آرشیو

آرشیو شماره ها:
۱۰۰

چکیده

این پژوهش به ماهیت رفتاری دولت های کوچک می پردازد. دولت های کوچک نماینده اکثریت کشورها در نظام بین الملل هستند اما مطالعه مسائل و چالش های امنیتی آن ها نادیده گرفته شده است. این غفلت تا حد زیادی به این دلیل است که تمرکز نظری روابط بین الملل، به ویژه از دریچه رویکرد واقع گرایی، عمدتا بر تبیین تغییرات موازنه قدرت ناشی از تعاملات بین قدرت های بزرگ بوده و به همین ترتیب، از نظر تحلیل سیاست خارجی و امنیتی، تمرکز بر تبیین رفتار قدرت های بزرگ بوده است. نتیجه این است که دولت های کوچک در درک پویایی نظام بین الملل تا حد زیادی بی ربط تلقی می شدند. به طور مشخص، پرسش این مقاله این است که چگونه می توانیم درباره سیاست های خارجی و امنیتی کشورهای کوچک فکر کنیم و ویژگی های محیطی که دولت های کوچک در آن تکامل می یابند، چیست. پاسخ به این سوال مستلزم تبیین محیط بین المللی از یک سو و شناسایی رابطه ساختاری بین دولت های کوچک و معضل امنیتی از سوی دیگر است. این رابطه مشوق ها و محدودیت هایی را برای دولت های کوچک ایجاد می کند و منجر به تصمیماتی می شود که ممکن است راهبردی باشند یا نباشند. این نوشتار با بهره گیری از روش تبیینی و گردآوری کتابخانه ای به نتایج و فرآیندهای سیاست خارجی و امنیتی دولت های کوچک می پردازد و فرضیه خود را بر وجود الگوهای متفاوتی از روابط حمایت گرایانه در نظر گرفته است که لزوما با نتایج یکسانی در ساختار امنیتی دولت های کوچک همراه نیست. یافته های تحقیق نشان دهنده تغییر از تعاریف سنتی امنیتی با تاکید بر ویژگی های دفاعی و تسلیحاتی، به نگرانی های امنیتی جدید است که در آن همکاری نهادی و حمایت گرایانه بزرگ تر نزد دولت های کوچک ضروری به نظر می رسد.

تبلیغات