فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی شرایط امروزی محیط زیست، نشان می دهد در دهه های اخیر، کره زمین به علت اقدامات مختلف بشر دچار زیان های جبرانی ناشدنی شده است. برای بیان اهداف مدیریت زیست بوم، لازم است شاخص های آن تعریف شود. هدف مدیریت زیست بوم، به عنوان یک پدیده چندبعدی، ادغام خرده سیستم های اقتصادی، محیط زیستی، اجتماعی و نهادی در یک کل، با مراقبت از تأثیر و تعامل متقابل آنهاست. بر این اساس، در این پژوهش، ابتدا با بررسی پیشینه تحقیق به منظور شناسایی شاخص های مؤثر بر هریک از ارکان مدیریت زیست بوم، فهرستی از شاخص های تأثیرگذار و پراهمیت در هریک از ارکان اقتصادی- اجتماعی، زیست محیطی و نهادی مدیریت زیست بوم تعیین می شود. پس از دسته بندی اولیه، دو پرسش نامه طراحی شده است: یک پرسش نامه طیفی برای ارزیابی شاخص های مؤثر بر مدیریت زیست بوم با روش دلفی فازی و یک پرسش نامه با استفاده از مقایسات زوجی میان چهار رکن اصلی مدیریت زیست بوم، با استفاده از تکنیک دیمتل فازی برای دستیابی به تحلیل دقیق تر در بررسی روابط علت و معلولی بین هریک از ارکان که خبرگان و متخصصان، آنها را تکمیل کرده اند. درنهایت، تحلیل ها نشان داد ارکان نهادی و اقتصادی به عنوان متغیرهای عامل و ارکان بسیار تأثیرگذار در نظر گرفته می شوند. همچنین، معلوم شد که ارکان محیطی و اجتماعی، یک اثر در نظر گرفته می شوند؛ درنتیجه، خبرگان شاخص علم و فناوری را در رکن اقتصادی، کیفیت هوا را در رکن زیست محیطی، فقر را در رکن اجتماعی و به اشتراک گذاری شفاف اطلاعات را در رکن نهادی، به عنوان تأثیرگذارترین شاخص های مدیریت زیست بوم رتبه بندی کردند.
بهبود پیش بینی عملکرد پروژه ها با رویکرد یکپارچه ارزش کسب شده و تحلیل ریسک فازی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
با وجود قابلیت هایی که تکنیک مدیریت ارزش کسب شده در ارزیابی عملکرد هزینه و زمان پروژها دارد، قادر به تخمین عملکرد آتی آن ها نیست. در واقع مدیریت ارزش کسب شده عملکرد آینده پروژه را صرفا براساس عملکرد گذشته آن تخمین می زند و تغییر شرایط محیطی یا دیگر عوامل موثر بر عملکرد آینده پروژه را در نظر نمی گیرد. تکنیک مدیریت ریسک بر خلاف مدیریت ارزش کسب شده به افق های دورتر نظر داشته و با شناسایی حالات شکست به ارزیابی عملکرد پروژه ها می پردازد. بدین ترتیب با توجه به گذشته نگر بودن تکنیک مدیریت ارزش و آینده نگر بودن تکنیک مدیریت ریسک در پیش بینی عملکرد آینده پروژه، می توان با یکپارچه نمودن آن ها به هم افزایی قابل توجه ای در مدیریت بهتر پروژه ها دست یافت. در این مقاله پس از شناسایی و تحلیل شاخص های ریسک بکمک تکنیک FMEA، با استفاده از تکنیک مدیریت ریسک شاخص عملکرد آینده پروژه محاسبه و با شاخص های کنونی مدیریت ارزش کسب شده ترکیب و با شاخص هایی جدید به پیش بینی بهتر عملکرد آینده پروژه ها می پردازیم. این شاخص های جدید، تحت شرایط عدم اطمینان و با استفاده از رویکرد فازی تعیین شده است. در پایان، یک مثال کاربردی برای نشان دادن عملکرد رویکرد پیشنهادی ارائه می شود. نتایج نشان می دهد که در نظر گرفتن شاخص ارزیابی ریسک، عملکرد پیش بینی هزینه و زمان تکمیل پروژه را در مدل مدیریت ارزش کسب شده بهبود می دهد.
رابطه بین عملکرد مالی و ثبات مالی بانک های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و فرا بورس ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
57 - 76
حوزه های تخصصی:
عوامل تعیین کننده سوددهی و عملکرد بانک ها در ادبیات موضوع به میزان زیاد و بطور تفصیلی در این تحقیق مورد بررسی قرار گرفته است. در حالی که در مورد بخش بانکی و در بازارهای نوظهورکمتر مطالعه ای انجام شده است. در این مقاله، برای تعیین عوامل داخلی موثر بر عملکرد بانک ها در ایران یک تجزیه و تحلیل با استفاده از داده های ترکیبی در طی سالهای 1390 الی 1395 صورت گرفته است. در این تحقیق رابطه عملکرد بانک و استحکام مالی در بانک در یازده بانک پذیرفته شده در بورس و فرابورس ایران با استفاده از رگرسیون پانل دیتا بررسی شده است.نتایج نشان می دهد که متغیر کفایت سرمایه تاثیر معنی داری بر روی شاخص بازدهی حقوق صاحبان سهام ندارد. در مورد متغیر نسبت وامهای معوق، مشاهده میشود که این متغیر دارای ارتباط منفی با نرخ بازده صاحبان سهام میباشد. همچنین سطح نقدینگی بانک و حاشیه بهره به درآمد ناخالص نیز دارای رابطه منفی می باشند. در نتیجه، به منظور افزایش سودآوری، بانک ها باید مراقب کیفیت وام هایی که آنها اعطا می کنند باشند.
هماهنگی در زنجیره تأمین کشاورزی با در نظر گرفتن تولید محصولات سبز و سطح رضایت مشتریان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت صنعتی سال ۱۳ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۵۱
127 - 166
حوزه های تخصصی:
با افزایش رقابت در بازارهای جهانی توجه به الزامات زیست محیطی در زنجیره تأمین کشاورزی بسیار حائز اهمیت است. سبزبودن فرآیند کشاورزی عمدتاً بر مسائل متعددی از قبیل افزایش تقاضای مشتری، افزایش هزینه های اعضای زنجیره تأمین نسبت به کشاورزی سنتی و شرایط خاص نگهداری محصولات تأثیرگذار است. از طرفی افزایش رضایت مشتریان از محصولات و خدمات ارائه شده، لازمه موفقیت زنجیره های تأمین است. در این پژوهش یک زنجیره تأمین دوسطحی محصولات کشاورزی بررسی می شود. کشاورز درجه ی سبزبودن محصولات را تعیین می کند و خرده فروش با سرمایه گذاری های لازم، سطح رضایت مشتری را افزایش می دهد. نوآوری این پژوهش به طور مشخص، بهینه سازی سطح رضایت مشتری نهایی به عنوان یک متغیر تصمیم در زنجیره تأمین محصولات کشاورزی و بررسی هم زمان سه متغیر قیمت، درجه ی سبزبودن محصولات کشاورزی و سطح رضایت مشتریان در تابع تقاضای مشتری نهایی است. در فرایند مدل سازی، ابتدا رویکردهای متمرکز و غیرمتمرکز توسعه داده شد. در ادامه با ارائه قرارداد تسهیم درآمد، اعضای زنجیره به رابطه ای برد برد دست یافتند. در بخش نتایج عددی، با ارائه مثالی، صنعت گوجه فرنگی بررسی شد و نتایج نشان داد زنجیره تأمین پس از انعقاد قرارداد به سود بهینه ای که در رویکرد متمرکز به دست آمده است، خواهد رسید.
مدل سازی متغیرهای اثرگذار بر کارایی سرمایه گذاری بر مبنای ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
چشم انداز مدیریت مالی سال ۱۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۲
35 - 62
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش الگویی برای اندازه گیری کارایی سرمایه گذاری در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران بر مبنای ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات است. بدین منظور، نمونه ای متشکل از 124 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1386-1400 بررسی شده است. در راستای دستیابی به اهداف پژوهش، ابتدا با مطالعه پژوهش های پیشین در زمینه کارایی سرمایه گذاری 17 متغیر اثرگذار بر کارایی سرمایه گذاری انتخاب و با استفاده از روش داده های ترکیبی، مدل بهینه کارایی سرمایه گذاری بر مبنای جریان وجه نقد ناشی از فعالیت های سرمایه گذاری برآورد گردیده است. نتایج برآورد مدل نشان داد 8 متغیر فرصت رشد، کیفیت گزارشگری مالی، رشد فروش، نرخ بازده دارایی ها، اهرم مالی، جریآن های نقد عملیاتی، سود سهام تقسیمی، سود عملیاتی به کل دارایی ها با میزان وجه نقد صرف شده در فعالیت های سرمایه گذاری دارای رابطه ای معنادار هستند. در نهایت، نتایج مقایسه مدل پژوهش بر مبنای ترکیب شبکه های عصبی مصنوعی و الگوریتم بهینه سازی حرکت تجمعی ذرات با سایر مدل ها نشان داد مدل پژوهش، خطای آموزش شبکه عصبی با الگوریتم حرکت تجمعی ذرات را ب ه مقدار 0560/0 کاهش داد. همچنین، با توسعه مدل پژوهش، از طریق وارد کردن متغیرهای حسابداری، سطح زیرمنحنی راک به 6164/0 افزایش می یابد و در نتیجه، بر دقت مدل پژوهش تا 602/63 درصد افزوده می شود. این نتیجه، مؤثر بودن ورود متغیرهای محیطی به مدل پژوهش را نشان می دهد.
تدوین الگوی جامع سنجش کیفیت گزارش حسابرسی، ارائه رتبه کیفیت و مقایسه تطبیقی آن با رتبه بندی موسسات حسابرسی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
بورس اوراق بهادار سال ۱۶ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶۲
193 - 224
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تبیین الگویی جهت سنجش کیفیت گزارش های حسابرسی، ارائه رتبه کیفیت برای گزارش های صادره و در نهایت مطابقت رتبه موسسات حسابرسی معتمد در جامعه حسابداران رسمی و سازمان بورس و اوراق بهادار با رتبه کسب شده کیفیت گزارش حسابرسی می باشد. روش انجام این پژوهش توصیفی-پیمایشی بوده و روش اجرای آن دلفی خبرگان می باشد که نهایتاً منتج به تهیه چک لیست ارزیابی کیفیت گزارش های حسابرسی گردید. چک لیست نهایی شامل 13 بخش می باشد که هر بخش به شاخص های فرعی تقسیم شده است. تعداد شاخص های فرعی که مجموعاً امتیاز کنترل کیفی گزارش ها را تعیین می کنند 42 شاخص می باشد. جهت تبیین شاخص های اصلی چک لیست از مفاد استانداردهای گزارشگری حسابرسی، نحوه موضع گیری حسابرس در خصوص رعایت الزامات قانونی و لحن و صراحت گزارشگری استفاده شده است. دوره انجام پژوهش سال 1399 بوده و نمونه مورد استفاده، گزارش های حسابرسی شرکت های بورسی و غیر بورسی می باشد. یافته های پژوهش نشان می دهد بین رتبه کیفیت گزارش حسابرسی و رتبه بندی جامعه حسابداران رسمی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد درحالی که بین رتبه کیفیت گزارش حسابرسی و رتبه بندی سازمان بورس و اوراق بهادار رابطه معنادار مشاهده نگردید.
الگوی آموزش هوشمند بومی با تأکید بر سازمان های مشارکت کننده (مطالعۀ موردی: آموزش وپرورش استان تهران و البرز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت فرهنگ سازمانی سال ۲۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۷۰)
337 - 350
حوزه های تخصصی:
تحولات شتاب زده جهانی پدیده نوین و اجتناب ناپذیر برخورداری از فناوری های نوین در آموزش را، با عنوان آموزش هوشمند، مطرح می سازد که سهم هر کشور در متناسب سازی و بومی سازی آن قابل توجه است. هدف از پژوهش حاضر ارائه مدل آموزش هوشمند بومی با توجه ویژه به نقش سازمان های مشارکت کننده است. جهت تدوین مدل، رویکرد پژوهشی کیفی داده بنیاد با روش گردآوری داده ها از طریق مصاحبه نیمه ساختاریافته در جامعه آماری فعالان عرصه آموزش در استان تهران استفاده شد. با انجام دادن 14 مصاحبه کیفی و حصول اشباع نظری مدل آموزش هوشمند بومی طراحی شد که در مرکز آن آموزش هوشمند بومی با تعامل بین مجریان، تنظیم کنندگان، توسعه دهندگان، و مخاطبان قرار داشت و بر اساس یافته ها کارکرد صحیح مدل منوط به وجود عناصر و سازمان های مشارکت کننده در جامعه با وزارت آموزش وپرورش است. پیشنهادهای کاربردی جهت توسعه و اثربخشی بیشتر مدل نیز ارائه شد.
شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان عراقی در جهت خوداشتغالی
منبع:
آموزش و مدیریت کارآفرینی دوره ۲ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۳
54 - 35
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان در جهت خوداشتغالی در عراق انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه در دو بخش کیفی و کمی پژوهش، شامل خبرگان حوزه مدیریت و کارآفرینی در دانشگاه های عراق بودند که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 22 نفر مصاحبه انجام و اشباع داده ها حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته حاصل از نتایج بخش کیفی، در میان 110 نفر از خبرگان با استفاده از روش هدفمند توزیع و در نهایت مفاهیم و مقوله های مستخرج از مرحله کیفی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقوله ها به ترتیب شامل استراتژی های دولت و وزارت علوم در خصوص توسعه کارآفرینی (GH)، عوامل مربوط به دانشجویان (ST)، عوامل مربوط به جامعه (SO)، عوامل مربوط به مدرسان (TE)، عوامل مربوط به ابزار و شیوه آموزش (TM) و عوامل مربوط به دانشگاه ها (CA) بودند. بر اساس نتایج، به منظور توسعه آموزش کارآفرینی در بین دانشجویان عراقی باید کلیه دست اندرکاران در دو سطح کلان و خرد از قبیل دولت، جامعه، دانشگاه ها و دانشجویان زمینه بهبود آموزش کارآفرینی را محیا کنند. اصلاح استراتژی ها، به روزرسانی ابزارها و شیوه های آموزش و بهبود نگرش دانشجویان و جامعه مبتنی بر یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد.
چگونه بازیگران طرف عرضه در اکوسیستم پلتفرم ها تمایل به مشارکت و همکاری دارند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در دنیای پر رقابت کسب و کارهای پلتفرمی از دغدغه های مهم صاحبان پلتفرم، درگیر سازی یا مشارکت و همکاری گروهی بازیگران پلتفرم است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر به طراحی الگو درگیرسازی بازیگران طرف عرضه در اکوسیستم پلتفرم پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ راهبرد تحلیل تم یا مضمون است. نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و تجزیه وتحلیل و گردآوری داده ها به روش کیفی و از راه مصاحبه گردآوری شده است. در پژوهش حاضر از 15 نفر از بازیگران طرف عرضه پلتفرم خدمات تاکسی، یعنی رانندگان که به عنوان خدمت دهنده فعالیت دارند و تمایل استفاده از یک پلتفرم تاکسی اینترنتی نسبت به تاکسی های اینترنتی دیگر در آنها بیشتر بوده است، مصاحبه عمیق انجام شده است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و بررسی دوباره آنها کدگذاری انجام شد که در مجموع 89 کدخام از مصاحبه ها استخراج شد و در نهایت به دلیل شباهت ها از لحاظ معنایی و مفهومی، کدها به 13 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده تبدیل شده است. مضامین سازمان یافته شامل رهبری پلتفرم، حاکمیت و باز بودن پلتفرم، تمایل به چند خانگی خدمت دهندگان، تسهیلات پلتفرم برای خدمت دهندگان، زیرساخت فناوری پلتفرم و عوامل فرهنگی است.
شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری: رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صمیمیت در سازمان، به عنوان یک رابطه یا تعامل از راه اشتراک گذاری خواسته های کاری با دیگر کارکنان است که می تواند مشکلات زیادی را رفع و یا از بروز آنها جلوگیری کند. در همین راستا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری بود. جهت گیری پژوهش حاضر، توسعه ای و روش شناسی آن کیفی است. رویکرد پژوهش در این پژوهش، تحلیل محتوا و واحد تحلیل آن کلمه و مضمون بود. با بهره گیری از این رویکرد در تحلیل محتوا که به شیوه تمرکز در کلمه ها، تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر نظریه های پشتیبان و متون تجربی بود، داده ها گردآوری شدند. همچنین در این بخش، جامعه پژوهش متشکل از خبرگان دانشگاهی بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری زنجیره ای در مصاحبه پانزدهم اشباع نظری حاصل شد. بر اساس ترکیب الگوی تحلیل سندلوسکی و باروس (2007) و براون و کلارک (2006) مقولات اصلی و عوامل پژوهش شناسایی شدند. برای ارزیابی کفایت تحلیل محتوا، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با بازبینی و تأیید اعضای مشارکت کننده در فرایند اعتبارسنجی و برآورد ضریب 91/0، یافته های پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. براساس با یافته ها و الگوی شبکه ای پژوهش، سه مقوله فراگیر و چهل و یک عامل پایه از عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی می باشند. نتایج نشان داد قابلیت های رفتاری، ساختاری و محیطی سازمان، در ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری مؤثر است.
ارائه مدل نظام کنترل های داخلی در سازمان تأمین اجتماعی با رویکرد مدیریت ریسک
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۶۷)
65 - 90
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش ارائه مدلی برای کنترل های داخلی در سازمان تأمین اجتماعی با رویکرد مدیریت ریسک می باشد.
روش: روش این پژوهش از لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات اکتشافی است و از لحاظ هدف از نوع پژوهش های کاربردی است. جامعه آماری این پژوهش340 نفر از کارکنان بخش مالی سازمان تأمین اجتماعی است. جهت جمع آوری اطلاعات مورد نیاز در پژوهش حاضر از مصاحبه و پرسش نامه بهره گیری شده است و برای بررسی فرضیه ها آمار استنباطی و آزمون های معادلات ساختاری به کار گرفته شده است.
یافته ها: یافته های حاصل از پژوهش نشان داد که در سازمان تأمین اجتماعی سیستم بانک درآمد، سیستم تعهدات قانونی، حقوق و دستمزد، سیستم دفترداری مالی، سیستم اموال منقول و غیرمنقول، سیستم مدیریت مالی و الزامات صدور چک به ترتیب بیشترین میزان تأثیر را بر کنترل های داخلی و به تبعِ آن بر مدیریت ریسک در سازمان تأمین اجتماعی دارند.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد از عوامل مؤثر بر مدیریت ریسک می توان به اثربخشی کنترل های داخلی و مؤلفه های مؤثر بر کنترل های داخلی اشاره کرد. ازجمله تأثیرگذارترین عوامل مؤثر بر اثربخشی کنترل های داخلی در سازمان تأمین اجتماعی می توان به سیستم دفترداری مالی اشاره کرد.
آینده مطلوب روندهای تحول درسازوکارهای سازمانی و اجرایی سازمان تأمین اجتماعی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
37 - 60
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از انجام این مطالعه استخراج سناریوی مطلوب تحول در سازوکارهای اجرایی و ساختار تشکیلاتی سازمان تأمین اجتماعی است که بر مبنای رویکرد آینده پژوهی و با بررسی روند 30 ساله این سازمان تعیین شده است.
روش: این پژوهش از نظر هدف توسعه ای کاربردی است و از لحاظ نوع شناسی از جمله پژوهش های کیفی است که در پارادایم قیاسی استقرایی به دست آمده است. به منظور تحلیل داده ها از روش سناریونویسی با استفاده از رویکرد شوارتز اقدام شد و برای این منظور متغیرهای کلیدی که قبلاً توسط مطالعات انجام شده و مصاحبه نیمه ساختاریافته با 5 نفر از خبرگان حوزه تأمین اجتماعی و بررسی داده های حداقل 30 سال گذشته سازمان تأمین اجتماعی شناسایی و به روش تحلیل مضمون استقرایی یکپارچه شدند، از حیث عدم قطعیت مورد ارزیابی قرار گرفتند. روایی و پایایی مصاحبه به ترتیب با روش روایی محتوای نسبی و چندین بار تکرار و مطالعه تأیید شد. همچنین به منظور فهم بهتر سناریو، در نرم افزار ونسیم سناریو مطلوب ترسیم شد.
یافته ها: دو عدم قطعیت کلیدی، فراگیری پوشش بیمه اجتماعی و ارتقای کیفیت و اصلاح ساختار برای آحاد مردم بوده است که بر مبنای آن چهار سناریو به دست آمد. سناریو خوش بینانه و مطلوب از چهار حلقه متأثر از رشد اقتصادی، تحولات فناوری، سرمایه گذاری و ایجاد تعادل بین منابع و مصارف و تنظیم بازار خدمات تأمین اجتماعی و جبران نواقص آن توسط دولت تشکیل شده است.
نتیجه گیری: برمبنای سناریوی مطلوب پژوهش، برخی راهبردهای پیشنهادی ارائه شد که عبارتند از: ایجاد امنیت درآمد پایه از طریق تعیین حداقل سطح درآمدی واقعی متناسب با ارزش ریالی مجموعه ای از کالاها و خدمات ضروری، خط فقر ملی، آستانه درآمد برای کمک های اجتماعی یا سایر آستانه های مشابه و تصویب و طی نمودن مسیر قانونی، ایجاد طرح های مزایای همگانی به منظور حمایت اجتماعی، در نظرگرفتن بسته های مشوق های شایسته برای کارآفرینی و شرکت های دانش بنیان و راهبردهای دیگر.
بررسی پیشایندها و پیامدهای خدمات غیرحضوری (3070) سازمان تأمین اجتماعی کشور با رویکرد آمیخته اکتشافی
منبع:
تامین اجتماعی دوره ۱۹ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۶۸)
101 - 122
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش به بررسی پیشایندها و پیامدهای خدمات غیرحضوری (3070) سازمان تأمین اجتماعی کشور با رویکرد آمیخته اکتشافی می پردازد.
روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از جنبه روش گرد آوری اطلاعات، توصیفی-پیمایشی می باشد. جامعه مشارکت کنندگان بخش کیفی شامل خبرگان نظری (اساتید دانشگاهی) و خبرگان تجربی (مدیران ارشد و مدیران فناوری اطلاعات سازمان تأمین اجتماعی ) است. براین اساس 21 نفر از مدیران در این مطالعه شرکت کرده اند. جامعه آماری بخش کمی شامل کلیه مدیران و کارشناسان سازمان تأمین اجتماعی به تعداد 175 نفر می باشد.
یافته ها: در مرحله کدگذاری باز 231 کد شناسایی گردید. درنهایت از طریق کدگذاری محوری به 6 کد گزینشی، 11 کد محوری و 64 کد پایه دست پیدا شد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد بسترهای سخت افزاری، نرم افزاری و عوامل غیرفنی (مدیریتی) عوامل علی هستند که بر خدمات غیرحضوری (3070) تأثیر می گذارند. کیفیت خدمات الکترونیک، زمینه و بستر را فراهم می سازد و سواد دیجیتال و مقاومت در برابر فناوری نیز عوامل مداخله گر هستند که بر مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتریان تأثیر می گذارند. درنهایت مدیریت ارتباط الکترونیک با مشتریان به کیفیت زندگی کاری، بهبود تجربه مشتری و بهره وری سازمانی منجر می شود.
واژه های کلیدی: خدمات غیرحضوری، خدمات الکترونیک، سازمان تأمین اجتماعی
اولویت بندی موانع و چالش های پیش روی شهر هوشمند در شهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۳۵-۲۳
حوزه های تخصصی:
ﺷﻬﺮ ﻫﻮﺷﻤﻨﺪ از منظر متخصصان مختلف در سراسر دنیا دارای ویژگی ها و ابعاد متفاوتی است و پیاده سازی شهر هوشمند مانند هر امر تاثیرگذار دیگری با چالش هایی روبرو است. شهر اهواز مانند تمام شهرهایی که در جهت توسعه حرکت می کنند، برای دستیابی به توسعه پایدار نیازمند شناسایی و حل این چالش ها در سریعترین زمان ممکن است تا با حل این معضلات؛ گام های توسعه پایدار را هرچه سریع تر و بهتر یکی پس از دیگری بردارد. هدف پژوهش حاضر، اولویت بندی موانع و چالش های پیش روی شهر هوشمند در شهر اهواز می باشد. این پژوهش از لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی – تحلیلی است.جامعه آماری پژوهش حاضر42 نفر از کارشناسان خبره و متخصص در این زمینه بوده است. برای گردآوری اطلاعات از روش کتابخانه ای - میدانی(پرسشنامه) بهره گرفته شد. در این پژوهش هشت مانع(مدیریت و سازماندهی، تکنولوژی، افراد و جوامع، بافت سیاسی، محیط زیست، اقتصاد،حکمروایی، زیرساخت) مورد ارزیابی نمونه آماری قرار گرفته و داده های حاصل شده از طریق نرم افزارPROMETHEE visual مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا اولویت بندی معیارهای مؤثر در شهر هوشمند شهری مشخص شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که شاخص محیط زیست با 0.6044 ph+ بالاترین وزن و شاخص افراد و جوامع با وزن 0.2967 ph+ کمترین امتیاز اولویت بندی چالش های پیش روی شهر هوشمند را به خود اختصاص داده اند و نشان می دهد تا زمانی که مشارکت و همکاری مردم و توجه به ارتقای برنامه ریزی شهری از جانب مردم و مسئولین تقویت نشود، نمی توان به سمت شهر هوشمند پیش رفت. علاوه بر این عوامل دیگری از جمله مشکلات مدیریتی ادارات شهر، برطرف نشدن کامل موانع حقوقی و نظارتی و عدم هم سویی اهداف سازمان و پروژه ها، مقاومت در برابر تغییر و نبود همکاری مناسب سازمانی، نیازمند توجه مسئولین و برنامه ریزان شهری می باشد.
طراحی مدل پویایی شناسی کیفی سیستم اثرات فناوری اطلاعات در مدیریت شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۲۱ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۱
۵۶-۳۷
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهری با گسترش شهرنشینی و ابعاد کالبدی – فضایی پدیده ای بشدت پیچیده و پویا شده است. لذا برای مدیریت بهتر شهر نیاز به استفاده از روش های نوین مدیریت شهری است. یکی از بسترهای مهم برای مدیریت شهری به روش نوین، فناوری اطلاعات می باشد. علی رغم اینکه منابع متعددی به تبیین این موضوع پرداخته اند، اما مفهوم سازی جامعی از آن در مبانی نظری این حوزه انجام نشده است. بنابراین نیاز است با دیدگاهی پویا و جامع، پویایی های توسعه، اثرات و کاربردهای فناوری اطلاعات در مدیریت شهری بررسی شود. این مقاله با بهره گیری از مطالعه کتابخانه ای و فراترکیب بدنبال پاسخگویی به سوالاتی درباره تعریف فناوری اطلاعات مبتنی بر تعریف مدیریت شهری، عناصر فناوری اطلاعات در مدیریت شهری، مزایای آن در مدیریت شهری، روندهای توسعه فناوری اطلاعات با تاکید بر فرایند عملیاتی آن بوده تا از این طریق ساختار حاکم بر رشد شهرها و اثرات فناوری اطلاعات در مدیریت شهری با استفاده از رویکرد پویایی شناسی کیفی سیستم تبیین کند. نتایح نشان داد که عناصر فناوری اطلاعات در شهر علاوه بر عناصر عام شامل الگوریتم های پردازش، فضاهای پردازشی و هوشمندی، سیستم اطلاعات جغرافیایی و اپلیکیشن ها و شبکه های اجتماعی هستند. همچنین 12 مزیت خاص فناوری اطلاعات در شهر و 10 اثر و کاربرد فناوری اطلاعات در مدیریت شهری تبیین شد. همچنین مدل علت و معلولی شامل 6 حلقه تقویتی گسترش شهرها، اثر فناوری اطلاعات بر ارائه خدمات، حکمروایی و توسعه پایدار محیط زیست، نوآوری، شفافیت اداری و امنیت و یک حلقه تعادلی معایب گسترش شهرها بود.
واکاوی ابعاد و مؤلفه های مدل عوامل کلیدی ارزش آفرینی پایدار در زنجیره های تامین: مطالعه موردی صنعت نفت و گاز ایران
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
17 - 32
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر طراحی مدل عوامل کلیدی ارزش آفرینی پایدار در زنجیره های تامین صنعت نفت و گاز ایران است. این پژوهش از گونه بنیادی و به لحاظ روش، ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابتدا با مرور نظام مند سه مرحله ای اسناد علمی غربال و مدل مضامین با رویکرد کیفی تحلیل مضمون از داخل اسناد مزبور استخراج شد. بر همین اساس، ابتدا با جستجوی پایگاه های علمی معتبر، 1103 سند مشخص شد که در طی سه بار غربال بر اساس ارتباط عنوان، چکیده و بررسی متن کامل با رویکرد مرور نظام مند، به 62 فقره سند تقلیل یافت و بعنوان نمونه کیفی لحاظ گردید. یافته های تحلیل محتوای مضمونی پس از بررسی روایی و پایایی در 9 مضمون کلان و 50 مضمون فرعی از میان 850 فقره مشاهدات در قالب کدهای باز و در چندین مرحله بازبینی استخراج شد. در بخش کمی، مدل مضامین حاصل شده در گام قبلی به صورت پرسش نامه تنظیم و پس از بررسی روایی و پایایی مابین متخصصین فعال در زمینه صنعت نفت و گاز توزیع شده است. پس از گردآوری داده ها، مدل کیفی با رویکرد آماری تحلیل عاملی تأییدی ارزیابی و تایید شد. ابعاد مدل مزبور عبارتند از: کیفیت راهبری، قابلیت های زیربنایی، ساختاری و سازماندهی، ارزیابی و بازخوردگیری، کیفیت ارتباطات، کیفیت منابع، تسهیل کننده های مدیریت دانشی، آگاهی و حمایت اجتماعی، توانایی یکپارچه سازی فرایندها بین عوامل و اجزای زنجیره و تسهیل کننده های ارتقای پایداری در زنجیره. نهایتا بر مبنای یافته ها پیشنهادهای تحقیق ارائه شده است.
اصلاح نظام مالیاتی ایران با رویکرد پذیرش عمومی وک اهش فرار مالیاتی
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
33 - 52
حوزه های تخصصی:
با توجه به اهمیت کارکرد مالیات در اقتصاد کشور، اصلاح نظام مالیاتی و رفع نواقص آن ضروری است. پذیرش عمومی در واقع میزان اعتماد جامعه به ساختاری مالیاتی کشور می باشد و اطمینان از اینکه از طرفی عدالت مالیاتی رعایت می شود و از طرف دیگر مالیات اخذ شده صرف توسعه کشور می گردد. از طرفی فرار مالیاتی همواره یکی از دغدغه های بزرگ دولت ها بوده تا ضمن تأمین حداکثری درآمد مالیاتی به عدالت مالیاتی نزدیک تر شوند، لذا هدف از این تحقیق ارائه الگوی پیشنهادی جهت اصلاح نظام مالیاتی ایران با دو رویکرد افزایش پذیرش عمومی و کاهش فرار مالیاتی می باشد. تحقیق حاضر با رویکرد ترکیبی (تلفیق روش کیفی و کمی) انجام شده است. در بخش کیفی، با نظرخواهی از 32 نفر از خبرگان حوزه مالیات و از طریق پرسشنامه باز، مدل مفهومی تحقیق طراحی شد. در مرحله کمی از طریق نمونه آماری متشکل از 112 نفر از افراد مطلع، مدل طراحی شده با رویکرد مدل سازی معادلات ساختاری (PLS) مورد آزمون قرار گرفت. نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. همچنین کاهش فرار مالیاتی منجر به افزایش اعتماد عمومی به این نظام خواهد شد.نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. همچنین کاهش فرار مالیاتی منجر به افزایش اعتماد عمومی به این نظام خواهد شد.نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد. شفافیت نیز تأثیر مثبت و معناداری بر کاهش فرار مالیاتی در این فضا دارد. .نتایج بیانگر آن است که نظام مالیاتی زمینه ساز ارتقای شفافیت ناشی از نظارت ها و الزامات آن می باشد.
واکاوی ابعاد و مولفه های مدل توسعه عدالت اجتماعی در راستای اجرای خط مشی ملی
منبع:
مطالعات توسعه و مدیریت منابع دوره ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴
143 - 160
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این تحقیق، واکاوی ابعاد و مولفه های مدل توسعه عدالت اجتماعی در راستای اجرای خط مشی ملی بود. روش تحقیق به صورت کیفی و کمی بود. اطلاعات تحقیق به وسیله مصاحبه جمع آوری شد. جامعه آماری تحقیق شامل خبرگان، اساتید و متخصصین حوزه مربوطه به تعداد نامحدود بودند که تعداد 18 نفر تا رسیدن به اشباع نظری انتخاب شدند. روش نمونه گیری به صورت گلوله برفی بود که از مصاحبه شوندگان خواسته شد افرادی مطلع در رابطه با موضوع تحقیق را جهت انجام مصاحبه های بعدی معرفی نمایند. داده های اولیه به شیوه مصاحبه گردآوری شدند. مطابق فرایند روش شناختی، طی سه مرحله کدگذاری باز، کدگذاری محوری و کدگذاری انتخابی، نخست از دل تعداد زیاد انواع داده های اولیه، کدهای مرتبط با موضوع مشخص شدند؛ سپس به شیوه مقایسه مداوم از دل چندین کد، یک مفهوم استخراج شد و به همین شیوه سایر کدها نیز به مفاهیم تبدیل شدند تا در نهایت 96 مفهوم به دست آمد. در مرحله بعد، هر چند مفهوم در قالب یک مقوله قرار گرفتند تا 16 مقوله برای این پژوهش به دست آمده باشد. یافته های تحقیق نشان داد که، 3 مقوله به عنوان مقوله محوری ظاهر شدند که شامل: عوامل فرهنگی، سازگاری با نخبگان، آموزش می باشند. سایر مقوله ها برای ارائه در مدل تصویری در پنج دسته شرایط علّی(3 مقوله)، بستر یا زمینه(3 مقوله)، شرایط مداخله گر (2 مقوله)، راهبردها(2 مقوله)، پیامدها (3 مقوله) قرار گرفتند. در ادامه بر اساس شاخص ها، مولفه ها، مفاهیم و مقوله های مدل پیشنهادی، پرسشنامه ای 96 سوالی تدوین گردید و بر مبنای داده های گردآوری شده روابط مدل پیشنهادی ارائه شده مورد بررسی قرار گرفته که در نهایت نتایج نشان از معناداری روابط و اجزای مدل ارائه شده داشت.
ویژگی های کمیته حسابرسی و خرید اظهارنظر حسابرس
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
26 - 45
حوزه های تخصصی:
هدف: تئوری نمایندگی بر نقش کمیته حسابرسی در اطمینان دادن به سهامداران و کاهش مشکلات نمایندگی تاکید دارد. کمیته حسابرسی یک ساز وکار حاکمیت شرکتی است که در صورت کارا بودن، تغییرهای حسابرسی مشکوک را که نشانه خرید اظهارنظر حسابرس هستند، به حداقل می رساند. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان وجود کمیته حسابرسی در شرکت ها و ویژگی های آن (استقلال، تخصص و اندازه) و خرید اظهارنظر حسابرس می باشد.
روش شناسی: به منظور آزمون فرضیه ها، داده های 135 شرکت برای دوره زمانی 1385 تا 1400 و 1392 تا 1400 برای فرضیه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها: برای بررسی فرضیه اول از آزمون تی و فرضیه های دوم، سوم و چهارم از مدل لجستیک استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد خرید اظهارنظر در دوره ای که کمیته حسابرسی در شرکت ها تشکیل شده با کاهش مواجه بوده است. هم چنین، میان استقلال و تخصص اعضاء و خرید اظهارنظر حسابرس رابطه منفی و معناداری وجود دارد، اما بین اندازه کمیته و خرید اظهارنظر رابطه معنی دار وجود ندارد.
دانش افزایی: این پژوهش دریچه جدیدی از بحث های مربوط به حسابرسی به سوی پژوهشگران باز کرد و برای اولین بار در ایران انجام شد.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها
منبع:
حسابداری و شفافیت مالی سال ۱ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲
70 - 85
حوزه های تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهی های کوتاه مدت در نهایت می تواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریه های مالی رفتاری نیز بیان می دارد که در تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاه ها و فاکتورهای روان شناختی نیز تصمیم آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها می باشد.
روش شناسی: با استفاده از داده های 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1397 تا 1401، آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش از دو شاخص نسبت پاداش مدیران و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است.
دانش افزایی: نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. بدین معنی که با افزایش خودشیفتگی مدیران، استفاده از بدهی های کوتاه مدت افزایش می یابد. مدیران خودشیفته سعی می کنند ساختار دارایی ها و ساختار سررسید بدهی را به منظور پرداخت بدهی ها مطابقت دهند. از این رو، در دوره تحت مدیریت آن ها، دوره سررسید ساختار بدهی زمانی کاهش می یابد که شرکت بتواند سود خود را افزایش دهد.