مقالات
حوزه های تخصصی:
راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دولت های اوباما و ترامپ از منظر نظریه های مختلف و بعضاً متعارض مورد بررسی قرارگرفته است و خلأ بررسی مقایسه ای مبتنی بر بررسی این راهبردها بر بستر یک راهبرد کلان کاملاً مشهود است؛ بنابراین، پرسش اصلی پژوهش این است که وجوه اشتراک و افتراق راهبرد سیاست خارجی آمریکا در دوران رهبری اوباما و ترامپ کدامند؟ در پاسخ، فرضیه اصلی عبارتست از اینکه: با تأکید بر فاصله گیری از راهبرد کلان تفوق در سیاست خارجی آمریکا در حدفاصل سال های 2009 تا 2020، جهت گیری مزبور در دوره اوباما در قالب «راهبرد موازنه برون بوم» بر بسترپافشاری بر منابع نرم قدرت (اتحادسازی، چندجانبه گرایی و دیپلماسی بین المللی و قدرت هوشمند) در دستورکار قرار داشت و در دوره ترامپ در چارچوب تأکید بر واقع گرایی رها شده از نرم افزارگرایی، «راهبرد ناموازنه» مدنظر قرار گرفت. در این پژوهش از ترکیب مفاهیم راهبرد و تغییر در راهبرد و نظریه رفتار موازنه ای راندال شوئلر به عنوان یکی از نظریات مکتب رئالیسم نوکلاسیک بهره گرفته شده است و روش پژوهش نیز روش مقایسه ای است.
توسعه قابلیتهای استراتژیک با استفاده از ظرفیت هوشمندی استراتژیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه اطلاعات به عنوان مرجع و ابزار اصلی قدرت و برتری رقابتی شناخته می شود. در این میان مفهوم جدیدتر و کاراتری از اطلاعات به نام هوشمندی، اهمیت خود را برجسته ساخته و جایگاه اطلاعات را به خود اختصاص داده است. به واقع، تغییرات مستمر و پرشتاب محیط فعالیت سازمان ها و دولت ها و کمیت و کیفیت منابع تحت اختیار آن ها، بعلاوه ارتباط و وابستگی سازمان ها و کشورها به یکدیگر در سطح جهانی، نوید از ابهام روز افزون محیطی می دهد. در همین راستا، هوشمندی استراتژیک برای کمک و پشتیبانی آنها در این جهت و افزایش قدرت نرم طراحی شده است.هوشمندی استراتژیک را می توان به عنوان؛ فرایندی سیستماتیک و پیوسته به منظور تولید اطلاعات و هوش استراتژیک، به صورت عملی در راستای تسهیل تصمیم گیری و دستیابی به منافع و مزیت رقابتی همچنین بازدارندگی دانست. از طرفی، مرور بر تجربه فعالیت بخش های حاکمیتی دولت ها نشان می دهد که رویکرد پشتیبانی از تصمیم گیری استراتژیک و بهره مندی از قدرت نرم بسیار مورد تأکید است و با منافع ملی و مزیت رقابتی سخت عجین می باشد. از این رو به جهت ضعف مطالعات و منابع داخلی و ضرورت و اهمیت ارتقاء ساختار برنامه ریزی، تصمیم گیری و اطلاعات استراتژیک و در راستای ایجاد چارچوبی برای هوشمندی استراتژیک، نسبت به طرح مقاله حاضر اقدام شد. در همین راستا به واسطه روش های تحقیق کیفی نسبت به تامین اهداف و پاسخ به این که توسعه قابلیتهای استراتژیک و تصمیم گیری با استفاده از ظرفیت مدیریت هوشمندی استراتژیک چگونه است، اقدام گردیده و در نتایج این تحقیق تعریف کاملی از قابلیتهای مربوطه و استفاده از ظرفیت همچنین جوانب متصور بر آن ارایه شده است.
چالش ژئوکالچری امنیت و ثبات منطقه ای در خاورمیانه؛ با تاکید بر ژئوکالچر دینی و مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت های مجموعه امنیت منطقه ای خاورمیانه بخش اعظمی از مشروعیت خود را مرهون شریعت اسلام هستند، ازاین رو یا داعیه دار حکومت اسلامی هستند و یا به نحوی درصدد نشان دادن پایبندی خود به اسلام می باشند. اولین بازخوران منطقی مورد انتظار این فاکتور هویتی مشترک و برجسته، در همبستگی و نزدیکی این کشورها خواهد بود، اما با کمی تسامح شاید بتوان گفت که اغلب تعارضات و خشونت ها در منطقه خاورمیانه ریشه در تعارضات دینی و به ویژه مذهبی دارد. این مقاله می کوشد تا در قالب مطالعه موردی، تمایز جایگاه حقیقی و بالقوه جوامع دینی خاورمیانه با جایگاه کنونی و به فعلیت رسیده آن را در بستر چالش ژئوکالچری ادیان و مذاهب در مسیر صلح و امنیت منطقه ای مورد بررسی قرار دهد. سؤال مطرح شده در این پژوهش این است که دین اسلام با وجود گستره مقبولیت خود، چگونه توانایی ممانعت از خشونت ها و تعارضات و به تبع برپایی صلح و ثبات به واسطه ی بهره مندی از باورهای مشترک در بین پیروان خویش را ندارند؟ در پاسخ به سوال اصلی پژوهش، استدلال اصلی مقاله آن است که سلطه دولت محورانه و ضعف و انحرافات گروه های مذهبی فراملی، سبب استفاده ی ابزاری و متناظر دولت های هویت محور خاورمیانه با تکیه بر بازوی قدرت نرم، در قالب هویت دینی و مذهبی، جهت کسب مشروعیت خویش و نامشروع جلوه دادن سایرین شده است. این موضوع شکل گیری الگوهایدوستی و دشمنی بر اساس معیار تهدیدات مشترک و نه علقه ها و مشترکات هویت دینی و مذهبی،را در پی داشته است. پژوهش مبتنی بر روش توصیفی- تبیینی بوده و گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و اینترنتی است؛ همچنین در تدوین چارچوب نظری پژوهش، از رهیافت هویت محور و منطقه گرای مکتب امنیتی کپنهاگ استفاده شده است.
تأثیر باورهای مذهبی بر شکل گیری ارزش های مردمسالاری دینی (مطالعه موردی: دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی تأثیر باورهای مذهبی بر شکل گیری ارزش های مردمسالاری دینی است که به طور مصداقی در میان دانشجویان دانشگاه آزاد شیراز انجام شده است. در پژوهش مورد مطالعه جامعه مورد نظر دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی دانشگاه شیراز می باشد که تعداد حجم جامعه مورد مطالعه 2500 نفر می-باشد. براساس فرمول کوکران تعداد 332 نفر بعنوان حجم نمونه به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شده اند. تجزیه و تحلیل داده های تحقیق با استفاده از نرم اف زار آماریِSPSS ، در دو سطح تجزیه و تحلیل می شوند. در سطح اول با استفاده از روش های آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و در سطح دوم با استفاده از روش های آم ار استنباطی (آزمون t تک نمونه ای)، داده های بدست آمده از سؤال های پرسشنامه تجزیه و تحلیل شده و به سؤال های پژوهش پاسخ داده می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که باورهای مذهبی تزاحمی با ارزش های مردمسالاری ندارند. ضمن اینکه تلقی سنتی از دین و مذهب و تحمیل آن به افراد جامعه چندان قابل قبول نیست. بلکه آنچه مهم است نوع خاصی مذهب است که هم بتواند ارزش های مذهبی را در جامعه ترویج بدهد و هم اینکه بتواند رأی و نظر مردم را بر مبنای شکل مردمسالارانه، وجود نهادهای مردمسالار و همچنین توجه به رأی و نظر مردم بنا سازد.
رابطه بین حکمرانی خوب و صیانت از سرمایه اجتماعی به عنوان یکی از مولفه های قدرت نرم با نگاهی به قانون اساسی ج.ا.ا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه سرمایه های اجتماعی بخش عمده ای از ثروت های عمومی ناملموس محسوب می شوند، که صیانت از ثروت عمومی نیازمند حکمرانی مطلوب (به عنوان یکی از مولفه های قدرت نرم) است، این گونه از حکمرانی عمدتا از سوی نهاد های عمومی بین المللی و کشورهای توسعه یافته وارد ادبیات توسعه پایدار شده و از آن به اداره و مدیریت مناسب منابع یک کشور به سبکی منعطف، شفاف، پاسخگو، منصفانه و واکنشگر به نیازهای اتباع تعبیر شده است که می تواند، ضمن صیانت از سرمایه اجتماعی، افزایش سطح قدرت نرم را در پی داشته باشد. از این رو مطابق با مستندات موضوعی ارائه شده در این پژوهش، روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. در مقاله این سوال مطرح است که: چه ارتباطی بین حکمرانی مطلوب(به عنوان یکی از مولفه های قدرت نرم) وثروت عمومی وجود دارد؟ یا به عبارت دیگر حکمرانی مطلوب چگونه می توان بر سرمایه اجتماعی تاثیر گذارد؟ در پاسخ می-توان این فرض را مطرح نمود که:«رابطه میان حکمرانی مطلوب و سرمایه اجتماعی از نوع رابطه تعاملی و دو طرفه است به طریقی که حکمرانی مطلوب می تواند شرایطی خلق کند که در آن سرمایه اجتماعی شکوفا شود و شکوفا شدن سرمایه اجتماعی راه را برای انتخاب حکمرانی مطلوب هموار کرده و سبب افزایش قدرت نرم می شود» نتیجه کسب شده این است که سرمایه اجتماعی اثرات مثبتی بر ابعاد حکمرانی خوب شامل شفافیت، نظارت، توازن، دموکراسی و همبستگی دارد و حکمرانی خوب نیز سبب افزایش و بالا رفتن سطح سرمایه اجتماعی خواهد شد.
نقش رهبری نظام در کارآمدی دیپلماسی عمومی از طریق مدیریت تصویر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیپلماسی عمومی یکی از ابزارهای مؤثر نیل به اهداف سیاست خارجی ایران محسوب می شود. جایگاه و نقش امام خمینی و مقام معظم رهبری در جهت دهی به افکار عمومی سایر ملت ها به منظور صیانت از ارزش های اسلام و انقلاب از اهمیت بالایی برخوردار می باشد. در این مقاله در پاسخ به این سوال اصلی که نقش رهبری نظام در ارائه تصویر مثبت و مطلوب از جمهوری اسلامی ایران، جهت تأمین منافع ملی و مصالح اسلامی چیست؟ این فرضیه مورد آزمون قرار گرفت که رهبری نظام با توجه به جایگاه خود در ساختار سیاسی حقوقی کشور، در فعال سازی، تقویت و کارآمدی دیپلماسی عمومی جمهوری اسلامی ایران از طریق مدیریت تصویر، برقراری ارتباط مستمر با سایر ملت ها و آگاهی بخشی به افکار عمومی جهان نسبت به اهداف، ارزش ها و آرمان های ایران اسلامی، نقش تعیین کننده ای در مقبولیت و مشروعیت وجهه ایران در سطح منطقه و فرامنطقه داشته است. بر این اساس تعریف و تبیین دیپلماسی عمومی و ارتباط آن با رهبری نظام، می تواند به شناخت عوامل تأثیر گذار بر دیپلماسی عمومی و بهره گیری بیشتر از فرصت های فرا رو کمک نماید. واژگان کلیدی: رهبری نظام، انقلاب اسلامی، دیپلماسی عمومی، تصویر مطلوب
آینده پژوهی و سناریوسازی جایگاه قدرت منطقه ای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پایان جنگ سرد چتر ابرقدرت ها را از سر اروپا و بسیاری از مناطق برداشت. الگوی نفوذ ابرقدرت ها تغییر یافت. قدرت های منطقه ای ابتکار عمل را به دست گرفتند و ادبیات مربوط به قدرت های منطقه ای رواج یافت. وقوع انقلاب اسلامی، طرح حکومت اسلامی، ایدئولوژی شیعی و به چالش کشیدن گفتمان لیبرالیستی همراه با مولفه های دیگر قدرت ملی نظیر ژئوپلتیک، ایران را به عنوان یک قدرت منطقه ای مطرح ساخت. با توجه به اهمیت این جایگاه، چه سناریوهایی برای آینده قدرت منطقه ای ایران قابل کشف و ارزیابی است. تجسم آینده، کشف و ارزیابی آینده های ممکن و محتمل قدرت منطقه ای ایران با روش آینده پژوهی پیگیری شد. با استفاده از روش سناریوسازی تصویرهای خوش بینانه، بدبینانه و ترکیبی از آینده قدرت منطقه ای ایران ترسیم گردید. با تبیین بخش های سناریو و شواهد آنها، سناریوی ترکیبی؛ استمرار ایدئولوژی مقاومت و در حین تاکید بر تعامل موردی با غرب به عنوان تصویر نزدیک تر به واقعیت آینده جایگاه قدرت منطقه ای ایران محتمل تر است. ترسیم سناریوهای قدرت ایران در قالب مبنای نظری مجموعه بخش های سناریو(عناصر نسبتا مشخص، نیروهای پیشران و عدم قطعیت ها) و سناریوی ترکیبی بیانگر تداوم قدرت ایران و بازافرینی هویت انقلابی، پایبندی به مقاومت، اصولگرایی و آرمانگرایی واقع بین، در کنار تعامل موردی با غرب و تداوم مذاکرات 2021 است.
دیپلماسی سلامت به مثابه قدرت نرم: تجربه هایی از برزیل و کوبا برای ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از عرصه های مورد توجه دولت ها برای افزایش قدرت نرم خود بویژه در دوران شیوع کرونا در جهان، بحث دیپلماسی سلامت بوده است. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که کشورهای کوبا و برزیل به عنوان دو نمونه موفق و شناخته شده در حوزه دیپلماسی سلامت در سطح جهان، چه تجربیاتی داشته اند و ایران چگونه می تواند از این تجربیات برای افزایش قدرت نرم خود در سطح جهانی استفاده نماید؟ فرضیه پژوهش تاکید دارد که در این کشورها بهداشت از موضوعی مربوط به سیاست داخلی خارج و به بعد سیاست خارجی تسرّی پیدا کرده است. کوبا با تکیه بر منافع ایدئولوژیک و اقتصادی آن را در خدمت قدرت نرم خود قرار داد و برزیل مستقیما از همان ابتدا به دنبال بعد سیاسی(شهرت سازی و کسب پرستیز) حرکت کرد. روش مورد استفاده در مقاله روش مقایسه ای-تحلیلی است و از نظریه قدرت نرم برای تحلیل داده های جمع آوری شده استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد تجربیات موفق برزیل در همکاری با سازمان بهداشت جهانی در امر مبارزه با ایدز و نیز تدوین کنوانسیون های بین المللی می تواند از سوی ایران نیز در بحث قاچاق مواد مخدر و آثار مصرف آن تکرار گردد. همچنین ایران می تواند همانند برزیل کمک های مالی خود در زمینه های بهداشتی را از کانال سازمان بهداشت جهانی به دست کشورهای مقصد رسانده و از این طریق بر شهرت بین المللی اش بیفزاید. همچنین موفقیت های کوبا در امر آموزش دانشجویان دیگر کشورها در رشته های پزشکی، صادارت دارو و تجهیزات پزشکی، ارائه خدمات بهداشتی به کشورهای نیازمند، مشارکت در برنامه های واکسیناسیون جهانی و...امکان تکرار شدن از سوی ایران را دارد.
نقش فضای مجازی در فرایند قانونگذاری مجلس شورای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقش فضای مجازی در قانونگذاری با رویکرد به حوزه عمومی به این معنا است که نیازها، ارزش ها و هنجارهای شهروندان در تقنین قوانین با رویکرد به فضای مجازی چه مقدار تجلی می یابد. قانونگذاران چه مقدار از فضای مجازی که ظهور و بروز خواسته های شهروندان است در راستای قانونگذاری استفاده می کنند؟ برای این منظور از روش کیفی گرنددتئوری استفاده شد. جامعه آماری نمایندگان مجلس و حجم نمونه با توجه به اشباع داده ها و اشباع نظری تعداد 45 مصاحبه می باشد که با استفاده از نرم افزار اطلس تی آی تحلیل انجام شده است. ابتدا از متن مصاحبه محورهای باز استخراج و از این محورهای باز هشت شاخص احصا میانی شد که این شاخص ها نیز به دو شاخص کلان تسریع کننده در استفاده از فضای مجازی با محورهای آگاهی شبکه، بازیابی اطلاعات، انتشار اطلاعات و هماهنگی و در شاخص بازدارندگی نیز محورهای عدم زیرساخت ها، ناتوانی در استفاده، هجمه تبلیغاتی و نگاه یکسویه است. نظر به خلاء سایت رسمی و تعاملی نمایندگان مجلس، با کدگذاری جدید مصاحبه ها، خواسته های نمایندگان از مرکز فناوری مجلس واکاوی مجدد شد که ایجاد سایت برای ارتباطات سازمانی، کسب اطلاعات از مطالبات شهروندی در قالب نظرسنجی، ارتباط با شهروندان و نخبگان و حوزه انتخابیه از سخنان نمایندگان احصا شده است.نتیجه اینکه با عنایت به عوامل بازدارنده، تنها راه ایجاد ارتباط رسمی در فضای مجازی به مانند تمامی کشورهای مترقی، داشتن فضای مجازی رسمی با رویکرد قانون سپاری است.