فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۰۴۱ تا ۳٬۰۶۰ مورد از کل ۳۳٬۹۷۶ مورد.
حوزه های تخصصی:
«بخشایش زوجین» یکی از عوامل مؤثر بر تحکیم بنیان خانواده می باشد. هدف پژوهش حاضر ارائه مؤلفه های بخشایش زوجین بر اساس منابع اسلامی بود. این پژوهش از جهت روش توصیفی- تحلیلی است که با جمع آوری، طبقه بندی و تحلیل اطلاعات از آیات و روایات به تدوین مؤلفه های «بخشایش زوجین» پرداخت. در این پژوهش جامعه آماری منابع اسلامی شامل قرآن و جوامع حدیثی رتبه اول و دوم بر اساس طبقه بندی دانشگاه قران و حدیث است. یافته ها نشان داد سازه «بخشایش» نسبت به همسر بر اساس آموزه های اسلامی دارای 8 مؤلفه است: 1. ارزیابی مثبت ثانویه؛ 2. توجّه به آثار بخشایش؛ 3. توجّه به رضایت خداوند و اهل بیت؛ 4. نگرش مشفقانه و همدلانه؛ 5. مثبت نگری و انعطاف پذیری؛ 6. عشق و ابراز محبت؛ 7. خودمهارگری؛ 8. مناجات با خدا. مؤلفه های بخشایش در بین زوجین با رویکرد اسلامی، ابعاد معنوی گسترده ای دارد و نسبت به مدل های رقیب، برای معنویت جایگاه ویژه ای قائل است. یافته های این پژوهش بستر مناسبی برای تدوین مقیاس و بسته آموزشی «بخشایش زوجین» فراهم کرده است.
نقش ابعاد سرشت، نشخوارذهنی، انعطاف پذیری شناختی و صفت اضطرابی در پیش بینی خلق افسردگی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات روانشناختی دوره هجدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
11 - 24
حوزه های تخصصی:
افسردگی یکی از اختلالات شایع روانی است که عوامل متعددی در پدیدآیی و تداوم آن نقش دارند. شناخت این عوامل در پیشگیری و درمان افسردگی می تواند موثر باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی نقش ابعاد سرشت، نشخوارذهنی، انعطاف پذیری شناختی و صفت اضطرابی در پیش بینی خلق افسردگی بود. روش پژوهش از نوع همبستگی و جامعه آماری شامل دانشجویان سال ۹۸-۹۷ دانشگاه شهید مدنی آذربایجان بود. ۳۲۰ دانشجو به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به پرسشنامه های افسردگی بک، اضطراب پنهان اسپیل برگر، سبک پاسخ دهی نشخواری و انعط اف پ ذیری ش ناختی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از همبستگی پیرسون و تحلیل مسیر تحلیل شد. نتایج حاکی از آن بود که ابعاد سرشت اجتناب از آسیب، خود هدایتی و پشتکار بیشترین همبستگی را با خلق افسردگی داشتند. همچنین در پیش بینی خلق افسردگی، نشخوارذهنی و انعطاف پذیری شناختی دارای نقش میانجی و ابعاد سرشت و صفت اضطرابی دارای نقش پیش بین بودند. به عبارت دیگر افزایش نشخوار ذهنی و کاهش انعطاف پذیری شناختی به عنوان متغیرهای میانجی سبب افزایش نقش سرشت و صفت اضطرابی در پیش بینی افسردگی می شود. بنابراین در نظر گرفتن متغیرهای فوق در پیش بینی و درمان افسردگی با استفاده از روش هایی مانند رواندرمانی دارای اهمیت می باشد.
پیش بینی ادراک درد بر اساس تروما دورا ن کودکی با میانجی گری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: درد مزمن بر نوع تفکر، عملکرد و احساس فرد تأثیر گذاشته، باعث بروز محدودیت های گوناگون در زندگی فرد می شود . هدف پژوهش حاضر تعیین رابطه ادراک درد بر اساس تروما در دوران کودکی با میانجی گری تنظیم هیجان در افراد مبتلا به درد مزمن بود. روش: روش پژوهش حاضر توصیفی از نوع همبستگی به روش مدل یابی معادلات ساختاری (تحلیل مسیر) است. از بین مراجعین به کلینیک های درد شهر تهران در سال ۱۳۹۹ تعداد 300 بیمار مبتلا به درد مزمن به صورت نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. ابزارهای به کاررفته در این پژوهش شامل پرسشنامه های تنظیم شناختی هیجان گرانفسکی و کرایج (CERQ)، ترومای کودکی برنستاین (CTQ) و مقیاس بصری سنجش درد (VAS) بود. جهت تحلیل داده ها از نرم افزارهای spss و Amos استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش حاکی از آن است که هرکدام از راهبردهای مثبت و منفی تنظیم هیجان در رابطه بین ادراک درد و ترومای کودکی مبتلایان به درد مزمن نقش میانجی ایفا می کند . نتیجه گیری: گرایش افراد به بهره گیری از راهبردهای مثبت یا منفی تنظیم شناختی هیجان می تواند به عنوان یک عامل تعیین کننده در تأثیر ترومای کودکی بر میزان ادراک درد مزمن باشد.
بررسی ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت
حوزه های تخصصی:
مقدمه: عشق شفقت آمیز می تواند در رفتارهای اجتماعی مناسب نظیر حمایت دخیل باشد. مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت برای سنجش این مفهوم ساخته شده است. هدف: مطالعه فعلی با هدف تعیین ویژگی های روانسنجی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت در جمعیت ایرانی انجام شد. روش: طرح این پژوهش از نوع توصیفی- همبستگی بود. جامعه مورد مطالعه شامل تمامی افراد بالای ۱۸ سال در شهر کرمانشاه در سال ۱۴۰۰ بود که به صورت آنلاین در پژوهش حاضر شرکت کردند. در این پژوهش ۵۱۰ نفر به روش نمونه گیری در دسترس مورد بررسی قرار گرفتند. جهت روایی همگرا از پرسشنامه ذهن آگاهی شناختی عاطفی تجدیدنظر شده فیلدمن و همکاران (CAMS-R) و روایی واگرا از پرسشنامه ترس از شفقت به دیگران گیلبرت و همکاران استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش همسانی درونی به شیوه آلفای کرونباخ و برای روایی سازه از تحلیل عاملی تأییدی با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ و Lisrel نسخه ۸/۸ استفاده شد. یافته ها: ضریب آلفای کرونباخ برای نمره کل مقیاس ۸۷/۸ بدست آمد. مقیاس کوتاه تجدیدنظر شده عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت همبستگی مثبت معناداری را با مقیاس ذهن آگاهی شناختی عاطفی (۰/۱۳۹) تجدیدنظر شده و همبستگی منفی را با ترس از شفقت به دیگران (۰/۱۲۶-) نشان داد (۰/۰۰۵<p). همچنین نتایج تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که ساختار تک عاملی از برازش مناسبی در جمعیت مورد مطالعه برخوردار است. نتیجه گیری: اعتبار و روایی نسخه فارسی کوتاه تجدیدنظر شده مقیاس عشق شفقت آمیز نسبت به بشریت در جمعیت ایرانی تائید شد. پژوهشگران و متخصصان سلامت روان می توانند از این ابزار به عنوان ابزاری کوتاه برای ارزیابی عشق شفقت آمیز در پژوهش ها و مداخلات درمانی استفاده کنند.
مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی) در نوجوانان بی سرپرست 15-17 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف مقایسه اثربخشی آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس بر سازگاری اجتماعی، عاطفی و آموزشی در نوجوانان بی سرپرست 17-15سال انجام شد. پژوهش نیمه آزمایشی از نوع پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل بود. به این منظور از بین تمامی نوجوانان بی سرپرست که در مراکز شبانه روزی سازمان بهزیستی منطقه 20 شهر ری و منطقه 3 شمیرانات در نیمه اول سال 1397، 36 نوجوان، بصورت در دسترس بعنوان نمونه انتخاب و بطور تصادفی در دو گروه آزمایش و یک گروه گواه قرار گرفتند (هر گروه 12نفر). سپس شرکت کنندگان گروه آزمایش اول و دوم به ترتیب طی 8 و 7 جلسه 70-60 دقیقه ای تحت آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس قرار گرفتند. گروه گواه هیچ آموزشی دریافت نکرد. ابزار استفاده شده در پژوهش مقیاس سازگاری دانش آموزان (AISS) (سینها و سینگ، 1993) بود. نتایج به دست آمده از تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیره (MANCOVA) نشان داد آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس موجب افزایش سازگاری اجتماعی در نوجوانان بی سرپرست شده است (05/0 P<). همچنین نتایج به دست آمده از آزمون t مستقل نشان داد که تأثیر آموزش تفکر خلاق بر سازگاری نوجوانان بیشتر از مدیریت استرس است (05/0 P<). بنابراین آموزش مهارت تفکر خلاق و مدیریت استرس می تواند به عنوان یک عامل حمایتی، از پدید آمدن مشکلات روان شناختی و اجتماعی در نوجوانان پیشگیری کند و هم به عنوان اساس و پایه ای برای رشد سالم آن ها مورد استفاده مشاوران و مربیان قرار گیرد.
شناسایی مؤلفه های گرایش به مصرف سیگار در جوانان از دیدگاه متخصصان؛ یک تحلیل کیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های مشاوره جلد ۲۱ بهار ۱۴۰۱ شماره ۸۱
۷۸-۳۹
حوزه های تخصصی:
هدف : هدف پژوهش حاضر شناسایی مؤلفه های گرایش به مصرف سیگار در جوانان از نگاه متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار بود. روش : در این مطالعه از رویکرد کیفی و شیوه تحلیل مضمون استفاده گردید. شرکت کنندگان شامل متخصصان حوزه اعتیاد و سیگار (درمانگران، پژوهشگران، اساتید و مدرسان) در سال 1399 بودند که با استفاده از روش نمونه گیری هدف مند گزینش شدند. نمونه گیری با استفاده از ابزار مصاحبه (نیمه ساختار یافته) به منظور دریافت داده ها تا مرحله اشباع نظری ادامه پیدا کرده و در ادامه اطلاعات جمع آوری شده با روش کدگذاری (فرعی و اصلی) تحلیل شدند. یافته ها : تحلیل یافته ها منجر به استخراج 85 مفهوم اولیه، 37 مقوله فرعی و 15 مقوله اصلی گردید که بر اساس آن، مقولات اصلی گرایش به سیگار در جوانان عبارت بودند از: 1. نقش مؤثر خویشاوندان در مصرف 2. جو نا کارآمد خانواده مستعدکننده مصرف 3. انگیزه بخشی گروه های همتا در مصرف 4. سر نخ دهی رسانه در مصرف سیگار 5. تأثیر پذیری از شخصیت های مشهور 6. تسهیل گری جامعه در مصرف 7. شرایط مساعد مکان تفریح عمومی برای مصرف 8. دسترسی آسان به سیگار 9. تحریف شناختی از سیگار 10. علل روان شناختی نا کارآمد 11. واکنش معکوس به بازدارنده های سطحی در مصرف 12. ضعف مهارت های انطباقی 13. تلقی جذابیت رفتاری 14. سطحی نگری رسانه ها در مورد آسیب های مصرف 15. مصرف تفننی. در نهایت ترکیب مقولات اصلی منجر به استخراج دو مضمون هسته ای از جمله مؤلفه های میان فردی برون فردی و مؤلفه های درون فردی گرایش به سیگار در جوانان گردید. نتیجه گیری : پژوهش حاضر نشان داد که جوانان متأثر از عوامل میان فردی برون فردی هم چون رسانه ، خانواده، جامعه و جو همتایان با علایق مشترک و یا ابعاد درون فردی مثل ناراحتی های روان شناختی، تأثیرپذیری از شخصیت های مشهور فیلم و یا ضعف های مهارتی، بیشتر احتمال دارد تا به سمت مصرف سیگار و ادامه آن گرایش پیدا کنند.
تجربه زیسته اقدام به خودکشی: یک مطالعه پدیدارشناسانه
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، مطالعه پدیدارشناسانه تجربه زیسته اقدام به خودکشی در افرادِ با سابقه خودکشی بود. در این مطالعه ی پدیدارشناسی، داده ها از طریق مصاحبه های بدون ساختار و عمیق با 20 شرکت کننده (11 زن و 9 مرد) جمع آوری شد. در این مطالعه از روش نمونه گیری هدفمند و گلوله برفی استفاده شد و جمع آوری اطلاعات تا رسیدن به اشباع ادامه یافت. برای تجزیه و تحلیل داده ها از روش پدیدارشناسی توصیفی «کولایزی» استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده های حاصل از مصاحبه ها منجر به استخراج 6 مضمون اصلی و 11 مضمون فرعی شد. مضمون مرکزیِ استخراج شده از این پژوهش «اقدام به خودکشی به عنوان راه چاره» با مضمون فرعی «راهی برای رهایی یا بیانگری» بود. مضامین دیگر این پژوهش شامل ادراک مشکلات درون فردی با دو مضمون فرعیِ احساس بی معنایی و تکانش گری؛ ادراک مشکلات بین فردی شامل دو زیرمضمون تجربه شکست های عاطفی و ادراک عدم پذیرش و طرد از سوی دیگران؛ ادراک آشفتگی در فضای خانواده شامل سه مضمون فرعیِ تجارب ناخوشایند در دوران کودکی، ادراک تنش در روابط زناشویی و تعارض والد-نوجوانان در کنترل و استقلال؛ عدم پذیرش هویت فرهنگی و اجتماعی شامل دو مضمون فرعی شکاف بین نسلی و ادراک عدم معنابخشی مذهب. آخرین مضمون، فقر و مشکلات مالی بود که شامل مضمون فرعی ادراک مشکلات اقتصادی و مالی بود. تحقیق حاضر نشان داد، خودکشی یک کلیت پیچیده و چندبعدی است که در یک ساختار کلی تنش در ابعاد درون فردی، بین فردی، خانوادگی، اجتماعی-فرهنگی و اقتصادی را به هم مرتبط می کند. بنابراین، برای هرگونه برنامه پیش گیرانه، مشاوره و مداخله در بحران خودکشی باید به روابط ساختاری بین مشکلات درون فردی، بین فردی، خانوادگی و فرهنگی-اجتماعی شود.
تحلیل روند یادگیری دانش آموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمه حضوری، حضوری)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
روانشناسی تربیتی سال ۱۸ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۶۴
33-53
حوزه های تخصصی:
هدف طرح حاضر ارزیابی از یادگیری دانش آموزان درگذر از کرونا (مجازی، نیمه حضوری و حضوری) است. روش پژوهش نیمه آزمایشی از نوع اندازه گیری مکرراست. جامعه آماری دانش آموزان دوره دوم متوسطه در سال تحصیلی 1401-1400 منطقه 15 شهر تهران هست. نمونه موردبررسی 76 دانش آموز، از سه کلاس پایه دوازدهم رشته انسانی مشغول به تحصیل در 1401-1400 است. شیوه نمونه گیری از بین جامعه در دسترس به صورت تصادفی خوشه ای انتخاب گردید. ابزار پژوهش آزمون های هماهنگ دی ماه، اسفندماه در سطح دبیرستان، آزمون شبه نهایی فروردین ماه منطقه 15، آزمون نهایی کشوری درس جامعه شناسی 3 است که همگی به شیوه حضوری برگزار شد. روش تجزیه وتحلیل آزمون تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر، آزمون تعقیبی بنفرونی است نتایج: آزمون لامبدای ویلکز با مقدار (250/0) و (f=70/954)750 /0 مجذور اتای تفکیک ی در سطح (p<0/001) معنی دار است؛ به عبارت دیگر نوع آموزش در پژوهش حاضر مؤثر بود. میزان تأثیر آموزش 750/0 بود. نتایج آزمون بنفرونی نشان داد که میانگین آموزش مجازی (36/10)، بیشتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش نیمه حضوری (05/5)، تداوم نیمه حضوری (56/7)، است و آموزش حضوری (03/12)، بالاتر از حد مطلوب و مؤثرتر از آموزش مجازی (36/10)، (p<0/01) است. سیستم های آموزشی باید آموزش مجازی اضطراری را به عنوان روش جایگزین برای حفظ فرآیندهای یاددهی-یادگیری در محیط های همزمان یا ناهم زمان که با استفاده از پلتفرم های مختلف با دسترسی به اینترنت انجام می شود، با پرهیز از اعمال فشار بر معلمان، دانش آموزان و گونه ای حساب شده، ارائه دهند.
اضطراب کرونا؛ نقش معنای زندگی و جهت گیری مذهبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با شیوع ویروس کرونا افراد، سطح زیادی از اضطراب را تجربه کردند و روانشناسان به این مسئله توجه ویژه داشته اند. این پژوهش با هدف بررسی نقش پیش بینی کننده معنای زندگی و جهت گیری مذهبی بر اضطراب کرونا به انجام رسید. روش پژوهش ازنظر هدف، کاربردی و ازنظر ماهیت، توصیفی - همبستگی بود. جامعه آماری شامل دانشجویان زن و مرد ۲۰ تا ۴۰ ساله ساکن شهر تهران بود که به شیوه دردسترس انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسشنامه اضطراب کرونا، پرسشنامه معنای زندگی و پرسشنامه جهت گیری مذهبی استفاده شد. برای تحلیل استنباطی و بررسی مفروضه های تحلیل از معادلات رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج به دست آمده از تحلیل رگرسیون نشان دادند مؤلفه های معنای زندگی شامل حضور معنا و جست وجوی معنا روی هم رفته 14% اضطراب کرونا و مؤلفه های مذهبی گرایی، سازمان نایافتگی مذهبی، ارزنده سازی مذهبی و کام جویی نیز روی هم رفته، 13% اضطراب کرونا را پیش بینی می کنند. با الهام از یافته ها می توان با طراحی مداخلات مبتنی بر مذهب و معنویت در راستای ارتقای سلامت روان مردم و بیماران، گامی اساسی برداشت.
تأملی بر وضع موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی شاغل در دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری: مورد مطالعه دانشگاه های غرب کشور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی وضعیت موجود غنای شغلی اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی غرب کشور، از طریق طراحی و اعتباریابی یک ابزار روا و پایا می باشد. روش: این پژوهش از نوع آمیخته اکتشافی است که در دو بخش کیفی و کمی، انجام شده است. در بخش کیفی مشارکت کنندگان، 25 نفر از خبرگان و مطلعان کلیدی بودند که به صورت هدفمند و گلوله برفی انتخاب و مصاحبه شدند. برای شناسایی مجموعه نشانگان و ابعاد غنای شغلی، داده های این بخش در سطوح باز و محوری کدگذاری شدند. مجموعه شناسایی شده به روش خود بازبینی، ارزیابی شاخص های مقبولیت و کنترل از سوی اعضا، اعتباریابی شد(اعتباریابی کیفی). سپس نشانگان تبدیل به گویه های یک پرسشنامه 24 گویه ای در مقیاس 5 درجه ای لیکرت شدند که روایی محتوایی آن با استفاده از روایی متخصصان بررسی شد. در بخش کمی، به روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای، 324 نفر از اعضای هیأت علمی دانشگاه های غرب کشور(ایلام، کرمانشاه، کردستان و همدان) انتخاب شده و پرسشنامه طراحی شده در بخش کیفی را تکمیل کردند. داده های این بخش، ابتدا به منظور تعیین روایی سازه پرسشنامه(اعتباریابی کمی)، با استفاده از تحلیل عاملی تاییدی، و همچنین تعیین پایایی پرسشنامه با استفاده از روش همسانی درونی(آلفای کرونباخ) تحلیل شد. سپس برای ارزیابی وضع موجود، داده ها با استفاده از آزمون t تک نمونه ای تحلیل شد. یافته ها: در بخش کیفی مجموعه نشانگان(24 نشانگر) غنای شغلی در قالب ابعاد آموزشی، پژوهشی، خدمات تخصصی، فردی و سازمانی شناسایی و اعتباریابی شد. همچنین روایی محتوایی پرسشنامه توسط متخصصان تایید شد. در بخش کمی روایی سازه و پایایی پرسشنامه تایید شد و همچنین یافته های ارزیابی وضع موجود در مجموع نشان داد که غنای شغلی اعضای هیات علمی وضعیت مطلوبی ندارد. نتیجه گیری: این پژوهش ضمن اینکه ابزار جدیدی را برای استفاده پژوهشگران علاقه مند به حوزه غنای شغلی اعضای هیئت علمی معرفی می کند، می تواند نگاه دست اندرکاران، تصمیم سازان و مدیران آموزش عالی را به بهبود غنای شغلی اعضای هیئت علمی موشکافانه تر کند.
مدل یابی روابط ساختاری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروندی سازمانی با میانجیگری توانمند سازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: امروزه منابع انسانی، مهمترین و ارزشمندترین سرمایه های سازمانی هستند که بر موفقیت و بالندگی سازمانها تاثیر میگذارند. توانمند سازی معلمان به دلیل نقش و اهمیتی که در فرآیند تعلیم و تربیت دارند، می تواند نقش بسزایی در بهبود بخشی فعالیت های نظام آموزشی داشته باشد و باعث شکل گیری نظام آموزشی موثر، باداوام و با کیفیت شود، لذا پژوﻫﺶ حاضر ﺑﺎ ﻫﺪف تدوین مدل ﺳﺎﺧﺘﺎری مهارت های تدریس معلمان بر اساس رفتار شهروند سازمانی با میانجی گری توانمند سازی اﻧﺠﺎم ﺷﺪ. روش: پژوهش حاضر با توجه به هدف، کاربردی و از نوع تحقیقات توصیفی-همبستگی است. ﻧﻤﻮﻧﻪ ﭘﮋوﻫﺶ 380 معلم شاغل در دبیرستان های کلان شهر کرج در سال تحصیلی 98-1397 بودند که به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه های مهارت های تدریس حاجی زاده(1390)، توانمند سازی اسپریتزر(2012) و رفتار شهروندی سازمانی دیپائولا و همکاران(2004) استفاده شد. با به کارگیری نرم افزارهای PASW و LISRE از تحلیل مدل معادلات ساختاری برای تجزیه و تحلیل داده ها استفاده شد. یافته ها: یافته های این پژوهش نشان داد که مدل از برازش مناسبی با داده ها برخوردار است و مهارت های تدریس با میانجیگری توانمند سازی اثر غیر مستقیم و معناداری بر رفتار شهروندی سازمانی دارد. همچنین غیر از مؤلفه تکنولوژی آموزشی بقیه ابعاد مهارت های تدریس، اثر مستقیمی بر توانمند سازی معلمان دارند. نتیجه گیری : با توجه با یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که برای رشد رفتار شهروندی سازمانی در معلمان باید به توانمند سازی آنها توجه داشت و برای رشد توانمند سازی باید مهارت هایی مانند طراحی، ارزشیابی و روش تدریس را تقویت نمود.
شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ بهار (خرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۱
۶۴۰-۶۲۹
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجودی که تحقیقات نشان داده است معنویت در سازمان باعث توسعه منابع انسانی می شود، اما پژوهشی که به مدل یابی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی پرداخته باشد مغفول مانده است. هدف: هدف شناسایی مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه در راستای توسعه منابع انسانی جهت ارائه مدل مطلوب (رویکرد آمیخته) بود. روش: روش پژوهش برحسب هدف، بنیادی - کاربردی؛ برحسب نوع داده، آمیخته از نوع اکتشافی بود. مشارکت کنندگان بخش کیفی متخصصان دانشگاهی بودند که به روش نمونه گیری هدفمند و به کارگیری معیار اشباع نظری با 23 نفر مصاحبه شد و در بخش کمی 260 نفر از اساتید دانشگاه های خراسان شمالی به عنوان حجم نمونه انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها در بخش کیفی، مصاحبه نیمه ساختار یافته و در بخش کمی، پرسشنامه محقق ساخته بود. تحلیل داده ها در بخش کیفی، به روش تحلیل محتوا (کراسول، 2011) انجام شد و در بخش کمی از روش های آمار استنباطی (آزمون تی تک نمونه ای و تحلیل عاملی تأییدی) استفاده شد. یافته ها: مؤلفه های سازمان معنویت گرا در دانشگاه های خراسان شمالی شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت شناسایی شدند. نتایج حاصل از تحلیل عاملی تأییدی نشان داد که تمامی بارهای عاملی بالاتر از 0/5 است و مدل در سطح اطمینان (99) درصد معنادار است و برازش مدل با مقدار 2/36 مورد تأیید قرار گرفت. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهند که هر یک از مؤلفه های شایستگی، سازگاری، خودآگاهی، هدفمندی، خودباوری و معنویت در دانشگاهی با محیطی معنوی، می تواند افراد را در راستای توسعه منابع انسانی یاری دهد.
بررسی عوامل روانشناختی و جمعیت شناختی مرتبط با سواد مالی دانشجو – معلمان استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ پاییز (آبان) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۶
۱۵۲۰-۱۵۰۳
حوزه های تخصصی:
زمینه: سواد مالی، که به معنای داشتن دانش، نگرش و رفتارهای مرتبط با این حیطه است، اهمیت مضاعفی برای جوانان بخصوص دانشجویانی دارد که از وابستگی به سوی استقلال حرکت می کنند و اشتباهات مالی آن ها پیامدهای مستمری در آینده آن ها خواهد داشت. با وجود اهمیت سنجش و ارزیابی رفتارهای مالی، در زمینه بررسی این موضوع در جامعه مورد مطالعه شکاف تحقیقاتی وجود دارد. هدف: هدف این تحقیق سنجش میزان سواد مالی دانشجو - معلمان دانشگاه فرهنگیان گیلان و تحلیل رابطه چند متغیر روانشناختی و جمعیت شناختی با آن بود. روش: تحقیق حاضر در ردیف پژوهش های توصیفی و از نوع پیمایشی بود. جامعه آماری تحقیق را 613 نفر از دانشجویان دانشگاه فرهنگیان استان گیلان تشکیل می دهند که از میان آن ها، 242 نفر، به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب گردیدند. دو پرسشنامه معین الدین (2011) و پرسشنامه پاتریچ و همکاران (2016) برای جمع آوری اطلاعات مورد استفاده قرار گرفت. یافته ها: یافته ها نشان داد که میانگین نمره دانشجو - معلمان در دانش مالی 4/50 (از 24)، نگرش مالی 60/29 (از 75) و رفتار مالی 62/45 (از 100) است. همچنین بررسی رابطه متغیرهای روانشناختی و جمعیت شناختی با ابعاد سواد مالی نشان داد که به غیر از چند متغیر، در اغلب متغیرها وضعیت سواد مالی دانشجویان مشابه است و گروه های مختلف دانشجویی سواد مالی یکسانی دارند. نتیجه گیری: این یافته ها نشان می دهند که سواد مالی دانشجویان، در بعد دانش در سطح بسیار پایینی قرار دارد ولی در دو بعد نگرش و رفتار وضعیت سواد مالی دانشجویان مناسب است. گروه های مختلف نیز سطح سواد مالی مشابهی دارند.
نقش حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری در پیش بینی رشد پس از سانحه بهبودیافتگان از کرونا
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری در پیش بینی رشد پس از سانحه بهبودیافتگان از کرونا بود. پژوهش حاضر توصیفی – همبستگی بود؛ جامعه پژوهش شامل کلیه بهبودیافتگان از بیماری کرونا در 6ماهه دوم سال 1400 شهر ایلام بود. بدین منظور تعداد 200 نفر با استفاده از روش نمونه گیری داوطلبانه و بر اساس معیارهای ورود و خروج تعیین شده انتخاب و به پرسشنامه های رشد پس از سانحه تدسچی و همکاران (۱۹۹۶)، حمایت اجتماعی شوبرون و استووارت (۱۹۹۱)، نشخوار فکری هوکسما و مارو (۱۹۹۱) و تاب آوری کانر – دیویدستون (۲۰۰۳) به صورت آنلاین پاسخ و تکمیل کردند. جهت تجزیه و تحلیل داده ها از ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه به روش گام به گام با استفاده از نرم افزار SPSS 26 استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین حمایت اجتماعی با رشد سانحه(50/0r=) و بین تاب آوری و رشد پس از سانحه (68/0r=) رابطه مثبت معنادار وجود دارد. بین نشخوار فکری با رشد پس از سانحه نیز رابطه منفی معنادار (37/0-r=) به دست آمد. نتایج حاصل از تحلیل رگرسیون نشان داد که حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری با هم قادر اند 58 درصد((586/0 R2=) از رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا را تبیین نمایند. همچنین یافته ها نشان داد که به ترتیب تاب آوری با ضریب تأثیر 425/0، حمایت اجتماعی با ضریب تأثیر 323/0 و نشخوار فکری با ضریب 235/0- بیشترین نقش را در پیش بینی رشد پس از سانحه در بهبود یافتگان از کرونا داشته است. نتایج این مطالعه نشان داد که متغیرهای حمایت اجتماعی، تاب آوری و نشخوار فکری نقش مؤثری در پیش بینی رشد پس از سانحه دارند.
تحلیل تأثیر رهبری تحول آفرین سبز بر عملکرد مالی با تأکید بر نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز و ظرفیت نوآوری سبز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رهبری آموزشی کاربردی سال سوم تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
65 - 74
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تحلیل تاثیر رهبری تحول آفرین سبز بر عملکرد مالی با تاکید بر نقش میانجی مدیریت منابع انسانی سبز و ظرفیت نوآوری سبز می باشد. پژوهش حاضر از نظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش، توصیفی - پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل (180نفر) از کارکنان ستادی شهرک صنعتی تفت بود، که با فرمول کوکران 123 نفر انتخاب شدند. ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه استاندارد بود. روایی و پایایی پرسش نامه ها حاکی از آن بودند که ابزارهای اندازه گیری از روایی و پایایی خوبی برخوردارند. نتایج فرضیات، نشان داد دهنده تایید فرضیه ها و نقش میانجی متغیرها (مدیریت منابع انسانی و ظرفیت نوآوری سبز ) بود. با وجود مدل طراحی شده، می توان انتظار داشت که مدیران شرکت بتواند به منظور پیشبرد اهداف خود به رهبری تحول آفرین سبز به منظور افزایش عملکرد مالی خود توجه کافی داشته باشد. بدین منظور می توانند از مدیریت منابع انسانی سبز و ظرفیت نوآوری سبز در جهت ارتقا آن کمک بگیرند
بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی با کاربرد مدل سازی معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های نوین روانشناختی سال هفدهم بهار ۱۴۰۱ شماره ۶۵
107 - 116
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی مدل شناختی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی بود. دراین راستا نقش واسطه ای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی مورد بررسی قرار گرفت. جامعه شامل تمامی دانشجویان مشغول به تحصیل در دانشگاه محقق اردبیلی در سال 99-1398 بود که تعداد 222 نفر با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسشنامه کانون توجه، مقیاس ترس از ارزیابی منفی، اضطراب اجتماعی-جسمانی، کمرویی چیک-بریگز و مقیاس رضایت از تصویر تن استفاده شد. داده ها با استفاده از روش مدلسازی معادلات ساختاری تحلیل شد. نتایج نشان داد متغیرهای ترس از ارزیابی منفی و اضطراب اجتماعی-جسمانی در رابطه بین تصویر بدن و کانون توجه با کمرویی نقش واسطه ای معنی دار دارند. در مواجهه با موقعیت های اجتماعی، نوعی بازنمایی ذهنی از ظاهر در فرد شکل می گیرد که کانونی برای توجه می شود، همچنین توجه به ارزیابی منفی دیگران نیز معطوف می شود و درنهایت اضطراب ناشی از این دو منبع، موجب افزایش کمرویی می شود، به عبارتی سازوکارهای شناختی مدل مفهومی اضطراب اجتماعی راپی و هیمبرگ در تبیین کمرویی نیز نقش دارند.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مشاوره شغلی و سازمانی دوره ۱۴ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱ (پیاپی ۵۰)
81 - 118
حوزه های تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
رابطه سوء رفتار هیجانی با رضایت زناشویی: نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در زنان و مردان شهر بندرعباس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
رویش روان شناسی سال یازدهم بهمن ۱۴۰۱ شماره ۱۱ (پیاپی ۸۰)
۱۴۴-۱۳۵
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش واسطه ای دلزدگی زناشویی در ارتباط بین سوء رفتار هیجانی و رضایت زناشویی بود. روش پژوهش، توصیفی - همبستگی و از نوع مدل یابی معادلات ساختاری بود. جامعه آماری شامل کلیه زنان و مردان شهر بندرعباس در سال 1400- 1401بودند که از بین آنها 350 نفر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای گردآوری داد ه ها از پرسشنامه دلزدگی زناشویی(MBS) پاینز (١٩٩٦)، پرسشنامه ترومای دوران کودکی(CTQ) محمد خانی و همکاران (٢٠٠٣) و مقیاس رضایت زناشویی(EMS) اولسون(1994) استفاده شد. تحلیل مدل یابی معادلات ساختاری نشان داد که سوء رفتار هیجانی و دلزدگی زناشویی هم به صورت مستقیم و هم غیرمستقیم، بر رضایت زناشویی در زنان و مردان نقش دارند (001/0). یافته ها نشان داد مدل پژوهش از برازش خوبی برخوردار است . ، نتایج این پژوهش نشان داد که متغیر دلزدی زناشویی نقش واسطه ای بین سوءرفتار هیجانی و رضایت زناشویی زوجین دارد.
بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(تیر) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۲
۸۱۸-۷۹۷
حوزه های تخصصی:
زمینه: بزهکاری در دوران نوجوانی با مجموعه ای از الگوهای رفتاری نابهنجار و ضعف مهارت خودتنظیمی هیجانی از جمله رفتارهای خودآسیب رسان و تجربه خشم و پرخاشگری همراه است. مطالعات نشان می دهد که مؤلفه های گروه درمان گری درمان مبتنی بر شفقت بر امیدواری، رضایت از زندگی و نارسایی خلقی نوجوانان بزهکار مؤثر بوده و همچنین باعث بهبود نظم جویی شناختی هیجانی مثبت و افزایش مهارت های ذهن آگاهی و کاهش تجربه شرم و گناه در مبتلایان به اختلالات اضطرابی، افسردگی و افزایش تحمل پریشانی و کاهش نظم جویی هیجان منفی بوده است، اما در کاربرد این درمان بر روی نوجوانان بزهکار جامعه مورد نظر شکاف تحقیقی وجود دارد. هدف: این پژوهش با هدف بررسی اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان و خودتنظیمی هیجانی نوجوانان بزهکار کانون اصلاح و تربیت شهر تهران انجام شد. روش: در این پژوهش شبه آزمایشی، از طرح پیش آزمون - پس آزمون و پیگیری یک ماهه استفاده شد. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه مددجویان ساکن کانون اصلاح و تربیت شهر تهران در سال 98 بود که از این میان، 13 مددجوی مقیم کانون اصلاح و تربیت شهر تهران به طور تصادفی انتخاب شدند از سیاهه ی خودگزارشی رفتارهای خود آسیب رسان کلونسکی و گلن (2009)، پرسشنامه خودتنظیمی هیجانی هافمن و کاشدان (2010) و پرسشنامه پرخاشگری باس و پری (1992) در مرحله پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری استفاده شد. برنامه آموزشی متمرکز بر شفقت طی 12 جلسه 90 دقیقه ای و هفته ای یک جلسه اجرا شد. جهت بررسی اثربخشی برنامه های مداخله و به منظور کنترل اثر پیش آزمون از طرح تحلیل واریانس مختلط استفاده شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که درمان مبتنی بر شفقت بر کاهش نشانه های پرخاشگری، رفتارهای خودآسیب رسان تأثیر معنادار داشته (0/05 p<) و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معنادار تداوم داشته است. در خصوص اثربخشی درمان مبتنی بر شفقت بر مؤلفه های خودتنظیمی هیجانی، نتایج نشان داد که اجرای متغیر مستقل، مؤلفه سازگاری و تحمل را در سطح معنادار (0/05 p<) بهبود داده و این اثربخشی در مرحله پیگیری هم به صورت معناداری تداوم داشته است. نتیجه گیری: یافته ها نشان می دهد که درمان مبتنی بر شفقت بر بهبود کارکرد رفتارهای خود آسیب رسان، پرخاشگری و تنظیم هیجانی در نوجوانان بزهکار مؤثر است. از این نتایج می تواند در جهت برگزاری دوره های آموزشی در کانون اصلاح و تربیت و همچنین در برنامه ریزی جهت پیشگیری از رفتارهای آسیب زا در نوجوانان و کاهش این رفتارها به ویژه در نوجوانان بزهکار استفاده کرد.
سبک دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند: نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
علوم روانشناختی دوره ۲۱ تابستان(مرداد) ۱۴۰۱ شماره ۱۱۳
۹۸۶-۹۷۱
حوزه های تخصصی:
زمینه: با وجود اینکه نقش سبک دلبستگی، حرمت خود پایین، و حساسیت به طرد بالا در اعتیاد به تلفن همراه هوشمند تأیید شده است اما هنوز ابهامات فراوانی در نحوه تأثیر این عوامل بر اعتیاد به تلفن همراه هوشمند وجود دارد؛ حتی در برخی از موارد، نتایج پژوهشی در تناقض با یکدیگر هستند، شاید به این علت که غالباً این موارد مسستقل از هم بررسی شده اند. هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش واسطه ای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند صورت گرفت. روش: به منظور بررسی رابطه غیر مستقیم سبک دلبستگی و تلفن همراه هوشمند از طریق حرمت خود و حساسیت به طرد، از روش معادلات ساختاری استفاده شد. کاربران 20 تا 34 ساله ای که از تلفن همراه هوشمند استفاده می کردند جامعه آماری پژوهش را تشکیل می دادند. در این پژوهش 452 شرکت کننده 20 تا 34 ساله (1/49 درصد زنان و 50/9 درصد مردان) به صورت داوطلبانه، پرسشنامه های سبک دلبستگی بشارت (2011)، اعتیاد به تلفن همراه سواری (1393)، حرمت خود روزنبرگ (1965) و حساسیت به طرد نسخه بزرگسال برنسون و همکاران (2009) را تکمیل کردند. یافته ها: نتایج تحلیل مسیر با استفاده از آزمون بوت استراپ نشان داد متغیرهای حرمت خود و حساسیت به طرد در رابطه بین سبک های دلبستگی ایمن و اجتنابی با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای جزئی داشته و در رابطه سبک دلبستگی مضطرب با اعتیاد به تلفن همراه هوشمند نقش واسطه ای کامل را ایفا می کنند. همچنین جنسیت بر مسیر مستقیم سبک دلبستگی اجتنابی و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند و مسیر غیرمستقیم سبک دلبستگی مضطرب و اعتیاد به تلفن همراه هوشمند، نقش تعدیل گری دارد. نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد که در راستای حل معضل اعتیاد به تلفن همراه هوشمند به ویژه در مورد زنان، توجه به مؤلفه های حرمت خود و حساسیت به طرد می تواند راه گشا باشد.