فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵٬۳۲۱ تا ۵٬۳۴۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی زوج درمانی به روش تحلیل رفتار متقابل بر کاهش سرخوردگی زناشویی و بهبود تعهد زناشویی در زوجین دارای تعارضات زناشویی انجام شد.روش: پژوهش در چارچوب یک طرح نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری دو ماهه با گروه کنترل اجرا شد. جامعه پژوهش شامل تمامی زوجین دارای تعارضات زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره شهرستان مهاباد در نیمه دوم سال 1398 بودند؛ به این منظور 30 زوج، با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و بصورت تصادفی در دو گروه مساوی (هر کدام 15 زوج) جایگزین شدند. گروه آزمایش 10 جلسه 2 ساعته (هفته ای یک بار) زوج درمانی به شیوه تحلیل رفتار متقابل را دریافت کرد؛ اما گروه کنترل آموزشی ندید. جمع آوری داده ها به وسیله مقیاس سرخوردگی زناشویی (کایزر، 1993) و پرسشنامه تعهد زناشویی (آدامز و جونز، 1997) و پرسشنامه تعارض زناشویی (ثنایی ، براتی و بوستانی پور، 1387) بودند. داده ها با روش های خی دو، تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر و آزمون تعقیبی بونفرونی در نرم افزار SPSS-24 تجزیه و تحلیل شدند.یافته ها: نتایج آزمون خی دو نشان داد که گروه های آزمایش و کنترل از نظر سن، شغل، تحصیلات، تعداد فرزندان، مدت ازدواج و قصد طلاق تفاوت معناداری نداشتند (5/0<P). همچنین، نتایج حاصل از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد تفاوت معنادار بین دو گروه در متغیرهای سرخوردگی و تعهد زناشویی و خرده مقیاس های مربوط به آنان با در نظر گرفتن زمان بندی ها (پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری) وجود دارد (05/0>P). نتایج در مرحله پیگیری پس از دو ماه نیز حفظ شد (05/0>P).نتیجه گیری: بر اساس نتایج، خانواده درمانگران و زوج درمانگران می توانند از روش تحلیل رفتار متقابل در کنار سایر روش های درمانی برای بهبود مشکلات و تعارضات زناشویی استفاده کنند.
نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال پانزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۶۱
۱۴۴-۱۱۹
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف از تحقیق حاضر تعیین نقش سیاست گذاری آموزشی در تغییر آگاهی و نگرش (درک خطر) نوجوانان و جوانان در پیشگیری از اعتیاد افراد به مواد مخدر بود. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی بود و از روش تحقیق آمیخته با رویکرد اکتشافی استفاده شد. در ابتدا با استفاده از روش کیفی با 15 نفر از صاحب نظران حوزه آموزش و روان شناسی مصاحبه شد. در بخش کمی، جامعه هدف نوجوانان و جوانان بین 12 تا 35 سال مرد و زن شهرستان های منتخب استان اصفهان بود، که 384 نفر به صورت تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و پرسش نامه تحقیق بین آن ها توزیع شد. تحلیل داده ها با استفاده تکنیک دلفی صورت گرفت. یافته ها: نتایج حاصل ازتکنیک دلفی، 8 شاخص (حساس سازی، آگاه سازی در جلسات آموزش خانواده، آموزش مربیان، شیوه های نوین آموزشی، رسانه های جمعی، پاکسازی محیط های آلوده، الگو سازی، و قوانین و مقررات) را شناسایی کرد. نتیجه گیری: نتایج تحقیق حاکی از آن است که توجه به راهبردهای فرهنگی در قیاس با سایر راهبردها، با تاثیرگذاری بر نگرش جامعه هدف نقش مهمی را در محدودسازی و پیشگیری از اعتیاد به مواد مخدر ایفا می نماید.
رابطه سبک زندگی اسلامی و عوامل شخصیت با شادکامی و بهباشی روان شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
روانشناسی و دین سال ۱۴ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵۳)
97-113
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی نقش سبک زندگی اسلامی و پنج عامل بزرگ شخصیت در بهباشی روان شناختی و شادکامی بود. جامعه پژوهش دانشجویان و طلاب شهر قم دادند که با استفاده از نمونه گیری در دسترس، 911 دانشجو و طلبه به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند و به پرسش نامه های سبک زندگی اسلامی (ILST-75)، پاسخ دادند. نتایج به دست آمده نشان داد که بین سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، با بهباشی روان شناختی و شادکامی رابطه مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین رابطه معنادار صفات شخصیت با بهباشی و شادکامی بود. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های آن، شامل مالی، اخلاق و زمان شناسی و صفات شخصیتی برون گرایی و گشودگی، به تجربه قابلیت پیش بینی شادکامی را دارند. همچنین در پیش بینی بهباشی روان شناختی، نتایج رگرسیون نشان داد که سبک زندگی اسلامی و خرده مقیاس های اخلاق، زمان شناسی، امنیتی، عبادی، تفکر و علم و مالی و صفات شخصیتی توافق، گشودگی به تجربه، ثبات هیجانی و برون گرایی، توان پیش بینی بهباشی روان شناختی را دارند. بنابراین، تقویت پایبندی های دینی - اسلامی می تواند موجب تقویت و افزایش شادکامی و بهباشی روان شناختی در افراد شود و توجه به صفات شخصیتی افراد، می تواند بسیاری از تغییرات شادکامی و بهباشی در افراد را موجب شود.
اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادران دارای نوجوان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره بیستم بهار (اردیبهشت) ۱۴۰۰ شماره ۹۸
185-198
حوزه های تخصصی:
زمینه: مطالعات متعددی پیرامون فرزندپروری و کیفیت رابطه والد - فرزندی انجام شده است، اما پژوهشی که به بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی برنامه فرزندپروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی در مادران دارای نوجوان پسر انجام شد. روش: پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری، شامل مادران دارای دانش آموز سیزده تا پانزده سال در شهر اصفهان در سال تحصیلی 98-1397 بود. 16 آزمودنی با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان نمونه انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (8 نفر) جایگزین شدند. ابزارهای پژوهش حاضر عبارتند از: پرسشنامه والدگری مؤثر آلاباما (1991)، پرسشنامه کیفیت روابط والد – فرزندی (1983) و برنامه فرزندپروری مثبت (لارزره و همکاران، 2016). تحلیل داده ها با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: برنامه فرزند پروری مثبت بر والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد - فرزندی تأثیر معنادار داشت (0/001 P< ). نتیجه گیری: میزان والدگری مؤثر و کیفیت رابطه والد – فرزندی در مادرانی که در برنامه فرزندپروری مثبت شرکت داشتند افزایش یافت.
طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: گردشگری پزشکی، شکل جدیدی از توریسم است که تا قبل از پاندمی کوئید ۱۹ به طور فزاینده ای رشد پیدا کرده بود. گردشگری پزشکی ب ه منظور بهبود سلامتی افراد و در مک انی خ ارج از محل سکونت آن ها انجام می شود. هدف اصلی این پژوهش طراحی مدل گردشگری پزشکی در دوران کوئید ۱۹ با استفاده از رویکرد ترکیبی است. مواد و روش ها: در این تحقیق پژوهشگر از رویکرد ترکیبی استفاده کرده است. برای این منظور، در مطالعه اول، برای شناخت مؤلفه های بازاریابی گردشگری پزشکی از رویکرد داده بنیاد و در مطالعه دوم، به آزمون مدل با استفاده از روش کمی پرداخته شده است. ابزار جمع آوری داده های مورد نیاز در مطالعه اول، پروتکل و مصاحبه عمیق، با بیست مدیر مرکز گردشگری و در مرحله بعد، داده های مورد نیاز بین 384 بیمار مرکز گردشگر توزیع و نتایج توسط نرم افزار ایموس تحلیل شده است. یافته ها: محقق با انجام پانزده مصاحبه به اشباع نظری و در نهایت 100 کد باز استخراج و بر اساس ادبیات نظری اقدام به کدگذاری محوری و انتخابی کرده و نتایج را در قالب شش بعد اصلی و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتیجه گیری: محقق تحقیق خود را در قالب یک مدل شامل شش بعد: رضایت از برند مرکز گردشگری، اعتماد به برند درمانی مرکز گردشگری پزشکی، تنوع خدمات درمانی، بازاریابی گردشگری پزشکی، بسته درمانی مناسب، وفاداری به برند مرکز درمانی؛ و سی و یک بعد فرعی ارائه کرده است. نتایج تحقیق نشان داده است که کم هزینه ترین اقدام جهت بهبود وضعیت صنعت توریسم پزشکی، برنامه ریزی و ضرورت بخشی به ارائه خدمات حرفه ای در خور نیاز بیماران خارجی و همراهان آنها توسط افراد متخصص این حوزه باشد.
اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارضات زناشویی شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال دهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰ (پیاپی ۶۷)
۲۴۰-۲۳۱
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر تعیین اثربخشی طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارضات زناشویی شهر اصفهان بود. پژوهش حاضر از نوع طرح تک آزمودنی بود. جامعه آماری پژوهش، کلیه زنان دارای تعارض زناشویی مراجعه کننده به مرکز مداخله در بحران سازمان بهزیستی بودند که از میان آنها 3 نفر به صورت به شیوه ی در دسترس انتخاب شدند. قبل از شروع جلسات درمانی، 2 جلسه به عنوان تعیین خط پایه برای هر یک از شرکت کنندگان برگزار شد، سپس شرکت کنندگان به مدت 14 جلسه تحت درمان طرحواره درمانی یانگ قرار گرفتند. بعد از یک ماه دو جلسه پیگیری هر کدام به فاصله یک هفته اجرا شد. ابزارهای مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه تعارضات زناشویی(MCQ) براتی و ثنایی (1996)، پرسشنامه نشخوار فکری (RRS) نولن- هوکسما و مورو (1991) و پروتکل طرحواره درمانی بود. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش تحلیل دیداری، نمودارها و شاخص های روند، ثبات، درصد داده های ناهمپوش (PND) و درصد داده های همپوش (POD) استفاده شد. نتایج نشان داد که طرحواره درمانی بر نشخوار فکری زنان دارای تعارض زناشویی موثر بوده است. در رابطه با متغیر نشخوار فکری به غیر از مورد دوم که نتیجه درمان با تاثیر بسیار خوب (PND=100 %) بود در دو دیگر درمان با تاثیر نسبتاً خوب نتیجه داده است (70%<PND<90%). ازاین رو با توجه به نتایج به دست آمده می توان بیان نمود طرحواره درمانی به عنوان رویکرد درمانی نوین موجب کاهش نشخوارهای فکری ناشی از تعارضات زناشویی در زوجین می گردد.
بررسی نقش همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان
حوزه های تخصصی:
همجوشی شناختی زمانی اتفاق می افتد که شخص در بافت فکری خود گرفتار شود. همجوشی شناختی از متغیرهای جدید در روانشناسی است. خودکارآمدی سازه اصلی تئوری اجتماعی و شناختی بندورا است و به برداشت افراد از توانایی های خود برای انجام کار و فعالیت اشاره دارد هدف این تحقیق بررسی نقش و همجوشی شناختی والدین در خودکارآمدی فرزندان است مطالعه حاضر یک مطالعه کیفی و از نوع زمینه ای یا مبنایی است نمونه گیری به روش هدفمند بود. جامعه ی مطالعه والدین و دانش آموزان دوره دوم مقطع متوسطه در سال 97 بود. نتایج تحقیق نشان داد همجوشی شناختی والدین موجب صورت سهل انگاری در امور درسی، مشکلات بین فردی، ارتباط متقابل مختل موجب عدم خودباوری در فرزندان شده است.
مقایسه طرح واره های هیجانی، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زوجین در حال طلاق و زوجین در حال زندگی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه طرح واره های هیجانی ، طرح واره های ناسازگار اولیه و تاب آوری در زوجین در حال طلاق و زوجین در حال زندگی انجام شد. هدف پژوهش توصیفی از نوع علّی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری شامل زوجین در حال طلاق و در حال زندگی شهر قم بود که از این تعداد 100 نفر از زوجین در حال طلاق (50 مرد و 50 زن) مراجعه کننده به دادگاه شهید قدوسی شهر قم و 100 زوج (50 مرد و 50 زن) در حال زندگی به روش نمونه گیری دردسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های طرح واره هیجانی لیهی، پرسشنامه طرح واره ناسازگار یانگ و پرسشنامه تاب آوری کانر و دیویدسون استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها از طریق آزمون کوواریانس صورت گرفت. یافته ها نشان داد که تفاوت معناداری در سطح05/0=α بین متغیرهای پژوهش (طرحواره های هیجانی، طرحواره های ناساز گار اولیه و تاب اوری زوجین) در دو گروه زوجین در حال طلاق و در حال زندگی وجود دارد (000/0=sig).
پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان براساس ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری فرزندان(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین خودکارآمدی تحصیلی دانش آموزان با ویژگی های شخصیتی مادر و خودمهارگری دانش آموز انجام شد. جامعه آماری این پژوهش را دانش آموزان دختر و پسر دبیرستانی استان قم تشکیل دادند. تعداد 156 نفر از جامعه یادشده به صورت نمونه گیری خوشه ای از دبیرستان های دخترانه و پسرانه ناحیه دو استان قم برای انجام این پژوهش انتخاب شدند. برای گردآوری اطلاعات از سه پرسشنامه خودکارآمدی دانش آموز جینک، خودمهارگری رفیعی هنر و فرم کوتاه پرسشنامه پنج عاملی نئو استفاده شد. داده ها با ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج پژوهش نشان داد: الف) بین خودکارآمدی تحصیلی با خودمهارگری دانش آموز و ویژگی های شخصیتی مادر همبستگی مثبت معنادار وجود دارد؛ ب) پیش بینی خودکارآمدی تحصیلی براساس ویژگی های شخصیتی و خودمهارگری معنادار است و ج) خودمهارگری و چهار عامل شخصیت (به جز عامل با وجدان بودن) جمعاً 53 درصد از خودکارآمدی تحصیلی پاسخگویان را پیش بینی می کنند. بنابر یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای افزایش خودکارآمدی تحصیلی در نوجوانان، بیش از هر چیز باید به تقویت خودمهارگری آنان توجه کرد و در مرتبه بعد توجه به ویژگی های شخصیتی مادران از اهمیت زیادی برخوردار است.
مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۵)
276 - 262
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش مقایسه اثربخشی درمان هیجان مدار و طرحواره درمانی متمرکز بر ذهنیت بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی می باشد. روش: این پژوهش از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ گردآوری داده ها کمی بود، طرح پژوهش نیمه آزمایشی با دو گروه آزمایش یک گروه گواه با مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش تمام زنان مبتلا به اختلال شخصیت مرزی مراجعه کننده به مراکز مشاوره و روانشناسی شهر تهران در سال 1400 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس 45 نفر انتخاب شدند و به طور تصادفی در سه گروه (15 نفر گروه آزمایش هیجان مدار، 15 نفر گروه آزمایش طرحواره درمانی و 15 نفر گروه گواه) جایگزین شدند. ابتدا هر سه گروه با پرسشنامهٔ تنظیم هیجان گراس همکاران (2003) مورد سنجش قرار گرفتند سپس گروه آزمایش 1، 10 جلسه درمان هیجان مدار مبتنی بر هیجان مدار سوزان جانسون (2019) و گروه ازمایش 2، 10 جلسه طرحواره درمانی مبتنی بر ذهنیت یانگ، گلوسکو ویشار (۲۰۰۳) دریافت کردند پس از اتمام دوره ها مجدد از هر سه گروه پس آزمون گرفته شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد، که در مجموع هر دو روش درمان هیجان مدار و طراحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است، همچنین از روند مقایسه دو روش می توان نتیجه گرفت که درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی بر تنظیم هیجان زنان با اختلال شخصیت مرزی موثرتر بوده است. نتیجه گیری: با توجه به اثر بخشی درمان هیجان مدار نسبت به طرحواره درمانی می توان نتیجه گرفت که در درمان اختلال شخصیت مرزی، درمان هیجان مدار به عنوان درمانی مؤثر می تواند مورد استفاده قرار گیرد.
تدوین و آزمون مدل علّی پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دبستانی بر اساس انگیزه های والدین برای مشارکت با نقش واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲ (پیاپی ۶)
211 - 233
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه یک مدل علّی را به منظور واکاوی رابطه بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی از طریق نقش واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس مورد آزمون قرار داد. روش: جامعه آماری این پژوهش تمامی والدین و دانش آموزان پایه ششم ابتدایی مدارس دولتی استان لرستان بود که در سال تحصیلی 99-1398 به تحصیل اشتغال داشتند. از این جامعه تعداد 768 نفر شامل 384 والد (69 نفر مرد، 315 نفر زن) و 384 دانش آموز (200 نفر پسر، 184 نفر دختر) با روش نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای به عنوان نمونه مورد هدف انتخاب شدند. داده ها با استفاده از ابزارهای مشارکت والدین (استریکلند، 2015)، مشارکت والدین مدرسه-محور (پارک و هالووی، 2017) و آزمون پیشرفت تحصیلی محقق ساخته جمع آوری و به کمک نرم افزارهای SPSS و AMOS تجزیه و تحلیل شدند. یافته ها: نتایج مدل یابی معادلات ساختاری حاکی از نقش مثبت و معنی دار انگیزه های والدین برای مشارکت در پیش بینی مشارکت والدین در امور مدارس و پیشرفت تحصیلی بود. افزون بر این، یافته ها بیانگر آن بود که مشارکت والدین در امور مدارس به طور مستقیم و مثبت پیشرفت تحصیلی را پیش بینی کرد. همچنین، نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل غیرمستقیم نشان داد که مشارکت والدین در امور مدارس نقش واسطه ای مثبتی در ارتباط بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی ایفا نمود. نتیجه گیری: در مجموع، نتایج نشان می دهد که تأثیر واسطه ای مشارکت والدین در امور مدارس در رابطه بین انگیزه های والدین برای مشارکت و پیشرفت تحصیلی وجود دارد و مدل پیشنهادی یک الگوی مناسب برای پیش بینی پیشرفت تحصیلی در بین دانش آموزان دبستانی است. مفاهیم کاربردی این یافته ها و پیشنهادات بالقوه برای تحقیقات بیشتر مورد بحث قرار گرفته است.
اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی در زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس فکری-عملی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۸)
215 - 234
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش تعیین اثربخشی بسته درمانی تلفیقی مبتنی بر پذیرش و تعهد، ذهن آگاهی و طرحواره درمانی بر روابط بین فردی زنان و مردان مبتلا به اختلال وسواس-جبری بود. روش: این پژوهش به روش آزمایشی و با طرح پیش آزمون–پس آزمون با یک گروه کنترل همراه با مرحله پیگیری (سه ماهه) صورت گرفت. با توجه به ملاک های ورود کلیه مراجعینِ زن و مردِ کلینیک نیکتا با تشخیص اختلال وسواس فکری-عملی، در شرایط پیش آزمون به پرسشنامه مهارت های ارتباطی بین فردی (ماتسون و همکاران، 1995) پاسخ داده و آنهایی که یک انحراف استاندارد پایین تر (زیر نمره 62) در این پرسشنامه کسب کردند، به تعداد 77 نفر غربال شده و از بین آنها تعداد 30 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در 2 گروه آزمایش و کنترل (هر گروه 15 نفر) جایگزین شدند. سپس گروه آزمایش تحت بیست جلسه 120 دقیقه ای و هفته ای دو جلسه بسته درمانی تلفیقی محقق ساخته قرار گرفتند. در پایان دوره درمان مجددا در مرحله پس آزمون از هر دو گروه خواسته شد تا به پرسشنامه پژوهش پاسخ دهند. دادهها با استفاده از واریانس اندازه های مکرر تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج نشان دهنده بسته درمانی تلفیقی بر روابط بین فردی در گروه آزمایش (12/30 = F، 001/0 ˂ P) موثر بود و این تاثیر در مرحله پیگیری پایدار بود (001/0 > p). نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل از این پژوهش، با توجه به اینکه افراد با آگاهی از پذیرش و تعهد نسبت به آموزش های دریافتی و تقویت توجه آگاهی در کنار بهره گیری از آموزش های طرحواره درمانی، به طور مؤثری در بهبود روابط بین فردی عمل کردند، تلفیق این سه رویکرد در پیشبرد اهداف درمانی در درمان افراد مبتلا به اختلال وسواس مؤثر خواهد بود.
مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی(MCT) و ذهن اگاهی مبتنی بر شفقت به خود بر اضطراب پرستاران در همه گیری کووید -19(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال سیزدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۵۲)
87 - 102
حوزه های تخصصی:
مقدمه: کرونا ویروس 2019 کوید-19 بیشتر از طریق قطرات تنفسی منتقل می شود. افراد شاغل مستعد ابتلا به این بیماری هستند. پرستاران در بیماری کوید-19 برخط مقدم مراقبت های بهداشتی هستند. هدف پژوهش حاضر مقایسه اثربخشی آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی و ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر اضطراب پرستاران در کووید -19 بود. روش: نیمه آزمایشی با جایگزینی تصادفی از نوع طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه کنترل غیرمعادل شامل پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری کلیه پرستاران بیمارستان تامین اجتماعی شهریار در سال 1400-1399 بود. 60 نفر از پرستاران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و سپس به صورت قرعه کشی در سه گروه آزمودنی جایگرین شدند. که شامل 20 نفر برای آموزشی مبتنی بر فراشناخت، 20 نفر برای آموزش مبتنی بر ذهن آگاهی خودشفقت ورزی و 20 نفر برای گروه گواه است. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه اضطراب سلامت (سالکوسکیس و همکاران، 2002) بود. تحلیل داده ها بااستفاده از آزمون تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر آمیخته بود. یافته ها: نتایج نشان داد آموزش مبتنی بر درمان فراشناختی و ذهن آگاهی مبتنی بر خودشفقت ورزی بر اضطراب پرستاران در همه گیری کووید-19 تأثیر دارد و تأثیر هر دو روش نسبت به مرحله پیش آزمون پایدار است. تفاوت معناداری بین دو گروه مداخله در اثربخشی مشاهده نشد. نتیجه گیری: یافته های این بررسی، پتانسیل درمان فراشناخت و ذهن آگاهی مبتنی بر شفقت را به عنوان ابزاری برای افزایش ذهن آگاهی، خودشفقت و کیفیت زندگی متخصصان به تصویر می کشد.
تاثیر مداخله آموزشی-درمانی با رویکرد آدلری بر ارتقاء ابعاد سرمایه روانشناختی دانشجویان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: برخورداری دانشجویان از سرمایه روانشناختی با پیامدهای مثبت زیادی همراه است. سرمایه روانشناختی، عاملی مهم در کاهش فرسودگی تحصیلی و اهمال کاری دانشجویان و نیز افزایش اشتیاق تحصیلی به شمار می رود. هدف پژوهش حاضر، تاثیر مداخله آموزشی-درمانی با رویکرد آدلری بر ارتقاء ابعاد سرمایه روانشناختی(شامل امیدواری، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی) در دانشجویان بود. روش ها: پژوهش حاضر، از نوع نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون - پس آزمون و گروه کنترل با پیگیری یک ماهه بود.. به منظور انجام پژوهش، از بین کلیه دانشجو-معلمان دانشگاه فرهنگیان، پردیس دخترانه رسالت شهر زاهدان در سال تحصیلی98- 97 که در پرسشنامه سرمایه روان شناختی لوتانز(2007) نمرات پایینی گرفته بودند، نمونه ای هدفمند به حجم 30 نفر انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل (هر کدام 15 نفر) جاگماری شدند. آزمودنی های گروه آزمایش به مدت 10 جلسه 90 دقیقه ای تحت مداخله آموزشی-درمانی بر اساس رویکرد آدلر-درایکورس-شوناکر قرار گرفتند و گروه کنترل در این مدت هیچ آموزشی دریافت نکرد. پس از اتمام جلسات آموزش، آزمودنی های هر دو گروه آزمایش و کنترل در معرض پس آزمون و یک ماه بعد ، تحت آزمون پیگیری قرار گرفتند. . برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره(مانکوا) و تک متغیره(آنکوا) با استفاده از نرم افزار SPSS_23 استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین نمره های ابعاد سرمایه روانشناختی شامل امیدواری، خوش بینی، تاب آوری و خودکارآمدی در گروه آزمایش در مراحل پس آزمون و پیگیری در قیاس با گروه کنترل به طور معناداری افزایش یافته است که نشان دهنده بهبود سرمایه روانشناختی در گروه آزمایش تحت مداخله آموزشی بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته ها می توان نتیجه گرفت که مداخله آموزشی-درمانی با رویکرد آدلر- درایکورس- شوناکر می تواند در بهبود سرمایه روان شناختی دانشجویان موثر باشد.
تأثیر نوع پوشش (حجاب کامل، حجاب متعارف و حجاب نامتعارف) بر اضطراب اجتماعی، نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی دختران دانشجو
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی تأثیر نوع پوشش دانشجویان دختر بر اضطراب اجتماعی، نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی آن ها انجام شد. بدین منظور تعداد 261 نفر از دانشجویان دختر دانشگاه آزاد اسلامی کرج به شیوه نمونه گیری هدفمند (86 نفر باحجاب کامل، 87 حجاب متعارف و 88 حجاب نامتعارف) انتخاب شدند و به مقیاس های اضطراب اجتماعی لیبوویتز (1987) و تصویر بدن فیشر (1970) و نگرانی درباره تصویر بدنی لیتلتون (2005) پاسخ دادند. داده ها به کمک نسخه 20 نرم افزار SPSS با آزمون مجذور خی نسبت درست نمائی، تحلیل واریانس یک راهه و آزمون تعقیبی توکی تحلیل شدند. بین سه گروه موردمطالعه ازنظر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی تفاوت معنی داری یافت نشد. بااین حال گروه دارای حجاب نامتعارف، نگرانی و نارضایتی روبه افزایشی نسبت به دو گروه دیگر داشت. علاوه بر آن مشخص شد بین این سه گروه ازنظر اضطراب اجتماعی تفاوت معنی داری وجود ندارد. با توجه به اینکه پوشش نامتعارف در مقایسه با پوشش های دیگر نگرانی و نارضایتی از تصویر بدنی را در میان دختران دانشجو برافراشته می کند، پیشنهاد می شود راهبردهایی تبلیغ و ترویج شود که پوشش حجاب کامل و متعارف را به منظور حفظ آرامش و رضایت از تصویر بدنی دختران تأمین نماید.
تبیین روش های آموزش بهداشت در دوره ابتدایی از تجربیات متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت : مطالعه پدیدار شناسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مقدمه : دانش آموزان از سرمایه های عمده انسانی هر جامعه محسوب میگردند و توجه به آموزش روش های بهداشت آنها مخصوصا در دوره ابتدایی نوعی سرمایه گذاری برای آینده قلمداد میگردد. لذا هدف پژوهش حاضر تبیین تجربه متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت جهت شناسایی روش های تدریس آموزش بهداشت در دوره ابتدایی است. روش ها : این پژوهش در سال 1398 به صورت کیفی انجام گردید . بر الگوی تفسیری استوار بود و با استفاده از روش پدیدارشناسی به اجرا درآمد ، شیوه جمع آوری اطلاعات با استفاده از مصاحبه های نیمه ساختاریافته بود که با 15 نفر از متخصصین تعلیم و تربیت و آموزش بهداشت که معیارهای ورود رو داشتند انجام گرفت . به منظور تحلیل داده های مصاحبه شده از روش Colaizzi استفاده شد . یافته ها : به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار نرم افزار مکس کیو دی ای استفاده شد . یافته ها مشتمل بر 2 طبقه اصلی "روش تدریس مستقیم و غیرمستقیم" و 17 طبقه فرعی "بحث گروهی، پرسش و پاسخ، واحد کار (پروژه)، روش تدریس مبتنی بر ایفای نقش، روش تدریس آزمایشگاهی ، روش تدریس مبتنی بر بازی،گردش علمی یا فعالیت تجربی خارج از کلاس، روش تدریس فرایندی، روش تدریس کاوشگری، روش تدریس مبتنی بر خلاقیت، داستان گویی، حل مسئله، استفاده از مناب ع دیداری و شنی داری، ، کنفرانس، سخنرانی، روش تدریس توضیحی، استفاده از کتاب کمک آموزشی" بود . نتیجه گیری : گردش علمی و فعالیت خارج از کلاس به عنوان روش های آموزش اثرگذار در دروه ابتدایی می باشد. لذا برنامه ریزی و اهمیت دادن در تدوین و اجرای دقیق برنامه های درسی آموزش بهداشت بایستی به روش های گردش علمی و فعالیتهای خارج از کلاس مورد توجه قرار بگیرد .
اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقای کارکردهای اجرایی (انعطاف پذیری شناختی، حافظه فعال، زمان واکنش، بازداری پاسخ، توجه پایدار) در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف مطالعه حاضر، تعیین اثر بخشی توانبخشی شناختی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقای کارکردهای اجرایی در دانش آموزان مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی بود. در قالب پژوهش نیمه آزمایشی و طرح کارآزمایی بالینی با پیش آزمون و پس آزمون تعداد 15کودک 6 تا 12 ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی در جلسات مداخلات توانبخشی شرکت کردند. برای اندازه گیریمتغیرها از آزمون عملکرد پیوسته، کارت های ویسکانسین، چند محرک پیشین، استروپ تغییر یافته و زمان واکنش ساده استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل کوواریانس اندازه گیری های مکرر نشان داد که توانبخشی شناختی مبتنی بر کنترل حرکتی بر ارتقای کارکردهای اجرایی موثر است. این یافته ها تلویحات عملی در مداخلات بالینی دارند که به تفصیل مورد بحث واقع شده اند.
تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۰ بهار ۱۴۰۰ شماره ۷۷
225-256
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این پژوهش تدوین مدل سرزندگی تحصیلی بر اساس ارتباط با مدرسه، جو عاطفی خانواده، انگیزش، خودکارآمدی و درگیری تحصیلی دانش آموزان بود. از نظر روش پژوهش، توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی دانش آموزان پایه های اول و دوم مقطع متوسطه دوم شهر اصفهان در سال 1398-1397 بودند. که از میان آنها به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، نمونه ای به تعداد 375 نفر انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده های موردنیاز تحقیق از ابزار پرسشنامه استفاده شد که شامل مقیاس های سرزندگی تحصیلی دهقانی زاده وحسینی چاری (2013)، ارتباط با مدرسه پناغی و همکاران (1390)، جو عاطفی خانواده رضویه وسامانی (1379)، خودکارآمدی تحصیلی پاتریک، هیکس و رایان (۱۹۹۷)، مقیاس درگیری تحصیلی ریو (2013) و مقیاس انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود. نتایج به دست آمده نشان داد در سطح اطمینان 95 درصد تاثیر مستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 207/0 تایید شد. همچنین درگیری تحصیلی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 356/0 و خودکارآمدی دارای تاثیر بر سرزندگی تحصیلی با ضریب تاثیر 202/0 است. یافته ها نشان داد که اثرغیرمستقیم ارتباط با مدرسه بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 206/0 است، اثر غیرمستقیم جوعاطفی خانواده بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری درگیری تحصیلی نیز تایید می شود که شدت اثر غیر مستقیم برابر با 055/0 است، همچنین اثر غیرمستقیم انگیزش تحصیلی بر سرزندگی تحصیلی با میانجی گری خودکارآمدی تایید می شود که شدت اثر غیرمستقیم برابر با 084/0 است (05/0 > p ).
مدل شادی: یک مطالعه نظریه داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر با هدف تدوین مدل شادی در استان چهارمحال و بختیاری انجام شد. روش پژوهش، کیفی از نوع داده بنیاد بود که با توجه به قاعده اشباع، تعداد 24 نفر از ساکنان مردم استان چهارمحال و بختیاری ازطریق نمونه گیری هدفمند، انتخاب و مصاحبه و با استفاده از روش مقایسه ای مداوم استرواس و کوربین تحلیل شدند. در دسترسی به نمونه سعی شد افراد مدنظر از تمامی طبقات جنسیتی، سنی و طبقاتی (اقتصادی - اجتماعی) انتخاب شوند. مطلوبیت زندگی به عنوان مقوله مرکزی و باورهای شناختی، هوش هیجانی، سلامت معنوی، سبک زندگی و حمایت اجتماعی به عنوان شرایط علّی و شرایط میانجی سه سطح محیط خانوادگی، محل سکونت و شاخص های سلامت فردی و محیطی ارائه شد. راهبردهای ارتقادهنده شادی نیز به دو دسته مسئله محور و هیجان محور تقسیم شدند که هر کدام شامل زیرطبقات متفاوتی بودند. با توجه به نتایج این مطالعه پیشنهاد می شود در برنامه های ارتقای شادی در افراد به نقش عوامل مختلفی توجه شود که به طور مستقیم و غیرمستقیم بر کیفیت شادی تأثیر می گذارند. همچنین، مدل مفهومی شادی در سایر خرده فرهنگ ها نیز مطالعه شود.
رابطه سبک دلبستگی با نگرش به تصویر بدنی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه: نقش واسطه ای نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی نوجوانان از ظاهر جسمانی خود، مهم ترین متغیر در پیش بینی ادراک آنان از خودشان است؛ چراکه نخستین بُعد شکل گیری هویت در انسان، درک بدن و هویت بدنی است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی مدل ساختاری نگرش به تصویر بدنی براساس سبک دلبستگی با نقش میانجی نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در میان دختران نوجوان بود. نوع پژوهش حاضر توصیفی همبستگی از نوع معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دختران نوجوان شهر اصفهان بود که 567 نفر از آنان به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای مشارکت کردند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه های نگرش فرد درباره تصویر بدنی خود (1997)، پرسشنامه سبک دلبستگی کولینز (1990)، نگرش های اجتماعی فرهنگی به ظاهر (1995) و پذیرش خود (2001) استفاده شد. به منظور تجزیه وتحلیل داده ها از روش معادلات ساختاری با نرم افزار ایموس استفاده شد. نتایج نشان داد سبک دلبستگی، پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی اثر مستقیم (05/0p<) و سبک های دلبستگی با میانجی گری پذیرش خود و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر بر نگرش به تصویر بدنی تأثیر غیرمستقیم دارند (05/0p<). همچنین، نتایج نشان داد مدل ارائه شده از برازش مناسبی برخوردار است و نقش متغیرهای سبک دلبستگی، نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود در نگرش به تصویر بدنی تأیید شد؛ بنابراین، درزمینه نگرش به تصویر بدنی، باید متغیرهای سبک دلبستگی و نگرش فرهنگی اجتماعی به ظاهر و پذیرش خود ازسوی مدارس، آموزشگاه ها، مراکز مشاوره و کلینیک های زیبایی مورد توجه قرار گیرد و به منظور ارتقای نگرش به تصویر بدنی در افراد، آموزش های لازم درجهت ارتقای روابط والد و کودک برای تقویت دلبستگی صورت بگیرد و تلاش رسانه ای و فرهنگی و آموزشی به منظور مبارزه با استانداردهای تحمیلی درباره زیبایی و خودپذیری مشروط صورت بگیرد. علاوه براین، والدین و معلمان، خود به عنوان الگویی عمل کنند که متأثر از پیام های زیبایی نیست و با تقویت توجه به ابعاد غیرظاهری در افراد، به ارتقای نگرش به تصویر بدنی آنان کمک کنند.