فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۸۸۱ تا ۱٬۹۰۰ مورد از کل ۳۰٬۰۰۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
طرح نورد استریم 2 تا پیش از اقدام های روسیه در فوریه 2022 در اوکراین به موضوع چالش برانگیزی در اتحادیه اروپا و آمریکا تبدیل شده بود. به طوری که تأثیر این طرح بر امنیت و منافع برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا سبب دودستگی در میان اعضای اتحادیه اروپا شده بود. همچنین روابط میان آلمان و آمریکا را با چالش روبه رو کرده بود. از این رو، در این نوشتار می خواهیم به این پرسش پاسخ دهیم که علت حمایت آلمان و روسیه و همچنین مخالفت برخی از اعضای اتحادیه اروپا و آمریکا با طرح نورد استریم 2 چیست؟ در پاسخ این فرضیه مطرح است که علت حمایت و مخالفت این کشورها با این طرح تأثیرهایی است که این طرح می تواند بر امنیت و منافع ملی این کشورها داشته باشد. برای پاسخ گویی به این پرسش و آزمون فرضیه از روش کیفی مطالعه موردی چندگانه بهره می گیریم. روش گردآوری داده ها کتابخانه ای است و با رویکردی توصیفی تحلیلی در بستر مفهومی نظریه نوواقع گرایی آن ها را تجزیه وتحلیل می کنیم. برمبنای آزمون فرضیه، تأمین امنیت انرژی، ارتقای مرکزیت آلمان در حوزه انرژی، تثبیت موقعیت سیاسی و اقتصادی آلمان در روسیه، تنوع سازی در سیاست انتقال انرژی، درآمد هنگفت صادرات گاز و قراردادن ابزاری قدرتمند در اختیار روسیه، وابستگی بیشتر اتحادیه اروپا به انرژی روسیه، استفاده ابزاری روسیه از این طرح و تأثیر این طرح بر منافع اقتصادی و هدف های آمریکا در برابر روسیه از مهم ترین دلایل حمایت آلمان و روسیه و مخالفت آمریکا، لهستان، استونی، لئونی و لیتوانی با این طرح بوده است.
عدم شکل گیری همگرایی منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه منطقه گرایی و همکاری های منطقه ای بستر مناسبی برای تحکیم قدرت حکومت های ملی فراهم آورده است و کشورهای مختلف، توسعه همه جانبه خود را در سایه همکاری های منطقه ای جستجو می کنند. بر همین اساس، سازمان های مختلفی در قاره آسیا شکل گرفتند، ولی اغلب نتوانسته اند اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل دهند. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی به بررسی دلایل عدم شکل گیری همگرایی موثر و کارآمد در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می پردازد. سوال اصلی این پژوهش عبارت است از "اینکه چرا در مناطق جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا اتحادیه ای پایدار و موثر در فرایند تصمیم سازی جهانی شکل نگرفته است؟". این مقاله بحث می کند که یکسری عوامل ژئوپلیتیکی- جغرافیایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و ادراکی، مانع انسجام سازه های منطقه ای در جنوب شرق، جنوب و جنوب غرب آسیا می شوند. همچنین منطقه گرایی در این مناطق از نوع سنتی است و شکل دولت به عنوان یکی از مهمترین عوامل در سنتی بودن منطقه گرایی عمل کرده است.
نقش عوامل سیاسی و رسانه ای در اعتماد به جناح های سیاسی در شهر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه علوم سیاسی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۶۷)
195 - 225
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی اعتماد به جناح های سیاسی و رابطه آن با برخی عوامل سیاسی و رسانه ای در بین ساکنان 18 سال و بالاتر شهر شیراز پرداخته است. حجم نمونه 402 نفر بود که با نمونه گیری طبقه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. روش پژوهش پیمایشی و ابزار سنجش پرسشنامه ساختمند محقق ساخته بود که روایی و پایایی آن به ترتیب با اعتبار صوری و ضریب آلفای کروئباخ ارزیابی شد. یافته ها نشان داد تفاوت معناداری بین میزان اعتماد به جناح های سیاسی با توجه به میزان استفاده از رادیوهای داخلی، تلویزیون داخلی و مجلات و نشریات و جهت گیری سیاسی وجود دارد. استفاده بیشتر از رسانه های داخلی با اعتماد بیشتر به احزاب همراه بوده است و افراد با جهت گیری اصولگرایانه اعتماد بیشتری به احزاب داشتند. بین میزان اعتماد به جناح های سیاسی با توجه به میزان استفاده از ماهواره، اینترنت و رادیوهای فارسی زبان خارج از کشور تفاوت معناداری وجود ندارد؛ ولی بین میزان اعتماد به احزاب و متغیرهای مدت عضویت در شبکه های اجتماعی و میزان آگاهی از احزاب به ترتیب رابطه معکوس و مستقیم معناداری وجود دارد. متغیرهای مستقل در مجموع 3/22 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین نموده اند. نتیجه کلی اینکه نوع جهت گیری سیاسی و استفاده از رسانه های همگرا و واگرا با نظام سیاسی اثر متفاوتی در اعتماد به جناح های سیاسی دارند.
بررسی تأثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020 ریاست جمهوری آمریکا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات بین المللی سال ۱۸ بهار ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۷۲)
49 - 65
حوزه های تخصصی:
بازاریابی همچون حوزه تجارت در حوزه سیاست نیز گسترش یافته است. بازاریابی سیاسی فرآیند استفاده از ابزارهای توسعه یافته برای بازار تجاری در حوزه های سیاسی است. احزاب و کاندیداها با استفاده از فنون بازاریابی درصدد جلب توجه مردم و ارائه هر چه بهترو بیشتر حزب و نماینده خود در انتخابات بوده اند. در واقع بازاریابی سیاسی پیوندی عمیق میان علم بازاریابی وسیاست است. هدف نوشتار حاضر، بررسی تاثیر بازاریابی سیاسی برانتخاب کاندیدای پیروز در انتخابات 2020ریاست جمهوری آمریکا است. مقاله با کاربست نظریه بازاریابی سیاسی و با استفاده از روش تحقیق توصیفی-تحلیلی از نوع همبستگی در صدد است که به این سئوال اساسی پاسخ دهد که بازاریابی سیاسی در کارزار انتخابات 2020 ایالات متحده آمریکا چه تاثیری برانتخاب کاندیدای پیروز داشت؟ فرضیه مقاله این است که بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی در پیروزی کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا تاثیر به سزایی داشته است. یافته های مقاله نشان می دهد که بازاریابی سیاسی فرآیندهای منظمی را برای ارزیابی خواسته ها و نیازهای توده ها دارد. بازاریابی سیاسی برای تأثیرگذاری بر آرای مردم در انتخابات طراحی شده است. نتایج این پژوهش اثربخشی بکارگیری استراتژی های بازاریابی سیاسی توسط کاندیدای پیروز در انتخابات2020 آمریکا را نشان می دهد. با توجه به پیشرفت روز افزون این علم در اقصی نقاط جهان و نوظهوربودن آن در کشورمان در این مقاله سعی شده است به با نگاهی گذرا به مفهوم این علم و ابزار کاربردی آن بیشتر به جنبه های کاربردی آن در انتخابات2020 آمریکا پرداخته شود.
دلایل توسعۀ روابط خارجی عربستان سعودی و چین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با قدرت گرفتن محمد بن سلمان در عربستان و ظهور چین به عنوان یک قدرت بزرگ، توسعه روابط خارجی در نقطه ثقّل سیاست خارجی این دو دولت قرار گرفته است. لذا پرسش اصلی که طرح شده، این است که علل گسترش این تعاملات سیاسی، اقتصادی و فرهنگی چین و عربستان سعودی چیست؟ فرضیه موقتی طرح شده، این است که گسترش تعاملات چین و عربستان مثأثر از سه علل اساسی است، اول) تضمین دسترسی به منابع انرژی با ثبات از سوی چین و تنوع بخشی به بازار فروش آن از سوی عربستان سعودی، دوم) رقابت ها و تنش های منطقه ای و بین المللی دو دولت، سوم) تلاش برای جلوگیری از گسترش اسلام گرایی افراطی. با کاربست نظریه نوواقع گرایی والتز، یافته های پژوهش نشان می دهد که رهبران چینی با طراحی پروژه یک کمربند یک جاده و درگیر کردن منافع عربستان با این پروژه، ضمن دسترسی به انرژی این کشور، همزمان به دنبال ایجاد توازن قدرت در برابر فشارهای اقتصادی ایالات متحده بر چین بوده، از سوی رهبران سعودی با طرح افق 2030 در راستای طرح چینی یک کمربند یک جاده و نیز توسعه سیاست نگاه به شرق، در صدد ایجاد موازنه قدرت در برابر گسترش نفوذ ایران در منطقه و نیز کاهش تنش ها و فشار های ایالات متحده بر خود از طریق ایجاد یک متحد استراتژیکی جدید در سطح منطقه ای و بین المللی برای عربستان بوده است. شیوه گردآوری اطلاعات در این پژوهش مبتنی بر شیوه کتابخانه ای و روش تحقیق مبتنی بر شیوه توصیفی تحلیلی است.
نقش عناصر زیست محیطی در ایجاد تنش های آتی بین ایران و عراق
منبع:
مطالعات سیاسی بین النهرین دوره اول بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
53 - 75
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین بحران های زیست محیطی در مناطق خشک و نیمه خشک، پدیده مخرّب بیابان زایی و فرسایش بادی است که وقوع طوفان های گرد و غبار و حرکت ریزگردها از پیامدهای آن به شمار می روند. طی سال های اخیر، طوفان های گرد و غبار در خاورمیانه و به ویژه از منشأ صحراهای عربستان و عراق، اثرات زیان بار زیادی را برای کشورمان به همراه داشته که دامنه آن تا شهرهای عمده کشیده شده است. وسعت خسارت های این پدیده تنها محدود به تهدید زمین های کشاورزی و صنعتی نبوده، بلکه با مختل نمودن زندگی عادی شهروندان، آشکارا به تهدیدی جدّی زیست محیطی با پیامدهای اقتصادی، سیاسی و امنیتی تبدیل شده و واکنش افکار عمومی را به دنبال داشته است. هدف از نوشتار پیش رو بررسی تأثیر عوامل زیست محیطی و به ویژه ریزگردها به عنوان پدیده ای ژئوپلیتیکی، بر امنیت ملّی و تنش بین کشور ها است؛ بنابراین تلاش شده تا با توجّه به منشأ ریزگردها که به طور عمده از کشور همسایه، یعنی عراق هستند و آثار و پیامدهای زیان بار آن ها در طول سال های اخیر برای بیشتر مناطق نیمه غربی ایران، نشان داده شود که این مهم می تواند در آینده به تهدیدی جدّی برای امنیت ملّی تبدیل شده و درنهایت به تیره شدن روابط دو کشور ایران و عراق بیانجامد. پژوهش حاضر، در بررسی پتانسیل های بروز منازعه بین ایران و عراق بر مبنای مسئله آلودگی های زیست محیطی و به ویژه ریزگردها، بر رهیافت زیست محیطی هامر- دیکسون در تبیین منازعه متمرکز است.
تحلیل ساختاری جایگاه کنش گران آینده اقتصاد سیاسی جهانی با محوریت اتّحادیه اروپا در دورنمای 2050؛ به روش مکتور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در حال حاضر جهان شاهد گذار اقتصادی از قدرت های بزرگ غربی به سمت بازارهای نوظهور است. بحران های جدید به خصوص کووید 19، پیشرفت های عظیم و هژمونی غرب با محوریت ایالات متّحده آمریکا و اتّحادیه اروپا را به چالش کشیده اند. درحالی که در آغاز هزاره، حرکت اتّحادیه اروپا به سمت اتّحادیه اقتصادی و سیاسی، یک روند غیرقابل مقاومت و برگشت ناپذیر تلقّی می شد، با شیوع کووید 19 و تشدید سایر بحران های موجود، در شرایط پیچیده تری قرار گرفت. در این نوشتار این پرسش ها مطرح شده اند که در دورنمای 2050، اولاً مهم ترین کنش گران اقتصاد سیاسی جهانی چه کشورهایی هستند؟ و دوماً اتّحادیه اروپا چه جایگاهی در بین سایر کنش گران اقتصاد سیاسی جهانی دارد؟ به عبارتی هدف اصلی مقاله این است که با سنجش وزن سایر کنش گران در اقتصاد سیاسی جهانی مهم ترین رقبای اتّحادیه در دورنمای 2050 را شناسایی کند و با استفاده از تحلیل نرم افزاری جایگاه اتّحادیه را در بین این کنش گران مشخص سازد. در این نوشتار تلاش شده به دو پرسش مذکور با استفاده از برگزاری پنل خبرگی و روش تحلیل ساختاری مکتور (دو روش آینده پژوهی) و بهره گیری از بروزترین منابع موجود، پاسخ داده شود. سازمان دهی مقاله به این شیوه است که ابتدا مروری صورت گرفته بر چارچوب نظری مقاله که نهادگرایی است و سپس مهم ترین کنش گران آینده اقتصاد سیاسی جهانی بررسی شده اند. در ادامه تحلیل داده های پژوهش به وسیله نرم افزار مکتور (یکی از روش های مرسوم در مکتب لاپراسپکتیو (la prospective)) انجام شده و درنهایت جمع بندی ارائه شده است.
رویکرد استراتژیک امریکا و هند به منطقه ایندو-پاسیفیک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایندو-پاسیفیک پویاترین و متنوع ترین منطقه جهان است. این منطقه به کانون اصلی سیاست و اقتصاد جهان تبدیل شده است. طی یک دهه اخیر توجه جهانی به منطقه ازنظر استراتژیک و اقتصادی افزایش یافته است. ظهور و نفوذ چین به عنوان یک قدرت بزرگ تهدیدی برای هژمونی امریکا در سطح نظام بین الملل و هند در سطح منطقه ای بوده است. امریکا جامع ترین شریک استراتژیک هند است. هر دو کشور منافع استراتژیک مکملی دارند؛ امریکا خواهان حفظ هژمونی اقتصادی و نظامی در جهان است و هند به نوبه خود در پی گسترش روابط امنیتی با امریکا است تا در آینده شرایط تبدیل شدن این کشور به یک قدرت منطقه ای را تسهیل کند. سؤال اصلی مقاله این است که امریکا و هند چه رویکردی نسبت به منطقه ایندو-پاسیفیک دارند؟ فرضیه مقاله این است که هند در استراتژی ایندو-پاسیفیک امریکا نقش «پیشرو» یا محوری دارد، اما این به معنای اتحاد نظامی و امنیتی دو کشور نیست، هند تلاش دارد تا استقلال استراتژیک خود را در موضوعات منطقه ای ایندو-پاسیفیک حفظ کند. دو کشور در تعریف جغرافیایی منطقه، نوع مواجهه با ظهور چین و محوریت آسه آن در منطقه رویکرد متفاوت دارند. این پژوهش با رویکرد تحلیلی و بهره گیری از استراتژی های امنیتی دو کشور تهیه شده است.
فهم جوهره ارتباطات انسانی - الهی در سبک فرماندهی سپهبد شهید قاسم سلیمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
39 - 73
حوزه های تخصصی:
شهادت سپهبد قاسم سلیمانی در ابتدای گام دوم انقلاب اسلامی اتفاق افتاد. او ماموریت داشت مبانی و مف اهیم انقلاب را ب ه بش ریت (جامعه مخاطب) برساند. بدین منظور، سپهبد قاسم سلیمانی در کنار استفاده از روش های س نتی، از الگ و ه ای ارتب اطی و تبلیغ اتی و روش های متنوع ارتباطات (سیاسی، فرهنگی - تبلیغاتی، اقتصادی و بشردوس تانه ...) به ره گرفت. از این رو، او موفق گردید با مردم و افکار عمومی ارتباط برقرار کند. به نظر می رسد، سپهبد قاسم سلیمانی، در انج ام رسالت خود، ترکیبی از الگوهای ارتباطی و تبلیغاتی - رس انه ای مانن د روش سیاس ی (م ذاکره ب ا م ردم ، نخبگ ان و نمایندگان) و روش فرهنگی-تبلیغاتی (اعزام مبلغان ...) را به کار می برده است. این الگو می تواند، الگویی برای توسعه حکمرانی حاکمان سیاسی محسوب گردد. در ای ن راس تا، الگوهای ارتباطی و تبلیغاتی-رسانه ای در دوره فرماندهی سپهبد قاسم سلیمانی بر سپاه قدس ایران، تحلیل و ارزیابی می گ ردد. روش شناسی: این مقاله درصدد است تا با تکیه بر روش شناسی تحلیل مضمون به کشف ایده های سپهبد قاسم سلیمانی از طریق بیانات بزرگان جبهه مقاومت اقدام نماید. روش گردآوری اطلاعات مصاحبه با افراد قرین سپهبد سلیمانی در جبهه مقاومت است. 18 نفر از افراد قرین مورد مصاحبه قرار گرفته اند یا از مصاحبه های منتشرشده از ایشان در رسانه ها استفاده گردید. نتایج با تکیه بر روش شناسی تحلیل مضمون انعکاسی مورد تحلیل قرار گرفت. چهار الگوی ارتباطی سردار مطابق نتایج عبارتند از الگوی فردی- انسانی، فردی- الهی، اجتماعی- انسانی و اجتماعی- الهی که از آنها برای توسعه دیپلماسی انسانی – الهی بهره برده است.
تحلیل گفتمانی استکبارستیزی در اندیشه آیت الله خامنه ای از منظر پساساختارگرایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی بسیج سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۴
153 - 181
حوزه های تخصصی:
در نگرش پساساختارگرایانه، هویت های اجتماعی و سیاسی محصول گفتمان ها فرض می شوند در واقع هویت ها و خودفهمی ها، در مقابل غیریت ها یا دیگران شکل می گیرند بنابراین، خلق یک هویت بر تاسیس یک تفاوت دلالت دارد. در این چارچوب با تکیه بر مفهوم «غیرِسازنده»، شکل گیری یک هویت را مستلزم عمل تمایز می دانیم که غالبا به تقابل ختم می گردد. مقاله حاضر در پی بررسی این پرسش است که از منظر پساساختارگرایی، استکبارستیزی چه جایگاهی در اندیشه رهبر انقلاب دارد؟ و بر این فرض استوار است که گفتمان استکبارستیزی مدنظر آیت الله خامنه ای حول محور چهار دال هویت بخش، فراگیر، استمرار و استقلال آفرین مفصل بندی شده است که مبتنی بر تقابل با «غیر» به هویت و صورت بندی امت شکل می دهد. این پژوهش بر اساس روش گفتمان لاکلا و موف و با تکیه بر داده ها و درون مایه های رویکرد پساساختارگرایی سامان یافته است. بنا بر یافته های پژوهش، آمریکا در قالب شیطان بزرگ، نقطه هدف استکبارستیزی گفتمان انقلاب اسلامی می باشد که به عنوان «بیرونی سازنده» هویت اسلام سیاسی ایرانیان، نقش بازی می کند. از منظر مقام رهبری این مرزبندی مستمر با ریشه های مذهبی به تحکیم هویت انقلابی و دینی نظام اسلامی منجر می شود.
نهادهای بین المللی و جامعه پذیری دولت ها (مطالعه موردی گروه ویژه اقدام مالی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات راهبردی سال بیست و پنجم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۹۸)
283 - 310
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به دنبال بررسی چگونگی ایفای نقش نهادهای بین المللی ای چون گروه ویژه اقدام مالی در فرایند جامعه پذیری دولت ها است. جهت دستیابی به این هدف، این فرضیه مدنظر قرار گرفت که نهادها و سازمان های بین المللی از جمله گروه ویژه، از نظر ساختاری به گونه ای عمل می کنند که دولت ها را در حین ورود یا در ضمن مشارکت در تعاملات درون نهادها و سازمان ها جامعه پذیر می سازند و آنها را به درونی سازی هنجاری های مورد حمایت نهادها و سازمان های بین المللی و در نتیجه به تغییر رفتارها و ترجیحات ترغیب می نمایند. بنابراین، با استفاده از روش توصیفی- تبیینی و نظریه سازه انگاری، به تحلیل سازگاری دولت ها با اصول و هنجارهای بین المللی مورد حمایت نهادهای بین المللی پرداخته خواهد شد.
جو بایدن و تسلط دوباره طالبان بر افغانستان: یک طرح از پیش تعیین شده یا یک شکست استراتژیک؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
علیرغم این که آمریکا از سال 2001 و پس از شکست طالبان هزینه های گزافی را جهت پیشبرد پروژه ی دولت – ملت سازی در افغانستان صرف کرده بود؛ اما این گروه سلفی در ۱۵ اوت ۲۰۲۱ توانست بار دیگر کابل را به تصرف خود درآورد. اقدامِ طالبان در افغانستان در حالی صورت پذیرفت که جو بایدن سیاست جدید خود نسبت به افغانستان مبنی بر خروج آمریکا از این کشور را تعیین کرده بود؛ به همین دلیل بسیاری از کارشناسان تسلط طالبان را نتیجه ی سیاست دولت بایدن دانستند که پیش تر توسط ترامپ نیز پی گیری شده بود. بااین حال سؤال و دغدغه ی دیگری که در این زمینه مطرح گردید این بود که آیا اقدام بایدن در رابطه با خروج آمریکا یک طرح منطقه ای از پیش تعیین شده و با اهداف و مبانی خاص بود یا این که صرفاً در راستای کاهش هزینه های خارجی آمریکا و بر مبنای نگرش حزبی دولت دموکرات این اتفاق صورت پذیرفت؟ نویسندگان این پژوهش تلاش می کنند که این دو دیدگاه را بر اساس روش مقایسه ای موردبررسی قرار دهند. یافته های این پژوهش بیانگر این است که علیرغم وجود دو دیدگاه اصلی پیرامون سیاست خروج بایدن، مؤلفه ها و متغیرهای مختلفی در استراتژی بایدن نسبت به افغانستان دخیل هستند که اتخاذ یک نگرش چندعاملی را ضروری می سازد. این نگرش چندعاملی در پایان توسط نویسندگان ارائه شده است.
بررسی گفتمانیِ امکان گفت وگوی تمدن اسلامی و تمدن غرب (مبتنی بر دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی)
حوزه های تخصصی:
غرب، تمدن اسلامی را به عنوان تمدن به رسمیت می شناسد، اما حاضر به «گفت وگو» با آن نیست و درمقابل از رویکردِ «برخورد» استفاده می کند؛ این امر مسئله ای اساسی بین تمدن اسلامی و تمدن غرب است. نخستین و مهم ترین گام نظریه پردازان سیاسی غرب برای برخورد، آن است که امکان گفت وگو بین تمدن اسلامی و تمدن غرب را از بین ببرند. با مراجعه به دو نامه رهبر معظم انقلاب به جوانان غربی، استفاده می شود که غرب بدین منظور، با گفتمان سازی بر محور نشانه «تزویر» می کوشد به جهانیان القا کند که تمدن اسلامی از ظرفیت گفت وگوی بیناتمدنی برخوردار نیست. غرب در این مسیر، از حربه هایی چون اسلام هراسی و برچسب زنی به مسلمانان استفاده می کند. درمقابل تمدن اسلامی با تمسک به نشانه «آگاهی»، باید به دنبال فراهم آوردن امکان گفت وگو باشد. در این مقاله با روش گفتمانی، این دو رویکرد در دونامه رهبر معظم انقلاب در قالب گفتمان، مفصل بندی، و زمینه های هژمونیک شدن هریک بررسی شده است. امام خامنه ای در پی گفتمانی اند که شرایط مناسب برای گفت وگوی تمدن اسلامی با اهالی تمدن غرب و نه نظریه پردازان و سیاست مداران تمدن غربی، را مهیا سازد؛ چراکه اینان با مقاصدی، به دنبال برخورد تمدنی اند.
تحلیل رفتار سیاست خارجی و امنیتی دولت های کوچک(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
سیاست خارجی سال ۳۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۴۳)
5 - 34
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به ماهیت رفتاری دولت های کوچک می پردازد. دولت های کوچک نماینده اکثریت کشورها در نظام بین الملل هستند اما مطالعه مسائل و چالش های امنیتی آن ها نادیده گرفته شده است. این غفلت تا حد زیادی به این دلیل است که تمرکز نظری روابط بین الملل، به ویژه از دریچه رویکرد واقع گرایی، عمدتا بر تبیین تغییرات موازنه قدرت ناشی از تعاملات بین قدرت های بزرگ بوده و به همین ترتیب، از نظر تحلیل سیاست خارجی و امنیتی، تمرکز بر تبیین رفتار قدرت های بزرگ بوده است. نتیجه این است که دولت های کوچک در درک پویایی نظام بین الملل تا حد زیادی بی ربط تلقی می شدند. به طور مشخص، پرسش این مقاله این است که چگونه می توانیم درباره سیاست های خارجی و امنیتی کشورهای کوچک فکر کنیم و ویژگی های محیطی که دولت های کوچک در آن تکامل می یابند، چیست. پاسخ به این سوال مستلزم تبیین محیط بین المللی از یک سو و شناسایی رابطه ساختاری بین دولت های کوچک و معضل امنیتی از سوی دیگر است. این رابطه مشوق ها و محدودیت هایی را برای دولت های کوچک ایجاد می کند و منجر به تصمیماتی می شود که ممکن است راهبردی باشند یا نباشند. این نوشتار با بهره گیری از روش تبیینی و گردآوری کتابخانه ای به نتایج و فرآیندهای سیاست خارجی و امنیتی دولت های کوچک می پردازد و فرضیه خود را بر وجود الگوهای متفاوتی از روابط حمایت گرایانه در نظر گرفته است که لزوما با نتایج یکسانی در ساختار امنیتی دولت های کوچک همراه نیست. یافته های تحقیق نشان دهنده تغییر از تعاریف سنتی امنیتی با تاکید بر ویژگی های دفاعی و تسلیحاتی، به نگرانی های امنیتی جدید است که در آن همکاری نهادی و حمایت گرایانه بزرگ تر نزد دولت های کوچک ضروری به نظر می رسد.
شاخص های سنجش عملکرد قدرت نرم حکومت ها در مدیریت سیاسی فضا (از دیدگاه جغرافیای سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات قدرت نرم پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳۰
205 - 233
حوزه های تخصصی:
سطح تأثیرگذاری عملکرد قدرت نرم یک سیستم کلان سیاسی، بر مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیایی آن امری انکارناپذیر است؛ چرا که قدرت نرم یک سیستم سیاسی (حکومت) به عنوان سیستم عامل و مغز اداره فضای سرزمینی یک کشور، تأثیرپذیری مستقیمی از اهداف، اجزا و نحوه عملکرد سیستم دارد. از جمله مهم ترین این کارکردها، اِعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی تحت حاکمیت خود است. از این رو، قدرت نرم حکومت ها، متأثر از عملکرد آن هاست. لذا، پاسخگویی به این مسئله که معیارها و شاخص های سنجش عملکرد حکومت ها در اعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی خود کدامند؟ هدف اصلی تدوین این مقاله است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای است. به این منظور ابتدا مؤلفه های نظریه قدرت نرم جوزف نای، استخراج و سپس از میان نظریه ها و دیدگاه های متعدد در رشته های مختلف علوم انسانی شاخص های سنجش عملکرد حکومت با رویکرد قدرت نرم، نیز شناسایی شدند. طبق نتایج، 156 شاخص استخراج شد که از این تعداد، 82 شاخص بیشترین فراوانی و تأکید را در نظریات مختلف داشتند. در نهایت، این 82 شاخص در یک الگوی نظری و تحت 7 مؤلفه اصلی قرار داده شدند که پایه و اساس عملکرد قدرت نرم یک حکومت در مدیریت سیاسی فضای جغرافیایی تحت حاکمیت آن را شکل می دهند.
The “Counter-Terrorism” Strategy of the Islamic Republic of Iran in the West Asia(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Review of Foreign Affairs, Volume ۱۳, Issue ۳۵- Serial Number ۱, Winter and Spring ۲۰۲۲
23 - 60
حوزه های تخصصی:
Peace and security are blessings that God has given to mankind for the sake of growth and development of human societies. What is certain is that peace is a human ideal and all human beings need peace and comfort in their daily lives to work and strive and to realize their material and spiritual abilities. Terrorism -as an old phenomenon with a new form and nature- is one of the most important and challenging problems of our world. Meanwhile, it is so brutal, outrageous, scary and reprehensible that it can be called as "cancer of our modern world". Terrorism by itself does not determine the system of action and reaction. Dealing with terrorism must follow a logical order; An order that is defined against all anti-peace phenomena and lies in natural, divine and human values. The international system lacks a clear and comprehensive strategy against security threats and peace violations. Therefore, the counter-terrorism mechanisms and measures stipulated in the existing international documents have sometimes taken a direction that are not necessarily compatible with other measures that have been established regarding other categories of world peace; Rather, their contradictions and incompatibilities are clearly visible in practice. With an innovative action, especially in the last decade, the Islamic Republic of Iran has taken a strategy to eradicate terrorism. In this regard, while dealing with the roots and intellectual and religious foundations of terrorism, Iran has simultaneously, Tactically and operationally tried to fight with the manifestations of terrorism and prevent the expansion of terrorist attacks. in this field, it has had extensive cooperation with international and regional organizations and their executive bodies, such as Interpol.
فرصت ها و چالش های دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ظهور اقتصادی چین در دهه های اخیر، سبب شده است که هم زمان با اهمیت یافتن مؤلفه اقتصاد در سیاست خارجی این کشور، دیپلماسی اقتصادی به مثابه یک ابزار در دستورکار سیاست گذاری خارجی بیجینگ قرار گیرد. چالش ها و فرصت های ناشی از دو روند هم زمان ملی گرایی و جهانی شدن با تقویت روند همکاری های منطقه ای نیز بستر مناسبی را دراختیار دیپلماسی اقتصادی چین در مناطق گوناگون، ازجمله آسیای مرکزی قرار داده است. هدف اصلی این مقاله، واکاوی جنبه های گوناگون دیپلماسی اقتصادی چین در منطقه آسیای مرکزی است. این مقاله با تکیه بر روش توصیفی تحلیلی و بهره گیری از داده های اقتصادی، در پی پاسخ گویی به این پرسش است که «دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای مرکزی با چه فرصت ها و چالش هایی روبه رو است؟» در همین راستا می توان گفت، با وجود فرصت های اقتصادی چشمگیر در این منطقه برای دیپلماسی اقتصادی چین، چالش های سیاسی مهمی نیز در برابر این شکل از دیپلماسی وجود دارد». یافته های این پژوهش نشان می دهد که دیپلماسی اقتصادی چین در آسیای مرکزی با فرصت های اقتصادی ای همچون ظرفیت های انرژی منطقه، بازارهای مصرفی، محیط نیازمند سرمایه گذاری خارجی، و نقش تسهیل کننده و اعتمادساز سازمان همکاری شانگهای روبه رو است و درمقابل، با چالش های سیاسی ای مانند حضور قدرت های رقیب، چین هراسی در منطقه، و شکنندگی دولت ها در آسیای مرکزی نیز روبه روست.
کنش گری رسانه در بحران سوریه: مطالعه تطبیقی مواضع رسانه ای جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
علوم سیاسی (باقرالعلوم) سال بیست و پنجم بهار ۱۴۰۱ شماره ۹۷
157 - 182
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش رسانه های جمهوری اسلامی ایران و اتحادیه اروپا در تحولات سوریه است. نتایج حاصل از روش پژوهش توصیفی تحلیلی مقاله نشان می دهد که رسانه های مورد بررسی، همسو با اهداف سیاست خارجی کشور متبوع خود، چارچوب سازی های متنوعی را به کار برده اند. به عبارت دیگر میان عملکرد رسانه ها و جهت گیری سیاست خارجی آن ها ارتباط معناداری وجود دارد و متناسب با آن، مؤلفه های معنایی مشخصی از صحنه بحران، تصویرسازی و چارچوب بندی می شود. با استفاده از نظریه گافمن و ایده چارچوب سازی، رسانه ها تلاش می کنند واقعیت صحنه بحران را درقالب های معنایی مشخصی صورت بندی نمایند. رسانه ها در ایران به چارچوب سازی با مشخصات ایدئولوژیک، فرهنگی و امنیتی توجه دارند و رسانه ها در اتحادیه اروپا، چارچوب سیاسی امنیتی و اقتصادی را در بحران سوریه دنبال می کنند
روش تاریخ نگاری در اندیشه سیاسی خواجه نظام الملک طوسی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مفهوم سازی تاریخی یکی ازمبانی فهم اندیشه سیاسی است که از دوره یونان باستان تا ایران، اسلام و دوران مدرن مورد توجه بوده است. درگذشته مفهوم سازی تاریخی عمدتاً روندی عینی و وقایع نگارانه داشت،اما این اندیشه با اصحاب قرارداد، مفهوم سازی وضع طبیعی را به جای عینیت وقایع قرار داد. عده ی دیگری از اندیشمندان-کوشیدند تا با ارائه یک خط سیرکلی ازتاریخ، مراحل و ساختارهای نهفته در پس تحولات راکشف کنند و برای خود یک دوره ی آرمانی از درون تاریخ درآورده و آن را به عنوان نمونه مثالی وضع آینده قرار دهند. بسیاری از ایده های مذهبی و نیز نظریه های هگل و مارکس با این شیوه درصدد ارائه ی الگوی مطلوب خود از سیاست و جامعه ی ایده آل بودند. این پژوهش با هدف پاسخ به این پرسش تنظیم شده که خواجه نظام الملک چگونه از تجربیات تاریخی و روایت از تاریخ،کوشیده تا اندیشه ی سیاسی خود درباب امرسیاسی و دولت را ارائه نماید؟ ایده اولیه ی نگارندگان آن است که خواجه نظام الملک با بهره گیری از متون تاریخی عصرخودکه عمدتاً به ایران پیش از اسلام و پس از آن برمی گردد،کوشیده تا با ذکر مثال های تاریخی و نیز بیانات و اظهارات شخصیت-های برجسته در این دو مقطع مبنایی برای دستگاه فکری خود فراهم آورد. روش به کارگرفته شده در این مقاله تحلیل مضمون به عنوان یکی از شاخه های جدید تحلیل محتواست، که براساس آن مضامین اصلی یک متن از طریق مطالعه ی اکتشافی استخراج شده و برای بررسی فرضیه مورد توجه قرارگرفت. برای بررسی فرضیه نیز نخست روش تاریخ نگاری دراندیشه ی سیاسی وی مورد بحث قرارگرفت، سپس با بررسی متن سیاست نامه دونمونه تاریخی ایرانی و اسلامی تشریح شد و نهایتاً با تحلیل مضامین اصلی در این دو دوره به ارائه ی روش خواجه نظام الملک پرداخته شد.
تحلیل الگوی مشارکت سیاسی در جمهوری اسلامی ایران (1384- 1398)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش سیاسی سال هجدهم پاییز و زمستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۳۶)
485 - 514
حوزه های تخصصی:
اولین جلوه مشارکت سیاسی رسمی، در دوران قاجاریه با مفهوم مشروطه خواهی رقم خورد. بر این اساس، جامعه ایرانی، فرهنگ توسعه سیاسی را در خود داشته است. پرسش مهم این پژوهش، فهم الگوی مشارکت سیاسی ایرانیان در دوران جمهوری اسلامی با مراجعه به پیمایش های ۱۳۸۴ الی ۱۳۹۸ است. روش پژوهش از نوع فراتحلیل و روش تحلیل نرم افزار cma2، جامعه آماری شامل ۱۰۴ سند تحقیقاتی انتشار یافته که با روش نمونه گیری تعمدی (غیراحتمالی)، ۷۰ مطالعه به عنوان جامعه آماری در بازه زمانی ۱۳۸۴ الی ۱۳۹8 با کنترل اعتبار، روایی، کیفیت سند انتخاب شدند. نتایج نشان می دهد که مشارکت سیاسی در سطح بالا (۲۹ درصد)، متوسط (۳۶ درصد)، پایین (۳۵ درصد) قرار دارد و همچنین بین عوامل اجتماعی (۰.۲۰۲)، سیاسی (۰.۱۴۱)، اقتصادی (۰.۱۸۱)، فرهنگی (۰.۱۳۹) و روانی (۰.۲۵۹) با مشارکت سیاسی رابطه معنی داری وجود دارد. درنهایت اندازه اثر کلی پژوهش معادل ۰.۳۵۵ (سطح بالا) است.