگران جشنواره فجر این دوره انتخاب شده است. در بخش اصلی نیز، تحلیل نقش اجتماعی شخصیت ها براساس پنج شاخصه، که به باور نگارندگان جوانب مختلف نقش اجتماعی زن در سینما را مورد پوشش قرار می دهد، صورت می پذیرد: 1. ژانر فیلم ها، 2. طبقه اجتماعی شخصیت ها، 3. نوع شغل شخصیت ها، 4. خودکارآمدی اجتماعی شخصیت ها و 5. کنشگری شخصیت ها؛ تا از این طریق جایگاه اجتماعی زنان، به عنوان تشکیل دهندگان نیمی از جمعیت ایران به واسطه تشریح تصویر ارائه شده در سینمای این شش سال مشخص شود.
چگونگی بازنمایی جایگاه زنان در موسیقی سنتی ایران در دهه 1360(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آثار هنری در هر جامعه مجموعه اطلاعاتی از وضعیت اجتماعی به دست می دهد که می توان با رمزگشایی و درک آن به ویژگی های جامعه معاصر دست یافت. آثار موسیقی نیز به منزله نوعی هنر و رکن مهمی از نظام فرهنگی، از طریق ارائه و نمایش مفهوم زن، نقش درخور توجهی در بازتاب مناسبات جنسیتی جوامع دارد. موسیقی سنتی ایران به منزله هنری که در فضای فرهنگی اجتماعی ایران تولید شده است می تواند در شناخت شاخصه های فرهنگی جامعه ایران مؤثر باشد. پژوهش حاضر با موضوع بازنمایی زن در موسیقی سنتی دهه 1360 در ایران، به دنبال کشف چگونگی بازنمایی و تصویر زن در اشعار خوانده شده در این آثار است. این پژوهش با روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است و با استفاده از نظام مقوله بندی استقرایی به تحلیل محتوای 53 شعر از 43 آلبوم منتشر شده در دهه 1360 پرداخته است. حاصل این تحلیل با دوازده مفهوم، ذیل سه عنوان زن به مثابه ابژه عشق سالم، زن به مثابه ابژه ای اجتماعی و زن به مثابه ابژه عشق رمانتیک و اروتیک و مقوله مرکزی زن به مثابه ابژه عشق کامل مقوله بندی شده است. تحلیل محتوای اشعار حاکی از حضور حداقلی زنان در عرصه عمومی و اجتماعی است و دیدی منفی در قالب کدهای فرهنگی به آنان وجود دارد. با این حال، زن در عرصه خصوصی در قالب رابطه ای عاشقانه و به عنوان ابژه عشق مرد جایگاه برجسته ای دارد و عشق سالم با ویژگی تقارن و پیش شرط برابری به وی ابراز شده است.
تحلیل کهن الگویی فیلم روبان قرمز (1377) از دیدگاه جین شینودا بولن با محور قرار دادن شخصیت زن فیلم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف تحلیل کهن الگویی فیلم روبان قرمز به کارگردانی ابراهیم حاتمی کیا با تکیه بر شخصیت زن فیلم نگاشته شده است. داستان فیلم به زنی به نام محبوبه می پردازد که پس از پایان جنگ به خانه خود در جنوب باز می گردد. او با دو مرد، به نام های داوود و جمعه، که اولی مأمور پاک سازی مین ها و دیگری مهاجری از کشور افغانستان است، مواجه می شود و حوادث فیلم در پی این آشنایی شکل می گیرد. چارچوب نظری مقاله بر مبنای دیدگاه جین شینودا بولن است که با ترکیب دستاوردهای روان شناسی یونگ و اساطیر به توضیح و تحلیل کهن الگوهای زنانه و مردانه همچون زئوس، هرمس، آتنا و آفرودیت می پردازد که به رفتار و افکار افراد شکل می دهند. اساس این کهن الگوها ملهم از ویژگی های غالب خدایان و خدابانوان اساطیر یونان همچون قدرت طلبی، جنگجویی، سخنوری و حس مادری است. نتایج این پژوهش، که با روش توصیفی تحلیلی و همچنین شیوه کتابخانه ای و میدانی انجام شده، نشان می دهد که در محبوبه، داوود و جمعه به ترتیب کهن الگوهای آفرودیت، هفایستوس و هرمس غالب است. اما تأثیر انرژی آفرودیتی محبوبه بر دو مرد دیگر به تحول جدیدی در آن ها می انجامد.
تحلیل سفره های نذری زنانه بر اساس نظریه آیین های گذار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آیین ها مجموعه ای از کنش ها و سخنانی هستند که در یک کیش و جامعه باورمند به حضور مؤثر موجودات فوق طبیعت برای تأثیر گذاردن بر آن ها و به شیوه های خاص انجام می شوند. دسته ای از آن ها آیین های جمعی اند که برخی در سطح اجتماع و برخی در فضای شخصی زندگی ادا می شوند. سفره های نذری از دسته دوم اند که بخش درخور توجهی از آن ها فقط از سوی زنان و در حضور زنان انجام می شوند. در این مقاله، کوشیده شده به این پرسش پاسخ داده شود که چگونه می توان سفره های نذری در ایران را نوعی آیین گذار دانست و بر این اساس تحلیل کرد؟ آن گونه که نتایج بررسی نشان می دهد، این جمع های کوچک جماعت واره گون هرچند با تعریف آرنولد ون جنپ گویای مراحل گذار نیستند، با دیدگاه تکامل یافته تر ترنر در این مفهوم قرار می گیرند و اجزای این مناسک منطبق بر مراحل مورد نظر است. پژوهش حاضر بر اساس شناخت بخشی از آیین های زنانه ایران شکل گرفته است که تاکنون کمتر از منظر علمی بررسی شده اند و معمولاًً فقط با عنوان رسوم عامیانه معرفی شده اند. لذا تعدادی از سفره های نذر در پنج منطقه ایران با روش مردم نگاری مطالعه شده اند. گرد آوری اطلاعات نیز به شیوه مشاهده مشارکتی و مصاحبه انجام شده است. همان گونه که انتظار می رفت، این سفره ها پس از تجزیه به اجزای آیینی شان با بهره گیری از نظریه آیین گذار ون جنپ (به روایت ترنر) در مراحل گذار جای گرفتند. پیش از آن، مصداق های جنبه های جماعت وارگی و آستانگی و نیز شکل های انتقال امر مقدس هم در این آیین ها یافت شدند.
جایگاه اجتماعی زنان در تمدن باستانی شهر سوخته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برپایه اسناد باستان شناختی و انسان شناختی برخی از جوامع باستانی با ساختار مادرمحور اداره می شده اند. در میان تمدن های باستانی ایران، شهر سوخته به سبب انتشار مداوم نتایج کاوش های درازمدت و علمی مورد مطالعاتی مناسبی برای بررسی جایگاه اجتماعی زنان به شمار می رود. این نوشتار، پژوهشی تاریخی است که از دیدگاه ماهیت توصیفی تحلیلی و از دیدگاه هدف بنیادی نظری به شمار می رود و داده های کیفی و کمی آن به شیوه اسنادی با نمونه گیری هدفمند داده اندوزی شده اند. مهرها که نشانه جایگاه برجسته اجتماعی، منصب حکومتی یا مشارکت در تجارت هستند، در شهر سوخته تقریباً به طور کامل به زنان تعلق دارند. اجساد خفته در بسیاری از گورهای زنانه شهر سوخته را بر اساس شمار بالای گورآوندها می توان صاحب سرمایه دانست. فراوانی این اشیا به ویژه در دوره دوم، که جمعیت و توان بازرگانی شهر سوخته به اوج می رسد، آشکار می کند که زنان شهر سوخته (دست کم در دوره های دوم و چهارم) به طور میانگین از مردان ثروتمندتر بوده اند. در شهر سوخته، اسلحه به ندرت یافت می شود و به جای آن در کنار زنان درگذشته اغلب اشیای زینتی و لوازم گوناگون آرایش نهاده شده. با توجه به مالکیت مهرها، می توان پیشنهاد کرد که کالاهای تولیدشده در روستاهای اقماری را زنان در شهر به فروش می رسانده یا به مناطق دیگر صادر می کرده اند. برپایه شواهد تحلیل شده در این مقاله نگارنده بر این باور است که جامعه شهرسوخته دست کم در بخش مهمی از تاریخ 1300 ساله خود به شیوه مادرمحوری اداره شده است و زنان آن سهم چشمگیری در شکل گیری اجتماعی و اقتصادی این تمدن داشته اند.
واکاوی نقش و جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان در دوره قاجار با تکیه بر مدارک و شواهدتاریخی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش مطالعه و شناخت جایگاه زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار و میزان تأثیرگذاری آنان در ساختارهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی براساس گزارش های سیاحان، اسناد و نقش سنگ قبرهای، منطقه است. سیاحان اطلاعات نادری درباره زندگی ایلی و عشایری و جنبه های دیگر زندگی اجتماعی زنان ارائه می دهند. آنان زنان را بن مایه و ستون فقرات ایل و محور هرگونه تلاش و کوشش دانسته اند و معتقدند زن نقش شاخص و مهمی در پایداری و استحکام نظام خانوادگی و ایلی داشته است. نکته جالب توجه آنکه سنگ قبرهایی از زنان در این منطقه به یادگار مانده که متعلق به دوره قاجار است. نقش سنگ مزارهای جامعه ایلی کرمانشاهان بازتاب جایگاه اجتماعی و فردیِ متوفی در زمان خود بوده است. لذا، این پژوهش با چنین رویکردی به روش توصیفی تحلیلی و بر پایه منابع کتابخانه ای و میدانی به بررسی موضوع می پردازد. یافته های تحقیق نشان می دهد زنان کرد در جامعه ایلی کرمانشاهان دوره قاجار نقشی انکارناپذیر در ساختارهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی ایفا کرده اند. بنابراین، شاهد حضور زنان کرد عشایر کرمانشاهان در نقش و جایگاه ارباب و رئیس جامعه ایل، مالکیت زنان بر زمین، تولید صنایع دستی و نقش مهم آن ها در عمل «وقف» هستیم.
گونه شناسی مفهوم ادراک عدالت جنسیتی با تأکید بر عامل قومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برداشت از چگونگی توزیع فرصت ها و منابع در شکل گیری نابرابری ها مؤثر است. ادراک عدالت جنسیتی متأثر از فضای گفتمانی و ساختارهای ذهنیتی است. به همین دلیل، این پژوهش با هدف مطالعه ادراک عدالت جنسیتی در بستر قومیت به مثابه زمینه فرهنگی اجتماعی پدیده های اجتماعی با روش کیفی از نوع نظریه زمینه ای انجام شده است. روش نمونه گیری این پژوهش، هدفمند از نوع حداکثر اختلاف است که مصاحبه عمیق با تعداد 19 نفر از اقوام ترک، کرد و گیلک در 9 شهرستان تا اشباع نظری ادامه یافت. نوع برداشت از عدالت جنسیتی، مقوله های عدالت جنسیتی و عوامل تعیین کننده ادراک عدالت جنسیتی با روش گرندد تئوری با استفاده از نرم افزار مکس کیو دآ کشف شد. نتیجه یافته های پژوهش نشان داد اقوام ترک، کرد و گیلک دو نوع برداشت از عدالت جنسیتی دارند: 1. ادراک عدالت جنسیتی سنتی و 2. ادراک عدالت جنسیتی مدرن. آن ها همچنین ادراک عدالت جنسیتی را با چهار مقوله عمده بازتعریف کردند که عبارت اند از: 1. عدالت مناسکی، 2. عدالت در توانمندی، 3. عدالت مبادله ای و 4. عدالت در آزادی عمل. عواملی که در پدیدآیی عدالت جنسیتی از روایات کشف شد عبارت اند از: سرمایه عاطفی، سرمایه نمادین، سرمایه فرهنگی، سرمایه اقتصادی، سرمایه اجتماعی و تفکر قالبی.