فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۴۶۱ تا ۳٬۴۸۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال شانزدهم زمستان ۱۳۹۹ شماره ۱ (پیاپی ۶۱)
191 - 220
حوزه های تخصصی:
جوامع معاصر بشری با بحران های مختلفی مانند محیط زیست، آزار حیوانات، فقر، بیماری های ویروسی، جنگ و نظامی گری، ستمگری انسان ها نسبت به یکدیگر، گسترش روابط انتفاعی و ابزاری میان انسان ها، بی-تفاوتی سیاسی و مدنی، فروپاشی اخلاقی و ... مواجه هستند. در میان بحران های مذکور، مقاله حاضر با تمرکز بر بحران اخلاقی، در پی یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش است که «چگونه می توان از گسترش بیشتر بحران اخلاق در جامعه امروز ایران جلوگیری کرد؟». به عنوان فرضیه پاسخ آن است که حرکت به سمت جامعه فضیلتمند و شاخص های اخلاقی چنین جامعه ای مانند مسئولیت پذیری، اعتماد، راستگویی، خیرخواهی، همکاری جویی، صداقت، دیگردوستی و مهارت، مهمترین امید ما برای جلوگیری از گسترش بحران اخلاقی است. از این رو، چیستی جامعه فضیلتمند، شناخت ابعاد و شاخص های آن و همچنین اهمیت و ضرورت طرح آن در جامعه امروزِ ایران از مهمترین مسائل مورد بررسی در این مقاله است. با دغدغه ای کاربردی سعی شده تا امکانات نظریه اخلاق فضیلت محور برای به کارگیری در سطوح فردی و اجتماعی معرفی شود تا از این طریق راهی برای حل و فصل معضلات اخلاقی جامعه ایران معرفی شود. برای دستیابی به چنین هدفی ضمن تعریف اخلاقِ فضیلت، به بررسی رابطه فضایل اخلاقی با جامعه و اهمیت چنین موضوعی در جامعه بحرانی ایران پرداخته شده است. روش تحلیل مقاله «هنجاری» است و با آسیب شناسی از «آنچه که هست» در پی «آنچه که باید باشد» حرکت خواهیم کرد. نتایج بحث نشانگر آن است که در پرتو اخلاق فضیلت می توان مواجه ای دیگرگونه با جامعه بحران زده ایرانی داشت و به سازوکارهای آن امیدوار بود.
بررسی تطبیقی ساختارهای اساسی متاثر از آرمانهای انقلاب در جمهوری اسلامی ایران و جمهوری عربی مصر؛ از ادعا تا واقعیت (با مطالعه قوانین اساسی ایران و مصر مصوب 2014 میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرضیه:مطالعه قوانین اساسی جمهوری اسلامی ایران وجمهوری عربی مص(2014 میلادی)،حاکی ازآن است که ساختارهای اساسی این دوکشوربسیار مهم واستراتژیک خاورمیانه مشابه هم می باشد.سوال:اماسوالی که مطرح می شوداین است که درساختارهای اساسی قوانین اساسی ایران ومصر چه تشابهات وتفاوت هایی وجوددارندوعلت آن کدام است؟روش:پژوهش حاضربه صورت کتابخانه ای، وبابررسی قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران وجمهوری عربی مصر،کتاب ها ومقالات مربوط به حقوق اساسی وحقوق اساسی تطبیقی انجام شده است.نتیجه:درقانون اساسی هردوکشورمبنای مشروعیت نظام خودرابراساس اسلام و اتکاء برآرای مردم(حاکمیت مردم)استوار نموده اند.افزون بر این وجود تشابهاتی در رژیم سیاسی-حقوقی دوکشورمانند نظام جمهوری،یکپارچگی کشور وبسیط بودن به لحاظ تقسیمات کشوری،داشتن قوه مجریه نیمه ریاستی نیمه پارلمانی، مبنای دموکراتیک درساختار نظام و حاکمیت روح اسلام بر قانونگذاری ومسائلی از این دست،جلب توجه می نماید.مواردی این چنین موجب شده،این همانی های بسیاری درجایگاه قدرت ومحدوده ی اختیارات نهادهای سیاسی دو کشور ایجاد شود که ازنحوه ی انتصاب و انتخاب، شرح وظایف ومسئولیت های آنها قابل استنباط است.به نظرمیرسد،علت اصلی این شباهت ها در ساختار-های اساسی کشور مصر و ایران، میتواندریشه درشرایط، اوضاع واحوال مشابهدوکشوردرزمان تدوین قوانین اساسی آنها داشته باشد.ازاین رومیتوان گفت، قانون اساسی مصر به طور غیرمستقیم از قانون اساسی ایران الگوپذیرفته است.این بدان معنااست که،قانون اساسی ایران مطابق میل وآرمان مدونانش، توفیق نسبی ازجهت الگودهی به کشورهای منطقه خود داشته باشد.
بازخوانی مؤلفه های نظم نوین در حال شکل گیری در منطقه غرب آسیا در پرتو بیداری اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
منطقه غرب آسیا در دهه دوم قرن بیست ویک با تحولات و پویایی های جدیدی مواجه بوده است. ظهور بیداری اسلامی در منطقه نویدبخش شکل گیری نظم نوینی بوده است که با نظم مستقر تفاوت هایی چشمگیری دارد و بازیگران جدیدی در شکل گیری آن به ایفای نقش پرداخته اند. شناخت مؤلفه های نظم پیشین و نظم در حال شکل گیری و جایگاه بیداری اسلامی در این تحولات از اهمیت زیادی برخوردار است. در این چارچوب، سؤال اصلی این پژوهش آن است که جایگاه و نقش بیداری اسلامی در شکل گیری نظم نوین منطقه ای در غرب آسیا چیست. یافته های این پژوهش که از تکنیک اسنادی و کتابخانه ای و از روش کیفی برای تحلیل داده ها بهره گرفته است نشان می دهد که بیداری اسلامی نقطه عطفی در تاریخ تحولات غرب آسیا به شمار می رود که در پی آن نظم پیشین در حال شکسته شدن و تبدیل به نظم جدیدی با مؤلفه های منطقه گرایی است. محور مقاومت نیز به عنوان نیرویی برآمده از درون، بازیگر اصلی در روند تحولات بوده است. در سوی مقابل قدرت های بیگانه نتوانسته اند نظم مطلوب خود را شکل دهند. انجام شده است.
تحلیل جامعه شناختی بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصار الله یمن و آینده پیش روی آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله،تحلیل جامعه شناختی بازتاب انقلاب اسلامی ایران بر جنبش انصار الله یمن و آینده پیش روی آن است.یمن به لحاظ وجود جنبش های ریشه دار اجتماعی - اسلامی بالاخص شیعیان(زیدیان) حائز اهمیت است. شیعیان زیدی و جنبش وابسته به آن یعنی الحوثی(انصار الله) مهمترین جناح مخالف دولت یمن محسوب می شوند که در پی فعالیت این جنبش، همراه با گسترش اعتراضات عمومی در جریان بیداری اسلامی، دولت علی عبدالله صالح در 23 نوامبر 2011 سقوط کرد و به دلیل تجاوز نظامی عربستان سعودی، مداخلات شورای همکاری خلیج فارس و سازمان ملل و عدم توافق جناحهای معترض داخلی تاکنون هیچ دولتی نتوانسته است در رأس قدرت قرار گرفته و ثبات سیاسی را در یمن برقرار سازد.سوال اصلی پژوهش این است که تاثیر پذیری جنبش انصار الله یمن از انقلاب اسلامی ایران و نقش جنبش الحوثی (انصار الله)در دگرگونی اوضاع یمن و آینده سیاسی این کشور چیست؟در این مقاله با استفاده ازروش تحقیق توصیفی-تحلیلی، ابتدا به بررسی مفهومی جنبشهای اسلامی بعنوان عامل محرک جنبش الحوثی یمن جهت مقابله با استبداد و تهاجم همه جانبه غرب و عربستان خواهیم پرداخت.
برساختنِ گمینشافتِ مجازی در روزگارِ کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
157 - 190
حوزه های تخصصی:
کروناویروس، دستاورد زیست فاجعه بار انسانِ مدرن است. هدف نوشتار، پیشنهادی هنجارین است برای رهایی بخشی انسان گرفتار شده در دام کرونا؛ ویروسی که انسان اجتماعی را منزوی ساخته است. کرونا به شتاب، تاج دارِ گیتی شده و جهان را بر لبه آشوب قرارداده است. پرسمان نوشتار این است که کروناویروس، پیوندِ کمابیش نظم یافته جامعه سیاسی مدرن (دولت/جامعه مدنی/مردم) را که یادگارِ مدرنیته اروپایی بود، به لرزه درآورده است؛ از یک سو به دولت ها قدرت فراوان بخشیده، از دیگرسو، فرد را ضعیف تر ساخته است. دشواره برآمده از بیماری همه جهان گیر این است که کروناویروس، فرد ضعیف شده را دعوت به جدازیستی نموده و انسان «باهم زیسته» را «گوشه گیر به کنج رفته» می خواهد. از دیدگاه روش شناختی، نگارنده با پذیرش پیش انگاره «بنیانِ سه پایه دولت/جامعه مدنی/فرد» در همراهی با رویکرد انتقادی و با بهره گیری همزمان از دو روش «چگونه- ممکن است»/ «چگونه- باید»، کوشش کرده است تا این انگاره تجویزی را مستدل سازد که واژه نادرست فاصله گذاری اجتماعی[1]، چرخش گاهی[2]است که نیازمندی بشر را به یک «اجتماع مدنی مجازی»، بایسته نموده است. یافته هنجارین نوشتار این است که یکی از راه های کاهش دشواری های (جسمی/روانی) گوناگونِ برآمده از قرنطینه/خانه نشینی اجباری/دوری گزینی/باهم نبودن های اجتماعی، از راهروِ برساختن گمینشافتِ مجازی ممکن است؛ جماعت مدنی مجازی ای که جداگری فیزیکی و به هم نزدیک سازی اجتماعی را دسترس پذیر می سازد.
تشدید واگرایی آمریکا و چین در عصر پسا کرونا و دلالت های آن برای جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۳۳ (پیاپی ۶۳)
263 - 293
حوزه های تخصصی:
برخی از تحلیلگران روابط بین الملل معتقدند روابط حسنه آمریکا و چین که از اوایل دهه 1970 آغاز شده بود، اکنون در حال واگرایی فزاینده می باشد. پیرو چنین نظری، در این پژوهش مسئله طرح شده این است که آیا در جهان پساکرونا، شاهد واگرایی هر چه بیشترِ روابط چین و آمریکا خواهیم بود؟ دلایل اصلی این واگرایی کدم اند؟ و نهایتاً این واگرایی، چه بایسته هایی برای جمهوری اسلامی ایران به دنبال خواهد داشت؟ نگارندگان ضمن بررسی دیدگاه های موجود، با کاربست نظریه آشوب این فرضیه را مورد راستی آزمایی قرار می دهند که واگرایی روابط طرفین پدیده ای پیچیده و چندعلتی است که شیوع جهانی ویروس کرونا به مثابه اثر پروانه ای، موجب آشکار شدن و تشدید رقابت های ژئوپلیتیک میان آنها شده است. این واگرایی دلالت هایی برای جمهوری اسلامی ایران خواهد داشت که بدان می شود. روش این پژوهش تحلیلی- توصیفی بوده و ابزار تحقیق نیز بر مبنای منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
تاثیر پایگاه، دینداری و رسانه بر گرایش افراد به ایدئولوژی اصولگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های راهبردی سیاست سال نهم پاییز ۱۳۹۹ شماره ۳۴ (پیاپی ۴۳)
143 - 173
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی تاثیر پایگاه اقتصادی – اجتماعی، دینداری و رسانه بر گرایش افراد به ایدئولوژی اصولگرایی صورت گرفت. این پژوهش از لحاظ هدف، کاربردی و از نظر روش توصیفی و تحلیلی بوده و گردآوری اطلاعات از طریق پیمایش انجام گرفته است؛ شیوه نمونه گیری؛ طبقه ای، خوشه ای، چند مرحله ای و حجم نمونه (n) 368 نفر برآورد شد. تکنیک جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه در قالب 32 گویه و داده های تحقیق با استفاده از نرم افزار SPSS و Smart pls تجزیه و تحلیل گردید. چارچوب نظری پژوهش با تلفیقی از نظریات بوردیو، نظریه نبرد فرهنگ ها و نظریات مکتب کلمبیا صورتبندی و معلوم شد کسانی که پایگاه اقتصادی – اجتماعی پایینی دارند میانگین نمره بالاتری به ایدئولوژی اصولگرایی است. در زمینه تاثیر رسانه، بین میزان استفاده افراد از رسانه های خارجی و گرایش آنان به ایدئولوژی اصولگرایی، رابطه معکوس وجود دارد و در ارتباط با تاثیر رسانه های داخلی، نتایج حاکی از افزایش گرایش افراد به ایدئولوژی اصولگرایی با توجه به میزان استفاده بیشتر از رسانه های داخلی است. همچنین مشخص شد گرایش به ایدئولوژی اصولگرایی بر حسب متوسط دینداری افراد تفاوت می پذیرد و کسانی که میانگین نمره دینداری بالایی دارند گرایش بیشتری به ایدئولوژی اصولگرایی دارند.
چالش های حقوقی-اقتصادی ارزهای مجازی برای نظام های سیاسی در پرتو نظریه جایگزینی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزه ای مج ازی را می ت وان نمون ه ای از فن آوری ه ای نوظه ور دانس ت ک ه از چالش ه ای حقوقی-اقتص ادی بس یاری ب رای نظام ه ای سیاس ی برخوردارن د. بخ ش عم ده ای از ای ن چالش ه ا، ب ه کارکردهای متنوع ای ن ارزها بازمی گردد ک ه قابلیت جایگزینی با س اختارهای موج ود را دارن د. یک ی از کارکرده ای مه م ارزه ای مج ازی، از جمل ه بیت کوی ن، کارکرد پول ی آنه ا اس ت. در ای ن راس تا، توس عه دهندگان ای ن ارز مج ازی در چارچ وب »نظری ه جایگزین ی« در تالش ان د ت ا ب ا ایج اد زمینه ه ای الزم، س اختار ای ن رم زارز را جایگزی ن س اختار پول ی موجود در س طح ملی و فرامل ی نمایند. امری ک ه می تواند با توج ه به جایگاه تح والت اقتص ادی در زندگ ی جمع ی، زمینه س از مناقش ات اساس ی در بدن ه نظام ه ای حاک م باش د. ب ر این اس اس، تبیین چالش ه ای حقوق ی و اقتص ادی ارزهای مج ازی برای نظام ه ای سیاس ی انجام پژوه ش حاض ر را اجتناب ناپذیر ک رده اس ت. بدین ترتیب، جهت پاس خ ب ه این پرس ش باید قابلیت پول محس وب ش دن ارزه ای مجازی را س نجید، مواجهه چنی ن ارزهای ی ب ا انتقادات موج ود را ارزیابی کرد و مزیت ه ای پولی آنها را برش مرد. امری ک ه می توان د در تبیی ن و بررس ی مخاطرات واقع ی و احتمالی ای ن فن آوری، ب رای نظام های حاک م سیاس ی راه گش ا باش د. بر این اس اس، در پژوهش حاضر با روش ی کیف ی و گردآوری و تحلی ل داده ه ای کتابخان ه ای به تحلی ل مباحث مزب ور پرداخته می ش ود.
ساخت فرهنگی سیاست قرآنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فهم سیاست قرآنی مستلزم فهم ساخت فرهنگی قرآن کریم است. در پاسخ به پرسش از چیستی ساخت فرهنگی سیاست قرآنی، مقاله حاضر، تلاش می کند در چارچوب رویکرد معناشناختی و با بکارگیری روش تفسیر موضوعی، با فهم و تبیین ساخت فرهنگی قرآن کریم، مفهوم سیاست قرآنی را در درون این ساخت فرهنگی مطالعه نماید. فرضیه ای که با روش مذکور در این مقاله مورد بررسی قرار می گیرند این است که "الله" به مثابه کلمه کانونی، ارزش خداگرایی را در جایگاه کانونی قرار داده، منظومه ای از مفاهیم ارزشی پیرامون آن ساخت فرهنگی قرآن کریم را شکل می دهند. قراردادن سیاست در درون چنین ساخت فرهنگی، جایگاه سیاست در قران کریم را نمایان ساخته ما را به ساخت فرهنگی سیاست قرآنی رهنمون می سازد. مطالعه صورت گرفته در این مقاله نشان می دهد که سیاست به مثابه فعالیت عمومی ناظر به اقتدار و امر حکمرانی، آن گاه مورد تایید قران کریم است که در درون ساخت فرهنگی خدامحور قرار گرفته، ارتباط تنگاتنگی با مفاهیم ارزشی چون حق محوری، مسئولیت پذیری، پایداری، عدل، وفای به عهد و اصلاح برقرار نماید.
بررسی دیدگاه مستشرقین از نقش مدیریت و معماری روحانیت در انقلاب اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات انقلاب اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۳۹۹ شماره ۶۱
۱۵۵-۱۷۶
حوزه های تخصصی:
انقلاب اسلامی ایران، مهم ترین انقلابی است که شگفتی اندیشمندان جهان را برانگیخت. زیرا متفکران عالم در متن این حرکت با پدیده ای به نام مذهب و نقش آفرینی روحانیت، روبه رو می شوند که از نظر بسیاری از آنها، نماد جُمود و تحجّر شناخته می شدند. انقلاب اسلامی پس از گذشت چهار دهه از پیروزی، از جنبه های گوناگون مورد مطالعه قرار گرفته است. یکی از مهم ترین محورهای مطالعاتی که مستشرقین در این سال ها بر روی آن تمرکز کرده اند، نقش مدیریت روحانیت در انقلاب اسلامی است. تحقیق حاضر به دنبال این است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، به ارزیابی نظریات مطرح پیرامون این مسئله بپردازد. نتایج علمی این تحقیق، حکایت از این دارد که مستشرقین به علت عدم شناخت صحیح از ماهیت انقلاب اسلامی، رهبری آن و تردید در توان علمی اسلام، نتوانسته اند تحلیل درستی از نقش مدیریت روحانیت در انقلاب اسلامی ارائه دهند.
بازتاب های سازه انگارانه انقلاب اسلامی ایران بر تحولات انقلابی جهان عرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از وجوه تمایز انقلاب اسلامی ایران با سایر انقلاب های بزرگ جهان وجه مسالمت آمیز بودن آن است که موجب شده وجوه نرم و گفتمانی آن بر سایر وجوه آن ارجحیت یابد. لذا ایجاد گفتمانی جدید در روابط بین الملل و ارائه انگاره هایی نوین برای تغییر در نظام منطقه ای و بین المللی و ملت های آزاد جهان بویژه ملل مسلمان با استفاده از قدرت نرم یکی از ویژگیهای مهم انقلاب اسلامی محسوب می شود که می توان بخشی از شاخصه های آن را در تحولات جهان عرب در سال 2011 مشاهده کرد. این پژوهش در پی آن است که از وجهی نوآورانه و تئوریک و با استفاده از نظریه سازه انگاری به بررسی بازتاب های انقلاب اسلامی ایران بر این تحولات بپردازد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که با توجه به وجه فرهنگی و ماهیت مسالمت آمیز انقلاب اسلامی و بازتاب های انگاره ای و گفتمانی آن بر آغاز روند جدید بیداری اسلامی در جهان عرب و نیز قابلیت نظریه سازه انگاری در مطالعه تحولات گفتمانی، فرهنگی، هویتی و اجتماعی و نیز شناخت انسانی و روابط بیناذهنی نظریه سازه انگاری می تواند به مطالعه و بررسی بازتاب های انقلاب اسلامی ایران بر این تحولات بپردازد.
تحلیل ژئوپلیتیک روابط ایران و ترکمنستان با تأکید بر دیپلماسی آب و انتقال انرژی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به کمبود منابع آب و ریشه های تاریخی تنش های آبی در آسیای مرکزی یکی از موانع رشد و توسعه پایدار در این منطقه به طور تمام و ترکمنستان به طور خاص بحران آب و چگونگی تخصیص و بهر ه برداری از منابع آب است. منافع متضاد آبی کشورهای آسیای مرکزی، گسترش مناطق بیابانی و افزایش جمعیت، ترکمنستان را با چالش آبی روبه رو کرده است؛ بنابراین ترکمنستان برای مدیریت این مشکلات نیازمند منابع رودخانه های فرامرزی از جمله در حوضه آبی مشترک با ایران است. از سوی دیگر با توجه به محصوربودن ترکمنستان در خشکی، این کشور برای انتقال منابع غنی گاز خود به بازارهای جهانی، نیازمند بهره برداری از فضای پیرامونی از جمله پهنه جغرافیای ایران است. ایران نیز به عنوان قدرتی منطقه ای نیازمند ایجاد روابط اقتصادی و سیاسی و استفاده از ظرفیت های ژئوپلیتیک خود با ترکمنستان است. نوشتار پیش رو نتیجه پژوهشی کیفی در رابطه با روابط ژئوپلیتیک ایران و ترکمنستان است. در این نوشتار به دنبال یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش هستیم که دو عامل منابع آب و انتقال انرژی چه تأثیری بر روابط ایران و ترکمستان دارند؟ این فرضیه مطرح است که «مناسب ترین زمینه عملی ارتقای روابط ایران و ترکمنستان در دو حوزه هیدروپلیتیک و ژئوپلیتیک انرژی است؛ چراکه دو کشور در این حوزه ها مکمل ژئوپلیتیک یکدیگر محسوب می شوند». اما وضعیت ایران در نظام بین الملل در ارتباط با غرب سبب شده است که با وجود زمینه های مناسب مبتنی بر عامل های مشترک ژئوپلیتیک این روابط شکل نگیرد.
نارکوتروریسم در آسیای مرکزی، تهدیدهای پیش رو و اقدام های جمهوری اسلامی ایران و روسیه برای مقابله با آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاچاقچیان مواد مخدر برای رسیدن به منافع ناشی از حمل ونقل این کالا در آسیای مرکزی سبب ایجاد مشکلات متعددی برای جمهوری های نواستقلال آسیای مرکزی، جمهوری اسلامی ایران و روسیه شده اند. بیشتر نیروهای تروریستی در آسیای مرکزی از جمله طالبان و برخی گروه های افراط گرای محلی، با ایجاد شبکه انتقال مواد مخدر جایگاه و موقعیت خود را تقویت کرده اند و از این راه ضمن جذب نیروهای مورد نظر، به منابع مالی چشمگیری دسترسی پیدا کرده اند و سبب ایجاد مشکلات زیادی برای کشورهای این منطقه می شوند. در این نوشتار، ضمن بررسی مشکلاتی که قاچاقچیان مواد مخدر برای کشورهای آسیای مرکزی، ایران و روسیه ایجاد کرده اند به روش توصیفی-تحلیلی، اطلاعات لازم به وسیله کتاب، مقاله و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. پرسش اصلی را این گونه مطرح کرده ایم که قاچاقچیان مواد مخدر چگونه امنیت کشورهای آسیای مرکزی و به تبع آن ایران و روسیه را با خطر جدی روبه رو کرده اند و ایران و روسیه برای مدیریت این بحران چه راهبردهایی را در پیش گرفته اند؟ در پاسخ، این فرضیه را مطرح کردیم که قاچاقچیان مواد مخدر مشکلات اقتصادی، سیاسی و امنیتی را با انجام عملیات های تروریستی (نارکوتروریسم) در این منطقه ایجاد کرده اند، بنابراین ایران و روسیه برای کنترل این مشکل از راه تقویت مرزهای مشترک با کشورهای آسیای مرکزی و همکاری در ابعاد دوجانبه و چندجانبه و نیز همکاری های منطقه ای با نهادها و سازمان ها و ایجاد قوانین سخت گیرانه داخلی در پی کاهش مشکلات ایجادشده از راه نارکوتروریسم در آسیای مرکزی هستند.
راهبرد چین در قفقاز جنوبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در جهان کنونی توسعه کشورها بدون دسترسی به منابع و بازارهای بین المللی غیرممکن به نظر می رسد. نخبگان اجرایی چین با درک این واقعیت در پی بهبود جایگاه اقتصادی و سیاسی خود در مناطق مختلف جهان از جمله قفقاز جنوبی هستند. چینی ها برای آسان سازی و سرعت بخشی دسترسی به این هدف، ابتکار یک کمربند و یک راه را در سال 2013 مطرح کردند. اهمیت ابتکار کمربند راه در رفتار منطقه ای چین به حدی است که به نوعی به برند سیاست خارجی این کشور تبدیل شده است. به طوری که برای ارائه تصویری روشن از سیاست منطقه ای چین در نواحی مختلف جهان توجه به این طرح ضروری به نظر می رسد. در این نوشتار می کوشیم با نیم نگاهی به ابتکار کمربند راه، جایگاه قفقاز جنوبی را در راهبرد بلندمدت چین بررسی کنیم و به این پرسش پاسخ دهیم که راهبرد چین در قفقاز جنوبی چیست؟ با ارائه چارچوبی نظری از نظریه میان منطقه گرایی، استدلال می کنیم که «چین رویکردی خوشه ای در برابر قفقاز جنوبی دارد. بدین معنا که اهمیت قفقاز جنوبی در سیاست خارجی چین در تعامل با کشورهای همسایه این منطقه (ایران و ترکیه) و در قالب طرح های کلانی مانند ابتکار کمربند راه تعریف می شود». به بیان دیگر، قفقاز جنوبی حلقه فرعی از زنجیره به هم پیوسته سیاست خارجی چین در پهنه اوراسیا است. در این نوشتار راهبرد بلندمدت چین در قفقاز جنوبی را با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با استفاده از نظریه میان منطقه گرایی بررسی می کنیم. گفتنی است که برای بررسی فرضیه از داده های کمی و کیفی، جدول، نقشه و نمودار استفاده کرده ایم.
اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از دیدگاه حقوق بین الملل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ترکیه کشوری است که گروه های متنوعی از اقلیت های اوراسیایی تبار مانند ارامنه، گرجی ها، اویغور ها، لازها، زازاها و چرکس ها را در خود جای داده است. با توسعه حقوق بین الملل اقلیت ها و تحت تأثیر تداوم ناآرامی در برخی مناطق ترکیه و تقویت رویکرد اوراسیاگرایی آنکارا، توجه ها به وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار این کشور بیشتر شده است. در این نوشتار با هدف بررسی وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از منظر حقوق بین الملل، به دنبال پاسخ این پرسش هستیم که اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از منظر حقوق بین الملل و در چارچوب ماده 27 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی سال 1966 و اعلامیه سال 1992 مجمع عمومی درباره اقلیت ها چه وضعیتی دارند؟ در پاسخ این فرضیه مطرح می شود که وضعیت حقوقی اقلیت های اوراسیایی تبار در ترکیه یکسان نیست. در این نوشتار ضمن تبیین نظری مفهوم اقلیت و حقوق آن ها و با کاربست روش استنادی و توصیفی- تحلیلی نشان می دهیم که با وجود برداشته شدن گام های مثبت در ارتقای حقوق اقلیت ها در ترکیه، به دلیل غلبه نگاه سیاسی بر رویکرد حقوقی، نفی اقلیت ها در قانون اساسی و نپذیرفتن اسناد بین المللی ویژه حقوق اقلیت ها، وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار ترکیه از شرایط مناسب تا نامطلوب را شامل می شود. از این دیدگاه، به دو دسته اقلیت های راضی و ناراضی تقسیم می شوند. میزانِ پیوند قومی با نژاد ترک و یا پیوند مذهبی با مذهب سنی حنفی بر وضعیت اقلیت های اوراسیایی تبار، تأثیر گذاشته است، اما به دلیل رویکرد آنکارا، بیشتر اقلیت ها با دگرگونی زبانی، مذهبی و فرهنگی روبه رو شده اند. ترکیه برای ارتقای وضعیت اقلیت ها به سطح معیارهای حقوق بین الملل، نیاز به تغییر رویکرد سیاسی به حقوقی دارد.
Persian-Language Media overseas as the Western Tools of Public Diplomacy: Framing COVID-19 Pandemics in Iran by VOA and BBC(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
The coronavirus pandemic has attracted the international media since the first infection was identified in Wuhan, China in late 2019. Despite the similar frames all around the world, the present study assumes that international media have not portrayed the countries with confirmed outburst of the disease in similar terms. It is believed that diseases in the world are both political and biological. The present study, therefore, employs media framing, as conducted by Entman and Van Gorp, to analyze the first fifty VOA and BBC Persian news that covered the spread of COVID-19 in Iran. These agencies are chosen for their significant position in the western public diplomacy and their probable influence within the country. The results indicate that the outbreak of COVID-19 in Iran is framed in seven major frame packages: Iran at crisis, Iran as the source of regional and international threatening virus, lack of determination and confidence in decision making in Iran, Iran’s incompetence and disqualification as an ill-equipped system, lying and hypocrisy in Iran, violation of human rights, and finally, Islamic political ideology as a source of corruption.
تاثیرات و پیامدهای تربیتی فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کنشگر اصلی ایجاد تمدن نوین اسلامی، «انسان» است و آنچه که از صفر تا صد در تمدن سازی اتفاق می افتد، برای انسان و در جهت ایجاد بسترهای رشد و تعالی اوست. از طرفی امروزه فضای مجازی به عنوان فضایی معنابخش و موثر بر سبک زندگی انسان، در اغلب عرصه های فیزیکی حیات انسانی ورود کرده است. از منظر تربیتی و با محوریت «پرورش انسان»؛ می توانیم فرایند تعالی بخش تحقق «تمدن نوین اسلامی» را شامل سه مرحله ی «انسان سازی»، «اجتماع سازی» و «امت سازی» تعریف کنیم. سپس، تاثیرات تربیتیِ «مثبت» یا «منفی» و یا «دوگانه» فضای مجازی را بر این سه مرحله، احصاء کنیم. مع الوصف مقاله حاضر، از نوع اکتشافی بوده و با رویکرد کیفی و روش توصیفی-تحلیلی، به دنبال پاسخ به این سئوالات است که؛ تاثیرات و پیامدهای تربیتی فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی چیست و چگونه قابل شناسایی است؟ بدین منظور، در قسمت یافته ها، ابتدا مدلی برای شناسایی تاثیرات و پیامدهای فضای مجازی در تحقق تمدن نوین اسلامی پیشنهاد شده است و سپس مبتنی بر مدل پیشنهادی، هشت تاثیر و پیامد مثبت تربیتی، نُه تاثیر و پیامد منفی تربیتی و چهار تاثیر و پیامد دوگانه تربیتی شناسایی شده است.
نقش دولت تمدنی در کارآفرینی: چهارچوبی برای آینده ی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیان مساله : شکاف بین بین چشم انداز تمدنی و انفعال نهاد دولت در امور کوتاه مدت و سطحی، و غفلت از عاملیت نهادی هدف: بررسی کنش نهادی و سیاست گذاری دولت تمدنی در پی ریزی ترتیبات نهادی جدید به منظور خلق کسب وکارها و کارآفرینی است. روش : تحلیلی وتوصیفی به همراه کتابخانه ای و انجام مصاحبه های عمیق یافته ها: ایده تمدنی بودن، زمینه رابرای ارتقاء کنش گری دولت از لایه های سطحی مثل دادن وام برای کسب و کارها و...به لایه های ژرف یعنی ترتیبات نهادی می کشاند. دولت به نقش واقعی خود بر می گردد. دولت باید فراتر از اقدامات سطحی، در عمق نهادی کنش گری کند، تا زمینه برای رویش کسب و کارهای سازگار با سرشت و واقعیت های شاکله اسلامی ایرانی فراهم گشته، مسیر برای تمدن نوین آینده همواره گردد. اگر چه از نظر فلسفی، انتخاب امکان های بدیل وجود دارد، اما در جهان واقعیت ها،هر مسیری وابستگی به مسیر، و امکان های خود را دارد،. یعنی هر کنش دولت تمدنی ، امکان هایی هموار، وامکان های دیگری را ناهموار می سازد. در نتیجه، دولت تمدنی باید از طریق نقش تحول نهادی خود، مسیری گذار به کسب و کارهای آینده را هموار سازد. واژگان کلیدی : دولت تمدنی، خروج از انفعال، کنش گری نهادی، هموار سازی مسیر،
تحلیل آثار دکترین جوچه بر ماهیت و ساختار سیاسی دولت کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظام سیاسی کره شمالی متاثر از آموزهای سوسیالیسم، مکتب جوچه و دستاوردهای انقلابی کیم ایل سونگ (رهبر اول) سازماندهی شده است. جوچه به معنای خوداتکایی است و تاکیده ویژه ای بر انسان و خودآیینی در تعیین سرنوشت دارد. هدف اساسی پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بررسی تاثیرات این دکترین بر قانون اساسی، ماهیت و ساختار سیاسی این کشور است. بنابراین پرسش اصلی مقاله آن است که دکترین جوچه چیست؟ چه مؤلفه هایی دارد و چه اثر بر ساختار سیاسی کرده شمالی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که دکترین جوچه با الهام از اندیشه های رهبر اول کره شمالی و با تکیه بر این مفهوم، از سه مولفه: استقلال در سیاست، خودکفایی در اقتصاد و خوداتکایی در دفاع ملی، تشکیل و مبنای زمامداری در این کشور شده است. علی رغم آثار مثبت این دکترین در رهایی ملت از استعمار ژاپن و عدم نفوذ بیگانگان در کشور، حفظ امنیت و ثبات جامعه، نتوانسته است در مسیر غایات و آرمان های خود قرار گیرد و به ابزاری در ید خاندان کیم قرار گرفته تا با سوء استفاده از مولفه های این دکترین، به اقتدارگری و سطله گری خود بر ملت و جامعه بپردازند و عملا نظام سیاسی کشور را به نظامی موروثی، غیردموکراتیک و ضدحقوق بشر تبدیل نمایند. در واقع، با سوء استفاده از مولفه های این مکتب، دستاوردی جز عقب ماندگی، نقض حقوق بینادین بشر، عدم توسعه، رویکرد نظامی گری و انزوای بین المللی برای ملت به بار نیاورده است.
ضرورت بازنگری ماموریت کمیته بین المللی صلیب سرخ: از کاهش آلام انسانی تا پیشگیری از خشونت های مسلحانه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۷ پاییز ۱۳۹۹ شماره ۲ (پیاپی ۶۶)
151 - 169
حوزه های تخصصی:
کمیته بین المللی صلیب سرخ به طورکلی بر جسته ترین بازیگر حقوق بین الملل بشر دوستانه و متولی صیانت از بشر در خشونت های مسلحانه است لیکن عملکرد سازمان به سه دلیل، نارسا است: منصرف نمودن حقوق بشر از شرح وظایف، تمرکز بر مفهوم کلاسیک جنگ و تکیه بر اصل محرمانه بودن اطلاعات برای تضمین حضور در مناطق بحرانی؛ چنین رهیافتی در پیش گیری از وقوع جرائم بین المللی بی فایده و از حیث ترمیم وضعیت قربانیان و تثبیت عدالت انتقالی کم اثر است. صلیب سرخ در محقق ساختن غایات خود بسیار محتاط است و گاه نقض قاعده را در معرض داوری افکار عمومی بین المللی قرار نمی دهد و اگرچه در اجرای اشتغالات میدانی برای رفع ایراد تلاش می کند اما سوال اصلی این است که آیا بدون اصلاح دستورالعمل های سازمانی، امکان رفع نواقص وجود خواهد داشت؟ این مقاله بر اساس روش های تحقیق عملی و کتابخانه ای با نقد عملکرد سازمان و توجه به روح اسناد حقوقی بین المللی بشر و بشر دوستانه و حقوق بین الملل کیفری به هدف نمایاندن نارسایی ها و نتیجتا تبیین لزوم انطباق نگرش و عملکرد سازمان با ابزار و اهداف متغیر در خشونت های مسلحانه معاصر تدوین شد.