مطالب مرتبط با کلیدواژه

توتالیتاریسم


۱.

نقدی بر معیارهای ارزش مداری آرمان شهر تامس مور در کرامت انسانی (با تأکید بر اندیشه مهدویت)(مقاله پژوهشی حوزه)

کلیدواژه‌ها: عدالت مهدویت اتوپیا تامس مور توتالیتاریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۰۹ تعداد دانلود : ۱۱۱۳
آرمان شهرگرایی و اتوپیا از مفاهیمی است که با تولد اندیشه در آدمی همزاد شده و اندیشمندان بسیاری به تدوین آن و بیان عصر طلایی و مطلوب خویش پرداخته اند. از این میان، «اتوپیای تامس مور» جایگاه ویژه ای دارد؛ زیرا از عصر رنسانس، نخستین اتوپیای ترسیم شده به شمار می رود که از اومانیسم تأثیر بسزایی پذیرفته و به بیشتر عرصه های زندگی بشری از جمله اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و توجه کرده است. این نوشتار به نقد معیارهای ارزشی اتوپیای تامس مور درباره کرامت انسانی می پردازد، با این بیان که اگرچه اتوپیای تامس مور در پی ارائه الگویی برای کرامت انسانی است، ولی به واقع نه تنها نتوانسته است چنین رسالتی را به نیکی انجام دهد، بلکه با تصویری نادرست از حقیقت انسانی او را در قفسی ذهنی پناه داده است و لذا می توان به این واقعیت رسید که آرمان شهری که زاییده عقل و تفکر بشری است، نمی تواند الگویی مناسب برای کرامت انسانی به شمار آید و تنها آموزه های وحیانی می توانند الگویی مناسب در قالب آرمان شهر مهدوی دغدغه های بشری و کرامت انسانی پاسخ گویند.
۲.

عملیات انفال(نسل کشی کردهای عراق) و رژیم بعث(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: کردها انفال رژیم بعث توتالیتاریسم

حوزه‌های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان آسیا خاورمیانه
  2. حوزه‌های تخصصی تاریخ تاریخ جهان تاریخ جنگ
تعداد بازدید : ۵۳۱۴ تعداد دانلود : ۱۳۴۲
انفال، نام عملیاتی بود که رژیم بعث عراق برای کشتار دسته جمعی کردها استفاده نموده است. تا کنون بازخوانی های متعددی با رویکردی قومی یا سیاسی به این مسئله انجام شده است اما پژوهش حاضر بنا دارد از منظری متفاوت، به رابطه میان انفال و ماهیت رژیم بعث بپردازد. لذا سوال اصلی این است که ماهیت رژیم بعث در ارتباط با انفال را چگونه می توان توصیف نمود؟ و اینکه چه رابطه ای می توان میان رژیم بعث و انفال برقرار نمود؟ انفال یا همان نسل کشی کردهای عراق، در جامعه ای به وقوع پیوست که تمام ویژگی های یک جامعه توده ای و همچنین رژیمی توتالیتر را داراست. مفروض مقاله این است که انفال، تنها در رژیم توتالیتری همچون بعث می توانست رخ دهد. بنابراین با استفاده از نظریه توتالیتریسم، به آزمون فرضیه پرداخته و همچنین برای تحلیل داده ها از روش تحلیلی_ توصیفی بهره گرفته ایم. یافته های پژوهش حاکی از آن است که تنها زمانی می توان ماهیت اصلی رژیم بعث را فهمید و علت نسل کشی هایی همچون انفال کردها ،کشور گشایی ها، نظامی گری ها و غیره را درک نمود که آن را به مانند رژیمی توتالیتر فهمید و بررسی کرد.
۳.

بازشناسی کتاب «مدرنیته سیاسی» و نقد آن(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۹۹۶ تعداد دانلود : ۸۴۴
کتاب مدرنیته سیاسی، تقریر سکولاریسم و لائیسیته است. مسأله های کنونی جوامع را نیز ریشه در عدم جدایی قاطع بین حوزه های عمومی و خصوصی، دولت و جامعه مدنی و فرد و شهروند می داند. بنابراین کتابی برای آرمان های لیبرالیستی و سکولاریستی بوده و در بیان مسأله های سکولاریسم موجه می نماید. موریس باربیه اما تجربه غرب را گویا تجربه ای غایی و از آنِ ملت هایی مهتر پنداشته و تن دادن به این جدایی ها را سرنوشت همه جوامع دانسته است. چنانکه برای جوامعی که به مدرنیته سیاسی دست نیافته اند توصیه کرده که بایستی بدون پرش های بلندپروازانه،گام به گام و با بهره گیری از انبان تجربه پیش رفتگان به آن دست یابند. غایی پنداشتن الگوی خود، مسأله سازی برای سایر جوامع است. به طور مثال اگر جوامع اسلامی به جای لائیسیته، اسلام را برای حل مسأله های خود و افق های پیش روی رجحان بخشیده و سکولاریسم را بر نتابیدند، سکولاریسم مسأله آنها نمی شود که در این کتاب راه رسیدن به آن بیان شود. بررسی های این مقاله ضمن بازشناسی برخی نقاط قوت و ضعفِ شکلی و محتوایی کتاب، نشان می دهد که نویسنده در این کتاب از مسأله یابی محققانه به مسأله سازی و تجویزهای غیرموجه تمایل پیدا کرده است.
۴.

امکان سنجی انطباق ویژگی های دولت مطلوب «هگل» با آموزه های دولت های توتالیتر نوین(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: هگل توتالیتاریسم دولت جنگ روح

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۲۶ تعداد دانلود : ۴۳۶
در قرن بیستم، دولت هایی شکل گرفتند که با صفت «توتالیتر» شناخته می-شوند. آنها گروه گسترده ای اعم از محافظه کاران و راست گرایان تندمزاج فاشیست و چپ گرایان رادیکال کمونیست را در برمی گیرند. ماهیت و سبک رفتاری این دولت ها در آموزه ها یا خط مشی های آنها تجلی می یابد که کم و بیش ریشه در گذشته دارد. از این رو برخی از متفکران از جمله کارل پوپر و شوپنهاور مدعی اند که یکی از فیلسوفانی که ردپای اندیشه او را می توان در این آموزه ها به خوبی مشاهده کرد، هگل است. اکنون هدف اصلی این مقاله آن است که با انطباق مهم ترین ویژگی های نظریه دولت هگل با آموزه های دولت های توتالیتاریستی قرن بیستم، عمدتاً از جناح و نوع نازی یا فاشیستی آن در آلمان و ایتالیای بین دو جنگ جهانی، میزان صحت این ادعا روشن و آشکار شود. به همین دلیل، پرسش اصلی پژوهش حاضر نیز چنین است: «آیا هگل درباره دولت مورد نظر خود به گونه ا ی نظریه پردازی کرده و به مضامینی اشاره نموده است که با آموزه های حکومت های توتالیتر قرن بیستمی انطباق دارد؟». یافته های پژوهش نشان می دهد که هر چند در لابه لای افکار و اندیشه های هگل درباره دولت و ویژگی های آن و هدف و غایتی که دولت به دنبال آن است، مضامینی یافت می شود که مورد کج فهمی یا سوءاستفاده دولت های توتالیتر قرن بیستم واقع شده، در مجموع با آموزه های این دولت ها به کلی متفاوت است و البته با موازین و قواعد دموکراسی یا لیبرالیسم نیز همسویی کامل ندارد. این پژوهش از نوع توصیفی- تحلیلی با رویکرد اسنادی- تاریخی است و جمع آوری داد ه های مناسب برای تحلیل نیز به شیوه کتابخانه ای انجام شده است.
۵.

مفهوم پردازی اسطوره ایِ امر سیاسی در فاشیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اندیشه اسطوره ای توتالیتاریسم جماعت دولت سنجش ناپذیری شهود فرد وابستگیِ سیاست

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۰۹ تعداد دانلود : ۳۷۸
مسئله شکل دهنده به مقاله پیش ِرو، فهم نسبتِ میان «نحوه سامان یابی اجتماع سیاسی» (با تمرکز بر نسبت میان فرد، جامعه و دولت) و «نوع نگرش به امر سیاسی» در ایدئولوژی فاشیسم است. پیگیری این مسئله بر این پرسش محوری پایه ریزی می شود که چگونه می توان نحوه سامان یابی اجتماع سیاسی در سیاستِ فاشیسم را از منظر شناخت شناسی تحلیل کرد؟ در پاسخ، فرضیه این مقاله بر این است که می توان نسبت وثیقی میان «ساماندهی توتالیتر جامعه سیاسی» و «مفهوم پردازی اسطوره ای از امر سیاسی» تصور کرد. در تبیین این فرض، بر این باوریم که رویکرد «پدیدارشناسی فرم سمبلیک» ارنست کاسیرر امکانات نظری راهگشایی در اختیار می نهد که بر مبنای آن می توان به تحلیل «سیاستِ فاشیسم» به مثابه «سیاستِاسطوره ای» مبادرت ورزید؛ سیاستی که بر نحوه ای از شناختِ اصول سامان بخشِ زندگی سیاسی پایه ریزی می شود که به وابستگی امر سیاسی به ذاتی بیرون از اجتماع سیاسی و، در نتیجه، به فاعلیت زدایی از انسان می انجامد. به تبع آن، اجتماع سیاسی به نحوی سامان می یابد که فرد و جامعه مدنی را در دولت (به مثابه تجسد جماعتِ اسطوره ای) منحل می سازد.
۶.

تحلیل مؤلفه های توتالیتاریسم در کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: کره شمالی توتالیتاریسم نظام همه گیری مکتب جوچه خاندان کیم ایل سونگ

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۸ تعداد دانلود : ۳۶۲
در کره شمالی خاندان کیم ایل سونگ با رهبری بلامنازع موروثی و غرق در کیش شخصیت، چهره جدیدی از رژیم توتالیتر را در بالاترین سطح ممکن ایجاد و این کشور را به بزرگترین زندان جهان تبدیل نموده اند و مردم چاره ای جز بردگی یا انتخاب مرگ تدریجی ندارند، چرا که راهی برای رسیدن به آزادی و حتی خودکشی هم وجود ندارد. در این راستا، هدف پژوهش، سنجش شیوه زمامداری خاندان کیم در پرتو شاخصه های رژیم توتالیتر با روش توصیفی-تحلیلی است و در پی پاسخ به این پرسش است که ماهیت و ساختار زمامداری در کره شمالی تا چه حدی مولفه های توتالیتاریسم را منعکس می نماید؟ نتایج پژوهش حکایت از این دارد که در این کشور، رهبر عالی و حزب کارگر با نفوذ در تمام ارکان قدرت و با سوء استفاده از آرمان های مکتب جوچه و رهایی از استعمار ژاپن، بر پایه سه عنصر: رهبر واحد، ایدئولوژی واحد، حزب واحد و بهره مندی از سیاست سانگون (اولویت-نظامی)، نظام وحدت و تمرکز قدرت، شیوه سرکوب و مجازات، ایجاد رعب و وحشت، زمامداری غیر دموکراتیک و تبعیت گریز ناپذیر مردم، نظام سیاسی مبتنی بر کلیه شاخصه های رژیم توتالیتاریسم را ایجاد نموده اند.
۷.

تحلیل آثار دکترین جوچه بر ماهیت و ساختار سیاسی دولت کره شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: دکترین جوچه نظام سیاسی کره شمالی توتالیتاریسم خاندان کیم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۸۵ تعداد دانلود : ۲۸۷
نظام سیاسی کره شمالی متاثر از آموزهای سوسیالیسم، مکتب جوچه و دستاوردهای انقلابی کیم ایل سونگ (رهبر اول) سازماندهی شده است. جوچه به معنای خوداتکایی است و تاکیده ویژه ای بر انسان و خودآیینی در تعیین سرنوشت دارد. هدف اساسی پژوهش با رویکردی توصیفی-تحلیلی، بررسی تاثیرات این دکترین بر قانون اساسی، ماهیت و ساختار سیاسی این کشور است. بنابراین پرسش اصلی مقاله آن است که دکترین جوچه چیست؟ چه مؤلفه هایی دارد و چه اثر بر ساختار سیاسی کرده شمالی دارد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که دکترین جوچه با الهام از اندیشه های رهبر اول کره شمالی و با تکیه بر این مفهوم، از سه مولفه: استقلال در سیاست، خودکفایی در اقتصاد و خوداتکایی در دفاع ملی، تشکیل و مبنای زمامداری در این کشور شده است. علی رغم آثار مثبت این دکترین در رهایی ملت از استعمار ژاپن و عدم نفوذ بیگانگان در کشور، حفظ امنیت و ثبات جامعه، نتوانسته است در مسیر غایات و آرمان های خود قرار گیرد و به ابزاری در ید خاندان کیم قرار گرفته تا با سوء استفاده از مولفه های این دکترین، به اقتدارگری و سطله گری خود بر ملت و جامعه بپردازند و عملا نظام سیاسی کشور را به نظامی موروثی، غیردموکراتیک و ضدحقوق بشر تبدیل نمایند. در واقع، با سوء استفاده از مولفه های این مکتب، دستاوردی جز عقب ماندگی، نقض حقوق بینادین بشر، عدم توسعه، رویکرد نظامی گری و انزوای بین المللی برای ملت به بار نیاورده است.
۸.

سیاست جنایی در رُمان میرا(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رمان میرا توتالیتاریسم سیاست جنایی هنجارگذاری پاسخ گذاری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۳ تعداد دانلود : ۱۸۰
رُمان «میرا»   اثر کریستوفر فرانک در سال 1967 منتشر شد. «میرا» تصویر یک پادآرمان شهر است. تخیلِ جامعه شناسانه «فرانک» نشان می دهد که تداوم یک الگوی خاص حاکمیتی، چه سرنوشتی برای جامعه رقم خواهد زد. وی با ترسیم یک جامعه پادآرمان، پیامدهای ادامه یا افزایش معضلات اجتماعی را برای مردم نمایان می سازد و مفاهیمی چون تمامیت خواهی و دگرخواهیِ اجباری را به چالش می کشد. فضای رُمان، بیانگر نوعی حیاتِ تحت کنترل است که در آن، فردیت و تکثر انسان ها توسط دولت منهدم می شود و بشر به مرز عامه شدگی، یکسان شدگی و کالاشدگی می رسد. نوشتار پیش رو، از دریچه سیاست جنایی به «میرا» می نگرد. ساختار عمیق سیاست جنایی، از رهگذر روابط موجود میان چهار نامتغیر «بزه»، «انحراف»، «پاسخ دولت» و «پاسخ جامعه مدنی» متجلی می شود. از این رو، واکاوی رُمان «میرا» بر مبنای دو نامتغیر «هنجارها» و «پاسخ ها»، گفتمان سیاست جنایی اقتدارگرا و اقتدارگرای فراگیر آن را آشکار می کند.  
۹.

آرنت و دغدغه های انسانیِ او در دوران جدید نقد و بررسی کتاب امپریالیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۸
مسئلۀ اصلی این مقاله کاوش درباره ماهیت امپریالیسم به عنوان پدیده ای پیچیده و مهم در دوران جدید است که با موضوع هایی همانند توسعه، دولت- ملت، دیوانسالاری و تابعیت ارتباط دارد. اهمیت این پدیده، هانا آرنت را برآن داشت که ابعاد متکثر آنرا مورد تحلیل و نقادی قرار دهد. هدف پژوهش حاضر، شرح، تحلیل و نقد ابعاد نظری و تاریخی رساله امپریالیسم آرنت و نشان دادن جنبه های اساسی نوآوری ها و کاستی های آن است. در این مقاله از روش توماس اسپریگنز درباره نظریه پرداز سیاسی استفاده شده است. برآیند جستار ما درباره رساله آرنت آن است که مسئلۀ محوری او به عنوان یک فیلسوف انسان و زیست بوم نوع بشر است. او از طریق یافتن وجوه تمایز میان تعاریف برخی مفاهیم، با ایضاح آنها به ارتقاء شفافیت و دقت ادبیات سیاسی مدد رسانده و از این رهگذر، مطاوی رساله خویش را روشن کرده است. هرچند آرنت به نقد کمک های انسان دوستانه کشورهای توسعه یافته به دولت های کم تر توسعه یافته پرداخته و آنرا در مسیر امپریالیسم می داند، اما راه حلی درجهت برون رفت از این معضل پیچیده ارائه نکرده است. تعلیل و تحلیل پدیده های دوران جدید همانند یهودی ستیزی و بی تایعیتی که آرنت بن مایه آن ها را در نژادپرستی یافته است، نمونه ای از نوآوری های او در مقام نظریه پردازی سیاسی است.
۱۰.

مطالعه تطبیقی تحولات علم اجتماعی در عصر توتالیتاریسم (تجربه آلمان، شوروی و چین)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: جامعه شناسیِ جامعه شناسی توتالیتاریسم هجرت اندیشه اجتماعی شوروی چین آلمان نازی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۴ تعداد دانلود : ۲۵۴
حاکمیت های توتالیتر دارای مشخصات خاص خود هستند که در حد امکان این مشخصات را در عرصه های دیگر به ویژه علم و نظام دانشگاهی بازتولید می کنند. مطالعه چالش بین علوم اجتماعی و حاکمیت توتالیتر می تواند در زمینه رشد علم اجتماعی راهگشا باشد. هدف این مطالعه مقایسه تطبیقی تاریخی این رابطه در برهه ای از حاکمیت توتالیتر در آلمان، شوروی و چین است. روش مطالعه مقایسه تطبیقی تاریخی بوده و تجربیات گزارش شده در سه مورد آلمان نازی، اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین موردمقایسه تاریخی قرار گرفته اند. گردآوری داده ها از منابع دست دوم صورت گرفته و تحلیل ها به شیوه مقایسه تاریخی ارائه شده اند. یافته های تحقیق برخی شباهت ها و تفاوت ها را بین توتالیتاریسم نازیستی و کمونیستی نشان داد. توتالیتاریسم نازیستی ذهنیت منفی نسبت به علم اجتماعی داشته و از هرگونه نهادسازی اجتناب کرده و با ایجاد انسداد در مقابل فعالیت دانشمندان زمینه را برای هجرت اندیشه اجتماعی فراهم کرده است، درحالی که توتالیتاریسم کمونیستی ذهنیت مثبت به علم اجتماعی داشته و سعی کرده است با نهادسازی برای تولید علم اجتماعی همسو، دانشمندان این حوزه را جذب کند. هردو شکل توتالیتاریسم در اوج استبداد خود طالب علم اجتماعی وابسته به حاکمیت، غیرانتقادی، کمی گرا، کاربردی و مفید برای تداوم قدرت بوده اند.
۱۱.

نقد و تحلیل «توتالیتاریسم» در کتب «بایسته های حقوق اساسی» و «حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی»(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:
تعداد بازدید : ۴۳۲ تعداد دانلود : ۱۳۸
یکی از مباحث مهم حقوق اساسی، مقوله «رژیم های سیاسی» است. در تقسیم بندی رژیم های سیاسی نیز همواره توتالیتاریسم مورد توجه ویژه ای است. با این وجود، منبع الهام حقوقدانان برای بحث از رژیم های سیاسی، آراء و آثار اندیشمندان سیاسی است. چراکه این موضوع اصولاً ماهیت سیاسی دارد. با مطالعه آثار سیاسی مربوطه، درمی یابیم که نظریات اندیشمندان سیاسی و آراء برخی حقوقدانان چون ابوالفضل قاضی و سیدمحمد هاشمی در زمینه توتالیتاریسم، تفاوت دارند. طبیعتاً ملاک بحث و گفتگو در اینجا باید آثار اندیشمندانی مانند هانا آرنت باشد که خود در چارچوب رژیم های توتالیتر نشو و نما یافته و مطالعه خود را به طور ویژه بر این حوزه متمرکز کرده اند. بررسی آثار این گروه، آشکار می کند که توتالیتاریسم به مثابه مصداق نوین نظام سلطه در دو قرن اخیر، دارای ویژگی هایی چون داشتن پایگاه اجتماعی، وجود حزب واحد و ... است و ماهیتاً با مونوکراسی های توده ای یکسان است. بعلاوه، توتالیتاریسم با رژیم های دیکتاتوری تفاوت های بنیادینی از منظر نحوه به قدرت رسیدن حاکمان، لزوم یا عدم لزوم کسب حمایت مردمی، نوع رابطه حاکم با سایر مقامات و ... دارد. حال آن که در کتب بایسته های حقوق اساسی و حقوق اساسی و ساختارهای سیاسی، توتالیتاریسم به عنوان یکی از ویژگی های مونوکراسی توده ای مدنظر قرار گرفته و از سویی نیز در اثر دوم، توتالیتاریسم با دیکتاتوری یکسان پنداشته شده است.
۱۲.

بررسی مقایسه ای میان امارت اسلامی طالبان در افغانستان 1996- 2001 و الگوی دولت تمامیت خواه در غرب(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: طالبان جنبش سیاسی دولت توتالیتاریسم آلن تورن هانا آرنت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲ تعداد دانلود : ۱۷۸
  جنبش طالبان در شرایط تخاصم و تخالف داخلی و خارجی مانند کودتای 28 آوریل 1978، حمله ارتش سرخ 1979 و جنگ های داخلی 1992-1994 در افغانستان در نهایت با هویتی شبه توتالیتری در فاصله سال های 1996 تا 2001 تلاش کرد تحت عنوان امارت اسلامی در آن کشور اعلام وجود کرده و حکومت کند. این مقاله تلاش دارد با اتکا به نظریه آلن تورن در مورد سر بر آوردن جنبش ها با اتکا به سه اصل تخالف، هویت و تمامیت به ظهور جنبش طالبان نظر کرده و به تحلیل تحقق اصل سوم یعنی"تمامیت" از میان این سه اصل نزد این جنبش، در قامت استقرار امارت طالبان اول بپردازد. همچنین به این پرسش پاسخ دهد که آیا این امکان وجود دارد که امارت اسلامی طالبان 1996-2001 به عنوان دولتی توتالیتر که از دل وضعیت نزاع، هویت یابی کرده است، شناخته شود؟ برای پاسخ به این مسئله به نظریه هانا آرنت در کتاب توتالیتاریسم استناد شده و برای این بررسی مقایسه ای، شش شاخص از دل همان نظریه انتخاب شده است: بی شکلی، جامعه توده ای، وفاداری مطلق، ایدئولوژی و معنای مرز، رهبری تمامیت خواه و دین و مناسک. پیش از بررسی این شاخص ها  در مورد امارت اسلامی طالبان، کوشش شده است در مقدمه به این دو پرسش پاسخ داده شود که تا چه میزان امکان بررسی مقایسه ای میان دولت در غرب و دولت در جهان اسلام وجود دارد؟ و همچنین تا چه میزان می توان قرابتی میان حکومت اسلامی و حکومت تمامیت خواه پیدا کرد؟ چهارچوب نظریِ به کار گرفته شده در این پژوهش ترکیبی از نظریات آلن تورن (در فهم جنبش های اجتماعی-سیاسی) و آراء هانا آرنت (در فهم توتالیتاریسم) است. روش پژوهش به کار گرفته شده در این مقاله روش کتابخانه ای و اسنادی است.
۱۳.

در خیانت روشنفکران؛ بررسی و نقد کتاب روشنفکران و سیاست(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۱۵۹
کتاب روشنفکران و سیاست نوشته مارک لیلا، به بررسی رابطه سیاست و روشنفکران می پردازد. این کتاب بیش از هر چیز، مدعی آن است که در عصر فروکش کردن فراروایت های کلان، عصر روشنفکران نیز به سر آمده است و روشنفکران مانند سابق نمی توانند طلایه دار تغییرات گسترده باشند. لیلا مدعی است عامل اصلی شکل گیری نظام های توتالیتر، جنگ های خانمان سوز در غرب و حتی سیاسی کردن فلسفه به خیانت روشنفکران باز می گردد. روشنفکرانی که به باور لیلا، آرمان های بزرگی در سر داشتند، ولی هیچ کدام به نتیجه مطلوبی نرسیدند. آنها بیش از هرچیز تحت تأثیر جنبه های پنهان زندگی شخصی خودشان بودند و این مسأله بر اندیشه آنان تأثیر زیادی گذاشت و باعث شد تا فلسفه و سیاست عملی را درهم آمیزند. روشنفکرانی که لیلا انگشت اتهام توتالیتری بودن را به سمت آنان نشانه می رود: هایدگر، آرنت، یاسپرس،کوژو، بنیامین، فوکو و دریدا هستند. از نقاط قوت اثر، توجه به زمینه گرایی و از نقاط ضعف اساسی آن، نقد اخلاقی اندیشمندان به جای نقد آراء آنان است.
۱۴.

بررسی تطبیقی رمان های نوزده هشتاد و چهار، و بهشت خاکستری(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: رمان نوزده هشتاد و چهار بهشت خاکستری توتالیتاریسم نظارت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۵ تعداد دانلود : ۹۲
نظارت، به عنوان رکن اصلی نظام های اجتماعی مدرن، مفهومی است که شهروند را به وضعیت تابع تبدیل می کند. این تابعیت نه به عنوان سیستمی که باید همواره کنترل شود، بلکه به عنوان ساختاری عمل می کند که شهروندان را به سوژه های خود نظارتی تبدیل می کند. نشان دادن این وجه ویران گر نظام های اجتماعی مدرن، همواره وظیفه جامعه شناسان تلقی شده است. مقاله حاضر بر آن است که با روش تحلیل محتوا، دلالت ضمنی متون دوگانه فوق و قرابت ها و تفاوت های آن ها را با یکدیگر نشان دهد. نتیجه پژوهش این است که هر دو رمان، انتقادی علیه توتالیتاریسم برآمده از عقلانیّت ابزاری هستند که آگاهانه یا غیرآگاهانه مؤلّفه های انقیاد، نظارت و مراقبت نظام های حادّ عقلانی را در خود لحاظ کرده و آن را به عنوان خراب آبادی مدرن به تصویر کشیده اند.
۱۵.

ریشه یابی خشونت های درونی سازمان مجاهدین خلق ایران (56- 1352) در پرتو آراء هانا آرنت

کلیدواژه‌ها: سازمان مجاهدین خلق ایران انقلاب اسلامی ایران توتالیتاریسم هانا آرنت و محمدتقی شهرام

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۲ تعداد دانلود : ۱۲۰
سازمان مجاهدین خلق ایران طی سال های 1352 - 1356خورشیدی، درگیر خشونت ها و ترورهای داخلی متعددی شد که از مشهورترین آنها می توان به ترور مجید شریف واقفی و مرتضی صمدیه لباف اشاره نمود. هرچند با اتکا به اسناد تاریخی موجود، نمی توان ایدئولوژیک بودن همه این خشونت ها را تأیید کرد، اما این برخورد طیف مارکسیست سازمان با اعضای مذهبی، موضوعی قابل توجه در تاریخ جنبش های مسلحانه ایران معاصر به شمار می رود. این پ ژوهش در پی واکاوی چرایی و چگونگی این ماجرا در پرتو نظریه توتالیتاریسم هانا آرنت است.
۱۶.

واکاوی جامعه شناختیِ پیامدهای هژمونی توتالیتاریسم بعثی در سروده های شریف وَرزِر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: ادبیات سیاسی شریف وَرزِر توتالیتاریسم جنایت نسل کشی خشونت ادب‍ی‍ات ک‍ردی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۹ تعداد دانلود : ۱۱۱
شریف وَرزِر شاعر کُرد عراقی از شعرای معاصر در قرن بیستم است که دوران حیاتش در سایه سیطره رژیم توتالیتر بعث بر اقلیم کردستان سپری شده و شاهد ارتکاب جنایت و نسل کُشی بر ضدّ مردم کُرد و رنج و دردمندی آنان بوده است. در چنین شرایطی، وَرزِر به عنوان شاعری متعهّد، سروده های خود را به آینه بازنمایی رنج های مردم و خشونت سیستماتیک و جنایت های رواداشته شده بر آنان از سوی رژیم بعث تبدیل کرده و روایتگر عذاب های مردمِ بی بهره از حقّ زندگی و آزادی در سیستم افراط گرای فاشیستی توتالیتر گشته است. از آن روی که تاکنون جستار مستقلّی به بررسی پیامدهای هژمونی رژیم توتالیتر بعث در سروده های شریف وَرزِر نپرداخته است، نگارنده بر آن است تا به تحلیل پیامدهای سیطره رژیم بعث در سروده های شاعر بپردازد. مسأله بنیادین پژوهش حاضر این است که جلوه های اقتدارگرایی و تمامیّت خواهیِ منجر به ارتکاب جنایت و خشونت و نسل کُشی، چگونه و در چه قالب هایی در سروده های شاعر نمود یافته و با چه مفاهیمی پیوند خورده است؟ جهت بررسی این مسأله، نگارنده از روش توصیفی تحلیلی مُبتنی بر بررسی جامعه شناختیِ بُن مایه های سروده هایِ شاعر بهره گرفته است. قتل عام و نسل کُشی، کوچاندن قهری و انتقال به اردوگاه های کار اجباری، شکنجه و خشونت سیستماتیک، ویرانگری و تخریب و آوارگی مردم از بارزترین بروندادهای سلطه رژیم توتالیتر بعث بر مناطق کُردنشین بوده که در سروده های وَرزِر بازنمایی شده است و با رویکرد تاریخی سیاسیِ همه سونگر، روایتگر رنجی جانکاه و خشونت و نسل کُشیِ برآمده از انسانیّت زدایی و قتل عامی چندهزار نفره در فرایند هیچ انگاری دیگریِ بیگانه و غیرِ عرب بوده است.
۱۷.

بررسی وجوه اگزیستانسیالیستی نقد دولت مدرن با تأکید بر اندیشه سیاسی هانا آرنت(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: آرنت دولت مدرن اندیشه سیاسی توتالیتاریسم

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵ تعداد دانلود : ۲۰
دولت مدرن ازجمله نهادهای سیاسی کلانی است که تمامی ابعاد زندگی انسان ها را در برگرفته است. این نهاد علی رغم وجوه مفید خود برگرفته از مبانی است که ممکن است در تعامل بین خود و انسان، موجب کاهش آزادی انسان شده و درنهایت مانع رشد تفکر و انکشاف ذات واقعی انسان ها شود. تجربه تاریخی کشورهای غربی و در ادامه گسترش این تفکر به سایر کشورها، موجب شده تا بسیاری از متفکران بر آن باشند تا با بررسی نقادانه وجوه مختلف آن، جهت اصلاح و تکامل آن به نظریه سازی بپردازند. ازجمله مهم ترین منتقدان و نظریه پردازان دولت مدرن که با رویکردی انسان گرایانه بدان توجه داشته، هانا آرنت اگزیستانس است. در پژوهش حاضر بر آنیم تا با استفاده از اندیشه آرنت به نقد این نهاد گسترده و مهم بپردازیم. در این مقاله از روش توصیفی-تحلیلی و محور قرار دادن نظریه دولت مدرن به عنوان چارچوب پژوهش، به نقد نظام های سیاسی مدرن بپردازیم. یافته های پژوهش مبتنی بر آموزه های آرنت نشان می دهد که فلسفه مدرن منجر به تفکیک الهیات از طبیعت، گسترش پوزیتیویسم و رشد یک نوع فردگرایی مفرط شده که درنتیجه آن دولت دچار یک نوع دیوان سالاری گسترده و خشن و غلبه اقتصاد بر وجوه سیاسی و فرهنگی انسان شده است. ازاین رو آرنت به عنوان پیشنهاد جایگزین معتقد است که تنها راه اصلاح این نهاد گسترده، ناکارآمد و غیرانسانی، اصلاح تدریجی تعاملات مردم در سپهر عمومی و بهره گیری از نظریه هایی همچون شورا در ساختارهای سیاسی است.