فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۲۰۱ تا ۵٬۲۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله سنجش اعتماد سیاسی و شناسایی مهم ترین متغیرهای دخیل در آن در استان کردستان ایران است. فرضیه ایناست که: اعتماد سیاسی در این استان در مجموع پایین تر از حد متوسط و از متغیرهای متعدد محلی، ملی، منطقه ای و بین المللی متأثر است. در این مقاله از روش پیمایش استفاده شده و نمونه شامل 490 نفر از افراد 15 تا 64 ساله مردم استان است. یافته های مقاله نشان می دهد که اولا میانگین اعتماد سیاسی در استان بالاتر از حد متوسط است. ثانیاً متغیرهای «سیاست ها و عملکرد دولت» با 76/0، متغیرهای «مشارکت های سیاسی و اجتماعی» با 59/0 «پایگاه اقتصادی اجتماعی» با 36/0، «عوامل منطقه ای و بین المللی» با 28/0-، «رسانه ها و وسایل ارتباط جمعی» با 21/0، مذهب با 18/0، «اعتماد بین قومی» با 11/0 و «هویت قومی» با 10/0، به ترتیب بیشترین اثر را بر میزان اعتماد سیاسی مردم استان داشته اند. براساس یافته های مقاله، لازم است دولت و نهادهای مرکزی و محلی هر چه بیشتر سیاست ها و عملکردهای معطوف به امنیت، فرصت های اشتغال، رفاه و فرصت های مشارکت را در این استان تقویت کنند.
مهاجران ایرانی در کویت و تاثیر آنها بر روابط دو کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهاجرت پدیده مهم قرن گذشته و امروز در خاورمیانه است. این پدیده متاثر از عوامل اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بوده و تاثیرات مهمی بر کشورها برجا می گذارد. سؤال این مقاله، چرایی مهاجرت ایرانیان به کویت، جایگاه آنها و تاثیر سیاسی، اقتصادی و اجتماعی آنها بر روابط دو کشور است؟ فرضیه اصلی آن است که علت مهاجرت ایرانیان را از دهه1340 می توان بر اساس نظریه جذب و دفع و مدل هزینه- فایده توضیح داد. عواملی در سطح ملی (انقلاب اسلامی، پیوندهای شیعی و ..)، منطقه ای (نفت، جنگ خلیج فارس، جنگ تحمیلی، روابط ایران و عربستان و ...) و بین المللی (اشغال کویت و جنگ دوم خلیج فارس، حضور ایالات متحده و روابط ایران با آن کشور و...) توضیح دهنده روند حاکم بر کاهش یا افزایش مهاجرت ایرانیان به کویت است. یافته های تحقیق نشان می دهد آنها از جایگاه اجتماعی و اقتصادی مهمی برخوردارند اما دولت های دو کشور نتوانسته اند از این پتانسیل در توسعه روابط اقتصادی و سیاسی دو کشور بهره ببرند. علت آن در سیاست های دولت کویت نسبت به مهاجران به ویژه مهاجران ایرانی، شیعه بودن بیشتر مهاجران و نگاه اقتصادی آنها برای کسب درآمد است. روش تحقیق توصیفی- تحلیلی مبتنی بر ارائه آمار و اطلاعات است.
نسبت میان پست مدرنیسم و امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پست مدرنیسم به مثابه جریانی که از دل تحولات دنیای مدرن و با بهره گیری از گفتمان انتقادی مدرنیته سر برآورده است، تاثیرات بسیاری در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه سیاسی داشته است. در این مقاله با طرح این پرسش که چه نسبتی میان پست مدرنیسم و امر سیاسی وجود دارد؟ به صورت بندی این فرضیه پرداخته شده است که پست مدرنیسم به هنگام تطبیق در عالم سیاست، متاثر از نگرش های نسبی گرایانه در حوزه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و حوزه اخلاق، رویکردی بدبینانه و مبتنی بر شکاکیت نسبت به حوزه قدرت و حکومت را ارائه می دهد که امکان هر گونه قضاوت سیاسی و عمل یا کنش سیاسی را به تعلیق می کشاند. جهت آزمون این فرضیه با بهره گیری از یک چارچوب مفهومی منسجم، ابتدا به تبارشناسی این جریان بر اساس سیر تحولات و تطورات مدرنیته پرداخته شده و سپس با واکاوی وجوه مختلف اندیشه پست مدرن در ساحت های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، حوزه اخلاق و سیاست، پیامدهای این رویکرد بر امر سیاسی و حوزه های مرتبط با قدرت و سیاست، تحلیل شده است.
منافع روسیه و بحران های منطقه قفقاز جنوبی
حوزه های تخصصی:
منطقه قفقاز جنوبی دستخوش یک سری بحرانها و منازعاتی است که برای سالیان متمادی تداوم یافته و حدأقل در آینده نزدیک نیز نمی توان برای حل و فصل آنها امیدوار بود. به نظر می رسد نقش و حضور روسیه در این بحرانها تعیین کننده است. لذا واکاوی منافع روسیه در بحرانهای مذکور می تواند در شناخت ریشه ها و ابعاد این بحرانها و ترسیم چشم انداز حل و فصل آنها کمک کننده باشد. بر این اساس، در این مطالعه با بررسی مناقشات موجود در قفقاز جنوبی و روابط کشورهای این منطقه با روسیه، تلاش شده است در چارچوب مفروضات مکتب نئورئالیسم به این سوال پاسخ داده شود که روسیه در این مناقشات چه نقشی دارد و چه اهداف و منافعی را دنبال می کند. یافته های پژوهش در راستای بررسی و پاسخگویی به این سوال نشان می دهد که روسیه بر اساس رویکرد سیاسی و امنیتی خود منطقه خارج نزدیک بویژه قفقاز جنوبی را حوزه نفوذ طبیعی خود تعریف کرده است. از این منظر هرگونه مداخله خارجی و شکل گیری زمینه های نفوذ کشورهای غربی در آن منطقه را برنمی تابد و لذا از طریق مداخله در مناقشات موجود و کمک به تداوم آنها زمینه های وابستگی کشورهای منطقه به روسیه و جلوگیری از نفوذ قدرت های دیگر را دنبال می کند. در این مطالعه، چارچوب نظری پژوهش نئورئالیسم در روابط بین الملل، روش پژوهش توصیفی تحلیلی و شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای است.
رویکرد امنیت انرژی اتحادیه اروپایی نسبت به مسئله نارکوتروریسم در آسیای مرکزی
حوزه های تخصصی:
ذخایر انرژی آسیای مرکزی توجه بازیگران مهم بین المللی را به سمت خود جلب کرده است. با این حال، ایجاد امنیت مسیرهای انتقال انرژی و تامین آن به منظور بهبود کارایی شریان صنعت و اقتصاد نیز از جمله مهم ترین دغدغه های این بازیگران محسوب می شود. نارکوتروریسم یا به عبارت دیگر تهدیدهای ناشی از فعالیت قاچاقچیان موادمخدر در آسیای مرکزی موجب شده تا امنیت این منطقه با مشکلات جدی مواجه شود. این پژوهش به روش توصیفی-تحلیلی با هدف بررسی تأثیرات نارکوتروریسم بر امنیت انرژی اتحادیه اروپایی انجام شده و اطلاعات لازم را از منابع کتابخانه ای جمع آوری کرده است. سوال اصلی مقاله آن است که، نارکوتروریسم چگونه امنیت انرژی اتحادیه اروپایی را با مشکل جدی روبرو می کند؟ و مهم ترین راهبرد اتحادیه اروپایی در قالب تأمین امنیت انرژی در آسیای مرکزی چیست؟ فرضیه مقاله آن است که گروه های افراطی در آسیای مرکزی به منظور تقویت نیروها و خرید تسلیحات، از قاچاق موادمخدر به عنوان یک منبع درآمد مستمر استفاده کرده و امنیت این منطقه را با مشکلات جدی مواجه کرده اند. در سوی مقابل واکنش اتحادیه اروپایی در مقابل این تهدیدها به منظور تأمین امنیت مسیر انتقال انرژی آسیای مرکزی به اروپا از طریق طرح هایی همچون همکاری با شورای اروپایی، ناتو، سازمان همکاری های اروپا از کارایی لازم برخوردار نبوده است.
دولت شکننده عراق و دخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای (2018-2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری عربی که از اواخر سال 2010 پهنه وسیعی از خاورمیانه عربی را در برگرفت، سبب ایجاد تغییرات گسترده ای در حوزه سیاست داخلی و خارجی کشورهای واقع در این منطقه و سایر بازیگران درگیر در این مجموعه امنیتی شده است. این تحولات به جای گسترش دموکراسی در خاورمیانه، زمینه فرسایش بیشتر دولت و گسترش مداخلات خارجی را در کشورهای دستخوش بحران به وجود آورد که البته این وضعیت خود متأثر از ضعف دولت ملت سازی و بحران های عدیده سیاسی- اجتماعی در این منطقه بوده است. در پژوهش حاضر تلاش شده تا دولت شکننده در عراق و تأثیر آن بر مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشور پس از بیداری عربی مورد واکاوی قرار گیرد. دراین ارتباط، این پرسش اصلی مطرح می شود که دولت شکننده در عراق پس از بیداری عربی چه تأثیری بر گسترش مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در این کشور داشته است؟ برای پاسخ به پرسش فوق از الگوی دولت شکننده با روش تبیین علی استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که شکنندگی دولت در عراق که در مقطع زمانی پس از بیداری عربی تشدید شده باعث گسترش مداخله قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای در عراق شده است که با حمایت از جریانات همسو، با هدف کسب جایگاه هژمونی منطقه ای، ایجاد بازدارندگی و گسترش حوزه نفوذ ژئوپلیتیک را دنبال می کنند. این سیاست ها بر فرسایش بیشتر دولت در عراق تأثیر گذارده است.
پروبلماتیک ایران: نظریه سیاستِ هویت در جریان های فکری معاصر ایران با تمرکز بر آرای جواد طباطبایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
107 - 130
حوزه های تخصصی:
این مقاله در تلاش است تا نشان دهد که چگونه دیدگاه سیاست آلمانی در مجادلات روشنفکری معاصر ایران، به ویژه منظومه فکری جواد طباطبایی چشم اندازی را برای تبیین پروبلماتیک ایران یا به عبارتی، بحران هویت ایرانی با استفاده از ابزارهای نظری و مفهومی پدید می آورد. بر این اساس، مقاله در پی پاسخ به این سؤال است که چگونه دانش سیاست آلمانی در الگوی نظری طباطبایی برای اندیشیدن به آنچه او "پروبلماتیک ایران" می نامد مورد استفاده قرار گرفته است؟ نوشتار حاضر بر این مدعاست که دانش سیاست آلمانی از هگل تا اشمیت اندیشه ای مبتنی بر حل بحران هویت بر پایه ساخت دولت ملی و در عین حال ارائه راهکاری برای برون رفت از بحران ها بوده است. بر اساس چنین نگرشی، جواد طباطبایی با تعمیم تجربه آلمان قرن نوزدهم و بیستم به شرایط کنونی ایران، بحران هویت ایرانی را ناشی از نقصان در فهم از ایران و ناکارآمدی ایدئولوژی های روشنفکری در این زمینه تلقی کرده و حل این بحران را در گرو ظهور دولتِ ملیِ پایدار می داند. در فلسفه سیاست طباطبایی، پروبلماتیک ایران با تأسی از اندیشه آلمانی در قالب دو گزاره اصلی ایرانشهری و ضرورت تأسیس دانشگاه ملی تبیین شده است. بر این اساس، ابتدا به اختصار در این باب سخن خواهیم گفت که اندیشه آلمانی چگونه فربه شده و آن گاه در ادامه به ماهیت چنین تأثیرپذیری اشاره می شود . از منظر روش شناختی، نوشتار حاضر در چارچوب هرمنوتیک اسکینر و با رویکردی انتقادی و هنجاری تدوین شده است.
تأثیر قدرت سیاسی بر سیر تحول سیاست نامه نویسی ایرانی: از قرن پنجم تا فروپاشی صفویه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
163 - 184
حوزه های تخصصی:
سیاست نامه نویسی، مهم ترین هنر نگارش و اندیشه ورزی سیاسی در سراسر تاریخ تمدن ایرانی بوده است. این هنر، زمینه را برای نگارش متونی مهم در دوره های مختلف حکمرانی حاکمان مختلف فراهم نموده که هدف آن ها ایجاد و استقرار و دوام حکومت در چارچوب مبانی معرفتی خاص نویسنده سیاست نامه در بستر تاریخی خاص خود و نیز مبتنی بر چگونگی ادراک سیاست نامه نویس از اوضاع زمانه اش بوده است. اما، مهم ترین بحث در خصوص نگارش سیاست نامه ها، تاثیرپذیری این آثار و متون از قدرت سیاسی است. این تاثیرپذیری به انحا و اشکال مختلف، نقش و کارکرد خود را بر روندهای تحول در سیاست نامه نویسی ایرانی در دوران اسلامی برجای گذاشته است. با توجه به این وضعیت، در مقاله حاضر تلاش شده است تا به این سوال پاسخ داده شود که قدرت سیاسی چه تأثیر بر سیر تحول سیاست نامه نویسی ایرانی از قرن پنجم به این سو، تا پایان حکمرانی امپراتوری صفویه داشته است؟ یافته های حاصل از نوشتار حاضر نیز نشان می دهد که قدرت سیاسی نه تنها بسترساز نگارش سیاست نامه نویسی شده، که خارج از دایره ی قدرت سیاسی دوران مورد مطالعه، اصولاً نمی توان سراغی از سیاست نامه نویسی گرفت. لذا، سیاست نامه نویسی در چارچوب دایره قدرت سیاسی حاکم در این دوران قرار دارد.
The Role of Obama and Trump's Foreign Policy on International System Structure
حوزه های تخصصی:
A Study of Factors that Influenced Voters’ Behaviour: A Case of Billiri Local Government (2019 General Elections)
حوزه های تخصصی:
Human Rights in US Foreign Policy
حوزه های تخصصی:
تحلیل انتقاد مبانی عدالت سیاسی«رالز» در نسبت با وضعیت آغازین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جان رالز در کتاب «لیبرالیسم سیاسی»، برداشتی سیاسی از عدالت ارائه می کند و معتقد است که این برداشت با مختصاتی که برایش تعریف می کند، پایایی لازم برای نظریه عدالت به مثابه انصاف را فراهم می کند. برداشت سیاسی رالز از عدالت که گاهی از آن به عنوان «عدالت سیاسی» یاد می کند، شرایط موجود در وضعیت آغازینِ کتاب «نظریه ای درباره عدالت» را دگرگون می کند، تا پایایی عدالت به مثابه انصاف را تضمین کند، ولی این امر خود مولد برخی تناقض هاست. این مقاله با تحلیلی از عدالت سیاسی رالز، سعی دارد نسبت آن را با وضعیت آغازین بررسی کند. نتیجه بررسی نشان می دهد که عدالت سیاسی رالز از مبانی ای برخوردار است که وضعیت آغازین را با تناقضاتی مواجه می کند، به طوری که حتی حذف وضعیت آغازین در لیبرالیسم سیاسی، مشکل خاصی را ایجاد نمی کند.
جریان شناسی بی ثباتی های سیاسی در عراق بر اساس نظریه ی دیوید ایستون؛ از پساصدام تا پسا داعش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشور عراق را باید یکی از کانون های مهم بحران، ناآرامی های سیاسی و تشتت های ایدئولوژیکی در عصر کنونی قلمداد کرد. از دوران زعامت حزب بعث و توتالیتاریانیسم صدام حسین تا اشغال این کشور از سوی آمریکا در سال 2003 میلادی و در نهایت چالش های امنیتی-سیاسی داعش در این کشور، هیچ گاه عراق در عرصه ی تکامل و توسعه ی نظام سیاسی روندی موفقیت آمیز را طی نکرده است. پس از اضمحلال نسبی داعش در عراق، مسئله ای که به نظر بسیار مهم می رسد، مباحث بازسازی، تکوین، یکپارچگی و توسعه ی سیاسی در این کشور است. در این مقاله، نویسندگان با بهره گیری از نظریه ی بی ثباتی سیاسی دیوید ایستون و نیز روش جامعه شناسی تاریخی (روش تحقیق) درصدد پاسخ بدین سؤال اند که بی ثباتی سیاسی فراگیر جامعه ی عراق در بازه ی زمانی سال های 2003 (سقوط صدام حسین) تا 2018 (زوال نسبی داعش در عراق) را چگونه می توان تحلیل کرد؟ یافته های مقاله حاکی از این مسئله است که نظام سیاسی عراق را می توان در خلال این مدت، به یک چرخه ی سیاسی تشبیه کرد. این چرخه به ترتیب شامل تغییرات در مقامات سیاسی، وقوع تغییرات گسترده در قواعد رژیم و در نهایت تغییر در جامعه ی سیاسی است؛ بنابراین، تغییرات وسیع و گسترده در این چرخه، زمینه های بی ثباتی سیاسی را در عراق به وجود آورد.
تحول مفهوم سیاست در ایران معاصر؛ از مشروطه تا انقلاب اسلامی
حوزه های تخصصی:
سیاست به مفهوم قدرت است. کسب، حفظ و توزیع قدرت از جمله مولفه هایی است که همراه با مفهوم سیاست به کار می روند. اما مفهوم سیاست در ایران معاصر با تحولاتی روبه رو شد که سوال هایی را نیز با خود به همراه داشت که عبارتند از: مفهوم سیاست در ایران با چه تحولاتی پس از انقلاب مشروطه تا به حال روبه رو شده است؟ سیاست در دوره مشروطه چه مفهومی دارد؟ سیاست در دوره پهلوی به چه مفهومی بوده است؟ سیاست در نظام جمهوری اسلامی ایران چه مفهومی دارد؟ تلقی مسلط از مفهوم سیاست در دوره قبل از انقلاب اسلامی (مشروطه و پهلوی)، تلقی غربگرایانه از سیاست بوده است، در حالی که در دوره بعد از انقلاب اسلامی (جمهوری اسلامی ایران) در واکنش به دیدگاه غربگرایی افراطی دوره قبلی، دیدگاه تلقی اسلامی و اخلاقی از سیاست مسلط می شود. سیاست در دوره مشروطه از نظر اصلاح طلبان سکولار؛ تأسیس قانون اساسی و پارلمان به مانند اروپا بود، حال آن که در میان علمای اسلام، سیاست در جهت مقابله با استبداد و جلوگیری از دخالت بیگانگان است ولی سیاست در دوران پهلوی در جهت سکولاریزه کردن جامعه و در راستای غربی شدن ایران بوده است. در نهایت نیز سیاست در جمهوری اسلامی ایران در جهت اسلام و مردم سالاری دینی است. روش تحقیق، توصیفی و تحلیلی است و جمع آوری اطلاعات اسنادی و کتابخانه ای می باشد.
رویکردی نظری به مسأله تخصیص مشترکات جهانی
حوزه های تخصصی:
منابعی که به عنوان بخشی از مشترکات جهانی محسوب می شوند در طول زمان به طور قابل ملاحظه ای متنوع بوده اند. کشورها در زمان های مختلف برای تخصیص حقوق انحصاری مالکیت و کنترل بر بخش های مشترکات جهانی در تقلا و کشمکش بوده اند. نمونه های کلیدی آن شامل حقوق مربوط به قاره جنوبگان، حقوق مربوط به ماهیگیری و مواد معدنی اقیانوس ها و حقوق مربوط به اشیاء در فضای بیرونی می شود. در هر یک از این نمونه ها، فرایند تخصیص بر اساس شالوده های هنجاری متفاوت به نتایج متفاوتی منجر شده است. منابعی نظیر جو و آب و هوای جهانی، مرز ندارند و در هیچ یک از کشورها قرار ندارند و امکان تخصیص آنها به عنوان حقوق مالی، برای هیچ کشوری وجود ندارد. تمرکز این پژوهش عمدتاً بر روی این نوع از مشترکات جهانی می باشد، زیرا هر گونه اثرگذاری سوء بر روی این دسته از مشترکات گریبان گیر تمام بشریت خواهد شد. هدف این مقاله بررسی و شالوده شناسی استدلالات هنجاری مختلف پیرامون تخصیص این دسته از مشترکات جهانی می باشد.
چیستی دولت در اندیشه سیاسی شوپنهاور(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دولت پژوهی سال پنجم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۲۰
221 - 250
حوزه های تخصصی:
نظرورزی در خصوص مفهوم دولت، پیشینه عمیقی در تاریخ اندیشه سیاسی مغرب زمین دارد. هرچند در این زمینه در یونان باستان مطالعات مختصر و حاشیه ای صورت گرفت اما پس از رنسانس شاهد توجه بیشتر به مفهوم دولت و مختصات آن هستیم. آلمان قرن هجدهم یکی از مهم ترین عرصه های اندیشه ورزی پیرامون این مفهوم است. شوپنهاور به عنوان یکی از متفکرین آن و معاصر هگل، در خلال مباحث خود به مسأله دولت نیز توجه نموده است. مساله این پژوهش، چیستی دولت در اندیشه سیاسی شوپنهاور است. فرضیه این نوشتار آن است که نظریه دولت شوپنهاور در مقام مخالف سرسخت اندیشه هگل، از یک سو در رد دولت کل گرا و آرمانی هگلی و از سوی دیگر مبتنی بر حاکمیت مفهوم شر و نحوه نگرش به متافیزیک در دستگاه فلسفی اش، سرشتی حداقلی و وجهی محافظ به خود می گیرد.
تأملی در رساله حقوق اساسی محمدعلی فروغی از منظر بحث درباره کاربردی کردن علم سیاست در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال چهاردهم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۵۵)
159 - 198
حوزه های تخصصی:
ضرورت تاسیس مدرسه ی علوم سیاسی به مانند دیگر مدارس جدید در ایران، به مثابه ی ضرورتی متجددانه مطرح شد و این ضرورت متجددانه بود که همواره به ضرورت «کاربردی»بودن علم سیاست دانشگاهی موضوعیت داده است. نگاهی به فهرست نخستین برنامه های درسی مدرسه ی علوم سیاسی و بررسی آثار نخستین متجددان ایرانی، آشکار می سازد که شکست علم سیاست در بدل شدن به رشته ای «کاربردی»، در واقع با شکست پروژه ی تجدد در ایران که خصلتی از بنیاد سیاسی داشت در پیوند است. توضیح این شکست در واقع راه را برای فهم آن شکست نیز خواهد گشود. ما در این مقاله تلاش خواهیم کرد تا پس از نگاهی اجمالی به شرایط کلی تاسیس «مدرسه ی علوم سیاسی»، با تامل در رویکرد نخستین آموزگاران مدرسه ی علوم سیاسی، به ویژه رساله ی مهم محمد علی فروغی به عنوان یکی از مهمترین منابع درسی در آن مدرسه، از این موضع دفاع کنیم که منادیان تجدد سیاسی در ایران که در عین حال کم بیش از مدرسان مدرسه ی علوم سیاسی نیز بودند، علی رغم همه ی احتیاط هایی که در بیان منویات خویش به خرج می دادند، اما نهایتاً از بیان تلویحی آن اصولی امتناع نکردند که اساساً ریشه در یک تلقی لیبرال-دموکراتیک داشت. اگر نسبت میان الهیات لیبرال-دموکراتیک، علم سیاست جدید و سرشت «کاربردی» آن را مدّ نظر قرار دهیم، آن گاه نقش امثال محمد علی فروغی در خصوص علم سیاست جدید در ایران را می توان فراتر از دایره ی تنگ تالیف و تدریس برای مدرسه ی علوم سیاسی، به مثابه ی اقدامی استراتژیک در راستای استقرار ارزش های لیبرال دموکراتیک مورد ملاحظه قرار داد.
رقابت چین و آمریکا در دریای جنوبی چین
حوزه های تخصصی:
اقدامات چین در سال های اخیر در دریای جنوبی چین و به ویژه رویکرد چین از جمله ساخت و ساز جزیره و ادعاهای مالکیتی وحاکمیت انحصاری منابع باعث ایجاد اختلافاتی در این منطقه شده است. در ابتدا شاید به نظر برسد که دعوا بر سر چند صخره و جزیره می باشد ولی واقعیت به گونه دیگری می باشد. آمریکا که یک کشور فرا منطقه ای می باشد، سهمی در این اختلافات ندارد ولی بنا بر دلایلی چون مقابله با خیزش چین و حمایت از متحدان خود در این منطقه حضور فعال دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد ضمن تبیین اهدافی چون اهمیت دریای جنوبی چین، شناخت منافع و دغدغه های آمریکا و چین در این دریا به این پرسش بنیادین پاسخ دهد که علت اصلی رقابت چین و آمریکا در دریای جنوبی چین چه می باشد؟ فرضیه ای که در پاسخ به پرسش اصلی، مورد سنجش و آزمون قرار می گیرد آن است که تلاش های چین برای کنترل و حاکمیت انحصاری منابع در منطقه که باعث افزایش قدرت این کشور می شود، منجر به مخالفت شدید کشورهای متحد آمریکا و به ضرورت، حضور وسیع تر امریکا برای باز توازن چین می شود. روش پژوهش حاضر روش توصیفی_تحلیلی می باشد و روش جمع آوری اطلاعات روش کتابخانه ای با توجه به شواهد و اسناد و مدارک می باشد.
چالش های فرهنگی جریان های تکفیری علیه گفتمان انقلاب اسلامی و راهکارهای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جریان های تکفیری یکی از معضلات اصلی جهان اسلام محسوب شده و باعث ایجاد نا امنی، خشونت، نسل کشی و برادر کشی و... شده است. این جریان ها با برخورداری از ویژگی هایی نظیر ظاهرگرایی، عقل ستیزی، وحدت گریزی، خشونت گرایی و بی توجهی به استکبار، چالش های زیادی علیه گفتمان انقلاب اسلامی به وجود آورده اند. نوشته حاضر در راستای پاسخگویی به این پرسش است که چالش های فرهنگی جریان های تکفیری علیه گفتمان انقلاب اسلامی و راهکارهای مقابله با آن چیست؟ چالش های فرهنگی شامل مواردی همچون: شبهه افکنی در اعتقادات، از میان بردن بسترهای گفتگو، تخریب آثار تمدن اسلامی، تضعیف جایگاه فکری و ایدئولوژیکی انقلاب اسلامی و... می شود. جهت مقابله با این چالش ها، راهکارهایی ازجمله تبیین صحیح گفتمان انقلاب اسلامی، آگاهی بخشی نسبت به جریان های تکفیری، دیپلماسی فرهنگی، تقریب مذاهب اسلامی و تلاش برای تشکیل نهضت علمی ارائه می گردد. در راستای پاسخ گویی به سؤال مقاله، «نظریه بحران» توماس اسپریگنز مورد استفاده قرار گرفته است.
«صدور انقلاب» و اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت «صدور انقلاب» در سیاست خارجی جمهوری اسلامی این سؤال را فرارو نهاده است که نسبت این اصل با اصل عدم مداخله در حقوق بین الملل چیست و آیا تقابل نظری آن دو، کنشگری در عرصه بین الملل را دچار چالش نمی سازد؟ تفاسیر متعدد از اصل صدور انقلاب و ابهامات موجود در اصل عدم مداخله راه را بر قضاوتی کلی مبنی بر سازگاری یا ناهمخوانی این دو اصل دشوار ساخته است، با این حال اساس آن دو در تنافی ذاتی بایکدیگر قرار ندارد. این نوشتار با روش تحلیلی تبیینی اَشکال صدور انقلاب را در قالب پنج قرائت الگوئی توسعه ای، سیاسی استراتژیک، فرهنگی تبلیغی، نظامی تسلیحاتی و جهادی، سازماندهی نموده است. سه قرائت نخست را از اساس غیرمتعارض با اصل عدم مداخله دانسته و قرائت نظامی تسیلحاتی را در چارچوب تحول در مفهوم حاکمیت و گسترش حقوق مداخله بشردوستانه توجیه می نماید. در نهایت بر این باور است که قرائت متخذ از امام خمینی، رویکرد الگوسازی معنوی فرهنگی است که واجد مقبولیت عام حقوقی است.