فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۵۶۱ تا ۲٬۵۸۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۶)
156 - 172
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف پیش بینی نگرش جوانان مجرد به ازدواج بر اساس صفات شخصیتی و کمال گرایی انجام شد. روش: پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و طرح پژوهش توصیفی از نوع همبستگی بود، جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان مجرد دانشگاه های شهر اصفهان در نیمسال دوم سال تحصیلی 1399-1400 بود ند که از جامعه مزبور تعداد 170 نفر به روش در دسترس انتخاب شدند و به پرسشنامه های نگرش نسبت به ازدواج براتن و روزن (1998)، پرسشنامه 5 عامل بزرگ شخصیت فرم کوتاه (NEO-FFI)، پرسشنامه استاندارد کمال گرایی تری – شورت و همکاران (1995) پاسخ دادند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون سلسه مراتبی با استفاده از نرم افزار SPSS استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد از بین صفات شخصیتی، نوروزگرایی به صورت منفی و برونگرایی به صورت مثبت و معنادار نگرش جوانان مجرد به ازدواج را پیش بینی می کند. همچنین، کمال گرایی منفی بطور منفی و کمال گرایی مثبت به صورت مثبت و معنی دار قادر به پیش بینی نگرش جوانان مجرد به ازدواج بود. نتیجه گیری: بر اساس یافته های پژوهش می توان چنین نتیجه گرفت که صفات شخصیتی و کمال گرایی از عواملی هستند که در نگرش جوانان به ازدواج نقش دارند.
ساخت و هنجاریابی آزمون رایانه ای حافظه ی کاری کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۰۸)
365-374
حوزه های تخصصی:
مقدمه: در مورد حافظه کاری در کودکان به دلیل چالش های اساسی در ارزیابی آن، ابزارهای اندکی وجود دارد. پژوهش حاضر با هدف ساخت و هنجاریابی آزمون رایانه ای حافظه ی کاری برای کودکان انجام شد. روش: این پژوهش، یک مطالعه توصیفی و از نوع آزمون سازی است از میان دانش آموزان پایه های اول تا ششم ابتدایی شهرکرد، ۳۲۴ دانش آموز با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شد و با برنامه سنجش حافظه کاری کودکان مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: ضریب پایایی بازآزمایی 814/0 برای کل آزمون به دست آمد. همچنین همبستگی بین مجموعه آزمون حافظه فعال برای کودکان )حافبک( و برنامه سنجش حافظه کاری کودکان در دامنه 513/0 تا 791/. بود نتایج تحلیل عامل اکتشافی به روش تحلیل مؤلفه های اصلی و چرخش واریمکس نشان داد که 9 خرده مقیاس 54 /86 درصد از واریانس داده ها را تبیین می کنند. عامل اول، دوم، سوم و چهارم به ترتیب 42/29، 78/19، 86/18 و 49/18 درصد از واریانس را تبیین کردند. نتیجه گیری: برنامه رایانه ای سنجش حافظه کاری کودکان، ویژگی های روان سنجی رضایت بخشی در جامعه کودکان ایرانی دارد که می توان از آن در سنجش حافظه کاری کودکان استفاده کرد
مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
472 - 483
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه ی ظرفیت تأملی، تنظیم هیجان و تاب آوری در مادران کودکان با و بدون اختلال نقص توجه-بیش فعالی بود. روش این پژوهش، توصیفی از نوع علی-مقایسه ای بود. جامعه ی آماری کلیه ی مادران دانش آموزان دوره ی ابتدایی (7-12 سال) شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 1400-1401 بودند. از این جامعه 70 مادر کودک فاقد اختلال با روش خوشه ای تصادفی چندمرحله ای و 70 مادر کودک مبتلا به نقص توجه-بیش فعالی به صورت نمونه گیری در دسترس و با تشخیص روانشناس و روان پزشک انتخاب شدند. سه پرسشنامه ی ظرفیت تأملی والدین (PRFQ، لویتن و همکاران، 2018)، دشواری در تنظیم هیجان (DERS، گراتز و رامر، 2004) و تاب آوری (RS، کونور و دیویدسون،2003) توسط مادران تکمیل گردید. تحلیل داده ها به شیوه ی تی مستقل و با استفاده از نرم افزار SPSS23 انجام شد. نتایج نشان داد که مادران کودکان نقص توجه- بیش فعال از ظرفیت تأملی و تاب آوری کمتری نسبت به مادران کودکان عادی برخوردارند و همچنین دشواری بیشتری در تنظیم هیجان نشان می دهند. بنا بر نتایج یافته ها می توان نتیجه گرفت که این ویژگی های مادران می تواند در بروز یا تشدید نشانه های اختلال نقص توجه-بیش فعالی اثرگذار باشد.
چارچوب مفهومی بین المللی کردن برنامه درسی دانشگاه الزهرا (س)؛ مورد: رشته فرهنگ و ادب ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر چگونگی تحقق برنامه درسی بین المللی برای یک رشته علمی (مورد رشته فرهنگ و ادب ایران) در دانشگاه الزهرا (س) می باشد. برای پاسخگویی به پرسش پژوهش، از رویکرد پژوهشی کیفی و روش مصاحبه استفاده شده است. جامعه پژوهش شامل اساتید و متخصصانی است که در حوزه زبان و ادبیات فارسی و نیز برنامه ریزی درسی فعالیت علمی و یا اجرایی دارند. روش نمونه گیری، هدفمند از نوع "نمونه گیری گلوله برفی" می باشد. از بین متخصصان و اساتید 22نفرآن ها با توجه معیارهای ذکر شده برای مشارکت و ارائه اطلاعات انتخاب شدند. جمع آوری اطلاعات با استفاده از ابزار مصاحبه انجام گرفته است . از میان انواع مصاحبه، از روش مصاحبه نیمه ساختاریافته استفاده شده است. برای تحلیل ، از روش «تحلیل محتوای مضمونی »، استفاده شده است. براساس مجموع نظرات حاصل از پاسخ پرسش ها و نیز مبانی نظری رشته، چارچوب مفهومی برنامه درسی بین المللی در دانشگاه الزهرا با تمرکز ویژه بر رشته فرهنگ و ادب ایران مطرح شد. عوامل و مولفه های بدست آمده از مصاحبه ها قرابت و نزدیکی با عناصر مطرح شده از سوی شوآب دارد که در نهایت چارچوب مفهومی در قالب چهار کامان پلیس شوآب(شرایط ، استاد، دانشجو و محتوا) توضیح داده شد.
مهندسی مجدد ساخت و محتوای برنامه درس «مکاتب فلسفی و آراء تربیتی» دوره کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به دنبال این است که با مهندسی مجدد ساخت و محتوای برنامه درس «مکاتب فلسفی و آراء تربیتی» دوره کارشناسی ارشد تاریخ و فلسفه آموزش و پرورش، محتوای جدیدی برای درس مذکور با تأکید بر اسلامی سازی دروس علوم انسانی در دانشگاه های کشور مورد بررسی قرار دهد. در این پژوهش از روش ترکیبی با رویکرد اکتشافی متوالی استفاده شد. ابتدا در مرحله کیفی به روش تحلیل اسنادی، نه با هدف مقایسه و تطبیق نظام های آموزشی، بلکه با هدف تحلیل و کشف ماهیت حوزه آموزشی در زمینه مکتب های فلسفی و آرای تربیتی، وضعیت موجود ساخت و محتوای برنامه درسی مکاتب فلسفی و آرای تربیتی در دانشگاه های داخلی و خارجی پیشرو در عرصه فلسفه تعلیم و تربیت نظیر؛ امریکا، استرالیا و کانادا بررسی گردید. سپس به روش توصیفی- پیمایشی و باتوجه به نقطه نظرات حاصل از نمونه آماری مورد مطالعه شامل: انتخاب 76 نفر از اعضای هیأت علمی بصورت تمام شماری و 290 نفر از دانشجویان دانشگاه های داخلی؛ دولتی، آزاد و پیام نور بصورت تصادفی خوشه ای، از طریق دو نوع پرسشنامه مجزا محقق ساخته که پایایی آنها با استفاده از فرمول «آلفای کرونباخ» به ترتیب به میزان 953/0 و 896/0 درصد برآورد شده بود، محتوای جدیدی برای درس مذکور مشخص گردید. در نهایت، صرف نظر از ریشه های فرهنگی برنامه درسی مد نظر در کشورهای پیشرو و فاصله معنادار محتوایی و مفهومی آن با دانشگاه های ایران، یافته های این مطالعه نشان می دهد که وضعیت موجود «ساخت» و «محتوا» در برنامه درسی مورد مطالعه پاسخگوی شرایط و نیازهای کنونی و متناسب با اسلامی بودن نیازهای دانشجویان نیست و ایجاد تغییراتی در ساخت و مفاهیم عمده درس «مکاتب فلسفی و آرای تربیتی» مطابق با الگوی پیشنهادی حاصل از این پژوهش ضروری است.
ارائه مدل ساختاری خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بر اساس خودتنظیمی با نقش میانجی پردازش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف، ارائه مدل ساختاری خوردن هیجانی در افراد مبتلا به چاقی بر اساس خودتنظیمی با نقش میانجی پردازش هیجانی انجام گرفت. روش پژوهش مقطعی از نوع همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را کلیه افراد مبتلا به چاقی شهر تهران در سال 1397 بودند، که از میان آن ها، تعداد 378 نفر با روش نمونه گیری مرحله ای انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش عبارت بودند از: خوردن هیجانی داچ (1986)، خودتنظیمی کری و همکاران (2004) و پرسشنامه پردازش هیجانی باکر و همکاران (2010). به منظور پاسخگویی به فرضیه های پژوهش از مدلیابی معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان داد که بین خودتنظیمی با خوردن هیجانی اثر مستقیم و منفی وجود دارد. بین خودتنظیمی با پردازش هیجانی اثر غیرمستقیم و مثبت وجود دارد و بین پردازش هیجانی با خوردن هیجانی اثر غیرمستقیم و منفی وجود دارد. بنابراین از نتایج می توان چنین استنباط کرد که خودتنظیمی بر خوردن هیجانی با نقش میانجی پردازش هیجانی در افراد مبتلا به چاقی تاثیر دارد. لذا توجه به متغیرهای مذکور در پیشگیری و طراحی درمان های مناسب تر به پژوهشگران و درمانگران یاری می رساند.
بررسی ویژگی های روانسنجی پرسشنامه خودنظم بخشی در دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین شاخص های روان سنجی پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی رایان و کانل (1989) انجام گرفت. جامعه آماری در این تحقیق شامل دانش آموزان مقطع دوم متوسطه شهر تهران در سال تحصیلی 1402-1401 بودند. نمونه پژوهش شامل 373 دانش آموز بود که به روش خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش برای بررسی اعتبار سازه (تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی) و برای بررسی پایایی روش آلفای کرونباخ بکار گرفته شد. بر اساس تحلیل داده ها پژوهش حاضر 4 عامل را شناسایی کرد که درمجموع 90/50 درصد متغیر خود نظم بخشی تحصیلی را تبیین می کنند. نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد شاخص های برازش مدل در وضعیت مطلوبی قرار دارند. بعلاوه، ضریب آلفای کرونباخ برای خرده مقیاس ها بین 78/0 تا 89/0 محاسبه شد. با توجه به ضرایب روایی و پایایی مطلوب، سهولت اجرا، نمره گذاری و تعبیر و تفسیر و هم چنین زمان اندک برای پاسخگویی می توان گفت پرسشنامه خود نظم بخشی تحصیلی (SRQ-A) واجد شرایط لازم برای استفاده در پژوهش های روان شناختی به منظور اندازه گیری خود نظم بخشی تحصیلی است.
بررسی نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی در رابطه بین رشد مسیر شغلی و رسالت حرفه ای با تعارض شغل- خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی در رابطه ی بین رشد مسیر شغلی و رسالت حرفه ای با تعارض شغل- خانواده در بین معلّمان شهرستان فارسان انجام شد. روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی بود که در قالب الگویابی معادلات ساختاری انجام شد. جامعه ی آماری در این پژوهش تمامی معلّمان شهرستان فارسان در سال تحصیلی 1402-1401 که تعداد آن ها 1340 نفر بودند. بر اساس قاعده ی " کلاین" از این تعداد 250 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای برای نمونه گیری در معادلات ساختاری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از مقیاس انطباق پذیری مسیر شغلی (CAAS)، پرسشنامه ی رسالت شغلی (CVQ)، پرسشنامه ی رشد مسیر شغلی (CDI-A-SF) و مقیاس تعارض کار- خانواده (WCFS) گردآوری و با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد که مدل تعارض شغل-خانواده بر اساس رسالت حرفه ای و رشد مسیر شغلی با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی برازش مطلوبی دارد. عوامل رشد مسیر شغلی رابطه ی مستقیمی با تعارض شغل-خانواده داشته است (01/3-= t ، 29/0-=β و 01/>p)؛ عوامل رسالت حرفه ای رابطه ی مستقیمی با تعارض شغل-خانواده داشته است (34/2-= t و 22/0-=β و 05/0>P) همچنین نتایج آزمون بوت استرپ نشان داد که رسالت حرفه ای و رشد مسیر شغلی با نقش واسطه ای انطباق پذیری مسیر شغلی رابطه ی غیر مستقیمی با تعارض شغل- خانواده دارند (05/>P). در این راستا ایجاد زمینه برای رشد مسیر شغلی و افزایش رسالت حرفه ای در کنار افزایش انطباق پذیری مسیر شغلی در معلّمان مدارس زمینه را برای کاهش تعارضات شغل- خانواده فراهم می کند.
رابطه مهارت های حل مشکل خانواده و جهت گیری زندگی با کیفیت زندگی و شادکامی سرپرست خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۱۸)
266 - 284
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر رابطه مهارت های حل مشکل خانواده و جهت گیری زندگی با کیفیت زندگی و شادکامی سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی شرق تهران بود. روش پژوهش: جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه سرپرستان خانواده تحت پوشش بهزیستی شرق تهران که تعداد آن ها 3500 نفر بود. حجم نمونه بر اساس حجم جامعه آماری و با استفاده از جدول کرجسی و مورگان برابر با 346 نفر با در نظر گرفتن افت آزمودنی ها برآورد شد. همچنین حجم نمونه آماری با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزارهای گردآوری داده ها شامل پرسشنامه حل مشکل خانواده احمدی و همکاران (1382)، جهت گیری زندگی شییر و کارور (1985)، کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (1995) و شادکامی آکسفورد (1990) بود. تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده، به دو روش توصیفی و استنباطی از طریق نرم افزار SPSS21 انجام شد که در آمار استنباطی از آزمون همبستگی پیرسون و روش رگرسیون چند متغیره و در آمار توصیفی نیز از میانگین و انحراف معیار استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که مهارت های حل مشکل خانواده و جهت گیری زندگی قادر به پیش بینی کیفیت زندگی و شادکامی در سرپرست خانواده تحت پوشش بهزیستی شرق تهران می باشد، نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که مهارت های حل مشکل خانواده سهم بیشتری در پیش بینی کیفیت زندگی و شادکامی در سرپرست خانواده دارد.
پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران
منبع:
پیشرفت های نوین در علوم رفتاری دوره هشتم ۱۴۰۲ شماره ۵۶
548 - 555
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر پیش بینی موفقیت تحصیلی بر اساس هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی در دانش آموزان مقطع متوسطه دوم شهر تهران (ناحیه 2 بهارستان) بود. پژوهش حاضر با توجه به هدف از نوع تحقیقات کاربردی است؛ همچنین این پژوهش با توجه به گردآوری داده ها، توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. در پژوهش حاضر جامعه ی آماری پژوهش را کلیه دانش آموزان دوره متوسطه دوم شهر تهران (ناحیه 2 بهارستان) در سال تحصیلی 1400-1399 تشکیل دادند. جهت انتخاب حجم نمونه از روش نمونه گیری خوشه ای مرحله ای استفاده شد. بدین صورت که دو مدرسه به عنوان نمونه انتخاب و در هر مدرسه ۴ کلاس که از هر پایه یک کلاس انتخاب شدند و با توزیع پرسشنامه در بین دانش آموزان هر کلاس به صورت تصادفی ساده داده های لازم گردآوری شد. تعداد حجم نمونه با توجه به تعداد جامعه نامحدود تعداد 269 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند و به پرسشنامه های موفقیت تحصیلی فام و تیلور (1990)، هوش هیجانی شات و همکاران (1998) و مهارت های اجتماعی به صورت مجازی پاسخ دادند. نتایج نشان داد که هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی توان پیش بینی موفقیت تحصیلی در دانش آموزان را دارند. بنابراین می توان نتیجه گرفت که هوش هیجانی و مهارت های اجتماعی از عوامل مؤثر و مرتبط با موفقیت تحصیلی هستند که این نکته می تواند در مدارس و مشاوران تحصیلی موردتوجه قرار گیرد.
Developing and Implementing Self-Care Capability Training Package for Elementary Students’ Health Promotion(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Iranian Journal of Health Psychology, Volume ۶, Issue ۲ - Serial Number ۱۶, Spring ۲۰۲۳
33 - 48
حوزه های تخصصی:
Background: This study aimed to design and apply a self-care training package for elementary students’ health. According to the purpose of the study, two hypotheses were posed. The first hypothesis states that the self-care training package is effective for the elementary students’ health improvement and the second hypothesis is that the self-care training package is effective in promoting the health components of elementary students. Method: This research was experimental with pretest-posttest and control group design. The statistical population of the study was all elementary students of public schools in Tehran city in the academic year 2019-2020. In this study, the health questionnaire and a researcher-made self-care questionnaire were used to collect the required data. In compiling the training package, the topics were divided into eight dimensions or topics of self-care including physical, nutritional, psychological, social, sleep, virtual, sexual, and health components. Results: The results of the study showed that the self-care training package was effective in promoting primary students’ health. Conclusion: It also was effective in promoting each health component (physical health and mental health) in primary school students.
اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره ۴ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۱۵)
672 - 687
حوزه های تخصصی:
هدف: این مطالعه با هدف تعیین اثربخشی شناخت درمانی هیجان مدار بر اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد و رشد پس آسیبی در زنان بهبود یافته از کرونا انجام شد. روش پژوهش: روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پیگیری با گروه گواه بود. جامعه آماری پژوهش کلیه زنان بهبود یافته از کرونا در شهر بابل در سال 1400 بودند. حجم نمونه پژوهش شامل 30 نفر از زنان بهبود یافته از کرونا بودند که با روش نمونه گیری در دسترس و با توجه به ملاک های ورود و خروج مطالعه انتخاب شدند. گروه آزمایش، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را براساس پروتکل ارائه شده توسط پاور (2010) در 10 جلسه 90 دقیقه ای هفتگی دریافت نمود. پرسشنامه های مورد استفاده در این پژوهش شامل پرسشنامه رشد پس از سانحه تدسچی و کالهون (1996)، پرسشنامه اضطراب کرونا علی پور و همکاران (1398) و پرسشنامه حس انسجام آنتونووسکی (1993) بود. داده ها با تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر در نرم افزار spss نسخه 22 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که در پس آزمون بین گروه های آزمایش و گواه از نظر اضطراب کرونا (86/12=F، 001/0>P)، حس انسجام (34/60=F، 001/0>P)، و رشد پس آسیبی (61/79=F، 001/0>P) تفاوت معنی داری وجود داشت. به عبارت دیگر، مداخله شناخت درمانی هیجان مدار باعث بهبود میزان اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا شد. نتیجه گیری: منطبق با یافته های پژوهش حاضر می توان مداخله شناخت درمانی هیجان مدار را به عنوان یک روش کارا جهت افزایش اضطراب کرونا، حس انسجام و رشد پس آسیبی زنان بهبود یافته از کرونا پیشنهاد داد.
تأثیر مداخله ذهن آگاهی بر استرس ادراک شده و سطوح ایمنوگلوبین A درکشتی گیران نخبه طی دوره رقابت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
عصب روانشناسی سال ۹ بهار ۱۴۰۲ شماره ۱ (پیاپی ۳۲)
15-26
حوزه های تخصصی:
هدف: دردهای نوروپاتی از عوارض شایع دیابت مزمن هستند که تأثیر منفی بر خلق و خوی بیماران دارند. بنابراین، این پژوهش با هدف تعیین اثر خالص و ترکیبی tDCS آندی ناحیه M1 و ناحیه F3 در کاهش پریشانی روانشناختی در مبتلایان به دیابت نوع 2 دارای دردهای نوروپاتیک انجام گرفت. روش: پژوهش حاضر، یک ک ار آزم ایی ب الینی تص ادفی چهار گروه ی دو س ر کور می باش د. جامعه آماری پژوهش حاضر، کلیه بیماران 45 تا 65 ساله مبتلا به دیابت نوع 2 عضو انجمن دیابت شهرستان بناب در زمستان 1400 و بهار 1401 بودند که توسط متخصصان، دارای دردهای نوروپاتیک شناسایی شده بودند. نمونه پژوهش 48 تن بودند که به روش هدفمند و با توجه به ملاک های ورود و خروج انتخاب شدند. سپس، تخصیص تصادفی بیماران به 4 گروه انجام گرفت. بیماران گروههای 4 گانه به مدت 12 جلسه، سه بار در هفته، مداخلات مربوط به خود را اخذ کردند. ابزار گردآوری اطلاعات، مقیاس 42 سوالی افسردگی، اضطراب و استرس (DASS) بود. یافته ها: طبق نتایج، میانگین پریشانی روانی در مراحل پس آزمون، پیگیری 1 ماهه و پیگیری 3 ماهه، در مقایسه با مرحله پیش آزمون، بطور معناداری کاهش یافته بود. اما تفاوتی در میانگین نمرات پریشانی روانی بین سایر مراحل (پس آزمون، پیگیری 1 ماهه، پیگیری 3 ماهه) دیده نشد. یعنی حتی تا مرحله پیگیری 3 ماهه، اثر مداخلات باقی مانده بود. نتیجه گیری: کاربرد تحریک الکتریکی فراجمجه ای، با توجه به پتانسیل درمانی که دارد، می تواند در بیماران دیابتی گسترش یابد.
رابطه نگرش به بزهکاری با استرس ادراک شده و سبک های دلبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی شناختی دوره ۱۰ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۳۸)
13 - 29
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضربررسی رابطه نگرش به بزهکاری با استرس ادراک شده و سبک های دلبستگی دانشجویان دانشگاه آزاد تهران بود. . پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی، از نظر زمان یک پژوهش مقطعی، از لحاظ نوع داده ها کمی و از نظر روش تحقیق، توصیفی از نوع همبستگی است. بدین منظور جامعه آماری پژوهش حاضر شامل همه دانشجویان روان شناسی دانشگاه آزاد تهران به تعداد 2400 نفر بود. از جامعه آماری مذکور بر اساس فرمول مورگان و کرجسی 331 نفر انتخاب شد. نمونه مذکور با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه نگرش به رفتارهای بزهکارانه ، پرسشنامه استرس ادراک شده وپرسشنامه سبک های دلبستگی گردآوری شد. جهت پردازش، تحلیل داده ها و بررسی فرضیه های پژوهش ازنرم افزارهای آماری spssو lisrelاستفاده شد. نتایج حاصل نشان داد که برازش مدل مفهومی مورد تأیید قرار گرفت. بررسی مسیرهای مستقیم ارتباط متغیرهای مورد بررسی نشان داد که استرس ادراک شده و دلبستگی اضطرابی دارای رابطه مثبت با نگرش منفی به بزهکاری می باشد. نگرش منفی به بزهکاری با سبک دلبستگی ایمن و اجتنابی دارای رابطه مثبت هستند. همچنین نگرش مثبت به بزهکاری با هیچ کدام از متغیرهای تحقیق رابطه معنادار نشان نداد.یافته های حاصل از پژوهش حاضر نشان از روابط ساختاری متغیرهای نگرش به بزهکاری ، استرس ادراک شده با سبک های دلبستگی می باشد و می تواند مورد استفاده روانشناسان جنایی، جرم شناسان و سایر متخصصان مرتبط قرار گرفته و در جهت پیشگیری از بزهکاری نقش داشته باشد.
اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با سطح تمایزیافتگی پایین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش تعیین اثربخشی درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین بود. روش پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و گروه کنترل با دوره پیگیری دو ماهه بود. جامعه آماری پژوهش شامل دانشجویان مراکز و مؤسسات آموزش عالی شهرستان بجنورد بود که در سال 99-98 مشغول به تحصیل بودند. از بین جامعه هدف ابتدا پنج مرکز به روش نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. سپس از بین دانشجویان این مراکز، 20 نفر از دانشجویانی که در آزمون غربالگری اولیه تمایزیافتگی(DSI-SH) دریک (2011) نمره یک انحراف معیار پایین تر از میانگین را کسب کرده بودند به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند و با جایگزینی تصادفی در یک گروه آزمایش (10=N) و یک گروه گواه (10=N) قرار گرفتند. گروه آزمایش نه جلسه 60 دقیقه ای درمان سیستمی بوئن به همراه 15 جلسه 20 دقیقه ای درمان نوروفیدبک دریافت کرد. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه نشانگان اختلالات روانی (scl90) دروگاتیس و همکاران (1976) استفاده شد. داده های پژوهش با روش تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد نمرات پریشانی روان شناختی و تمامی خرده مقیاس هایش در گروه آزمایش کاهش یافته است که این کاهش در مرحله پیگیری نیز پایدار بود (05/0>P). بنابراین می توان نتیجه گرفت درمان ترکیبی سیستمی بوئن و نوروفیدبک بر بهبود وضعیت پریشانی روان شناختی در افراد با تمایزیافتگی پایین موثر بود.
راهکارهای نهادینه سازی تربیت اعتقادی فرزندان با تأکید بر منابع اسلامی
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و ارائه راهکارهای نهادینه سازی تربیت اعتقادی فرزندان از سوی والدین انجام شده است. روش به کار رفته در این پژوهش، توصیفی تحلیلی است و منابع مرتبط با موضوع، مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. در این نوشتار به شیوه هایی از جمله تلقین آموزه های اعتقادی به فرزندان، آشنا کردن فرزند با افراد دارای اعتقاد محکم، بازداشتن از معاشرت با افراد غیرمتدین، هدیه دادن کتاب های اعتقادی، آموزش عقاید صحیح به فرزندان با فراهم آوردن شرایط و موقعیت مناسب، اختصاص ساعتی برای پرسش های اعتقادی خانواده به طور هفتگی، رفتن به طبیعت برای شناخت آیات و نشانه های الهی، استدلال منطقی بر اعتقادات صحیح دینی در حضور فرزند و نیز اجرای گفتگوی صحیح و صمیمی اعتقادی والدین در حضور فرزندان پرداخته شده است.
نقش شدت درگیری با کرونا و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی سال ۲۷ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۱۰۶)
224 - 232
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف بررسی نقش شدت درگیری و استرس کرونا در پیش بینی نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای با میانجیگری پرخاشگری والدین انجام شد. روش پژوهش توصیفی و از نوع تحلیل مسیر بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان و نوجوانان استان هرمزگان در سال 1400 بودند که والدین آن ها به علت مشکلات نافرمانی فرزند درخواست خدمات مشاوره ای داشتند که 260 نفر به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کار گرفته شده، مقیاس استرس کرونا (CSS-18)، مقیاس درجه بندی اختلال نافرمانی مقابله ای (ODDRS)، پرسشنامه پرخاشگری اهواز (AAQ) و یک سؤال محقق ساخته برای اندازه گیری شدت درگیری با بیماری کرونا بود. داده ها از طریق همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر و نرم افزارهای SPSS-26 و AMOS-23 مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد شدت درگیری با بیماری کرونا (0/20)، استرس کرونا (0/27) و پرخاشگری (0/25) می تواند نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/33) و استرس کرونا (0/32) می توانند پرخاشگری را پیش بینی کنند. شدت درگیری با بیماری کرونا (0/08) و استرس کرونا (0/08) می توانند با میانجیگری پرخاشگری، به صورت غیرمستقیم نشانگان اختلال نافرمانی مقابله ای را پیش بینی کنند. با توجه به یافته ها می توان نتیجه گرفت که شدت درگیری و استرس کرونا در والدین می تواند به صورت مستقیم و غیرمستقیم و از طریق افزایش پرخاشگری در والدین باعث پیدایش نشانگان اختلال نافرمانی در فرزندان شود.
پیش بینی انگیزه تحصیلی براساس حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام پژوهش حاضر، پیش بینی انگیزه تحصیلی بر اساس حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه- بیش فعالی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کودکان 10 تا 12 ساله ی دچار نقص توجه-بیش فعالی و مادران آن ها بود که در سال 1398 به مراکز توانبخشی شهر تهران مراجعه کرده اند. تعداد 90 نفر (90 کودک و 90 مادر) از آن ها به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزار اندازه گیری در این پژوهش پرسشنامه های حمایت اجتماعی ادراک شده زیمت و همکاران (1998)، سلامت روان گلدبرگ (1979) و انگیزش تحصیلی هارتر (1981) بود که از اعتبار و پایایی قابل قبولی برخوردارند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آمار استنباطی ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه با استفاده از نرم افزار SPSS-23 بهره برده شد. نتایج نشان داد که بین انگیزه تحصیلی و حمایت اجتماعی ادراک شده؛ و بین انگیزه ی تحصیلی و بهداشت روانی والدین در کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی رابطه وجود دارد. همچنین نتایج تحلیل آماری حاکی از آن بود که حمایت اجتماعی ادراک شده و بهداشت روانی والدین، پیش بینی کننده ی انگیزه ی تحصیلی در کودکان با اختلال نقص توجه-بیش فعالی است.
مدل ساختاری خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت: نقش میانجی شفقت به خود(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۲ تابستان (شهریور) ۱۴۰۲ شماره ۱۲۶
۱۲۰۶-۱۱۹۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: دیابت یک بیماری مزمن، رو به رشد و همراه با پیامدهای جدی و مهم جسمانی و روانی است. خودمراقبتی در کنترل این بیماری بسیار حائز اهمیت است و شناسایی عوامل مؤثر بر خودمراقبتی مانند نشانه های هیجانی، معنویت و شفقت به خود می تواند ما را در کنترل بهتر این نوع بیماری یاری کند. مرور پیشینه پژوهشی نشان می دهد در حیطه خودمراقبتی دیابت نوع دو مطالعات اندکی وجود دارد، ازاین رو مطالعه حاضر درصدد بررسی نقش شفقت به خود بر خودمراقبتی دیابت از طریق نشانه های هیجانی و معنویت است. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی مدل ساختاری رابطه خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 بر اساس نشانه های هیجانی و معنویت با میانجی گری شفقت به خود انجام شد. روش: طرح پژوهش حاضر توصیفی - همبستگی و از نوع مدل سازی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2 شهر تهران در سال 1400-1399 بود که به روش نمونه گیری در دسترس، 423 نفر از بیمارستان های شریعتی، امام خمینی (ره) و پلی کلینیک تخصصی سلامت و دیابت تابان انتخاب شدند. به منظور جمع آوری داده ها از پرسشنامه های خودمراقبتی دیابت نوع 2 (نعمتی زاده و همکاران، 1400)، نشانه های هیجانی (واردنر و همکاران، 2010)، شفقت به خود (نف، 2003) و معنویت (پارسیان و دونینیگ، 2009) استفاده شد. همچنین داده های پژوهش با استفاده از روش مدل سازی معادلات ساختاری و نرم افزارهای SPSS-24 وAMOS-24 تحلیل شدند. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد اثرکل نشانه های هیجانی (0/01 >P، 0/274- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/485 =β) و شفقت به خود (0/01 >P، 0/369 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. همچنین نتایج نشان داد اثر غیرمستقیم نشانه های هیجانی (0/01 >P،4 0/16- =β)، معنویت (0/01 >P، 0/098 =β) بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع دو در سطح 0/01 معنادار بود. بر این اساس مشخص شد شفقت به خود اثر نشانه های هیجانی بر خودمراقبتی را به صورت منفی و اثر معنویت بر خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت را به صورت مثبت و معنادار میانجی گری می کند. همچنین نتایج حاکی از آن بود که متغیرهای معنویت، نشانه های هیجانی و شفقت به خود در مجموع 51 درصد از واریانس خودمراقبتی را در مبتلابان به دیابت نوع 2 تبیین می کنند. نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده به نظر می رسد شفقت به خود در رابطه بین نشانه های هیجانی و معنویت و خودمراقبتی بیماران مبتلا به دیابت نوع 2، نقش میانجی دارد، ازاین رو افزایش خودشفقتی در این بیماران می تواند با کنترل نشانه های هیجانی منفی مانند افسردگی و اضطراب و افزایش معنویت در ارتقای خودمراقبتی این بیماران تأثیرگذار باشد.
مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۷۰
251 - 259
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارائه مدل پیش بینی کیفیت زندگی بر اساس دلبستگی مادر به جنین با میانجی گری اضطراب بارداری در زنان باردار صورت پذیرفت. روش پژوهش، توصیفی- همبستگی و تحلیل مسیر بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل زنان باردار مراجعه کننده به مراکز بهداشتی و مطب متخصصین زنان شهر اهواز در شش ماهه دوم سال 1398 بود. نمونه آماری شامل 400 زن باردار بود که با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس انتخاب شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامه کیفیت زندگی (وار و شربوم، 1992) (QLQ)، پرسشنامه اضطراب بارداری (وندنبرگ، 1990) (PAQ) و پرسشنامه دلبستگی مادر به جنین (کرانلی، 1981) (MAFQ) بود. تحلیل داده ها با استفاده از تحلیل مسیر و آزمون بوت استراپ صورت گرفت. نتایج نشان داد دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری با کیفیت زندگی دارای رابطه معنادار است (01/0>p). همچنین دلبستگی مادر به جنین و اضطراب بارداری بر کیفیت زندگی دارای اثر مستقیم معنادار است (01/0>p). علاوه بر این نتایج بوت استراپ نشان داد که اضطراب بارداری در رابطه دلبستگی مادر به جنین با کیفیت زندگی زنان باردار دارای نقش میانجی گری معنادار است (01/0>p). در نهایت مدل از برازش مناسبی برخوردار بود. با توجه به نقش میانجی معنادار اضطراب بارداری لازم است که درمانگران بالینی با بکارگیری روش های درمانی روان شناختی کارآمد، اضطراب بارداری زنان باردار را کاهش دهند.