فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۹۴۱ تا ۵٬۹۶۰ مورد از کل ۵۲٬۷۱۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
حسابداری شاخص اصلی اقتصاد در بسیاری از کشورها محسوب می شود. بدون اتکا به حسابداری هیچ فعالیت اقتصادی امکان پذیر نخواهد بود. جامعه انتظارات متعددی از حسابداران دارند و سایر افراد باید به استاندارد خدمات ارائه شده توسط آنها اعتماد کنند. بنابراین، اطلاعات ارائه شده آنها باید واقعی، قابل اعتماد، صادقانه و بی طرفانه باشد. در سال های اخیر جامعه شاهد افزایش رسوایی های مالی مرتبط با تحریف ها و کلاهبرداری های مالی تعدادی از حسابداران و شرکت های بزرگ حسابداری بوده است. نارسایی در روش گزارش دهی و نظارت مدیریت به عنوان برخی از مشکلات اخلاقی عمده مورد توجه قرار گرفته است. بنابراین، این عصر مدرن و دنیای تجارت برای تداوم شفافیت و ارائه گزارش های مالی دقیق، به حرفه حسابداری نیاز دارد. از این رو حسابدارانی که مسئول تهیه گزارش های مالی صحیح، مختصر و به موقع هستند، باید بهترین استانداردهای پاسخگویی (مسئولیت) اخلاقی را رعایت کنند.
ارائه الگوی ارتقاء کارایی و اثربخشی کمیته حسابرسی با رویکرد زمینه بنیان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های تجربی حسابداری سال یازدهم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۴۵
301 - 320
حوزه های تخصصی:
با توجه به نقش کلیدی کمیته حسابرسی در ساختار حاکمیت شرکتی ، ضرورت توجه به ابعاد کارایی و اثربخشی این کمیته، موضوعی است که نظر پژوهشگران، مراجع و نهادهای قانون گذاری را به خود معطوف کرده است. البته ﺻﺮف وﺟﻮد ﮐﻤﯿﺘﻪ ﺣﺴﺎﺑﺮﺳﯽ در ﺷﺮﮐﺖ، اطمینان ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﮔﺰارﺷﮕﺮی ﻣﺎﻟﯽ ﺑﺎﮐﯿﻔﯿﺖ و وﺟﻮد ﮐﻨﺘﺮل ﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ و مناسب حاصل نمی شود. ایفای مسئولیت اﯾﻦ ﮐﻤﯿﺘﻪ ﺑﻪ گونه ای کارا و اﺛﺮﺑﺨش از اهمیت به سزایی برخوردار است که در اغلب کمیته های حسابرسی شرکت ها در ایران، مغفول مانده است. در این پژوهش که در زمره پژوهش های کیفی و اکتشافی محسوب می گردد، سعی شده است تا الگوی ارتقاء کارایی و اثربخشی کمیته حسابرسی به روش نظریه پردازی زمینه بنیان ارائه گردد. برای نیل به این هدف، در سال های1399 و 1400، با 21 نفر از خبرگان و صاحب نظران در حوزه کمیته حسابرسی، اعضای هیات مدیره و کمیته های حسابرسی و اساتید دانشگاه ها مصاحبۀ عمیق صورت گرفت. نتایج حاصل از پژوهش حاکی از آنست که کارایی و اثربخشی کمیته حسابرسی، تحت تاثیر ویژگی های شخصیتی، جنسیت، ویژگی های اخلاقی، نظام جبران خدمات، تجربه، هوش، الزامات محیطی، مشوق ها و فشارهای محیطی، تعامل (با مدیریت، حسابرس و...)، تعداد، ترکیب اعضاء و تعداد جلسات، تصمیم گیری های کمیته، ویژگی های صاحبکار، فرهنگ سازمانی و ویژگی های کسب و کار و رقابت در بازار قرار می گیرد. یافته های این پژوهش بیانگر این موضوع است که کارایی و اثربخشی کمیته حسابرسی، پیامدهایی نظیر بهبودکیفیت گزارشگری مالی، تامین منافع ذینفعان، افزایش بهره وری، ایجاد ارزش افزوده و تقویت و کمک به ایفای مسولیت های نظارتی هیئت مدیره را شامل می شود.
پدیدارنگاری پیامدهای فرقه گرایی در سازمان های بخش عمومی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تنوع در محیط کار، فرصت هایی را برای بالندگی سازمان به ارمغان می آورد. اما نه تنها گاه از این ظرفیت در سازمان ها استفاده نمی شود، بلکه گاه در برخی کشورها به آفاتی نظیر فرقه گرایی در سازمان نیز دچار می شود. این پژوهش با هدف رسیدن به فهم های متکثر درباره تبعات فرقه گرایی در سازمان ، به کاوش تجارب زیسته کارکنانی از سازمان های دولتی ولایت هرات افغانستان با پدیدارنگاری پرداخته است. مشارکت کنندگان پژوهش 24 نفر از کارکنان 16 سازمان یادشده بودند که با روش نمونه گیری نوعی تا رسیدن به اشباع نظری به همکاری دعوت شده بودند. روش گردآوری داده ها انجام مصاحبه های عمیق بود. برای تحلیل داده های پژوهش از نرم افزار Maxqda استفاده شد. طبق یافته ها پنج ایستار متفاوت نسبت به پیامدهای فرقه گرایی در سازمان به دست آمدند که عبارت بودند از کنش های هنجارستیزانه اعضای فرقه، ناکامی ها و کنش های منفعلانه اعضای خارج از فرقه، ارتباطات بین فردی تعارض آلود، کژکارکردهای سازمانی و بی اعتمادی عمومی. در ادامه، طبقات بر اساس پیچیدگی سطح آنها، روی سلسله مراتبی با پنج سطح کنش های اعضای فرقه، کنش های اعضای خارج از فرقه، فرد، ارتباطات بین فردی، سازمان و فراسازمان قرار گرفتند و فضای نتیجه ای سلسله مراتبی را برای شیوه های متفاوت ادراک از پیامدهای پدیده فرقه گرایی در سازمان رقم زدند.
AI-WSN: Direction of Arrival Estimation Based on Bee Swarm Optimization for Wireless Sensor Networks(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
An Artificial Intelligence (AI) technique plays the most crucial factor to consider in energy utilization in a wireless sensor network (WSN). AI transforms industrial operations by optimizing the energy consumption in sensor nodes. As a result, it is crucial for improving sensor node location accuracy, particularly in unbalanced or Adhoc environments. Because of this, the purpose of this research is to improve the accuracy of the localization process in locations where sensor nodes encounter barriers or obstacles on a regular basis. The Bees Swarm Optimization (BSO) algorithm is used to segment sensor nodes in order to increase the accuracy of the Direction of Arrival (DoA) estimate between the anchor and unknown node pairs. Even in the presence of unbalanced conditions, the proposed DoA- BSO involving three separate bee colonies can identify plausible anchor nodes as well as segment nodes arranged in clusters. In order to obtain the intended result, the objective function is designed to take into consideration the hops, energy, and transmission distance of the anchor and unknown node pairs, among other factors. The studies are carried out in a large-scale WSN using sensor node pairs in order to determine the precision with which the DoA-BSO can be located. When comparing DoA-BSO to conventional approaches, the findings of the meta-heuristic algorithm show that it improves the accuracy and segmentation of nodes significantly
طراحی یک شبکه زنجیره تأمین بنزین پایدار و تاب آور تحت شرایط عدم قطعیت اختلال (مطالعه موردی: شبکه زنجیره تأمین بنزین استان خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت صنعتی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
27 - 79
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه تحولات گسترده سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و محیطی باعث شده است که طراحی شبکه زنجیره تأمین بنزین یکی از چالش های دولت ها شود و ابعاد مهم دیگری همچون پایداری و تاب آوری در طراحی این شبکه ضرورت یابد. هدف از پژوهش حاضر ارائه یک مدل ریاضی طراحی شبکه زنجیره تأمین بنزین سه سطحی با در نظر گرفتن رویکردهای پایداری و تاب آوری به صورت هم زمان است.
روش: روش این پژوهش، از نوع بنیادی کاربردی است و مدل ریاضی توسعه یافته در آن، یک مدل چند هدفه احتمالی دومرحله ای مبتنی بر سناریو است که ریسک های اختلال در زنجیره را در قالب سناریوهای احتمالی در نظر می گیرد. اختلال های در نظر گرفته شده در این پژوهش عبارت اند از: اختلال در تأمین به دلیل تخریب ظرفیت تولید پالایشگاه ها، کاهش واردات بنزین تحت تأثیر فشارهای سیاسی، تخریب تسهیلات ذخیره سازی و افزایش ناگهانی تقاضای برخی از نقاط. به منظور یافتن جواب های استوار در مقابل تغییرات ناشی از سناریوها، از روش بهینه سازی استوار آغزاف و برای یافتن جواب های کارای مدل چندهدفه از رویکرد ترابی حسینی بهره برده شده است.
یافته ها: کمّی سازی رویکردهای پایداری شامل هزینه ایجاد شبکه، اثرهای زیست محیطی ناشی از انتشار گاز 2 CO در اثر تولید و انتقال بنزین در شبکه و اثرهای اجتماعی توسعه شبکه بر بهبود فرصت های شغلی و ارتقای وضعیت اقتصادی مناطق محلی، یکی از یافته های مهم این پژوهش است. یافته مهم دیگر این پژوهش، توسعه رویکردی کمّی برای بهینه سازی ابعاد مختلف تاب آوری شبکه، یعنی کیفیت طراحی، قابلیت های پیشگیرانه و قابلیت های واکنشی در مقابل این اختلال هاست.
نتیجه گیری: مدل پیشنهادی ضمن بهینه سازی کمّی هر سه بٌعد اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی شبکه زنجیره تأمین بنزین، قادر است تاب آوری شبکه را نیز در مقابل اختلال تقویت کند. از سوی دیگر، کارایی رویکرد پیشنهادی از طریق به کارگیری آن در مطالعه موردی شبکه زنجیره تأمین بنزین در استان خراسان رضوی نشان داده شده است.
بررسی تطبیقی استانداردهای اعتباربخشی مؤسسه ای در دانشگاه های غیر علوم پزشکی و علوم پزشکی (مطالعه موردی: دانشگاه های کرمان)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
مطالعات رفتاری در مدیریت سال سیزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۲۹
54 - 73
حوزه های تخصصی:
اعتباربخشی و ارزشیابی مراکز آموزش عالی از اهمیت بالایی برخوردار است؛ زیرا نقش بسیار مهمی در تربیت نیروی انسانی در جوامع دارند که باعث توسعه کمی و کیفی کشورها است. پژوهش حاضر با هدف شناسایی استانداردهای اعتباربخشی در دانشگاه های غیرعلوم پزشکی و مقایسه این استانداردها با استانداردهای دانشگاه های علوم پزشکی انجام شد. در این تحقیق ارزشیابی مبتنی بر نظر متخصصان و خبرگان و پرسشنامه اعتباربخشی محقق ساخته است. ابتدا با مطالعات کتابخانه ای پیشینه پژوهش های صورت گرفته در جهان درزمینه اعتباربخشی بررسی شدند. سپس با بهره گیری ازنظر خبرگان پیش نویس حوزه ها و سپس استانداردهای اعتباربخشی و نشانگرها مربوط به هر حوزه اعتباربخشی طراحی شدند. حوزه ها و استانداردها و نشانگرهای نهایی با استفاده از تکنیک دلفی و نظر نهایی صاحب نظران به صورت نهایی درآمدند و درنهایت از روش تحلیل عاملی جهت خلاصه سازی و تعیین سهم هریک از عوامل استفاده شد. حوزه ظرفیت، منابع، امکانات و تجهیزات، در دانشگاه های غیر علوم پزشکی کرمان به عنوان مهم ترین حوزه در تدوین حوزه های اعتباربخشی موسسه ای است. در دانشگاه های علوم پزشکی، حوزه مدیریت در اولویت اول قرار دارد. نتایج این پژوهش می تواند راهنمایی باشد برای مراکز آموزش عالی که بدانند ازنظر توسعه کمی و کیفی در چه سطحی قرار دارند و برای رسیدن به بهترین سطح توسعه چه راهی باید طی شود.
تاثیر معاهده های سرمایه گذاری بر سیاست زدایی اختلافات سرمایه گذاری خارجی (رویکرد قانونی شدن ، دیپلماسی و توسعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت تبلیغات و فروش دوره ۳ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۱)
90 - 101
حوزه های تخصصی:
پایه گذاران نظام معاهدات سرمایه گذاری و همچنین بسیاری از طرفداران فعلی ابراز داشته اند که چگونه معاهدات به کشورهای در حال توسعه این امکان را می دهند تا اختلافات سرمایه گذار - دولت را سیاست زدایی کنند یعنی مناقشات تجاری را از ملاحظات گسترده تر سیاسی و دیپلماتیک با کشورهای توسعه یافته حفظ کنند. در حالی که این استدلال توسط محققان اقتصادی و حقوقی به صورت گسترده تری پذیرفته می شود و صریحا توسط کشورهای صادرکننده سرمایه تبلیغ می شود تحقیق حاضر با هدف بررسی تاثیر قراردادهای سرمایه گذاری بر سیاسیت زدایی اختلافات سرمایه گذاری خارجی با رویکرد قانونی شدن ، دیپلماسی و توسعه در نظر گرفته شد . در این راستا فرضیه ایی با همین مضمون تبیین و 127 مورد اختلاف در یک دوره ده ساله 1388 تا 1398 در اقتصاد ایران مورد مطالعه و تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایچ نشان داد: الف ) در کشورهای در حال توسعه به طور معمول در ازای کمتر سیاسی کردن مناقشات سرمایه گذاری خود، تشویق می شوند تا به داوری معاهدات سرمایه گذاری ترغیب شوند. ب ) در حالی که دولت ها به صورت مکرر در اختلافات دنیای در حال توسعه مداخله می کند، دولت های قدرتمند به ندرت از تهدیدات یا تحریم های صریح در مناقشات سرمایه گذاری استفاده می کند. این امر حاکی از یک تغییر مهم در دیپلماسی سرمایه گذاری از دوره ای است که نظام معاهدات سرمایه گذاری آشکار شده است. ج ) مداخلات دیپلماتیک تهاجمی تر در گذشته اغلب در اختلافات مربوط به سلب مالکیت آشکار شده اما چنین اختلافاتی امروزه بسیار کمتر اتفاق می افتد و اختلافات ظریف تری در مورد شرایط پیمانکاری و تغییرات نظارتی جایگزین می شود.
شناسایی قابلیت های پویای موثر بر عملکرد صادراتی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
صنعت شیرینی و شکلات ایران جزو صنایع پیشرو و موفق در امر صادرات می باشد که سهم قابل توجهی از آمار سالیانه صادرات غیرنفتی کشور را به خود اختصاص داده است. در عرصه تجارت بین المللی، بنگاه های فعال در این صنعت همواره با موضوع مهم و اساسی پویایی محیط مواجه هستند. توانمندی سازگاری با پویایی محیط رقابتی اهمیت به سزایی برای بنگاه های صادرکننده صنعت شیرینی و شکلات دارد. آن ها باید از قابلیت هایی بهره مند باشند که امکان انطباق با پویایی محیط را برایشان فراهم آورد. ازجمله این قابلیت ها، قابلیت های پویا است که توانایی ایجاد، ادغام و شکل دهی مجدد منابع، توانایی ها و ظرفیت های درونی و بیرونی برای سازگاری با تغییرات محیطی را دارد. هدف این پژوهش، شناسایی ابعاد قابلیت های پویا می باشد که بر عملکرد صادراتی بنگاه های صنعت شیرینی و شکلات تاثیر می گذارند. بدین منظور از رویکرد کیفی و روش تحلیل تم استفاده شد. در این راستا با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته با مدیران بنگاه های صادرکننده صنعت شیرینی و شکلات استان تهران قابلیت های اصلی شناسایی شدند. قابلیت های پویای شناسایی شده عبارت اند از هوشمندی رقابتی، توسعه نوآورانه، رویکرد چابک، توسعه سریع محصول، هوشمندی فناوری، انعطاف پذیری استراتژیک، مدیریت دانش و بسط حوزه بازارها. بنگاه های صادرکننده برخوردار از قابلیت های پویای مذکور قادر به حس و درک پویایی محیط رقابتی، کسب و استفاده از فرصت های شناسایی شده و پاسخ گویی به موقع به تهدیدهای محیطی می باشند.
بررسی تاثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه در دسترس بودن اطلاعات در خصوص همتایان، قابلیت مقایسه برای سرمایه-گذاران خارجی را تسهیل می کند و بدین ترتیب درک اطلاعات صورت های مالی در بین شرکت ها، قابلیت مقایسه را برای سرمایه گذاران آسان تر می کند. لذا این مهم منجر به درک بهتری از عملکرد و واکنش قیمت سهام شرکتها می شود. بر همین اساس در این تحقیق به بررسی تاثیر قابلیت مقایسه صورتهای مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام در شرکتهای بورس اوارق بهادار تهران پرداخته می شود. در این پژوهش تعداد 132 شرکت در دوره زمانی 1399-1394 بررسی شده است. جهت آزمون فرضیه ها از مدل رگرسیون پانلی استفاده شده، یافته های پژوهش نشان می دهد که قابلیت مقایسه صورت های مالی بر واکنش تاخیری قیمت سهام تاثیر منفی و معناداری دارد.
بررسی رابطه بین کارایی اجزای سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
در اقتصاد دانش محور کنونی، سرمایه فکری عامل اصلی برتری و بهبود عملکرد شرکت هاست. سرمایه فکری شامل تمام منابعی از سازمان است که ارزش سازمان و همچنین شایستگی سازمان را بالا می برند. پس این نشان می دهد که مدیریت سرمایه فکری به شکلی موثر و کارامد، ارزش و عملکرد مالی سازمان را افزایش خواهد داد. این پژوهش به بررسی رابطه بین اجزای سرمایه فکری و عملکرد مالی شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران پرداخته شده است. برای دستیابی به این هدف با استفاده از مدل پالیک (2000) به اندازه گیری سرمایه فکری پرداخته شد که شامل ابعاد سرمایه انسانی، سرمایه ساختاری و سرمایه فیزیکی می باشد. متغیر وابسته در پژوهش، عملکرد مالی می باشد که با استفاده از شاخص بازده دارایی ها اندازه گیری شده است. ضمن اینکه اثر برخی از ویژگی های شرکت همانند اهرم مالی و اندازه شرکت در مدل های رگرسیونی کنترل شده است. جامعه آماری پژوهش حاضر کلیه شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در دوره زمانی 7 ساله بین سال های 1392 الی 1398 می باشد که براساس روش نمونه گیری حذف سیستماتیک تعداد 128 شرکت و در مجموع 1458 سال- شرکت به عنوان نمونه آماری در نظر گرفته شد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر روش گردآوری داده ها در گروه پژوهش های توصیفی- پس رویدادی قرار دارد که برای بررسی فرضیه ها از مدل های رگرسیونی چندمتغیره با استفاده از نرم افزار Eviews8 بهره گرفته شد. نتایج به دست آمده در این پژوهش نشان می دهد بین کارایی سرمایه انسانی و فیزیکی با عملکرد مالی ارتباط معنی داری وجود دارد. اما ارتباط بین کارایی سرمایه ساختاری و عملکرد مالی شرکت ها مورد تایید قرار نگرفته است.
رابطه معیارهای چندگانه کیفیت سود با نوسانات بازده سهام
حوزه های تخصصی:
معیارهای مختلفی برای کیفیت سود وجود دارد و هر یک از معیارهای کیفیت سود منحصربه فرد است و جنبه خاصی از سود گزارش شده یک شرکت را نشان می دهد؛ بنابراین، هر یک از معیارهای کیفیت سود می تواند به طور متفاوتی بر نوسانات بازده سهام یا ریسک سرمایه گذاری تأثیر بگذارد. هدف این پژوهش بررسی رابطه معیارهای چندگانه کیفیت سود با نوسانات بازده سهام می باشد. پژوهش انجام شده ازنظر نوع هدف، جزء پژوهش های کاربردی است و روش پژوهش ازنظر ماهیت و محتوایی علت و معلولی هست. انجام پژوهش در چارچوب استدلالات قیاسی- استقرایی صورت گرفته و برای تجزیه وتحلیل فرضیه ها از تحلیل پانلی کمک گرفته شده است. برای جمع آوری اطلاعات، از داده های 142 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی 1391-1399 استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد کیفیت اقلام تعهدی و پایداری سود، رابطه منفی و معنی دار و محافظه کاری حسابداری و یکنواختی سود، رابطه مثبت و معنی داری با نوسان بازده سهام دارند؛ اما رابطه پیش بینی پذیری سود با نوسان بازده سهام معنی دار نیست.
بررسی تاثیر تفاوت ارزش دفتری مالیات بر نوآوری شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران
حوزه های تخصصی:
اجتناب از پرداخت مالیات از مهمترین تصمیمات مدیران است که به واسطه جلوگیری از انتقال منابع شرکت به دولت ممکن است آثار مساعد یا نامساعدی بر ارزش شرکت داشته باشد. موضوع مالیات به دلیل نقش خاص، تاثیرات و همچنین قوانین، مقررات و سازوکارهای حاکم بر آن، از دیرباز مورد توجه صاحب نظران اقتصاد، مالیه عمومی، سیاسیون، تشکل ها و حتی عموم مردم قرار داشته است. لذا بر پایه این استدلال، هدف از پژوهش حاضر تاثیر تفاوت ارزش دفتری مالیات بر نوآوری شرکت با استفاده از یک نمونه متشکل از 167 شرکت طی سال های 1393 تا 1399 است. نتایج یافته های فرضیه پژوهش حاکی از آن است که بین تفاوت دفتری مالیات با نوآوری شرکت رابطه معناداری وجود دارد.
ارزیابی و انتخاب تأمین کنندگان توربین ها برای مزارع بادی با استفاده از رویکرد تلفیقی ای اچ پی و تاپسیس با هدف توسعه پایدار صنعت برق(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
امروزه اهمیت انرژی برق در توسعه صنعتی پایدار کشورها و همچنین استفاده از انرژی های پاک (نظیر انرژی باد) برای تولید این انرژی بر کسی پوشیده نیست. در مقاله حاضر که بر اساس مطالعه ای موردی در سازمان انرژی های نو ایران (سانا) انجام گرفت، سعی شد تا با هدف توسعه راهبردهای مدیریت توسعه پایدار و نیز با توجه به دخالت عوامل متعدد مثبت و منفی در انتخاب توربین بادی برای یک مزرعه بادی کشور، از روش های مناسب MADM استفاده شود. در همین راستا پس از احصای عوامل مهم در ارزیابی یک فناوری توربین بادی با توجه به اصول مدیریت توسعه پایدار، از AHP برای وزن دهی به معیارها و زیرمعیارها و از TOPSIS برای انتخاب برترین گزینه استفاده شد. برای به دست آوردن سلسله مراتب AHP، از روش توصیفی- میدانی استفاده شده و داده های مورد نظر در راستای طراحی مدل و سطوح مختلف درخت AHP، گردآوری و بر این اساس فرآیند وزن دهی انجام شد. سطح هدف عبارت است از: انتخاب توربین بادی مناسب برای مزرعه بادی مورد مطالعه. برای دستیابی به معیارها و زیرمعیارها مصاحبه های متعددی انجام شد. همچنین پرسشنامه محقق ساخته ای در این زمینه تهیه و در بین دست اندرکاران صنعت توربین بادی توزیع گردید که در نهایت معیارها و زیرمعیارهای مورد توافق آنها احصاء گردید. بر اساس مطالعات میدانی انجام شده، معیارهای مؤثر در مدیریت توسعه پایدار با انتخاب توربین بادی مناسب برای یک مزرعه بادی در پنج حوزه کلی شامل: «مشخصات و مختصات فنی»، «مشخصات سازنده (تأمین کننده) فناوری»، «زمینه های فرصت ساز»، «مولّد های هزینه» و «ریسک ها و زمینه های خطر ساز» و نیز به تعداد 31 زیرمعیار شناسایی و دسته بندی شد. آلترناتیوهای تصمیم گیری پنج شرکت بین المللی فروشنده توربین بادی برای مزارع بادی هستند. بر اساس نتایج، شرکت بین المللی Sinovel Wind بعنوان برترین گزینه معرفی شد.
A Multimodal Approach of Machine and Deep Learnings to Enhance the Fall of Elderly People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Falls are a serious concern among the elderly due to being a major cause of harm to their physical and mental health. Despite their potential for harm, they can be prevented with proper care and monitoring. As such, the motivation for this research is to implement an algorithmic solution to the problem of falls that leverages the benefits of Machine Learning to detect falls in the elderly. There are various studies on fall detection that works on one dataset: wearable, environmental, or vision. Such an approach is biased against low fall detection and has a high false alarm rate. According to the literature, using two datasets can result in high accuracy and lower false alarms. The purpose of this study is to contribute to the field of Machine Learning and Fall Detection by investigating the optimal ways to apply common machine and deep learning algorithms trained on multimodal fall data. In addition, it has proposed a multimodal approach by training two separate classifiers using both Machine and Deep Learning and combining them into an overall system using sensor fusion in the form of a majority voting approach. Each trained model outputs an array comprising three percentage numbers, the average of the numbers in the same class from both arrays is then computed, and the highest percentage is the classification result. The working system achieved results were 97% accurate, with the highest being achieved by the Convolutional Neural Network algorithm. These results were higher than other state-of-the-art research conducted in the field.
شناسایی و بررسی حوزه ها و روندهای پژوهشی فناوری بلاک چین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت کسب و کار هوشمند سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۳۹
127 - 162
حوزه های تخصصی:
در طی سالهای اخیر پژوهش پیرامون بلاک چین و کاربردهای آن در زمینه های مختلف گسترش یافته و منجر به خلق دانش گسترده، متنوع و پراکنده ای در این حوزه شده است. شناخت زیرحوزه ها، موضوعات جدید و روند تحقیقاتی حوزه بلاک چین می تواند کمک شایانی به پژوهشگران این حوزه نماید. پژوهش حاضر با هدف بررسی و دسته بندی مطالعات حوزه بلاک چین، شناخت زیرحوزه ها و دستیابی به دیدگاه منسجمی از روند تحقیقاتی آن صورت گرفته است. این پژوهش با استفاده از تجزیه و تحلیل های کتابسنجی، به بررسی حوزه تحقیقاتی بلاک چین پرداخته است. داده های این پژوهش از 423 مقاله پایگاه داده اسکوپوس جمع آوری شده و بر روی آنها تحلیل زوج کتاب شناختی و تحلیل هم رخدادی کلمات کلیدی انجام گرفته و بدین ترتیب زیرحوزه ها و روند تحقیقاتی این حوزه شناسایی شده است. بر اساس یافته های این مطالعه، تحقیقات حوزه بلاک چین در 5 خوشه(1. سیستم های کامپیوتری ، 2. علوم مالی، 3. قراردادهای هوشمند، 4. مدیریت داده و احراز هویت و 5. پول الکترونیکی) تقسیم بندی شده و نیز مشخص شده است که در سالهای اخیر موضوعاتی مانند یادگیری ماشین، اعتماد، یادگیری عمیق، ارزیابی ریسک، رایانش مرزی، اتریم و اجماع در تحقیقات این حوزه بیشتر مورد توجه قرار گرفته اند. این پژوهش چارچوبی از مفاهیم و موضوعات اصلی مورد بحث در حوزه تحقیقاتی بلاک چین ارائه می دهد که دیدگاهی جامع برای پژوهشگران این حوزه فراهم می آورد که می تواند آنان را در انتخاب مسیر تحقیقاتیشان یاری رساند.
تبیین و ارزیابی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز براساس دیدگاه AMO در شرکت معادن ذغال سنگ کرمان (رویکرد کیفی و کمی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، تبیین و ارزیابی فعالیت های مدیریت منابع انسانی سبز براساس مدلAMO در شرکت معادن ذغال سنگ کرمان است. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر شیوه گردآوری اطلاعات، جزء پژوهش های ترکیبی (کیفی کمی) است. در بخش کیفی با انجام 14 مصاحبه نیمه ساختاریافته و با بهره مندی از روش تحلیل تم، داده های به دست آمده بررسی و تم ها، طبق مدل AMO در سه دسته توانایی سبز، انگیزش سبز و ارائه فرصت های سبز قرار گرفتند. در بخش کمی، پرسش نامه ای براساس مصاحبه ها متناسب با مدل، طراحی و بعد از سنجش روایی و پایایی پرسش نامه ها توزیع گردید. جامعه آماری به تعداد 600 نفر و حجم نمونه براساس جدول گرجسی و مورگان، 234 نفر تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده های پژوهش در سطح آمار توصیفی با استفاده از نسخه 23 نرم افزار SPSS و روش الگویابی معادلات ساختاری، با استفاده از نسخه 23 نرم افزار AMOS انجام گرفت. نتایج حاصل از مدل معادلات ساختاری تأییدکننده مدل بود. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که از بین سه مؤلفه، «انگیزش سبز» با بیشترین ضریب مسیر و «توانایی سبز» با کمترین ضریب مسیر و از بین هفده زیرمؤلفه، «آموزش و توسعه سبز» با بیشترین ضریب مسیر و «مزایا و خدمات سبز» با کمترین ضریب مسیر، تبیین کننده مدل می باشند بنابراین، برای تغییر نگرش کارکنان در حوزه محیط زیست و فراهم کردن سازمان پایدار، مهم ترین راه کار شرکت معادن ذغال سنگ، آموزش و افزایش دانش زیست محیطی کارکنان است.
عدم قطعیت اقتصادی و مدیریت سود: شواهدی از شرکت های پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
5 - 20
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی این موضوع است که چگونه عدم قطعیت اقتصادی بر یک جنبه مهم تصمیم گیری مدیران یعنی "گزارش و مدیریت سودهای حسابداری" تاثیر می گذارد. داده های مورد بررسی شامل شاخص های مدیریت سود و عدم قطعیت اقتصادی برای 163 شرکت پذیرفته شده در بورس اوراق بهادار تهران در بازه زمانی سال های 1389 لغایت 1395 (مجموعا 1.141 شرکت – سال)، است که در قالب داده های پانلی متوازن و با استفاده از برآورد رابطه رگرسیون خطی چند متغیره مورد تحلیل قرار گرفته است. متغیر عدم قطعیت اقتصادی با استفاده از انحراف معیار سود هر سهم و مدیریت سود با استفاده از مدل جونز تعدیل شده محاسبه شده است. نتایج تخمین مدل نشان دهنده آن است که عدم قطعیت اقتصادی، رابطه مثبت و معناداری با مدیریت سود دارد. به عبارت دیگر در زمان افزایش انحراف معیار سود هر سهم، مدیران شرکتها برای کنترل نوسان نامطلوب سود، بیشتر از ابزار مدیریت سود ، و در زمان کاهش انحراف معیار سود هر سهم، کمتر از ابزار مدیریت سود استفاده می کنند.
تدوین الگوی کاهش نرخ شکنی در حسابرسی نخستین با استفاده از روش نظریه پردازی زمینه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات حسابداری و حسابرسی تابستان ۱۴۰۱ شماره ۵۴
21 - 38
حوزه های تخصصی:
هدف: از مناقشات اصلی حرفه حسابرسی، نرخ شکنی برخی موسسات حسابرسی است. نرخ شکنی منجر به کاهش کیفیت حسابرسی و خدشه دار شدن اعتبار حرفه می گردد. بنابراین، هدف این پژوهش تدوین الگوی کاهش نرخ شکنی در حسابرسی نخستین است. روش: این مطالعه با بهره گیری از رهیافت کیفی و با استفاده از روش نظریه پردازی زمینه ای انجام شد. داده ها با استفاده از 39 مصاحبه با حسابداران رسمی، در سال های 1398 و 1399، به کمک روش کدگذاری باز، محوری و گزینشی و با نرم افزار MAXQDA10 تجزیه و تحلیل و شرایط علّی، شرایط مداخله گر، بستر، پیامدها و راهبردهای الگو برای کاهش نرخ شکنی ارائه شد. یافته ها: طبق نتایج، مهم ترین عوامل نرخ شکنی در بازار خدمات حسابرسی عبارتند از: رقابت ناسالم بین موسسات حسابرسی، افزایش تعداد موسسات حسابرسی کوچک، بزرگ بودن ساختار اقتصاد دولتی، تبدیل نشدن حسابرسی در ایران به یک نیاز واقعی، تعیین حق الزحمه حسابرسی برپایه نرخ های دستوری، ضعف در اجرای قوانین مصوب. نتیجه گیری: با تقویت کارگروه کنترل کیفیت جامعه حسابداران رسمی و انجام نظارت های دوره ای، توسعه و گسترش بازار حسابرسی، ادغام موسسات حسابرسی کوچک، اجرای آیین نامه راهکارهای افزایش ضمانت اجرایی و تقویت حسابرسی، تاکید بر تخصص گرایی، تدوین مقررات سختگیرانه، تعیین حداقل نرخ و رقابت موسسات برای بالاتر از آن، حذف انحصار حسابرسی دولتی و نهادی، تعریف رقابت در سطوح کیفیت خدمات به جای سطوح قیمت می توان میزان و تأثیر نرخ شکنی در بازار خدمات حسابرسی را کاهش داد.
الگوی استراتژیک دوسوتوانی مزیت رقابتی و مشروعیت اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
19 - 38
حوزه های تخصصی:
در نظریه نهادی سازمان ها هم به دنبال مزیت رقابتی (با تأکید بر رقابت بر سر منابع کمیاب و اهمیت دادن به محیط وظیفه ای) و هم مشروعیت اجتماعی (با تأکید بر دستیابی به مشروعیت از منظر ذی نفعان اجتماعی با نفوذ و اهمیت دادن به محیط نهادی) بوده و برای دستیابی همزمان به این دو هدف به رویه ها و فرایندهای مقتضی نیاز دارند. اما سیر مطالعات انجام شده در این بخش از سال 1977 نشانه عدم پاسخگویی به این نیاز درقالب ارائه مدلی تجربی از فعالیت های لازم برای تحقق این هم زمانی در سازمان ها است. این شکاف نظری به ویژه در بستر کشورهای درحال توسعه نظیر ایران از اهمیت بیشتری برخوردار است. لذا فهم چگونگی برخورداری همزمان سازمان ها از مزیت رقابتی و مشروعیت به عنوان مساله اصلی پژوهش حاضر در نظر گرفته شد. در این پژوهش، گروه صنعتی گلرنگ به عنوان یک مطالعه موردی خاص در نظر گرفته شده و در چارچوب تحقیق کیفی - اکتشافی وضعیت آن مورد بررسی قرار گرفت. بدین منظور داده ها از طریق مصاحبه اکتشافی و نیمه ساختاریافته گردآوری و با استفاده از روش های تحلیل تم و کدگذاری تحلیل شدند. بررسی ها نشان داد مدیریت همزمان اقدامات رقابتی و مشروعیت آفرین از یک الگوی استراتژیک دوسوتوانی در 3 مرحله پی در پی تشکیل می شود: مرحله اول ایجاد نهاد و بستر رقابت جدید، مرحله دوم ایمن سازی محیط از تلاطم های نهادی و مرحله سوم اطمینان از جاری شدن برنامه ها و تضمین نتایج مطلوب. الگوی استراتژیک دوسوتوانی پیشنهاد شده در واقع معرف محدوده ای برای سازمان است که در این محدوده، سازمان می تواند مشروعیت خود را حفظ و در عین حال به تمایز توان رقابتی در قیاس با دیگران نیز دست یابد. بنابراین، سازمان اگر خارج از این محدوده اقدام به انتخاب استراتژی نماید، خود را در خطر از دست رفتن مشروعیت و یا تهدید اقدامات رقابتی برنامه ریزی شده قرار خواهد داد.
الگوی ناحیه نوآوری دانشگاهی به منظور تحقق سیاست های دانشگاه کارآفرین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات مدیریت راهبردی سال ۱۳ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۹
213 - 230
حوزه های تخصصی:
اقتصاد مبتنی بر نوآوری تغییرات اساسی و فرصت های متنوعی را برای شهرها وکسب و کارها به همراه داشته است، به گونه ای که امروزه شهرها برای جذب نسل جدید فناوری مورد نیاز شرکت ها و صنایع شان به مدل نوآوری مبتنی بر نزدیکی و مجاورت روی آورده اند، جایی که استعدادهای موردنیاز آن نیز سبک زندگی و فعالیت در محیط های شهری را ترجیح می دهند و دانشگاه های کارآفرین، نوآور و دارای مسئولیت اجتماعی یکی از ابزارهای کلیدی جهت تحقق این اهداف خواهندبود. هدف پژوهش حاضر، ارائه الگوی ناحیه نوآوری دانشگاه تهران به منظور تحقق سیاست های دانشگاه کارآفرین است. این پژوهش با رویکرد کیفی و با روش تحلیل محتوا انجام شده و ابزار گردآوری داده ها بررسی متون و مصاحبه با خبرگان بوده است. به همین منظور پس از بررسی مطالعات پیشین، 10 نمونه مطرح جهانی در زمینه ایجاد ناحیه نوآوری بررسی شده سپس مصاحبه هایی با خبرگان حوزه نوآوری در کشور صورت گرفت. با کدگذاری داده های حاصل از بررسی متون و مصاحبه ها، الگوی ناحیه نوآوری برای دانشگاه تهران شامل 10 عنصر حاکمیتی، سیاست گذاری، مدیریتی و نظارتی در ناحیه نوآوری، کارکردهای ناحیه نوآوری، ویژگی های ناحیه نوآوری، موانع راه اندازی و توسعه ناحیه نوآوری، خوشه های ناحیه نوآوری، بازیگران ناحیه نوآوری، ارتباطات ناحیه نوآوری، تامین مالی ناحیه نوآوری تجاری سازی ایده ها و تمایزهای ناحیه نوآوری دانشگاه تهران ارائه و در نهایت بر مبنای یافته ها، پیشنهادهایی به منظور ایجاد و توسعه ناحیه نوآوری دانشگاه تهران بیان شد.