آرشیو

آرشیو شماره ها:
۹۸

چکیده

گفتمان ها همواره در پیکار و ستیز باهم اند و در این میان، گاه برجستگی می یابند و گاه به حاشیه می روند. حاشیه ای شدن به معنای نابودی نیست، بلکه به معنای از دست دادن توان کنش گری سیاسی و خفته ماندن است. خفته ماندن همیشگی نیست بدین معنا که همواره امکان بازگشت بازندگان و برون رفت سوژه ها از جایگاه سوژگی و بازیابی توان کنش گری سیاسی وجود دارد. اینک گفتمان باستان گرایی بازنمون چنین بازگشت و برون رفتی است که نمود آن را می توان هم در پهنه اجتماع و هم در سپهر رسانه دید؛ از این رو، نوشتار کنونی، می کوشد بدین پرسش پاسخ دهد که «زمینه های بازخیزی این گفتمان در ایران کنونی کدام اند؟» با بهره گیری از نظریه «معمای امنیت هویت» و روش شناسی «گفتمانی– شناختی،» نشان داده می شود که این بازخیزی در هویت سازی تک ساخت جمهوری اسلامی، گروه بندی های گفتمانی، نابرابری های میان فرهنگی و احساس خودگسلی و هراس هستی شناختی هواداران فرهنگ باستان ریشه دارد. همچنین این بازخیزی را می توان پیکربندی گونه ای هویت مقاومت دانست.

تبلیغات