فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۸۱ تا ۱٬۳۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study is to identify the roots of cultural policy making in the IRI. Having a historical approach this article has used a thematic content analysis with a “content coding technique” to review the works of three Islamic revolutionary scholars whose views have been frequent reference to many cultural policy makers before and after the revolution. In this regard there have been “thirty headlines” identified as policy making headings which are divided into: ten headlines from Ali Shariati’s book called “Returns”, eight headlines from "The Future of the Islamic Revolution" a book by Morteza Motahari, and twelve headlines from a series of Seyyed Ahmad Fardid’s lectures, titled as "Hereafter Conquest and Meetings of Farahi". According to the results of this research, the sharing feature of these three views, albeit from different origins of ideas, is the two following lines "Confrontation with Being Westernized" and "the Priority of Reform, and the Development of Thought and Culture". Another result of this research indicates the influence of the document "Principles of cultural policy of the country" through the views of these scholars. At the end of this article, it is claimed that the Islamic Republic of Iran's cultural policies, both elective and compound, are rooted in the cultural theorists of the revolution, and it cannot be accepted that the Islamic Republic of Iran, in its forty-year lifetime, departed from the first designed cultural principles. It is a form of early thought that has been recognized and formed as normal
واکاوی مفهوم «تمدن نوین اسلامی» با رویکرد معناشناختی
حوزه های تخصصی:
بی گمان، سخن گفتن از تمدن نوین اسلامی و ارائه هر طرح و نظریه ای دراین باره ، نخست مستلزم درک صحیح و واقعی از مفهوم تمدن است. تمدن واژه ای آشنا، درعین حال مبهم و پرمناقشه است که درباره چیستی آن گفت وگوهای بسیاری انجام شده و دیدگاه های فراوانی ارائه گردیده است. در این پژوهش کوشیده ایم با روشی تحلیلی و رویکردی انتقادی ضمن واکاوی مفهوم تمدن از حیث معناشناختی، مسئله اسلامیت و نوین بودن آن را بررسی کنیم. برای رهیافت به این مهم نخست با مراجعه به دیدگاه اهل لغت و فرهنگ نامه نویسان و نیز آرا و اندیشه های نظریه پردازان تمدنی ضمن نقد برخی دیدگاه ها، هماهنگ با معنای لغوی نظریه ای جامع و جدید ارائه نموده ؛ و در ادامه تبیین کرده ایم که تقیّد تمدن به پسوند اسلامیت و نوین بودن گویای تقابل تمدن مزبور با تمدن غرب و تغایر آن با تمدن اسلامی است.
نتایج اقتصادی یک توافق سیاسی: بررسی ظرفیت ّهای اقتصادی عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست پژوهی جهان اسلام دوره ۹ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲۵
83 - 111
حوزه های تخصصی:
غرب آسیا، همواره در تحولات سیاسی و استراتژی قدرت های جهانی از نقش و اهمیت زیادی برخوردار بوده است. در این منطقه، کشورهایی با پیوندهای مستحکم اقتصادی اندک و سطح نزاع و کشمکش زیاد حضور دارند. بسیاری از این تنش ها، حول محور تشکیل رژیم صهیونیستی یا در روابط این کشور با سایرین بوده است. با این حال، «پیمان ابراهیم» در سال 2020، می تواند نشانه ای از ورود منطقه غرب آسیا به مرحله جدیدی باشد. در این مقاله، به این پرسش پاسخ می دهیم که عادی سازی روابط امارات متحده عربی و بحرین با رژیم صهیونیستی چه پیامدهای اقتصادی احتمالی برای این کشورها خواهد داشت. مقاله، ضمن بررسی شرایط اقتصادی کشورهای عضو در زمان شکل گیری پیمان ابراهیم، این فرضیه را به بحث می گذارد که پیمان ابراهیم می تواند ظرفیت های متعددی را در بخش های مختلف اقتصادی برای این کشورها داشته باشد. یافته های مقاله نشان می دهد که این پیمان سیاسی، ظرفیت های زیادی برای تحول اقتصادی این کشورها در حوزه های هوانوردیِ غیرنظامی، گردشگری، علم، فناوری و نوآوری، مالی و سرمایه گذاری، الماس، صنایع دریایی و انرژی و مراقبت های بهداشتی خواهد داشت. این مقاله با روش توصیفی - تحلیلی و با بهره گیری از منابع نوشتاری انجام شده است.
کنترل فساد در اندیشه و سیره سیاسی امام رضا (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در عصرامام رضا(ع) اداره امور و راهبری نظام حکمرانی از شکل آرمانی آن در دوره های اولیه اسلام دور شده است و ناکارآمدی، بی تدبیری و فساد در ارکان خلافت عباسی و عرصه اجتماعی نمایان است. امام رضا(ع) در این شرایط و در دوره قبل از ولایتعهدی و نیز بویژه بعد از آن و در دوره مامون سعی در مقابله با این وضعیت داشتند. مهمترین راهبردی که امام رضا(ع) در مقابل این وضعیت در پیش گرفتند،تبیین وبیان ماهیت واقعی حکمرانی در نظام اسلامی است که با توجه به ویژگی های آن در ابعاد گوناگون ضمن کارآمدی، فساد نیز در جامعه کاهش و قابل کنترل خواهدبود. بنابراین سوال اصلی این مقاله این است که در اندیشه و سیره امام رضا(ع) فساد چگونه کنترل و از بین می رود؟یافته های این مقاله با استفاده از روش هرمنوتیک اسکینری و باتکیه برمنابع اسنادی وکتابخانه ای نشان می دهد که امام رضا(ع)با توجه به شرایط سیاسی و اجتماعی آن دوره و در تعامل با گروه های گوناگون برحکمرانی مطلوب اسلامی تاکید دارند که این نوع حکمرانی دارای بنیانی توحیدی می باشد و ساختارحکومتی آن بنحوی است که ماهیت وهدفی سعادت گرا دارد که در کنار آن مردم قرار دارند که در حوزه اجتماعی نقشی فعالانه دارد.از نظر ایشان این حکومت با چنین ساختار اجتماعی وماهیت سیاسی و بنیانی فرهنگی و اعتقادی ضمن کارآمدی زمینه را برای هرگونه فساد از بین می برد.
A comparative Study of Iranian and Turkish Cultural Diplomacy in Iraq (2003 - 2020)
حوزه های تخصصی:
The purpose of this study is to conduct comparative review of Iran and Turkey’s cultural diplomacy in Iraq after the US invasion and the fall of Saddam Hussein's regime. Iran and Turkey, as two influential powers in the developments of the Middle East, are trying to advance their cultural diplomacy in Iraq according to the nature of their government, goals, and aspirations. The main question of the research is, “On what approach are the effectiveness factors of Iranian and Turkish cultural diplomacy in Iraq between 2003 and 2020 based?” The hypothesis is that Iranian cultural diplomacy in Iraq after 2003 has been following Shi’ism, the axis of resistance, and Iranianism as the cornerstones of its approach, as opposed to Turkish cultural diplomacy that is based on Turkish nationalism and neo-Ottomanism. Accordingly, each of these governments is trying to exert influence in Iraq using soft power and cultural diplomacy. In doing this, Iran and Turkey have different conditions, opportunities, threats, and tools to advance their cultural diplomacy. The research findings indicate that Iran is in a better position than Turkey in terms of conditions, opportunities and tools but the focus on Shiism and the issue of resistance in Iraq has led to little attention paid to other features of cultural diplomacy. In contrast, Turkey, with its benefit-oriented and opportunistic approach, has been able to make the most of tools such as Kurdish language and literature, media diplomacy, tourism development, scientific and educational topics, etc. through careful planning and has gained more influence in Iraq. The method of data analysis is descriptive-analytical and the data collection was carried out via library research.
بررسی نهادمندی حزب دموکرات ایران (قوام) بر اساس آرای ساموئل هانتینگتون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حزب دموکرات ایران (قوام)، از جمله احزابی بود که در پی سقوط حکومت رضاشاه در ایران تشکیل گردید. این حزب توسط نخست وزیر وقت ایران، احمد قوام، بوجود آمد. حزب دموکرات در ابتدا بواسطه حمایت قوام، گسترش فراوانی یافت ولی در ادامه، ستاره اقبال حزب رو به افول نهاد و در نهایت با عزل قوام از نخست وزیری، حزب دموکرات نیز منحل شد. این پژوهش در پی پاسخ به این پرسش است که آیا حزب دموکرات ایران خصیصه های یک حزب نهادمند را دارا بوده است؟ این پژوهش با استفاده از نظریات هانتینگتون در باب نهادمندی، به بررسی شاخصه های نهادمندی حزب دموکرات ایران می پردازد. همچنین این پژوهش می کوشد با مطالعه حزب دموکرات، به بررسی علل ناکارآمدی احزاب در تاریخ معاصر ایران نیز بپردازد. یافته های پژوهش نشان می دهند که بر مبنای شاخصه های هانتینگتون، حزب دموکرات فاقد ویژگی های نهادمندی بوده است و اساساً در مورد علل ناپایداری احزاب در ایران، می توان به فقدان نهادمندی این تشکل ها استناد نمود. روش مورد استفاده در این پژوهش، توصیفی– تحلیلی است. منابع مورد استفاده در پژوهش، شامل آثار کتابخانه ای، مجلات علمی و اسناد مراکز معتبر پژوهش تاریخ معاصر می باشند.
ایران و آمریکا: از مهار تا بازدارندگی استراتژیک با تمرکز بر دوره بوش پسر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۰ (پیاپی ۷۰)
151 - 176
حوزه های تخصصی:
با به قدرت رسیدن بوش در سال 2001 و تسلط نومحافظه کاران در دولت او، برداشت هیات حاکمه آمریکا از ساختار و ماهیت نظام بین الملل و پویش های آن ذیل واقعه یازده سپتامبر 2001 شکل گرفت. این برداشت ها در قالب دکترین بوش رویکردی ناسازگار با ماهیت و ساختار نظام بین الملل پساجنگ سرد تئوریزه شد که نتیجه آن، نخست تهاجم نظامی به افغانستان و سرنگونی حکومت طالبان در سال 2001 و سپس در فضایی دراماتیک تهاجم به عراق و سرنگونی رژیم صدام در سال 2003 شد. در این شرایط بسیاری هدف بعدی اقدام نظامی دولت بوش را جمهوری اسلامی می دانستند که هیچگاه محقق نشد. این مقاله با اتکا بر ناسازگاری مذکور (متغیر مداخله گر) به این موضوع می پردازد که چرا ایالات متحده پس از جنگ عراق، جمهوری اسلامی را مورد تهاجم نظامی قرار نداد؟ این موضوع در ادبیات استراتژیک، ذیل نظریه و استراتژی بازدارندگی بررسی می شود. بر این اساس فرضیه بحث آن است که افزایش قدرت و نفوذ ایران (متغیر مستقل) بعنوان مهمترین پیامد جنگ عراق در روابط ایران و آمریکا موجب شد تا دولت بوش از تهاجم نظامی به ایران بازداشته شود (متغیر وابسته). یافته این پژوهش دستیابی به الگوی دوکانونی بازدارندگی ایران در مقابل تهاجم آمریکا است.
رهیافتی نو در شناخت حکمت سیاسی انقلاب اسلامی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر با روش تاریخی و منطقی، با قراردادن حکمت سیاسی انقلاب اسلامی در جایگاه حکمت عملی، آن را به لحاظ معرفتی از تزلزل و سیالیّت میان رشته ای به مثابه شاخه ای از فلسفه های مضاف به یک رشته ی اصلی حِکمی درجه اول ارتقاء می دهد. دستاورد مهم نظریه ی حاضر این است که نقش فلسفه ی سیاسی را در جمع میان «تحول و ثبات» و «اصالت و حداثت» و عاملیت الهی برجسته می کند تا با بارورسازی و اشراب جهان بینی توحیدی به دانش های عملی همانند کلام سیاسی، اخلاق سیاسی، فقه سیاسی و فقه حکومتی، انقلاب اسلامی را به سامان برساند. طرح نظریه ی فرآیندی انقلاب اسلامی در قالب مردم سالاری دینی در پنج مرحله ی «نهضت انقلابی»، «نظام سازی»، «دولت سازی»، «جامعه سازی» و «تمدن سازی»، از دستاوردهای انحصاری حکمت سیاسی انقلاب اسلامی است. بازگذاشتن رویکرد فلسفی دوراندیشانه به سوی افق های آینده نگارانه و تمدن سازی تا ظهور حضرت حجت (عج) در هیچ فلسفه ی سیاسی دیگری بیان نشده است
نظام تربیتی مدیریت و فرماندهی در نیروهای مسلح با تاکید بر مکتب شهید سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام تربیتی در مدیریت و فرماندهی یک سازمان و نهاد، نقش مهمی در تحقق اهداف آن بر عهده دارند. در این راستا مدیران و فرماندهان نقش بسزایی ایفا می کنند. تحقق این مهم نیازمند کاربست نظام تربیتی در سازمان و نهاد می باشد. در این بین، توجه به مشی تربیتی مدیریت و فرماندهی شهید سلیمانی به عنوان یک مکتب الگو ساز بسیار حائز اهمیت می باشد. علیرغم اهمیت و ضرورت مذکور تاکنون پژوهشی که نظام تربیتی مدیریت و فرماندهی در نیروهای مسلح را مبتنی بر مکتب شهید سلیمانی طراحی کرده باشد، صورت نگرفته است. لذا این پژوهش درصدد است تا مبتنی بر مشی تربیتی شهید سلیمانی در مدیریت و فرماندهی، نظام تربیتی مدیریت و فرماندهی نیروهای مسلح را استخراج نماید. نتایج این پژوهش که با استفاده از روش تحلیل مضمون و بهره گیری از روش تحلیلی استنباطی و با استفاده از ابزار فیش برداری انجام شده است، حاکی از آن است که اخلاص و ساده زیستی در حوزه شخصیتی؛ ایمان و معنویت در حوزه اعتقادی؛ ولایتمداری، دشمن شناسی و دشمن ستیزی (بصیرت انقلابی) در حوزه سیاسی؛ مردم دوستی و مردم یاری در حوزه اجتماعی و تعهد شغلی و عملکرد جهادی در حوزه مدیریتی و فرماندهی به ویژه در مکتب شهید سلیمانی، از جمله مهمترین شاخصه های نظام تربیتی مدیریت و فرماندهی در نیروهای مسلح به شمار می آیند که نقش بسزایی در رشد مادی و معنوی مدیران و فرماندهان ایفا می کنند.
درهم تنیدگی مشروعیت (حقانیت) و مقبولیت در حکومت اسلامی در نظریه شهید صدر(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهید صدر در خصوص نقش مردم در حکومت اسلامی بیان خاصی دارند که متفاوت از سایرین است. هدف از این نوشتار نیز ارائه تحلیلی نو از اندیشه سیاسی شهید صدر در خصوص مشروعیت در حکومت اسلامی است. سؤال اصلی این تحقیق این است که طبق نظریه شهید صدر، در نظام مردم سالاری دینی نحوه اجتماع مشروعیت(حقانیت) و مقبولیت چگونه خواهد بود. در این مقاله برای جواب این سؤال، از روش های تلفیقی استفاده شده؛ در کاوش اصل نظریه شهید صدر، از روش کتاب خانه ای، در تحلیل نظریه شهید صدر از روش تحلیل محتوای کیفی استفاده شده است. از دیدگاه شهید صدر، اساساً حکومت اسلامی امکان تحقق ندارد، مگر آن که عصمت آن تأمین شود و عصمت در زمان معصوم7 مستقیماً از طرف خداوند تأمین می شود و در زمان غیبت: 1. با نظارت های مردم و نخبگان نسبت به هم دیگر و نسبت به ولی فقیه. 2. مشورت (داشتن روحیه مشورت خواهی از طرف امام و ارائه مشورت از طرف مردم) و 3. بیعت مردم و نخبگان با ولی فقیه تأمین می شود که شهید صدر از آن به «جوّ عصمت» نام می برد. زمانی حکومت اسلامی میسر است که جوّ عصمت ولی فقیه تأمین شود و این تنها در صورتی امکان دارد که مشارکت مردم به حداکثر خود برسد. لذا اساس حکومت ولی فقیه با مشارکت اکثر مردم پیوند ناگسستنی دارد و در این بیان مشروعیت و مقبولیت درهم تنیده است.
سنت قرآن پژوهی سیاسی اجتماعی در ایران معاصر (شیخ هادی نجم آبادی و اسدالله خرقانی)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
47 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش جریان شناسی چگونگی ساختارهای تعاملی فکری سیاسی اجتماعی و بازشناسی مؤلفه های آلترناتیو نظم گفتمانی دین و سیاست در تطور نظام اندیشگی ایران، است. نگارش تاریخی سنت «اسلام نواندیش» صورت بندی نظام دانایی و ارتباطش با دیگر سنت های فکری- سیاسی محور اصلی این پژوهش است. پرسش اصلی این نوشتار بر این مطلب است که رویکرد نواندیش گرای اسلامی در رابطه تعاملی منابع اصیل و مبارزه با انحطاط فکری مسلمانان در جامعه سیاسی چگونه بوده است؟ و این سنت چه تحولاتی در دوره پهلوی اول به خود دیده و در این دوران، چه ارتباطی (تضاد، سایش و گفت وگوهایی) با سایر سنت ها نظیر سنت اسلام فقاهتی، تجربه کرده است؟ روش پژوهش در این مقاله توصیفی- تحلیلی است. طرح و پاسخ این پرسش ها مستلزم شناخت و بازفهم تاریخ ایران و تاریخ اندیشه سیاسی ایران جدید است. سنت اسلام نواندیش آوردگاه تلاش و تقلای سه سنت باستانی، اسلامی و غربی است. در این سنت مفاهیم و آموزه های ایرانی -اسلامی که در هاله ای از تقدس آسمانی و ماورایی آرمیده اند با سنت غربی که برداشت زمینی از آنها دارد درهم آمیخته شده و بازخوانی مجددی از اسلام ارائه می شود. این سنت، از سویی حوزه ی سیاسی را از تقدس آسمانی تهی ساخته و حوزه عمومی را متعلق به مردم می داند و از دیگر سوی علم را نه تنها در تنافی و تغایر با دین ندانسته که مقصد آن دو را یکی می انگارد. بر این اساس، این نوشتار به بررسی سنت قرآن پژوهی سیاسی با مطالعه نظریات دو اندیشمند شیخ هادی نجم آبادی و اسدالله خرقانی می پردازد.
تبیین مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی سردار شهید حاج قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی و تبیین مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی در سیره سردار سلیمانی می تواند یک الگوی مناسب برای مدیران فعال در عرصه های چندفرهنگی باشد. درواقع مدیران فعال در پهنه فرهنگ ها، نیازمند درک درست از مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی اند تا با به کارگیری آنها بتوانند اهداف مدیریتی خویش را جامه عمل بپوشانند. بنابراین مسئله این پژوهش تبیین و شناسایی مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی سردار سلیمانی است. در این پژوهش با روش مطالعه اسناد موجود، اطلاعات موردنیاز گردآوری شد و با روش تحلیل مضامین و سازوکار شبکه مضامین، مؤلفه های مدیریت میان فرهنگی در سبک مدیریتی ایشان مورد شناسایی قرار گرفت. حاصل این پژوهش و تحلیل، چند مؤلفه است که عبارتند از: همسوسازی راهبردی، کشف و به کارگیری ظرفیت ها، التزام به ارزش های جهادی، مقبولیت فراگیر، ایجاد جذابیت و توجه به عوامل فرهمندی، نگاه راهبردی، تأکید بر سرمایه های انسانی، حضور در میدان و شبکه سازی.
کاربرد قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت نرم روسیه در سال های اخیر توجه بسیاری از پژوهشگران حوزه اوراسیای مرکزی را به خود جلب کرده است. اقدام های انجام شده توسط روسیه برای توسعه روابط با کشورهای آسیای مرکزی به طور معمول قدرت نرم خوانده -می شود. اینکه سیاست قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی چه کاربردی دارد از ابعاد مختلف قابل بررسی است. بنابراین، پرسش اصلی مقاله این است که بهره گیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم در آسیای مرکزی چگونه سیاست خارجی کشورهای منطقه را زیر تأثیر قرار داده است؟ فرضیه مقاله این است که بهره گیری روسیه از ابزارهای قدرت نرم به همسویی فکری رهبران آسیای مرکزی با روسیه و همراهی بیشتر آنها با اهداف سیاست خارجی این کشور انجامیده است. در این پژوهش با به کارگیری نظریه واقع گرایی نوکلاسیک و روش پژوهش تبیینی_تحلیلی به تبیین منطق به کارگیری قدرت نرم روسیه در آسیای مرکزی، کارآمدی راهبرد روسیه در منطقه آسیای مرکزی و نیز دلایل و عوامل تعیین کننده قدرت نرم روسیه در منطقه پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد ارتباط های شخصی فراملی به عنوان سازوکار اصلی مسکو در جهت تأثیر بر جهت گیری سیاست خارجی کشورهای آسیای مرکزی عمل می کند.
پدیدارشناسی سیاسی دیوان حافظ در بستر سازه های معنایی خرد مزدایی باستان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 24
حوزه های تخصصی:
متفکران ایرانی همیشه در شرایط بحرانی سعی می کردند نظم آرمانی جامعه را به لحاظ اندیشه گانی حفظ کنند. هر چه شرایط سیاسی و اجتماعی بحرانی تر می گردید تلاش متفکران ایران جهت حفظ دستاوردهای اخلاق سیاسی بیشتر می شد. یکی از شرایط دهشناک جامعه ایرانی حمله مغول ها و بهم خوردن ارکان نظری و سیاسی اجتماع ایرانی بود. کشتارها، غارت، تجاوز، نابودی میراث در هجوم قبایل بیابان گرد از میان رفت. نخبگانی چون سعدی، حافظ، عبید، جوینی و خواجه نصیر سعی کردند به شیوه های مختلف هر چند ساختار سیاسی و اقتصادی از هم پاشیده بود به شکل فکری و فرهنگی کشور را نجات دهند. حافظ از جمله متفکرانی است که به خاطر قرار گرفتن در سنت عرفان ایرانی، دولت و قدرت سیاسی اجتماعی را به صورت خودآگاه نشانه نمی رود، بلکه اندیشه سیاسی و سیاست زبانی او در قالب مباحث ناخودآگاهی زبانی، تبلور هویت و آرمان های تفسیر پذیر زبانی و از همه مهم تر تکیه بر راستی، شادی و عشق به صورت مبارزه علیه زبان قدرتمند، غمگین و ریاکار خود را نشان می دهد. برای همین منظور برای بررسی سیاست در دیوان حافظ، روش پدیدارشناسی انتخاب شده است که در روش پدیدارشناسی شکل های مختلف اندیشه بروز پیدا می کند و کار پدیدارشناس شناخت پس زمینه های هویتی، زبانی و سازه ایست که نشانه ها و نمادهای مختلف را به پس زمینه های فرهنگی ارتباط می دهند. پدیدارشناسان بر این اعتقادند که رفتارهای انسان دارای معانی است که این معانی در طول تاریخ به صورت جهان زیست های بدیهی انگاشته شده در سنت به ارث رسیده است.
راهکارهای عدالت سیاسی از دیدگاه قرآن کریم(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
منبع:
سیاست پژوهی اسلامی ایرانی سال اول پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
138 - 163
حوزه های تخصصی:
قرآن کریم، منبع بنیادین اندیشه سیاسی اسلام به شمار می آید و باید برای شناخت دقیق عناصر آن به این منبع مراجعه کرد، از آن جا که برپایی عدالت، هدف ارسال پیامبران الهی بیان شده است، طبعا می توان باور داشت که دست کم راهبردهای آن از آیات الهی قابل استنباط باشد تا در گامهای بعد، برنامه ها و راهکارهای مطلوب دستیابی به عدالت سیاسی، تنظیم گردد. این نوشتار در جستجوی یکی از عناصر تاثیرگذار و بنیادین نظریه عدالت سیاسی، یعنی راهکارهای دستیابی به آن از منظر قرآن کریم می-باشد، برای پاسخ به پرسش طرح شده، با روش تفسیر اجتهادی بر این امر تاکید شده است که راهکارهای دستیابی به عدالت سیاسی را به طور عمده می توان در مواردی چون نهادینگی عدالت در جان حاکمان، عدالت طلبی، ستیزه جویی با ستم، ظلم ناپذیری و یاری خواهی ستمدیدگان رصد کرد، اصولی کلیدی که می توانند بسترهایی اساسی برای طراحی راهکارها و برنامه های رسیدن به عدالت سیاسی فراهم کنند.
تحلیل نگرانی اروپا از استفاده ابزاری روسیه از انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مصرف بالا و نیاز روزافزون اتحادیة اروپا به واردات انرژی به ویژه از روسیه به عنوان بزرگ ترین دارنده منابع گازی جهان باعث شده که مسکو از منابع انرژی به عنوان اهرمی راهبردی برای بازسازی امپراتوری خود و پیش بردن سیاست های کرملین در قبال بروکسل استفاده کند. این امر موجب شده که امنیت منابع و مسیرهای تأمین انرژی برای اروپا از اهمیت بالایی برخوردار شود. در این راستا، اروپا کوشیده است با متنوّع کردن این منابع و مسیرها، آسیب پذیری خود را در این مسئله کاهش دهد که این امر باعث توجّه ویژه اروپا به منطقة قفقاز جنوبی شده است. بدین ترتیب، نوشتار پیش رو درصدد است تا نگرانی های اروپا از استفاده ابزاری روسیه از انرژی را براساس مؤلّفه ها و شاخص های امنیت انرژی تحلیل نماید و در پی پاسخ گویی به این پرسش اصلی خواهد بود که نگرانی اروپا از استفاده ابزاری روسیه از انرژی در چیست؟ فرضیه پژوهش این است که نگرانی اتحادیه اروپا از انحصار روسیه بر منابع انرژی منطقه آسیای مرکزی و قفقاز و از سویی، استفاده کرملین از برگ انرژی به عنوان یک سلاح قدرتمند به منظور پیش برد اهداف سیاسی و اقتصادی خود در قبال اروپا، تأثیر راهبردی بر امنیت انرژی و احتمال به خطرافتادن امنیت ملّی اتحادیه خواهد داشت؛ بنابراین مقامات بروکسل برای رهایی از وابستگی فلج کننده به منابع انرژی روسیه و تضمین امنیت انرژی بالا، در تلاش برای جایگزینی و تنوّع بخشی به سبدهای وارداتی نفت و گاز برآمده که این امر ضمن منزوی کردن مسکو در بازار انرژی، به افزایش قدرت چانه زنی و بازیگری اروپا در معادلات منطقه و بین الملل کمک خواهد کرد. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد؛ پیگیری سیاست تنوّع بخشی و کاهش سلطه روسیه بر بازار انرژی منطقه، ضمن کاهش تهدیدات امنیت انرژی، به استقلال هرچه بیشتر اروپا در تصمیمات و سیاست های انرژی و ارتقای قدرت و جایگاه بین المللی اروپا منجر خواهد شد. روش مورد استفاده در این نوشتار توصیفی - تحلیلی است.
جایگاه سازمان های بین المللی در ساز و کار موازنه نرم در عصر پساجنگ سرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روابط بین الملل دوره ۱۲ زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۴۷)
403 - 371
حوزه های تخصصی:
ساختار نظام بین الملل پس از جنگ سرد، به زعم عده ای از اندیشمندان نوعی ساختار تک -تک /چندقطبی است که در آن آمریکا قدرتی بلا منازع بوده و در این نظام، برقراری موازنه سخت سنتی علیه تنها ابرقدرت امکان پذیر نمی باشد. به همین دلیل نظریه موازنه نرم در تکمیل نظریه موازنه قدرت سنتی و برای بازداشتن آمریکا از این سیاست مطرح شد. در واقع در شرایط کنونی با برتری آمریکا موازنه نرم عبارت از هماهنگی آگاهانه اقدامات دیپلماتیک به منظور کسب نتایجی بر خلاف ترجیحات آمریکا است. باتوجه به تحول در ساختار نظام بین الملل از نظام دوقطبی به تک قطبی بر پایه یک جانبه گرایی آمریکا نقش سازمان های بین المللی به عنوان نماد چند جانبه گرایی در مقابل آمریکا در عصر بعد از جنگ سرد افزایش یافته است. از این منظر سازمان های بین المللی منطقه ای و جهانی به مثابه ابزاری دیده می شوند که طی آن کشورها در پی ایجاد موازنه در برابر قدرت هژمون آمریکا به طور مسالمت آمیز هستند.پرسش پیش روی نگارندگان آن است که نقش سازمان های بین المللی در نظریه موازنه نرم قدرت پسا جنگ سرد چگونه ارزیابی می گردد؟ انگاره ای که در مقام پاسخ ارائه می گردد آن است که سازمان های بین المللی منطقه ای و جهان شمول در کنار دیگر ابزارهای نرم موازنه سازی،از جایگاه ویژه ای در دوران پساجنگ سرد برخوردارند. این نوشتار با روش توصیفی و تحلیلی و گردآوری کتابخانه ای داده ها و با رهیافت توازن نرم قدرت به هماوردی با پرسش و انگاره برگفته برآمده است.
معمای امنیت- هویت و بازخیزی گفتمان باستان گرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گفتمان ها همواره در پیکار و ستیز باهم اند و در این میان، گاه برجستگی می یابند و گاه به حاشیه می روند. حاشیه ای شدن به معنای نابودی نیست، بلکه به معنای از دست دادن توان کنش گری سیاسی و خفته ماندن است. خفته ماندن همیشگی نیست بدین معنا که همواره امکان بازگشت بازندگان و برون رفت سوژه ها از جایگاه سوژگی و بازیابی توان کنش گری سیاسی وجود دارد. اینک گفتمان باستان گرایی بازنمون چنین بازگشت و برون رفتی است که نمود آن را می توان هم در پهنه اجتماع و هم در سپهر رسانه دید؛ از این رو، نوشتار کنونی، می کوشد بدین پرسش پاسخ دهد که «زمینه های بازخیزی این گفتمان در ایران کنونی کدام اند؟» با بهره گیری از نظریه «معمای امنیت هویت» و روش شناسی «گفتمانی– شناختی،» نشان داده می شود که این بازخیزی در هویت سازی تک ساخت جمهوری اسلامی، گروه بندی های گفتمانی، نابرابری های میان فرهنگی و احساس خودگسلی و هراس هستی شناختی هواداران فرهنگ باستان ریشه دارد. همچنین این بازخیزی را می توان پیکربندی گونه ای هویت مقاومت دانست.
نقش مراجع و روحانیون ایرانی مقیم عراق در تحولات سیاسی و اجتماعی ایران معاصر (1320-1304)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۹۶)
227 - 270
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به دنبال پاسخ گویی به این پرسش است که روحانیون و مراجع تقلید ایرانی مقیم عراق چه تأثیری بر تحولات دوره پهلوی اول داشتند و واکنش آنها نسبت به آن بخش از اقدامات حکومت رضاشاه که پیامدهای مهمی بر مذهب و جایگاه روحانیت در ایران داشت، چه بود؟ فرضیه اصلی این است که روحانیون و مراجع تقلید ایرانی مقیم عراق نتوانستند آن گونه که باید در تحولات دوره حکومت رضاشاه منشأ اثر باشند. این امر از موضوعات مختلفی ریشه می گرفت که در این مقاله به تفصیل مورد بررسی قرار گرفته است. روش تحقیق در این مقاله مبتنی بر روش تحلیل و توصیف تاریخی است. اسناد تاریخی، منابع دست اول تاریخی، منابع تحقیقی نویسندگان داخلی و خارجی مربوط به دوره پهلوی اول و جراید از منابعی هستند که در این مقاله مورد استفاده قرار گرفته اند.
بررسی نقش « هویت» در بحران های بین المللی: مطالعه موردی بحران سوریه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال دهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۴۰ (پیاپی ۷۰)
207 - 236
حوزه های تخصصی:
هویت را می توان حلقه اتصال نظریه سازه انگاری با مطالعات نظری مرتبط با بحران های بین المللی دانست. هویت ها پایه و اساس منافع و نقش ها می باشند و بازیگران بر اساس هویتی که برای خود متصور هستند دوست و دشمن خود را مشخص می کنند. لذا هدف مقاله پیش رو پاسخ به این پرسش است که «هویت» چه نقشی در «بحران های بین المللی» ایفا می کند؟ در پاسخ به این پرسش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی این فرضیه آزمون می شود که اگر بازیگرانی با هویت های متعارض، درگیر یک بحران شوند؛ آن بحران تشدید شده و به احتمال زیاد منجر به شیوه های خشن مدیریت بحران خواهد شد. بهترین نمونه این فرضیه نیز بحران سوریه است. شروع بحران سوریه به شدت متاثر از بحران هویت در داخل دولت سوریه بود؛ به همین دلیل دو تعارض هویتی (نوسلفی- علوی) و (کردی- عربی) در بحران برجسته شد و در ادامه نیز دو محور انقلابی و محافظه کار به رهبری ایران و عربستان و همچنین بازیگر سوم یعنی اردوغان با تمایلات عثمانیگری خود وارد بحران شده و تمام توان خود و نیروهای نیابتی و متحدین خود را برای حذف «دگرهای» هویتی خود بکار گرفتند.