فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۲۷٬۶۲۳ مورد.
منبع:
گنجینه اسناد سال ۳۴ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۱۳۳)
78 - 114
حوزه های تخصصی:
خاندان میرزایی هم سو با سیاست های صفویان و با مهاجرت از عراق، به زنجان وارد شدند. درادامه دولت صفوی با اعطای زمین های فراوان، علمای این خاندان را پشتیبانی کرد. خاندان میرزایی در دوره های بعد تا اواخر عصر قاجار در اجتماع حضوری مؤثر داشتند و به عنوان یکی از خاندان های مهم زنجانی شناخته می شدند؛ ولی در دهه های بعد به تدریج مرجعیت و اعتبارشان رو به افول گذاشت و امروزه نقش و جایگاهی در جامعه زنجان ندارند.هدف: در پژوهش حاضر با بررسی و تبیین موقعیت سیاسی و مذهبی و علل زوال جایگاه خاندان میرزایی، به این پرسش می پردازیم که جایگاه دینی و سیاسی خاندان میرزایی در زنجان چگونه ازبین رفت؟ و چه مسائلی موجب زوال اعتبار و جایگاه این خاندان شد؟روش/ رویکرد پژوهش: روش مقاله، پژوهش تاریخی است که با رویکرد توصیفی-تبیینی و براساس منابع کتاب خانه ای، مقاله، مصاحبه و اسناد خاندان میرزایی در سازمان های دولتی و خصوصی، به موضوع پرداخته است.یافته ها و نتیجه گیری: میرزاابوالقاسم مجتهد در دوره ناصرالدین شاه قاجار طرف مشورت دربار قرار داشت و از جایگاهی بالا درمیان گروه های مختلف برخوردار بود. با مرگ او، بازماندگانش به ریاست بخشی از جامعه زنجان رسیدند و صاحب بزرگ ترین محاکم شرع شدند؛ ولی چند سال بعد با مهاجرت میرزاابوطالب فرزند دوم میرزاابوالقاسم به تهران و مرگ زودهنگام میرزاابوعبدالله فرزند کوچک تر میرزاابوالقاسم و نیز عدم اقتدار، ثبات و شجاعت لازم میرزاابوالمکارم در جریان های مختلف اجتماعی و سیاسی به عنوان جانشین پدر -بزرگ خاندان و عالم طرازاول در زنجان- به موقعیت و جایگاه میرزایی ها خدشه وارد آمد. جنبش مشروطه نیز به ضرر خاندان میرزایی تمام شد و آن ها بنابه خصایل اخلاقی و کنش های سیاسی، این زوال را تسریع کردند. مرگ زودهنگام برخی از اعضای خاندان میرزایی، همگامی بازماندگان با نوسازی های عصر رضاشاه، رقابت های مالی بر سر میراث اجدادی، مهاجرت از زنجان و کسب پیشه غیردینی، موجب انحطاط جایگاه مذهبی و سیاسی خاندان میرزایی شد.
بازخوانی صحنه روایی مصور برروی بشقاب گلابه ای رنگارنگ منسوب به نیشابور بر پایه مطالعات قوم باستان شناسی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
197 - 224
حوزه های تخصصی:
مطالعه سفالینه های گلابه ای رنگارنگ به دلیل نقوش منحصربه فرد همواره موردتوجه پژوهشگران مختلف بوده است. طی چند دهه گذشته محققان با رویکردهای متفاوت نقوش سفالینه های فوق را مورد مطالعه قرار داده اند. باوجود پژوهش های صورت گرفته در راستای بازخوانی و تفسیر نقوش، هم چنان ابهامات و چالش ها به قوت خود باقی است. یکی از چالش های موجود در تفسیر نقوش سفالینه های گلابه ای رنگارنگ، صحنه روایی مصور برروی بشقابی ا ست که در موزه هنر «نلسون اتکینز» نگه داری می شود. پژوهشگران در پژوهش های خود با توجه به متون تاریخی برای تفسیر نقش بشقاب فوق نظرات ناهمگونی را ارائه کرده اند که گمان می رود تفاسیر آن ها دارای اشکالات اساسی است. این چنین به نظر می رسد که مطالعه متون تاریخی به تنهایی راه گشا برای تفسیر صحنه روایی فوق نیست و باید از مطالعات علوم میان رشته ای کمک گرفته شود، تا در پژوهشی مجزا و با استفاده از مطالعات قوم باستان شناسی صحنه روایی این ظرف مورد مطالعه و بازبینی قرار گیرد. نگارندگان در این پژوهش بر آن هستند تا با پیگیری کهن الگوها در بستر جغرافیای تولید سفالینه های گلابه ای رنگارنگ که دامنه مطالعات آن، خطه خراسان را دربر می گیرد، صحنه روایی بشقاب را موردمطالعه قرار دهند. برای نیل به این هدف، نگارندگان از مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی برای تفسیر آن بهره گرفته اند. روش پژوهش جستار پیشِ رو کتابخانه ای با رویکرد تاریخی، تحلیلی-تطبیقی است. درراستای هدف فوق، پرسش هایی نظیر: مفهوم صحنه روایی بشقاب گلابه ای رنگارنگ مورد بحث چیست؟ مطالعات قوم باستان شناسی تا چه حد در تفسیر صحنه روایی مصور برروی این ظرف قابل تطبیق است؟ مطرح شده است. برآیند حاصل از پژوهش تطبیقی مطالعات قوم باستان شناسی و مستندات تاریخی این ا ست که مضمون صحنه روایی منقوش بر بشقاب، مراسم آئینی طلب باران و آب از ایزد بانوی آناهیتا و تیشتر است که امروزه در خطه خراسان با تغییراتی در نحوه اجرای مراسم برگزار می گردد.
Archaeology and History of Nowshahr, Iran
منبع:
Caspian, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
49 - 52
حوزه های تخصصی:
Archeological survey of all counties in Mazandaran Province was carried out under the master plan of drawing an archeological map of this province. In this setting, coastal areas of the city of Nowshahr were reviewed for the first time, with a focus on the mountainous area of Kojur district which was studied in order to complete the previous research conducted there. A book entitled Archaeology and History of Nowshahr jointly authored by Seyed Mehdi Mousavi Kouhpar and Shahin Aryamanesh was published in 2021. In this book, the authors have investigated all aspects of the Parthian kingdom and goes beyond the political history of the Parthians to familiarize the readers with the archaeology, history, culture, religion, art, and society of the Parthians.
Introducing Troglodytic Spaces in Bostanu; Sasanian Rock-Cut Tombs on the Edge of the Persian Gulf
منبع:
Sinus Persicus, Volume ۱, Issue ۱, January ۲۰۲۴
7 - 17
حوزه های تخصصی:
Due to its specific location, the Persian Gulf has been at the center of attention throughout Iran’s history. Apart from commercial ships that passed through this strategic waterway, the Persian Gulf turned into a major point for the emergence and export of various thoughts and religions from one place to another in the region and beyond. In addition to historical texts, burial practices and rites seem important enough to evaluate and assess religious tendencies of the people who lived in this area. Among these rituals, those belonging to Zoroastrians on the edge of the Persian Gulf are of immense importance, which include some known samples found in Khark Island, Siraf Port, and Bushehr’s Shoghab. Man-made caves located on the Persian Gulf shores near the Parsian (=Gavbandi) next to cultural remnants of Islamic periods called “Javad Al-Aemeh Fishing Port” near the Bostanu Village help us know this kind of architecture. It seems that Bostanu caves served as rock-cut tombs and were included in the burial tradition of the Sassanian period that was also used in the Islamic period. Also, the location of Bostanu can be matched with the ancient Apsaneh and take its history back to the era of Alexander of Macedonia.
کانال آبیاری 7000 ساله در تپه پردیس؟(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۳ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۰
5 - 34
حوزه های تخصصی:
طی کاوش های دهه 1380 تپه پردیس ورامین، مجموعه یافته های جدید و گاه منحصربه فردی مشاهده و گزارش شد که توجه محققان داخلی و خارجی عضو یا همکار هیئت کاوش را به خود جلب کرد. در سال های بین این کاوش ها یا اندکی پس از پایان آنها، کاوشگران به ارائه دستاوردهای این مطالعات و انتشار تفسیرهای خود از این یافته ها پرداخته و تاکنون به تکرار فرضیات اولیه خود ادامه داده اند. چرخ سفالگری، کوره سفال پزی و کانال آبیاری ازجمله یافته های این کاوش ها بودند که به نظر می رسد کارکرد آنها در همان لحظه کشف تعیین شده و با گذشت زمان تردیدی در ذهن کاوشگران نسبت به ماهیت آنها ایجاد نشده است. بااین حال، ازآنجاکه هویت علوم انسانی و تجربی تغییرپذیری آنهاست، مردود شدن فرض ها و نتایج حاصل از کاوش تپه پردیس هیچ گاه نباید دور از انتظار باشد. ازجمله یافته های کاوش تپه پردیس برشی تقریباً مثلثی شکل در دیواره مجاور محل کاوش بود که به عقیده کاوشگران می تواند نمایانگر یک کانال آب باستانی باشد. بر این مبنا کاوشگران نتیجه گرفته اند که این پدیده، یک سازه مصنوعی و درواقع یک کانال آب برای آبیاری مزارع پیرامون تپه پردیس بوده است. در این مقاله با مروری بر سابقه انتقال آب از قدیم ترین زمان ها تا دوره های اخیر در ایران و نواحی پیرامونی اش و همچنین بررسی دقیق تر این پدیده می کوشیم ماهیت آن را روشن کنیم.
تحلیل انسجام غیر ساختاری غزلی از حافظ شیرازی (براساس الگوی هلیدی و حسن)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات ایرانی سال ۲۳ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴۵
317 - 343
حوزه های تخصصی:
موضوع انسجام و یا عدم انسجام غزلیات حافظ از دیرباز مورد توجه بسیاری از ادیبان و حافظ پژوهان بوده است. در دنیای معاصر بسیاری از نظریات زبان شناسی برای توضیح و تفسیر مطالبی از این دست کارآمد می نماید. این پژوهش که به روش توصیفی-تحلیلی نگاشته شده، درصدد است تا با تبیین و توضیح موضوع انسجام غیرساختاری و نشان دادن مؤلفه-های این انسجام بر اساس الگوی هلیدی و حسن (باتوجه به زبان شناسی نقش گرا و اصول انسجام متن)، مسأله وجود انسجام غیرساختاری در غزل حافظ را تبیین و بررسی نماید. در این پژوهش، انسجام غیرساختاری غزلی از حافظ در سه سطح بررسی و تحلیل خواهدگردید: 1- انسجام واژگانی یا لغوی (تکرار، حوزه معنایی مشترک: ترادف معنایی، تضاد معنایی، تقابل، شمول واژگی، اشتراک مجازی)؛ 2- انسجام نحوی یا دستوری (ارجاع، حذف، جایگزینی)؛ 3- انسجام پیوندی (روابط معنایی- دستوری). برآیند پژوهش حاکی از آنست علیرغم این که گویا ابیات حافظ در این غزل از انسجام برخوردار نیستند و هر بیت به نظر مستقل از بیت دیگری به نظر می آید، این ابیات از اتحاد و انسجامی غیرساختاری برخوردارند.
تبیین ماهیّت و روند شکل گیری مفهوم مشروطیّت در ایران بر اساس نظریه توماس اسپریگنز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
75 - 103
حوزه های تخصصی:
با گذشت بیش از یک قرن از جنبش مشروطه خواهیِ ایرانیان همچنان مسائلی وجود دارند که مناقشه برانگیز هستند. از مهم ترین آنها ماهیت و چگونگی ظهور «نظریه» مشروطیت در ایران است که بازبینی آن به عنوان یک مسئله مستقل پژوهشی ضرورت دارد. نوشتار حاضر با استفاده از نظریه بحران اسپریگنز که ناظر بر فهم نظریه های سیاسی است، به تبیین این سؤال می پردازد که روند تکوین و ماهیت «نظریه مشروطیت» در ایران دوره قاجاریه چگونه بوده است؟ کاربست نظریه اسپریگنز به منظور فهم ماهیت و تبیین روند تکوین نظریه مشروطیت در ایران است. نتایج این تحقیق براساس روش توصیفی تبیینی نشان می دهند نظریه مشروطیت دفعتاً و در روزهای پایانی جنبش ظهور نکرد، بلکه روندی تاریخی تکاملی داشت. درخصوص ماهیت آن نیز می توان گفت نظریه مشروطیت، «نظریه حکومت قانون» و جنبشی برای «تأسیس آزادی» و رهایی از استبداد بود. روند تکوین این نظریه با بهره گیری از رویکرد نظری اسپریگنز در چهار گامِ شناخت مشکل و مشاهده بی نظمی، علل بی نظمی، نظم و خیال (بازسازی جامعه)، و تجویز تبیین خواهد شد.
علل تلاش برای صادرات چای چین به ایران در دوره رضاشاه و دستاوردهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
129 - 148
حوزه های تخصصی:
در دوره پهلوی اول انتظار می رفت روابط ایران و چین، پس از چند قرن وقفه نسبی، به دلایلی از سر گرفته شود. بازرگانان و حکومت های دو سرزمین برای احیای مناسبات در این مقطع، بهبود روابط اقتصادی، به ویژه تجارت چای، را محور تلاش های خود قرار دادند. این پژوهش براساس رویکرد توصیفی تحلیلی و مبتنی بر اسناد منتشرنشده وزارت امور خارجه و مرکز اسناد ملی و نیز برخی منابع و تحقیقات در پی پاسخ به این پرسش است که تلاش ها برای احیای روابط اقتصادی ایران و چین در دوره پهلوی اول، خاصه تجارت چای، بر پایه چه عواملی شکل گرفت و چگونه ادامه یافت و چه دستاوردی در پی داشت؟ یافته های تحقیق گویای آن است که تلاش ها و تکاپوها برای برقراری روابط میان دو کشور متأثر از عواملی چون قدرت یابی دو شخصیت نظامی در ایران و چین (رضاشاه و چیانگ کای شک) و نیاز آنها به کسب اعتبار بین المللی و منافع اقتصادی شماری از تجار ایرانی و چینی بود. تلاش برای برقراری روابط دو سرزمین با اقداماتی چون استخدام متخصصان چینی در صنعت چای ایران، تلاش برای رونق مجدد صادرات چای چینی به ایران و مجاب کردن مسئولان دو کشور به تسهیل روابط تجاری به جریان افتاد. اما این تکاپوها به دلایلی چون دوری مسافت دو سرزمین، عدم احساس نیاز مسئولان دو کشور به یکدیگر و نقش قدرت های ثالث اقتصادی، تنها به ایجاد اتاق بازرگانی ایران در شهر شانگهای انجامید.
بررسی منابع مالیاتی و روش های جمع آوری مالیات در قلمرو قراختاییان کرمان (704—619ه.ق /1222-1304 م)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ ایران بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۳۶)
233 - 256
حوزه های تخصصی:
همزمان با حکومت قراختاییان بر کرمان، طی سده هفتم و اوایل سده هشتم هجری قمری، درآمدهای مالیاتی منبع مهم عایدات حکومت به حساب می آمد. از همین رو، در حکومت قراختاییان کرمان تلاش مقاماتِ دیوانی، اعم از وزرا و مستوفیان، منجر به شکل گیری یک ساختار منظم تشکیلاتی مالی و اداری شد، امری که نوشتار حاضر با استفاده از روش مطالعات تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی به دنبال اثبات آن است. در همین زمینه، پرسش اصلی نوشتار حاضر این است که دولتمردان قراختایی کرمان چه رویکردی نسبت به امور مالی و جمع آوری مالیات ها داشتند و منابع مالیاتی آنان بر چه مواردی استوار بود؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که منابع مالیاتی در دوره قراختاییان شامل دریافت انواع مختلف مالیات از نواحی مختلف منطقه کرمان و همچنین ملوک اطراف می شد که خود به دو روش مستقیم و غیرمستقیم انجام می گرفت. در روش مستقیم، دستگاه مالیه از طریق فرستادن محصلان مالیاتی اقدام به جمع آوری مالیات های مختلف از مردم می کرد و مالیات جمع آوری شده را به خزانه دیوان بزرگ واریز می نمود. در روش غیرمستقیم، حکومت بدون اینکه مستقیماً با مردم در ارتباط باشد و محصلانی برای جمع آوری مالیات بفرستد، مالیات ها را اخذ می کرد. در این روش از مواضعه، مقاطعه و برات استفاده می شد. این روش ها اگرچه در جمع آوری مالیات ها به حکومت کمک می کرد، فشار مالیاتی زیادی بر مردم تحمیل می نمود.
موضع مأمون عباسی نسبت به امام علی (ع)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ و فرهنگ بهار و تابستان ۱۴۰۳ شماره ۱۱۲
41 - 69
حوزه های تخصصی:
عباسیان به مانند نیای خود عباس، عموی پیامبر، تا پیش از پیروزی نهضتشان، شیعه و جزء موالیان اهل بیت بودند، اما پس از دستیابی به قدرت با کنار زدن علویان و در نتیجه مواجه شدن با شورش های آنان موضع پیشین خود را ترک گفتند و هم نوا با اکثریت، علی (ع) و خاندانش را در مقامی فروتر از خلفای نخستین نشاندند و به تسنن گرویدند. تقریباً مواضع خلفای عصر اول عباسی دراین باره یکسان است و تنها استثنا در این میان مأمون (حک. 198- 218ق) است. ازاین رو این پژوهش در پی پاسخ بدین سؤال است که مأمون چه موضعی نسبت به علی (ع) گرفت و دلایل اتخاذ این موضع چه بود؟بر اساس یافته های این پژوهش مأمون معتقد به حقانیت امام علی (ع) برای خلافت پس از پیامبر بود و او را بر دیگر صحابه برتری می بخشید و اعتقاد به وصایت ایشان داشت، اما شیعیان به سبب مسئولیت او در شهادت امام رضا (ع) کمتر به این موضوع علاقه نشان داده اند و یا درصدد انکار آن برآمده اند. مأمون تلاش گسترده ای برای اعتلای نام و یاد امام علی (ع) صورت داد؛ ازاین رو می توان مأمون را معتقد و محب اهل بیت و شخص علی (ع) دانست؛ هرچند که او برای بقای حکومت خود در موقع لزوم دست به اقدامات متفاوتی نسبت به علویان می زد؛ ازجمله ولیعهد کردن امام رضا (ع) و سپس به شهادت رساندن ایشان. به نظر می رسد معتزلی بودن مأمون در کنار تأثیر اطرافیانش ازجمله معلم شیعی او کسایی نقش اصلی را در بروز این علایق شیعی داشته اند.
ریخت شناسی روایت جنگ بدر در قرآن کریم بر اساس الگوی ولادمیر پراپ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
13 - 25
حوزه های تخصصی:
بازخوانی راویت جنگ بدر در قرآن بر مبنای الگوهای ساختارگرایانه سبب آشنایی با عناصر ساختاری روایت و زوایای تازه ای از آن می شود. این نوشتار با هدف ریخت شناسی روایت جنگ بدر در صدد پاسخ به این پرسش است که بر اساس الگوی ولادمیر پراپ[1] کدام یک از خویشکاری ها و شخصیت ها در ساختار این روایت از اهمیت بیشتری برخوردار است؟ فرضیه این پژوهش آن است که ضمن برخی تفاوت های ماهوی خویش کاری های الگوی پراپ با گفتمان روایی در قرآن می توان نکات انطباقی را شناسایی نمود. نتایج این پژوهشِ توصیفی- تحلیلی روشن کرد جنگ بدر روایتی تک حرکتی است که با خویشکاریِ نیاز (نیاز مسلمانان به خنثی کردن تهدید) و خویشکاریِ شرارت (لشکرکشی سپاه قریش) شکل می گیرد. وعده فتح نیز عامل انگیزشی است که این حرکت را به پیش می برد. از طریق جفت خویش کاری های سپردن مأموریت دشوار و انجام آن، که منجر به خویشکاریِ پیروزی قهرمان در کشمکش با شریر می شود، نوع سوم از بسط داستان، رقم می خورد. از میان شخصیت های هفت گانه پراپ، پنج شخصیت در این روایت مطرح هستند. در این بین شخصیت بخشنده (خداوند)، بیشترین بسامد خویش کاری را داراست که عمده این خویش کاری ها همان تدارک و یا اعطای شیء (نصرت و امداد الهی) است. [1]. Vladimir Propp
زمینه ها و پیامدهای کشف حجاب در لارستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دوران شانزده ساله سلطنت رضاشاه بر ایران (1304- 1320)، متضمن اقدامات فرهنگی متعددی بود که عموماً با ترک سنت های قدیمی و رو آوردن به مظاهر تمدن غربی صورت گرفت. کشف حجاب از اساسی ترین اقدامات رضاشاه برای غربی کردن ظواهر کشور بود که آن را با هدف تجددخواهی انجام داد. سیاست کشف حجاب در مناطق مختلف کشور از جمله شهرستان لارستان بدون در نظر گرفتن ویژگی های خاص فرهنگی، اجتماعی و قومی به مرحله اجرا درآمد و پیامدهای سیاسی اجتماعی مهمی برجای گذاشت. این پژوهش درصدد پاسخ به این سؤال است که برنامه های حکومت پهلوی برای اجرای سیاست کشف حجاب چه بود و مردم لارستان در تقابل با این سیاست چه واکنشی نشان دادند؟ فرضیه پژوهش بر این اساس استوار است که قشرهای مختلف اجتماعی همچون روحانیون، کارکنان دولت و بانوان به مقابله با سیاست فوق برخاستند و به همین دلیل حکومت توفیق چندانی در پیشبرد برنامه موردنظر خویش در لارستان نداشت. هدف این پژوهش بررسی زمینه، واکنش و پیامدهای کشف حجاب در لارستان است. پژوهش حاضر با روش توصیفی- تحلیلی و با استفاده از اسناد و منابع آرشیوی و کتابخانه ای صورت گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که به واسطه بافت سنتی و مذهبیِ حیات سیاسی و اجتماعی لارستان سیاست کشف حجاب در آن خطّه به شکست انجامید.
بررسی فرایند انقلاب اسلامی در شهرکرد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تحقیقات اسنادی انقلاب اسلامی سال ۵ بهار و تابستان ۱۴۰۲ شماره ۹
114 - 160
حوزه های تخصصی:
شهرکرد مرکز استان چهارمحال و بختیاری، ازجمله مناطقی است که پابه پای مناطق دیگر کشور در مبارزه با حکومت پهلوی مشارکت داشت. پژوهش حاضر بر آن است تا نحوه گسترش باورها و اعتقادات اسلامی و انقلابی در شهرکرد و حوادث و رخدادهای منتهی به پیروزی انقلاب اسلامی را مورد بررسی قرار دهد و به چگونگی همه گیر شدن گفتمان انقلاب اسلامی بپردازد. بنابراین ضرورت دارد به بررسی نقش گروه ها و اقشار مختلف شهرکرد، که در جریان مبارزات انقلابی حضور چشمگیر داشتند، پرداخته شود. در این خصوص پس از توصیف تحولات اداری و اجتماعی شهر در دو دهه 1340 و 1350 با استفاده از روش کتابخانه ای، اسناد و مصاحبه سیر حوادث و رخدادهای انقلاب در سال 1357 و نقش اقشار گوناگون در تحولات انقلابی در این شهر بررسی شده است.
براساس یافته های این پژوهش، وجود افراد فعال مذهبی در شهرکرد همچون رحمان استکی، سید تقی جعفریان، محمد دانش و مسافرت تعدادی از روحانیون متعهد از قم و دیگر نقاط به این منطقه و سخنرانی های روشنگرانه آنان موجب آشنایی مردم شهرکرد با جریان کلی انقلاب اسلامی شد. در داخل شهر فعّالیّت های فرهنگی مدرسه امامیه و افراد مذهبی، فعّالیّت های گروه توحیدی محرم سرخ، در آموزش و تربیت نیروهای آگاه و ایجاد فضای انقلابی در شهرکرد مؤثر بودند. در ابراز مخالفت ها و اعتراضات مردم شهرکرد در سال 1357 فعّالیّت فرهنگیان (دانش آموزان و معلمان) جالب توجه بوده است. مردم این شهر افزون بر نارضایتی منطقه ای، تحت تأثیر جریان و حوادث دیگر شهرها (مانند اصفهان) به سیل عظیم انقلاب اسلامی پیوستند.
Archaeological Research to Delimit the Core Zone and Suggest the Buffer Zone for the Chiasi Site in Kuhdasht, Lorestan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
19 - 36
حوزه های تخصصی:
The ancient site of Chiasi, located in Kuhdasht, Lorestan province, boasts a diverse cultural sequence spanning from prehistoric times to the Islamic era. Initial information about this site was first published in Goff’s archaeological reports in 1971, which highlighted the presence of surface materials belonging to the Chalcolithic Age and the Uruk period. Unfortunately, Tepe Chiasi has suffered significant damage over time, primarily due to natural erosion and, more recently, human activities. As a result, many of its cultural contexts have been lost irretrievably. To prevent further destruction caused by urban development in Kuhdasht, extensive archaeological studies were conducted at the Chiasi site. The research project began with a systematic survey of the site, followed by the excavation with 18 trenches measuring 1.5 × 1.5m to delimit the core zone and suggest the protective buffer zone. The analysis of the collected data revealed a lengthy cultural sequence at the site, ranging from the Neolithic Age to the fourth and fifth centuries AH.
An Analysis of Spatial Distribution Patterns of Parthian Sites in Dargaz Plain, Khorasan(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Persica Antiqua, Volume ۴, Issue ۷, July ۲۰۲۴
47 - 65
حوزه های تخصصی:
Considering special geographical location of Dargaz Plain in Razavi Khorasan province, identifying the cultural evolution there during the Parthian period can answer many questions about this relatively unknown historical era of Iran. Besides, it can help us better understand the origin of the Parthian culture in Northeast Iran. This research was carried out in the form of a reconsideration project during the field studies of Dargaz Plain. In this regard, Dargaz Plain was surveyed during one season, and as a result, 84 sites belonging to the Parthian period were identified. The main purpose of the research was to study the distribution patterns of Parthian settlements and their spatial relations with each other based on environmental variables. The most important environmental indicators in explaining the settlement patterns were analyzed via attributes such as altitude, water resources, slope, communication routes, vegetation, and land use, as well as the characteristics of the sites, including size and chronology using the geographic information system (GIS) and the cluster analysis method. The results indicate that during the Parthian period, the area witnessed an increasing growth in the nomadic population compared to permanent settlements, and in general three settlement patterns were identified: small and large villages, an urban center, and nomadic and seasonal settlements.
صحاح العجم اولین لغتنامه ترکی آذربایجانی، در مقابل لغات فارسی و پهلوی
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
52 - 74
حوزه های تخصصی:
صحاح العجم اولین فرهنگ لغات ترکی آذربایجانی (صحاح العجم ایلک آذربایجان تورکجه سی سؤزلویو) صحاح العجم اولین کتاب لغت تُرکی آذربایجانی می باشد. همانگونه که دیوان لغات تُرک اولین فرهنگ لغت، جهان تُرک می باشد که گویشهای مختلف زبان تُرکی را گرد آورده. صحاح العجم نیز اولین لغتنامه ای است که به زبان ادبی و رایج تُرکی در آذربایجان به عنوان شاخه غربی تُرکی اوغوزی نوشته شده است. می توان گفت که صحاح العجم بعد از دده قورقود اولین نوشته نثر ترکی می باشد که با ویژگیهای ترکی آذربایجانی که شاخه غربی ترکی اوغوزی محسوب می گردد تهیه شده است. به نظر پروفسور بیگدلی با توجه به ویژگیهای فرهنگ صحاح العجم، می توان ادعا کرد که با فرهنگهای مشابه مانند «دیوان لغات الترک» محمود کاشغری و «حلیه الانسان و حلاوت اللسان» ابن مهنّا و غیره برابری می نماید. این اثر در ماه ذیحجه سال 677 هجری (اول ماه مه 1279) از طرف فخرالدین هندوشاه ابن سنجر نخجوانی ادیب و رجل دولتی تبریز نوشته شده است.فرهنگ صحاح العجم از این نظر که کلیه لغات پهلوی و فارسی و بعضاً عربی را به زبان ترکی شرح نموده موجب بوجود آمدن فرهنگ بسیار غنی از زبان ترکی آذربایجانی که در آن زمان مرسوم بوده گردیده است. این لغات بیش از 4700 لغت را شامل می گردد. لغات ترکی بکار رفته عملا رایج ترین و متداول ترین کلمات و جملات بکار رفته در بین مردم و نویسندگان آن دوره بوده است.متاسفانه در زمانی که دهخدا لغتنامه اش را تنظیم می کرد شعوبیگری و آریاگرایی توسط پهلویها چنان بشدت تبلیغ میشد که نویسندگان یا از روی باور ویا به سبب ملاحظه حاکمیت، علیرغم شناختی که از این کتاب داشتند، نخواسته اند فرهنگ لغاتی را که در کنار لغات فارسی و پهلوی، زبان ترکی را نیز آورده اند معیار نوشته هایشان قرار دهند و بدین سبب نخواسته اند لغتنامه ای را که اینقدر حاوی لغات ترکی بوده و می تواند در ریشه یابی لغات ترکی بویژه لغات مصطلح در آذربایجان، راهگشا باشد و از طرف دیگر لغتنامه ای را که تقریبا مرجع اصلی لغتنامه های فارسی است که چندین قرن بعد نوشته شده اند به عالم فرهنگ و ادبیات شناسانده باشند. آنها با این تفکر که مبادا خدمتی به زبان ترکی کرده باشند، زبان فارسی را نیز از یکی از منابع اصلی خود بی بهره گذاشتند و همین امر موجب گردیده بسیاری از لغات و معانی اصلی آنها دیده نشود.
"ﺑﺮﮔﯽ ﭘﻨﻬﺎن از تاریخ معاصر" ﻣﺴﺌﻠﻪ ﻗﺸﻘﺎﯾﯽ ﻫﺎ و امور در هم آمیخته
منبع:
مطالعات تاریخ آذربایجان و ترک سال ۱ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۴
173 - 185
حوزه های تخصصی:
قتل و عام 150 هزار قشقایی در زمان اشغال ایران توسط متفقین می توانست ایل قشقایی را از صحنه روزگار محو کند و نام قشقایی را در لابه لای صفحات تاریخ قرار دهد. زمان به سرعت می گذشت، هواپیماهای نظامی پر مواد منفجره بود و قوای مسلح به فرماندهی سپهبد جهانبانی برای محاصره قشقایی ها آماده بودند. لحظه ای درنگ کافی بود تا سرنوشت یکی از طوایف ترک دگرگون شود. جمال حسنو تارای برای جلوگیری از کشتار، به سفیر انگلیس در تهران پیشنهاد می دهد ما قشقایی ها را می توانیم در سرزمین ترکیه اسکان دهیم. اما بنا به دلایلی این پیشنهاد منتفی شده و حمله نظامی در دستور کار قرار میگیرد. سفیر ترکیه بواسطه روابط صمیمی که با سپهبد جهانبانی و برخی مقامات داشت و همچنین متقاعد کردن خسروخان قشقایی جهت سازش با سفیر انگلیس مانع به وقوع پیوستن این فاجعه عظیم شد. سفیر ترکیه در سال 1963 خاطرات خود را تحت عنوان "برگی پنهان از تاریخ معاصر" در روزنامه جمهوریت به رشته تحریر در آورده است. آنچه را که در پیش رو خواهید خواند برگی ناشناخته ای از تاریخ قشقایی و البته شرح مختصر وضیعت سیاسی ایران سال 1943 است.
تعامل هنر ایرانی و اندیشه های شیعی در مقابر برجی کجور
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۲۷
313 - 335
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به ایران، هنر در خدمت اسلام درآمد و تعاملی بین هنر ایرانی و اندیشه اسلامی شکل گرفت که نمود آن را می توان در هنر معماری اسلامی ایران مشاهده نمود. مقابر یا آرامگاه های برجی شکل یکی از بارزترین نوع معماری فرهنگی و مذهبی گذشتگان است که از جنبه های گوناگون هنری، تاریخی، مذهبی و اجتماعی در معماری اسلامی نقش اساسی داشته است. این نوع بناها در فرهنگ و جامعه ایرانی سابقه ای طولانی داشته و به همین دلیل از تنوع نسبتاً بالایی نیز برخوردارند. مقابر و بقاع متبرکه بعد از مساجد، از مهم ترین عناصر اصلی معماری مذهبی را تشکیل می دهند که می توان زیبایی، ظرافت، و فنون و خلاقیت های معماری را در آن مشاهده نمود. در این پژوهش سعی بر آن است هنر ایرانی و اندیشه های شیعی در معماری بناهای یادمانی-مذهبی و هم چنین پیوند سیاست و مذهب در ظرف هنر بپردازد. منطقه باستانی کجور (رویان کهن) دربردارنده تعداد قابل ملاحظه ای از بنا های آرامگاهی دوران اسلامی است، که این بنا ها علاوه بر دارا بودن اصول کلی معماری اسلامی، دارای ویژگی های خاص منطقه ای نیز هست، که می توان به شناخت بهتر معماری بومی و کارکرد آن و هم چنین پیوند مذهبی و سیاسی متجلی در هنر معماری این منطقه یاری کند. پرسشی که در این پژوهش مطرح است، کارکرد بناهای مذهبی مقابر برجی شکل در دوران اسلامی کجور چه بوده است؟ و در پاسخ می توان چنین بیان کرد، این عناصر مذهبی افزون بر کارکرد تدفینی می تواند، کارکرد مذهبی-سیاسی نیز دارا باشد. روش تحقیق این پژوهش در بستر مطالعات براساس هدف از نوع تحقیقات بنیادی و براساس ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی-تاریخی است. چگونگی گردآوری اطلاعات در این پژوهش به روش اسنادی (کتابخانه ای) است. نتایج حاصله از این پژوهش در تحلیل و بررسی تحولات معماری مقابر برجی شکل در منطقه کجور نشان دهنده آمیختگی هنر ایرانی، اسلامی و معماری بومی بوده است.
نوسازی ارتش ایران و تأمین امنیت در دوره سلطنت ناصرالدین شاه قاجار و موانع آن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ بهار ۱۴۰۳ شماره ۱ (پیاپی ۲۷)
33 - 47
حوزه های تخصصی:
نوسازی نظامی ایران توسط عباس میرزا، ولیعهد فتحعلی شاه آغاز گردید. او پیشگام اصلاحات در عصر جدید ایران بود. در دوره ناصرالدین شاه این اقدامات شتاب بیشتری یافت. هدف پژوهش حاضر، تبیین روند نوسازی قوای نظامی ایران در دوره ناصری و نسبت آن با امنیت و موانع دوگانه داخلی – خارجی توسعه پایدار آن است. این نوسازی از صدارت امیرکبیر آغاز گردید و با فراز و نشیب تا پایان دوره ناصری تداوم داشت. پرسش اصلی این است که چرا نوگرایی نظامی ایران برای حفظ امنیت و صیانت از کیان ایران در مسیری پایدار قرار نگرفت؟ یافته های پژوهش حاکی از آن است که امیر کبیر کوشید برای کسب استقلال نظامی، کشور سومی را وارد معادلات کند. دنباله روی از این سیاست با وجود موانع ساختاری در داخل و نفوذ خارجی منشأ خدمات ارزنده ای شد. در دوران پسا امیرکبیر، به رغم وجود موانع این برنامه ها تداوم داشت. هیچ یک از دول روس و انگلیس راضی به تشکیل یک نیروی نظامی قوی در ایران نبودند. در داخل نیز نظام طائفه ای و قبیله ای مانعی جدی برای شکل گیری نظم و امنیت در کشور بود. از این رو، علی رغم تشکیل قوای قزاق و نیروی پلیس نتوانست چنان که باید به برقراری نظم و امنیت در کشور بینجامد.
نیروی نظامی ایلات کرد و الگوی موازنه قدرت در عصر صفوی؛ مطالعه موردی ایل زنگنه و کلهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۸ تابستان ۱۴۰۳ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
26 - 42
حوزه های تخصصی:
در دوره صفوی، یکی از چالش های اصلی نظم اجتماعی در ایران، تحت کنترل درآوردن ایلات و عشایر به ویژه ایلات کرد توسط حکومت مرکزی بود. در این زمان، ایلات کرد، به ویژه ایل کلهر و زنگنه، به صورت مستقل عمل می کردند و از حکومت مرکزی تبعیت نمی کردند. ایل زنگنه و کلهر به عنوان دو ایل مهم کرد در غرب ایران، رویکردهای متفاوتی در تعامل با دولت صفوی داشتند. پژوهش حاضر به بررسی نقش این دو ایل در سیاست موازنه قدرت حکومت صفوی می پردازد و سعی دارد توضیح دهد که چگونه این موازنه برقرار شده و چه پیامدهایی برای هر یک از این ایلات داشته است؟ فرضیه این تحقیق بیان می کند که در دوران اولیه حکومت صفوی، کلهرها بیشتر به صورت مستقل عمل می کردند، در حالی که حکومت صفوی بیشتر بر روی ایل زنگنه تکیه داشت .یافته ها نشان می دهند که نزدیکی ایل زنگنه به مرکز قدرت موجب افزایش نفوذ سیاسی آن ها شده و توانسته اند ایل کلهر را تحت کنترل خود درآورند. در زمان شاه اسماعیل، توجه بیشتری به ایل کلهر معطوف بود، اما با طغیان این ایل و تشکیل کلهرستان در بغداد و فاصله گرفتن آن ها از مرکز قدرت، موازنه به نفع ایل زنگنه تغییر یافت.