پژوهش های مدیریت منابع سازمانی
پژوهش های مدیریت منابع سازمانی سال 13 پاییز 1402 شماره 3 (مقاله علمی وزارت علوم)
یادداشت ها
حوزه های تخصصی:
سخن سردبیر: کیفیت نظام کشورداری هر حکومتی ضامن موفقیت هر کشوری است. تعامل سازنده ساحت حکمرانی، مدیریت و عملیات در شبکه اداره کشور از قبل خط مشی ها، راهبردها و رویه رمز این موفقیت است. ایران اسلامی مانند سایر کشورها در مسیر این موفقیت با چالش های بزرگی روبه رو است. فهم این چالش ها و راهکارهای تقویت قابلیت کشورداری در کشور می تواند برای جامعه علمی و عملی کشور مفید باشد. هدف این نوشتار تحقق این مهم است.
مقالات
روایت پژوهی تجربه مدیران دولتی از پدیده «خستگی تصمیم»(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی ها نشان می دهد هر فرد به طور متوسط روزانه 35000 تصمیم می گیرد. اگرچه این عدد بسیار اغراق آمیز است، اما نمی توان انکار کرد که روزانه تصمیم های بی شماری می گیریم. خستگی تصمیم به این موضوع اشاره دارد که گرفتن تصمیم های مکرر توانایی فرد را برای اتخاذ تصمیم های کاملاً آگاهانه و منطقی بعدی مختل می کند. به حالت تهی شدن توان، به ویژه در نتیجه تصمیم گیری های پیاپی، پدیده خستگی تصمیم می گویند. تجربه زیسته پژوهشگران در کنار مدیران ارشد در سازمان های مختلف، خاستگاه شکل گیری این مطالعه است. از مجموعه راهبرد های رفتاری مدیران اینگونه بر می آید که فرد به عنوان یک تصمیم گیرنده کاملاً منطقی عمل می کند. اما شواهد خلاف آن را نشان می دهد. این موضوع نه تنها در مورد افراد معمولی بلکه برای برخی از حرفه ای های آموزش دیده نیز صدق می کند. مطالعه حاضر، پژوهشی کیفی است که با استفاده از روش پژوهش روایت پژوهی انجام شده است. داده های کیفی در این مطالعه به شکل روایت برگرفته از مصاحبه های عمیق با 11 مدیر ارشد در بخش دولتی است که با استفاده از تحلیل روایتی مضمون تحلیل شدند. یافته ها نشان می دهد که زمینه سازهای بروز خستگی تصمیم ویژگی های شخصیتی، موضوعات بین فردی، آستانه سختی کار و عوامل کلان سازمانی و راهکارهای مدیریت آن شامل خنثی سازی، آموزش و انگیزش می باشد.
طراحی مدل تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب برنامه های استراتژیک پیش بینی آینده را به کمک روش های متعدد مفروض می دارند و یک برنامه ایستا با استفاده از آینده واحد را مبتنی بر برون یابی روندها توسعه می دهند که نتایج قابل قبولی را در یک مجموعه کوچک از آینده های محتمل ارائه می دهد. در حالی که اگر آینده متفاوت از آینده های مفروض باشد، امکان شکست برنامه وجود دارد. علاوه بر عدم اطمینان بالا در پیش بینی آینده، به طور عمده شرایط برنامه ریزی نیز در طول زمان تغییر می کند. برای فایق آمدن بر این مسئله، پژوهش حاضر به دنبال طراحی مدلی برای تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار است تا ضمن ارائه عملکردی رضایت بخش در آینده چندگانه متفاوت (استواری)، هم زمان با دریافت اطلاعات با شرایط جدید انطباق پیدا کند. مبانی پژوهش حاضر تفسیری، رویکرد آن کیفی و از نظر جهت گیری یک پژوهش توسعه ای- کاربردی است. در این پژوهش با استفاده از روش فراترکیب به بررسی ادبیات حوزه تدوین استراتژی در شرایط عدم اطمینان پرداخته شده است. بر این اساس، پس از بررسی ادبیات پژوهش تعداد 39 مفهوم (تم) و 10 مقوله استخراج شد. در نهایت با استفاده از مقوله ها و مفاهیم شناسایی شده و استفاده از ادبیات پژوهش، مدل نهایی تدوین استراتژی های انطباق پذیر استوار در شرایط عدم اطمینان طراحی شد.
چگونه بازیگران طرف عرضه در اکوسیستم پلتفرم ها تمایل به مشارکت و همکاری دارند؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در دنیای پر رقابت کسب و کارهای پلتفرمی از دغدغه های مهم صاحبان پلتفرم، درگیر سازی یا مشارکت و همکاری گروهی بازیگران پلتفرم است. از این رو با توجه به اهمیت موضوع پژوهش حاضر به طراحی الگو درگیرسازی بازیگران طرف عرضه در اکوسیستم پلتفرم پرداخته شده است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ راهبرد تحلیل تم یا مضمون است. نمونه گیری در این پژوهش در دسترس و تجزیه وتحلیل و گردآوری داده ها به روش کیفی و از راه مصاحبه گردآوری شده است. در پژوهش حاضر از 15 نفر از بازیگران طرف عرضه پلتفرم خدمات تاکسی، یعنی رانندگان که به عنوان خدمت دهنده فعالیت دارند و تمایل استفاده از یک پلتفرم تاکسی اینترنتی نسبت به تاکسی های اینترنتی دیگر در آنها بیشتر بوده است، مصاحبه عمیق انجام شده است. پس از پیاده سازی مصاحبه ها و بررسی دوباره آنها کدگذاری انجام شد که در مجموع 89 کدخام از مصاحبه ها استخراج شد و در نهایت به دلیل شباهت ها از لحاظ معنایی و مفهومی، کدها به 13 مضمون پایه و 6 مضمون سازمان دهنده تبدیل شده است. مضامین سازمان یافته شامل رهبری پلتفرم، حاکمیت و باز بودن پلتفرم، تمایل به چند خانگی خدمت دهندگان، تسهیلات پلتفرم برای خدمت دهندگان، زیرساخت فناوری پلتفرم و عوامل فرهنگی است.
شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری: رویکرد تحلیل محتوا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صمیمیت در سازمان، به عنوان یک رابطه یا تعامل از راه اشتراک گذاری خواسته های کاری با دیگر کارکنان است که می تواند مشکلات زیادی را رفع و یا از بروز آنها جلوگیری کند. در همین راستا هدف این پژوهش، شناسایی عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری بود. جهت گیری پژوهش حاضر، توسعه ای و روش شناسی آن کیفی است. رویکرد پژوهش در این پژوهش، تحلیل محتوا و واحد تحلیل آن کلمه و مضمون بود. با بهره گیری از این رویکرد در تحلیل محتوا که به شیوه تمرکز در کلمه ها، تجزیه، توصیف، تشریح و تفسیر نظریه های پشتیبان و متون تجربی بود، داده ها گردآوری شدند. همچنین در این بخش، جامعه پژوهش متشکل از خبرگان دانشگاهی بودند که با استفاده از شیوه نمونه گیری زنجیره ای در مصاحبه پانزدهم اشباع نظری حاصل شد. بر اساس ترکیب الگوی تحلیل سندلوسکی و باروس (2007) و براون و کلارک (2006) مقولات اصلی و عوامل پژوهش شناسایی شدند. برای ارزیابی کفایت تحلیل محتوا، از روایی تئوریک با رویکرد دریافت نظرات متخصصان و ضریب کاپای کوهن استفاده شد. با بازبینی و تأیید اعضای مشارکت کننده در فرایند اعتبارسنجی و برآورد ضریب 91/0، یافته های پژوهش از قابلیت اعتبار و اعتماد لازم برخوردار بود. براساس با یافته ها و الگوی شبکه ای پژوهش، سه مقوله فراگیر و چهل و یک عامل پایه از عوامل ارتقای صمیمیت سازمانی می باشند. نتایج نشان داد قابلیت های رفتاری، ساختاری و محیطی سازمان، در ارتقای صمیمیت سازمانی در شرایط دورکاری مؤثر است.
کاوش دیدگاه های کارکنان درباره کاربست ره کنش های افشاگری در سازمان با استفاده از شبکه خزانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استفاده اثربخش از ظرفیت های افشاگری در مواجهه با فساد در سازمان، مرهون شناخت و مدیریت ره کنش های آن است. در همین راستا، پژوهش حاضر با هدف کاوش دیدگاه های کارکنان درباره استعمال ره کنش های افشاگری با روش شبکه خزانه در فرمانداری راور انجام شد. به این منظور، 6 عنصر پژوهش از ادبیات پژوهش و 15 سازه دوقطبی از راه مصاحبه با 15 نفر از اعضای سازمان با روش های سه عنصری و تحلیل مضمون استخراج شدند. پس از ایجاد شبکه خزانه جمعی، تحلیل های آماری اسلتر، خوشه ای سلسله مراتبی، نیم رخ، فریدمن، مؤلفه های اصلی و مؤلفه های گروهی چندگانه روی داده ها انجام شد. بر اساس یافته ها، سازه ها در قالب دو خوشه تلنگر عمومی و فسادستیزی بخردانه دسته بندی شدند. همچنین معلوم شد حدود 90 درصد از واریانس عناصر در شبکه خزانه جمعی به وسیله دو مؤلفه مبادی اطلاع قانونی و مبادی انتشار عمومی تبیین می شوند. براساس یافته ها، مبادی اطلاع قانونی بیش از دیگر ره کنش ها به قدرت و اختیار رسمی برای فسادستیزی متکی هستند و بیش از آنها نیز اخلاقی تلقی و باعث کمک به حل مسئله، رسیدگی سریع، واقعی و تخصصی به آن و نیز مواجهه با فساد در جوی آرام می شوند و می توان به رسیدن نتیجه از رهگذر استفاده از آنها امید داشت. آن طورکه در این ره کنش ها، افشاگر بیش از دیگر ره کنش ها ادراک داشتن پشتوانه دارد و وجهه سازمان و آبروی متخلف با احتمال بیشتری محفوظ می ماند و کمتر باعث سوء تفاهم دیگران می شود.
بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه به بررسی مؤلفه های تأثیرگذار بر الگویی که برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم ارائه شده است، می پردازد. 23 مؤلفه شناسایی و در شش عامل شرایط علّی، زمینه ای، مداخله گر، پدیده محوری، راهبردها، اقدام ها و پیامدها دسته بندی شد. با استفاده از این مؤلفه ها، پرسشنامه ای برای تعیین وضعیت موجود شرکت های منتخب دانش بنیان ایران طراحی و تعداد 127 پرسشنامه تکمیل شده قابل استناد از 197 شرکت دانش بنیان تولیدی نوع یک در حوزه برق و الکترونیک، لیزر و فوتونیک در سطح کشور جمع آوری شد تا وضعیت کنونی مؤلفه های مدل بررسی شود. داده ها با نرم افزار SPSS و PLS تحلیل شد. در تحلیل انجام شده مقدار ضرایب بارهای عاملی مؤلفه ها از 4/0 بیشتر است که نشان از مناسب بودن این مدل دارد. آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی نیز بیشتر از 7/0 است که نشان از پایایی مناسب مدل است. روایی سازه، روایی همگرا و روایی واگرا نیز نتیجه مطلوبی داشت. نتایج نشان داد که تمام مؤلفه ها در مدل ارائه شده برای رقابت پذیری شرکت های منتخب دانش بنیان در انقلاب صنعتی چهارم نقش داشته و وضعیت کنونی تمام عوامل به جز عامل علّی که در وضعیت متوسط قرار دارد، در وضعیت مطلوب می باشند.
خود توسعه ای عصب- شناختی رهبران: واکاوی دیدگاه های رهبران دانشگاهی و متخصصان عصب- شناختی (مطالعه کیفی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف واکاوی خودتوسعه ای عصب- شناختی رهبران از نظر رهبران دانشگاهی و متخصصان عصب- شناختی انجام شده است. روش پژوهش کیفی بوده که برای این منظور از مصاحبه نیمه ساختار یافته برای جمع آوری داده ها استفاده شده است. جامعه پژوهش رهبران دانشگاهی و متخصصان عصب- شناختی دانشگاه های دولتی شهر تهران بوده است که به روش گلوله برفی تعداد 15 نفر از آنان به عنوان نمونه و براساس قاعده اشباع نظری انتخاب شدند. یافته های پژوهش منجر به شناسایی هفت بعد و 44 مؤلفه شد. بعد اول، شایستگی های عصبی خودتوسعه ای و بعد دوم شایستگی های شناختی خودتوسعه ای می باشند که انتظار می روند رهبران دانشگاهی این شایستگی ها را در خود پرورش دهند. بعد سوم پروفایل شناختی و بعد چهارم شبکه مغزی است که زیربنای شایستگی های شناختی و عصبی قلمداد می شوند. بعد پنجم راهبردهای نوین و بعد ششم راهبردهای کلاسیک خودتوسعه ای عصب-شناختی می باشند که رهبران به کمک آنها می توانند به خودتوسعه ای عصب- شناختی بپردازند. در نهایت، بعد هفتم شامل بستر عصب- شناختی است که زمینه مناسب برای تحقق خودتوسعه ای عصب- شناختی رهبران دانشگاهی را فراهم خواهد کرد.