فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۰۱ تا ۲٬۳۲۰ مورد از کل ۶٬۱۱۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، ارائه یک الگوی معادلات ساختاری از عوامل مؤثر بر قصد خرید پوشاک حجاب است. آنچه در اسلام درباره حجاب مد نظر است، نه لباس خاص، بلکه پوشش خاصی است که زنان هنگام حضور در جامعه و معاشرت با مردان از آن استفاده می کنند؛ یعنی انواع پوشاک مختلفی که شرایط و حدود مد نظر اسلام را داشته باشد به عنوان پوشاک حجاب، مورد تأیید است. متأسفانه امروزه این واجب دینی با هجمه های زیادی روبه رو شده است. در نتیجه لازم است در کنار مباحث فقهی و جامعه شناسی، مطالعاتی در زمینه شناخت عواملی که بر مصرف پوشاک حجاب مؤثر است، صورت پذیرد. بر اساس نظریه های موجود، قصد خرید هر محصول با مصرف و استفاده از آن محصول ارتباط نزدیکی دارد. در این تحقیق با مطالعه پیشینه، پنج متغیر دینداری، دلمشغولی مد، عزت نفس، هنجار ذهنی و دلمشغولی حجاب شناسایی و در قالب یک الگوی معادلات ساختاری تأثیر آنها بر قصد خرید پوشاک حجاب مورد ارزیابی قرار گرفت. به این منظور، پرسشنامه ای متشکل از 40 سؤال استاندارد تهیه، و به صورت خوشه ای تصادفی، میان زنان توزیع شد که 461 پرسشنامه برگشت و مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار لیزرل انجام گرفت. نتایج نشان داد از بین متغیرها، تأثیر متغیر دلمشغولی حجاب بر قصد خرید پوشاک حجاب به صورت مستقیم (ضریب اثر 0/85) است و بقیه متغیرها به صورت غیر مستقیم بر قصد خرید اثر می گذارد. شاخصهای برازندگی الگوی نهایی در سطح مناسب، و روابط تأیید شده معنادار است (0.0000=P-Value ).
مطالعه جامعه شناختی مشارکت سیاسی زنان از دیدگاه اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان نیمی از پیکره اجتماع انسانی هستند و شخصیت، رفتار، فرهنگ و اندیشه آنان در شکل گیری جامعه انسانی نقش مهمی ایفا می کند. از آنجا که دین نهادی اجتماعی است که چگونگی برقراری ارتباط بین زنان و مردان در جامعه را تبیین می کند، نگرش ادیان به جایگاه و شخصیت زنان اهمیتی روزافزون می یابد. هدف از انجام این پژوهش، بررسی مشارکت سیاسی زنان در عصر پیامبر(ص) با رویکردی جامعه شناختی است. این تحقیق با روش تاریخی انجام شده است و تکنیک مورد استفاده برای جمع آوری اطلاعات، اسنادی است. اسلام با تغییر نگرش نسبت به زنان، آنها را در شأن انسانی برابر با مردان می داند. توجه ویژه پیامبراکرم(ص) به ساخت جامعه ای مبتنی بر ارزش های انسانی بدون در نظر گرفتن جنسیت و با توجه به آموزه های قرآنی، سبب شد که مشارکت سیاسی زنان صورتی متفاوت نسبت به دوران جاهلیت پیدا کند.
مطالعه جامعه شناختی رابطه مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان (موردمطالعه: زنان متولد دهه 60 شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با هدف مطالعه جامعه شناختی رابطه میان مدیریت بدن و ارزش سرمایه جنسی در بین زنان متولد دهه 60 شهر همدان اجرا شد. روش پژوهش در این تحقیق، پیمایشی و از نوع توصیفی و تحلیلی بود. برای جمع آوری داده های موردنیاز از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. جامعه آماری تحقیق نیز تمامی زنان متولد دهه 60 در همدان بودند که در زمان انجام تحقیق در این شهر سکونت داشته اند. حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 400 نفر برآورد شد و شیوه نمونه گیری هم خوشه ای چند مرحله ای بود. چارچوب نظری استفاده شده در این مقاله، نظریه سرمایه جنسی کاترین حکیم است. اطلاعات جمع آوری شده از طریق پرسشنامه، بعد از کدگذاری با استفاده از نرم افزار آماری SPSS تجزیه و تحلیل شد. نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد میانگین میزان پرداختن به مدیریت بدن از سوی زنان جامعه موردمطالعه برابر با ( 3/3 از 5) است که رقم جالب توجهی بود و آمار نسبتاً بالایی را به ما نشان می دهد و در این میان بعد سروصورت با میانگین (71/3 از 5) از وزن بالاتری نسبت به سایر ابعاد مدیریت بدن نزد جامعه موردمطالعه برخوردار است. میانگین ارزش سرمایه جنسی در بین پاسخگویان برابر با ( 81/3 از 5 ) است که از میانگین نسبتاً بالایی برخوردار است. همچنین نتایج حاصل از این پژوهش نشان دهنده آن است که متغیر مستقل سرمایه جنسی در سطح معناداری (sig = 00/0) و با بتای (623/0) بر میزان انجام مدیریت بدن زنان متولد دهه 60 تأثیر داشته است.
تحلیل فضایی الگوی اشتغال زنان روستایی کشور در بخش صنعت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجزیه و تحلیل روند اشتغال و ساختار آن در سطح کشور و مناطق مختلف آن مستلزم شناخت دقیق استعدادها و توان بالقوه ی بخش ها و ترکیب آن در مناطق می باشد. ازآنجایی که زنان نیمی از جمعیت روستایی کشور را تشکیل می دهند می توان با شناسایی وضعیت موجود، عوامل مؤثر بر مشارکت با توجه به مقتضیات محلی - منطقه ای و درنهایت درگیر نمودن پیش از پیش آن ها توسعه اقتصادی و نوسازی اقتصاد ملی را تسریع نمود. بر این اساس، در این پژوهش سعی شد با استفاده از رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی به تحلیل الگوی توزیع فضایی اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی ایران در بخش کشاورزی پرداخته شود. داده های پژوهش از سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1390 استخراج شده است. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آماره های محلی و سراسری Moran's I و LISA به عنوان رویکردهایی از ESDA استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد شمال غرب کشور شامل استان های آذربایجان شرقی و غربی و بخش های از استان مرکزی از نواحی پایه، همچنین استان های غربی، جنوب و جنوب شرقی شامل استان های ایلام، کرمانشاه، کردستان، خوزستان، سیستان و بلوچستان و بخش های جنوبی استان کرمان از نواحی غیر پایه، در زمینه اشتغال زنان روستایی در بخش صنعت می باشند. همچنین یافته های شاخص موران سراسری نشان داد توزیع فضایی ضریب اقتصاد پایه (LQ) زنان روستایی کشاورز کشور به صورت اتفاقی یا پراکنده نبوده است بلکه به صورت خوشه ای توزیع شده است.
مطالعه جامعه شناختی دروغ گویی در روابط بینا جنسی مورد زوج های تهران)1395-1396)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد مطالعه ی جامعه شناختی دروغ گویی در روابط پایدار بینا جنسی در سه گروه زوج های ازدواج قانونی، هم خانگی ها و نامزدها است. برای دستیابی به الگوهای دروغ گویی در روابط بینا جنسی به لحاظ روشی از رویکرد کیفی و روش تحلیل مضمون استفاده شده است. یافته های تحقیق حاکی از آن است که عواملی مانند احساس نا امنی، وابستگی اقتصادی به همسر، به دست آوردن دل همسر، و عدم تفاهم و اطمینان به رابطه زناشویی منجر به دروغ گویی، زوج های ازدواج قانونی می شود. همچنین عواملی مانند تسهیل و کسب رضایت متقابل، کنترل و حریم شناسی، عدم استقلال در زندگی منجر به دروغ گویی زوج های نامزد می شود و در زوج های هم خانه ای عدم تعهد و مسؤولیت پذیری، خودخواهی و پیگیری خواسته های فردی و محدودیتهای خانوادگی و فرهنگی منجر به دروغ گویی آن ها می شود. در مقایسه ی بین الگوهای دروغ گویی، یافته ها حاکی از آن بودنوع روابط زوج های دائم و قانونی به صورت تام شکل می گیرد که در زوج های نامزد و هم خانه ای روابط به صورت محدود است. دروغ گویی براساس کارکردی که برای فرد دارد در زوج های قانونی و دائم به عنوان مفر، در زوج های نامزد به عنوان تسهیل در رابطه و در زوج های هم خانه ای به عنوان سلاح و کسب لذت بیشتر اتفاق می افتد.
پدیده داغ ننگ چاقی در زنان 44-15ساله در شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داغ ننگ، فشار اجتماعی موذیانه ای است که با تعداد نامنتهایی از صفات، شرایط، وضعیت سلامت و گروه های اجتماعی وابسته به زمینه و بستر اجتماعی پیوند خورده است. پدیده ای که نطفه آن در ذهن انسان بسته می شود، در عرصه کنش متقابل تولد می یابد و گستره خویش را وابسته به مهیابودن شرایط رشد خویش با توجه به فرهنگ و ارزش های حاکم بر جامعه می پرواند و عرصه های گوناگونی را جولانگاه خویش می کند. سوگیری های آشکار و تبعیضی که در زمینه های مختلف به افراد چاق تحمیل می شود، نشان دهنده خزیدن چاقی و اضافه وزن به حیطه داغ ننگ به ویژه برای زنان به دلیل تأکید بیش از حد جامعه مصرفی بر جذابیت جسمانی آن ها است. این پژوهش با هدف بررسی عوامل مؤثر در ضعف و شدت داغ ننگ چاقی درونی شده زنان با روش پیمایش و روش نمونه گیری طبقه ای متناسب، تعداد 380 زن 44-15ساله شهر یزد را با ابزار پرسشنامه مطالعه کرد. با چارچوب قراردادن نظریات گافمن، گیدنز، مقایسه اجتماعی فستینگر، مبادله، استیک و برگنر، رابطه متغیرهای فردی-روان شناختی (عزت نفس، سن، شاخص حجم بدن) و متغیرهای اجتماعی (مقایسه اجتماعی، نفوذ خانواده و دوستان، مصرف رسانه ای، تحصیلات) با میزان داغ ننگ چاقی درونی شده در زنان تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهند متغیر مقایسه اجتماعی، بهترین پیش بینی کننده داغ ننگ چاقی در زنان است.
زنان و برساخت اجتماعی تعهد زناشویی؛ مورد مطالعه: شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر بر آن است تا با نگاهی برساخت گرایانه، تعهد زناشویی را از منظر زنان درک کرده و براساس تفسیر آنان، تصویری جامع از علل و عواملی که موجب ایجاد و تغییر تعهد در روابط زوجین می شود، ارائه دهد. در این تحقیق با اتخاذ رویکرد تفسیرگرایانه و با روش نظریه مبنایی به برساخته شدن تعهد زناشویی پرداخته شده است. نمونه تحقیق 38 نفر از زنانی هستند که تجربه تأهل را داشته و به روش نمونه گیری هدفمند و نظری انتخاب شدند. پس از اعتمادسازی، اطلاعات مورد نیاز از طریق مصاحبه عمیق نیمه ساختار یافته جمع آوری شده و تحلیل داده ها به روش کدگذاری سه مرحله ای باز، محوری و گزینشی انجام شده است. یافته ها نشان می دهد تجربه زیست کودکی و نوجوانی، پارادوکس ارزش های فردی، ویژگی های شخصیتی، تجربه زندگی مشترک، سبک زندگی مصرفی/ فراغتی، هنجار های تجویزشده ازدواج، نیاز به کسب تجربه عشق و دستاورد های نوین زنان، به مثابه شرایط علّی، تعهد را به امری سیال برساخته می نماید. سیالیتِ امر تعهد زناشویی در بسترهایی چون تعارضات معرفتی، تسلط گفتمان رضایت جنسی در روابط زوجین، رفاه نسبی جامعه و در شرایط مداخله گریِ رسانه ها و ارتباطات بین فرهنگی، تعاملات زنان را به دوگونه برمی تابد: گروهی از زنان با ارزیابی مثبت از موقعیت ازدواج خود و با استفاده از آموزش صحیح و تقویت مهارت های زندگی موجب می شوند تا ازدواج بادوامِ تعهد محور به موقعیتی بهنجار تبدیل گردد، اما در مقابل گروهی دیگر با ارزیابی منفی از ازدواج خویش و جدایی پنهان از همسر با پیامد های منفی چون عهدشکنی، گسترش روابط چندگانه عاطفی و جنسی، طلاق و عدم سلامت روحی مواجه می شوند. آگاهی و جهت گیری صحیح نسبت به پیامدها می تواند میزان آسیب های ناشی از تغییرات شناختی از تعهد زناشویی را به حداقل برساند.
عوامل زمینه ساز دیرخوابی دانشجویان دختر ساکن خوابگاه دانشگاه تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیرخوابی یکی از موضوعاتی است که اخیراً در خوابگاه های دانشجویی، مسأله ای مشهود است که تأثیرات نامطلوبی بر دانشجویان می تواند داشته باشد، به همین دلیل، برای فهم عوامل زمینه ساز آن، تلاش شده است از روش نظریه زمینه ای استفاده شود. روش پژوهش، کیفی است و بر اساس روش نمونه گیری هدفمند و نیز معیار اشباع نظری، 10 نفر از دانشجویان با ویژگی دیرخوابی انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از تکنیک مصاحبه عمیق و برای توصیف اطلاعات دموگرافیکی افراد مورد مطالعه، از آمارهای توصیفی استفاده شده است. مفاهیم و مقولات به دست آمده از مصاحبه ها نشان داد شبکه های اجتماعی مجازی، وابستگی ارتباطی- عاطفی، عوامل خانوادگی، فشار هنجاری گروه دوستی، بی تفاوتی اجتماعی و احساس گمنامی از عوامل زمینه ساز اختلال دیرخوابی دانشجویان مورد مطالعه به شمار می آید، به گونه ای که در مقوله شبکه های اجتماعی مجازی: برقرای ارتباط شبکه های مجازی، چت کردن تا نزدیکی صبح، سرک کشیدن در زندگی دیگران در فضای مجازی، در مقوله وابستگی ارتباطی– عاطفی: وجود اشخاص مهم در زندگی، تلقی کردن فضای مجازی به صورت عامل تخلیه روانی، افزایش انگیزه و امید هنگام ارتباط مجازی، احساس تنهایی، احساس سرخوردگی هنگام قطع اینترنت، در مقوله عوامل خانوادگی: دلتنگی و دوری از خانواده، وجود مشکلات خانوادگی و نبود کنترل پدر و مادر و حس آزادی، در مقوله فشار هنجاری گروه دوستی: وجود دوستان ناباب، رقابت با دوستان برای یافتن سوژه مجازی، در مقوله بی تفاوتی اجتماعی: مهم نبودن هم اتاقی ها، رعایت نکردن اصول هم اتاقی و در مقوله احساس گمنامی: چت با اشخاص ناآشنا، راحت بودن برقراری ارتباط تأثیرگذار بوده است. یافته های پژوهش نشان می دهد مقوله هسته ای این پژوهش، ولع ارتباط مجازی است که موارد منتهی به آن در قالب یک مدل پاردایمی شامل شرایط علّی، شرایط زمینه ساز، پیامدها، راهکارها و استراتژی کنش ارائه شده است.
جایگاه زن و موسیقی در عصر صفوی وبازنمود آن در نگاره های شاهنامه شاه تهماسبی
منبع:
زن و فرهنگ سال هشتم بهار ۱۳۹۶ شماره ۳۱
57-74
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نگارههایی از شاهنامه تهماسبی است که به شیوه زندگی زنان و موسیقی در این دوره می پردازد.این پژوهش، بنیادی و روش، توصیفی–تاریخی بوده و با استفاده از تحلیل اجتماعی به مطالعه نگاره هایی از عصر صفوی و نقش و جایگاه زن و موسیقی در این دوره پرداخته است. جمع آوری اطلاعات به روش کتابخانه ای است. تجزیه و تحلیل سه نگاره از شاهنامه تهماسبی نشان از مهارت نوازندگی زنان هنرمند در عصر صفوی به ویژه شاه تهماسب دارد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که با توجه به اهمیت شاهنامه شاه تهماسبی، توبه شاه تهماسب تأثیرفراوانی بر اوضاع سیاسی اجتماعی و فرهنگی ایران گذاشت و محدودیت های زنان نسبت به دوره های قبل بیشتر شد؛ از این رو؛ موسیقی تحریم گردید و موسیقی دانان سختی های فراوانی را تحمل کردند. با توجه به توبه شاه تهماسب که مانع از فعالیت موسیقی دانان و بالطبع فعالیت بانوان می گشت؛ با این حال نگاره هایی با نقش زنان درحال چنگ نوازی و دف نوازی اجرا شده است.
پیش بینی فرسودگی شغلی بر اساس احترام سازمانی و حمایت اجتماعی ادراک شده پرستاران زن
منبع:
زن و فرهنگ سال نهم پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳۳
23-33
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین نقش احترام سازمانی و حمایت اجتماعی ادراک شده در پیش بینی فرسودگی شغلی پرستاران زن بیمارستان های شهر آبادان و خرمشهر بود. تعداد کل جامعه آماری پژوهش 380 نفر بود که به روش نمونه گیری سرشماری انتخاب شدند. طرح پژوهش از نوع توصیفی - همبستگی بود. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه احترام سازمانی (رامرجان و بارساد ،2006)، حمایت اجتماعی ادراک شده (زیمت، دالم، زیمت، و فارلی، 1988) و فرسودگی شغلی مسلش (1993) بود. تحلیل داده ها با استفاده از روش ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه انجام گرفت. نتایج نشان داد که بین هر دو متغیر با فرسودگی شغلی پرستاران رابطه منفی و معنادار وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که احترام سازمانی می تواند به طور معناداری فرسودگی شغلی پرستاران را پیش بینی نماید. پیشنهاد می گردد برای پیشگیری از فرسودگی کارکنان سطح احترام در بافت فرهنگی سازمان افزایش یابد.
اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی اثربخشی آموزش برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار انجام گرفت. روش این پژوهش از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار زیر پوشش کمیته امداد امام خمینی شهر رشت در سال 1394 تشکیل دادند (687 =N) که از بین آن ها، به روش نمونه گیری تصادفی ساده، تعداد 30 نفر انتخاب و به گونه تصادفی در دو گروه آزمایش (15 نفر) و کنترل (15 نفر) جایگزین شدند. به گروه آزمایش، 8 جلسه برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی آموزش داده شد. برای گردآوری داده ها در دو مرحله پیش و پس آزمون از پرسش نامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی استفاده شد. داده های گردآوری شده با استفاده از آزمون آماری کواریانس تک متغیره و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که فرضیه های پژوهش مبنی بر تأثیر برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مورد تایید قرارگرفته است به گونه ای که زنان سرپرست خانوار گروه آزمایش نسبت به زنان گروه کنترل نمره های بیش تری در پس آزمون کیفیت زندگی بدست آوردند. نتایج این مطالعه نشان می دهد که برنامه کاهش استرس مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار مؤثر است. لذا می توان از آن به عنوان ابزاری سودمند برای بهبود کیفیت زندگی زنان سرپرست خانوار استفاده کرد.
بررسی انواع همسر آزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به بررسی انواع همسرآزاری در مناطق شهری و روستایی استان اردبیل و عوامل مؤثر بر آن در تابستان و پاییز 1394 شمسی با استفاده از روش پیمایش پرداخته است. نمونه های مورد مطالعه 1100 نفر از زنان مناطق شهری و روستایی استان اردبیل بودند که با استفاده از نمونه گیری طبقه ای انتخاب شده بودند. بمنظور سنجش همسرآزاری از پرسش نامه استاندارد حاج یحیی که برای نخستین بار در سال 2000 میلادی در فلسطین اجرا شده بود، به عنوان ابزار سنجش استفاده گردید.گردآوری داده های پاسخگویان از راه مراجعه مستقیم پرسشگران زبده به صورت مصاحبه انجام شد. نتایج پژوهش نشان دادند؛ همسر آزاری در استان اردبیل به مقدار 6/29 درصد بوده است که در این بین، همسرآزاری مالی با 2/33 درصد بیش ترین نوع همسرآزاری و همسرآزاری فیزیکی با 2/27 درصد کم ترین نوع همسرآزاری بوده است، مقدار همسرآزاری روانی حدود 29 درصد و همسرآزاری جنسی حدود 2/29درصد در سطح استان محاسبه شد. نتایج تحلیل رگرسیون تبیین عوامل مؤثر بر همسر آزاری، نشان دادند متغیرهای مستقل؛ دخالت خویشاوندان در زندگی زوجین، تحریک شوهر از سوی همسر، اعتماد بین زوجین و یادگیری خشونت در خانواده مبدأ به ترتیب بیش ترین نقش را در همسر آزاری داشته اند.
مقایسه قلدری، قربانی، نزاع، اضطراب، استرس و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه قلدری، قربانی، نزاع، اضطراب، استرس و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی بود. روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع علی- مقایسه ای می باشد. تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر مدارس راهنمایی (پایه هفتم و هشتم) شهرستان پاکدشت به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شدند و پرسشنامه های افکار خودکشی، اضطراب، استرس، افسردگی و قلدری ایلی نویز را تکمیل کردند. به منظور تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین نمرات قربانی، قلدری، نزاع، استرس، اضطراب و افسردگی در دو گروه دختران با و بدون افکار خودکشی تفاوت معنی داری در سطح 0005/0p< وجود دارد. به این معنی که دختران با افکار خودکشی نمرات بالاتر در رفتارهای قربانی، قلدری، نزاع، استرس، اضطراب و افسردگی در مقایسه با گروه بدون افکار خودکشی به دست آوردند. در نهایت نتایج این پژوهش به نقش مهم متغیرهای قربانی، قلدری، نزاع، استرس، افسردگی و اضطراب بر افکار خودکشی اشاره کرده است. بنابراین با توجه به آسیب های جسمی- روان شناختی زمینه ساز قلدری پیشنهاد می-شود در جهت پیشگیری، ارتقاء میزان آگاهی معلمان، والدین و دیگر اولیاء مدرسه آموزش های کاربردی انجام شود.
پدیدارشناسی ازدواج با محارم در دوره های ایلام باستان و هخامنشی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ پاییز ۱۳۹۶ شماره ۳
429 - 451
حوزه های تخصصی:
یکی از مسائل فرهنگی برخاسته از اندیشه سیاسی در ایلام باستان، ازدواج با محارم (خودوده) بوده است. ازدواج با محارم، به ویژه در میان خاندان سلطنتی، رایج بوده است. آنچه اهمیت تبیین این نوع آیین را دوچندان می کند، این است که چنین اندیشه ای در بازه زمانی بسیار طولانی انجام می شده است. پدیداری این آیین براساس شواهد باستان شناختی به دوره تاریخیِ ایلامی برمی گردد. در دوره هخامنشی، تأثیرات این آیین با تغییراتی که ناشی از اندیشه سیاسی غالب هر دوره است، تداوم داشته است. در ایران باستان، مذهب و اندیشه سیاسی به شدت تحت تأثیر «زیست جهان ها» بوده و افق های هارمونیک داشته اند. در این مقاله، به ازدواج با محارم به مثابه آیینی برخاسته از اندیشه سیاسی در جهت جاودانگی سلطنت نگریسته می شود که در دو دوره ایلام باستان و هخامنشی وجود داشته و در دوره ساسانی نیز به شکلی دیگر تداوم یافته است. این تحقیق با رویکرد پدیدارشناسانه، ماهیت، چیستی و چرایی تداوم این آیین را با تأویل مصادیق عینی، چون آب، زن، مار و مفاهیم انتزاعی «مار الهه» در دوره ایلامی مطالعه کرده و باور به توتم و قدسی تلقی کردن آن را برخاسته از اندیشه سیاسی منبعث از مذهب، توسط نهاد سیاست و قدرت، در هر دو دوره ایلامی و هخامنشی، می داند.
تبیین الگوهای سیاستی و تحولات سیاست گذاری اجتماعی ایران درحوزة «مادری/ اشتغال»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوزة «مادری/ اشتغال» به همزمانی نقش های مادری و شغلی برای زنان اشاره دارد که از جهات مختلفی قابل تأمل و نیازمند تدبیر و مدیریت است. تدابیر حاکمیت در راستای تسهیل این امر، تحت مقولة «سیاست اجتماعی» که از ابزار مدیریت مخاطرات اجتماعی و پاسخ به نیازهای گروه های خاص می باشد قابل تحقق است. این پژوهش با هدف فهم تحولات و الگوهای حاکم بر سیاست های اجتماعی در حوزة «مادری/ اشتغال»، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی انجام شده است. مهمترین نتایج این پژوهش عبارت است از:1- سیاست گذاری ایران در چهار دهة اخیر به دلیل تغییر تسهیلات ارائه شده بر اساس تعداد فرزندان، از مهمترین ابزارهای تنظیم جمعیت به شمار رفته است. 2- سیاست گذاری در این حوزه، تأخیری و پسینی بوده است. 3- در سیاست های تسهیلی ایران خدماتی در راستای حمایت از شیردهی طبیعی مادران شاغل اختصاص داده شده است. اما افزایش گرایش به مصرف شیرخشک و ارتباط آن با سیاست گذاری تسهیل مادری، می تواند نشان دهندة عدم اجرای مطلوب سیاست های مربوطه باشد. 4- برخی از تحولات نوشتاری خدمت پاره وقت، از کفایت آن کاسته است. 5- الگوهای سیاست گذاری ایران در شاخص های «جمعیت» و «مراقبت»، چندوجهی، عمدتاً مستقیم و به سمت ترویج و تحکیم الگوی «مرد نان آور/ زن مراقب» بوده است.
زنان و گفتمان مردسالاری در ادبیات داستانی مصر (موردکاوی داستان های کوتاه محمد حسین هیکل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در فرهنگ و هنر دوره ۹ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
561 - 576
حوزه های تخصصی:
مردسالاری اصطلاحی است برای نظام و ساختاری که از راه نهادهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی خود، زنان را زیر سلطه دارد. پدرسالاری نیز زیرمجموعه نظام مردسالار است که هدف اصلی آن سلطه بر زنان و به انقیاد کشاندن آنان است. از آنجا که بسیاری از منتقدان و روشن فکران عرب ریشه مشکلات و عقب ماندگی زنان را سلطه نظام مردسالاری می دانند، راه پیشرفت و رهایی آنان از عقب ماندگی را نیز در مبارزه با این نظام جست وجو می کنند. بر این اساس، هم ز مان با آغاز نهضت های بیداری در جهان عرب، جنبش های آزادی خواهانه زنان نیز شکل گرفت که مبارزه با نظام مردسالاری یکی از اهداف آن بود. محمد حسین هیکل، نویسنده، سیاست مدار، روزنامه نگار و حقوق دان مصری، از پیشگامان این عرصه در مصر بود. بخشی از آثار وی به طرح مشکلات و مسائل زنان و نقد نظام پدرسالاری در مصر اختصاص یافته است. از جمله این آثار، مجموعه داستان های کوتاه وی با عنوان قصص مصریه است که در آن بسیاری از مسائل زنان در مصر در سال های بعد از جنگ جهانی دوم به تصویر کشیده شده است. تحلیل های انجام شده در این مجموعه نشان می دهد فرهنگ مردسالاری مهم ترین گفتمانی است که هیکل آن را نقد کرده و در سه حوزه فردی، خانوادگی و اجتماعی قابل بررسی است.
زنان و کنش گری در رسانه های اجتماعی (مطالعه موردی: صفحه فیس بوکی «آزادی یواشکی زنان»)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ تابستان ۱۳۹۶ شماره ۲
205 - 222
حوزه های تخصصی:
«آزادی یواشکی زنان» نام یکی از صفحات مشهور فیس بوک به زبان فارسی است که خواستار اعتراض به حجاب اجباری و تظاهرات برای آزادی پوشش زنان در ایران است. اساس ایجاد این صفحه و فعالیت های آن به منزله «جنبشی اجتماعی» توصیف شده است و بعضی از رسانه های غربی ادعا می کنند این صفحه یک جنبش اجتماعی موفق برای زنان ایرانی است و سکویی جدید خواهد بود که زنان ایران تصویری جدید از هویتشان ارائه کنند. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی نمونه ای هدفمند از عکس ها و شرح عکس هایی که از طرف کاربران ایرانی ارسال و در این صفحه فیس بوکی منتشر شده است، این ادعا بار دیگر به پرسش کشیده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که برخلاف برخی از هیجان های موجودی که در بعضی از رسانه ها و انجمن های حقوق بشری غربی درباره شکل گیری یک جنبش اجتماعی جدید در میان زنان از طریق این صفحه وجود دارد، نمی توان آن را یکی از مصداق های جدید جنبش اجتماعی زنان در ایران محسوب کرد. در پایان، چنین نتیجه گیری شده است که این صفحه اگرچه ظرفیت سازمان دهی یک جنبش اجتماعی واقعی را ندارد، مثال کاملاً مناسبی برای مفهوم «کنش گرنمایی» است.
بازسازی معنایی نقش و جایگاه زنان در بنگاه های اقتصادی خانوادگی کوچک و متوسط (مطالعه موردی: بنگاه های اقتصادی خانوادگی شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
زن در توسعه و سیاست دوره ۱۵ زمستان ۱۳۹۶ شماره ۴
499 - 521
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر با اتخاذ رویکردی فرهنگی و در چارچوب جامعه شناسی اقتصادی به مطالعات بنگاه های اقتصادی خانوادگی در شهر تهران پرداخته است. روش آن کیفی بوده و پس از مصاحبه نیمه ساخت یافته با 25 نفر از مدیرعاملان بنگاه های اقتصادی از طریق کدگذاری و مقوله سازی به تجزیه و تحلیل یافته ها پرداخته است. هدف آن بررسی و بازسازی معنایی نقش و جایگاه زنان در این نوع کسب وکارها از دید پاسخ گویان بوده است. طبق نتایج حاصله، نقش و جایگاه زنان از نگاه مدیرعاملان مطالعه شده را، که همگی مرد هستند، می توان در ذیل سه عنوان: 1. نقش زنان در بنگاه های اقتصادی (شامل صوری بودن، غیرمهم بودن، جدلی بودن، نامرئی بودن و عدم ارتقا)؛ 2. چالش های حضور زنان در بنگاه های اقتصادی (شامل روابط رقابتی/ حسادتی و بی اعتمادی فامیلی)؛ 3. پیامدها (شامل فروپاشی خانواده و فروپاشی بنگاه) قرار داد. در کل، می توان گفت که نگرش و مدیریت مردسالارانه، به منزله مهم ترین نظام ارزشی و فرهنگی حاکم بر خانواده، نقش و جایگاه زنان در کسب وکارهای خانوادگی را تا حدود زیادی محدود می کند. به علاوه، حضور زنان در بنگاه های اقتصادی خانوادگی با چالش هایی همراه است که در نهایت پیامدهایی (همچون تضعیف روابط فامیلی و فروپاشی کسب وکار) هم برای خانواده و هم برای کسب وکار خانوادگی در پی دارد.