فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۷۰۱ تا ۵٬۷۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
ایده اصلی مقاله حاضر این است که سرنوشت دموکراسی های تحمیلی در نهایت به شرایط داخلی و نه شرایط خارجی وابسته است. دموکراسی ها تنها زمانی ثبات می یابند که در کشور مربوطه منابع قدرت از لحاظ اقتصادی، فکری و سیاسی به شکل عمده ای توزیع شده باشند. به نحوی که هیچ گروهی نتواند رقبای خود را سرکوب کند یا سلطه خود را حفظ نماید. این بحث مستند به موارد تاریخی است که در آنها نشان داده می شود چگونه دموکراسی های تحمیلی عمدتا با شکست مواجه شده اند.در این مقاله به این سوال عمده پاسخ داده می شود که میزان اهمیت عوامل داخلی و خارجی در روند تحقق دموکراسی سازی چگونه است؟ آیا دلیل اصلی گسترش دموکراسی در جهان، فشارهای خارجی است یا نه دموکراسی ها تنها زمانی میسر می شوند که عوامل داخلی به شکل شایسته و بایسته ای به وجود آیند؟ در این ارتباط اهمیت نسبی هر کدام از عوامل داخلی و خارجی چه میزانی است؟ بسیاری از محققین به این موضوع پرداخته اند و به نظر می رسد این امر نیازمند مطالعه ای نظام مند و جامع می باشد.
مولفه های سرمایه اجتماعی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
راهبرد یاس ۱۳۸۸ شماره ۱۷
حوزه های تخصصی:
تاثیر زبان و فرهنگ فارسی بر زبان و فرهنگ سواحیلی افریقایی
حوزه های تخصصی:
فرهنگ و تمدن سواحیلی مشخصه اصلی مردمی می باشد که در سواحل شرق و جنوب افریقا زندگی کرده و به زبان سواحیلی یا کیسواحیلی صحبت می کنند . آنها خود را از اعقاب شیرازیها دانسته و بدین امر افتخار می کنند . خوشبختانه مردم آن سامان این ویژگی را بعنوان یک شرف و برتری ذاتی دانسته و به شیرازیها احترام می گذارند . این احترام همانا بدلیل اهتمام و عنایت ایرانیان و بویژه شیرازیها بدان خطه بوده و اینکه ایشان سعی وافری در بهبود شرایط مردم شرق آفریقا داشته و در جهت خلق فرهنگ و تمدن تلاش و همکاری کردند که در افریقا بی نظیر است .
رقابت قدرت های منطقه ای در عراق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بعد ازحمله امریکا به عراق و سرنگونی رژیم صدام حسین، ایران، عربستان و ترکیه به عنوان سه کشور مهم منطقه سعی در افزایش حوزه نفوذ و گسترش قلمرو ژئوپلیتیکی خود در عراق داشته اند. در این میان از سویی ایران قراردارد که با قدرت گیری شیعیان در عراق با دولت جدید این کشور به نوعی همگرایی نسبی دست یافته است؛ از سوی دیگر کشورهای عربستان و ترکیه قراردارند که با توجه به منافع خود راهبردهای خاصی را در عراق جدید دنبال کرده اند. بر این مبنا پرسش اصلی که این مقاله مطرح می کند چنین است: عربستان سعودی و ترکیه در رابطه با دولت جدید عراق چه سیاست هایی را اتخاذ کرده اند و هدف اصلی آنها از اتخاذ این سیاست ها چه بوده است؟ فرضیه اصلی پژوهش حاکی از آن است که کشورهای عربستان و ترکیه در تلاش بوده اند تا با بهره گیری از شکاف های اجتماعی عراق، به ویژه شکاف های مذهبی و قومی و با اتخاذ سیاست ها و راهبردهای گوناگون، دولت جدید عراق را به چالش کشیده و حوزه نفوذ و قلمرو ژئوپلیتیکی ایران را تهدید نمایند. این مقاله با رویکردی تحلیلی-توصیفی به سیاست ها و راهبردهای دولت های تاثیرگذار منطقه ای در عراق پرداخته و با لحاظ نمودن سه سطح داخلی، منطقه ای و بین المللی، به واکاوی تحولات عراق می پردازد. در این راستا، در سطح داخلی شکاف های اجتماعی پیچیده و ضعف دولت-ملت سازی در عراق که منجر به تاثیرگذاری بالای هویت های قومی و مذهبی در مقابل هویت ملی شده و زمینه پیوند برخی گروه های قومی مذهبی با کشورهای همسایه را ایجاد نموده، بررسی می شوند. در سطح منطقه ای، رقابت های ژئوپولیتیکی بازیگران منطقه ای با بهره گیری از عوامل داخلی عراق و در سطح بین المللی نیز سیاست قدرت های بزرگ به ویژه ایالات متحده امریکا مورد توجه قرارمی گیرد
ایرانیان و اندیشه تجدد
حوزه های تخصصی:
نویسنده در این مقاله مىکوشد به سه پرسش پاسخ دهد: 1. آیا «انسان سنّتى» ممکن است؟ ؛ 2. آیا انسان سنتى با نفى سنت به انسان مدرن تبدیل مىشود؟ ؛ 3. مواجهه سنت - مدرنیته در ایران واجد چه ویژگىهایى بوده است؟
روشنفکران ایرانی و غرب: فروغی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی جامعه شناسی سیاسی جامعه شناسی سیاسی ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی فرهنگ جامعه شناسی فرهنگ
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی سیاسی و انقلاب و جنگ جامعه شناسی سیاسی
- حوزههای تخصصی هنر و معماری هنرهای زیبا هنرهای نمایشی موسیقی و آواز جهان سبک ها
تأثیر قیمت نفت بر سیاست اقتصادی امریکا در تحریم و محدودسازی راهبردی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اقتصاد سیاسی و ضرورت های راهبردی ایالات متحده به عنوان محوریت اقتصاد و امنیت جهانی تحت تأثیر نیروهای اجتماعی، منابع تولیدی و الگوی مدیریت بحران های منطقه ای قرار گرفته است. چنین ضرورت هایی همواره عامل اصلی تصمیم گیری راهبردی کشورهای صنعتی در برخورد با بازیگران منطقه ای ازجمله ایران محسوب می شود. در این مقاله چگونگی و مقیاس محدودسازی راهبردی جمهوری اسلامی ایران از طریق سیاست تحریم اقتصادی، کنترل حوزه انرژی و مبادلات مالی به عنوان متغیر وابسته محسوب می شود. درحالی که نوسانات قیمت نفت در شرایط رکود اقتصادی، رونق بازارهای جهانی، ثبات در اقتصاد بین الملل و منازعه نظامی را باید در زمره مؤلفه هایی دانست که بر الگوی تحریم اقتصادی جمهوری اسلامی ایران تأثیر می گذارند. نوشتار حاضر که رابطة بین تحریم، قیمت نفت و تهدیدات راهبردی را تبیین می کند، این موضوع را مورد پرسش قرار می دهد که: «نوسانات بازار و قیمت نفت چه تأثیری بر الگوی محدودسازی و فرایند تحریم اقتصادی ایران می گذارد؟» فرضیه این مقاله نیز بر این موضوع تأکید دارد که: «روند تحریم اقتصادی و محدودسازی مبادلات انرژی ایران در بازار منطقه ای و جهانی تابعی از نشانه های اقتصاد جهانی و قیمت نفت بر بازار بین المللی می باشد.»
فرهنگ و امپریالیسم
جایگاه شرکای ایران در دیپلماسی تجاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از نیاز های هر کشور به منظور اتخاذ سیاست تجاری مناسب، آگاهی از جایگاه کشور های طرف تجاری و اولویت هر کشور در برقراری روابط تجاری است. اما ازآنجاکه اکثر شیوه های رتبه بندی کشورها از لحاظ سیاسی توسط نهاد های غربی صورت می گیرد، احتمال می رود که گرایش سیاسی کشور های غربی در این محاسبات، چه در تعیین شاخص ها و چه در تعیین امتیاز هریک از عوامل تأثیرگذار، بی تأثیر نباشد. لذا لازم است که هر کشور، در ارزیابی های بین المللی، بااحتیاط از آمار و اطلاعات مراکز علمی و تحقیقی بین المللی استفاده کند و ویژگی ها و منافع مختص خود را درنظر گیرد. بر این اساس، در بررسی عوامل سیاسی مؤثر در تعیین طرف های تجاری برای کشور ما، لازم دیده شد با درنظر گرفتن منافع ملی کشور، شاخص های مستقلی برای جمهوری اسلامی ایران طراحی شود. یافته های پژوهش حاضر حاکی از آن است که، می توان با بهره گیری از مؤلفه ها و ابزار های دیپلماسی تجاری، روابط خارجی کشور را به نحوی توسعه داده و عمق بخشید که این روابط، با توجه به اصل تعیین کنندگی عوامل اقتصادی در برقراری روابط تجاری در سطح بین المللی و تعاملات موجود کشور های جهان، منافع ملی کشور را در بُعد توسعه روابط اقتصادی ـ تجاری تأمین کند.
تداومها و گسستها در اندیشه سیاسی جهان اسلام
حوزه های تخصصی:
نویسنده معتقد است تفکر اقتدارگرایانه در اندیشه سیاسى اسلام تحت تأثیر الگوى قبیلهاى قبل از اسلام و سلطنتهاى ایرانى قرار دارد و با نقد نگاه سنتى که متأثر از شرایط تاریخى است مىتوان عناصر صرفاً تاریخى را از عناصر عقیدتى و اسلامى در اندیشه سیاسى اسلام جدا کرد.
هستی شناسی های پراکنده
حوزه های تخصصی:
قبض و بسط مفهوم قدرت در سامان فکری جوزف نای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جوزف نای از متفکران و بنیان گذاران اصلی نظریه نولیبرالیسم در روابط بین الملل است. آثار و نوشته های نای در باب سرشت قدرت، جایگاه ایالات متحده در سلسله مراتب قدرت جهانی و آیندة قدرت در عصر اطلاعات باعث شده است که بسیاری وی را در شمار نظریه پردازان مفهوم قدرت به حساب آورند. این مهم به ویژه با طرح ایدة «قدرت نرم» از جانب نای در دهة 1990 تقویت شد.
مقالة حاضر ضمن معرفی دیدگاه نای پیرامون قدرت، قبض و بسط این مفهوم در سامان فکری وی، کاستی های فلسفی، نظری و عملی دیدگاه او و نسبت اندیشه هایش با بحث های تئوریک قدرت را در روابط بین الملل واکاوی می کند. مدعای پژوهش این است که تکاپوی نای در حوزه قدرت امکانات جدیدی را برای فهم قدرت ورای نظریه پردازی اندیشمندان کلاسیک از این مفهوم ارائه نمی دهد، بلکه پویش فکری وی در حد بازتعریف و بسط سازوکارهای اعمال اراده گرایانة قدرت قابل فهم است.
شناخت منطقه خاورمیانه در قالب مبانی نظری
حوزه های تخصصی:
گفت و گوی تمدن ها : زمینه های عینی و سرمشق های نظری
حوزه های تخصصی:
در این مقاله تلاش شده است با تمسک به تنوعات فلسفه سیاسی مدرن، الگوهایی که هر یک به نحوی مستعد پذیرش ایده گفت وگوی تمدنها هستند، طبقه بندی شوند. این الگوها در قالب سه دسته نظریه «لیبرالی مصلحت جویانه»، «لیبرالی متکی بر پیوند اخلاقی» و «غیرلیبرالی متکی بر همبستگی سیاسی» قابل طرح هستند. هابرماس، گادامر، باختین و فیلسوفان اجتماع گرا نظریه پردازانی هستند که می توانند ذیل این تقسیم بندیها مورد مطالعه قرار گیرند.بخش دوم مقاله به بررسی الگوهای پدید آمده در عرصه ارتباطات طی سه دهه پایانی قرن بیستم و توصیف مختصر ویژگی های هر یک اختصاص دارد. نظم پارادایمی نخست عمدتاً دربرگیرنده یک الگوی نقاد به نظم سرمایه دارانه در عرصه جهانی است، الگوی پارادایمی دوم به روایت هابرماس از ارتباط قرابت بیشتر دارد و الگوی سوم به مبانی نظری اجتماع گرایان نزدیک می شود.بخش سوم مقاله در پی آن است که به اعتبار نظریه ها و سرمشقهای مطرح شده به وجوه عمده فلسفی و سیاسی که ایده گفت وگوی تمدنها را به نظریه علمی نزدیک می کند، بپردازد. بر این اساس می تـوان پیوندهای بیشتری میان اندیشه های «اجتماع گرا» و ایده « گفت وگوی تمدنها» برقرار کرد.