محمدکریم محمدی

محمدکریم محمدی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۴ مورد از کل ۴ مورد.
۱.

«نظریه تاریخ ترک و زبان خورشید»؛ خوانشی گفتمانی از هویت ملی کمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 487 تعداد دانلود : 718
متعاقب فروپاشی امپراتوری عثمانی فرآیندی از بازتعریف هویت جمعی در جوامع مسلمان شروع شد که تحت تأثیرکمالیسم قرار داشت.کمالیسم با ارائه «نظریه تاریخ ترک و زبان خورشید» مدعی ارائه یک نظریه علمی است که مفصل بندی هویت مدرن ترک بر آن استوار شده است. این مقاله با طرح این پرسش که هویت کمالیستی، که در این نظریه تبلور می یابد، چگونه ایجاد شده است؟ به صورتبندی این فرضیه پرداخته است که «هویت ملی کمالیستی، نه هویتی بر مبنای واقعیات تاریخی، بلکه برساخته ای گفتمانی است که به صورت سیاسی در مواجهه با غرب ایجاد شده است. جهت آزمون این فرضیه با استفاده از نظریه گفتمان، به تبارشناسی تاریخی هویت و گفتمان کمالیسم پرداخته شده است. اهم یافته های این پژوهش نشان دادن شیوه صف آرایی زنجیره هم ارزی و مدلول سازی خاص از دال های مختلف، کثرت عوامل سیاسی و الگوبرداری از غرب در جعل تاریخ و برساخت هویت ملی مدرن کمالیستی است.
۲.

نسبت میان پست مدرنیسم و امر سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدرنیته پست مدرنیسم هستی شناسی معرفت شناسی امرسیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 531 تعداد دانلود : 658
پست مدرنیسم به مثابه جریانی که از دل تحولات دنیای مدرن و با بهره گیری از گفتمان انتقادی مدرنیته سر برآورده است، تاثیرات بسیاری در حوزه های مختلف و از جمله در عرصه سیاسی داشته است. در این مقاله با طرح این پرسش که چه نسبتی میان پست مدرنیسم و امر سیاسی وجود دارد؟ به صورت بندی این فرضیه پرداخته شده است که پست مدرنیسم به هنگام تطبیق در عالم سیاست، متاثر از نگرش های نسبی گرایانه در حوزه های هستی شناسانه، معرفت شناسانه و حوزه اخلاق، رویکردی بدبینانه و مبتنی بر شکاکیت نسبت به حوزه قدرت و حکومت را ارائه می دهد که امکان هر گونه قضاوت سیاسی و عمل یا کنش سیاسی را به تعلیق می کشاند. جهت آزمون این فرضیه با بهره گیری از یک چارچوب مفهومی منسجم، ابتدا به تبارشناسی این جریان بر اساس سیر تحولات و تطورات مدرنیته پرداخته شده و سپس با واکاوی وجوه مختلف اندیشه پست مدرن در ساحت های هستی شناسانه، معرفت شناسانه، حوزه اخلاق و سیاست، پیامدهای این رویکرد بر امر سیاسی و حوزه های مرتبط با قدرت و سیاست، تحلیل شده است. 
۳.

واکاوی رژیم حقیقت کمالیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : 19 تعداد دانلود : 928
  متعاقب فروپاشی  عثمانی فرایندی از بازتعریف هویت جمعی در خاورمیانه آغاز شد که جملگی تحت تاثیر گفتمان هایی بودند که می توان آنها را زیر چتر مفهومی «گفتمان های کمالیستی» نام گذاری کرد. ناسیونالیسمی گذشته گرا که باور به ناب سازی هویت ملی بر مبنای برتری مفروض یک نژاد، زبان و تمدن تاریخی یک قومیت خاص  ویژگی متعین ساز آن است که با مفصل بندی دال هایی مانندد،ناسیونالیسم سکولاریسم، مدرن سازی و غربگرایی به ایجاد یک هویت جدید در درون ساخت سیاسی متناظر با آن ، یعنی دولت- ملت  اقدام می کند. آسیب های وارده بر جوامع خاورمیانه ناشی از بازتولید این گفتمان در ورژن های مختلف عربی، پارسی، کردی و ترکی در یکصد سال گذشته، نشان می دهد که ضرورتی بنیادین برای فراتر رفتن از آن وجود دارد،این مقاله با طرح این پرسش که "رژیم حقیقت کمالیسم بر چه اساسی مفصل بندی شده است؟ به صورتبندی این فرضیه پرداخته است که" رژیم حقیقت کمالیستی، مفصل بندی هویت ملی ترک را نه بر مبنای واقعیات تاریخی، بلکه براساس جعل تاریخ و خوانشی شرق شناسانه شکل داده است ." جهت آزمون این فرضیه با بهره گیری از متد نظریه گفتمان، ابتدا به چیستی هویت کمالیستی پرداخته شده است و در فراز دوم  با تبارشناسی هویت در اعصار مختلف امپراتوری  سیالیت هویت را تشریح نموده است  ودر فراز بعدی با واکاوی شیوه صف آرایی زنجیره هم ارزی کمالیسم  کثرت عوامل سیاسی و به ویژه سهم دانش شرق شناسانه و الگو برداری از غرب را در جعل تاریخ و برساخت هویت ملی مدرن کمالیستی نشان داده است
۴.

نسبت میان حقیقت و سیاست: خوانشی نئوپراگماتیستی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حقیقت متافیزیکال شالوده شکنی حقیقت رورتی حقیقت پراگماتیکی و امید اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 301 تعداد دانلود : 750
حقیقت پراگماتیکی در اندیشه «ریچارد رورتی»، بدیلی است برای جست وجوی حقیقت به اسلوبی که سنت فکری و فلسفی غرب تاکنون بدان پرداخته است. در بررسی مفهوم حقیقت، رویکرد عمل گرایانه رورتی به تقابل با دو روایت مطرح در اندیشه فلسفی غرب برمی خیزد: از یکسو با روایت افلاطونی - دکارتی، که در آن حقیقت به مثابه امری متافیزیکال تعبیر می شود و از سوی دیگر با روایت فراتجدد که معتقد به شالوده شکنی حقیقت است و حکم به نسبی بودن آن می کند. نویسندگان در پاسخ به این پرسش که: نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست، چه پیامدهایی در حوزه اندیشه سیاسی رورتی دارد، به صورت بندی این فرضیه پرداخته اند که «نسبت برقرارشده میان حقیقت و سیاست در اندیشه رورتی، منجر به ابداع سیاست متکی به امید اجتماعی بر مبنای تز اولویت دمکراسی بر فلسفه شده است». بر این اساس تلاش شده است با واکاوی الگوی حقیقت پراگماتیکی ای که رورتی پیش می نهد، نشان داده شود که این الگو، ادامه همان مفهوم حقیقت در سنت پراگماتیستی «ویلیام جیمز» و «جان دیویی» در قالب چرخش زبانی است. همچنین شاخصه آن تأکید بر همبستگی است در مقابل آنچه رورتی خواست عینیت می نامد. این روایت در عین حال که قادر است بدون داشتن هرگونه ادعای عینیت از درافتادن در دام نسبی گرایی بپرهیزد، مفهومی را مدنظر دارد که به شیوه ای عملی در راه برآورده ساختن مقاصد و حل معضلات سیاسی، مفید فایده واقع شود.

کلیدواژه‌های مرتبط

پدیدآورندگان همکار

تبلیغات

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان