وحید صوابی نیری

وحید صوابی نیری

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۷ مورد از کل ۷ مورد.
۱.

اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بهزیستی روان شناختی تاب آوری افسردگی گروه درمانی شناختی - رفتاری دانش آموزان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 864 تعداد دانلود : 863
زمینه و هدف: نوجوانان به علت اینکه در سنین حساسی هستند ممکن است از نظر روا ن شناختی و جسمانی دچار تغییرات زیادی شوند که در صورت عدم توجه منجر به مشکلات غیرقابل جبرانی شود. در این راستا، مطالعه حاضر با هدف بررسی اثربخشی گروه درمانی شناختی-رفتاری بر بهزیستی روان شناختی و تاب آوری دانش آموزان با نشانگان افسردگی انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر شبه تجربی و طرح آن به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان با نشانگان افسردگی دوره متوسطه یکم ناحیه دوم شهر رشت در نیم سال دوم تحصیلی 1401-1400 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 30 دانش آموز که با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و گواه جایدهی شدند. ابزار گردآوری شامل پرسشنامه افسردگی (بک، 1996)، بهزیستی روان شناختی (ریف، 1989) و پرسشنامه تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. گروه آزمایش هشت جلسه 90 دقیقه ای گروه درمانی شناختی-رفتاری کمفیس و جاکویین (1995) را دریافت کردند، ولی گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. در پایان داده های به دست آمده با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره تحلیل شدند. یافته ها: نتایج نشان داد که گروه درمانی شناختی- رفتاری به صورت معناداری موجب افزایش استقلال (41/19)، تسلط بر محیط (46/57)، رشد شخصی (87/90)، ارتباط مثبت با دیگران (23/64)، هدفمندی در زندگی (53/51)، پذیرش خود (54/46)، و تاب آوری (01/76) دانش آموزان با نشانگان افسردگی می شود (01/0>P). نتیجه گیری: بر اساس یافته های به دست آمده می توان نتیجه گیری کرد که درمان شناختی - رفتاری گروهی با فعال سازی رفتاری توانسته است باعث افزایش بهزیستی روان شناختی و تاب آوری شود. از آنجایی که افسردگی می تواند عملکرد تحصیلی دانش آموزان را تحت تأثیر قرار دهد، لازم است مداخلات زودهنگام در این زمینه انجام شود.
۲.

اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ذهن آگاهی تنظیم هیجان خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 949 تعداد دانلود : 112
زمینه و هدف: کودکانی که والدینشان از یکدیگر جدا می شوند با تنیدگی مواجه می شوند که اثرات کوتاه مدت و بلندمدت روان شناختی بر جای می گذارد. بر همین اساس پژوهش حاضر با هدف اثربخشی درمان ذهن آگاهی کودک محور بر تنظیم هیجان و بهبود خودپنداشت کودکان دارای والدین طلاق گرفته انجام شد. روش: پژوهش حاضر شبه تجربی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری 2 ماهه بود. جامعه آماری پژوهش تمامی کودکان دارای والدین طلاق گرفته شهر کرمانشاه در سال 1399 بودند که از بین آنها تعداد 30 کودک به شیوه نمونه گیری در دسترس، انتخاب و به شیوه تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش 10 جلسه مداخله ذهن آگاهی بر اساس مدل بوردیک (2017) را دریافت کرد، در حالی که گروه گواه در فهرست انتظار برای دریافت مداخله بعد از پایان مطالعه قرار گرفت. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (گراس و جان، 2003) و پرسشنامه خودپنداشت (پیرز و هریس، 1969) بود. داده ها به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تحلیل شد. یافته ها: یافته ها نشان داد آموزش ذهن آگاهی بر مؤلفه های تنظیم هیجان (ارزیابی مجدد شناختی (0/01>P، 361/29=F) و منع بیانی (0/01>P، 652/31=F) و مؤلفه های خودپنداشت کودکان (رفتار (0/01>P، 813/17=F)، وضعیت عقلانی و تحصیلی (0/01>P، 762/16=F)، ظاهر جسمانی و ویژگی ها (0/01>P، 421/8=F)، اضطراب (0/01>P، 429/19=F)، محبوبیت (0/01>P، 927/21=F)، شادی و رضایت (0/01>P، 691/18=F) تأثیر مثبت دارد و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: هنگامی که کودکان دارای والدین طلاق گرفته احساس می کنند کاری از دستشان برنمی آید، ذهن آگاهی با افزایش انعطاف پذیری روانی، انتخاب های دیگری را فرا روی آنها قرار می دهد و همین موضوع در تنظیم هیجانات آنها مؤثر است. همچنین ذهن آگاهی با برقراری ارتباط دوباره مابین منابع درونی و بیرونی، به بهبودی خودپنداشت منجر می شود، منابعی که حتی ممکن است فرد باور به آنها نداشته باشد.
۳.

اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: درمان شناختی-رفتاری دشواری در تنظیم هیجان انعطاف پذیری شناختی وسواس فکری-عملی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 475 تعداد دانلود : 87
هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی درمان شناختی-رفتاری بر دشواری در تنظیم هیجان و انعطاف پذیری شناختی بیماران مبتلاء به وسواس فکری-عملی بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. در این مطالعه 30 نفر از بیماران دارای نشانگان وسواس فکری-عملی کلینیک های روانشناسی شهر رشت در سال 1400 به عنوان نمونه پژوهش در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. گروه ها با پرسشنامه های وسواس فکری-عملی پادوا توسط ساناویو (1988)، دشواری در تنظیم هیجان گراتز و روئمر (2004) و انعطاف پذیری شناختی دنیس و وندروال (2010) مورد سنجش قرار گرفتند. پس از 10 جلسه 90 دقیفه ای درمان شناختی-رفتاری برای گروه آزمایش، مجددا شرکت کنندگان به پرسشنامه پژوهش پاسخ دادند. یافته های بدست آمده نشان داد درمان شناختی-رفتاری به طور معنی داری باعث کاهش دشواری در تنظیم هیجان (عدم پذیرش پاسخ های هیجانی، دشواری در انجام رفتار هدفمند، دشواری در کنترل تکانه، نبود آگاهی هیجانی، راهبردهای محدود، نبود وضوع هیجانی) و افزایش انعطاف پذیری شناختی شده است (001/0>P). با توجه به مشکلاتی که بیماران مبتلا به وسواس در ابعاد هیجانی و شناختی دارند، لازم است در فرایند درمان بیماران به این موارد بیشتر توجه گردد.
۴.

اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واقعیت درمانی انعطاف پذیری تمایزیافتگی اختلال یادگیری خاص

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 801 تعداد دانلود : 377
زمینه و هدف: مادران کودکان با اختلال یادگیری خاص به دلیل مشکل فرزند خود، با عوامل تنش آور مواجه می شوند. پژوهش حاضر با هدف اثربخشی آموزش واقعیت درمانی بر انعطاف پذیری شناختی و تمایزیافتگی خود در مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص انجام شد. روش: پژوهش حاضر نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه و مرحله پیگیری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دارای کودکان با اختلال یادگیری خاص شهر تهران در سال تحصیلی 1400-99 بود. تعداد 30 مادر کودک با اختلال یادگیری خاص که به مراکز مشکلات ویژه یادگیری مراجعه کرده بودند با نمونه گیری در دسترس انتخاب و در دو گروه آزمایش و گواه جای دهی شدند. گروه آزمایش مداخلات درمانی 7 جلسه ای مربوط به واقعیت درمانی را دریافت کردند. ابزارها شامل پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی (دنیس و وندرول، 2010) و پرسشنامه تمایزیافتگی خود (اسکورون و فریدلندر، 1998) بود. داده های پژوهش به شیوه تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر مورد تحلیل قرار گرفت. یافته ها: آموزش واقعیت درمانی بر مؤلفه های انعطاف پذیری شناختی (ادراک مهار پذیری، ادراک گزینه های مختلف، و ادراک توجیه رفتار) (0/01>P) و مؤلفه های تمایزیافتگی خود (واکنش عاطفی، گسلش عاطفی، جایگاه من، و آمیختگی با دیگران) مؤثر بود (0/01>P) و این نتایج به دست آمده در دوره پیگیری نیز تداوم داشت (0/01>P). نتیجه گیری: در نظریه واقعیت درمانی با تأکید بر دنیای کیفی افراد به اعضا کمک می شود با تغییر تصاویر ذهنی موجود در دنیای مطلوب خود، خودمهارگری بیشتری را تجربه کنند، افراد تصور مثبتی از خودشان داشته باشند، و تصویر مثبتی از خودشان پیدا کنند، و در نتیجه انعطاف پذیری و تمایزیافتگی آنها بالا می رود.
۵.

اثربخشی برنامه تقویت ثبات بر ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلندمدت، استحکام روانی و خودکارآمدی دانش آموزان: مطالعه ای مداخله ای(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استحکام روانی ثبات خودکارآمدی دانش آموز ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلند مدت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 405 تعداد دانلود : 812
زمینه و هدف: ثبات عامل هدایت گر موفقیت است و بدون ثبات، امکان شکوفایی استعداد وجود ندارد. در واقع، ثبات جزء ضروری موفقیت در مدرسه است که بهبود آن می تواند پیشرفت تحصیلی را به همراه آورد. بدین ترتیب، مطالعه حاضر در تلاش است که در قالب یک مطالعه مداخله ای با استفاده از برنامه ثبات به تقویت ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلند مدت، استحکام روانی، و خودکارآمدی دانش آموزان بپردازد. روش: در این مطالعه شبه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون با گروه گواه)، جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه یکم ناحیه یک شهر رشت در نیم سال تحصیلی 98-1397 بود. با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس، 82 دانش آموز (41 دانش آموز دختر و 41 دانش آموز پسر) با سن بین 13 تا 15 سال انتخاب شدند و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (تعداد=41) و گواه جایدهی (تعداد=41) گردیدند. برنامه توسعه و تقویت ثبات و قالب ذهنی شامل داستان ها، نقشه های انتخاب، راهنمایی هم کلاسی ، ارزیابی خود و خود-آموزش دهی کلامی (پولیرستک، 2017) برای گروه آزمایش در قالب 9 جلسه 90 دقیقه ای (سه روز در هفته) تدوین شده وبه صورت گروهی روی گروه آزمایش اجرا شد. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس کوتاه ثبات (داکورث و کیون، 2009)، پرسشنامه استحکام روانی-18 گویه ای (کلاف و همکاران، 2002) و مقیاس خودکارآمدی عمومی (شوارزر و جروسالم، 1995) بودند. تحلیل داده ها با نرم افزار SPSS نسخه 24 و با استفاده با روش تحلیل چندمتغیره کوواریانس انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج، برنامه تقویت ثبات منجر به بهبود نگهداری تلاش (0/46 = ηp2)، تداوم علاقه (0/61 = ηp2)، استحکام روانی (0/4646/0 = ηp2) و خودکارآمدی (0/50 = ηp2) در دانش آموزان شد. برنامه بر تداوم علاقه (0/61 = ηp2) بیش از همه موثر بود (0/001>P). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تاییدکننده کارآمدی برنامه ثبات بر ظرفیت نگهداری تلاش و علاقه برای اهداف بلند مدت، استحکام روانی و خودکارآمدی دانش آموزان بوده است و در نتیجه با توجه به نقش تسهیل گر ثبات در عملکرد تحصیلی دانش آموزان و موفقیت در مدرسه، ضروری است که مداخلاتی به منظور توسعه ثبات در دانش آموزان ارائه شود.
۶.

نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری در پیش بینی سلامت روان دانش آموزان در دوره همه گیری کرونا ویروس 2019(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: اعتیاد به اینترنت ذهن آگاهی تاب آوری سلامت روانی کرونا ویروس 2019

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 273 تعداد دانلود : 526
زمینه و هدف: کرونا ویروس 2019 بیماری عفونی تنفسی حاد با علائم اصلی تب، سرفه، و تنگی نفس شناخته می شود. این ویروس قدرت انتقال و کشندگی بسیار بالایی دارد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری در پیش بینی سلامت روانی دانش آموزان طی همه گیری کرونا ویروس 2019 انجام شد. روش : روش پژوهش حاضر توصیفی و از نوع همبستگی است. جامعه آماری پژوهش شامل دانش آموزان مدارس متوسطه ناحیه دوم شهر رشت در سال تحصیلی 1400-1399 بود. نمونه مورد مطالعه شامل 220 دانش آموز مقاطع تحصیلی هفتم، هشتم و نهم بود که به روش نمونه گیری در دسترس از طریق فراخوان اینترنتی در پژوهش شرکت کردند. ابزار گردآوری اطلاعات شامل فرم کوتاه پرسشنامه سلامت روان (کیز، 2002)، پرسشنامه اعتیاد به اینترنت (یانگ، 1998)، فرم کوتاه پرسشنامه ذهن آگاهی فرایبورگ (والاچ و همکاران، 2006) و مقیاس تاب آوری (کانر و داویدسون، 2003) بود. تحلیل داده ها توسط نسخه 24 نرم افزار SPSS و با استفاده با روش همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه همزمان انجام شد. یافته ها: بر اساس نتایج به دست آمده، اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری به صورت معناداری سلامت روانی دانش آموزان را پیش بینی می کنند (0/01> p). نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد اثر اعتیاد به اینترنت (0/43-) بر سلامت روانی دانش آموزان منفی و معنادار است. در مقابل اثر ذهن آگاهی (0/70) و تاب آوری (0/65) بر سلامت روانی دانش آموزان مثبت و معنادار است. همچنین نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه مشخص کرد که اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی، و تاب آوری 48 درصد از سلامت روانی دانش آموزان را در طی همه گیری کووید-19 پیش بینی می کنند. نتیجه گیری: مطالعه حاضر نقش اعتیاد به اینترنت، ذهن آگاهی و تاب آوری را در تبیین سلامت روانی دانش آموزان در دوره همه گیری کووید-19 تصریح کرده است. استلزامات نتایج به دست آمده در مقاله مورد بحث قرار گرفته است.
۷.

اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: یادگیری مشارکتی انگیزه تحصیلی اهمال کاری تحصیلی سرزندگی تحصیلی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : 244
هدف از پژوهش حاضر، تعیین اثربخشی یادگیری مشارکتی بر انگیزه تحصیلی، اهمال کاری و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان دبیرستان دوره اول متوسطه شهر بابل بود. روش پژوهش حاضر نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بوده و جامعه پژوهش را کلیه دانش آموزان دختر اول متوسطه مدرسه پوراصغر شهر بابل در سال تحصیلی 00-1399 تشکیل دادند که از بین آنها به صورت در دسترس 60 نفر (30 نفر در گروه آزمایش و 30 نفر درگروه گواه) به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش به منظور جمع آوری داده ها مربوط به هر یک از متغیرها، پرسشنامه انگیزه پیشرفت هرمنس (A.T.M) (1970)، مقیاس اهمال کاری تحصیلی (A.P.Q) (سواری، 2011)، مقیاس سرزندگی تحصیلی (A.V.Q) (دهقانی زاده و چاری، 1391) و در جهت برگزاری جلسات یادگیری مشارکتی از روش جیگساو استفاده شد. نتایج حاصل از تحلیل کوواریانس نشان داد مداخله برنامه ی «یادگیری مشارکتی» در افزایش انگیزه تحصیلی (001/0=p ، 05/54= (58 / 1)F)، کاهش اهمال کاری تحصیلی (001/0=p ، 41/35= (38 / 1)F) و افزایش سرزندگی تحصیلی (001/0=p ، 88/41= (38 / 1)F) تأثیرگذار بوده است. براساس نتایج حاصل می توان بیان نمود که مدارس با به کارگیری فرایند یادگیری مشارکتی می توانند زمینه لازم جهت افزایش انگیزه پیشرفت تحصیلی و سرزندگی تحصیلی دانش آموزان را فراهم نموده و همچنین اهمال کاری تحصیلی آنان را کاهش دهند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان