فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۴۱ تا ۶۶۰ مورد از کل ۷۳٬۳۴۵ مورد.
۶۴۳.

هفت آسمان قرآن وهفت نام وهفت رنگ آسمان در تمام نهج البلاغه امیرمؤمنان(ع)

کلید واژه ها: قرآن هفت آسمان تمام نهج البلاغه امیرمؤمنان(ع)

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۵۳۹ تعداد دانلود : ۳۵۸۲
کاوش و بررسی و دشواری بحث درباره آفرینش آسمان و زمین و تعداد و شکل و رنگ آن ها و تاثیرپذیری-شان از یکدیگر از دیرباز مطرح بوده است. در زمان ما گرچه پیشرفت های چشمگیر علوم و توانایی استفاده از فنون و ابزارهای جدید تنها به رازگشایی و پرده برداری از برخی حجاب های تو در توی این پدیده شگفت کمک کرده است؛ اما نبایداین یافته های جدید علمی و فرضیه های غیر قطعی تجربی را بر آیات قرآن و روایات معصومان تحمیل کرد.در این مقاله برآنیم پس از طرح مساله وبااستفاده از آیات و روایات ، پاسخی برای این پرسش ها بیابیم: درباره هفت آسمان چه دیدگاه هایی مطرح شده و آیا واژه سماء و سماوات در قرآن به یک معناست؟مراد از آسمان های هفتگانه در قرآن و در کلام امیر مؤمنان، حضرت علی(ع) چیست؟ آسمان های هفتگانه درکتاب «تمام نهج البلاغه» چگونه نامگذاری شده اند؟ این آسمان های هفتگانه در کلام حضرت امیر از چه رنگ و لونی است؟ مفهوم آسمان های هفتگانه که از قرآن و روایات استنباط شده، چگونه با نظریه بعد چهارم منطبق می شود؟ درنتیجه پایانی با استفاده از مفاد آیات و روایات می توان گفت : آسمان دنیا که یکی از آسمان های هفتگانه است، عبارت است از همه جهان ثوابت وسیارات. همه آنچه تاکنون دیده شده و ما می بینیم، همان آسمان اول است و شش آسمان دیگر عوالمی هستندغیر ازکرات آسمانی. همه آسمان های هفتگانه مخلوقات جسمانی اند، اگرچه از موادی لطیف باشند؛ زیرا چیزی که مجرد از ماده وصورت باشد مکان ندارد.
۶۴۹.

اصالت وجود یا ماهیت: خلط شناخت شناسی و هستی شناسی(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلید واژه ها: وجود اصالت وجود ماهیت شناخت‌شناسی اصالت ماهیت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۴۰۴
چکیده در بحثِ نفس‌گیرِ اصالت وجود یا اصالت ماهیت، ضرورت دارد ابتدا، نخستین قضیّه‌ای که مستند و خاستگاه این بحث است، بررسی و تحلیل شود، سپس چگونگی حصول تصوری که این تصدیق از آن به دست می‌آید مورد بحث قرار گیرد، آن‌گاه معنای قضیه وجودی یا کان تامّه روشن شود و سرانجام با بیان معانی لفظ ماهیت و معانی لفظ وجود و مقایسة آن‌ها با هم نشانه‌های خلط مبحث شناخت‌شناسی و هستی‌شناسی دیده می‌شود.
۶۵۰.

معناى حقیقى اختیار(مقاله ترویجی حوزه)

نویسنده:
حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه‌ اخلاق
تعداد بازدید : ۲۸۳۸۵
در این مقاله سعى بر آن است که در مورد معناى صحیح اختیار بحث شود و معانى که تا امروز در مورد اختیار مطرح گشته است، نقد و ارزیابى گردد. آنچه معمولاً تا به امروز کلام شیعه به طرفدارى از اختیار با توجه به اعتقاد به توحید افعالى مطرح کرده چنین است: «انسان مسؤول کارهاى خود است، اما این خداوند متعال است که او را مسؤول کرده است. نه آنچنان که معتزله براى اثبات عدل الهى گفته‏اند انسان به خود وا نهاده شده و نه آنچنان که اشاعره براى اثبات توحید افعالى گفته‏اند که کارهاى انسان را خداوند اراده مى‏کند و انسان اختیارى از خود ندارد، بلکه خداوند به او قدرت اختیار را داده و به او اجازه داده است که اعمال خود را از طریق تدبّر و اختیار خود انجام دهد. به عبارت دیگر، چون اختیار انسان در طول اختیار خداوند است، اعتقاد به اختیار انسان با توحید افعالى ناسازگارى نخواهد داشت.» به نظر مى‏رسد که همه‏ى آنچه گفته شد در مورد اراده‏ى انسان صادق است نه اختیار انسان. بسیارى از متفکّرین اسلامى بین اراده و اختیار تفاوت قایل شده‏اند و اراده را اعم از اختیار دانسته‏اند، اما در مقام توجیه اختیار انسان به گونه‏اى مشى کرده‏اند که در مورد اراده صادق است نه اختیار. به عنوان مثال، طرفداران اختیار معتقد شده‏اند که سرنوشت انسان را اختیار انسان مى‏سازد، در حالى که اثبات مى‏شود آنچه صحیح است این است که سرنوشت انسان را اراده‏ى انسان مى‏سازد و بین این دو عبارت، تفاوت بسیارى مى‏تواند وجود داشته باشد. در این مقاله سعى شده است که در مورد معناى صحیح اختیار و تفاوت حقیقى آن با اراده به گونه‏اى بحث شود که از خلط مباحث خوددارى شود و به اختیار به عنوان یک صفت کمالى در انسان نظر شود، نه به عنوان یک ویژگى که همه‏ى انسان‏ها در هر سطح فعلیت روح از آن برخوردار هستند. به نظر مى‏رسد معناى حدیث معروف «الامور بالتقدیر لا بالتدبیر» تنها با چنین برداشتى از اختیار قابل ادراک است که توضیح آن در متن مقاله خواهد آمد.
۶۵۶.

کاربرد استصحاب در قوانین مدنی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قانون مدنی اصول عملیه استصحاب وجودی استصحاب عدمی قانون آیین دادرسی مدنی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق خصوصی آیین دادرسی مدنی
  2. حوزه‌های تخصصی حقوق حقوق خصوصی حقوق مدنی
  3. حوزه‌های تخصصی حقوق فقه و حقوق مباحث فقهی –حقوقی
  4. حوزه‌های تخصصی حقوق فقه و حقوق قواعد و اصول فقهی
  5. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول اصول فقه اصول عملیه استصحاب
تعداد بازدید : ۲۸۱۶۳
در منابع فقهی، استصحاب از جهت مستصحب به دو دسته، استصحاب وجودی و عدمی تقسیم شده است. اکثر فقها هر دو نوع استصحاب را حجّت دانسته و در موارد تردید بر اساس آنها اقدام نموده اند. در قوانین موضوعة ایران به صراحت به این دو نوع استصحاب اشاره نشده، لیکن در تدوین برخی از مواد قانونی تلویحاً به این اصول اشاره و از آن الهام گرفته شده است. در این مقاله، کاربرد استصحاب وجودی و عدمی در قوانین مدنی (قانون مدنی و قانون آیین دادرسی مدنی) بررسی می شود.
۶۶۰.

چیستی عقلانیت(مقاله پژوهشی حوزه)

کلید واژه ها: عقلانیت ابزاری عقلانیت نوعی عقلانیت هنجاری عقلانیت وظیفه شناختی عقلانیت کل‌نگر

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
  2. حوزه‌های تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی معرفت شناسی
تعداد بازدید : ۲۸۰۵۹
بحث عقلانیت، یکی از پیچیده‌ترین و مهم‌ترین مباحث معرفت‌شناسی است. گرچه این اصطلاح در موارد بسیاری به کار می‌رود، ولی اغلب، کاربردها و معانی متفاوت آن با ابهاماتی همراه می‌شود. هدف این مقاله، ایضاح معانی و کاربردهای گوناگون این اصطلاح است. عقلانیت در معرفت‌شناسی، مفهومی هنجاری است و وقتی باوری را معقول به حساب می‌آوریم حاکی از این است که وظیفه‌ای معرفت‌شناختی را در پذیرفتن آن رعایت کرده‌ایم. در مقاله، از تفکیک عقلانیت نوعی و عقلانیت هنجاری سخن به میان آمده، و سپس بیان تفاوت‌های عقلانیت وظیفه‌شناختی و عقلانیت ابزاری و نقد عقلانیت ابزاری مایة بحث قرار گرفته است و در نهایت، مفهوم عقلانیت کل‌نگر بیان شده است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان