فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۳۲۱ تا ۲٬۳۴۰ مورد از کل ۳۰٬۰۹۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
Justice has invariably been one of the most contentious concepts of religious and political literature among the various schools of thought and philosophy throughout the entire history of humankind. The different definitions, interpretations, and applications philosophers and intellectuals have postulated in relation to the topic of justice have constituted the focus of profound and contentious debates, the result of which has been the formation of numerous intellectual trends and schools. One of the more specific topics of discussion among these different schools of thought has been the scope of implementation of justice and the boundaries in which it ought to be enforced. It has been the conviction of many scholars and intellectuals that the enforcement of justice is necessarily confined within the boundaries of the state and as such to seek the rule of justice on a border scale in the international arena would be impracticable and unrealistic. In the course of the present article this author intends to examine Islam’s perspective and approach on the topic of justice in international relations, thereby underscoring Islam’s distinctive theoretical principles and approach, which differentiate it from other schools of thought concerning this topic.
طراحی الگویی از چگونگی ارتقای ظرفیت های قدرت نرم در سیاست گذاری دفاعی جمهوری اسلامی ایران؛ باتأکیدبرراهبردهای تحقق آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
5 - 30
حوزه های تخصصی:
چگونگی تأمین امنیت و مقابله با تهدیدات و مخاطرات محیط پیرامونی، یکی از موضوعاتی است که در صدر اولویت تصمیم گیری و سیاست گذاری دفاعی امنیتی دولت ها قرار دارد. دراین بین، باتوجه به گسترش تهدیدات نرم، توجه به ابعاد مختلف قدرت نرم در کنار قدرت سخت، در پیگیری سیاست های دفاعی و امنیتی ضرورت پیدا می کند. کشورهایی که از ظرفیت های قدرت نرم در سیاست گذاری های دفاعی خود درست استفاده نمایند، پیروزی های قابل توجهی را در حوزه دفاع و امنیت بدون صرف هزینه های گزاف نظامی، به ارمغان خواهند آورد. ازاین رو، در این پژوهش تلاش شده است الگویی از چگونگی ارتقای ظرفیت های قدرت نرم در سیاست گذاری دفاعی ج.ا.ایران ارائه شود. برای این کار، به شیوه میدانی (مصاحبه) داده ها و اطلاعات جمع آوری و با استفاده از روش گرانددتئوری (داده بنیاد)، تجزیه وتحلیل کیفی داده ها انجام گرفته است. جامعه آماری این تحقیق شامل تعداد 22 نفر از استادان، صاحب نظران، پژوهشگران و کارشناسان حوزه پژوهش است که با استفاده از روش تعیین نمونه گیری زنجیره ای انتخاب شده اند. نتایج حاصله حاکی از آن است که ارتقای ظرفیت های قدرت نرم در سیاست گذاری دفاعی ج.ا.ایران، آثار و پیامدهای موفقیت آمیز و مثبتی را هم در حوزه تدوین و هم در حوزه اجرای سیاست های دفاعی و همچنین پیامدهای مثبتی را در سطح ملی و سطح بین المللی برای جمهوری اسلامی ایران درپی دارد.Anderson, James E. (1994), Public Policymaking: And Introduction, 2nd ed, Geneva, IL: Houghton Mifflin.Baldwin, D. (2003). Power and International Relations, In W. Carlsnaes et al. (eds). Handbook of International relations, London: sage.Creswell, J. (2004). Research design: Qualitative and quantitative approaches.Creswell, J.W. (2005), Educational Research: Planning, Conducting, and Evaluating Quantitative and Qualitative Research (2nd edition).Lasswell, Harold (1951), the policy Orientation, in Daniel Lerner, Harold Lasswell, the policy sciences: recent Developments in scope and Method, Stanford: Stanford university press.Ney, Josef (2002), the Paradox of American Power, Oxford: Oxford University Press.Strauss, Anselm L., & Corbin, Juliet (1998), Basics of Qualitative Research: Techniques and Procedures for Developing Grounded Theory, 2nd Ed., Sage.
تبیینی بر گسست و تحول نظری از تروریسم کلاسیک به تروریسم نوین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
31 - 60
حوزه های تخصصی:
تروریسم به عنوان پدیده ای اجتناب ناپذیر، کنشگران رسمی و غیررسمی سیستم بین الملل را به شکل مستقیم و غیرمستقیم درگیر خود کرده است و به تدریج گستره جغرافیایی اقدامات تروریستی بیشتر شده است. این مقاله با بررسی توان پاسخ دهی نظریه های مطرح در عرصه سیاست بین الملل نسبت به تحول مفهومی تروریسم، به دنبال ارائه پاسخ به این پرسش است که مهم ترین مشخصه های تحول نظری از تروریسم کلاسیک به مدرن کدامند؟ برهمین اساس با بیان اینکه، نظریات مطرح در عرصه سیاست بین الملل، نتوانسته تروریسم نوین را به خوبی تحلیل کنند، این فرضیه را مورد ارزیابی قرار داده است که براساس نگاهی سیستمی و چندسطحی باید گفت که به دنبال فرایند جهانی شدن و تغییر در نظام بین الملل، گسست و تحول نظری در مفهوم تروریسم نوین نسبت به نوع کلاسیک ایجاد شده است. برهمین اساس، مهم ترین مؤلفه های گسست و تحول نظری تروریسم کلاسیک به تروریسم نوین عبارتند از: افزایش تهدیدات، عمومیت یافتن و موسع شدن، تغییر در ماهیت و کارکرد، اهمیت یافتن تروریسم سازمانی، شبکه ای و سایبری، گستردگی جغرافیایی تروریسم بین المللی و تغییر در واکنش کنشگران نسبت به تروریسم بین المللی. این پژوهش از نوع نظری است و روش پژوهش، تبیینی و شیوه گردآوری داده ها مبتنی بر منابع کتابخانه ای و اینترنتی است.
نقد نظام اطلاعات در گروه ویژه اقدام مالی (FATF)و ارائه یک مدل جایگزین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۵۰
61 - 94
حوزه های تخصصی:
پولشوئی، یکی از مسائل مهم تعامل ایران و گروه ویژه اقدام مالی (FATF) است و این مسئله و تعامل با گروه ویژه، برای سا ل های متمادی به علت اهمیت پولشوئی در اقتصاد، همچنان در سیاست خارجی ایران مطرح می باشد. درهمین راستا یکی از نکات÷ اصلی در این تعامل، نظام تولید، نگهداری و تبادل اطلاعات در گروه ویژه اقدام مالی است، به گونه ای که مشخص شود چه اطلاعاتی، چگونه، و توسط چه کسانی و با چه خصوصیاتی باید تولید، نگهداری و تبادل شود. این مسئله بلندمدت بوده و در شرایط مختلف سیاسی و اقتصادی نیز همواره می تواند مدّنظر قرار گیرد. بنابراین در این تحقیق بعد از شناخت ساختار تولید و تبادل اطلاعات گروه ویژه اقدام مالی، با استفاده از اصول اسلامی و با استفاده از روش تحلیل محتوا همراه با اجتهاد فقهی در ارتباط با مسئله اطلاعات، درنهایت به استخراج و طراحی الگوی ایرانی اسلامی تولید، نگهداری و تبادل اطلاعات در ارتباط با پولشویی پرداخته می شود. این تحقیق در نوع خود یک موضوع کاملاًجدید بوده و دارای سابقه نمی باشد.
پویش های تهدیدزای منطقه قفقاز جنوبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۲
185 - 206
حوزه های تخصصی:
وضع موجود آسیای مرکزی و قفقاز با توجه به تکثر پویش های فروملی، درون منطقه ای، بین منطقه ای و فرامنطقه ای، دربردارنده فرصت ها و تهدیدهای قابل توجهی برای ایران است. قفقاز جنوبی بستر و پهنه شکل گیری پویش های تهدیدزای متنوعی علیه امنیت و ثبات ملی جمهوری اسلامی ایران است که برخی از آن ها ضریب تهدیدزایی فزاینده ای نیز دارند. شناسایی پویش های تهدیدزای منطقه قفقاز جنوبی علیه امنیت ملی جمهوری اسلامی ایران به عنوان مسأله محوری این پژوهش درنظرگرفته و تلاش شد با اولویت بندی این تهدیدات در منطقه، راه کارهای بهینه ای جهت مقابله با آن ارائه شود. سؤال اصلی این است که مهم ترین پویش های تهدیدزای متوجه جمهوری اسلامی ایران ازطریق قفقاز جنوبی کدامند و راه کارهای ایران برای مهار آن ها چیست؟ روش پژوهش، کیفی کمی (آمیخته) است. نتیجه کلی حاصله اینکه در قفقاز جنوبی تهدیدهای امنیتی و اقتصادی/ژئواکونومیکی، اولویت بالاتری دارند. اهم راه کارهای پیشنهادی پژوهش عبارتند از ارتقای همکاری ها با قدرت های آسیایی، اولویت دادن به پروژه های زیرساختی فرامرزی مختلف برای مقابله با تخلیه ژئوپلیتیکی، برپایی دفتر بررسی نیازهای فنی مهندسی کشورهای منطقه، استفاده از توان فنی و مهندسی بومی برای رفع نیازهای فنی مهندسی کشورها و سرانجام، فعال سازی ظرفیت های دیپلماسی دفاعی.
تأثیرپذیری افکار عمومی منطقه غرب آسیا از رسانه های جبهه مقاومت (مطالعه موردی: بحران سوریه 2011)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
5 - 30
حوزه های تخصصی:
رسانه به عنوان ابزاری برای بحران سازی و بحران زدایی، روشن شدن افکار، ایجاد فضایی برای برخورد سالم و سازنده دیدگاه ها و اطلاع رسانی مناسب، از مهم ترین عوامل پیشرفت و از نشانه های پویایی و تحرک جامعه در دنیای کنونی محسوب می شود. در دنیای کنونی رسانه ها بخش گسترده ای از ماهیت افکار عمومی را شکل می دهند و به گونه ای فزاینده، این روند رو به افزایش است. سؤال اصلی ما در این تحقیق ناظر به نقش فرهنگی، اجتماعی و سیاسی رسانه های جبهه مقاومت در مدیریت افکار عمومی بحران سوریه می باشد. روش مورد بهره در این تحقیق توصیفی و از نوع پیمایشی می باشد. روایی پرسش نامه از طریق روش صوری و اعتبار محتوا مورد تأیید قرار گرفت و پایایی گویه ها نیز از طریق آلفای کرونباخ (990/0) مورد بررسی و تأیید قرار گرفت. جامعه آماری این تحقیق شامل مدیران و کارشناسان خبره مرتبط با حوزه رسانه جریان مقاومت می باشند و نمونه مورد مطالعه که به صورت هدفمند انتخاب شده اند شامل 43 نفر از مدیران و کارشناسان مرتبط با حوزه رسانه کشور سوریه بوده که هم اطلاعات کافی در خصوص این تحقیق داشته اند و هم حاضر به همکاری بوده اند. یافته های تحقیق حاکی از این است که نقش فرهنگی رسانه از جمله ذهنیت سازی، فرهنگ سازی، تاثیر گذاری اجتماعی از جمله امیدآفرینی، وحدت آفرینی و تاثیرگذاری سیاسی از جمله بحران زدایی و بصیرت افزایی در مدیریت افکار عمومی نقشی مؤثر و اثرگذار دارند.
تأثیر تهدیدات سیاسی- امنیتی محور مقاومت بر آسیب پذیریرژیم صهیونیستی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
59 - 89
حوزه های تخصصی:
افزایش نظامی گری رژیم صهیونیستی و اقدامات امنیتی آن در طی چند دهه اخیر به منظور مقابله با تهدید ناشی از مجموعه امنیتی شکل گرفته تحت عنوان محور مقاومت، منجر به افزایش آسیب پذیری و شکاف های متعدد به دلیل عدم توجه به سایر ابعاد امنیت در این رژیم گردیده است. این پژوهش به دلیل توجه به تأثیر محور مقاومت بر آسیب پذیری رژیم صهیونیستی، دارای اهمیت کاربردی می باشد. پژوهش حاضر درصدد پاسخ به این پرسش اساسی است که تهدیدات محور مقاومت چه تأثیری بر آسیب پذیری های رژیم صهیونیستی دارد؟ نتایج و یافته های این پژوهش نشان می دهد که تهدیدات نظامی و سیاسی محور مقاومت منجر به تأثیر بر زیرساخت های حیاتی، افزایش ناامنی، ایجاد شکاف های سیاسی-اجتماعی، خدشه دار شدن بازدارندگی و تشدید بحران مشروعیت به عنوان مهم ترین آسیب پذیری ها در رژیم صهیونیستی گردیده است. روش پژوهش کیفی و از نوع توصیفی-تحلیلی است و روش گردآوری داده ها اسنادی و میدانی می باشد. برای تحلیل داده ها نیز الگوی مبتنی بر ترکیب دو نظریه مکتب کپنهاگ و شکاف اجتماعی دیگان کرایس به عنوان نظریه مبنای تحلیل مورداستفاده قرار گرفته است.
امنیت زایی در پرتو مدیریت منازعه عربستان سعودی و جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آفاق امنیت سال ۱۴ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۵۳
153 - 191
حوزه های تخصصی:
ایران و عربستان با توجه به مختصات ایدئولوژیکی و ژئوپلیتیکی، همواره دو کشور مهم و تأثیر گذار در عرصه منطقه ای به شمار می روند. در این روند مناسبات دو کشور با توجه به تعارض امنیتی و نقشی که در تحولات منطقه ای دارند به موضوعی پیچیده و چالش برانگیز تبدیل شده است. به دلیل متقارن بودن حوزه های نفوذ و اصطکاک ایدئولوژیکی و نیز پیوست های ژئوپلیتیکی بر پایه کسب قدرت و تثبیت هژمونی، همواره سطح پیوسته ای از تنش را به وجود آورده اند. ایران و عربستان علی رغم زمینه های همگرایی فراوان، و در نتیجه ی درک تهدیدآمیز از دیگری، افق روابط را در یک وضعیت سینوسی نگاه داشته اند. این پژوهش با مفروض گرفتن روابط پرتنش ایران و عربستان سعودی به چگونگی مدیریت منازعه می پردازد که عمدتاً بر کاهش تنش تمرکز دارد. پرسش این پژوهش این است که چگونه می توان منازعه موجود را مدیریت و یا حل و فصل کرد؟ این پژوهش از نظر نوع پژوهش، توصیفی- تبیینی، به لحاظ روش شناسی بر اساس نوع داده ها، کیفی و شیوه گردآوری داده ها نیز کتابخانه ای، اسنادی بوده و روش تجزیه وتحلیل اطلاعات نیز تحلیل محتوا می باشد. نتایج یافته ها، نشان می دهد که تعارض و تخاصم فی مابین، ناشی از رویکرد های دامنه دار ایدئولوژیک و ژئوپلتیک منطقه ای است. هدایت پروند ه های راهبردی دوجانبه بر مدار واقعیت های هنجاری و اشتراکات اسلامی زمینه را برای همگرایی در چشم انداز کلان فراهم می کند.
نقش صلح و امنیت بین المللی در تحقق تنوع فرهنگی
منبع:
راهبرد سیاسی سال پنجم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۷
73-87
حوزه های تخصصی:
تنوع فرهنگی به عنوان میراث مشترک بشریت، ویژگی ذاتی جامعه بشری است که ضامن بقا و جلوگیری از نابودی هویت افراد، گروه ها و ملیت ها در طول تاریخ می باشد و با عنایت به اهمیت موضوع تنوع فرهنگی و چالش های نوین این مقوله در عصر نوین، این موضوع توجه بیش از پیش را در عرصه بین المللی می طلبد. لذا تلاش جامعه جهانی پس از جنگ های جهانی و جنگ سرد، ایجاد و تقویت نقش سازمان های بین المللی با هدف دستیابی به صلح جهانی می باشد. در اینجا این سوال مطرح می شود که نقش صلح و امنیت در تحقق تنوع فرهنگی چیست ؟ آیا با حفظ صلح و نفی خشونت می توان به ارتقای تنوع فرهنگی کمک کرد ؟در پاسخ به این پرسش این فرضیه مطرح می شود که رابطه معنا داری میان نفی خشونت و تحقق تنوع فرهنگی وجود دارد و نیل به صلح و آرامش و عدم خشونت به یقین به حفظ تنوع فرهنگی موجود در جهان خواهد انجامید و با احترام به تمامی فرهنگ ها ،زمینه های تهدید پدیداری خشونت برطرف شده و صلح و امنیت ملی و به تبع آن صلح و امنیت بین المللی مستقر خواهد گردید .
تحلیل کیفی الگوی حکمرانی مصرف منابع آب به عنوان یک معضل زیست محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه تأمین منابع آب شیرین پایدار، معضلی اساسی و نیازمند سازگاری است. این امر فرهنگ سازی برای مصرف بهینه را می طلبد. چراکه رشد جمعیت، گسترش شهرنشینی و از سویی توسعه صنعت، سبب افزایش تقاضای آب شده است. در حالی که منابع آبی کشور محدود است منابع آب شرب به عنوان یکی از مهمترین موضوعات مطرح در حقوق بین الملل محیط زیست، واجد ویژگی های فراملی است و به عنوان یک معضل بدون مرز باید بطور اساسی مورد توجه قرار گیرد. پژوهش حاضر با هدف، تبین الگوی فرهنگ سازی در مصرف بهینه آب شرب در جمهوری اسلامی ایران با استفاده از روش تحقیق کیفی انجام شد. در این تحقیق رویکرد نظریه داده بنیاد و مصاحبه با 21 نفر خبرگان صنعت آب فاضلاب با روش گلوله برفی طی سه مرحله کدگذاری باز، محوری و انتخابی انجام شد. برمبنای نتایج در این مرحله، مدل مفهومی پژوهش در 6 عامل تعیین کننده علی، زمینه ای، مداخله گر/تسهیل گر، راهبردها و پیامدها استخراج گردید. پنج مقوله «عوامل اجتماعی»، «عوامل مدیریتی»، «عوامل حقوقی-قانونی»، «عوامل فرهنگی» و «عوامل اقتصادی» به عنوان شرایط علی؛ «سبک زندگی»، «نگرش به مصرف آب» و «عوامل منطقه ای و بین المللی»: به عنوان عوامل زمینه ای؛ «ایجاد گزینه دیگر برای مصرف آب»، «تدوین سند جامع» و «عوامل فنی و مهندسی» به عنوان عوامل مداخله گر می باشند. فرهنگ سازی در مصرف بهینه منابع آبی شناسایی شدند برطبق نتایج به دست آمده، اقداماتی همچون «ارتقای زیرساخت آموزشی»، «ارتقای میزان اطلاعات و آگاهی افراد»،«توجه به تعاملات بین المللی»، «سیاستگذاری رفع خلأهای قانونی»، «تشویق- تنبیه فرهنگ مصرف آب» پیشنهاد می گردد.
Iran's Foreign Policy Discourse and the Russia-Georgia-Iran Triangle (2013-2017)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۲, Issue ۳۳- Serial Number ۱, January ۲۰۲۱
175 - 192
حوزه های تخصصی:
By the advent of various political currents on the realm of power, Iran has witnessed the emergence of sub-discourses that preserve the principles and propositions of the Islamic Revolution's discourse but differ in the subordinate propositions and inter-discourse developments. The latest is a “Moderationist sub-discourse” that has overcome other sub-discourses as the eleventh state started working in Iran. An important aspect of these sub-discourses is the impacts on foreign policy, especially toward the neighboring countries. In this way, Georgia gets significant importance due to its geopolitical features and the great deal of historical, cultural, and civilizational commonalities to Iran. However, due to regional and international changing conditions along with coming up various foreign policy sub-discourses, the relations between the two countries have had lots of ups and downs. On the other hand, after the Russo-Georgian 2008 war, the Russian Federation has exerted great influence on the Georgian foreign policy; including the relations with Iran. Therefore, this paper seeks to answer the question, regarding Russo-Georgian 2008 war, how the Moderationist foreign policy discourse has affected the Iranian-Georgian relations? Findings of the study show that the presence of Moderationist sub discourse of Hassan Rouhani affected Iranian foreign policy and the pessimistic subjective impressions of the Georgian leaders towards the previous Iranian government regarding Russia`s 2008 invasion of Georgia. As a result, we have witnessed relative improvement in the relations between two countries in 2013-2017 compared to the relationships of the 2008-2013 period. This research uses the descriptive-analytical method.
سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا در شرق آسیا با تأکید بر هند و چین
حوزه های تخصصی:
بعد از فروپاشی شوروی، رهبران چین تلاش کردند با گسترش همکاری های تجاری، اقتصادی با دیگر کشورها وارد مرحله تازه ای از موقعیت خود در جهان شوند اما خیزش اقتصادی چین به تعبیر سیاستمداران آمریکا به عنوان یک تهدید علیه قدرت اقتصادی آن می تواند تلقی شود که عواقب آن در ابعاد نظامی، فرهنگی، ایدئولوژیکی موردتوجه قرارگرفته است. در همین راستا ایالات متحده آمریکا به دنبال مهار چین با ابزارهای مختلف بوده است که یکی از اولویت های این کشور گسترش همکاری با برخی کشورهای قدرتمند آسیا چون هند است. سؤال این مقاله گردآوری شده اسناد کتابخانه ای و به روش تحلیلی توصیفی، این است که جایگاه و اهمیت هند در سیاست خارجی ایالات متحده آمریکا با تأکید بر مهار خیزش چین چیست؟ و در پاسخ به این پرسش فرضیه مطرح شده این است که جایگاه هند در سیاست خارجی آمریکا به سبب قابلیت هسته ای بودن، جمعیت فراوان، نزدیکی جغرافیایی به چین، قدرت رو به رشد اقتصادی و ارزش هایی همسو با غرب چون دموکراسی در جهت مهار نفوذ و گسترش قدرت چین موردتوجه بوده است.
سناریوهای آینده سیستم های داده شهروند در افق 1410 و امنیت ملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
آینده پژوهی دفاعی سال ششم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۳
7 - 36
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر تولید داده های مربوط به افراد، شرکت ها و به طور ویژه داده های شهروندان و استفاده از آن، به سرعت رو به رشد است. امروزه بیش از هر زمان دیگری در اینترنت، مسافرت، تفریح، تجارت و تقریباً در همه جنبه های زندگی روزمره، ردپای دیجیتالی بر جای می گذاریم و این داده ها ارزش بالقوه و بسیار زیادی را برای مصرف کنندگان، شرکت ها، سازمان های دولتی و امنیتی فراهم می کنند. در عصر دیجیتال به راحتی می توان طیف متنوعی از داده ها و اطلاعات شهروندان را برای اهداف وسیع تر و موضوعاتی که درگذشته پیش بینی نشده بود، بکار برد، همچنین اتفاقات پیش بینی نشده در آینده مانند همه گیری بیماری کرونا نیز می تواند تأثیرات عمیق تری در استفاده و اشتراک گذاری داده های شهروندان و تغییر نگرش عمومی نسبت به این موضوع ایجاد کند. در پژوهش حاضر با جامعه آماری شامل خبرگان مرتبط با موضوع و 12 نمونه آماری، ضمن استفاده از روش سناریو پردازی، چهار سناریو آینده پیرامون سیستم های داده شهروند ارائه شده است که این سناریوها بیان می دارند هنجارهای جهانی، مدل های تجاری، قوانین بین المللی و رویکردهای دولت ها در مورد داده های شهروندان می توانند توسعه پیدا کرده و تغییرات قابل توجهی داشته باشند. در برخی از سناریوها، همگرایی در حاکمیت داده ها وجود دارد و داده ها با آزادی بیشتری در سراسر جهان جابجا می شوند. در برخی دیگر، دولت ها رویکردهای واگرا و اغلب محدودکننده تری دارند و داده ها به طور فزاینده ای بومی سازی می شوند؛ لذا در فضای عدم قطعیت آینده، درعین حال که تشخیص می دهیم همکاری های بین المللی اجتناب ناپذیر است در کنار آن مدیریت داده های ملی نیز حیاتی است و باید مسیری را طی کنیم که امنیت ملی و منافع کشورمان به بهترین وجه تضمین شود.
شش مغالطه ی روش شناختی در مطالعه ی تاریخ اندیشه ی سیاسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله متکفلِ معرفی و نقادیِ شش خطای رایج روش شناختی در مقامِ فهمِ تاریخِ اندیشه ی سیاسی و مطالعه ی تاریخیِ آن ها است. از این مجموعه، دو اسطوره ی «تقلیلِ پدیده های فکری سیاسی به بازنمودها و ساختارهای زبانی» و «تحلیل پدیده های فکری سیاسی بر اساسِ شباهت خانوادگی و بازی های زبانی» به ترتیب، حاصلِ کاربستِ ناروشمندِ آرای متقدم و متأخر ویتگنشتاین اند، کاربستی نسنجیده بر اساسِ تعمیم ناروای آرای متقدم و متأخر او از حوزه ی مباحث ناظر بر مسائل متافیزیکی به حوزه ی مباحثِ تجربی و نظری مربوط به علوم انسانی و اجتماعی. چهار اسطوره ی دیگر، در واقع، حالاتی گوناگون از «اسطوره ی دکترین اندیشی» اند که اسکینر آن را در آثار خود معرفی و نقد کرده است. این چهار اسطوره به ترتیب در ذیل این عناوین بررسی و سنجیده خواهند شد: «اسطوره ی زمان پریشی،» «اسطوره ی شیء انگاری،» «اسطوره ی سازگاری درونی،» و «اسطوره ی فراپیش افکنی.» این مقاله علاوه بر سنجش و بررسی این شش اسطوره ی مغالَطی، شامل یک پیش گفتار و یک پی گفتار است. در پیش گفتار، پاره ای مقدماتِ نظری و روش شناختی تمهید می شوند. دو بخشِ نخستِ مقاله دربرگیرنده ی صورت بندیِ منطقیِ دو اسطوره ی پیش گفته ی ویتگنشتاینی است. بر اساسِ خوانشی هم دلانه از رویکرد تاریخ شناختیِ اسکینر، بخش سوم مقاله به معرفی کلان اسطوره ی دکترین اندیشی و چهار اسطوره ای که از آن مشتق و متشعّب می شوند، اختصاص دارد. هریک از این چهار اسطوره در یکی از فصل های چهارگانه ی بخش سوم مقاله معرفی و نقد می شود. در پی گفتاری که در «ارزیابی و افق گشایی» پایانی، چگونگی نسبت آرای اسکینر با دو اسطوره ی ویتگنشتاینی بررسی خواهد شد و مسیر پی گیری و تکمیل مطالعه ی حاضر نشان داده می شود.
تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول بر اساس نظریه پدیدار شناختی فرهنگ: نمونه پژوهی سازمان پرورش افکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
258 - 276
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی و تحلیل انتقادی سیاست های فرهنگی پهلوی اول انجام گرفته است. دولت پهلوی اول با قدرت گیری رضاشاه در صدد تغییر فرهنگ سنتی و بومی برآمد. هدف اصلی دولت پهلوی، دستیابی به تجدد بود که یکی از مهم ترین راهبردهای اتخاذ شده، تغییر فرهنگ بومی و سنتی و جایگزینی آن با فرهنگ عرفی و غربی بود. دولت در پروژه مدرن سازی از افراد، گروه ها و سازمان های مختلفی استفاده کرد. یکی از این سازمان ها که در سال 1317 هجری شمسی شکل گرفت و تا پایان دوره رضاشاه با شتاب گسترش یافت، سازمان پرورش افکار بود. سوال مقاله عبارتست از اینکه، سیاست های فرهنگی پهلوی اول در چارچوب پدیدارشناختی چگونه قابل تحلیل است و سازمان پرورش افکار چه نقشی در پروژه متحول سازیِ فرهنگ آن دوره داشت؟ یافته های مقاله حاکی از آن است که دولت پهلوی اول تغییر فرهنگ سنتی را یکی از راهبردهای تجدد می دانست، به همین منظور در نظر داشت جهان زیسته مردم را با معیارهای جدید تغییر دهد؛ با این هدف و رویکرد در صدد تغییر انگاره ها و باورداشت های جامعه برآمد. دستاورد پروژه زمانی بود که بازاندیشی (تعریف جدید از فرهنگ) به اشتراک بین الاذهانی در سراسر جامعه مبدل شود؛ بعلت عدم پذیرش و مشارکت از سوی مردم سیاست اعمالی رضاشاه امکان اجرایی و عملیاتی نداشت.
واکاوی ماهیت حقوقی دانشگاه آزاد اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۱۳)
456 - 483
حوزه های تخصصی:
پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران، کمبود منابع انسانی، جنگ تحمیلی، تحریم های گسترده و نیز ساختار ناهمگون آموزش عالی با فضای انقلابی باعث شد تا مسئولان وقت، تاسیس موسساتی خارج از ضوابط و ساختار دانشگاهای دولتی را در دستور کار خود قرار دهند. هدف این بود تا این موسسات مستقل از بودجه دولتی باشد. از این رو دانشگاه آزاد اسلامی در سال1361 تاسیس شد و در مدت کوتاهی این دانشگاه در 14 واحد در سراسر کشور شروع به فعالیت کرد. سوال اصلی مقاله در این باب است که دانشگاه آزاد اسلامی در نظام حقوقی کشور چه ماهیت و جایگاهی دارد؟ دانشگاه آزاد اسلامی نخستین موسسه آموزش عالی غیردولتی غیرانتفاعی، پس از انقلاب اسلامی بوده و همچنین قرین با انقلاب اسلامی است. این موسسه همواره از امتیازات خاص و ویژه ای چه در تاسیس، چه در گسترش برخوردار بوده است. این امتیازات در عرصه های حقوقی، قانونی و مالی قابل مطالعه است. در نتیجه این موسسه را نمی توان در زمره موسسات خصوصی و یا حتی هم ردیف دیگر موسسات آموزش عالی غیر انتفاعی غیر دولتی دانست و به نظر می رسد با توجه به ماهیت انقلابی آن طبق شواهد حقوقی موجود و اذعان مؤسسان آن، ماهیت حقوقی نظیر نهادهای عمومی و انقلابی خواهد داشت.
تحلیل گفتمانی فرهنگ سیاسی و اثربخشی آن بر هویت یابی و غیریت سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جامعه شناسی سیاسی ایران سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۵)
475 - 484
حوزه های تخصصی:
گفتمان ها مجموعه ای ازنشانگان می باشند که به دنبال قدرت یابی هستند وعناصر به واسطه نشانه مرکزی به دنبال رسیدن به هژمونی می باشند تا زمانی که مفصل بندی محقق نشود هژمونی نیز تحقق پیدا نمی کند از این روی هر گفتمان و فرهنگ سیاسی در پرتو غیریت سازی و تعریف هویت برای خود به دنبال رسیدن به هژمونی است این فرایند منجر به تنازع و تقابل می شود فرهنگ سیاسی محصول ساخت گفتمانی است خرده فرهنگ های مختلف در یک زنجیره هم ارزی در چارچوب یک فرهنگ سیاسی به جامعیت می رسند و در مقابل غیر خود صف آرایی می کنند از این منظر گفتمان به مثابه ظرف و فرهنگ سیاسی به مثابه یک مظروف عمل می کند که محصول آن تجلی هویت می باشد گفتما ن حاکم و غالب که به هژمونی رسیده است خود مولد فرهنگ سیاسی همجنس خود می باشد که این فرهنگ سیاسی هویت را شکل می دهد و هویت تابع گفتمان هژمون و فرهنگ سیاسی است که در ساخت اجتماعی نهادینه می شود از این روی سازه های فرهنگی و هویتی به عنوان موتور محرکه رفتار یک دولت در سطح داخلی و خارجی محسوب می شود در سطح داخلی و خارجی جهت گیری ها تعریف می شود و این هویت است که ما را به دیگران و دیگران را به ما معرفی می کند بنابراین گفتمان ،فرهنگ سیاسی و هویت در پرتو غیریت سازی کارکردهای خود را انجام می دهند. گفتمان ، فرهنگ سیاسی ، سیاست خارجی ، هویت ،غیریت سازی
تبیین مبانی و شاخصه های عدالت در دولت اسلامی
حوزه های تخصصی:
تحقق تمدن نوین اسلامی در گرو شکل گیری دولت اسلامی برپایه مبانی و اصول حاکم بر این دولت است. در میان این اصول، عدالت به عنوان مهم ترین اصل تلقی شده است و قرآن کریم نیز از آن به عنوان اصلی ترین هدف در تشکیل دولت اسلامی یاد می کند. این مهم سبب شده است برای بررسی جایگاه عدالت در دولت اسلامی مبانی و شاخص های آن با مراجعه به قرآن و سنت و با بهره گیری از الگوی روش اجتهادی استخراج و ارزیابی شود. یافته های تحقیق حاکی از آن است که اصل عدالت در دولت اسلامی بر مبنایی توحیدی با تحقق حاکمیت الهی شکل گرفته و ناظر به اداره امور انسان با فطرت خداشناس است که مظهر خلافت الهی و امانت دار او روی زمین است. دولت اسلامی همچنین با برخورداری از سه اصل تکافل عام و توازن و اعاله، درصدد تحقق عدالت در جامعه است.
نقش سیاست گذاری اجتماعی در تقویت گرایش اعضای جامعه به هویت ملی
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی چگونگی نقش سیاست گذاری اجتماعی در تقویت گرایش اعضای جامعه نسبت به هویت ملی خود است. روش این پژوهش، توصیفی– تحلیلی، رویکرد آن نظری می باشد. یافته های پژوهش نشان داد که نیاز به عدالت اجتماعی و دسترسی برابر به منابع و امکانات، رابطه مهمی با موضوع هویت ملی دارد. برآورده شدن نیازهای اعضای جامعه می تواند موجب تقویت گرایش آنان به هویت ملی شان گردد و عدم تأمین نیازها، این گرایش را تضعیف می کند. هنگامی که دولت به عنوان نهاد اصلی سیاست گذار در کشور، بتواند منابع را به طور عادلانه توزیع کند، به تقویت گرایش مردم به هویت ملی کمک می نماید. نکته اساسی این است که دولت ها عمل توزیع را ازطریق فرایند سیاست گذاری اجتماعی به انجام می رسانند و در صورت اجرای صحیح این سیاست است که می توانند بر گرایش افراد به هویت ملی بیافزایند. به طور کلی سیاست گذاری اجتماعی با تدارک رفاه برای اعضای جامعه و ایجاد رضایت در آنان، موجب ارتقای میزان پیوستگی آنان به نظام سیاسی و اجتماع ملی و در نهایت تقویت تعلق خاطرشان به هویت ملی خود می شود.