کمیته بین المللی صلیب سرخ به طورکلی بر جسته ترین بازیگر حقوق بین الملل بشر دوستانه و متولی صیانت از بشر در خشونت های مسلحانه است لیکن عملکرد سازمان به سه دلیل، نارسا است: منصرف نمودن حقوق بشر از شرح وظایف، تمرکز بر مفهوم کلاسیک جنگ و تکیه بر اصل محرمانه بودن اطلاعات برای تضمین حضور در مناطق بحرانی؛ چنین رهیافتی در پیش گیری از وقوع جرائم بین المللی بی فایده و از حیث ترمیم وضعیت قربانیان و تثبیت عدالت انتقالی کم اثر است. صلیب سرخ در محقق ساختن غایات خود بسیار محتاط است و گاه نقض قاعده را در معرض داوری افکار عمومی بین المللی قرار نمی دهد و اگرچه در اجرای اشتغالات میدانی برای رفع ایراد تلاش می کند اما سوال اصلی این است که آیا بدون اصلاح دستورالعمل های سازمانی، امکان رفع نواقص وجود خواهد داشت؟ این مقاله بر اساس روش های تحقیق عملی و کتابخانه ای با نقد عملکرد سازمان و توجه به روح اسناد حقوقی بین المللی بشر و بشر دوستانه و حقوق بین الملل کیفری به هدف نمایاندن نارسایی ها و نتیجتا تبیین لزوم انطباق نگرش و عملکرد سازمان با ابزار و اهداف متغیر در خشونت های مسلحانه معاصر تدوین شد.