مشاوره شغلی و سازمانی
مشاوره شغلی و سازمانی دوره 14 بهار 1401 شماره 1 (پیاپی 50) (مقاله علمی وزارت علوم)
مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مدل یابی رابطه بین کامیابی شغلی با انطباق پذیری مسیر شغلی و نقش واسطه ای سرمایه روانشناختی در معلمان بود. روش: روش پژوهش توصیفی، همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه معلمان زن شاغل در دوره ابتدایی سازمان آموزش و پرورش شهر تهران بود. با استفاده از روش نمونهگیری خوشه ای تصادفی تعداد 405 نفر انتخاب شدند. برای جمع آوری داده های پژوهش از پرسشنامه های کامیابی در کار (پوراث و همکاران، 2011)، پرسشنامه انطباق پذیری مسیرشغلی ساویکاس (2012) و پرسشنامه سرمایه روانشناختی (لوتانز ،2007 ) استفاده شد. برای تحلیل داده ها از آزمون ضریب همبستگی پیرسون و الگویابی معادلات ساختاری با استفاده از نرم افزارهای SPSS 23 و Lisrel انجام شد. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که ضریب مسیر مستقیم بین انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی با کامیابی شغلی (01/0 P< ، 411/0=β) مثبت و مسیر غیر مستقیم بین سرمایه روانشناختی در رابطه بین انطباق پذیری مسیرشغلی با کامیابی شغلی شغلی (01/0 P< ، 427/0=β) مثبت و در سطح 01/0 معنادار بود. نتیجه گیری: براساس یافته های پژوهش انطباق پذیری مسیرشغلی می تواند کامیابی شغلی را پیش بینی کند و سرمایه روانشناختی نقش واسطه ای مهمی در افزایش کامیابی دارد. بنابراین توجه به عوامل جریان ساز انطباق پذیری مسیر شغلی و سرمایه روانشناختی اهمیت زیادی دارد.
مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق-پذیری شغلی کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه اثربخشی مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی با نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر بهزیستی و انطباق پذیری شغلی کارکنان انجام شد. روش مطالعه از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه بود. جامعه آماری را کلیه کارکنان دانشگاه شهید بهشتی تهران تشکیل دادند. نمونه گیری به صورت داوطلبانه و از میان کارکنان داوطلب برای مشاوره مسیر شغلی انجام شد و سپس افراد انتخاب شده به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش (گروه مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و گروه سازه گرا) و یک گروه گواه جایگزین شدند (هر گروه 15 نفر). داده ها با استفاده از پرسشنامه بهزیستی مسیر شغلی (محقق ساخته) و انطباق پذیری شغلی (ساویکاس و پورفلی، 2012) به دست آمد و جهت بررسی داده های پژوهش از شاخص های آمار توصیفی (گرایش مرکزی و پراکندگی) و از روش های آمار استنباطی شامل آزمون تحلیل واریانس چند متغیره با اندازه گیری مکرر استفاده شد. یافته ها نشان داد که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر بهزیستی شغلی کارکنان موثر بوده است اما نظریه سازه گرایی مسیر شغلی تاثیر معناداری بر بهزیستی شغلی کارکنان نداشته است امّا هر دو مداخله مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی مسیر شغلی بر انطباق پذیری مسیر شغلی کارکنان تاثیرگذار بودند. می توان نتیجه گرفت که مشاوره مبتنی بر بهزیستی مسیر شغلی بر انطباق پذیری و بهزیستی مسیر شغلی و نظریه سازه گرایی بر انطباق پذیری مسیر شغلی تاثیرگذار بوده و می توان از این دو رویکرد جهت ارتقای سلامت و بهزیستی و نیز انطباق پذیری هر چه بهتر کارکنان استفاده کرد.
تاثیر پاداش بر شادکامی در محیط کار با توجه به نقش میانجی درگیری کاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان رابطه پاداش بر شادکامی با نقش میانجی درگیری کاری در کارکنان مرکز آموزش جهاد کشاورزی استان تهران صورت پذیرفت. روش: روش پژوهش از نظر هدف؛ کاربردی و از نظر روش اجرا یک تحقیق توصیفی-پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش شامل کلیه کارکنان شاغل در مرکز آموزش جهاد کشاورزی استان تهران در سال 1398 بود که در مجموع 460نفر بودند که تعداد 210 نفر از آن ها بر اساس جدول مورگان و به شیوه نمونه گیری تصادفی ساده به عنوان نمونه آماری انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل پرسشنامه درگیری در کار شافلی و همکاران (2002)، پاداش پاجو و همکاران (2010) و شادکامی در محیط کار آکسفورد (1998) بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از مدل سازی معادلات ساختاری از طریق نرم افزار Smart PLS 3 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که متغیر پاداش با ضریب مسیر 351/0 و مقدار معناداری 640/2 بر شادکامی در محیط کار از طریق نقش میانجی درگیری کاری تاثیر دارد(01/0≥p). نتیجه گیری: باتوجه به یافته های پژوهش؛ مدیریت سازمان می تواند با به کارگیری صحیح و هدفمند مکانیسم های پاداش های مالی و غیر مالی شادکامی در محیط کار را بهبود بخشد و درگیری کاری کارکنان را افزایش دهد.
تأملی بر ویژگی های معلمان مبتلا به فلات شغلی: یافته های یک مرور نظام مند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف شناسایی ویژگی های معلمان مبتلا به فلات شغلی انجام گرفت. روش: این پژوهش با استفاده از روش تحقیق کیفی و رویکرد مرور نظام مند انجام شد. مؤلفه های شناسایی شده از طریق بررسی اسناد و منابع علمی موجود در زمینه فلات شغلی معلمان به دست آمدند. در مجموع 26 منبع انتخاب و مورد بررسی و تحلیل قرار گرفتند. به منظور بررسی و تجزیه و تحلیل داده های حاصل از منابع علمی موجود از روش تحلیل محتوای استقرایی در سه سطح باز، محوری و گزینشی استفاده شد. یافته ها: نتایج مطالعه درباره ویژگی های فلات شغلی معلمان منجر به شناسایی 15 مؤلفه شد که عبارتند از: 1- بی میلی و انگیزه پایین نسبت به فعالیت های کاری 2- نگرش منفی به شغل و شرایط شغلی-سازمانی 3- ضعف در سلامت روانی- جسمانی 4- رضایت شغلی پایین 5- عدم توجه به رشد و توسعه شغلی 6- کاهش عملکرد 7- عدم بروز خلاقیت و تنوع در کار 8- حضور منفعلانه در محیط کار 9- حضور نامنظم در محل کار10- ایجاد جو منفی در محیط کار و ترغیب رفتارهای مخرب سازمانی 11- دشواری در تطابق با محیط و شرایط کاری 12- تنبلی آگاهانه 13- نیت ترک شغل 14- پایین بودن حس وفاداری و تعهد به شغل و سازمان و 15- تعامل نامناسب با دانش آموزان. نتیجه گیری: در مجموع مؤلفه ها و نشانگرهای شناسایی شده در این پژوهش حاکی از اثرگذاری منفی فلات شغلی بر ابعاد مختلف روانی- جسمانی و عملکردی معلمان است.
ارائه الگوی قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: مرور نظام مند پژوهش ها حاکی از آن است قلدری در سازمان ها و بخصوص نیروی پلیس به یک معضل اساسی تبدیل شده است. از این رو هدف از پژوهش حاضر ارزیابی مدل معادلات ساختاری قلدری سازمانی در کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. روش: پژوهش حاضر توصیفی و از نوع مدلیابی معادلات ساختاری بود. جامعه پژوهش حاضر متشکل از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی جمهوری اسلامی ایران بود. نمونه پژوهش حاضر شامل 290 نفر از کارکنان ستاد فرماندهی نیروی انتظامی بود که به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شده اند. همه آن ها پرسشنامه های پژوهش را تکمیل کرده اند. سپس داده ها به روش های همبستگی پیرسون و مدل یابی معادلات ساختاری به کمک نرم افزارهای SPSSV19 و LISRELV8.80 مورد آزمون قرار گرفتند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد الگوی مفهومی قلدری سازمانی در ستاد فرماندهی نیروی انتظامی از برازش مطلوبی برخوردار است. همچنین روابط بین متغیرها مطلوب بدست آمد. نتیجه گیری: در نهایت نتایج حاصل از این پژوهش نشان از الگویی مناسب جهت قلدری سازمانی در نیروی انتظامی بوده و به کارکنان، سرپرستان، مدیران و سایر متخصصان در حوزه نیروی انتظامی، آگاهی و استفاده از این مدل جهت برخورد و مقابله با قلدری سازمانی پیشنهاد می شود.
نقش تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با نقش میانجی استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی نقش تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه با میانجی گری استقلال شغلی و اشتیاق شغلی معلمان بوده است. روش: این پژوهش کاربردی، از نظر روش، توصیفی از نوع همبستگی مدل معادلات ساختاری می باشد. جامعه آماری پژوهش را معلمان ابتدایی شهر زاهدان (2200 نفر) تشکیل دادند که با استفاده از جدول کرجسی و مورگان، 329 نفر از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. جهت گردآوری داده ها از پرسشنامه های تناسب فرد با شغل وگل و فلدمن (2009)، رفتار کاری نوآورانه جانسن (2000)، استقلال شغلی پیرسون و هال (۱۹۹۳) و اشتیاق شغلی سالواناوا و شوفلی(2001) استفاده گردید. داده های پژوهش با استفاده از روش های آماری همبستگی پیرسون و مدل معادلات ساختاری، از طریق نرم افزارspss23 و Lisrel8.8 مورد تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: یافته ها نشان داد که تناسب فرد با شغل بر رفتارهای کاری نوآورانه به طور مستقیم و از طریق استقلال شغلی و اشتیاق شغلی به طور غیر مستقیم بر رفتارهای کاری نوآورانه تأثیر مثبت و معناداری دارد. نتیجه گیری: با توجه به یافته ها می توان پیشنهاد داد که به منظور افزایش رفتارهای کاری نوآورانه در آموزش و پرورش، در گزینش معلمان، افرادی انتخاب شوند که متناسب با حرفه معلمی باشند، اشتیاق آنان به شغل معلمی نمایان باشد و زمینه داشتن استقلال شغلی به معلمان فراهم شود.
طراحی مدل قدرت رویاپردازی کارکنان دانشگاهی با رویکرد داده بنیاد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرگردانی ذهنی و بلاتکلیفی شناختی کارکنان در دانشگاه موجب آشفتگی فکری و پیامدهای منفی در ابعاد فردی و سازمانی خواهد شد. با این حال، بهره گیری از قدرت تخیل و خلاقیت ذهنی کارکنان که به عنوان رویا شناخته می شود، می تواند به عنوان ابزاری روانشناختی، در خدمت مدیران قرار بگیرد، به همین منظور هدف پژوهش حاضر طراحی مدل قدرت رویاپردازی کارکنان در سازمان ها بوده است. روش: روش پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی، با رویکرد کیفی-اکتشافی و از نظر اجرا با استفاده از تکنیک داده بنیاد انجام شده است. ابزار مورد استفاده نیز، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان این حوزه شامل اساتید رشته مشاوره شغلی و رفتار سازمانی و مدیران اداری دانشگاه شهید بهشتی بوده است که تعداد آن ها با استفاده از نمونه گیری گلوله برفی هدفمند بر اساس اصل اشباع، 12 نفر انتخاب گردید. یافته ها: یافته ها حاکی از آن بود که در مجموع، تعداد 40 مقوله و 364 کد احصا و در قالب پنج مقوله علی، زمینه ای، مداخله ای، راهبردها و پیامدها تنظیم شد. نتیجه گیری: نتایج نشان داد که مدل ترسیم شده قدرت رویاپردازی کارکنان، می تواند به طور نسبی، موجب جهش هایی در خلاقیت و نوآوری سازمانی و عبور از بحران های فرسودگی و لَختی سازمان گردد و مدیران می توانند با این تکنیک، کارکنانی تربیت کنند تا با توان انگیزشی بالا، شایستگی ها و اهدافی فراتر از موارد ذکرشده سازمان را دنبال نمایند.