فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۲۷٬۴۵۱ مورد.
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ بهار ۱۴۰۲ شماره ۵
101 - 107
حوزه های تخصصی:
کمبوجیه سیاست کورش را مبنی بر استحکام پایه ها و توسعه سرزمینی هخامنشیان ادامه داد. ازجمله برنامه های توسعه سرزمینی، لشکرکشی به مصر بود که مقدمات آن در زمان کورش فراهم شده بود که کمبوجیه آن را عملیاتی کرد و مصر به سرزمین های زیر فرمان هخامنشی ضمیمه شد. برای درک بهتر از تأثیرات فرهنگی هخامنشیان و مصر باید شواهد باستان شناسی باقیمانده از آن دوران که توسط باستان شناسان پژوهشگران مختلف کشف و بررسی شده اند به دقت بررسی و مطالعه کرد که ازجمله شواهد باستان شناختی باقیمانده می توان به کتیبه های هخامنشی در حمامات و کانال سوئز، کتیبه و آثار معماری جزیره الفانتین و نقش برجسته های هخامنشی در معبد هیبیس و سایر شواهد فرهنگی و باستان شناختی که در مصر یافت شده، اشاره کرد. این مقاله بر آن است تا کتاب هخامنشیان در مصر (براساس شواهد باستان شناسی) را نقد و بررسی کند.
مقایسه تطبیقی اقدامات دوگانه تیمور و شاهرخ در خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خراسان بزرگ به عنوان یکی از مناطق مهم دنیای اسلام و ایران در دوره ی تیمور گورکانی و فرزندش شاهرخ، دو دوره ی متفاوت را تجربه کرد. تیمور با تکیه بر حمایت امرای نظامی الوس جغتایی، دست به فتوحات گسترده ای در غرب آسیا زد. در پی این فتوحات شهرهای خراسان نیز مانند بیشتر نقاط مفتوحه، شاهد قتل و غارت و ویرانی بود. بعد از مرگ تیمور و روی کار آمدن شاهرخ، رونق و آبادانی تا حد زیادی به خراسان بازگشت و این مناطق از زیر فشار دوره ی تیموری بیرون آمد. این پژوهش با روش توصیفی، تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای قصد دارد عملکرد تیمور و شاهرخ در خراسان را مورد بررسی قرار دهد. یافته های پژوهش حاکی از این است که تیمور با توجه به منافع خود و تعلق خاطری که به آبادی پایتختش- سمرقند- داشت، تلاش نمود منابع اقتصادی و ظرفیت های انسانی و فرهنگی مناطق مفتوحه به ویژه خراسان را صرف رونق و شکوفایی ماوراءالنهر نماید. نگاه تبعیض آمیز تیمور به خراسان، باعث ایجاد نابسامانی در این ولایت و تکرار بلایی شد که پیش تر مغولان بر سر خراسان آوردند. در مقابل، شاهرخ به عللی چون دلبستگی به خراسان، تکیه بر دیوانسالاران ایرانی و تعلق خاطر به قوانین اسلامی، تلاش قابل توجهی برای آبادانی خراسان به کار گرفت.
واکاوی وضعیت تجار و تجارت کرانه های خلیج فارس در آستانه انقلاب مشروطه با تکیه بر روزنامه مظفری بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نام خلیج فارس از دیرباز همیشه با تجارت گره خورده و به عنوان یکی از آبراهه های مهم نقش حیاتی در تبادل کالا بین شرق و غرب ایفا نموده که در منابع دوران گذشته به آن اشاره شده است. در آستانه ی انقلاب مشروطه و با گسترش روزنامه ها، منابع مکتوب جدیدی به این حوزه پرداختند. روزنامه ی مظفری که یکی از مهم ترین روزنامه های جنوب ایران بود، تعدادی از مقالات خود را به این حوزه اختصاص داد. این مقاله به دنبال یافتن پاسخی به این پرسش است که رویکرد این روزنامه به مقوله ی تجار و تجارت چه بود و می کوشد به شیوه ی توصیفی-تحلیلی و با رویکرد انتقادی این موضوع را مورد بررسی قرار دهد. یافته ها نشان داد که از دید روزنامه مظفری تجارت ایران در خلیج فارس در این دوره رو به افول نهاد که یکی از عوامل اصلی آن دخالت ها و امتیازات بریتانیا بود که در عمل تجارت آزاد در منطقه را محدود کرد و جایی برای رقابت باقی نگذاشت. این روزنامه تجارت را تنها مبادله ی کالا نمی دانست، بلکه آن را فرآیند پیچیده ای تصور می کرد که تبادل کالا بخشی از آن بود. آنچه در این میان مغفول مانده روند تولید کالا است که بخشی جدانشدنی از آن تلقی می گردد. بخشی که به باور روزنامه در امر تجارت خارجی ایران چندان به آن بها داده نشده است.
جایگاه قاپی قولوها در ساختار انتظامی عثمانی تا ایجاد ضبطیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قاپی قولوها یا غلامان دربار عثمانی، مهم ترین نقش آفرینان ساختار حکومتی عثمانی بودند که اگرچه جایگاه و وظایف نظامی آنان نمود بیشتری یافته است، در بخش های دیگر نیز نفوذ چشمگیری یافتند. پرسش اصلی پژوهش حاضر این است که با توجه به روحیه ی تمامیت خواهانه ی قاپی قولوها (به ویژه در پایتخت عثمانیان)، تا برآمدن نیروی ضبطیه یا پلیس عثمانی و کناررفتن قاپی قولوها، این گروه نسبت به وظایف انتظامی و امنیتی، چه رویه ای را اتخاذ کردند؟ بر اساس این پرسش، تلاش خواهد شد تا با توجه به توصیفی – تحلیلی بودن نوع پژوهش حاضر، با تکیه بر مطالعه ی کتابخانه ای، به بررسی جایگاه قاپی قولوها در تشکیلات انتظامی عثمانی تا برآمدن نهاد ضبطیه به عنوان مساله ی پژوهش پرداخته شود. با بررسی داده ها، مشخص شده است که سه گروه جبه جیان، توپچیان، بوستانچیان بیش از هر چیز در حوزه ی انتظامی مراکز استقرار نیروهای خود در استانبول فعال بودند و از این حیث، نسبت به ینی چریان با محدودیت هایی، فعالیت می کردند. ینی چریان، بر خلاف سه دسته ی پیشین، توانستند با قدرت، بر غالب بخش های امنیتی و انتظامی پایتخت و حتی ایالات چیره شوند که این چیرگی، تا زمان برچیده شدن ینی چریان و متعاقب آن، برآمدن پلیس عثمانی یا ضبطیه تداوم داشت.
تحلیل دلایل جنگ های پیروز ساسانی با هپتالیان(484میلادی-459میلادی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخی جنگ سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۴ (پیاپی ۲۶)
82 - 96
حوزه های تخصصی:
مرزهای شرقی ایران از دیرباز مورد هجوم اقوام همسایه قرار داشته است. اقوام آریایی از همین مرزها وارد فلات ایران شدند. بنابر برخی روایات، کوروش هخامنشی، جان خود را برای حفاظت از این مرزها از دست داده است. تداوم مسئله فوق در زمان ساسانیان چالش هایی را برای این حکومت به همراه داشت. هر اندازه که مرزهای غربی ایرانشهر ساسانی برای ایشان مهم و پرخطر بود، مرزهای شرقی نیز از اهمیت ویژه ای برخوردار بوده است. از نشانه های تأیید این موضوع، وجود دیوارها و قلعه های متعدد در این مناطق برای جلوگیری از یورش این اقوام مهاجم به داخل قلمرو است. یکی از اقوامی که به مرزهای شرقی ایران یورش می آوردند، هپتالیان بودند. هدف اصلی پژوهش حاضر بررسی دلایل وقوع جنگ با هپتالیان در دوران زمامداری پیروز است. پژوهش حاضر با روش و رویکرد توصیفی- تحلیلی با استناد به منابع کتابخانه ای سعی در یافتن پاسخی مناسب برای این پرسش دارد که چه دلایلی در حمله پیروز علیه هپتالیان تاثیرگذار بوده است؟ یافته های پژوهش حاضر نشان می دهد دلایل زیادی برای حمله پیروز علیه هپتالیان وجود داشته است، اما دلیل اقتصادی را می توان از مهمترین دلایل در وقوع این جنگ ها به شمار آورد.
راه ارتباطی شاپورخواست به نهاوند در دوران اسلامی بر اساس شواهد باستان شناسی و منابع مکتوب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت ویژه استان لرستان در غرب ایران و نقش آن در پیوند دادن جنوب ایران به غرب، شمال غرب و مرکز ایران در ادوار مختلف، سبب عبور راه های ارتباطی مهم و پرترددی از آن شده است. یکی از راه هایی که در دوران اسلامی از لرستان عبور می کرد، راه ارتباطی شاپورخواست به نهاوند و همدان است. این راه ارتباطی، تاکنون به خوبی مورد مطالعه قرار نگرفته است و از مسیرهای عبور آن، شمار و کیفیت آثار و شواهد باستان شناسی مسیر آن اطلاعات دقیقی در دست نیست. این کمبود، ضرورت انجام پژوهشی مستقل را به منظور شناسایی و معرفی شواهد باستان شناسی این مسیر ارتباطی فراهم کرده است. پژوهش حاضر با طرح دو پرسش به بررسی این محور ارتباطی پرداخته است: 1- چه شواهد باستان شناسی از راه ارتباطی شاپورخواست به نهاوند در دوران اسلامی باقی مانده است؟ 2- روند تکوین این راه در دوران اسلامی چگونه بوده است و چه جابه جایی هایی در این دوران در مسیر آن رخ داده است؟ رویکرد پژوهش، تاریخی است و یافته ها با استفاده از بازدیدهای میدانی و مطالعات کتابخانه ای به دست آمده است. در بررسی مسیر این راه، مجموعه ای از آثار معماری شامل قلعه، پل، کاروانسرا، محوطه های استقراری و کتیبه شناسایی شد که با توجه به الگوی پراکنش این آثار، مسیرهای عبور راه قابل شناسایی است. شواهد نشان داده که این راه از یک الگوی تاریخی پیروی کرده و بر یک مسیر باستانی منطبق است که تغییرات و جابه جایی های آن در دوران اسلامی جزئی بوده و منازل و ایستگاه های آن با کمترین تغییری تا دوران معاصر استفاده می شده اند.
جایگاه سیاسی، دینی و اقتصادی خاندان مهرنرسه در دولت ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ساسانیان، در آغاز سده سوم میلادی از استان پارس، زادگاه هخامنشیان، برخاستند و حکومتی را بنا نهادند که در آن روحانیون زردشتی و خاندان های نژاده جایگاه ویژه ای داشتند. در تاریخ ساسانیان به ویژه هنگامی که پادشاه ضعیف بود،روحانیون زردشتی و بزرگان و اشراف نفوذ و قدرت بیشتری در دستگاه دولت به دست می آوردند و البته گهگاه با همدیگر ستیزه هایی نیز داشتند. برای شناخت تاریخ ساسانیان، ناگزیر باید جایگاه این گروهها و روابط آن ها با خاندان ساسانی مورد توجه قرار گیرد، چنانکه حتی سقوط ساسانیان را نیز می بایست از این زاویه نگریست. یکی از خاندان ها یا خانواده های نژاده ای که اعضاء برجسته آن در برهه ای از تاریخ ساسانیان، نفوذ سیاسی و حتی اقتصادی و دینی بسیار زیادی یافتند، خانواده مهرنرسه وزیر بزرگ دوره چند تن از پادشاهان ساسانی بود. در این پژوهش،تلاش خواهد شد تا جایگاه یکی از خانواده های نژاده دوره ساسانیان،یعنی خانواده مهرنرسه را در تاریخ تحولات سیاسی، دینی و اقتصادی روزگار فرمانروایی یزگرد یکم، بهرام پنجم و یزگرد دوم مورد مطالعه قرار گیرد تا چشم انداز روشن تری از تاریخ ساسانیان در این دوره زمانی به دست آوریم.
تحلیل باستان شناختی فرآیند شکل گیری، توسعه و فروپاشی کهن شهر پریم (فریم) براساس مطالعه تطبیقی متون و یافته های باستان شناختی
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
227 - 255
حوزه های تخصصی:
دشت میان کوهی فریم از توابع بخش دودانگه، در 60کیلومتری جنوب شهرستان ساری واقع است. کهن شهر فریم از آغاز دوران اسلامی، از جایگاه شهری و اهمیت سیاسی و نظامی برخوردار بود. اشاره منابع به مقام فریم در جایگاه تختگاه و انتساب عناوینی مانند: شهر، قصبه و دارالملک، از موقعیت سیاسی این شهر طی سده های نخستین حکایت دارند. عوامل ژئوپلیتیکی، قابلیت های نظامی و سیاسی را باید از علل مکان یابی فریم به شمار آورد. الگوی شهرسازی فریم را باتوجه به حیات سنت های پیشااسلامی طی سده های نخستین، باید وام دار شهرسازی تاریخی دانست. طبق شواهد و مستندات، وجود بناهای حکومتی و یادمانی، سازه ها و محلات شهری از رواج نظام سه گانه شهری در فریم نشان دارد. نظر به اهمیت فریم، تاکنون پژوهش های متمرکزی باهدف شناخت ساختارهای شهری آن صورت نگرفته است؛ از این رو، با استناد به منابع تاریخی و اندک شواهد باستان شناختی، تلاش شد تا مهم ترین متغیرهای مؤثر در شکل گیری، شکوفایی و زوال شهر موردشناسایی قرارگرفته و پیشنهادهایی پیرامون سازمان فضایی آن مطرح شود. دستیابی به داده های مذکور با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و تحلیل تاریخی صورت گرفت. نقش فریم در تحولات سیاسی منطقه با تکیه بر شواهد باستان شناختی و قرائن تاریخی دیگر پرسش این پژوهش است. موقعیت فریم به عنوان تختگاه اسپهبدتبرستان و نقش حاکمان آن در کنار دیگر قدرت های سیاسی به هنگام تصمیم گیری های مهم، از مرتبه پراهمیت فریم در نظام سیاسی تبرستان آن روز حکایت دارد. تعامل اسپهبدان تبرستان با یک دیگر و نیز با استنداران رویان در تصمیمات سیاسی-حکومتی، حاکی از نقش تعیین کننده فریم، در سازمان سیاسی تبرستان آن روزگار است؛ علاوه بر این، نزدیکی به مراکز مهم سیاسی مانند: ساری، تمیشه، آمل و ولایت استارآباد موجبات اعزام سریع نیروهای نظامی به شهرهای مذکور یا شهرهای جنوب البرز را به هنگام تهدید فراهم می کرد. نتایج مطالعات بیانگر آن است موقعیت طبیعی و توپوگرافی مناسب، موقعیت ژئوپلیتیکی، موقعیت سیاسی، نزدیکی به دیگر مراکز مهم سیاسی، رواج اقتصاد کشاورزی و دامپروری از مهم ترین عوامل شکل گیری و توسعه فریم محسوب می شوند. طبق شواهد، مرکز شهر قدیم فریم منطقه ای به وسعت هزارمترمربع به مرکزیت شاه نشین را دربر می گیرد. شکوه فریم متأثر از عوامل سیاسی و طبیعی، از پایانیِ سده پنجم هجری قمری رو به افول گذاشت. سرانجام ظهور دولت صفویه در سده 10ه .ق.، به حیات شهرهای ملوک الطوایفی تبرستان، ازجمله فریم پایان داد.
فراز و فرود حکمرانی شیخ حجر کنگانی و نقش وی در تحولات جنوب ایران (1169- 1181ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خخاندان های محلی، به ویژه در دوره های فترت، از عوامل مهم تأثیرگذار در تحولات تاریخی جنوب ایران و خلیج فارس بوده اند. پژوهش حاضر به یکی از شیوخ کمتر شناخته شده ی دوره ی فترت میان فروپاشی دولت افشار و تثبیت دولت زند به نام شیخ حَجَر کنگانی می پردازد که در بندر کنگان اقتداری محلی به دست آورد. پژوهش بر این پرسش ها متمرکز است: بندر کنگان بنا به چه دلایلی بستری برای شکل گیری قدرتی محلی توسط شیخ حجر شد؟ قدرت وی چه فراز و فرودی را طی کرد و چگونه با قدرت های خارجی حاضر در خلیج فارس و کریم خان زند مواجه شد؟ بررسی شواهد مؤید این است که بندر کنگان به واسطه ی افزایش ناامنی در سایر بنادر و موقعیت جغرافیایی و سوق الجیشی مهم خود در پرتو اقدامات شیخ حجر به برتری نسبی در رونق تجاری رسید و به عنوان یکی از نقاط اتصال شیراز با خلیج فارس واجد اهمیت شد. بر بستر این رونق اقتصادی شیخ حجر به یک قدرت محلی مهم تبدیل شد. اما تنش وی با انگلیسی ها، خودداری از مشارکت در جنگ با میرمهنا و مقاومت در برابر خواسته های مالیاتی دولت زند، به تیرگی مناسبات شیخ حجر با دولت زند و حمله ی نظامی سپاه زند به کنگان و پایان کار وی انجامید. روش این پژوهش تاریخی با رویکرد توصیفی تحلیلی است و گردآوری اطلاعات عمدتاً با شیوه ی کتابخانه ای و حسب مورد با استفاده از تاریخ شفاهی و پیمایش آثار انجام شده است.
موقعیت جریان های اجتماعی در تحولات منجر به زوال قاجاریه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از مشروطه تا کودتای 1299ه .ش، در هر رویداد تاریخ ساز، سوای عوامل بیرونی و شاخصه های مؤثر فرعی، پنج گروه اجتماعی اصلی در صحنه سیاست ایران دست درکار بوده اند. شاهزادگان، اشراف و هواداران س لطنت؛ روشنفکران و آزادی خواهان؛ چ پ گرایان؛ رهبران ایلی و سران چادرنشینان؛ و روحانیت. این پنج گروه با ویژگی ها و نیروهای متفاوت، گاهی با اهداف و منافع متضاد و در پاره ای موارد همسو، همواره در رقابت و کشمکش زیستند و توانستند موجودیت خود را تا پایان حیات دودمان قاجار در پاییز 1304 حفظ نمایند. پژوهشِ حاضر می کوشد تا به این پرسش اصلی پاسخ دهد که جریان های عمده باشنده در سیاست ایران به هنگام برکناری قاجارها با چه کیفیتی، در چه وضعیتی قرار داشتند و کدام توانستند بیش از دیگران اثرگذار باشند. بر شالوده موضوع مورد اشاره و با بهره گیری از روش تحلیل تاریخی یعنی کالبدشکافی منسجم مدارک موجود در سیر تاریخی رخدادها، این نتیجه حاصل می شود که روحانیت پیش از همه به دورنمای تغییرات اساسی پی بُرد و با تقویت اعتبارش که بر اثر بازشکوفایی حوزه علمیه قم و مهاجرت مراجع از عتبات به ایران فراهم شده بود، توانست در روند انتقال قدرت، روابطی منظم و متوازن با سردارسپه برقرار سازد؛ اما سایر جریان ها که از واقعیاتِ روز و ماهیت رقیب سرسختشان کمتر آگاهی داشتند؛ یا به کلی حیثیت شان را از دست داده بودند، یا ناگزیر به اراده رضاخان تن دردادند و یا با آغاز روند تحولات، به تدریج در برابر شرایط جدید غافل گیر گردیده و به گوشه ای رانده شدند.
هخامنشیان و دریای سیاه؛ علل و نتایج گسترش قلمرو یک امپراتوری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
تاریخ اسلام و ایران سال ۳۳ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۸ (پیاپی ۱۴۸)
127 - 154
حوزه های تخصصی:
در تاریخ ایران باستان، دولت هخامنشیان تجربه حاکمیت و حضور درازمدت در سرزمین های پیرامون دریای سیاه را داشت. هخامنشیان که یکی از نخستین امپراتوری های تاریخ بشر را تشکیل دادند، توانستند مرزهای گسترده خود را در شمال و جنوب و شرق و غرب به دریاها و یا رودهای بزرگ برسانند و از طریق مبادلات تجاری و مناسبات سیاسی بخش های وسیعی از آسیا را به یونانی ها بشناسانند. سیاست دریایی هخامنشیان دسترسی به تمام سواحل پیرامون دریای سیاه بود تا هم از تهاجمات اقوام شمالی جلوگیری کنند و هم با حاکمیت بر آسیای صغیر و بهره مندی از منابع اقتصادی آن، به رقابت با یونانیان بپردازند. این سیاست یا با عملیات نظامی، یا با انتقال افراد و خاندان های هخامنشی به ایالات آسیای صغیر و یا با فعالیت های بازرگانی و اقتصادی، در سراسر دوران هخامنشیان ادامه یافت. در این پژوهش با رویکرد توصیفی-تحلیلی و با مطالعه کتیبه های هخامنشی و منابع یونانی و همچنین پژوهش های مورخان معاصر، به بررسی چرایی و چگونگی حضور هخامنشیان در حوزه دریای سیاه پرداخته شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهد که هخامنشیان براساس یک برنامه مشخص و سپس به علت تحولات و رویدادهای پی درپی، در اندیشه آن بودند که دریای سیاه را که دریایی پیرامونی برای آنها بود، به دریاچه ای در داخل قلمرو امپراتوری خود تبدیل کنند و تا حدود زیادی نیز در این کار موفق شدند.
شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و ارزیابی پایداری آن ها با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای: نمونه موردی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ پاییز ۱۴۰۲ شماره ۲۵
۴۱۶-۳۸۹
حوزه های تخصصی:
خطر فرسودگی و تخریب مسکن ارزشمند سنتی در بافت های تاریخی روستاها را تهدید می نماید. شناسایی الگوهای معماری خانه های تاریخی و تحلیل پایداری آن ها برای حفاظت از ارزش های معماری سنتی و بهره گیری از آن ها در طرح های مسکن معاصر ضرورت دارد. این درحالی است که با وجود مطالعات متعدد در زمینه گونه شناسی خانه های سنتی و پایداری مسکن روستایی، تحلیل الگوهای معماری خانه ها کمتر دیده شده است. هم چنین تاکنون الگوهای معماری خانه های ارزشمند بافت تاریخی روستای یاسه چای استخراج و تحلیل نگردیده اند؛ لذا پرسش های اصلی پژوهش این است که، الگوهای معماری خانه های تاریخی روستای یاسه چای کدام اند؟ و اولویت الگوهای معماری به دست آمده ازلحاظ پایداری به چه صورت است؟ هدف این مطالعه نیز، شناسایی الگوهای معماری مسکن در بافت تاریخی روستای یاسه چای چهارمحال وبختیاری و اولویت بندی آن ها برمبنای پایداری است. برای نیل به هدف پژوهش، ابتدا با مرور تحقیقات و با روش تحلیل محتوای کیفی، مؤلفه ها، معیارها و شاخص های پایداری مسکن روستایی استخراج گردید؛ سپس، مشابهت ها و تفاوت های خانه های بافت تاریخی روستای یاسه چای از جنبه خصوصیات معماری کلان، میانی و خُرد بررسی شد و برمبنای آن ها شش الگو برای خانه ها شناسایی شد. در مرحله بعد، الگوهای شناسایی شده برمبنای پایداری با روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) مقایسه و رتبه بندی گردیدند. الگوی معماری غالب بافت تاریخی روستا با بیشترین فراوانی، رتبه سوم پایداری را کسب نمود. با توجه به نتایج پژوهش، فراوانی بیشتر یک الگوی معماری به معنای ارجحیت آن الگو برای کاربرد در طراحی خانه های معاصر نیست؛ هم چنین آفتاب گیری، فرم و نحوه استقرار فضاهای زیستی و ایوان هایشان در طبقه اول و تعداد و کشیدگی حیاط مهم ترین خصوصیات معماری بودند که موجب تمایز الگوها از یک دیگر می شدند. برای بهبود پایداری الگوها و به کارگیری آن ها در طرح های مسکن معاصر پیشنهادهایی مانند اعطای تسهیلات مالی برای ایجاد فضاهای اقامتی در خانه های تاریخی و بررسی سازگاری ضوابط طرح هادی روستا با الگوهای معماری مسکن ارائه شده است.
بررسی قدمت نمونه های کاشی قبه سبز کرمان به روش ترمولومینسانس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شرح معماری بنایی باشکوه از دوره قراختائیان کرمان در سفرنامه های افرادی چون مارکوپولو، استاک، سایکس باعث شده که در دهه های اخیر مطالعه روی بنای قبه سبز در جهت کشف آثاری از آن دوره صورت گیرد. ازآنجاکه تنها اثر باقی مانده از این بنا تنها ایوانی مزین به کاشی معرق و همچنین کاشی های ریخته از بنا است و محققین معاصر در خصوص قدمت این تزئینات نظرات متفاوتی دارند، این پژوهش سعی دارد در جهت رفع شبهات، سال یابی نمونه کاشی های بنای قبه سبز کرمان را مدنظر قرار دهد؛ بنابراین در این پژوهش به روش ترمولومینسانس، سال یابی سه نمونه از کاشی های بنا متعلق به سه محل مختلف، مورد مطالعه قرار گرفته است. نتایج نشان داد که کاشی ها هر یک مربوط به دوره های مختلف است به گونه ای که کاشی نمونه A-100 از سایر نمونه ها قدمت کمتری دارد. این نمونه که مربوط به کاشی زغره یکی از ستون های پیچ دو طرف ایوان است، به دوره معاصر (قاجار) تعلق دارد و نمونه کاشی استفاده شده در قاب دو طرف سردر A-90)) از دو نمونه دیگر قدیمی تر است و در حدود حکومت تیموریان در بنا نصب شده است. نمونهA- 80 در زمان صفویه به بنا نصب شده است؛ بنابراین می توان نتیجه گرفت که این بنا طی حوادث طبیعی و غیرطبیعی که تاریخ نشان می دهد مورد مرمت های متفاوت قرار گرفته و نمی توان کاشی ها را به دوره ای مشخص نسبت داد.
Zoroaster as the Epic Hero to Prove His Legitimacy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهشنامه ایران باستان دوره ۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۶
51 - 56
حوزه های تخصصی:
Epic heroes are noble individual of prodigious martial strength but they too mostly pass through several trials to prove their legitimate position. These endeavors include battles with evils while the heroes rarely overcome mental evils. The trials are challenging for heroes’ power to defeat the evil. The seven trials of Rostam and Isfandiyār as well as the twelve trials of Heracles fall in this category. Twelve thousand years of the Zoroastrian world includes an eternal battle between good and evil and the good will win this battle at last in the Armageddon. Zoroaster is the highest level of Ahura Mazda’s forces against Angra Mainyu. He too passed the seven trials in his childhood and adulthood which is not though the pure history but mixed with the myths and epics. Therefore, he acts as a hero to prove his legitimacy and triumph over dēws, Karaps and evil thoughts was his utmost aim and established Zoroastrianism through converting Goštāsp and his court. All of the trials he passed proved his legitimacy for being the prophet.
دیوارنوشته های دوران انقلاب اسلامی ایران؛ مطالعه ای مبتنی بر حوزۀ چشم انداز زبانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات تاریخ فرهنگی سال ۱۴ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۵۶
87 - 109
حوزه های تخصصی:
چشم انداز زبانی حوزه ای در جامعه شناسی زبان است که به مطالعه متون نوشته شده در فضای عمومی می پردازد. در این حوزه مفاهیمی همچون الگوی بالا-پایین، الگوی پایین-بالا، نشانه های اطلاع رسانی و نشانه های نمادین و چندزبانگی مطرح اند. با توجه به اهمیت دوران انقلاب اسلامی در تاریخ معاصر ایران، در این پژوهش دیوارنوشته های ماه های منجر به پیروزی انقلاب اسلامی ایران در سال 1357 از منظر حوزه نوین چشم انداز زبانی بررسی می شوند. پیکره تحقیق کتاب تصاویر دیوارنوشته های انقلاب است که در سال 1361 منتشر شده است. یافته ها نشان می دهد تمام 150 نشانه زبانی مندرج در پیکره تحقیق تابع الگوی پایین-بالا هستند؛ چرا که همگی توسط شهروندان نوشته شده اند. از منظر کارکرد دیوارنوشته ها، 115 دیوارنوشته کارکرد نمادین دارند و 35 دیوارنوشته با هدف اطلاع رسانی درباره تحولات انقلاب نوشته شده اند. دیگر یافته جالب توجه این است که فارسی، زبان غالب دیوارنوشته هاست و شش مورد از آن ها به زبان انگلیسی و یک مورد نیز به زبان اسپانیایی است و در مواردی عبارات عربی نیز مشاهده می شود. همچنین، مشخص شد چشم انداز زبانی تهران در دوران انقلاب اسلامی بستری برای اسطوره سازی و نیز نوآوری های زبانی فراهم کرده است.
کنکاشی پیرامون طایفه تمرتاش(تیمورتاش)خاستگاه عبدالحسین تیمورتاش(1260-1312ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: بررسی پیشینه تاریخی طایفه تمرتاش(تیمورتاش) به عنوان خاستگاه و محیط تربیتی، عبدالحسین خان تیمورتاش، یکی از شخصیتهای متنفذ عصر پهلوی اول است. روش/ رویکرد پژوهش: این پژوهش با روش تاریخی و با شیوه توصیفی - تحلیلی و با استفاده از اسناد و مدارک آرشیوی و منابع کتابخانه ای انجام شده است. داده های تاریخی از لابه لای منابع اسنادی از قبیل مصالحه نامه، کتب خطی محلی و اسناد دیوانی استخراج شده است. این داده ها به لحاظ ساختار و کارکرد و محتوا در جهت توصیف و تبیین پیشینه طایفه «تیمورتاش، دمرداش، تمرتاش» و محیط تربیتی«عبدالحسین تیمورتاش» مورد استفاده قرار می گیرند.یافته ها و نتیجه گیری: نتایج حاصل از این پژوهش نشان می دهد که خاستگاه اولیه طایفه تمرتاش شامات بوده است، که به نواحی شمال خراسان کوچ داده شده اند. تا قبل از فتحعلی شاه قاجار اطلاعاتی، از این طایفه بسیار اندک است و اجداد عبدالحسین خان در قریه نردین، از طرف کارگزار بجنورد، حاکم بوده اند. به علت خارج شدن زود هنگام عبدالحسین خان به جهت تحصیل، از میان طایفه اش؛ اثرات تربیتی ایلی در او ماندگار نشد، تربیت اروپایی در او به ثبات رسید.
مفهوم قانون در اندیشه شیخ ابراهیم زنجانی (با تأکید بر مشروح مذاکرات مجلس دوم و سوم مشروطه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جستارهای تاریخی سال ۱۴ پاییز و زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲ (پیاپی ۲۸)
218 - 195
حوزه های تخصصی:
قانون از مفاهیم کلیدی عصر مشروطه است. بررسی این مفهوم از منظر تاریخ مفاهیم از آن جهت حائز اهمیت است که سیر تکوین و تحول آن را نمایان می سازد. در این راستا برای بررسی مفهوم قانون از مشروح مذاکرات مجلس استفاده شده و آرای شیخ ابراهیم زنجانی، از روحانیون مشروطه خواه، به عنوان نماینده دوره دوم و سوم مجلس شورای ملی مورد پژوهش قرار گرفته است. هدف از این پژوهش پاسخ به این پرسش است که میزان فهم وی به عنوان یکی از طرفداران مشروطه، از مفهوم قانون تا چه حد بوده است. با توجه به اینکه زنجانی تحصیلات حوزوی داشت و از سوی دیگر به دلیل علاقه اش به تحولات عصر جدید، آثار روشنقکران و قوانین سایر کشورها را مطالعه کرده بود، بررسی مفهوم قانون در آرای وی از منظر تاریخ مشروطیت ایران مهم است. در این پژوهش با تکیه بر مشروح مذاکرات، با روش تحلیلی_توصیفی، از منابع اسنادی و کتابخانه ای و سایر منابع اینترنتی برای بررسی موضوع استفاده شده است. نتایج این پژوهش نشان داد شیخ ابراهیم زنجانی فهم به نسبت دقیقی از مفهوم قانون و ویژگی های آن داشته ولی با منطق حقوق و شیوه های تفسیر قوانین در حقوق مدرن آشنایی نداشته است..
کاربرد آنالیز رنگ سنجی به منظور مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج در پنج نسخه مصور دوره صفویه متعلق به موزه ملی ایران
حوزه های تخصصی:
رنگدانه های سرخ معدنی شامل سرنج شنگرف و اخرا از طیفهای رنگی مهم و پرکاربرد در نگارگری تذهیب جدول کشی و علامت آیه ها بوده اند. این طیف رنگی در آثار به جا مانده از سده های پیشین ثبات قابل قبولی داشته و درخشندگی خود را حفظ کرده است. از سوی دیگر تهیه رنگ به عنوان یکی از ابزارهای مهم کار هنرمند از دیرباز مسئله ای حائز اهمیت بوده و به همین دلیل روشهای تهیه و آماده سازی رنگ ها در رساله های کتاب آرایی مکتوب شده است. فرآوری رنگ سرنج به عنوان یکی از رنگدانه های سرخ در سه رساله عمده الکتاب بیان الصناعات و قانون الصور، ذکر شده است. در پژوهش حاضر علاوه بر مرور متن این رساله ها مطالعه تطبیقی رنگدانه سرنج شناسایی شده در تعدادی از نسخ مصوّر دوره صفویه با روش رنگ سنجی انجام شده است. به این منظور در گام نخست رنگدانه سرنج با نسبتهای معینی از رنگدانه شنگرف ترکیب شده و جدولهای رنگ سرخ با پایه سرنج آماده شدند هشت نمونه نگاره های منتخب از نسخ مصوّر دوره صفویه شامل ۵ نسخه مصور از موزه ملی ایران و ۱۷ نمونه رنگی سازی شده با استفاده از اسپکتروفوتومتر انعکاسی تحت تجزیه و تحلیل طیفی و رنگی قرار گرفتند. در پایان مقادیر اختلاف رنگ نمونه های آماده سازی شده با نمونه های نسخ مصور محاسبه شدند. نتایج حاکی از آن است که بین رنگهای آماده سازی شده و نمونه های تاریخی همبستگی قابل قبولی وجود دارد. بنابراین این شیوه میتواند در بازسازی و رنگ همانندی طیف سرخ حاصل از رنگدانه سرنج مورد استفاده قرار گیرد.
آسیب شناسی نقوش برجسته صخره ای نمونه موردی آرامگاه خشیارشا
حوزه های تخصصی:
آثار سنگی از زمان ساخت دچار هوازدگی و فرسایش میشوند. اولین مرحله حفاظت شناخت آسیب های وارده به اثر و رفع عوامل آسیب رسان است. در این پژوهش آسیب شناسی آرامگاه خشیارشا واقع در محوطه تاریخی نقش رستم با استفاده از مطالعات کتابخانه ای بررسی های میدانی زمین شناسی و مطالعات آزمایشگاهی انجام شد. نتایج مطالعات پتروگرافی نشان داد که این سنگ ها متعلق به سازند سروک هستند. ردیف رسوبی این سازند توالی لایه های سنگ آهک ضخیم و به رنگ روشن را نشان می دهد با انجام روش ژئوفیزیکی رادار نفوذی زمین GPR) دو دسته شکستگی اصلی و بزرگ در محدود آرامگاه خشیارشا شناسایی شد. روند غالب این شکستگی ها شمالی جنوبی و شرقی غربی است. در محل تقاطع شکستگی ها پدیده های انحلالی توسعه بیشتری یافته اند به طوری که حفرات انحلالی و تخلخل غاری بر روی اثر شکل گرفته اند. در این پژوهش حضور انواع گیاهان عالی و گلسنگ ها از نوع سیانوباکتری از طریق مطالعات میدانی مورد بررسی قرار گرفت.
بازشناسی حیاط فرعی در رباط و کاروانسراهای فلات مرکزی ایران
منبع:
مطالعات باستان شناسی پارسه سال ۷ زمستان ۱۴۰۲ شماره ۲۶
257 - 283
حوزه های تخصصی:
اقامتگاه های میان راهی در دوره های تاریخی از هخامنشیان تا دوره قاجاریه با اهداف مختلفی ازجمله نظامی، سیاسی، تجاری و اقامتی ساخته می شد. در مناطق مرکزی ایران محل اقامت ساکنین این ابنیه، گرداگرد حیاط شکل می گرفت و حیاط مرکزی به عنوان عنصر محوری در این ابنیه ایفای نقش می کرد. برخی از اقامتگاه های میان راهی علاوه بر دارا بودن حیاط مرکزی، در پیرامون خود حیاط های دیگری نیز داشته که در ارتباط با حیاط اصلی فعالیت می کردند. با توجه به اهمیت حیاط های جانبی در تأمین نیاز ساکنان اقامتگاه ها ضرورت دارد این فضاها در رباط ها و کاروانسراها مورد بررسی قرار گیرد. هدف از نگارش این پژوهش، بررسی نقش و عملکرد عناصر پیرامون حیاط های فرعی در رباط ها و کاروانسرا ها است. پژوهش حاضر این پرسش را مطرح می کند که، چه عواملی موجب شکل گیری حیاط های چندگانه در این ابنیه شده است؟ و دلیل شباهت یا تفاوت حیاط فرعی در رباط ها و کاروانسراها چیست؟ این مطالعه از طریق بررسی منابع کتابخانه ای هم چون کتب، مقالات و اسناد انجام گرفته که با استفاده از مبانی نظری به الگویابی فضاها در رباط و کاروانسراها با بهره گیری از روش توصیفی-تحلیلی خواهد پرداخت. یافته ها نشان می دهند در شکل گیری این بناها چهار عامل اقلیمی، خلوت و محرمیت (اقامتی) و خدماتی نقش مهمی در ایجاد حیاط های فرعی را داشته که ذیل هرکدام از این گونه ها ریزفضاهایی را شامل خواهد شد. رباط ها و کاروانسرا ازمنظر ماهیت تشکیل متفاوت هستند و در گذر زمان این دو بنا به لحاظ کارکردی به یک دیگر نزدیک شده اند. مقایسه کارکردی حیاط های فرعی نمایانگر فضاها و کارکردهای مشابه بوده که به لحاظ ساختاری و چیدمان فضایی با یک دیگر متفاوت هستند. نتایج بیان می دارند که رباط ها معمولاً در ساخت خود از هیچ گونه طرح از پیش تعیین شده ای پیروی نکرده و برحسب نیاز در دوره های مختلف حیاط هایی به صورت متوالی در کنار هم شکل می گرفته اند، اما کاروانسراها دارای یک طرح از پیش تعیین شده بوده که فضاهای آن برحسب طرح آماده شده و در جای خود قرار می گرفتند.