فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶٬۹۴۱ تا ۶٬۹۶۰ مورد از کل ۳۶٬۶۹۰ مورد.
حوزههای تخصصی:
این پژوهش باهدف بررسی رابطه ی بین سبک مدیریت کلاس توسط اساتید و انگیزش پیشرفت دانش آموزان دوره دوم مقطع ابتدایی انجام شده است. روش پژوهش توصیفی-پیمایشی و جامعه آماری دانش آموزان رشته علوم تربیتی تعداد نمونه آماری 326 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای استفاده شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه سبک های مدیریت کلاس ولفانگ (1970) و انگیزش تحصیلی هرمنس (1977) به ترتیب با پایایی 0/73 و 0/88 انجام شد. یافته نشان داد بین سبک های مدیریت کلاس با آزادمنشانه و مشاوره ای با انگیزش تحصیلی رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین سبک استبدادی و انگیزش رابطه منفی و معناداری وجود دارد و بین سبک بی تفاوت با انگیزش تحصیلی رابطه وجود نداشت. در راستای یافته های پژوهش بحث و پیشنهادهایی ارائه شد.
رابطه سواد فرهنگی والدین وهویت یابی (مورد مطالعه: دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران)
حوزههای تخصصی:
هدف: این پژوهش با هدف رابطه سواد فرهنگی والدین و هویت یابی دانش آموزان دختر مقطع ابتدایی شهر تهران انجام شد. روش: به لحاظ روش گردآوری داده ها، از نوع توصیفی _ همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مادران و دانش اموزان دختر مقطع ابتدایی مناطق 22 گانه شهر تهران بود که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای مناطق 4، 7 و 8 تهران به عنوان نمونه اماری انتخاب و حجم نمونه اماری با استفاده از فرمول کوکران محاسبه شد و شامل 270 نفر مادر و 270 نفر دانش آموز دختر می باشد داده های مزبور از طریق پرسشنامه سواد فرهنگی هیرش (1983) و هویت بنیون و آدامز (1986)جمع اوری شد. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که بین سواد فرهنگی والدین و بعد هویت آشفته دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بعد هویت زود شکل دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بُعد هویت تعویق افتاده دانش اموزان رابطه معنادار وجود دارد. بین سواد فرهنگی والدین و بُعد هویت پیشرفته دانش اموزان رابطه معنا دار وجود دارد. (05/0p<) نتیجه گیری: با توجه به مشکلات موجود در زمینه هویت یابی و اهمیت این دوره، والدین باید نسبت به سواد فرهنگی مجهز شده و با برنامه های کاربردی مدارس در آینده ای نزدیک نسبت به آسیب های هویت یابی حساسیت لازم را پیدا کنند.
اثربخشی برنامه اقدام در مقابل اضطراب بر کاهش علائم بالینی کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال اضطرابی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف این پژوهش، بررسی اثر بخشی برنامه اقدام بر کاهش علائم بالینی کودکان پیش دبستانی مبتلا به اختلال اضطرابی بود. روش: این پژوهش نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون و پیگیری همراه با گروه کنترل بود. جامعه آماری تحقیق، کودکان 5 تا 6 ساله مبتلا به اضطراب شهرستان گرگان و مادران آنها بودند، که از بین آنها، 27 کودک با روش نمونه گیری هدفمند به عنوان نمونه پژوهش انتخاب و به دو گروه آزمایش و کنترل اختصاص داده شدند. برنامه اقدام در 8 جلسه برای کودکان و 4جلسه آموزشی مجزا برای والدین گروه آزمایش انجام شد. به منظور بررسی تاثیر مداخله در ابتدا و انتهای درمان و مرحله پیگیری، مقیاس اضطراب پیش دبستانی اسپنس بر روی مادران تمام کودکان اجرا شد. در نهایت از تحلیل کوواریانس و فرمول درصد بهبودی برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: نتایج کاهش معنادار در اضطراب کودکان گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون و پیگیری نشان داد(05/0P<). نتایج معناداری بالینی هم نشان داد که اضطراب گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در مرحله پس آزمون و پیگیری، به طور معناداری بهبود یافت. نتیجه گیری: برنامه اقدام در بهبود علایم کودکان مبتلا به اضطراب موثر است. نتیجه این پژوهش و پژوهش های مشابه می تواند در حوزه های تشخیصی و درمانی اختلالات اضطرابی در کودکان مورد استفاده قرار گیرد.
مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با زوج درمانی شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در زنان متأهل دارای دلزدگی زناشویی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
خانواده درمانی کاربردی دوره سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲ (پیاپی ۱۱)
317 - 339
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه اثربخشی زوج درمانی مبتنی بر پذیرش و تعهد با زوج درمانی شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و انعطاف پذیری شناختی در زنان متأهل بود. روش پژوهش: پژوهش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون و با گروه کنترل و دوره پیگیری سه ماهه بود. جامعه آماری شامل تمامی زنان متأهل دارای دلزدگی زناشویی مراجعه کننده به مراکز مشاوره سطح شهر رشت در سال 1400 بود، که با روش نمونه گیری در دسترس تعداد 60 نفر انتخاب و در سه گروه مساوی 20 نفری گمارش شدند. گردآوری داده ها علاوه بر چک لیست اطلاعات جمعیت شناختی با پرسشنامه دلزدگی زناشویی، پرسشنامه تعارش زناشویی و پرسشنامه انعطاف پذیری شناختی انجام شد. برای آزمودنی های گروه های آزمایش (هر دو برنامه مداخلاتی) 12 جلسه به صورت هر هفته یک جلسه یک ساعته اجرا. تحلیل داده ها علاوه بر روش های آمار توصیفی با آنالیز واریانس با اندازه گیری مکرر انجام شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مرحله پس آزمون بین نمره کل انعطاف پذیری شناختی و ابعاد آن در افراد سه گروه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). همچنین، نتایج نشان داد در مرحله پس آزمون بین نمره تعارض زناشویی و ابعاد آن در افراد شرکت کننده در برنامه های مداخلاتی با افراد کنترل تفاوت معناداری وجود دارد (05/0>P). این تفاوت در مرحله پیگیری نیز پابرجا بود (05/0>P). نتیجه گیری: نتایج آزمون تعقیبی بن فرونی نشان داد که در میزان اثربخشی دو روش زوج درمانی بر متغیرهای وابسته تفاوت معناداری وجود دارد، به این صورت که میزان تأثیر روش پذیرش و تعهد نسبت به روش شناختی-رفتاری بر تعارض زناشویی و بهبود انعطاف پذیری روانی سودمندی بیشتری داشته است.
درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کیفیت ارگاسم و عملکرد جنسی زنان مبتلا به اختلال ارگاسم: یک کارآزمایی بالینی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزههای تخصصی:
اهداف کیفیت رابطه جنسی و به ویژه مرحله ارگاسم یکی از مهم ترین مسائل حوزه سلامت جنسی و باروری محسوب می شود. باتوجه به اهمیت مسئله و نظر به نیاز به شواهد علمی و مطالعات قابل استناد برای تدبیر مداخلات اثربخش و کارآمد، مطالعه حاضر به بررسی اثربخشی درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی بر نشانگان اختلال در زنان مبتلا به اختلال ارگاسم می پردازد. مواد و روش ها این پژوهش یک مطالعه تجربی ازنوع کارآزمایی بالینی با جامعه آماری زنان متأهل ایرانی مراجعه کننده به کلینیک های دانشگاهی خانواده، اختلالات جنسی و نیز روان شناسی و روان پزشکی اجرا شده است. به منظور اجرای پژوهش، 25 نفر از زنان واجد شرایط با داشتن ملاک های ورود با روش دردسترس انتخاب و پس از کسب رضایت آگاهانه، پرسش نامه عملکرد جنسی و پرسش نامه محقق ساخته کیفیت تجربه ارگاسم تکمیل شد. سپس آموزش های اولیه درخصوص ساختار و عملکرد دستگاه جنسی زوجین و فرایندهای پاسخ جنسی و اختلالی که در حال حاضر با آن روبه رو هستند، ارائه شد و پروتکل درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی در 8 جلسه برای داوطلبان اجرا شد. بررسی تغییر عملکرد جنسی و نشانگان اختلالات ارگاسم، قبل از مداخله، پس از تکمیل مداخله و 3 ماه پس از مداخله به روش تحلیل واریانس چندمتغیره ارزیابی و تحلیل شد. یافته ها در مقایسه با نتایج ثبت شده پیش از مداخله، درمان ارتباط جنسی مبتنی بر ذهن آگاهی را طی زمان انجام مطالعه در شرکت کنندگان افزایش داد و ارتباط بین درمان و زمان اثر متقابل را معنادار نشان داد. در ارزیابی تأثیر مداخله، براساس نتایج پرسش نامه عملکرد جنسی، تغییرات عملکرد جنسی تفاوت معنا دار پیدا کرد (F(2, 22)=195/95, P<0/0001). نتایج حاصل از تحلیل پرسش نامه محقق ساخته (F(2, 22)=330/97, P<0/0001)، ابزار سنجش نمره ارگاسم (F(2, 22)=352/28, P<0/0001) و نیز ارزیابی تعداد دفعات روابط جنسی در ماه (F(2, 22)=183/15, P<0/0001) نیز اختلاف معنادار در بهبود نشانگان اختلالات ارگاسم را نشان دادند. نتیجه گیری باتوجه به نتایج مطالعه، به نظر می رسد روش های درمانی که بتواند ذهن فرد را بر فرایند تجربه جنسی متمرکز کند، در بهبود و درمان اختلالات جنسی از جمله اختلال ارگاسم مؤثر باشد.
Effectiveness of Family-Centered Education Based on Islamic-Iranian Model on Adjustment of Excitement and Adaptability of Family in Wives of Addicted People(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective: One of the psychosocial damages that can shake the social, cultural, and family foundations of any society and threaten human abilities is the phenomenon of addiction. Drug use by family members has a significant impact on their lives and those around them, and the most critical effect of addiction is on the addicted spouse. This study aimed to determine the effectiveness of family-based education based on the Islamic-Iranian model on emotion regulation and adaptability of addicts' Wives. Methods: The present study is quasi-experimental and is a pre-test-post-test design with a control group. The statistical population includes all women with addicted Wives referred to the Imam Khomeini Relief Committee in Ardakan. A sample of 30 people was selected by the available sampling method and was divided into two experimental and control groups so that each group, there were 15 people. The samples were selected based on the criteria of interest to participate in the research, minimum primary education, age range between 22-50, family monogamy, and spouse addiction to drugs (not psychotropic substances). Each group underwent a pre-test, and then the experimental group received nine individual sessions (one and a half hours per week) of family-based training based on the Islamic-Iranian model. At the same time, the control group was not given any intervention. This study used emotion regulation questionnaires and Family adaptability and cohesion evaluation scale. Results: Analysis of covariance showed that family-centered education significantly affected the family adjustment of addicted Wives, while no significant effect was observed on emotion regulation. Conclusion: Family-oriented education based on the Islamic-Iranian model helps women to have less reactive behavior by modulating emotions and to be more adaptable to critical situations such as husband's addiction.
تدوین الگوی عوامل مؤثر بر گسترش وقف و ورود خیّران به ورزش با رویکرد توسعه عدالت ورزشی و ارتقای سلامت جامعه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
20-35
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: یکی از مهم ترین مسائلی که امروزه باید به آن توجه داشت تأثیر نقش وقف و امور خیریه در تأمین نیازهای فرهنگی، ورزشی، اجتماعی و اقتصادی جامعه است. اینکه وقف تا چه حد می تواند در رفع کمبودها و شکوفایی ورزش کشور مفید واقع شود، نیازمند بحث و بررسی عمیق صاحب نظران و کارشناسان حوزه ورزش است. هدف از انجام پژوهش حاضر ارائه الگوی عوامل مؤثر بر گسترش وقف و ورود خیران در حوزه ورزش بود.
اثربخشی آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
این پژوهش با هدف تعیین اثربخشی آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی بر تنظیم شناختی هیجان و اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا انجام شد. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون-پس آزمون، با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل تمامی مادران دانش آموزان دختر مدارس غیرانتفاعی دوره ابتدایی ناحیه 1 آموزش و پرورش شهر قزوین در سال تحصیلی 1400-99 بود، که 30 نفر بصورت هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه قرار گرفتند. شرکت کنندگان گروه آزمایش طی 8 جلسه بصورت مجازی تحت آموزش مفاهیم واقعیت درمانی قرار گرفتند، در این مدت گروه گواه آموزشی دریافت نکردند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه راهبردهای تنظیم شناختی هیجان (CERQ) (گارنفسکی و همکاران، 2006) و مقیاس اضطراب کتل (CAS)(1957) بود. یافته های به دست آمده از تحلیل کوواریانس چندمتغیره نشان داد بین نمرات پیش آزمون و پس آزمون گروه آزمایش در مقایسه با گروه گواه تفاوت معناداری وجود دارد (05/0P<) بدین معنا که آموزش آنلاین مفاهیم واقعیت درمانی موجب افزایش و بهبود تنظیم شناختی هیجان و کاهش اضطراب مادران دانش آموزان در ایام قرنطینه ناشی از ویروس کرونا شده است. با توجه به یافته های پژوهش حاضر می توان نتیجه گرفت از آموزش آنلاین واقعیت درمانی می توان به عنوان یک روش مؤثر در کاهش مشکلات روان شناختی مورد استفاده درمانگران و مشاوران قرار گیرد.
اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه بر تنظیم هیجان و تبعیت درمانی بیماران مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی بالینی سال چهاردهم زمستان ۱۴۰۱ شماره ۴ (پیاپی ۵۶)
89 - 105
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سرطان از چالش برانگیزترین بیماری های عصر حاضر است. لذا انتخاب و کاربست مداخله ای با هدف ارتقای کیفیت زندگی، سلامت روانشناختی و سازگاری بیماران سرطانی حائز اهمیت است. در پژوهش حاضر اثربخشی آموزش اختصاصی سازی حافظه به عنوان مداخله ای کوتاه مدت بر تنظیم هیجان و تبعیت درمانی بیماران سرطانی بررسی شد. روش: پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ نحوه گردآوری اطلاعات نیمه آزمایشی با طرح اندازه گیری مکرر، پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش شامل بیماران سرطانی مراجعه کننده به مراکز درمانی تهران در سال 1400 بود. از این جامعه آماری، با روش نمونه گیری در دسترس، نمونه پژوهشی ۶۰ نفره انتخاب شد که به صورت تصادفی در دو گروه ۳۰ نفره جایگزین شدند؛ گروه مداخله به مدت ۶ جلسه ۹۰ دقیقه ای آموزش دریافت کردند و گروه دوم به عنوان گروه کنترل در نظر گرفته شد. داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته، پرسشنامه تنظیم هیجان (CERQ) و پرسشنامه تبعیت درمان و در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری از دو گروه جمع آوری شد. برای تحلیل نتایج نرم افزار ۲۴-SPSS و روش تحلیل واریانس آمیخته استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که افزایش راهکارهای تنظیم هیجان در گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه نسبت به گروه کنترل مشاهده می شود؛ همچنین در خصوص تبعیت درمانی بین دو گروه آموزش اختصاصی سازی حافظه و گروه کنترل تفاوت معناداری وجود دارد و اثر اصلی گروه(0/251= F=13/85،P<0/01،Ƞ2)، اثر اصلی زمان (0/825= F=274/22،P<0/01،Ƞ2) و اثر تعاملی گروه*زمان (0/830= F=283/21،P<0/01،Ƞ2) معنادار است. نتیجه گیری: آموزش اختصاصی سازی حافظه به بهبود راهبردهای سازگارانه و تعدیل راهکارهای ناسازگارانه تنظیم هیجان و همچنین افزایش تبعیت درمانی در این بیماران می انجامد.
عوامل فردی و خانوادگی زمینه ساز سوءاستفاده جنسی در تجارب کودکان و نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
با توجه به حساسیت دوران کودکی و نوجوانی، بررسی عوامل زمینه ای برای پیشگیری از آسیب های روانی و اجتماعی مانند آزار جنسی کودکان و نوجوانان ضروری است. این مطالعه باهدف بررسی تجربیات زیسته کودکان و نوجوانان در مورد عوامل فردی و خانوادگی زمینه ساز آزار جنسی انجام شد. رویکرد پژوهش حاضر کیفی بود. استراتژی آن پدیدارشناسانه بود. نمونه گیری هدفمند از موارد بحرانی، 15 کودک و نوجوان قربانی که مورد آزار و اذیت و آزار جنسی قرارگرفته بودند و به مرکز پزشکی قانونی شهر تهران مراجعه کرده بودند، بر اساس اشباع نظری تکمیل شد. فرایند جمع آوری داده ها در طول سال 1398 انجام شد ابزار گردآوری داده ها مصاحبه نیمه ساختاریافته بود. صدا ضبط شد و محتوا به متن تبدیل شد. سپس داده ها به صورت مفاهیم و مقوله ها بودند. گروه تحقیق شامل اساتید راهنما و مشاور، اعتبار ابزار مصاحبه را تائید کردند. همچنین، شرکت کنندگان صحت فرآیند کدگذاری را تائید نمودند. یافته های پژوهش نشان داد که عوامل اصلی بروز آزار (1) عوامل فردی (اعتماد نابجا، رابطه با غریبه ها، سادگی، استرس، تنهایی، پوشش نامناسب، بی توجهی به توصیه های والدین و وابستگی عاطفی) بوده است؛ و (2) عوامل خانوادگی (رابطه ضعیف با والدین، جدایی والدین، سختگیری والدین، مشغله مادر، بی توجهی والدین، نظارت ضعیف والدین، فرار از خانه و ترس از والدین). در مقایسه نتایج با پیشینه تحقیق، مقوله های فردی و خانوادگی برای پیشگیری از عوامل زمینه ای آزار جنسی. شناسایی شد.
واکاوی مدل ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 16
حوزههای تخصصی:
پذیرش تفکر پیچیده و خلاق برای نشان دادن دانش از چند منظر در پرورش خرد در نظام آموزش عالی موثر است که زمینه ی ارتقای خرد پداگوژیکی را فراهم می آورد. پژوهش حاضر با هدف واکاوی مدل ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی انجام گرفته است. مطالعه ی پیش رو با بهره گیری از رویکرد کیفی و اتکا بر راهبرد نظریه ی داده بنیاد استراوس و کوربین(2007) و بکارگیری اسلوب کدگذاری باز، محوری و انتخابی با استفاده از نرم افزار Maxqda برای تجزیه و تحلیل داده ها، به تدوین و ترسیم مدل ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی ایران پرداخته است. داده های پژوهش از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختار یافته با 1۶ نفر از سیاستگذاران و مدیران فعلی و اسبق آموزش عالی دارای تجارب زیسته ی مرتبط و بهره جویی از شیوه ی نمونه گیری هدفمند نظری و گلوله برفی(زنجیره ای) تا دستیابی به نقطه ی اشباع نظری گردآوری گردیده است. یافته های پژوهش به تدوین مدل ارتقای خرد پداگوژیکی در نظام آموزش عالی ایران بر مبنای نظریه پردازی داده بنیاد شامل 6 مقوله، ۳۸ مفهوم و ۱۸۰ کد منجر گردید.
نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر دبیرستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کمک طلبی تحصیلی به عنوان یک راهبرد یادگیری عمل می کند که توانایی های روان شناختی و انگیزشی دانش آموزان را ارتقاء می دهد. پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای باورهای انگیزشی در رابطه خودراهبری در یادگیری با کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر انجام گردید. جامعه آماری این پژوهش دانش آموزان دختر دبیرستانی منطقه 18 شهر تهران در سال تحصیلی 1401-1400 بودند. همچنین 256 دانش آموز با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های خود راهبری در یادگیری- (SDLQ) (فیشر و همکاران، 2001)، باورهای انگیزشی- (MSLQ) (پینتریچ و دی گروث، 1990) و کمک طلبی تحصیلی- (HSQ) (ریان و پینتریچ، 1997) پاسخ دادند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از روش مدل یابی معادلات ساختاری با نرم افزار Spss 22 و Lisrel 8.8 استفاده شد. شاخص های برازش نشان دهنده برازش قابل قبول داده ها با مدل اصلاح شده بود. نتایج نشان داد که خودراهبری در یادگیری به صورت مستقیم توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی کند (01/0 p<)، همچنین خودراهبری در یادگیری به صورت غیرمستقیم و باز طریق باورهای انگیزشی نیز توانست کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان دختر را پیش بینی نماید (01/0 p<). از یافته های این پژوهش می توان نتیجه گرفت که راهبردهای خودراهبری در یادگیری و باورهای انگیزشی می توانند نقش مهمی در به کارگیری مهارت کمک طلبی تحصیلی در دانش آموزان داشته باشند. همچنین توجه به برنامه ریزی آموزشی با هدف ارتقاء این راهبردها در راستای درک و کنترل یادگیری، کسب تصمیمات کارآمد در مواجهه با مشکلات تحصیلی و پیشرفت در فرایند یادگیری دانش آموزان حائز اهمیت است.
پیش بینی گرایش به مصرف مواد بر اساس ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اعتیادپژوهی سال شانزدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۳
۸۴-۶۵
حوزههای تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف تعیین نقش ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در پیش بینی گرایش به مصرف مواد در مردان مبتلا به اختلال مصرف مواد انجام شده است. روش: نمونه پژوهش را کلیه مصرف کنندگان اپیوئید استان تهران و البرز که به منظور ترک اعتیاد به درمانگاه اختلالات مصرف مواد بیمارستان روانپزشکی ایران در تابستان سال 1397 مراجعه می کردند، تشکیل دادند. از میان آن ها، نمونه ای به حجم 190 نفر به صورت هدفمند انتخاب شد. ابزار پژوهش شامل پرسشنامه شخصیت هگزاکو و پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ بود. برای تحلیل داده ها از آزمون آماری همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون لجستیک استفاده شد. یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که بین ابعاد شخصیت و طرحواره های ناسازگار اولیه در مردان مبتلا به مصرف اپیوئید همبستگی معناداری وجود دارد. همچنین، ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه توانستند 54/76 درصد ازگرایش به مصرف مواد را پیش بینی کنند. نتیجه گیری: ابعاد شخصیتی و طرحواره های ناسازگار اولیه نقش مهمی در گرایش افراد به مصرف مواد دارد. بنابراین، سیاست گذران حوزه سلامت و درمانگران لازم است به این موضوع توجه ویژه ای داشته باشند.
The Role of Cognitive Flexibility and Religious Coping Strategies in Predicting Divorce of Women with Betrayal Experiences(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
Objective Marital infidelity is a very painful phenomenon that can lead to divorce. This study was conducted with the aim of the role of cognitive flexibility and religious coping strategies in predicting the desire for divorce of women with experience of infidelity. Methods The research method was descriptive-correlation. The statistical population included all women with experience of infidelity and referring to Rah-e-Naw counseling center in Birjand in 2020 that 89 people were selected by convenience sampling. The instruments used were Divorce Attitude Questionnaire (DTS), Cognitive Flexibility Questionnaire (CFI) and Religious Coping Questionnaire (RCOPE). Pearson correlation test, multiple regression and SPSS-22 software were used to analyze the data. Results The results of the correlation test showed that there is a negative and significant relationship between the desire for divorce with cognitive flexibility and positive religious confrontation and a positive and significant relationship between the desire for divorce and negative religious confrontation. Conclusion Also, the results of regression analysis showed that cognitive flexibility and religious coping strategies together explain 34.8% of the variance of the desire to divorce. According to the findings, education and intervention in improving cognitive flexibility and religious coping strategies can be suggested as an effective method to reduce the desire for divorce.
تأثیر مصاحبه انگیزشی بر وسوسه و عود مصرف بیماران تحت درمان با بوپرنورفین
حوزههای تخصصی:
مقدمه: سوءمصرف مواد مخدر یکی از معضلات جهانی است و با وجود اثربخشی روش های ﺩﺭﻣﺎﻧی با گذشت زمان اغلب عودﻫﺎی ﻣﺘﻌﺪﺩی ﺍﺯ ﺳﻮی ﺑﺮﺧی ﺑیﻤﺎﺭﺍﻥ ﺗﺠﺮﺑﻪ می شود. هدف: هدف این مطالعه بررسی تأثیر مصاحبه انگیزشی بر وسوسه و عود مصرف بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد بود. روش: نوع پژوهش کاربردی و به صورت نیمه آزمایشی با پیش آزمون- پس آزمون و گروه کنترل بود ، جامعه مورد مطالعه بیماران تحت درمان با بوپرنورفین مراجعه کننده به کلینیک های ترک اعتیاد شهرستان مریوان در سال ۱۳۹۹ بودند. در این مطالعه با روش نمونه گیری تصادفی تعداد ۴۲ نفر انتخاب شدند و به دو گروه ۲۱ نفره مداخله و کنترل تخصیص داده شدند. ابزار گردآوری داده ها شامل پرسشنامه وسوسه مصرف مواد پس از ترک، پرسشنامه پیش بینی بازگشت به همراه آزمون های آزمایشگاهی بودند. داده ها با استفاده از نرم افزار STATA نسخه ۱۲ و SPSS نسخه ۲۵ و با استفاده از آزمون های آماری توصیفی و استنباطی آزمون های ویلکاکسون، من ویتنی و کای دو پیرسون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج یافته ها نشان داد که گروه های مداخله و کنترل از لحاظ آماری همگن بودند. قبل از مداخله میانگین نمره ی وسوسه برابر ۱۱/۳۱±۷۴/۴۲ و عود مصرف برابر ۷/۸۰±۱۲۱/۸۰ بود که پس از مداخله میانگین نمره ی وسوسه به ۹/۱۵±۵۱/۳۳ و عود مصرف به ۱۰/۶۲±۱۰۸/۷۶ کاهش یافته بود؛ بنابراین بین گروه مداخله و کنترل تفاوت معنی داری وجود داشت (۰/۰۰۱<p). نتیجه گیری: یافته ها نشان داد مصاحبه انگیزشی بر میزان وسوسه و عود بیماران مؤثر بود؛ بنابراین طراحی و استفاده از مصاحبه انگیزشی برای ارائه دهندگان مراقبت در بخش های روان و ترک اعتیاد در کنار سایر درمان های ترک اعتیاد توصیه می شود.
اثربخشی مشاوره شغلی توان مبنا بر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، باورهای طرح ریزی شغلی و پریشانی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین اثربخشی مشاوره شغلی توان مبنا بر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی، باورهای طرح ریزی شغلی و پریشانی شغلی در دانش آموزان پسر نابالغ شغلی انجام گرفت. طرح پژوهش، نیمه آزمایشی و از نوع پیش آزمون–پس آزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه دانش آموزان پسر نابالغ شغلی دوره متوسطه شهرستان رشتخوار در سال 1397بود. از جامعه فوق 27 نفر با توجه به معیارهای ورود و خروج از طریق نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. گروه آزمایشی طی چهار جلسه نود دقیقه ای مشاوره شغلی توان مبنا هفته ای یک جلسه را دریافت کردند و در این فاصله گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکرد. ابزارهای پژوهش شامل بلوغ شغلی (CMI) ساویکاس و پروفلی (2011) ، خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی (CDMSE_ SF) تایلور و بتز (1983) و مقیاس باور طرح ریزی شغلی (CPBM) برکوییتز و برزیلر (2015) و پرسشنامه پریشانی شغلی (CDS) کرید، هود، پراسکوا و مکرانسکی (2015) بود. داده ها با روش تحلیل واریانس اندازه گیری های مکرر تحلیل شدند. یافته های پژوهش نشان داد بین دو گروه آزمایش و گواه از نظر خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و پریشانی شغلی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0P<) و این تفاوت در طول زمان پایدار است(01/0P<). اما مشاوره شغلی توان مبنا تاثیری بر باورهای طرح ریزی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی نداشته است (05/0P>). بنابراین مشاوره شغلی توان مبنا روشی کارآمد برای افزایش میزان خودکارآمدی تصمیم گیری شغلی و کاهش پریشانی شغلی دانش آموزان نابالغ شغلی است.
پیش بینی شدت علائم وسواس فکری-عملی بر اساس اضطراب کرونا و سبک زندگی اسلامی در زنان(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
پژوهش در دین و سلامت دوره ۸ ویژه نامه ۱۴۰۱
35-48
حوزههای تخصصی:
سابقه و هدف: بیماری وسواس و پیامدهای بهداشتی-اجتماعی آن یکی از پرهزینه ترین مسائل جوامع در عصر حاضر است. بنابراین، پژوهش حاضر با هدف پیش بینی علائم وسواس بر اساس اضطراب کرونا و سبک زندگی اسلامی در زنان انجام شد.
مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۱۲۳-۱۰۳
حوزههای تخصصی:
هدف: هدف از این پژوهش مقایسه اثربخشی روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی بر بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین شهرستان مسجد سلیمان بود. روش پژوهش: روش این پژوهش آزمایشی، با طرح پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل و پیگری بود. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه زوجین مراجعه کننده به مراکز مشاوره مسجد سلیمان در سال 1398 بود. از بین جامعه آماری ابتدا به روش نمونه گیری تصادفی 4 مرکز مشاوره انتخاب، و در ادامه تعداد 20 زوج (40 نفر) از این مراکز به روش تصادفی در قالب سه گروه آزمایش و کنترل گمارش شدند (10زوج برای هر گروه). گروه های آزمایش به مدت 10 جلسه یک ساعت و نیمه تحت آموزش قرار گرفتند، اما گروه کنترل آموزشی را دریافت نکردند. به منظور جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه مهارت های ارتباطی کویین دام، پرسشنامه استاندارد حساسیت به طرد (RSQ) و پرسشنامه تعارض زناشویی (MCQ)استفاده شد. به منظور تجزیه و تحلیل داده های پژوهش از تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر چند متغیره استفاده شد. یافته های پژوهش: نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل یافته های پژوهش نشان داد که روش تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی هر دو بر متغیرهای مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین اثر داشته است (P<0/05). نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که روش های تحلیل رفتار متقابل و ایماگوتراپی در بهبود مهارت های ارتباطی، حل تعارض و حساسیت به طرد زوجین موثر است، با این حال روش تحلیل رفتار متقابل نسبت به ایماگوتراپی دارای اثربخشی بیشتری بود.
تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی - اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
زمینه و هدف: نوجوانان به دلیل تأثیر از همسالان و قرارگیری در موقعیت های اجتماعی متنوع، بیشتر مستعد رفتارهای پرخاشگرانه هستند؛ بنابراین پژوهش حاضر با هدف تدوین بسته آموزشی توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب و تعیین اثربخشی آن بر کاهش پرخاشگری نوجوانان انجام شد. روش: این پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش، نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه آزمایش، گواه و پیگیری بود. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه منطقه 3 شهر تهران در سال 99-1398 بود که 30 نفر از آنها به صورت در دسترس انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه جایدهی شدند. گروه آزمایش 8 جلسه آموزش توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب گلاسر (1999) را دریافت کردند، در حالی که گروه گواه هیچ مداخله ای دریافت نکردند. ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) بود. تحلیل داده ها با تحلیل کوواریانس تک متغیری و چندمتغیری یک راهه اندازه گیری مکرر با نرم افزار spss26 بود. یافته ها: نتایج نشان داد اثر گروه بر متغیر پرخاشگری و مؤلفه های پرخاشگری بدنی، کلامی، خشم، و خصومت در دانش آموزان دختر مدارس مقطع متوسطه معنا دار بود (0/001p<)؛ همچنین تفاوت بین دو گروه با توجه به متغیر پرخاشگری و مؤلفه های آن در مجموع معنادار و میزان این تفاوت در جامعه بالاتر از 0/1 بود. نتیجه گیری: نتایج نشان داد توانمندسازی روانی- اجتماعی مبتنی بر نظریه انتخاب بر میزان پرخاشگری نوجوانان دختر و تمامی مؤلفه های آن تأثیر معنا داری داشته و پرخاشگری آنان را کاهش داده است و این اثر تا مرحله پیگیری تداوم داشت؛ بنابراین می توان از این بسته در کنار سایر شیوه های درمانی موجود به عنوان گزینه مناسب برای کاهش رفتارهای پرخاشگرانه نوجوانان استفاده کرد.
پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم خرداد ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۷۲)
۲۳۲-۲۱۹
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف پیش بینی اهمال کاری تحصیلی بر اساس پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا انجام شد. طرح پژوهش حاضر از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه آماری در این پژوهش کلیه دانش آموزان مدارس متوسطه اول و دوم شهرستان بجنورد در سال تحصیلی 1400-1399 بود که از بین آن ها تعداد 400 نفر به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند و به پرسشنامه اهمال کاری تحصیلی (APS، سواری،2011)، پرسشنامه پریشانی روانشناختی (k-10، کسلر،۲۰۰۲) و مقیاس اضطراب کرونا (CDAS، علی پور و همکاران، 2020) پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه تجزیه و تحلیل شدند. نتایج همبستگی پیرسون نشان داد همبستگی بین پریشانی روانشناختی و اضطراب کرونا با اهمال کاری تحصیلی مثبت و معنی داری (01/0 P≤) می باشد. نتایج تحلیل رگرسیون چندگانه نیز نشان داد 43 درصد از واریانس اهمال کاری تحصیلی بر اساس متغیر پریشانی روانشناختی تبیین می شود و متغیر اضطراب کرونا در حضور متغیر پریشانی روانشناختی سهم معنی داری در تبیین اهمال کاری تحصیلی ندارد. در نهایت بر اساس نتایج پژوهش حاضر پیشنهاد می شود به منظور کاهش اهمال کاری تحصیلی تدابیر لازم به منظور کاهش پریشانی روانشناختی دانش آموزان اندیشیده شود.