هرچند زندگی مشترک میان زن و مرد بر اساس علاقه و عشق آغاز می شود اما چه بسا در ادامه به خاطر وجود مشکلاتی چنین محبتی از میان رفته و حتی به نفرت تبدیل شود و به دنبال آن جدایی صورت گیرد. نظام حقوقی اسلامی با به رسمیت شناختن جدایی و پذیرش طلاق به عنوان یک نهاد امضایی تلاش کرده است جنبه های غیر انسانی و تنبیهی آن را زدوده و بر همین اساس این برهه بحرانی را مدیریت اخلاقی نماید. این تحقیق که پژوهشی توصیفی تحلیلی است و به روش کتابخانه ای صورت گرفته است، با بیان قاعده اخلاقی عمل به معروف جنبه های تکلیفی متعددی برای آن مقرر کرده است. مقاله حاضر تلاش می کند با تحلیل این امر به بررسی فقهی معروف و احسان پرداخته و ضمن تحلیل آن به عنوان ملاک تشریع برخی از احکام، وضعیت آن را در خود طلاق و رفتار مرد در هنگام طلاق بررسی کند. در همین راستا به بررسی این مطلب پرداخته است که این دو قید برای موضوع حکم بوده ویا خود حکم را مقید می کند. با چنین تحلیلی می توان ضابطه رفتاری مرد را معین کرد.