ابراهیم رومینا

ابراهیم رومینا

مدرک تحصیلی: استادیار جغرافیای سیاسی، دانشگاه تربیت مدرس

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۵ مورد.
۱.

تبیین نقش منطقه ساحلی ایران در اقیانوس هند بر امنیت ملی کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منطقه ساحلی اقیانوسی امنیت ملی جنوب شرق ایران ژئوپلیتیک

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۱ تعداد دانلود : ۱۲۲
هدف: موقعیت ممتاز جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مناطق ساحلی اقیانوسی، نقش مهمی در ارتقای قدرت و تأمین امنیت کشورها ایفا می کند. امروزه اهمیت ژئوپلیتیکی و ژئواستراتژیکی مناطق ساحلی اقیانوسی رو به افزایش است. این مناطق تأثیر چشمگیری بر منزلت ژئوپلیتیکی و جایگاه آنها در مناسبات بین المللی بر جای می گذارند. این پژوهش با هدف تبیین نقش منطقه ساحلی ایران در اقیانوس هند بر امنیت ملی انجام شده است.روش: تحقیق از نوع بنیادی و کاربردی بوده، روش آن توصیفی- تحلیلی است. برای گردآوری داده ها و اطلاعات، از روش ترکیبی (کتابخانه ای و میدانی)، با بهره گیری از ابزارهای فیش برداری، پرسشنامه و مشاهده استفاده شده است.یافته ها: در روش میدانی، جامعه آماری اعتبار سنجی مشتمل بر 12 نفر از اعضای هیئت علمی متخصص در حوزه تحقیق و جامعه آماری سنجش مشتمل بر 54 خبره بوده است. تحلیل داده و اطلاعات با استفاده از نرم افزار اسمارت پی ال اس انجام شده استنتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که ویژگی های جغرافیایی و ژئوپلیتیکی مناطق ترکیبی ساحلی اقیانوسی (آبی و خشکی)، از طریق تأثیر بر شاخص های توسعه و نیز تغییر برایند قدرت ملی کشور، در قالب هفت عامل مکانی- فضایی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، زیست محیطی و نظامی بر امنیت ملی تأثیر گذارند. ابعاد، مؤلفه ها و شاخص های تأثیر منطقه ساحلی اقیانوسی ایران بر امنیت ملی در قالب 79 شاخص احصا شده، وزن دهی، رتبه بندی و در قالب مدل معادلات ساختاری ترسیم شده است.
۲.

بررسی بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی، مطالعه موردی: شهر ارومیه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اقتصاد سیاسی فضای جغرافیایی شهر ارومیه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۹ تعداد دانلود : ۸۶
فضا زیربنای تولیدهای اجتماعی– اقتصادی براساس پراگماتیسم سیاسی است که بازتاب های اقتصاد سیاسی را بروز و نمایش می دهد. فضاهای جغرافیایی زیربنای فعالیت های انسانی محسوب می شوند و این فعالیت ها بازتاب های روبنایی به فضا می بخشند. در همین راستا شهرها مصادیقی از بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضاهای جغرافیایی قلمداد می شوند که به طور پیوسته از الگوهای نظام های سیاسی و اقتصادی کشورها در سطوح مختلف (محلی– ملی– منطقه ای و بین المللی) تاثیر می پذیرند. این پژوهش سعی دارد که بازتاب های اقتصاد سیاسی در دوره معاصر بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه را بررسی کند. روش پژوهش توصیفی– تحلیلی است. بازتاب های فضای جغرافیایی شهر ارومیه تحت تاثیر مولفه های اقتصاد سیاسی بر مبنای یافته های اسنادی، سنجش از دوری (GHSL & ESA) و ارزیابی نخبگان در قالب یافته های میدانی پرسشنامه مورد سنجش قرار گرفتند و یافته های پرسشنامه ای به وسیله نرم افزار Amos تجزیه و تحلیل شدند. بر پایه ارزیابی فرضیات از طریق آزمون های نرم افزار مورد نظر مشخص شد که بازتاب های اقتصاد سیاسی بر فضای جغرافیایی شهر ارومیه عبارت اند از: الف) تمرکز قدرت و ثروت در فضاهای خاص؛ ب) گردش مازاد سرمایه و ثروت در تولید فضا های جدید؛ ج) شکل گیری فضاهای فقر؛ د) کالایی سازی فضای شهر ارومیه در چرخه دوم سرمایه داری؛ و ه) گسترش و انبساط فضایی.
۳.

نقش سیاست بر تقویت انسجام و هویت ملی (مطالعه موردی: سیاست انرژی هسته ای جمهوری اسلامی ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سیاست هسته ای انرژی هسته ای انسجام ملی هویت ملی تصویرسازی ژئوپلیتیکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۱۸ تعداد دانلود : ۲۰۳
هویت و انسجام ملی مبتنی بر فضای جغرافیایی مربوطه از عنصر سیاست تأثیر می پذیرد. سیاست واجد ابعاد مختلف و در زمینه های مختلف نیز قابل بررسی هستند یکی از مهم ترین سیاست هایی که در دهه اخیر به نظر می رسد بر هویت و انسجام مردم دارای تأثیر بوده و به گفتمان حاکمیت و اجتماع مبدل شده، سیاست هسته ای است. بر همین اساس این پژوهش در پی بررسی و شناسایی تأثیر سیاست هسته ای جمهوری اسلامی ایران بر تقویت انسجام ملی و هویت ملی ایرانیان می باشد. برای تحقق این هدف، در پژوهش حاضر از روش کتابخانه ای و نیز کمی- پیمایشی استفاده شده و از نظرات 72 نفر از متخصصان و صاحبنظران جغرافیای سیاسی، علوم سیاسی و علوم اجتماعی استفاده گردید. سپس پرسشنامه توزیع شده استخراج و داده ها با استفاده از نرم افزارهای SPSS و SMART PLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. یافته ها بیانگر آن است که سیاست انرژی هسته ای بر انسجام و هویت ملی تأثیر معناداری به واسطه «سازوکارهای اقناع مردم» در سه قالب «گفتمان ها»، «تاکتیک ها» و «ابزارها» داشته است. همچنین یافته ها بیانگر آن است که ج.ا.ایران برای گفتمان سازی سیاست هسته ای و اقناع اجتماعی از ابزارهای گوناگون همچون صدا و سیما و تریبون ائمه جمعه استفاده کرده است و بازیگران سیاسی نیز تصویر معماری شده دولت را با اغراض و اهداف سیاسی در فضای جغرافیایی ملی و فراملی توجیه و تفسیر کرده اند.
۴.

Explanation of the Effective Factors in Measuring the Air Power of States(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Power Air power Air force of states

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶ تعداد دانلود : ۸۳
And variable elements located in the territory of a geographical-political unit called a state. It is one of the most effective elements in the national power of states, their air power, and in counting the factors that influence this power. Although this issue has always been one of the concerns of experts and geopoliticians, no effective action has been taken so far. Expressing the air power quantitatively and ranking the states from this point of view is of great importance in the international system because the states can adopt appropriate strategies to pursue national goals at the global level when they are aware of their air power and that of other states.This article tries to address the influential factors in measuring the air power of states in two "structural" and "functional" dimensions, using the descriptive-analytical method. For this purpose, a questionnaire was distributed at the internal and external levels (a statistical population of 116 experts and specialists in military and civil aviation) to make it clear that the most important factors affecting the air power of the states are fighter aircraft, intelligence, unmanned aerial vehicles, communication and information systems, bombers, active airports, interceptor aircraft, transport aircraft, navigation systems, helicopters, purpose-built tanker aircraft, fuel production, capacity and quality of runways, training, detection and early warning radars, range of equipment, and multiplicity of products in the aviation industry, respectively. 
۵.

بررسی و تحلیل منازعات میان ایران و عربستان (مطالعه موردی: یمن)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۰۳ تعداد دانلود : ۲۵۸
منازعه به وضعیتی گفته می شود که گروه انسانی معینی با گروه انسانی دیگر به دلیل ناسازگاری در اهدافشان با یکدیگر تعارض داشته باشند. جمهوری اسلامی ایران و عربستان سعودی با توجه به ویژگی ها و ظرفیت های خود، دو کشور تعیین کننده و مهم در منطقه محسوب می شوند. با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران، زمینه بروز رقابت و منازعه میان دو کشور شکل گرفته و سایر فضاهای همجوار را تحت تاثیر قرار داده است. یکی از مهمترین فضاهای مذکور، کشور یمن است که بواسطه عواملی همچون همجواری با عربستان، بهار عربی، تعداد قابل ملاحظه جمعیت شیعیان، قدرت گیری احزاب و گروه های شیعی، موقعیت ژئواستراتژیک و... در حوزه علائق ژئوپلیتیکی دو قدرت منطقه ای قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی به دنبال بررسی ماهیت منازعه ایران و عربستان در یمن است. سوال اصلی پژوهش بدین صورت است که چه عواملی منجر به شکل گیری منازعه و رقابت میان ایران و عربستان در یمن شده است؟ یافته های تحقیق بیانگر آن است که منازعه دو کشور در یمن ریشه های ژئوپلیتیکی و ایدئولوژیکی دارد.
۶.

بررسی و تحلیل قدرت هوایی آمریکا، چالش های پیش رو و تاثیر آن در قلمروهای نفوذی این کشور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قدرت هوایی ناوگان هوایی ایالات متحده آمریکا نیروی هوایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۲ تعداد دانلود : ۲۱۱
نیروی هوایی آمریکا از سال 1990 تاکنون بطور مستمر در بحران های فراوانی در اقصی نقاط جهان به انجام عملیات پرداخته است؛ این روند از یکسو باعث خستگی و فرسودگی ناوگان فعلی نیروی هوایی شده و از سوی دیگر، گرایش نیروی انسانی با کیفیت به خدمت در نیروی هوایی آمریکا کاهش یافته و فرماندهان این نیرو را بر آن داشته است که در جهت فائق آمدن به این مشکل، اقدام به نوسازی ناوگان های هوایی با هواپیماهای پیشرفته «اف-35» و «اف-22»، جایگزینی سوخت رسان های «کِی سی-135» و «کِی سی-10» با «کِی سی-46» و بمب افکن های «بی-1» و «بی-2» با «بی-21» نمایند و با سیاست تعدیل استعداد نیروی انسانی، عمده اعتبارات را به سمت پروژه های پروازی سوق دهند. این مقاله به دنبال کشف چالش ها و مشکلات فراروی قدرت هوایی امریکا به روش توصیفی- تحلیلی در قالب کتابخانه ای(اسنادی) و پیمایشی- میدانی به کمک آمار و اطلاعات مستخرجه و منتشر شده از منابع گوناگون طی سال های 2021 – 2019 با تاکید بر برنامه های بودجه ای تخصیصی به نیروی هوایی و همچنین برگزاری جلسات خبرگی و توزیع پرسشنامه در یک جامعه متخصص و خبره در حوزه هوانوردی (به تعداد80 نفر) است. نتایج حاصل از تحلیل تحقیق نشان می دهد که عوامل اثرگذاری همچون؛ قدمت بالا و هزینه بَر بودن نگهداری و تعمیر ناوگان فعلی، پروژه های در حال توسعه، عدم تامین اعتبار به موقع، طولانی شدن روند تولید محصولات و در نهایت عدم تحقق برنامه های نوسازی، نیروی هوایی این کشور را در یک وضعیت پُراسترس و تنگنای راهبردی قرار داده و ضمن ایجاد شرایط مُبهم و چندگانه، توان رزمی نیروی هوایی آمریکا را بشدت کاهش داده است.
۷.

تحلیل ژئوپلیتیک انتقادی از منظر رئالیسم انتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ژئوپلیتیک انتقادی رئالیسم انتقادی روش شناسی شناخت شناسی هستی شناسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۳۸۹
ژئوپلیتیک انتقادی از رویکردهای تاثیرگذار در ژئوپلیتیک، در دهه ی ۱۹۸۰ مطرح شد. به نظر می رسد که ژئوپلیتیک انتقادی به لحاظ فلسفی، فروکاست گرایانه و از همین رو برای تبیین ژئوپلیتیکی نابسنده است. پژوهش حاضر از نوع بنیادی و نظری است که از روش تحلیل فلسفی(استدلال عقلانی)، و منابع کتابخانه ای استفاده می کند. هدف، تبیین و نقد بنیان های هستی شناسانه ، شناخت شناسانه و روش شناسانه ی ژئوپلیتیک انتقادی است. ابتدا تبیینی نسبتاً جامع از ژئوپلیتیک انتقادی از دید ژئوراید اتوتایل و سیمون دالبی ارائه می شود. سپس مولفه های فلسفه ی علمِ رئالیسم انتقادی روی باسکار به عنوان مبنای نظری مکمل معرفی می شوند. در نهایت بر مبنای رئالیسم انتقادی (استعلایی) به تبیین و نقد ژئوپلیتیک انتقادی پرداخته می شود. نشان داده می شود که ژئوپلیتیک انتقادی دارای یک هستی شناسیِ ایده آلیستی و ذهنیت محور، شناخت شناسی پساساختارگرایانه و روش شناسی هرمنوتیکی است. این رویکرد دارای نوعی نگاه نقادانه ی صرف(برآمده از واسازی دریدا و قدرت دانش فوکو) است بی آنکه شناخت دقیقی از موضوع مورد مطالعه اش ارائه کند
۸.

ارزیابی روند تصویب لایحه "اصلاح جدول حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها" در سال 1378(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: عدالت فضایی حوزه انتخابیه شاخص های حوزه بندی لایحه دولت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۳ تعداد دانلود : ۱۷۲
تقسیم پهنه سرزمینی و جمعیتی کشور به حوزه های انتخاباتی، نخستین گام به منظور تسهیل برگزاری انتخابات و فراهم آوردن زمینه و بستر تناسب عادلانه بین تعداد نمایندگان و جمعیت کشور است. ترسیم حوزه های انتخابیه، بایستی به گونه ای باشد که ضامن تحقق عدالت و برابری شهروندان بوده و باعث شکل گیری مجلسی دموکراتیک و مردم سالار شود که نماینده اقشار مختلف مردم باشد. پژوهش حاضر به ارزیابی روند تصویب لایحه "اصلاح جدول حوزه های انتخابیه مجلس شورای اسلامی و تعداد نمایندگان آنها در سال 1378 " پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف، کاربردی و به لحاظ ماهیت و روش کلی، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی است. یافته های تحقیق گویای آن است که شاخص های جمعیت، انطباق با تقسیمات کشوری وسعت، رقابت مکانی، محرومیت، مرزی بودن و موقعیت اقتصادی و صنعتی مهم ترین شاخص های موثر در افزایش20 کرسی نمایندگی و اصلاح جدول حوزه های انتخابیه بود. عدم تعریف شاخص برای معیارهای حوزه بندی بر مبنای اصل 64 قانون اساسی (انسانی، سیاسی، جغرافیایی و نظایر آنها) و محاسبه نکردن وزن و سهم آنها در حوزه بندی که برخاسته از نبود دایره حوزه بندی در وزارت کشور است، باعث انحراف از عدالت فضایی در افزایش کرسی نمایندگی و تفکیک و الحاق برخی حوزه ها در لایحه دولت شد.
۹.

تدوین استراتژی توسعه منطقه ای (مطالعه موردی شهرستان آستارا)(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)

کلید واژه ها: استراتژی توسعه توسعه منطقه ای شهرستان آستارا

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۳ تعداد دانلود : ۹۶
در این پژوهش، نگارندگان با در نظر گرفتن اهدافی همچون شناخت نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدها سعی در تدوین استراتژی مناسب توسعه منطقه ای در راهبرد توسعه همه جانبه شهرستان آستارا و مناطق همجوار و همچنین اولویت بندی استراتژی های توسعه در این منطقه برای حال و آینده نموده و با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی، مطالعات کتابخانه ای و بهره گیری از ماتریس SWOT درصدد تدوین استراتژی توسعه منطقه ای شهرستان آستارا بر آمده اند. یافته های تحقیق حاکی از آن است : با توجه به امتیاز دهی معیارهای داخلی (قوت و ضعف) و معیارهای خارجی (فرصت و تهدید)، استراتژی های استخراج شده از ماتریس SWOT در وضعیت تهاجمی (SO) قرار دارند و این استراتژی ها عبارتند از : کاهش عوارض گمرکی و حذف روادید با هدف تسهیل در مراودات و توسعه اقتصادی منطقه مرزی، توسعه گردشگری ساحلی و توریسم پزشکی، گسترش روابط ژئواکونومی با کشورهای حوزه قفقاز.
۱۰.

Interpretive-Structural Modeling of the Affecting Factors on the Spatial Injustice in Iran(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: Spatial Injustice interpretive-structural modeling Iran Political Geography

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۱۷ تعداد دانلود : ۱۸۶
Spatial justice as a new term focuses more on cities, so it is important to address the national scale. Spatial injustice refers to the imbalanced distribution of valuable political, social and economic power, wealth, infrastructures and opportunity resources. From a political geography point of view, spatial injustice can be a threat to the national integrity, national & domestic security and creation of critical areas in the state. The main goal of this paper is Identification and categorization of factors affecting the spatial injustice in Iran. This paper tries to find an answer to the research main question: What are the most important factors affecting spatial injustice in Iran? This study is practical regarding its purpose and in terms of data collection is survey descriptive. Moreover, its data collection is from the questionnaire. First, the dimensions and spatial injustice indicators are distinguished based on the review of the literature, content and comparative analysis of related researches, and interviews with experts. Then using the methodology of modern analytical-interpretive structural modeling (ISM), the relationship between the indicators is determined and analyzed. Finally, the type of variables according to their influence and reception on other variables was identified using MICMAC analysis. Results show that the most important foundations of spatial injustice in Iran based on Interpretive-Structural Modeling Are Inequality in the distribution of power, wealth and opportunities and Theoretical weakness about the spatial justice domain of knowledge
۱۱.

بررسی بازتاب ادراک ژئوپلیتیکی بر قلمرومندی کشور ها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۸۷
توجه به عوامل علی، زمینه ای و تاریخی در تحلیل رفتار و کُنش کشورها در سال های اخیر افزایش پیداکرده و ادبیات رویکرد ادراکی برای فهم منطق تحولات و سیاست حکومت ها گسترش یافته است. در رویکرد ادراکی فرض بر این است که بازیگر ژئوپلیتیکی در میدانی از مقتضیات استراتژیک -که به عنوان میراثی نهادی به ارث برده است- عمل می کند و همواره محدودیت و شرایط هویتی خاص خود را دارد؛ اما در حوزه ژئوپلیتیک نظریه جامعی که بتواند علل و عوامل ادراکی و نقش تأثیرگذار آن ها در کنش و سیاست ها را بازتاب دهد، غایب است. ازاین رو پژوهش حاضر طرح اولیه ای از یک نظریه جدید با عنوان ادراک ژئوپلیتیکی است که می تواند بازتاب این تأثیرات را در رفتار بازیگران مورد ارزیابی کیفی قرار دهد. همواره چرخه ای از عوامل تأثیرگذار در جوامع وجود دارند که در رفتار کشورها مؤثرند. پاره ای از تجربه های جمعی (مانند جنگ ، اشغال نظامی، تجزیه، قتل عام، معاهدات مهم) به حافظه جمعی شکل می دهند و از طریق مکانیسم های انتقال نسلی، ماندگار شده و به مرور در ارتباط با قلمرو سرزمین، معنادار شده و بخشی از ملزومات بقاء یا امر ملّی فرض می شوند. در مرحله بعدی «کشورها» در ارتباط با این عناصر به مرحله هویت یابی ژئوپلیتیکی می رسند و در ارتباط با سرزمین، نظام بین الملل و سایر ملّت ها به «من و دیگری» شکل می دهند. این مسیر در مرحله نهایی تکوین خود به شکل گیری ظرف ادراکی یا ادراک ژئوپلیتیکی منجر می شود. جوامع و کشورها از طریق ادراک ژئوپلیتیکیِ خود به پدیده های بیرونی در نسبت با جغرافیای سیاسی شان معنا می دهند که این معنادهی محصول مکان (جغرافیا) و زمان (تاریخ) است؛ بنابراین از طریق کشف شکل گیری روند تکوین این ادراک می توان دست کم بخشی از کُنش ها را معنایابی کرد. به ویژه که با بازگشت ناسیونالیسم به عرصه روابط بین الملل و طولانی شدن روند گذار ژئوپلیتیکی از دوقطبی به نظم جدید، قدرت های متوسط منطقه ای سعی دارند از طریق افزایش نفوذ قلمرو و تعمیق عمقِ استراتژیک خود، سهم بیشتری در نظمِ آینده داشته باشند. فایده دیگر چنین رویکردی، پیش بینی کنش های آینده حکومت نیز هست. این پژوهش از نوع بنیادی با رویکرد توصیفی-تحلیلی از طریق تحلیل محتوای کیفی داده های تجربی به این مهم می پردازد و شیوه گردآوری داده ها اسنادی و کتابخانه ای است.
۱۲.

شاخص های سنجش عملکرد قدرت نرم حکومت ها در مدیریت سیاسی فضا (از دیدگاه جغرافیای سیاسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: الگوی سنجش سنجش عملکرد قدرت نرم حکومت/دولت مدیریت سیاسی فضا (کشورداری)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۶ تعداد دانلود : ۱۵۲
سطح تأثیرگذاری عملکرد قدرت نرم یک سیستم کلان سیاسی، بر مدیریت سیاسی فضاهای جغرافیایی آن امری انکارناپذیر است؛ چرا که قدرت نرم یک سیستم سیاسی (حکومت) به عنوان سیستم عامل و مغز اداره فضای سرزمینی یک کشور، تأثیرپذیری مستقیمی از اهداف، اجزا و نحوه عملکرد سیستم دارد. از جمله مهم ترین این کارکردها، اِعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی تحت حاکمیت خود است. از این رو، قدرت نرم حکومت ها، متأثر از عملکرد آن هاست. لذا، پاسخگویی به این مسئله که معیارها و شاخص های سنجش عملکرد حکومت ها در اعمال نرم افزارانه قدرت بر فضای جغرافیایی خود کدامند؟ هدف اصلی تدوین این مقاله است. پژوهش حاضر به روش توصیفی- تحلیلی انجام شده و گردآوری داده ها با استفاده از منابع کتابخانه ای است. به این منظور ابتدا مؤلفه های نظریه قدرت نرم جوزف نای، استخراج و سپس از میان نظریه ها و دیدگاه های متعدد در رشته های مختلف علوم انسانی شاخص های سنجش عملکرد حکومت با رویکرد قدرت نرم، نیز شناسایی شدند. طبق نتایج، 156 شاخص استخراج شد که از این تعداد، 82 شاخص بیشترین فراوانی و تأکید را در نظریات مختلف داشتند. در نهایت، این 82 شاخص در یک الگوی نظری و تحت 7 مؤلفه اصلی قرار داده شدند که پایه و اساس عملکرد قدرت نرم یک حکومت در مدیریت سیاسی فضای جغرافیایی تحت حاکمیت آن را شکل می دهند.
۱۳.

تحلیلی بر تفاوت های فضایی الگوی سکونت و فعالیت در مناطق مرزی و غیرمرزی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: توسعه مناطق مرزی ایران الگوی سکونت فعالیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۲۵ تعداد دانلود : ۲۴۹
مناطق مرزی ایران بخشی از عرصه سرزمینی ملی هستند که به دلیل موقعیت جغرافیایی خود و دوری از مرکز اصلی سرزمین، شرایط متمایزی را ازنظر شاخص های توسعه نشان می دهند. این مناطق هرچند در یک نگرش پایدار سیستمی، می باید تکمیل کننده نارسایی های درون سرزمینی و مکمل فعالیت های موجود در آن باشند لیکن به دلیل تعارضات ایجاد شده و گسستگی نظام های عملکردی متقابل، در یک فرایند غیر برنامه ای، به عنوان یک تهدید فزاینده علیه امنیت و یکپارچگی سرزمین مادر عمل می نمایندبر مبنای مسئله تحقیق، روش تحقیق، صورت توصیفی – تحلیلی است. در بخش توصیف با تکیه بر منابع آماری به تشریح مقادیر کمی پرداخته و سپس در بخش تحلیل به طور عمده با بهره گیری از تحلیل های ثانویه و تشکیل ماتریس وضع موجود با استفاده از تکنیکهای تصمیم گیری های چند شاخصه طبقه نموده است. همچنین شاخص ها و نماگرهای کلیدی توسعه به تفکیک هر پهنه تعیین شده است. نتایج تحقیق نشان می دهد که که ساختار فضایی سکونت و فعالیت کشور بر اساس شاخص های توسعه یافتگی با تأکید بر پهنه های مرزی و غیر مرزی در شرایط حاضر از الگوی غیر متوازن تبعیت نموده است. الگویابی توسعه فضایی کشور مبین آن است که حوزه مرزی سواحل شمالی به عنوان کانون توسعه با گرایش به سمت مناطق مرزی شمال غربی و شمال شرقی هدایت شده و آنگاه از طریق دالان توسعه منطقه غیر مرزی داخلی به کانون توسعه سواحل مرزی جنوب کشور متصل شده است. بر این اساس کانون های توسعه نیافتگی در دو سوی دالان مرکزی یعنی مناطق مرزی شرق، غرب و جنوب شرق کشور توزیه شده اند. بر این مبنا می توان پذیرفت که بر اساس شاخص های توسعه، ساختار فضایی سکونت و فعالیت نه تنها بین مناطق مرزی بلکه بین مناطق مرزی و غیر مرزی (داخلی) نیز از تفاوت های معناداری برخوردار است.
۱۴.

تببین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان عراق(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هستی شناسی دولت های ناحیه ای هویت طلبی ناسیونالیسم قومی خودمختاری کردستان عراق

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۱۶۷
29 سال از تشکیل اولین دولت ناحیه ای در بخشی از مناطق کردنشین عراق شامل استان های اربیل، سلیمانیه، دهوک و حلبچه می گذرد. اقلیم کردستان و دولت منطقه ای آن از زوایای مختلفی موردمطالعه و بررسی واقع شده است؛ اما تاکنون از منظر هستی شناسی، موردبررسی و مطالعه واقع نگردیده است؛ این مقاله در پی بررسی و شناخت هستی شناسی این دولت ناحیه ای از منظر «ماهیت و چیستی» و «چرایی و ضرورت» می باشد. این پژوهش ازلحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی می باشد. در این تحقیق روش گردآوری اطلاعات، با توجه به نوع و ابعاد آن به صورت کتابخانه ای می باشد و در تجزیه وتحلیل اطلاعات از روش کیفی استفاده شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد عوامل مؤثر در تبیین هستی شناسی دولت ناحیه ای کردستان – عراق چندعاملی بوده که برخی از عوامل نقش پایه ای و زیربنایی داشته اند. مهم ترین عامل تأثیرگذار در فرایند شکل گیری دولت ناحیه ای کردستان، مسئله ی هویت طلبی ناحیه ای بوده است. هویت طلبی ناحیه ای زمینه ساز شکل گیری اندیشه ناسیونالیسم قومی و به تبع آن مطالبه ی حق تعیین سرنوشت با توجه به تمایزات جغرافیایی و فرهنگی میان کردستان و سایر بخش های عراق و در چهارچوب الگوهای رایج در سازمان دهی سیاسی فضا یعنی خودمختاری و فدرالیسم بوده است.
۱۵.

شاخص های ژئوپلیتیکی شهرهای مذهبی (مورد مطالعه شهر مقدس مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: شهر شهر مذهبی ژئوپلیتیک شهری قدرت و رقابت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۱۲۱
شهر بنیادی ترین پایگاه اجتماع بشری است که اهداف آدمی بواسطه حضور در آن تکامل و توسعه می یابد.شهر ها دارای کارکرد های متنوع و متعددی هستند، این کارکرد ها بر مبنای تاریخ و موقعیت شهر بروز پیدا می کند.کارکرد های شهری متأثر از دو عنصر قدرت و رقابت است، که به طبع میزان و مقدار میتواند در سطوح ملی، محلی، منطقه ای و فرامنطقه ای گسترش یابد.کارکرد های شهر میتواند در ابعاد مهم سیاسی، اقتصادی، مذهبی و فرهنگی ظهور یافته و در مناسبات قدرتی در فضای شهر مورد استفاده قرار گیرد، که از آن تحت عنوان ژئوپلیتیک شهری یاد میشود.شهر هایی که دارای کارکرد ویژه مذهبی هستند، در طول تاریخ به ایفای نقش مهم خود پرداخته اند و شهر مقدس مشهد دارای چنین نقش پر اهمیتی است. از این رو این پژوهش « تبیین شاخصه های ژئوپلتیکی است که در محاسبات قدرت مورد بهره برداری قرار میگیرد، بررسی ما به عنوان مورد تجربی شهر مشهد انتخاب شده است. هدف از این پژوهش تحلیل و تبیین این کارکرد ها و میزان توامندی های یک شهر مذهبی، با مورد مطالعه مشهد می باشد.این پژوهش با دو روش توصیفی تحلیلی انجام شده است. منابع مورد استفاده ارجاع به کتابخانه، اسناد، مقالات و وبسایت های مربوطه می باشد که جمع آوری شده است.همچنین پرسشنامه ای تنظیم شده تا نظرات متخصصین جهت تبیین شاخص های ژئوپلیتیکی شهر های مذهبی اخذ گردد. در نهایت این داده ها با استفاده از نرم افزار spss فریدمن مورد تحلیل قرارگرفته است.نتایج این پژوهش نشان میدهد شاخص های ژئوپلیتیکی شهر های مذهبی و بویژه شهر مقدس مشهد دارای چه ظرفیت ها، کارکرد ها و توانمندی ها در جهت ارتقاء مدیریت سیاسی شهر و به ارتباط آن در مقیاس محلی، ملی، فراملی و منطقه ای است.
۱۶.

تبیین رابطه مدیریت محلی با ساختار سطح ملّی در دولت های متمرکز: مطالعه موردی ترکیه(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۳۲۹ تعداد دانلود : ۱۷۴
سازمان دهی سیاسی فضا در جهان امروز اهمیت زیادی پیدا کرده است. در سطح تقسیمات کشوری و تفویض اختیار به مناطق به دلیل اقتضائات دیوانی و سیاسی، حکومت ها ناچار از سازمان دهی های جدیدتر با توجه به شرایط خود شده اند. درنتیجه این تحولات به تدریج ساختارهای جدیدی برای مدیریت فضا شکل گرفت که این ساختارها کنش های انسانی را ساماندهی می کنند. بر این اساس طیفی گسترده از کشورهای با اختیارات گسترده محلی تا کشورهای متمرکز بسیط با فقدان اختیارات محلی شکل گرفته اند. در ترکیه همه سطوح مدیریت محلی و ناحیه ای و تفویض اختیار به نهادهای عمومی غیردولتی در پرتو اصل تلقی واحد از دولت ملت قابل تحلیل است و در صورت تعارض بین اختیارات و صلاحیت های اداری اصل سوم و صدوبیست و سوم بر سایر اصول رجحان خواهد داشت. یافته های این پژوهش نشان می دهد که اگرچه ترکیه در دو دهه قبل، اصلاحات زیادی درزمینه ی مدیریت های محلی براساس استانداردهای اروپا انجام داد اما با ناامیدی این کشور از ورود به اتحادیه اروپا، مجدداً نظام متمرکز تقویت شده است. «نظام کنترل دولت مرکزی» بر مدیریت های محلی ماهیت چندلایه دارد و نهادهای محلی توسط نهادهای ملّی به طرق مختلف محدود و کنترل می شوند.
۱۷.

سنجش فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضا های چند قومی؛ نمونه موردی: خراسان شمالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فاصله بین قومی همزیستی مسالمت آمیز خراسان شمالی اقوام کرمانج ترکمن ترک فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۷ تعداد دانلود : ۲۴۱
پایداری سیستم های سیاسی در فضا های قومی متنوع حاصل کنش هایی مسالمت آمیز و همزیستی آنها است. همزیستی حاصل پذیرش محدودیت های اعمال شده بوسیله کنشگران متقابل یا عوامل بین گونه ای است. پژوهش حاضر با هدف سنجش وضعیت فاصله قومی و همزیستی مسالمت آمیز در فضاهای چند قومی با تاکید بر اقوام کرمانج،ترک،فارس و ترکمن استان خراسان شمالی در سه وجه عمومیت شدت وتقارن در میان گروه های اجتماعی مختلف انجام شده است. این پژوهش بصورت توصیفی-تحلیلی انجام شده است.در این روش با جمع آوری داده ها و اطلاعات ( پرسشنامه) توصیف،تحلیل وارزیابی شده است. پرسش های طراحی شده در این بخش بر مبنای مولفه های همزیستی در جدول متغیرهای مورد سنجش مد نظر بوده است. این متغیرها طیفی از فاصله اجتماعی را در فضاهای چند قومی مد نظر قرار می دهند تا با ارزیابی این فواصل اجتماعی، روابط بین آنها را ارزیابی نمایند. پژوهش نشان ازگستردگی نزدیکی سه قومیت ترک ،کرمانج و ترکمن به فارس ها به میزان (96 درصد) و دوری از قوم ترکمن به میزان (79 درصد) است. عمق و(شدت) این فاصله نیز همانند عمومیت نشان از آن دارد که سه قوم ترک ،کرمانج و ترکمن با قوم فارس بیش ترین میزان ارتباط با(84 درصد) در حالیکه با قوم ترکمن کمترین میزان (39 درصد) دارا می باشند. فاصله قوم به قوم نیزنشان از آنست که کرد ها با کمترین تفاوت و فاصله دوجانبه را دارند. این در حالی است که میزان فاصله قومی ترکمن ها با سایر اقوام به مراتب بیشتر از میزان فاصله قومی سایر اقوام با ترکمن ها است. یافته ها نشان از عدم وجود بحران و تضاد قومی در این منطقه و همزیستی مسالمت آمیز است..
۱۸.

تأثیر سیاست بر توسعه کالبدی فضایی شهر کرمان

کلید واژه ها: کرمان توسعه فضایی سیاست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۴۴ تعداد دانلود : ۳۹۴
نظام سیاسی حاکم نقش بسیار تعیین کننده ای در رشد و جهت توسعه فضایی شهرها دارند. نقش آفرینی سیاسی دولت ها از جنبه های مختلف می تواند در این امر مهم موثر باشد و در طی دهه های گذشته هم در عرصه سیاست گذاری، هم تخصیص منابع کمیاب از جمله زمین شهری نقش داشته است. شهر کرمان از سال ۱۳۰۷ تا ۱۳۵۷ دارای وسعت ۸ کیلومترمربع و ۱۴۰۷۶۱ نفر جمعیت بوده است که از سال ۱۳۵۷ تا ۱۳۹۵ به ۱۴۰ کیلومترمربع گسترش یافته و به جمعیت۵۳۷۷۱۸ نفر رسیده است. در این راستا، هدف پژوهش حاضر تاثیر سیاست بر توسعه فضایی شهر کرمان بعد از انقلاب اسلامی می باشد. روش انجام این تحقیق توصیفی تحلیلی است. گردآوری داده ها مبتنی بر روش کتابخانه ای، اسنادی و میدانی می باشد و جهت تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار GIS و SPSS و مدل های تحلیل توسعه فضایی استفاده شد. نتایج حاصل از مدل آنتروپی شانون، نشان می دهد شهر کرمان طی سال های اخیر گسترش فضایی به صورت پراکنده و غیرمتراکم بوده است و به طور کلی شهر کرمان در سال های اخیر رشد پراکنده ای به خصوص در سال ۱۳۹۰ که مقدارآنتروپی برآورد شده برابر با ۴۶/۱ محاسبه شده، با توجه به اینکه حداکثر Ln(۴)=۱/۳۸ بوده است. نشانگر توسعه فضایی این شهر به صورت بی قواره (اسپرال) بوده است. همچنین با توجه به داده های کتابخانه ای و نتایج حاصل از آزمون T تک نمونه ای نیز نشان داد که تصمیم های سیاسی بعد از انقلاب اسلامی در کشور، همگی به نحوی بر توسعه کالبدی- فضایی شهر کرمان تاثیر گذار بوده است.
۱۹.

بازتاب های سیاسی مهاجرت های بین المللی از خاورمیانه به اروپا(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهاجرت خاورمیانه اروپا بازتاب سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۷۹ تعداد دانلود : ۳۸۱
جابجابه جایی انسان در فضای جغرافیایی که بعنوان مهاجرت از آن یاد می شود، به شکل داوطلبانه یا اجباری است. در سال های اخیر، منطقه خاورمیانه به واسطه جنگ ها و منازعات در کشورهای افغانستان، عراق، سوریه، یمن و مصر؛ و ظهور گروه های افراطی با چالش مواجه شده است. به همین دلیل بخش گسترده ای از شهروندان این منطقه به سایر مناطق جهان که از ثبات سیاسی و وضعیت اقتصادی مطلوبی برخوردارند، مهاجرت کرده اند. قاره اروپا یکی از مقاصد اصلی این مهاجرتها بوده است. از همین رو بررسی بازتاب های سیاسی آن در اروپا مسئله پژوهش حاضر است. این تحقیق با استفاده از روش، توصیفی - تحلیلی انجام شده، شیوه گردآوری اطلاعات کتابخانه ای بوده که با استفاده از اسناد، مقالات و منابع اینترنتی جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان می-دهد با ورود مهاجرتهای گسترده در اروپا بویژه موج مهاجرت های اخیر، قدرت گیری روزافزون احزاب راست، خشونت نسبت به مهاجران، تشدید ملی گرایی و حساسیت های ناشی از آن و در نهایت رشد اندیشه های واگرایانه در اتحادیه اروپا از پیامدهای مهاجرت های گسترده به اروپا است.
۲۰.

Geopolitical Strategy to Settle the Crisis of Pandemic Diseases(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: strategy Pandemic Diseases Geopolitics

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۲۲ تعداد دانلود : ۲۰۸
From the end of 2019, the world has faced with instability resulted from Corona Virus (COVID-19) pandemic (WTO. (1),2020); a fatal and destructive virus which can have many lessons for the vulnerable world. The virus has spread to the entire world and has affected all of the states of the world which have affected by complicated and interwoven economic, social and spatial actions. The twenty-first century world is under threat by one of the smallest microscopic families. One of the hypotheses is that because natural order requirements are neglected, the nature has given the clearest answer and reaction and it will continue, if the destruction continues (Andrawes,2020). It is obvious that COVID-19 is not the first and the last one from pandemic diseases in human live, but it is a part of historical process of pandemic diseases and spreadable to the entire world that some other cases will be emerged in the future. So, based on such experiences, WHO, national and local states, civil organizations and citizens should design appropriate and synergic reactionary patterns to confront with them and execute the designs with previous preparations. The world mutation of the virus is started from a living organism (bat, pangolins or any other creature) in micro space, namely from a local market in Wuhan City (Hui and others,2020:265-266). But, the pattern of virus transmission was in a way that spread to world, rapidly and became a global epidemic and pandemic (Roumina,2020). Local origin, weakness of science, transmission rate, geographic spread pattern, global epidemic, different and doubtful reactions by the states and its destructive and multi-faceted effects can be an experience for the states, citizens and common reactions of the world society to similar threats in the future.    In global scale, the pattern of virus spread is pandemic and has spread to all of the states (WHO,2020). Even the states that have had high level of control power, they have been only able to delay its spread to inside of their territory and have not been made free from economic consequences and global fear from Coronavirus. Today, economic, social and spatial actions in the world are affected by Coronavirus monster. The chain of global production, distribution and consumption is extracted from normal cycle, at least for short term (Nguyen,2020). Because of the decrease in the global production and transportation activities, oil consumption has reached to its lowest rate and its price was negative. Many economic, social, cultural, scientific and administrative activities like business, transportation, trade, education, religious rituals, and tourism etc. activities have been decreased. Decreasing process of global economic growth and falling stock exchange in developed states are emanated from Coronavirus pandemic in the world (The Economic Times,2020). Networked economy and economic interdependence in the world from one hand, and huge effects of this phenomenon on the industrialized developed states are among the issue which will affect the global economy for long time. It seems that heavy shadow of the pattern of global distribution of China’s economic productions is in direct connection with Coronavirus fast spread in the other regions of the world. If this was occurred in any other state in the world, it would not be spread with this speed, geographically/spatially. Spatial and time pattern of Coronavirus spread show China geopolitical power and influence in the other geographic spaces of the world. Although some states closed their political geographic borders to confront with the virus spread, but they were not successful in this domain and the virus spread to the world. Closing or non- systematic hasty controlling of the borders in local and national scales were the first strategy of the states in which only some states earned relative success (Worldometers Website, 2020). It seems that closing or controlling of the international and internal borders with cellular approach toward geographic space and time as human structure habitations to close or reduce spatial transactions to the extent of inevitable necessities is a geographical strategy which can control epidemic diseases and preserve human immunity and guarantee human health and human structures in micro and macro levels. But, unfortunately China as the geographic origin of Coronavirus epidemic (Shadi,2020), and then WHO and consequently national states ignored their political/geographic responsibility and also ignored to codify geopolitical strategy to confront with the virus and acted with delay and incompletely and caused spread of the virus in global scale and pandemic. They should accept the consequences of ignoring the mentioned strategy or postpone in taking appropriate measures to control Coronavirus and development of hygienic threats against micro and macro geographic spaces which act as habitations of human structures and human society totality. At least there is a one difference among the states in the domain of spatial/ geographic reactions towards Coronavirus crisis, and that is the fact that Coronavirus was emanated from Wuhan in central region of China, but China prevented the virus spread to the other spaces of China by taking the strategy of geographic isolation and cutting or decreasing in spatial relations and taking strict state policies (Financial Times,2020). But, some European States, the US and Iran had unsystematic, doubtful and postponed geographic reactions, and caused the virus spread from its origin to the other geographic spaces and caused to incontrollable geographic pollution.       This experience showed that it seems that coherent political systems with higher power of control, ignoring their political ideology, are successful in the domain of human health security than plural political systems and also weak systems. This experience can be starting point in ideological and attitude revolution in the citizens towards political thoughts and state paradigms in the world and can change the citizens’ perceptions and expectations toward the states’ structures and the criteria of legitimacy.                       The level of development and extensive relations with China shows that developed states and also the states which are more dependent in the network of China’s economy are more infected by the virus than developing states. These states have the more cases and deaths. It seems that there is a direct relation between the level of economic interdependence with China’s economy and increase in the cases of Coronavirus and its spread (Goldin,2020). This shows high level and multifaceted level of transactions and mutual interdependence between the states and China as the origin of COVID-19 which caused the virus spread to these geographic spaces and located the cycle of virus spread in the patterns of local and regional spatial actions of the other states. This process caused doubled spread of COVID-19 in geographic spaces of the other continents and global epidemic. The spread and epidemic of the virus in Saudi Arabia, Turkey, Italy, Iran, the Middle East, France, Britain, Eastern and Western Europe countries, Russia, the US and Canada etc. that are among developed states or are in connection with China’s economy is explainable in the frame of interdependence model.  In international scale, the states which reduced, controlled or managed spatial transactions and relations with the origin state namely China were less damaged and some states such as Iran that ignored the threat and continue its spatial transactions with China were more damaged.  The infected countries are faced with different challenges in national scale, and their economies have gotten Corona arrangement, formally and informally. Allocation of huge financial resources to prevent, confrontation, supply of medical equipment and supply of medical expenses have put the economies under pressure. From the other hand, crisis in small, medium and large scale firms have caused decrease in national production and have challenged economic growth and development. In informal economic domain, dark economic boom in economic systems which have gaps, have shown their inefficiency in such a situation. This issue is more critical in the states which face with wide spread of the virus and have not had appropriate financial resources and reserves. However, the lost costs in developed states are more than in developing states and they have suffered more.    Medically, healthy human with immune and resistant immunity system are less vulnerable in confrontation with the virus (WHO (2),2020), likewise in national scale, flexible and powerful systems have more power to cross from the crisis and weak systems will be faced with big challenges emanating from Coronavirus crisis. The consequences of Coronavirus crisis may last for several decades in these systems.   Regarding the above mentioned debate, Coronavirus crisis is one of the least experienced geopolitical crises of last decades which spread to the world incredibly fast and have made vulnerable geographic, biological, economic and social security of the spaces and have shocked and crippled the world. No matter where or what it is originated from, its consequences is global. It has spread to the world in a little time, and infected millions of people, and decreased global economic growth in developed states and it may collapse or bankrupt the economies of the developing states. This dangerous enemy has no weaponry and no complicated equipment, but it is developed through persons and needs and human spatial, economic and social transactions and it is become the biggest challenges of the world in short time and has minimized bilateral and multilateral spatial transactions in all local, area, regional, national and global scales.     So, confront with Coronavirus crisis, COVID-19, and newfound and pandemic diseases requires new applied paradigm in human minds which regardless of enemy-making policies originating from power relations, makes cooperation among the states necessary in interdependent and interconnected world in regional and global scales. It is fact that none of the states, even if it is the most powerful state in the world such as the US, cannot confront with the Coronavirus crisis or similar crises per se. As Coronavirus crisis is global, the exit path also requires global thought based on geopolitical strategy.      The experience of this global crisis shows that the virus threat is not limited to one or several states, but its threat and spread in a state means the threat and spread to the all of states and human being and living on planet earth (WTO (3),2020). Also, control and confront with this threat goes beyond from a state power or regional political system such as the EU. For this reason, there is not an alternative than dependence on multilateral cooperation and participation of all of the states. This crisis can form a geopolitical cooperation pattern base on peace for newfound crises. Dimensions of geopolitical strategy to confront and control of the pandemic epidemics similar to Coronavirus in the world are as under:  1.preliminary and immediate responsiveness of Security Council and General Assembly of the UN as an institution of political management of global space in considering pandemic epidemics as threats to international security and then mobilization of the states and governments to control and confront with it by central role of WHO; 2.inherent responsiveness of WHO to manage operational project of controlling and confronting with epidemics at their preliminary stages and not to find moral suggestions and consultants sufficient; 3.creation of common perception and approach towards epidemics among all of the UN member states as a threat to national security for all of the nations and states; 4.take initiatives to international cooperation and creation of powerful mechanism to form rapid and effective inter-state cooperation to confront with epidemics in regional and global scales by WHO; 5.organizing of operational teams to international technical and consulting helps and supports to the state or states infected by epidemics; 6.duties division and obligations related to public responsiveness of the states to confront with epidemics and mobilization of international and non-infected states facilities to support infected states by WHO; 7.establish united spatial political management among international, regional, national, sub-national, local and residential levels in coordination with WHO and local states to organized, effective and targeted confront with the epidemics; 8.having perception of national security threat towards epidemics spread to internal space of the territory of the states and nation’s habitations by national states; 9.having cellulous approach towards spaces and places of human living in micro scale (family scale of resident, proffered); 10.establish technical, institutional and specialized systems to national monitor and alarm in relation with newfound epidemeis, even usual epidemics in the state; 11.rapid and effective responsiveness of national states to control and confront with microbial threats and preserve bio security of citizens and habitations against epidemics; 12.rapid activation of controlling function and possibly closing the borders and land, air and sea border gates and decrease or stop spatial/ geographic transactions in social, economic and cultural facets with abroad in particular with the infected states and geographic spaces;  13.structural and functional organizing and to give the power and authority to the national and local operating systems to confront with epidemics; 14.emergency isolation and strict control and decrease in geographic (spatial / place) transactions in interstate scales which are suspected to be infected; 15.exertion of hygienic controls to infected persons and isolation of their place from other citizens;  16.justifying citizens and civil institutions in relation with legal and moral responsiveness against other citizen's health and invitation to cooperate with the states and plans of control and confront with epidemics; 17.establish or organizing of sustainable bio-army institution against future biological threats to the state due to supply and guarantee hygienic, food, physical and psychological security of citizens and inner geographic places and spaces of the state; 18.establish united multi-level and multi-faceted management system with accrue duty division between national, province, local and residential levels in a situation of epidemics and pandemics in the state; 19.taking policies and compensatory actions by the central and local states to supply public social welfare services, biological immunity, hygienic and medical services, losing jobs, economic and financial supports etc. in pandemic period to the vulnerable and damaged citizens and paying the costs from national and public resources; 20.permanent monitoring of epidemic situation and simultaneously with starting process of spatial/ social contraction in the state, execution of gradual process of decrease in geographic/ social limitations in national and local levels by the central state and normalization of living situation of the citizens in the country and reaching at final stage of the crisis.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان