فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۱۴۱ تا ۵٬۱۶۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
ماهیت ماجراجویانه سیاست خارجی آمریکا در زمان جورج بوش و حمله به افغانستان و عراق سبب شد که جایگاه بین المللی این کشور به ویژه در جهان اسلام آسیب ببیند. برای مقابله با این وضعیت، آمریکایی ها از ابزارهای مختلف سیاسی، اقتصادی و اجتماعی- فرهنگی استفاده کرده اند تا جایگاه بین المللی آمریکا به ویژه در جهان اسلام را ترمیم کنند. یکی از ابزارهای آمریکا، استفاده از ظرفیت های دیپلماسی علم و فناوری بوده است. در این زمینه، به انتصاب فرستادگان علمی از سوی ایالات متحد به نقاط مختلف جهان، به شکل ویژه توجه شد. تمرکز اصلی برای فرستادن گروه های علمی، کشورهای با اکثریت مسلمان بود. هیئت های علمی در زمینه تشریک مساعی و ارتباط میان دوطرف نقش ترغیبی را فراهم آورند. تلاش برای حل مشکلات کشورهای منطقه خاورمیانه و آسیای مرکزی از راه همکاری های علمی از زمینه های اصلی استفاده از ظرفیت های علم و فناوری در این مدل از دیپلماسی آمریکا بود. این نوشتار به دنبال پاسخ به این پرسش است که مهم ترین اولویت ها و نهادهای شکل دهنده به دیپلماسی علم و فناوری آمریکا در آسیای مرکزی چیست؟ به نظر می رسد بیشتر همکاری های علمی و فناوری میان ایالات متحده آمریکا و آسیای مرکزی متمرکز بر بحث سلاح های کشتار جمعی، آب و آموزش است. مهم ترین نهادهای درگیر در این مسئله نیز بیشتر دولتی به ویژه وزارت امورخارجه، وزارت بازرگانی و وزارت کشاورزی بوده اند و بخش خصوصی در این زمینه نقش محدودی دارد. روش نوشتار روش توصیفی-تحلیلی با استفاده از داده های دسته دوم خواهد بود.
The Emergence and Evolution of Political Parties of the Constitution: The First and Second Periods
حوزه های تخصصی:
The evolution of studies of political parties of constitution: The first and second periods show that the evolution of parties indicates that researchers' attitude to political pheno-mena also coincide with the evolution of political realities has been transformed, and the consideration of ideologies in the analysis of the parties have replaced with religious perspectives and anti-authoritarian and constitutionalism. Contrary to the first studies conducted about parties that had deep attention to party organizations and their ideolo-gies, over time, the methods of achieving political power and achieving constitutional constitution in the first phase of examining a brief overview of different perspectives on parties separate from that is a way to get acquainted with the most important aspects of the life of the parties illustrates the fact that in the political sciences can refer to a new knowledge called "sociology of political parties"; a knowledge, which has placed a set of coherent insights and in practice undergone significant changes. The purpose of this paper is an overview on the emergence and development of political parties of the con-stitution, focusing on the first and second periods. Instead of examining the theory of all the authors that is about political parties of the constitution, it might be better to ex-amine the evolution of views in this regard, and only to analyze the views of scholars who have specialized studies on the emergence and evolution of political parties in con-stitution specially the first and second periods.
قدرت ژئوپلیتیکی و روابط ژئوانرژی روسیه با اتحادیه اروپا در اوراسیای بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
35 - 61
حوزه های تخصصی:
انرژی به عنوان یکی از مهم ترین مسائل جهانی و گاز طبیعی به خاطر دارا بودن خصوصیات منحصربه فرد، به ویژه در نحوه و مسیر انتقال آن، در قرن حاضر از اهمیت زیادی برخوردار است. از این رو، در چهارچوب ژئواکونومیک مفاهیمی چون امنیت انرژی، تولیدکنندگان و مصرف کنندگان انرژی و خطوط انتقال گاز در گفتمان «ژئواکونومیکی» جایگاهی ویژه یافته است. مصرف بالا و نیاز روزافزون اتحادیه اروپا به انرژی به علت کمبود منابع و به تبع آن نیاز به واردات انرژی به خصوص از روسیه به عنوان بزرگ ترین دارنده منابع گازی جهان عاملی بوده که مسکو از قدرت ژئوپلیتیکی اش به عنوان ابزاری برای اجرای اهداف مدنظر خود در حوزه سیاسی و اقتصادی تلاش روزافزون کند. علاوه بر روسیه و اتحادیه اروپا، در این پژوهش کشورهای ترانزیتی که گاز روسیه به وسیله خطوط لوله از خاک آنها عبور می کند نیز به عنوان بازیگر سوم تاثیرگذار در نظر گرفته شده اند. پرسش اصلی مقاله با توجه به مباحث فوق، این چنین مطرح می شود که «چه مؤلفه های ژئوپلیتیکی موجب شکل گیری همکاری و ستیزه روسیه و اتحادیه اروپا در قبال مسئله انرژی شده است؟» ادعای مقاله این گونه مطرح می شود که فضای حاکم بر روابط دو بازیگر در چهارچوب ژئواکونومی در قبال بحران اوکراین، پروژه های خط لوله، بسته انرژی سوم و تحقیقات ضد تراست اتحادیه علیه روسیه، دوره جدیدی از رقابت و همکاری ژئوپلیتیکی روسیه و اتحادیه اروپا را رقم زده است. روش تحقیق در این مقاله، توصیفی _ تحلیلی و ابزار گردآوری اطلاعات کتابخانه ای و فضای مجازی است.
توسعه روابط روسیه-اسرائیل و تأثیر آن بر منافع ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
495 - 514
حوزه های تخصصی:
در طول بیش از 25 سال پس از فروپاشی شوروی، روسیه به عنوان هسته اصلی آن تلاش کرده تا مسکو را بار دیگر تا سطح ابرقدرتی جهانی ارتقا دهد. برای کرملین، پیمودن این مسیر از طریق نفوذهای منطقه ای در اولویت است. خاورمیانه به عنوان منطقه ای ژئواستراتژیک، در سال های اخیر بیش از همیشه در نگاه روس ها جلب توجه کرده است. غرب آسیا در طول چند دهه اخیر موضوع ثابت و پراهمیتی به نام تنش بین ایران و اسرائیل را شاهد بوده است. در این میان مسکو به دنبال روابط نزدیک با تهران و تل آویو است. این موضوع به ویژه تحت سیاست خارجی مبتنی بر رئالیسم ولادیمیر پوتین بیشتر خودنمایی می کند. این مقاله تلاش می کند با بررسی دیدگاه های حاکم بر سیاست خارجی مسکو تحت مدیریت پوتین و با نگاهی اجمالی به تاریخ روابط روسیه با ایران و اسرائیل، تأثیر روابط مسکو-تل آویو بر تهران را بررسی کند.
تأثیر دوجانبه گرایی نهادینه آلمان و فرانسه بر همگرایی اتحادیه اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست دوره ۴۹ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
683 - 699
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی نقش دو نهاد و رژیم اروپایی جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه در گسترش و نهادینه سازی روابط دوجانبه میان کشورهای آلمان و فرانسه در چارچوب نظریه نهادگرایی نئولیبرال می پردازد. فرضیه پژوهش این است که جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه به عنوان دو نهاد و رژیم منطقه ای، بر انگیزه های سودجویی و رقابت دو کشور فرانسه و آلمان تأثیر گذاشته و موجب گسترش همکاری میان دو کشور شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که جامعه زغال و فولاد و معاهده الیزه به عنوان دو نهاد مستقل، از طریق فراهم کردن اطلاعات و اشتراک آنها و همچنین وضع قوانین تجاری و ضدکارتل نقش مهمی در گسترش همکاری های دوجانبه آلمان و فرانسه و به تبع آن در همگرایی اتحادیه اروپا داشته است. همچنین مطالعات نشان می دهد که بین نهادها و رژیم های اروپایی و همکاری های دوجانبه آلمان و فرانسه روابط متقابلی وجود دارد، ضمن اینکه نهادها و رژیم های اروپایی موجب تسهیل همکاری میان دو کشور شده است، گسترش همکاری میان دو کشور خود موجب توسعه تکاملی نهادهای اروپایی و همچنین تسری آن به سایر حوزه های کارکردی شده است.
ظرفیت نظام آموزشی امامیه در پیشرفت فرهنگ و تمدن اسلامی(با تأکید بر پنج قرن نخست هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در میان جنبه های گوناگون فعالیت های فرهنگی و تمدنی، آموزش علم و ادب به عنوان مؤلفه ای مهم، همواره مورد توجه بوده و امروزه نیز معرف هویت و معیار توسعه یافتگی جوامع به شمار می رود. بسیار واضح است که نظام آموزشی به عنوان بخشی از ساختار تمدن اسلامی، موتور محرک و ظرفیت ساز شکل گیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی را برعهده دارد؛ اما باتوجه به انتقاداتی که نسبت به غیرفعال بودن نظام آموزشی امامیه و دست آوردهی آن در پنج قرن نخست هجری وجود دارد، ضمن دفاع از وجود آن باید به نقش آن در ظرفیت سازی فرهنگ و تمدن اسلامی بپردازد. لذا این مسأله پژوهش حاضر را برآن داشته تا به این سؤال اصلی پاسخ دهد که ظرفیت نظام آموزشی امامیه در تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی با تکیه بر پنج قرن نخست، چیست و چگونه تحقق یافته است؟ باتوجه به هدف کشف چگونگی نقش نظام آموزشی امامیه در تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی، نتیجه آن گردید که نظام آموزشی امامیه به دلیل برخوداری از مؤلفه ها، عناصر و ویژگی های ظرفیت ساز نقش به سزایی تعالی خود و شکل گیری و تعالی فرهنگ و تمدن اسلامی داشته است. شیعیان باتکیه بر نظام امامت الهی، مبانی، منابع تولید علم و اصول آموزشی در فعالیت های علمی و آموزشی حضور فعالی داشته و توانسته اند، با بهره گیری از ویژگی های ظرفیت ساز آن ضمن عرضه توانمندی، حیات و هویت فرهنگی و تمدنی خود را تضمین کنند.
رویکرد ایالات متحده نسبت به استمرار توسعه اقتصادی-نظامی چین (مطالعه موردی دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
71 - 91
حوزه های تخصصی:
بررسی سیاست خارجی آمریکا نشان می دهد پس از جنگ سرد واشنگتن همواره نسبت به رشد هژمونی منطقه ای رقبا در نقاط مختلف جهان حساس بوده است. در این بین رشد چین در حوزه اقتصادی و تسری آن به حوزه نظامی از این واکنش مستثنی نبود. این رویکرد در دوران ریاست جمهوری دونالد ترامپ به شکل متمایزی و به طور ویژه در ابعاد اقتصادی دنبال شده است. این مقاله با روش توصیفی تحلیلی و گردآوری داده ها بصورت کتابخانه ای و اینترنتی به دنبال فهم سیاست خارجی ایالات متحده در قبال چین در دوره ریاست جمهوری ترامپ می باشد. براین اساس پرسش اصلی این مقاله آن است که رویکرد ترامپ نسبت به استمرار رشد چین را در چه قالبی می توان تبیین نمود؟ یافته های پژوهش نشان می دهند که علی رغم وجود تفاوتهای ماهوی نسبت به سایر روسای جمهور آمریکا، ترامپ مهار و کنترل چین را در قالب توامانی راهبرد موازنه ترکیبی تهاجمی پیگیری می کند. رویکرد موازنه ترامپ در چارچوب ویژگی های شخصیتی او، عمدتا در حوزه اقتصادی به صورت یکجانبه و از طریق جنگ تعرفه ای و تجاری با چین دنبال شده است. مهار رشد فزاینده اقتصادی چین از یک سو، در کنار افزایش قدرت نظامی گری (با تصاعد بودجه نظامی جهت ارتقای توان رقابتی نیروهای مسلح آمریکا) مهم ترین ارکان راهبرد موازنه ترامپ نسبت به چین را تشکیل می دهد. با این حال داده های آماری نشان از توفیق حداقلی ترامپ در مهار و کاهش رشد اقتصادی چین دارند. عدم کامیابی در محدودسازی پکن از سوی ترامپ، مسئله تحول در جایگاه و پرستیژ ایالات متحده در نظام بین الملل را در پی خواهد داشت.
جرم انگاری خشونت جنسی در روابط زناشویی با تکیه بر اسناد بین المللی حقوق بشری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۶ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶۲)
115 - 142
حوزه های تخصصی:
اگر جرائم مرتبط با نهاد خانواده شناخته نشود و مقنن حمایت بایسته ای از آن ننماید، ممکن است در درون خانواده و در روابط زوجین هم نمود پیدا کند که تاثیر مخرب آن بر همگان مبرهن هست. لذا هدف این مقاله، ضرورت سنجی جرم انگاری خشونت جنسی در روابط زناشویی به منظور پیشگیری و کاهش این گونه از خشونت های جنسی و پاسخ گویی به این سؤال اساسی است که مؤلفه های حقوق بشری جرم انگاری این نوع خشونت خانگی در حقوق ایران کدامند؟ تحقیق حاضر بر اساس روش توصیفی و تحلیلی و بر پایه اسناد و منابع کتابخانه ای نگاشته شده است. یافته های پژوهش حاضر مبین این است که از قانون نامه حمورابی تا قوانین امروزی، قانون گذاران مجازات های سنگینی را برای خشونت جنسی در نظر گرفته اند، لیکن مقنن ایرانی علی رغم ممنوعیت کلی خشونت و حرمت آن در حقوق اسلام، در امر پیشگیری از وقوع این خشونت ها به طور خاص اقدامی ننموده است. پیشگیری از خشونت های جنسی مستلزم صرف وقت و هزینه بسیار و همکاری نهادها و سازمان های گوناگون است و این امر نشان دهنده نوعی همکاری ضعیف بین نهادهای دخیل در امر شناسایی و پیشگیری از این نوع خشونت ها است.
ظرفیت سازی نهادی و طراحی راهبرد دیجیتالی: راهکار افزایش کارامدی دیپلماسی در قبال رسانه های ارتباطی - اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۱۳۲)
41 - 64
حوزه های تخصصی:
فرایند تحول دیجیتالی و گسترش نقش رسانه های ارتباطی- اجتماعی، باعث تحول عمیق در محیط اجراء و هدایت دیپلماسی و نحوه ارتباط و تعامل آن با مخاطبین شده است. در واقع، رسانه های ارتباطی- اجتماعی به یکی از ابزارهای اصلی دیپلماسی در هدایت الگوریتمی اطلاعات، تولید محتوی مخاطب محور و رقابت با روایت هاو داستان های رقیب به منظور شکل دهی و جلب حمایت افکار عمومی تبدیل شده اند. در پاسخ به این سئوال که مهمترین پیامدهای رسانه های ارتباطی- اجتماعی بر دیپلماسی چیست؟ و موثرترین روش جهت افزایش کارامدی آن در استفاده از این رسانه هاکدام است؟ ادعای نویسنده این است که موفقیت دیپلماسی، منوط به درک درست فضای آن لاین، ظرفیت سازی نهادی و طراحی راهبرد دیپلماسی دیجیتالی است. حرکت از مدل انفعالی و یکسویه انتشار اطلاعات به سمت مدل تولید دانش و مشارکت در ساخت معانی و تعامل فعال با مخاطبین، زمینه تبدیل برون دادهای دیپلماسی دیجیتالی به بروندادهای محسوس در سیاست خارجی را تسهیل می کند.
مقایسه تطبیقی دال های گفتمان های اصلاح طلبی و اصول گرایی در مجلس ششم و هفتم شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۶)
218 - 245
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش می شود دال مرکزی گفتمان اصلاح طلبی و اصول گرایی با توجه به رویکرد مجلس ششم و هفتم بررسی و مقایسه شود. بر این اساس پرسش اصلی عبارت است از: دال مرکزی و دال های شناور گفتمان های اصول گرایی و اصلاح طلبی در مجالس ششم و هفتم چه شباهت ها و تفاوت هایی دارند؟ دال مرکزی گفتمان اصلاحات بر اساس توسعه سیاسی مبتنی بر قانون اساسی، آزادی، گسترش نهادهای مدنی و تشکل های سیاسی، تکثیر مطبوعات و رسانه ها و تنش زدایی و توسعه روابط در عرصه بین الملل بوده در حالی که دال مرکزی گفتمان اصول گرایی مبتنی بر پیروی از اصل مترقی ولایت فقیه و قانون اساسی، جامعیت حضور دین در صحنه سیاست و استکبارستیزی، پافشاری بر اصول و اهداف و آرمان های اولیه انقلاب، استمرار بخشیدن تحقیق اندیشه و آرمان های امام خمینی (ره) می باشد که هر یک از گفتمان ها با جهان بینی و دال مرکزی خود بر ساختار سیاسی ایران موثر بوده اند. فرضیه حاضر بر اساس داده ها و یافته های مقاله که بر اساس روش تحقیق مقایسه ای و چارچوب نظری تحلیل گفتمان است و داده ها نیز از روش کتابخانه ای و اسنادی بدست آمده اند، تأیید شد. یافته های این پژوهش نشان می دهد که گفتمان اصلاح طلبی چه گفتمان اصول گرایی ظرفیت نظریه پردازی کارآمد، پیچیده و به روز کردن ساختارها و نهادها و اصلاح مدیریتی و رفتاری از خود بروز ندهند، در دسترس بودن و اعتبار آن آسیب می بیند.
بررسی و تبیین اعمال قاعده عوض در حقوق مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال دوم زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴ (پیاپی ۸)
2563 - 2584
حوزه های تخصصی:
در حقوق ایران نقش عوض در جنبه الزام آور بودن قراردادها وضعیت چندان مشخصی ندارد. اما، از مطالعه استقرایی عقود معین چنین استنباط می شود که در اکثریت موارد بین غیرمعوض بودن و جواز یک قرارداد و معوض بودن و لزوم آن قرارداد، رابطه منطقی وجود دارد که این موضوع تداعی کننده نوعی هماهنگی بین نظام حقوقی ایران و نظریه عوض می باشد. آنچه هدف ما از بررسی چنین موضوعی می باشد در واقع بحث پیرامون نقش مثمن و ثمن در لزوم جواز قراردادها می باشد. به عبارت دیگر ما به دنبال پاسخ به این سوال خواهیم بودکه آیا لزوم و جواز قراردادها به عوضین قرارداد بستگی خواهند داشت یا خیر؟ بنابراین، در صورتی که نظریه عوض در حقوق ایران مورد پذیرش واقع شود، می تواند به عنوان یکی از قواعد تکمیلی در تفسیر قراردادهای خصوصی و تعیین تعهدات طرفین اثربخش باشد.
تأثیر پدیده تروریسم بر بیداری اسلامی و توسعه نیافتگی سیاسی کشورهای اسلامی خاورمیانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری اسلامی همراه با آگاهی جوامع اسلامی نسبت به حقوق سیاسی خود در عصر حاضر، منطقه خاورمیانه را دچار افت وخیزهای بسیاری نمود اما سطح پایین توسعه یافتگی سیاسی کشورهای اسلامی که در دودهه اخیر همواره درگیر پدیده شوم تروریسم بوده اند، تأثیر فراوانی در بروز خشونت های سیاسی داشته و فعالیت های تروریستی را به گزینه ای جذاب برای افراد آن جامعه تبدیل می سازد. هدف اصلی پژوهش حاضر پاسخ به این پرسش می باشد که تروریسم به عنوان یکی از مهمترین مؤلفه های توسعه نیافتگی سیاسی چه نقشی رد روند بیداری اسلامی کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه ایفا می نماید؟ مقاله حاضر به لحاظ روش، توصیفی-تحلیلی می باشد و براساس الگوی نظریات اندیشمندانی چون: ساموئل هانتنگتون و لوسین پای به عنوان دو اندیشمند مطرح در بحث توسعه کشورها به صورت ترکیبی به عنوان چارچوب نظری بهره گرفته شده است. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که ساختار متنوع و متکثر قومی، مذهبی و موزائیکی بودن این جوامع و انجام دولت ملت سازی ناقص و مصنوعی از عوامل مهم و تأثیرگذار در شکل گیری و تکوین پدیده تروریسم بوده و تروریسم نیز با ایجاد چالش ها و موانع زیرساختی تأثیرگذار، فرآیند بیداری اسلامی و توسعه سیاسی در کشورهای مسلمان منطقه خاورمیانه را دچار مشکلات عدیده ای می نمایند.
آینده پژوهی (الگوی امتداد حال) و کاربست نظریه های روابط بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی امکان و نحوه کاربست نظریه های روابط بین الملل در روند آینده پژوهی است. برخی از آینده پژوهان به واسطه ی ابتنای آینده پژوهی بر تصورات و نگرش چرخشی به تاریخ، آینده پژوهی را روشی تفسیری می دانند و معتقدند که استفاده از چارچوب نظری و یا مفهومی (به عنوان ابزار تحلیل و تبیین) در مطالعات تفسیری غیرممکن است. در مقابل، برخی استدلال می کنند که روند آینده پژوهی فقط مبتنی بر تصویر و تصورات نیست، بلکه می تواند مبتنی بر شواهد تجربی (فکت ها) باشد؛ پس می توان از نظریه به عنوان ابزار تبیین و تحلیل بهره برد. در این مقاله قصد داریم دیدگاه سومی را مطرح کنیم و با تقسیم روند آینده پژوهی به دو مرحله ی اکتشافی و هنجاری، نشان دهیم استفاده از چارچوب نظری در مرحله ی اکتشافی، ممکن اما محدودیت زاست، ولی بهره مندی از نظریه در مرحله ی هنجاری برای آینده سازی راه گشاست. نتایج این مقاله نشان می دهد که آینده پژوهی مبتنی بر دو مرحله ی اکتشافی و هنجاری است. در مرحله ی نخست، آینده های محتمل طی فرآیندی با راهبرد استقرایی کشف می شوند. محصورکردن این مرحله به چارچوب نظری، محدودیت هستی شناسی ایجاد می کند؛ اما در مرحله ی هنجاری می توان در مرحله ی سناریو سازی و تجویز از یک یا چند نظریه ی به خصوص پیش بینی نظریه ها بهره مند شد. این مقاله کاربست نظریه های روابط بین الملل در آینده پژوهی را با ذکر مثالی از «آینده ی روابط ایران و اتحادیه ی اروپا پس از خروج آمریکا از برجام تا سال 2021» نشان می دهد. روش پژوهش توضیحی-تبیینی است.
تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و دوم تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲ (پیاپی ۸۴)
105 - 134
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این مقاله، تلاش برای تدوین چارچوبی دقیق و قابل سنجش برای بررسی و تحلیل تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل است. در این راستا، با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و اینترنتی موجود و با بهره گیری از مدل سوات، به بررسی و سنجش تأثیر برجام بر جایگاه راهبردی ایران در قالب دو محور قدرت- ضعف و تهدید- فرصت پرداخته می شود. نتایج و یافته ها فرضیه مقاله را مبنی بر اینکه برجام باعث ارتقای جایگاه راهبردی ایران در نظام بین الملل شده است به صورت کمی و دقیق تأیید می کند.
تحلیل قدرت هوشمند ایران در افغانستان پس از تهاجم آمریکا به این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حاکمیت طالبان در افغانستان منشأ چالش های ایدئولوژیک، سیاسی و امنیتی بسیاری برای ایران بوده است؛ بنابراین ایران در پی سقوط طالبان فرصت های متنوعی را در عرصه سیاست خارجی به دست می آورد. این فرصت در 7 اکتبر 2001 به دنبال حمله آمریکا به افغانستان به دست آمد. حکومتی ارتجاعی و مستبد در افغانستان سقوط کرد و اقوام و مذهب های مختلف این کشور امکان مشارکت در حیات سیاسی- اجتماعی را یافتند. طالبان که از اصلی ترین تهدیدها ی فراروی ایران بود، از صحنه سیاسی افغانستان حذف شد و ایران اکنون می توانست به برقراری روابط با دولت این کشور و نفوذ در میان مردم آن اقدام کند. سیاست جدید ایران را می توان در مقیاس قدرت هوشمند (ترکیبی از قدرت نرم و سخت) تحلیل کرد. از سوی دیگر، حضور نیروهای غربی در قالب سازمان پیمان آتلانتیک شمالی در افغانستان تهدیدها یی را متوجه ایران کرد. این نوشتار بر آن است که ضمن بررسی پیشینه روابط ایران و افغانستان در دوران طالبان، قدرت و نفوذ ایران پس از اشغال این کشور توسط نظامیان غربی را تشریح کند. پرسش اصلی نوشتار این است که تهاجم آمریکا به افغانستان چه فرصت ها و چالش هایی را از دیدگاه قدرت هوشمند برای سیاست خارجی ایران پدید آورده است؟ فرضیه نیز چنین است که با توجه به پیشینه مشترک تاریخی، دینی و فرهنگی، افغانستان به سوی ایران گرایش پیدا کرد؛ اما پس از چند سال چالش های نوینی در روابط دوطرف پدید آمد که دراین نوشتار به آن می پردازیم.
مطالعه تطبیقی دیپلماسی رسانه ای ایران و ترکیه در آسیای مرکزی و قفقاز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه دیپلماسی و سیاست خارجی کشورها به عنوان عاملی تعیین کننده و اثرگذار در نظام بین الملل تحت تأثیر تحول های شگرف در عرصه علوم ارتباطی جدید قرار گرفته اند؛ چنان که «دیپلماسی رسانه ای» به عنوان یکی از شاخه های اصلی فعالیت های دستگاه سیاست خارجی و دیپلماسی، بخش شایان توجهی از دیپلماسی عمومی کشورهای قدرتمند منطقه ای و جهانی را به خود اختصاص داده است. به گونه ای که امروزه توانسته در بحران ها، انقلاب ها و جنگ ها و دوستی های کشورها نقشی اساسی بر عهده داشته باشد. رسانه های نوینِ ارتباطی توانایی خبرسازی، خبررسانی و جهت دهی به افکار عمومی جوامع را دارند. پس از فروپاشی اتحاد شوروی در اوایل دهه نود و استقلال کشورهای منطقه آسیای مرکزی و قفقاز، دو قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران و ترکیه، تلاش خود را برای نفوذ در این منطقه نوظهور آغاز کردند و با توجه به ظرفیت های بسیار خوبی که هرکدام از این کشورها در حوزه های فرهنگی، زبانی، قومی، مذهبی، تمدنی، اقتصادی و جغرافیایی با این منطقه دارند، سعی در نفوذ در این منطقه داشته اند. این دو کشور می خواهند در کنار فعالیت های دیپلماتیک رسمی خود از قدرت نرم خویش نیز برای دستیابی به هدف های فرهنگی و اقتصادی در این منطقه بیشترین استفاده را ببرند. پرسش اصلی این نوشتار این است که دیپلماسی رسانه ای جمهوری اسلامی ایران و ترکیه در منطقه آسیای مرکزی و قفقاز جنوبی مبتنی بر چه مؤلفه هایی است؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از چارچوب مفهومی دیپلماسی رسانه ای، این فرضیه مطرح می شود که دیپلماسی رسانه ای ایران مبتنی بر صداوسیما و ارگان های دولتی و دیپلماسی رسانه ای ترکیه مبتنی بر سازمان ها و تلویزیون های خصوصی است.
اقتصاد سیاسی همگرایی منطقه ای آسه آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد مهم همکاری در عرصه بین المللی همگرایی منطقه ای است که در چارچوب آن، کشورهای منطقه ای خاص به سمت ادغام و یکپارچگی هرچه بیشتر پیش می روند. همگرایی کشورها از منطقه آزاد تجاری (یا تجارت ترجیحی) آغاز شده و پس از گذراندن دو مرحله اتحادیه گمرکی و بازار مشترک به اتحادیه کامل اقتصادی (سیاسی) ختم می شود. سوال اصلی این است که چرا بعد از گذشت بیش از پنج دهه از تاریخ شکل گیری آسه آن، این نهاد منطقه ای هنوز به همگرایی کامل اقتصادی سیاسی دست نیافته است؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که روند همگرایی اگرچه با نوساناتی اندک، رشد و گسترش را نشان می دهد؛ لیکن شواهد نشان می دهد آسه آن در راه رسیدن به همگرایی کامل اقتصادی با چالش هایی چون: توان اقتصادی نه چندان خودبسنده، وابستگی به تجارت خارجی برون منطقه ای، تفاوت چشمگیر در توانایی های اعضا و عدم هماهنگی های کامل یا اختلافات سیاسی مواجه است که موارد مزبور مانع مهمی در راه دستیابی آسه آن به یکپارچگی اقتصادی بیشتر است. موارد مذکور آسه آن را از رسیدن به همگرایی کامل اقتصادی سیاسی بازداشته و با پشت سر گذاردن مراحلی چون تجارت ترجیحی، منطقه آزاد تجاری، اتحادیه گمرکی محدود (ناقص)، درحال حاضر آسه آن به دنبال عملی ساختن هدف خود یعنی بازار مشترک است. پژوهش حاضر از نوع کیفی است که با رویکردی توصیفی-تحلیلی به بررسی فرضیه می پردازد. روش گردآوری مطالب نیز اسنادی است.
تصویرپردازی صحیح از اسلام در شبکه پرس تی وی متناسب با ویژگی های مخاطبان جوان اروپا و آمریکای شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال هشتم پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳۰ (پیاپی ۶۰)
139 - 171
حوزه های تخصصی:
با توجه به تلاش های متعدد رسانه ای برای اسلام هراسی و ایجاد تصویری نامتناسب از اسلام، هدف این مقاله تصویرپردازی صحیح از اسلام در شبکه پرس تی وی است. در مرحله اول؛ دو نامه مقام معظم رهبری به جوانان اروپا و آمریکای شمالی و سایر بیانات مرتبط با موضوع، گردآوری و تحلیل مضمون شد و در قالب 15 موضوع و 7 محور کلی (هراس افکنی، تاریخ و تمدن غربی، اسلام اصیل، جامعه غرب، مسائل روز، رفتار های اسلام و غرب و اسلام و سایر مکاتب) دسته بندی و مبنای پرسش های مصاحبه قرار گرفت. در مرحله دوم 30 نفر از کارشناسان حوزه رسانه و دین به صورت هدفمند انتخاب و مصاحبه نیمه ساختاریافته شدند. پس از تحلیل محتوای کیفی متن مصاحبه ها در نهایت خروجی این قسمت در دو بخشِ ارزیابی وضعیت موجود شبکه پرس تی وی و پیشنهاد وضعیت مطلوب مدیریت پیام و محتوا برای این شبکه مطرح شد. راهکارهای پیشنهادی در سه حوزه برنامه سازی (مخاطب پژوهی، ساخت محتوا، توزیع پیام، رصدو بازخورد)، برنامه ریزی (درون شبکه ای و برون شبکه ای) و نیز ساختار سازمانی (کادرسازی و مسائل و رویکردهای سازمانی شبکه) دسته بندی و خلاصه شد. در نهایت چرخه پیشنهادی رسانه ای مطروحه در این پژوهش برای اتخاذ سیاستی مؤثر و متناسب با اهداف شبکه بر مبنای شناخت رسانه و زبان آن ارائه شد.
وضعیت منافع ایران در رابطه با رویکردهای امنیتی اتحادیه اروپا به ناتو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روابط خارجی سال یازدهم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
139 - 160
حوزه های تخصصی:
پس از پایان جنگ جهانی دوم و پایان همکاری بلوک غرب و شرق در شکست متحدان، رقابت این دو قطب در قالب جدیدی شکل گرفت. اروپای ویران را آمریکا مورد حمایت قرار داد و شوروی کمونیست نفوذ خود را تا دروازه های برلین تحکیم بخشید. پیمان آتلانتیک شمالی برای حفظ اتحاد غربی در مقابل پیشروی کمونیسم تشکیل گشت و با اینکه نقشی بازدارنده داشت و تا پایان جنگ سرد عملاً وارد عملیاتی نظامی نشد، با فروپاشی شوروی، «ناتو» با پرسش های ماهوی جدی مواجه گشت؛ از جمله اینکه «با احیای متحدان اروپایی پس از جنگ دوم جهانی و حذف رقیب کمونیست آیا وجود آن موضوعیتی دارد یا خیر!» با این همه بنیان گذاران بر ضرورت حفظ و تداوم این نهاد امنیتی و دفاعی تأکید کردند و از آن زمان تاکنون یعنی طی سه دهه، گستره جغرافیایی و موضوعی ناتو افزایش یافته و البته عملاً وارد چند عملیات هم شده است؛ اما مشخص است که دوره گذار ناتو همچنان دارد و مباحث و تحلیل ها در بین سیاستمداران و استراتژیست ها برقرار است. در این میان شکل گیری و پیشرفت اتحادیه اروپا و استقرار نهادهای آن، موضوع دفاع و امنیت اروپایی را نیز به موضوع محوری نزد پیشگامان ایده اروپای واحد تبدیل نموده و برای قدرت منطقه ای نظیر ایران این چشم انداز حیاتی بوده است. در این شرایط مجموعه تحولات اخیر (برگزیت، انتخاب دونالد ترامپ، تروریسم و مهاجران خاورمیانه ای، امنیت سایبری، تحرکات روسیه و ظهور افراط گرایی) ضرورت اقدام مؤثر در جهت شکل دهی به سازمان دفاعی اروپایی و تعیین حدود و دامنه مأموریت و عملکرد ناتو را بیش از پیش نموده است. در این پژوهش با استفاده از منابع کتابخانه ای و اسنادی و روش توصیفی- تحلیلی به بررسی روندهای موجود و نظرات ارائه شده، به تبیین چشم انداز این رابطه در چارچوب رویکرد همکاری های امنیتی نهادی پرداخته و سناریوهای مطرح و چالش های مرتبط ارائه شده است. از آنجا که وابستگی به آمریکا در قالب ناتو تعریف می شود اساساً نگاه غالب اروپایی در این نهاد حفظ دامنه عملکردی در محدوده مرزهای اقیانوس اطلس شمالی بوده، درحالی که رویکرد آمریکا گسترش بیشتر حوزه جغرافیایی و موضوعی مأموریت های ناتو است.
نفوذ ارتش در نظام سیاسی و تصمیم گیری اسرائیل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و دوم بهار ۱۳۹۸ شماره ۱ (پیاپی ۸۳)
99 - 122
حوزه های تخصصی:
استدلال این مقاله این است که هرچند اندیشمندان منتقدی نظیر یورام پری، اورن باراک و گابریل شفر به استقلال و نفوذ ارتش اسرائیل در حوزه مدنی اشاره می کنند، اما بخش های مهمی از این مداخلات را نادیده می گیرند که نتیجه آن غافل شدن از نکات اساسی در زمینه روابط دولت و ارتش در رژیم صهیونیستی است. نفوذ ارتش اسرائیل در دولت و نهادهای مدنی از چهار طریق عمده صورت می پذیرد: ارائه توصیه های سیاسی و اطلاعات استراتژیک به دولت، شکل دهی به افکار عمومی در اسرائیل، حکمرانی ارتش در مناطق اشغالی به بهانه مقابله با انتفاضه فلسطین و به دست گرفتن مهم ترین پست های عرصه سیاست توسط افسران نظامی. این نوشتار این مسئله را مرکز توجه قرار خواهد داد که هرچند ارتش اسرائیل در پیشبرد اهداف خود در برخی برهه های زمانی ناموفق بوده است، اما با کاربست سازوکارهای متعددی در سیاست های این رژیم تأثیری عمیق می گذارد.