یکی از جنبه های کلیدی دولت ها مربوط به ساختار قدرت آنها می باشد.دولت ها از نظر ساختار قدرت مانند یکدیگر نیستند و از گستره مختلفی برخوردارند. ازجمله عوامل تاثیرگذار بر ساختار قدرت دولت ها مربوط به بهره مندی از منابع رانتی می باشد.در این خصوص یکی از نظریاتی که دولت های برخوردار از منابع رانتی را تجزیه و تحلیل نموده است،نظریه دولت رانتیر است.تحقیقات موجود در این نظریه از کاستی هایی مانند ضعف متدولوژی جهت تبیین نقش منابع رانتی بر ساختارقدرت دولت برخوردار می باشد.لذا هدف اصلی این مقاله تقویت دانش موجود درنظریه دولت رانتیر ازطریق استفاده از یک رویکرد جدید یعنی رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی برای تبیین نقش منابع رانتی در ساختار قدرت دولت می باشد.مطالعه موردی دولت رانتیر بحرین می باشد.سوال اصلی این است که منابع رانتی چه نقشی درساختار قدرت دولت بحرین بر اساس رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی دارد؟رویکرد محقق تبیینی است. چارچوب نظری مبتنی بر رویکرد دیالکتیکی شبکه های سیاسی است که برای یافته های کیفی از ابزار اسنادی استفاده می گردد و برای یافته های کمی در تحلیل شبکه ای، از نرم افزار(SOCNETV) استفاده می گردد.نتایج این مقاله نشان می دهدکه منابع رانتی نقش زیادی درایجاد مدل حامی-مشتری درساختار قدرت دولت بحرین دارد.