آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۸۱

چکیده

متن

اهداف ازدواج زمانى تحقق خواهد یافت که ما با شرایط ازدواج آشنا باشیم, زیرا چه بسا افراد, بدون توجه به شرایط, ازدواج مى کنند و در نتیجه نه تنها به آن اهداف ازدواج دست نمى یابند, بلکه مشکلاتى دیگر نیز بدان افزوده مى شود. ازدواج یک معامله نیست که بگوییم اگر این بار ضرر کردیم, فرصت براى جبران باقى است. ازدواج پیمان مقدسى است که باید تا آخر عمر دوام داشته باشد. بنابراین, باید به شرایط آن پیش از ازدواج توجه کرد. زمانى که فرد مى خواهد ازدواج کند, باید نقاب از چهره زندگى خود بردارد و براى انتخاب همسر, تمام خصوصیات و شرایط خود را به همسر بگوید و طرف مقابل نیز چنین کند. اگر این شرایط و خصوصیات به یک نقطه مشترکى رسیدند, مى توانند براى ازدواج مناسب باشند, زیرا در ازدواج چند اصل اساسى وجود دارد که براى موفقیت در انتخاب همسر و موفقیت بعدى این اصل ها نقش مهمى دارند.
اصل اول:
اصل اول, مسإله تناسب است; یعنى کسانى که مى خواهند با هم ازدواج کنند, باید با همدیگر تناسب داشته باشند. در اصل تناسب, افراد باید در موارد زیر تناسب داشته باشند:

1ـ تناسب در مذهب
تناسب در مذهب و اعتقادات, نقش مهمى در دوام و استحکام ازدواج دارد. افرادى که اعتقادات مذهبى مشابهى با همسران خود ندارند, در زندگى زناشویى با مشکلات زیادى روبه رو مى شوند.
عدم تناسب در مذهب, نه تنها مشکلاتى در عدم تفاهم زناشویى به وجود مىآورد بلکه مشکلات زیادى را نیز در تعلیم و تربیت کودکانشان ایجاد مى کند, زیرا هر یک از طرفین سعى مى کند بر اساس قوانین مذهبى خود, کودک را پرورش دهد و این مسإله هم در کودک حالت دوگانگى به وجود مىآورد و هم اختلافات زن و شوهر اوج مى گیرد.

2ـ تناسب در رشد عاطفى و فکرى از دیگر مسائل مهم ازدواج تناسب در رشد عاطفى و روانى است. دختر و پسرى که قصد ازدواج دارند, باید از لحاظ رشد عاطفى و فکرى تقریبا در حد یک سان باشند, تا بتوانند همدیگر را درک کنند. کلا افرادى که به بلوغ عاطفى و فکرى نرسیده باشند, نمى توانند مسوولیت هاى زندگى را بر عهده بگیرند و کسى که به بلوغ فکرى و عاطفى نرسیده باشد معمولا کارش به عدم تفاهم در زناشویى و سرانجام جدایى منجر مى شود.

3ـ تناسب اجتماعى و اقتصادى
دختر و پسرى که مى خواهند ازدواج کنند, بهتر است از قشر اجتماعى و اقتصادى هم سطح خودشان باشند; یعنى پدر و مادر و اطرافیان هر دو طرف از لحاظ شغلى, تحصیلات, نوع پوشاک و آداب و رسوم, منزل و وسائل منزل, وسیله نقلیه و غیر آن تقریبا در یک سطح یا نزدیک به هم باشند.
البته چنین نیست که اگر خانواده دختر و پسر فاصله طبقاتى زیادى داشته باشند, هیچ وقت خوشبخت نمى شوند, بلکه احتمالا چنین ازدواج هایى با موفقیت توإم باشند, در صورتى که قبلا مسائل خود را حل کرده باشند و با شناخت و آگاهى کامل ازدواج کنند.

4ـ تناسب در تحصیلات و آگاهى
تناسب در تحصیلات و اطلاعات, از دیگر مواردى است که در تحکیم و دوام ازدواج نقش مهمى دارد. افرادى که فاصله تحصیلاتى زیادى دارند, معمولا نمى توانند حرف همدیگر را بفهمند و در نتیجه اختلاف و مشاجره ها شروع مى شود و پایه هاى زندگى سست مى شود. فاصله تحصیلاتى, معمولا فاصله نگرشى نیز در پى دارد و در نتیجه زن و شوهر نمى توانند همدیگر را درک کنند.
5ـ نوع تلقى از امور جنسى
نوع برداشتى که طرفین از امور جنسى دارند, در دوام و استحکام پایه هاى ازدواج نقش مهمى دارد, هرچند ازدواج سعادتمندانه فقط تا اندازه اى به روابط لذت بخش جنسى مربوط است, ولى این روابط یکى از مهم ترین علل خوشبختى, یا عدم آن است, زیرا اگر این روابط قانع کننده نباشند, به احساس محرومیت, ناکامى و عدم احساس ایمنى منجر مى گردد.

6 ـ تناسب در سن
دختر و پسرى که مى خواهند ازدواج کنند, باید از لحاظ سنى تناسب داشته باشند و فاصله سنى زیادى نداشته باشند. این فاصله سنى زیاد معمولا فاصله نگرشى و فکرى را نیز به دنبال خواهد داشت, همه مان در زندگى باید توجه داشته باشیم که سعادت و خوشبختى زندگى زناشویى, به مقدار زیادى به موضوعات کوچک بستگى دارد, بدین معنى که عادات کوچک و به نظر ناچیز شخص, ممکن است باعث عصبانیت و آزردگى همسرش گردد.
به طور کلى تناسب سن زن و مرد را از نظر نیازها و علائق به هم نزدیک تر مى کند و طبیعتا در چنین شرایطى توقعات و انتظاراتشان از یکدیگر نیز واقع بینانه تر خواهد بود. در زندگى زناشویى, به خصوص تمایلات جنسى مشابه, بیش تر در زن و مردى که از لحاظ سنى با یکدیگر تناسب داشته باشند, وجود خواهد داشت و زن و مرد بهتر مى توانند به نیازهاى طبیعى خود پاسخ دهند.

اصل دوم
اصل دوم, اصل توافق و تفاهم است. زن و مردى که تناسب داشته باشند, خود به خود تفاهم پیدا مى کنند و مى توانند به میل یکدیگر خود را وفق دهند و توافق و تفاهم به وجود آورند. بنابراین, این اصل, در اصل نخست نهفته است اگر دو نفر زن و شوهر تناسب نداشته باشند, نمى توانند توافق و تفاهم به وجود آورند.

اصل سوم
اصل سوم, گذشت و فداکارى است. در بحث ((شخصیت)) گفته اند, حتى دوقلوها صفات و خصوصیات کاملا مشترکى ندارند. همه انسان ها هر چقدر هم تناسب, توافق و تفاهم و شباهت بیش ترى داشته باشند, باز هم در صفات و خصوصیاتى اختلاف دارند. بنابراین, براى یک زندگى خوشبخت, باید گذشت و فداکارى داشته باشیم تا زندگى روال عادى و طبیعى خود را طى کند. ما نه تنها در زندگى مشترک, بلکه در کل مراحل زندگى و ارتباطات اجتماعى, اگر فداکارى و ایثار نکنیم, نمى توانیم به خوشبختى دست بیابیم.

اصل چهارم
اصل چهارم اصل توکل بر خداوند متعال است. در امر ازدواج باید به اصل هایى که اشاره شد, توجه کنیم, ولى همه اینها با اصل توکل تکمیل مى شوند. ما تمام تلاش خود را براى انتخاب صحیح انجام مى دهیم و بعد توکل مى کنیم بر خداوند متعال, زیرا همه انسان ها مى توانند خود را تغییر دهند. ممکن است خصوصیات شخصى با ما کاملا مطابق بوده, ولى حالا تغییر کرده و خصوصیاتش با ما نسازد, و یا ممکن است تغییراتى در رفتار خود ما به وجود آمده باشد و با خصوصیات و رفتار همسرمان تضاد پیدا کنیم. بنابراین, بعد از توجه به اصل هاى تناسب, توافق, تفاهم, گذشت و فداکارى, باید به اصل توکل نیز توجه کنیم, و با این توجه مسیر زندگى را انتخاب کنیم.
اگر افراد در ازدواج خود به این موارد توجه داشته باشند, در زندگى موفقیت بیش ترى کسب خواهند کرد و پیوندشان روز به روز محکم تر خواهد شد.
اصل تناسب به اندازه اى در ازدواج اهمیت دارد که پیامبر گرامى اسلام(ص) در این مورد مى فرمایند:
((با کفوها (یعنى با هم سطح و مثل خودتان) ازدواج کنید و از میان آنها همسرى بگیرید و براى نسلى که باید از شما پدید آید, بهترین زمینه را برگزینید)).(1)

مهم ترین معیار انتخاب همسر در اسلام
مهم ترین معیار انتخاب همسر در اسلام, ایمان و تقواست. افرادى که در انتخاب همسر دین و ایمان و عمل صالح را مهم ترین معیار انتخاب قرار مى دهند, سازگارى و آرامش را در زندگى براى خود آماده مى کنند.
ایمان تمایلى درونى است; فردى که به خدا ایمان داشته باشد, ناخودآگاه به مسائلى پاىبند بوده, و از رفتارهاى نامناسب خود به خود برکنار است. حضرت امام على(ع) در نهج البلاغه در رابطه با ایمان مى فرمایند:
((واعلموا انه من لم یعن على نفسه حتى یکون له منها واعظ و زاجر لم یکن من غیرها لازاجر ولا واعظ; بدانید هر که از درون واعظ و زاجرى نداشته باشد, عوامل برونى براى او فائده اى نخواهد داشت)).
ایمان در انسان یک امر درونى است که با آثارى که در اعمال و رفتار انسان بر جاى مى گذارد, شناخته مى شود. از امام صادق(ع) نقل شده است که فرمودند: ((فریفته نماز و روزه آنان نشوید, چه بسا شخص طورى به نماز حریص است که اگر ترک کند, دچار وحشت مى شود. بلکه آنها را به راستگویى و اداى امانت آزماش کنید)).
فرد با ایمان, به علت ارتباط قلبى با خدا, قابل اعتماد است و هرچه ایمان او قوىتر باشد, به همان اندازه بیشتر مى توان به تعهد او در امر ازدواج اعتماد کرد. افراد بى ایمان, به علت فقدان چنان تعهد قلبى در پیشگاه خداوند متعال, چه بسا به تعهدات خود در مقابل دیگران پاىبند نباشند. بنابراین, اعتماد کردن به کسى که فاقد نیروى کنترل کننده ایمانى و اعتقادى است, غالبا به مصلحت نیست.
افراد با ایمان, به علت پیروى از دستورهاى دین, تابع ارزش هاى مشخص و واحد و هم چنین داراى بینش ها, خواست ها و سلیقه هاى کم و بیش یک سانى هستند. از این رو, در زندگى مشترک تناسب فکرى و روحى زیادى با هم دارند. زن و شوهرى که هر دو در سایه دین بزرگ شده اند, اگر چه همدیگر را از قبل نمى شناخته اند, اما به علت برخوردارى از تربیت واحد دینى, نقاط مشترک اساسى فراوانى با هم دارند و در مواردى که اختلاف نظرى پیش آید, مى توانند با مراجعه به تعالیم دینى که مورد قبول هر دو است, به وحدت نظر برسند و این بهترین و مطمئن ترین وسیله براى تضمین سعادت در پیوند زناشویى است.
بى ایمانى, مهم ترین عامل عدم تفاهم زناشویى و ازدواج بدفرجام مى باشد. افراد بى ایمان به خاطر این که هدف و انگیزه مشخص و عالى براى زندگى خود ندارند نمى توان به آنها اعتماد کرد. تحقیقات و تجربیات نشان مى دهد, کسانى که فاقد تعهدات ایمانى هستند, حتى اگر قبل از ازدواج مدت ها با هم آشنایى داشته باشند, پس از تشکیل زندگى مشترک, به دلیل نداشتن ارزش هاى ثابت و واحد و نیز به علت نداشتن پشتوانه محکم درونى, با کوچک ترین عاملى پیوندشان سست شده و چه بسا از هم مى گسلد.
به همین جهت است که حضرت امام باقر(ع) در جواب سوالى مرقوم فرمودند: رسول اکرم(ص) فرمودند: ((اذا جإکم من ترضون خلقه و دینه فزوجوه و الا تفعلوه تکن فتنه فى الارض و فساد کبیر;(2) با کسى که از اخلاق و دینش رضایت دارید ازدواج کنید و خوددارى شما از وصلت با او باعث فساد و فتنه بزرگ در جامعه خواهد شد)).
هم چنین مردى خدمت حضرت امام حسن(ع) عرض کرد: ((دخترى دارم, به نظر شما با چه کسى وصلت کند؟ حضرت فرمودند: با کسى که متقى و با ایمان باشد, چه اگر او را دوست بدارد, مورد احترامش قرار مى دهد و اگر دشمنش بدارد, به وى ستم نمى کند)).

پاورقی ها:پى نوشت ها: 1 ) وسائل الشیعه, ج14, باب نکاح. 2 ) همان.

تبلیغات