مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش در ابتدا ارائه شاخصی جامع برای سنجش اجرای گزارشگری مالی تحت وب و سپس بررسی تأثیر مدل حاضر بر بازار سهام و اجتناب از مالیات است.
روش شناسی: این پژوهش از لحاظ نتیجه، توسعه ای-کاربردی است و در بین 167 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران طی سال های 1388 تا 1399 انجام شده است. اجزای مدل اجرای گزارشگری مالی تحت وب، از طریق مصاحبه و توزیع پرسشنامه بین خبرگان تعیین و با استفاده از روش تصمیم گیری چند معیاره آنتروپی شانون، وزن و اهمیت معیارها مشخص شد. روابط اجرای گزارشگری مالی تحت وب به عنوان متغیر پنهان با گویه های سنجش آن، نیز از طریق تحلیل عاملی تائیدی سنجیده شد.
یافته ها: بر اساس یافته های پژوهش اجزای مدل ارائه شده شامل 8 شاخص عامل سازمانی، مالی، اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، انسانی، تکنولوژی و در نهایت عامل فرهنگی به همراه 67 زیر عامل هستند. همچنین یافته های بخش کمی که بر اساس معادلات ساختاری انجام شده، نشان می دهد گزارشگری مالی تحت وب کارایی بازار سهام را افزایش و اجتناب از مالیات را کاهش می دهد.
دانش افزایی: سیستم گزارشگری مالی تحت وب، از جمله رویکردهای نوینی است که پیاده سازی و اجرای آن نقش تاثیرگذاری در زمینه رشد و توسعه بازارهای مالی و به تبع آن اجتناب از مالیات ایفا می کند، چرا که از طریق کاهش هزینه های پردازش اطلاعات، امکان نظارت بهتر مالیاتی را فراهم می آورد و با افزایش کیفیت اطلاعات، منجر به حاکمیت شرکتی قوی تر و عدم تقارن اطلاعاتی کمتر می شود.
ویژگی های کمیته حسابرسی و خرید اظهارنظر حسابرس
حوزه های تخصصی:
هدف: تئوری نمایندگی بر نقش کمیته حسابرسی در اطمینان دادن به سهامداران و کاهش مشکلات نمایندگی تاکید دارد. کمیته حسابرسی یک ساز وکار حاکمیت شرکتی است که در صورت کارا بودن، تغییرهای حسابرسی مشکوک را که نشانه خرید اظهارنظر حسابرس هستند، به حداقل می رساند. هدف این پژوهش بررسی رابطه میان وجود کمیته حسابرسی در شرکت ها و ویژگی های آن (استقلال، تخصص و اندازه) و خرید اظهارنظر حسابرس می باشد.
روش شناسی: به منظور آزمون فرضیه ها، داده های 135 شرکت برای دوره زمانی 1385 تا 1400 و 1392 تا 1400 برای فرضیه های مختلف مورد استفاده قرار گرفته است.
یافته ها: برای بررسی فرضیه اول از آزمون تی و فرضیه های دوم، سوم و چهارم از مدل لجستیک استفاده شده است. نتایج آزمون فرضیه اول نشان داد خرید اظهارنظر در دوره ای که کمیته حسابرسی در شرکت ها تشکیل شده با کاهش مواجه بوده است. هم چنین، میان استقلال و تخصص اعضاء و خرید اظهارنظر حسابرس رابطه منفی و معناداری وجود دارد، اما بین اندازه کمیته و خرید اظهارنظر رابطه معنی دار وجود ندارد.
دانش افزایی: این پژوهش دریچه جدیدی از بحث های مربوط به حسابرسی به سوی پژوهشگران باز کرد و برای اولین بار در ایران انجام شد.
تأثیر آموزش مالی بر دانش مالی، نگرش مالی و رفتار مالی دانشجویان (مورد مطالعه: دانشجویان مدیریت و حسابداری شهرستان مشهد)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر تأثیر آموزش مالی بر دانش مالی، نگرش مالی و رفتار مالی دانشجویان مدیریت و حسابداری شهرستان مشهد بوده است.
روش شناسی: جامعه آماری پژوهش دانشجویان مدیریت و حسابداری شهرستان مشهد در استان خراسان رضوی بودند. تعداد 400 پرسشنامه گردآوری و از روش مدلسازی معادلات ساختاری استفاده شد. روش گردآوری داده ها بصورت میدانی با توزیع پرسشنامه است. این پژوهش از نوع کاربردی و توصیفی پیمایشی است و جمع آوری اطلاعات پرسشنامه ای تهیه شده از چند پرسشنامه استاندارد بود که توسط محقق یکپارچه سازی شد. برای آزمون فرضیه ها از روش آزمون همبستگی، مدل معادلات ساختاری و رگرسیون (تحلیل مسیر) در نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مالی بر نگرش، دانش و رفتار مالی اثر معنی دار دارد. تأثیر متغیر نگرش مالی بر رفتار مالی مثبت و معنادار بوده، همچنین تأثیر دانش مالی بر رفتار مالی مثبت و معنادار بوده است.
دانش افزایی: مطالعات بسیاری در خصوص عوامل متأثر از آموزش مالی انجام شده است. مطالعه حاضر با بررسی تأثیر آموزش مالی بر مؤلفه هایی از جمله دانش مالی، نگرش مالی و رفتار مالی در قشری خاص از افراد جامعه (دانشجویان) که مقدرات آینده جامعه به دست آنان است، انجام شده است. لذا از این حیث، به ادبیات موجود اضافه می کند.
تأثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها
حوزه های تخصصی:
هدف: نتایج تحقیقات پیشین نشان داده است که استفاده از بدهی های کوتاه مدت در نهایت می تواند موجب عملکرد مالی نامطلوب شرکت در بلندمدت گردد. نظریه های مالی رفتاری نیز بیان می دارد که در تصمیم گیری مدیران و سرمایه گذاران، علاوه بر اطلاعات، یکسری دیدگاه ها و فاکتورهای روان شناختی نیز تصمیم آن ها را تحت تأثیر قرار می دهد. بنابراین هدف این پژوهش بررسی تاثیر خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها می باشد.
روش شناسی: با استفاده از داده های 85 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، در دوره زمانی 1397 تا 1401، آزمون فرضیه ها با استفاده از رگرسیون چندگانه صورت گرفته است.
یافته ها: پس از تجزیه و تحلیل های آماری، نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. در این پژوهش از دو شاخص نسبت پاداش مدیران و اندازه امضای مدیران برای سنجش خودشیفتگی مدیران استفاده شده است.
دانش افزایی: نتایج حاصل از فرضیه های پژوهش حاکی از آن است که خودشیفتگی مدیران بر ساختار سررسید بدهی ها تاثیر مثبت و معناداری دارد. بدین معنی که با افزایش خودشیفتگی مدیران، استفاده از بدهی های کوتاه مدت افزایش می یابد. مدیران خودشیفته سعی می کنند ساختار دارایی ها و ساختار سررسید بدهی را به منظور پرداخت بدهی ها مطابقت دهند. از این رو، در دوره تحت مدیریت آن ها، دوره سررسید ساختار بدهی زمانی کاهش می یابد که شرکت بتواند سود خود را افزایش دهد.
بررسی تأثیر مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی بر عملکرد مدیران مالی با توجه به نقش میانجی فناوری های مالی
حوزه های تخصصی:
هدف: این پژوهش باهدف بررسی تأثیر مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی بر عملکرد مدیران مالی با توجه به نقش میانجی فناوری های مالی انجام شده است.
روش شناسی: نمونه آماری پژوهش 144 نفر از مدیران مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران است. برای محاسبه حجم نمونه آماری از روش نمونه گیری تصادفی ساده استفاده شده است. روش جمع آوری داده های تحقیق به صورت میدانی و گردآوری داده های تحقیق نیز از طریق پرسشنامه نیمه ساختاریافته انجام شده است. این پژوهش از نظر نوع توصیفی و از نظر هدف کاربردی است. در این پژوهش به منظور بررسی مدل پژوهش از نرم افزارهای آماری SPSS و SmartPLS استفاده شده است.
یافته ها: نتایج تحقیق نشان داد که مؤلفه های الزامات شغلی، مؤلفه های روان شناختی و فناوری های مالی اثر مثبت و معناداری بر روی عملکرد مدیران مالی دارد. همچنین، نتایج نشان داد که فناوری های مالی نقش میانجی مثبت و معناداری را در رابطه بین مؤلفه های روان شناختی و الزامات شغلی با عملکرد مدیران مالی ایفا می نماید.
دانش افزایی: می توان چنین نتیجه گرفت که بهبود سطح هر یک از مؤلفه های الزامات شغلی، مؤلفه های روان شناختی و فناوری های مالی می تواند موجب بهبود عملکرد تمامی مدیران مالی شود.
افشای آینده نگرانه و شهرت شرکت به عنوان مکانیزم هایی برای کاهش نوسانات بازده سهام
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی رابطه بین افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه و نوسانات بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران و نیز بررسی اثر حسن شهرت شرکت ها بر این رابطه است.
روش شناسی: در راستای تحقق هدف های پژوهش دو فرضیه تدوین شده است که معنا دار بودن رابطه بین افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه، نوسانات بازده سهام و حسن شهرت را در شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران، مورد آزمون قرار می دهد. افشاء اطلاعات مالی آینده نگرانه، با استفاده از روش تحلیل محتوا اندازه گیری شد. روش آماری مورداستفاده جهت آزمون فرضیه های مطرح شده در این پژوهش، روش تجزیه وتحلیل رگرسیون گام به گام و نمونه آماری پژوهش شامل 120 شرکت - سال در سال های 1397 الی 1401 است.
یافته ها: نتایج حاصل از تجزیه وتحلیل فرضیه های پژوهش نشان می دهد که افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه، منجر به کاهش نوسانات بازده سهام شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران می گردد. همچنین، افشای اطلاعات مالی آینده نگرانه توسط شرکت های با شهرت بالاتر (در مقابل شرکت های با شهرت پایین تر)، دارای اثر بیشتری بر کاهش نوسانات بازده سهام است.
دانش افزایی: با تحلیل تأثیر اطلاعات مالی آینده نگر بر نوسانات بازده سهام، تحقیقات پیشین را گسترش می دهد.