شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان عراقی در جهت خوداشتغالی
آرشیو
چکیده
پژوهش حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر آموزش کارآفرینی برای دانشجویان در جهت خوداشتغالی در عراق انجام شده است. رویکرد حاکم بر پژوهش آمیخته بود که در بخش کیفی از روش تحلیل محتوا و در بخش کمی از روش پیمایشی استفاده شد. جامعه مورد مطالعه در دو بخش کیفی و کمی پژوهش، شامل خبرگان حوزه مدیریت و کارآفرینی در دانشگاه های عراق بودند که در بخش کیفی با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند از نوع گلوله برفی با تعداد 22 نفر مصاحبه انجام و اشباع داده ها حاصل گردید. در بخش کمی پژوهش نیز پرسشنامه محقق ساخته حاصل از نتایج بخش کیفی، در میان 110 نفر از خبرگان با استفاده از روش هدفمند توزیع و در نهایت مفاهیم و مقوله های مستخرج از مرحله کیفی مورد ارزیابی و اولویت بندی قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاکی از آن بود که مقوله ها به ترتیب شامل استراتژی های دولت و وزارت علوم در خصوص توسعه کارآفرینی (GH)، عوامل مربوط به دانشجویان (ST)، عوامل مربوط به جامعه (SO)، عوامل مربوط به مدرسان (TE)، عوامل مربوط به ابزار و شیوه آموزش (TM) و عوامل مربوط به دانشگاه ها (CA) بودند. بر اساس نتایج، به منظور توسعه آموزش کارآفرینی در بین دانشجویان عراقی باید کلیه دست اندرکاران در دو سطح کلان و خرد از قبیل دولت، جامعه، دانشگاه ها و دانشجویان زمینه بهبود آموزش کارآفرینی را محیا کنند. اصلاح استراتژی ها، به روزرسانی ابزارها و شیوه های آموزش و بهبود نگرش دانشجویان و جامعه مبتنی بر یافته های این پژوهش پیشنهاد می گردد.Identifying and Prioritizing Effective Factors on Entrepreneurship Training for Iraqi Students in the Direction of Self-Employment
The current research was conducted with the aim of identifying and prioritizing the effective factors on teaching entrepreneurship to students for self-employment in Iraq. The approach governing the research was mixed, in which the inductive content analysis method was used in the qualitative part and the survey method was used in the quantitative part. The population studied in both the qualitative and quantitative part of the research included managers, experts and professors of management and entrepreneurship in Iraqi universities, which was achieved by using the purposeful and snowball sampling method and with 22 in-depth interviews and data saturation in the qualitative part. In the quantitative part of the research, using a researcher-made questionnaire from the results of the qualitative part of the research, 110 experts in a targeted way were selected and the concepts and categories extracted from the qualitative stage were evaluated and prioritized among the interviewed elites and other related elites. The results of the qualitative part indicated that the priority of the categories showed that the category the strategies of government and the Ministry of Science regarding the development of entrepreneurship (GH) in the first rank and then the category of factors related to students (ST) in the second rank and factors related to society (SO) and factors related to teachers (TE) are in the third and fourth ranks of priority. Also, factors related to teaching tools and methods (TM) and factors related to universities (CA) were ranked next. Based on the results, in order to improve entrepreneurship education among Iraqi students, those involved in macro and micro levels including the government, society, universities, and the students must prepare the background of the improvement in entrepreneurship education. According to the results, the refining strategies, updating the tools and approaches of education, and improving the attitude of students and society are suggested.