کمال الدین نیکنامی

کمال الدین نیکنامی

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۴۷ مورد.
۱.

سویی به جز شمال، تحلیلی بر وضعیت انحراف از شمال در بناهای مرتبط با آتش دوره ساسانی

کلید واژه ها: آتشکده جهت شمال اَپاختَر چهارتاقی دوره ساسانی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۱ تعداد دانلود : ۴۲
بررسی بناهای مرتبط با آتش در دوره ساسانی مانند آتشکده ها و چهارتاقی ها نشان می دهد که عوامل متعددی برای ساخت این بناها به عنوان مکان مهم انجام مراسم دینی و آئینی درنظر گرفته می شده است و یکی از این عوامل توجه به انحراف از جهت شمال جغرافیایی بوده است؛ در اوستا و متون پهلوی مانند: وندیداد، خرده اوستا، گزیده های زادسپرم، بندهشن، ارداویراف نامه و دیگر متون، جهت شمال دروازه جهنم و جایگاه اهریمن و دیوان دانسته شده است. بر این اساس هدف از پژوهش پیشِ رو با توجه به سکوت اوستا در رابطه با آتشکده ها، روشن ساختن میزان توجه به مسائل دینی، آئینی و اساطیری در هنگام برپا ساختن آتشکده ها است. از این رو، با هدف پاسخ گویی به این پرسش که، آیا می توان انحراف از شمال و ساخته شدن نیایشگاه های مرتبط با آتش در جهات فرعی و قرارگیری عناصر داخلی نیایشگاه ها در جهتی که هنگام انجام مراسم رو به شمال نداشته باشند، را با دلایل دینی و آئینی مرتبط دانست؟ تلاش شده است تا با رویکرد تاریخی-تحلیلی و با استناد به شواهد باستان شناختی و انطباق آن با متون پهلوی و رسوم امروزی زرتشتیان دلایل توجه به انحراف از شمال بررسی گردد. دستاورد مطالعه بناهای مذهبی دوره ساسانی گویای این امر است که با توجه به جایگاه اهریمن و دیوان دانستن جهت شمال در آئین زرتشتی و اساطیر ایرانی، نه تنها در هنگام اجرای مراسم آئینی زرتشتی جایگاه موبدان دارای اهمیت بوده و از رو به شمال داشتن اجتناب می شده است، بلکه در بیشتر موارد بناهای مهم دوره ساسانی نظیر آتشکده ها و کاخ ها نیز در جهات فرعی ساخته می شدند و یا ورودی اصلی به ساختمان در جهتی به غیر از جهت شمال ایجاد می شده است؛ از این رو، می توان این گونه پنداشت که برخی از دلایل آئینی و اساطیری علت توجه به انحراف از شمال درمیان بناهای مذهبی دوره ساسانی بوده است.
۲.

بررسی فناوری ساخت سفال های نوسنگی محوطۀ هرمنگان استان فارس

کلید واژه ها: دوره نوسنگی محوطه هرمنگان سفال دوره موشکی پتروگرافی XRD XRF

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۱۱۲
سفال از فراوان ترین یافته های باستان شناسی است که از دوران نوسنگی به بعد در اکثر محوطه ها باستانی یافت می شود. شناخت این محصول به درک بهتر جامعه تولیدکننده آن و هم چنین سطح فناوری و پیچیدگی های اجتماعی مردمان آن زمان کمک می کند. محوطه هرمنگان، استقرارگاه نوسنگی در شمال شرق استان فارس است که با کاوش در آن، سفال هایی هم زمان با دوره موشکی و سازه ای حرارت دیده که احتمالاً مربوط به پخت سفال ها بوده است، به دست آمد. مطالعات آزمایشگاهی برروی سفال های این محوطه با هدف پاسخ گویی به پرسش هایی هم چون: نحوه تولید سفال های دوره موشکی، شناخت و دسته بندی خاک رس به کاررفته، مواد خام پرکننده خاک رس، سطح پیشرفت و آگاهی سفال گر از تولید محصول نهایی و هم چنین تعیین محل تولید، انجام شد. پس از دسته بندی سفال ها براساس ویژگی های ظاهری، تعداد ۳۶ قطعه برای انجام مطالعات پتروگرافی و ۱۸ قطعه از آن ها برای آنالیز مرحله XRD و آنالیز عنصری XRF انتخاب شدند. درنتیجه این آزمایش ها مشخص شد که سفالگران این محوطه از سه نوع خاک رس برای ساخت سفال ها استفاده می کردند. احتمالاً فقط از کاه به عنوان آمیزه استفاده شده و دمای پخت سفال ها اکثراً زیر 800 درجه سانتی گراد بوده است. با توجه به فناوری ابتدایی کوره که جزو کوره های اولیه روباز محسوب می شود، دمای آن قابل کنترل نبوده و پخت تحت شرایط اکسیداسیون انجام می گرفته است؛ هم چنین با توجه به مطالعات زمین شناسی و مقایسه سفال ها با یک دیگر چنین به نظر می رسد که سفال های مزبور محلی باشند؛ از این رو با این که برای ساخت سفال ها از سه نوع خاک متفاوت استفاده شده است، محصول نهایی تولیدشده شبیه به هم است و تفاوت بارزی در ظاهر این سفال ها دیده نمی شود.
۳.

ارزیابی جایگاه بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای دوره ساسانی در مناطق کوهستانی جنوب غرب ایران، مطالعه موردی: دشت ارسنجان، استان فارس(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بسترهای جغرافیایی محوطه های ساسانی الگوهای استقراری دشت ارسنجان فارس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۱۴ تعداد دانلود : ۸۵
محوطه های باستانی نشان دهنده چشم انداز فرهنگی حاصل برهم کُنش انسان و محیط بوده و متأثر از مجموعه ای از عوامل جغرافیایی، طبیعی و اجتماعی- فرهنگی هستند. به بیان دیگر سکونتگاه های باستانی به عنوان یادگارهای فضایی فعالیت های اولیه انسان ها، حامل اطلاعات در مورد سازگاری اولیه انسان و دگرگونی محیط هستند، تفسیر و آشکارسازی اطلاعات محیطی توزیع سکونتگاه می تواند شرایطی را برای درک بیشتر تعامل بین انسان و محیط در این دوران فراهم کند. در این تعامل عوامل محیطی چون ارتفاع از سطح دریا، شیب، منابع آب، پوشش گیاهی، درجه شیب و کاربری اراضی هرکدام به نوعی خود بسترهای جغرافیایی و طبیعی هستند که در پراکنش محوطه های باستانی نقش مؤثری دارند. هدف از این پژوهش ارزیابی بسترهای جغرافیایی بر استقرارهای باستانی دوره ساسانی در دشت میانکوهی ارسنجان است. براین اساس شش عامل جغرافیایی به عنوان عوامل محیطی یا متغیر مستقل و مساحت محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته در نظر گرفته شد. به منظور بررسی این عوامل، از نرم افزارهای Arc GIS و SPSS و روش های تحلیل کمی از نوع آمار استنباطی با روش همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج این تحلیل ها مشخص کرد که محوطه های دوره ساسانی با تعدادی از عوامل طبیعی وابستگی هایی را در سطح متوسط تا ضعیف و تعدادی از عوامل محیطی نیز وابستگی زیادی را نشان می دهد. در تحلیل و ارزیابی الگوهای استقراری محوطه های ساسانی با استفاده از تحلیل خوشه ای، چهار الگو به دست آمد و علاوه بر یک محوطه بزرگ در منطقه به همراه محوطه های کوچک تر اقماری آن که روستاهای بزرگ و کوچک با شیوه کشاورزی و دامداری هستند، یک الگوی دیگر نیز مشخص گردید که احتمالاً با کارکرد و محل قرارگیری آن ها در چشم انداز منطقه مرتبط است. این نوع محوطه ها به دلیل قرارگیری بر روی تپه ماهورها، بسترهای صخره ای و مناطق تقریباً مرتفع، یادآور قلعه های نظامی و یا پاسگاه های بین راهی هستند.
۴.

مطالعه نحوه اثرگذاری عوامل تاریخی دوره قاجار بر منظرهای روستایی آن(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دوره قاجار مناظر روستایی امنیت کشاورزی تجاری مدرن سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۰ تعداد دانلود : ۶۵
 بافت تاریخی دوره قاجار که به عنوان بافت تاریخی آغاز گذار از سنت به مدرنیته در تاریخ ایران شناخته می شود شرایط تاریخی ای را رقم زد که بر ساحت های مختلف جامعه ایرانی ازجمله منظرهای فرهنگی روستاها تأثیر گذاشت. به تناسب مفهوم منظر روستایی، سؤالاتی که این پژوهش سر آن دارد به آن ها پاسخ دهد عبارت اند از: عوامل تاریخی چگونه بر منظرهای روستایی تأثیر گذاشت ؟ و آیا این عوامل منجر به گذار از منظرهای سنتی روستایی به منظرهای مدرن شد؟ درک چگونگی تأثیرپذیری روستاها از عوامل تاریخی هدف اصلی این نوشتار است و برای نیل به آن یک روش شناسی تحلیلی – مفهومی مورداستفاده قرار می گیرد. پژوهش حاضر با کانون قرار دادن مفهوم منظرهای روستایی نحوه تأثیر چهار عامل تاریخی پررنگ دوره قاجار یعنی امنیت، مسئولیت حاکمان در قبال روستاها، جایگاه ایران در بازارهای جهانی و تلاش ها برای مدرن سازی کشاورزی موردبررسی قرار داده. درنتیجه باید گفت امنیت در نوع فرم معماری روستاها، متروک شدن بسیاری از آن ها و ترس کشاورزان از فعالیت، اقدامات عمرانی حاکمان قاجاری تأثیر کمی در بهبود شرایط منظرهای روستایی داشته و جایگاه ایران در بازارهای جهانی، کشاورزی ایران حالت تجاری تغییر داده است و تلاش ها برای مدرن سازی روش های کشاورزی بی نتیجه مانده است و منظرهای روستایی در پایان دوره قاجار حالت سنتی  را داشته اند.
۵.

Archaeological Evidence for the Proliferation of Dari Persian in Khorasan

کلید واژه ها: Sasanian Period Early Islamic Dari Language Fars Khorasan

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۹ تعداد دانلود : ۲۰۴
Dari apparently began to spread in Greater Khorasan only in the aftermath of the Arab invasions of Iran. As the official language of the Sasanian court, it would experience a substantial proliferation following the shift in power from Ctesiphon and Fars to eastern Iran, particularly Khorasan, which appeared as a safe haven for the king and the prominent court families during the first two decades of the invasions. The question then arises as to the relation between the spread of Dari in Khorasan and the resettlement of western and southern Iranian populations in the eastern part of the collapsing empire. Our inquiry into the Sasanian-Islamic transition in quest of the fire temples that persisted in the early Islamic centuries led to the conclusion in view of the fluctuating numbers of coeval sites that the earlier harsh attacks had apparently forced inhabitants of southern Iran in particular Fars and Ctesiphon to take refuge in Khorasan, the land of Adur Burzen-Mihr Fire. In their new home, these refugees would adopt two different modes of subsistence, thereby settlement, systems: sedentary rural life, and nomadic lifestyle involving periodic moves within a certain area. This dichotomous approach would guarantee their survival. Among the manifold results of the late Sasanian peace treaties between the dehgâns and the Arabs was the preservation of Iranian culture and language in Khorasan, where it contributed to several advances. Several years of efforts by Iranian immigrants to revive architectural and poetic styles in Khorasan proved that they were triumphant in the cultural battleground despite of losing the actual battle.
۶.

مطالعه مقدماتی صنایع سنگی موستری میانکوه، غرب چهارمحال وبختیاری

کلید واژه ها: ارتفاعات بختیاری میانکوه صنایع سنگی موستری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۳۸ تعداد دانلود : ۲۰۷
میانکوه به طور قراردادی به بخشی از منطقه زاگرس مرتفع، یا بخش جنوبی زاگرس مرکزی، اطلاق می شود. با وجود مساحت ناچیز (680 کیلومترمربع) در یک محدوده کوهستانی، دو ریزچشم انداز متمایز با میانگین ارتفاع 1510 و 2601 متر از سطح دریا دارد که مناسب حرکت های فصلی و کوتاه مدت جوامع در دوران زمانی متفاوت، جهت دسترسی به منابع گوناگون در اقتصاد معیشتی است. مطالعه ویژگی استقرارهای عصر سنگ در این ارتفاعات در مراحل اولیه خود قرار دارد. به واسطه وجود رودخانه های دائمی و منابع قلوه سنگی رودخانه ای، این بخش می بایست از محل های اصلی رفت و آمد جوامع متحرک موستری (پلیئستوسن جدید) زاگرس محسوب شود. در پی پاسخ به این پرسش ها؛ 1) جایگاه فناوری ساخت مجموعه سنگی این منطقه در میان فرهنگ های شناخته شده زاگرس(؟) و 2) میزان شعاع حرکتی جوامع شکارگر-گردآورنده آن در هردو زیست بوم (؟)، سه فصل بررسی پیمایشی بین سال های 1388 تا 90 ه .ش.، انجام شده است که پژوهش حاضر به بخش کوچکی از تحلیل صنایع سنگی آن اختصاص دارد. نتایج اولیه از پراکنش محل های روباز (177 عدد) در هر دو زیست بوم از یک تا 36 دست ساخته حکایت دارد. به نظر می رسد این دو زیست بوم در طول حرکت های روزانه یا فصلی جوامع پلیئستوسن به خوبی مورداستفاده قرار گرفته اند. ترکیب کلی مجموعه سنگی آن را تراشه های به نسبت کوتاه و کوچک تشکیل می دهد که در آن، خراشنده ها بر سایر گونه ها غلبه دارند. در اینجا تأکید اصلی در فناوری ساخت، بر منابع قلوه سنگی خوب گرد شده محلی تحت تأثیر رودخانه های دائمی و منابع برجای موجود در ارتفاعات منطقه است که اغلب با استفاده از فناوری لوالوا به ابزار و برداشته های مختلف تبدیل شده اند. شکارگران-گردآورندگان میانکوه فنون ساخت و گونه های ابزاری مشابه با دیگر فرهنگ های موستری زاگرس را به کار برده اند، تنها در برخی دست ساخته های زیست بوم مرتفع از انواع سنگ های دیگر در کنار نوع غالب چرت/ فلینت و ازنظر گونه شناسی، از برداشته های بی قاعده با پرداخت نامنظم استفاده کرده اند. به نظر می رسد سنگ خام مورداستفاده از فواصل کمتر از 20 کیلومتر در طول چشم انداز هر دو زیست بوم تأمین شده است.
۷.

گونه شناسی کاروانسراهای مسیر تهران- انزلی در دوره قاجار (با تکیه بر اسناد و بررسی باستان شناسی)(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۳۵ تعداد دانلود : ۱۶۸
در دوره قاجار مناسبات میان ایران و کشورهای اروپایی رو به گسترش نهاد. ازآنجایی که بزرگراه تجاری-سیاسی، از سوی پایتخت دولت قاجار در تهران به بندرانزلی در مرز شمالی، معبری راهبردی در شبکه ارتباطی ایران با روسیه و اروپا به حساب می آمده، ایجاد تحولات اساسی در اجرای عملیات راه سازی، اعم از تعمیر، توسعه، تأسیس و تجهیز اماکن بین راهی ضروری بوده است. در این میان قدیمی ترین و مهم ترین مکان خدماتی برای مسافران، کاروانسراها بوده اند. کاروانسراهای این مسیر، در آن بازه زمانی علاوه بر عملکردهای گذشته مبنی بر رونق امور اقتصادی و پیشبرد تبادلات فرهنگی، در روابط برون مرزی ایران نقش مؤثری ایفا نموده اند. هدف اصلی این پژوهش، گونه شناسی معماری، تأثیر نقش شرایط اقلیمی و موقعیت جغرافیایی در روند شکل گیری معماری کاروانسراهای مسیر تهران-انزلی است. یافته ها بر اساس منابع کتابخانه ای و روش بررسی میدانی (باستان شناسی) جمع آوری شده و موردپژوهش قرارگرفته است. شیوه تجزیه وتحلیل اطلاعات از نوع کیفی بوده است. نتایج حاصل از داده ها نشان می دهد، بیشترین تعدادِ کاروانسراها به لحاظ گونه شناسی، برون شهری بودند. تنوع شرایط اقلیمی مسیر با فرم و ویژگی های معماری کاروانسراها انطباق نداشته است. باآنکه مکان گزینی متفاوت جغرافیایی، سبب تفاوت های جزئی در عناصر معماری تعدادی از آن ها شده است، تمامی این گونه از کاروانسراها به تبعیت از الگوی مشابه معماری کاروانسراهای چهار ایوانی-حیاط دارِ دوره صفویه ساخته شده اند. تعداد اندکی از سایر کاروانسراها، از گونه درون شهری بودند. ساختار و فرم معماری آن ها، منطبق با جغرافیا و اقلیم مناطقی بود که در آن قرار داشتند.
۸.

بررسی اقتصاد معیشتی در عصر آهن شمال ایران براساس داده های فرهنگی (نمونه موردی گورستان لفور، شهرستان سوادکوه)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نظام معیشتی عصر آهن گورستان لفور استان مازندران سواد کوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۸ تعداد دانلود : ۱۸۲
بررسی اقتصاد معیشتی رویکردی است که با استفاده از بقایای زیستی انسانی، حیوانی و گیاهی و بهره گیری از علوم مختلف به بازسازی اقتصاد و نظام خوراک جوامع مختلف انسان باستان بپردازد. نظام اقتصاد معیشتی حوزه فرهنگی شمال ایران در عصر آهن که محدوده زمانی نیمه هزاره دوم تا نیمه هزاره اول ق. م را در بر می گیرد، به بررسی ساختار فرهنگی- اقتصادی می پردازد که مهم ترین شاخص آن چگونگی بر هم کنش اجتماعی در چارچوب نظام معیشتی با زیست بوم منطقه مورد مطالعه (سوادکوه) براساس یافته های باستان شناسی است. هدف اصلی این پژوهش تبیین اقتصاد معیشتی گورستان عصر آهن لفور است. پرسش اصلی این است که گونه های جانوری و گیاهی قابل شناسایی در لفور در چه طیفی و چه میزانی در اقتصاد معیشتی نقش دارند؟ در پژوهش حاضر براساس روش میدانی باستان شناسی و آزمایشگاهی، برای تحلیل و مقایسه داده ها از روش کتابخانه ای استفاده می شود. نتایج پژوهش با توجه به شرایط مناسب زیست بوم و اقلیم منطقه، به بازسازی الگوی معیشتی لفور و نوع ارتباط انسان و محیط زیست منطقه در یک بر هم کنش فرهنگی- اقتصادی بازسازی منجر می شود. با توجه به نظام های اقتصادی و به دلیل تفاوت های شکلی، بخش های به هم پیوسته یک نظام اجتماعی- اقتصادی هستند. مطالعات باستان جانورشناسی محوطه، حاکی از وجود جامعه ای شکارگر، دام پرور و کشاورز در عصر آهن است. گونه های جانوری نقش اساسی در اقتصاد مردمان ساکن این مناطق دارد که بر پایه نظام دام پروری استوار بوده است. بررسی گونه های باستان گیاه شناسی وجود یک جامعه کشاورز را توصیف می کند.
۹.

محوطه های فلزگری کهن در منظر فرهنگی کوهدشت و ارائه یک مدل پیش بینی برای منطقه زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: منظر فرهنگی توزیع فضایی عوامل محیطی مدل پیش بینی فلزگری کهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۸۶ تعداد دانلود : ۱۸۲
عوامل محیطی نقش مهمی در شکل دهی به الگوی استقراری محوطه ها و توزیع مکانی سکونتگاه های انسانی و فعالیت های گوناگون بشر داشته اند. مطالعه روابط متقابل انسان و محیط و الگوهای بهره برداری از محیط زیست یکی از رویکردهای اصلی باستان شناسی نو است. یکی از قابلیت های زاگرس میانی و به خصوص پیشکوه لرستان فرهنگی استخراج و تولید فلزات به ویژه مفرغ و آهن است که با ابهامات زیادی از جمله شناسایی معادن و محوطه های در ارتباط با فلزگری کهن همراه است. در پژوهش حاضر سعی شد بر مبنای 143 محوطه فلزگری کهن که در نتیجه چهار فصل بررسی باستان شناسی در شهرستان کوهدشت شناسایی شده اند، به روش توصیفی-تحلیلی و با بهره گیری از سیستم اطلاعات جغرافیایی (GIS) و تحلیل های فضایی، عوامل طبیعی مؤثر در شکل گیری و پراکنش محوطه های فلزگری در منظر فرهنگی کوهدشت شناسایی شوند و در انتها یک الگو برای تخمین مکان های احتمالی دارای بقایای مرتبط با فلزگری باستان در منطقه زاگرس میانی ارائه شود. برای رسیدن به این مهم در نرم افزار GIS به هر یک از عوامل محیطی از جمله مواد خام مورد نیاز، پوشش جنگلی مناسب برای فراهم کردن سوخت مورد استفاده در کوره های ذوب فلز و نزدیکی به منابع آبی، بر اساس نقش و تأثیر هر یک از این عوامل، وزن و اهمیت متفاوتی داده شد تا نقش هر یک از آن ها در شکل گیری محوطه ها مورد سنجش و ارزیابی قرار گیرد. در پایان مشخص شد که سازند زمین شناسی کشکان که دارای برونزد سنگ های حاوی اکسید آهن است، بیشترین نقش را در مکان گزینی محوطه های فلزگری باستان داشته است و پس از آن پوشش جنگلی مناسب و نزدیکی به منابع آبی، در درجه های بعدی اهمیت قرار دارند.
۱۰.

منشأ ساخت، تحلیل و تفسیر سگک کمربند مفرغی با نقش شتر دوکوهانه گورستان عصرآهن لفور سوادکوه

کلید واژه ها: عصرآهن سگک کمربندمفرغی گورستان لفور سوادکوه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۷ تعداد دانلود : ۲۰۸
درمیان مجموعه یافته های به دست آمده از کاوش های باستان شناسی گورستان عصرآهن لفور سوادکوه نقشی از یک شتر دوکوهانه برروی سگک کمربند مفرغی دیده می شود که به طرز ماهرانه ای با روش قالب گیری ساخته شده است. هدف از این پژوهش، بررسی، تفسیر و تحلیل تصویر نقش شتر دوکوهانه برروی سگک کمربندی مفرغی است. با توجه به مطالعات انسان شناسی جسمانی ازنظر ریخت شناسی جمجمه ها نشان می دهد که گورخفتگان گورستان با ساکنین پیش از خود متفاوت بوده و گور آوندها نیز حاکی از اقوامی دامپرور و کوچ رو بوده اند. شاخص ترین شئ یافت شده، سگک کمربند مفرغی با نقش یک شتر دوکوهانه است که مربوط به دشت های آسیای مرکزی، جنوبی ترین منطقه زیست این نوع شتر در شمال دشت گرگان و جنوب ترکمنستان است. در منابع دوره هخامنشی نیز شتر دوکوهانه نمایش داده شده است، این نوع شترها فقط به همراه گروه های هدیه آورندگانی که از آسیای میانه و شرق دریای مازندران آمده اند، دیده می شود. در نقوش سنگ یادبود «شلمانسر سوم» شاه آشور نیز افرادی شتر دوکوهانه به همراه دارند که متن کتیبه آن ها را متعلق به کشوری دوردست در شرق نسبت داده اند. مهم ترین پرسش هایی که در این پژوهش مطرح می گردد عبارتنداز: بقایای انسانی به دست آمده در این گورستان بومی منطقه بوده اند و یا از مناطق دیگر به این منطقه مهاجرت کرده اند؟ گورنهاده های به دست آمده در محل ساخته یا وارداتی بوده اند و تا چه اندازه تحت تأثیر شیوه های هنری و صنعتی از مناطق دور و نزدیک بوده اند؟ و آیا می توان با مطالعه یافته های مورد پژوهش، مسیر مهاجرت این گروه ها را در مناطق حاصل خیز و کوهپایه ای مازندران بازسازی نمود؟ لذا نگارندگان در این مقاله علاوه بر مقایسه شکلی و ماهیتی سگک کمربند مفرغی با دیگر یافته های گورستان لفور تطبیق، تحلیل و تفسیر آن همراه با اسناد و منابع تاریخی به پرسش ها پاسخ می دهند. نتیجه پژوهش نشان می دهد این شئ در جای دیگری تولید و ساخته شده و ازطریق مهاجران به منطقه وارد شده است.
۱۱.

غار کان گوهر: تحلیل یک حادثه تاریخی با روش های باستان شناسی زیستی

کلید واژه ها: غار کان گوهر شهرستان بوانات بقایای انسانی باستان شناسی زیستی باستان شناسی خشونت

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۴۱ تعداد دانلود : ۱۷۱
در سال 1389 ه .ش. از معدن غار کان گوهر در شهرستان بوانات در استان فارس تعدادی اسکلت انسانی کشف شد. باتوجه به وجود فرضیه های مختلف در رابطه باوجود این بقایا در غار و نامعلوم بودن قدمت آن ها، به منظور یافتن دلیل وجود این تعداد بقایای انسانی، علاوه بر بازدید از غار، جغرافیای تاریخی منطقه بوانات در منابع تاریخی نیز مورد مطالعه قرار گرفت. در منابع دوره آل مظفر و تیموری ذکر شده است که در حدود سال 742 ه .ق.، هم زمان با ناآرامی های بعد از فروپاشی ایلخانان در ایران و نبود قدرت متمرکز، روستایی در بوانات مورد حمله امیرزاده ای مغول قرار گرفته و اهالی روستا برای نجات جان خود به غاری پناه می برند. امیر زاده به محض اطلاع از محل اختفای آن ها، دستور به افروختن آتش در دهانه غار داده که دود ناشی از آن منجر به کشته شدن تمام افراد در داخل غار می شود. درراستای تطبیق این بقایای باستان شناختی با رویداد مذکور در منابع تاریخی، مطالعات باستان شناسی زیستی با محوریت بررسی آثار خشونت، با استفاده از روش پیشنهادی «بیوکسترا» و «آبه لیکر» (در سال 1994م.) مورد استفاده قرار گرفت. این روش برمبنای مشاهده چشمی، با هدف تخمین سن، تعیین جنسیت، تشخیص بیماری ها و شناسایی تمام تغییرات قبل، حین و پس از مرگ تنظیم شده است. باتوجه به سقف دود زده غار، به ویژه دهانه آن، تعداد زنان (37 درصد)، کودکان (29 درصد) و کهنسالان (30 درصد) و نبود آثار خشونت فیزیکی در جمجمه ها و وجود آثار سوختگی، می توان با احتمال این بقایا را با حادثه مذکور در منابع تاریخی تطبیق داد. این یافته ها می توانند پاسخ روشنی را در جهت فهم علت وجود این تعداد بقایای انسانی در غار مذکور فراهم آورند.
۱۲.

تداوم ارزش های جغرافیای طبیعی در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر(مورد پژوهی: میراث معماری شهر تاریخی چغازنبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزش های مکانی جغرافیای طبیعی میراث شهری شهر دوراونتاش

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۳ تعداد دانلود : ۱۱۵
توجه به تأثیرگذاری جغرافیای طبیعی بر اندیشه انسان برای خلق کالبد معماری،که ارزش های مکانی را شکل می دهند، در عرصه حفاظت از میراث معماری شهر ضروری است و باید در برنامه ریزی های شهری نیز به آن توجه شود. ضعف در شناخت و تبیین این ارزش ها، سبب از دست رفتن محیط طبیعی اثرگذار و یک پارچگی میراث معماری با زمینه اش می شود. از سوی دیگر، برای حفاظت از میراث معماری شهر، علاوه بر شناسایی تمامی ارزش های مرتبط، تداوم این ارزش ها در بستر زمان نیز ضروری است که تاکنون علی رغم تأکید پژوهش گران حفاظت بر اهمیت آن، به شناخت و چگونگی آن پرداخته نشده است. این پژوهش با هدف ارتقاء دانش ارزش گذاری و توسعه نگاه ارزش محور در عرصه حفاظت از میراث معماری، به دنبال احصاء ارزش های مکانی برای تکمیل طبقه بندی موجود و شناسایی مؤلفه های مفهوم «تداوم» برای دست یافتن به چگونگی استمرار این ارزش ها است. پژوهش حاضر با رویکرد کیفی و راهبرد استدلال منطقی و به روش موردپژوهی، ابتدا با بازخوانی متون و نظریه های مرتبط، به تدقیق مفاهیم «ارزش های مکانی» و «تداوم» در میراث معماری پرداخته است و سپس با تحلیل داده ها، مؤلفه های «تداوم»، «شاخص های ارزش مکانی» و ابعاد احصاء آن ها را به عنوان یافته های پژوهش استخراج و برای تدوین چارچوب مفهومی به کار گرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که ارتباط میان سه شاخص «جغرافیای طبیعی»، «اندیشه ساخت» و «کالبد ساخته شده»، ارزش های مکانی را شکل می دهد که می توان آن ها را در چهار بعد منظر، ساختار، عملکرد و معنا شناسایی نمود.
۱۳.

مطالعه گونه شناسی و سازمان فضایی قلعه ها و استحکامات دفاعی دامنه های جنوبی البرز مرکزی (محدوده استان تهران) در قرون میانی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: قلعه ها ی تهران گونه شناسی سازمان فضایی فرم قرون میانی اسلامی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۹۱ تعداد دانلود : ۱۴۸
در دامنه جنوبی کوهستان البرز مرکزی در پهنه استان تهران، قلعه ها، دژها و تأسیسات دفاعی زیادی از ادوار مختلف تاریخی پراکنده اند که تا پیش از انجام این پژوهش، چندان مورد مطالعه قرار نگرفته و اطلاعات اندکی از آنها در دست بود. این پژوهش ب ه روش تحلیلی، برای پاسخ به پرسش هایی همچون تعداد و پیشینه ساخت قلعه های تهران چگونه بوده؟ از نظر گونه شناسی به چند دسته تقسیم شده؟ الگوی حاکم بر سازمان فضایی قلعه ها چیست؟ انجام شده است. فرض بر آن بود که در استان تهران به دلیل شرایط اقلیمی، موقعیت جغرافیایی و شرایط سیاسی و اجتماعی، قلعه هایی از دوران پیش از اسلام و اسلامی بر پا شده و به دو گونه اصلی کوهستانی و دشت تقسیم می شوند. قلعه ها متناسب با مکان ساخت، اهداف سازندگان از سازمان فضایی خاصی برخوردار بوده و از نظر فرم شامل دو دسته هندسی منظم و نامنظم و از نظر عملکرد نیز به انواع مسکونی و نظامی تقسیم می شوند. روش انجام این پژوهش بدین ترتیب بود که پس از مطالعات کتابخانه ای، مطالعات میدانی با پیمایش سطحی و سنجش از راه دور به انجام رسید و داده های فرهنگی مورد نیاز مستندسازی، ثبت و ضبط شدند. در پژوهش حاضر، که به شناسایی و مستندسازی ۱۵۹ اثر و بنای دفاعی در استان تهران انجامید، مشخص شد که قلعه سازی در استان تهران از دوران مادها آغاز و در دوران اشکانی و ساسانی توسعه یافته و در دوران اسلامی به ویژه قرون میانی به اوج می رسد .
۱۴.

معرفی سیستم های سنجش ازدور فضایی (ماهواره ای) و کاربرد آن در باستان شناسی: مطالعه موردی دشت بهشهر مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: سنجش ازدور باستان شناسی باستان شناسی چشم انداز الگوی استقراری تحلیل فضایی دشت بهشهر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۲۲ تعداد دانلود : ۴۴۱
منطقه دشت بهشهر مازندران به دلیل شکل جغرافیایی خاص و قرارگیری در میان دریا و بخش کوهستانی در جنوب و وجود رودهای منتهی به دریا از گذشته موردتوجه گروه های انسانی قرار داشته است. بااین وجود اطلاعات ما از این منطقه محدود به چندین فصل بررسی و شناسایی محوطه های باستانی آن است و پژوهش دقیقی پیرامون شکل گیری استقرار و تأثیر عوامل جغرافیایی بر آن صورت نگرفته است. ازاین رو مطالعه شکل گیری الگوی استقراری این منطقه امری ضروری است. در پژوهش حاضر از روش های نوین در باستان شناسی و تلفیقی از داده های باستان شناسی و علم سنجش ازدور ماهواره ای به جای روش های سنتی بهره گرفته شد. برای باستان شناسان دانستن مزایا و معایب استفاده از سنجش ازدور ماهواره ای به عنوان ابزاری قدرتمند در تجسم چشم اندازهای گذشته مهم است. در این مقاله سعی گردید با به کارگیری سنجش ازدور در بررسی میدانی دشت بهشهر، مبنی بر تحلیل الگوی استقراری این منطقه به طور موردی، بخشی از فواید به کارگیری این روش نشان داده شود و ضمن استخراج اطلاعات محیطی و درجه بندی و وزن دهی آن ها با کمک تحلیل رگرسیون، به میزان تأثیرگذاری آن ها بر شکل گیری استقرارهای منطقه پژوهش پرداخته شود. در گام بعدی با تلفیق این داده ها و داده های حاصل از نرم افزار GIS، مطلوبیت استقرار در دشت بهشهر موردسنجش قرار گرفت و در ادامه نقشه پتانسیل مکانی استقرارهای باستانی تهیه گردید که نقاط مستعد شکل گیری استقرار را مشخص می سازد. ارزیابی نتایج کسب شده نشان می دهد مطابق پیش بینی دسترسی به منابع آب بیشترین نقش را در این رابطه داشته است. دسترسی به خاک حاصلخیز جهت انجام فعالیت های کشاورزی در اولویت بعدی قرار دارند.
۱۵.

تحلیل جایگاه فرهنگ شغا تیموران در هزاره دوم فارس براساس گاهنگاری مطلق تل تیموران (تیماران)

کلید واژه ها: حوضه رود کر ایلام فرهنگ شغاتیموران تل تیموران تاریخ گذاری کربن 14

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۶۷ تعداد دانلود : ۳۲۹
درک هم زمانی بین فرهنگ شغاتیموران و دوره ایلام در استان فارس نیاز به نگاهی دقیق به فرهنگ ذکرشده دارد. در متون ایلامی به «انشان» به عنوان جای نامی که بخش اصلی ایلام است، اشاره شده است. انشان در شمال غرب حوضه رود کر در استان فارس واقع شده است. ازطرفی در تدوین گاهنگاری پیش ازتاریخ فارس مبنای اصلی تغییرات فناوری است، فرهنگ های قبل از برآمدن هخامنشیان در فارس باتوجه به تغییر و تحولات سفالی دسته بندی شده است. همچنین موضوع انضمامی که در اینجا مطرح خواهد شد، ارتباط فرهنگ شغاتیموران با بحث ورود اقوامی که با عنوان مهاجر وارد فارس شده و قرن ها بعد پایه گذار حکومت هخامنشی شده است؛ برهمین اساس، پرسش اصلی پژوهش عبارتست از: فرهنگ های پیش ازتاریخ فارس در قرون موازی با ایلام چه نقشی داشته و این فرهنگ ها با کدام یک از دوره بندی های ایلام در دشت های پست هم پوشانی داشته است؟ موارد مطرح شده ضرورت تاریخ گذاری دقیق فرهنگ شغاتیموران را ایجاب می کند. تل تیموران از محوطه های اصلی فرهنگ های هزاره دوم پیش ازمیلاد در فارس و کانونی در شرق حوضه رود کر در فاصله 80 کیلومتری جنوب شرق انشان است. در این مقاله سعی بر آن است تا در ابتدا به گاهنگاری نسبی و مطلق این محوطه پرداخته و سپس باتوجه به گاهنگاری مطلق این محوطه و دیگر محوطه های هزاره دوم پیش ازمیلاد فارس، مقایسه مواد فرهنگی و شناخت شاخصه های فرهنگی، به ارزیابی توالی فرهنگی هزاره دوم پیش ازمیلاد در این محوطه و دیگر محوطه های هزاره دوم پیش ازمیلاد در این منطقه پرداخته شود. جهت تاریخ گذاری تل تیموران، 3 نمونه ذغال به آزمایشگاه دانشگاه کامپانیا ارسال شد که نتایج بازه زمانی بین 1100 تا 1550 پ.م. را نشان می دهد. تاریخ ذکرشده بیانگر این موضوع است که فرهنگ شغاتیموران با دوره «سوکل ماح»، انتقالی و ایلام میانه در دشت های پست شوشان هم عصر است و با مقایسه مواد فرهنگی شغاتیموران با دوره ایلام این فرض منتج می شود که فرهنگ شغاتیموران فارغ از تغییرات سیاسی ایلام و مهاجرت پارسیان، در تداوم روند فرهنگ های پیش ازتاریخی فارس است.
۱۶.

تحلیل رابطه میان شکل گیری و تداوم استقرار محوطه های دوره نوسنگی با بستر محیطی آن ها در دشت سرفیروزآباد کرمانشاه، غرب زاگرس مرکزی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: دشت سرفیروزآباد دوره نوسنگی زاگرس مرکزی عوامل محیطی همبستگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۸۱ تعداد دانلود : ۴۶۶
محیط جغرافیایی، به ویژه بستر طبیعی آن، پهنه همه کنش ها و واکنش های حاصل از پدیده های مستقر در سطح زمین است. محیط طبیعی مهم ترین عامل در جهت شکل گیری سکونتگاه های انسانی خصوصاً در ادوار مختلف است. عواملی همچون ارتفاع از سطح دریا، شیب، ساختار زمین شناسی، گسل، منابع آب، خاک، پوشش گیاهی، و کاربری اراضی هر کدام بسترهای طبیعی اند که در پراکنش استقرارهای انسانی نقش مؤثری دارند. هدف از این پژوهش بررسی نقش عوامل محیطی و میزان تأثیر آن ها در مکان گزینی سکونتگاه های نوسنگی دشت سرفیروزآباد است. به منظور دست یابی به اهداف پژوهش، یازده معیار طبیعی به عنوان عوامل محیطی یا متغیر مستقل و مساحت محوطه های باستانی به عنوان متغیر وابسته درنظر گرفته شد. به منظور بررسی این عوامل، از نرم افزار ArcGis و SPSS و روش های تحلیل کمّی از نوع آمار استنباطی با روش همبستگی پیرسون استفاده شد. علاوه برآن، برای بررسی میزان تأثیر چند متغیر مستقل در متغیر وابسته از رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. نتایج نشان می دهد که محوطه های دوره نوسنگی با عوامل طبیعی از جمله شاخه های فرعی رودخانه ها یا مسیل های فصلی، مسیرهای فرعی یا خاکی، و درجه شب رابطه مستقیمی دارند و تعدادی از دیگر عوامل محیطی نیز رابطه اندکی با محوطه های باستانی دارند.
۱۷.

مطالعه موضوع نقاشی  های دیواری کاخ کنوسوس

کلید واژه ها: هنرمینوسی کاخ کنوسوس نقاشی دیواری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۵ تعداد دانلود : ۳۹۳
تحقیق حاضرمطالعه نقاشی های دیواری کاخ کنوسوس است. این کاخ واقع درجزیره کرت متعلق به تمدن مینوسی، درعصرمفرغ جدید(1400- 2000 پ.م) دارای زیباترین نقاشی های دیواری است. هدف اصلی مطالعه، بررسی موضوع های نقاشی دیواری دراین کاخ ازدیدگاه هنرنقاشی و مسئله اساسی، مطالعه درباره موضوعات گیاه، حیوان و انسان از منظر هنرنقاشی است. پژوهش به روش توصیفی انجام گرفته است. بررسی سوابق گویای آنست که محل قرارگرفتن نقاشی ها با توجه به موضوع آنها در بخش های مختلف کاخ به این ترتیب بوده است: موضوع گیاهی در بخش غربی کاخ، موضوع حیوانی واسطوره ای درضلع شرقی، موضوع انسانی در قسمت جنوبی و نقاشی های ضلع شمالی کاخ کنوسوس مربوط به جشن ها، مراسم روحانی و عبادت بوده است. نقاشی ها، در پُر رفت وآمدترین محله ای کاخ قرارداشته اند و در معرض دید بینندگان زیادی قرارداشته است. نتایج تحقیق نشان دادکه نقاشی ها ازریتم، وحدت و هماهنگی(کمپوزیسیون، خط، رنگ، بافت) برخوردار بوده اند. نقاشی های مینوسی از اولین مواردی است که در آن رهائی از قوانین و مقررات نقاشی درآن زمان اتفاق افتاده، نخستین مرتبه است که روش امپرسیونیسم بکار رفته و می توان گفت آغاز این سبک، از تمدن مینوسی ها بوده است، که تغییر تاریخ این روش نقاشی، در تاریخ هنر می باشد.
۱۸.

تحلیلی بر تحولات جوامع نیمه غربی ایران در دوران آهن با بررسی گاهنگاری و فرضیات مرتبط(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نیمه غربی ایران دوران آهن نظریه ها ارزیابی گسترش فرهنگ های دوران آهن

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۶۵ تعداد دانلود : ۵۸۹
دوران آهن یکی از دوره های کلیدی و مهم در فرآیند تطور فرهنگ انسانی در جهان است. این دوره نشان گر دوره ای حساس از تغییرات در زندگی انسانی است. هم زمان با دوران آهن شهرهای جدید شکل گرفتند و شهرنشینی وارد مرحله تازه ای شد. مراتب اجتماعی ثابت شدند و در پی تحولاتی که در زمینه های فن آوری، صنعت، معماری، نگارش و نیز ایدئولوژی رخ داد سنن فرهنگی جدیدی در جوامع انسانی شکل گرفت. اما ظهور این دوره در فلات ایران به گونه ای دیگر است. در این دوران هیچ منطقه ای در ایران، به جز تمدن عیلام، در سرزمین هایِ پستِ جنوبِ غرب ایران، همچون سرزمین های مجاور مانند بین النهرین و یا آناتولی مراحل شهرنشینی و یا نگارش را تجربه نکرده بود. با این حال نمی توان به این بهانه نقش ایران را در ظهور و تطور فرهنگ های دوران آهن در منطقه نادیده گرفت. چرا که همان طور که از داده های باستان شناختی و منابع مکتوب برمی آید به دلیل مشخصه های جغرافیایی، شرایط استراتژیکی و نیز آب و هواییِ این منطقه موجب شده تا نقش مهمی را در شکل گیری و انتقال یا جابه جایی فرهنگ های دوران آهن در منطقه ایفا کند. از این دیدگاه مطالعه فرهنگ های دوران آهن در ایران، شکل گیری و نحوه گسترش آن ها هم از لحاظ جغرافیایی و هم از لحاظ تطوری می تواند در شناخت این دوره بسیار موثر افتد. با این حال به دلیل پیچیدگی جغرافیایی نیمه غربی ایران شناخت فرهنگ های آهن در این منطقه آغاز و گسترش آن ها به صورت کامل و دقیق صورت نگرفته است و نظریات و فرضیه های بسیاری در این رابطه وجود دارند. این مقاله در نظر دارد با بررسی و ارزیابی دیدگاه ها و نظریه ها الگویی برای آغاز و گسترش فرهنگ های دوران آهن در منطقه و تحولات اجتماعی در طول آن ارائه دهد.
۱۹.

شواهد ارتباط فرهنگی آغازایلامی تا ایلام قدیم براساس متون بین النهرین

کلید واژه ها: آغازایلامی ایلام قدیم بین النهرین متون سومری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۱ تعداد دانلود : ۸۹۹
دوره فرهنگی آغازایلامی به دلیل ورود فلات ایران به مرحله ای دیگر از دوره شهرنشینی و داشتن گل نوشته هایی که معرف شروع نوشتار در این سرزمین است، یک مرحله مهم در آغاز تاریخی ایران محسوب می شود. پس از آن، دوره ایلام به دلیل ایجاد اولین حکومت های سلسله ای سرزمین ایران بسیار موردتوجه است. توالی آغازایلامی تا شروع دوره ایلام قدیم برمبنای نوشتار آغازایلامی و ایلامی، خطی دارای شبهاتی است و برمبنای برخی اطلاعات و داده ها ازجمله نوشتار آغازایلامی، توقف یک باره دوره آغازایلامی مدنظر قرار گرفته و سیر تحول آن تا دوره ایلام قدیم با علامت سؤال مطرح می شود، اما توالی یادشده در متون بین النهرین (شبه میخی و میخی دوره های اوروک، جمدت نصر، سلسله های اولیه تا دوره اکد و حتی بعد از آن) قابل پی گیری و بررسی است. پژوهش انجام گرفته با هدف بررسی نام ایلام، سرزمین و ایالات آن در بازه زمانی پس از آغازایلامی تا ایلام قدیم در متون بین النهرینی انجام گرفت و مهم ترین پرسش این پژوهش پاسخ به شناخت چگونگی توالی دوره آغازایلامی تا ایلام قدیم برمبنای متون بین النهرینی در این فاصله زمانی است. پی جویی های انجام گرفته درکنار یافته های باستان شناسی، وجود نام ایلام و ایالات ایلامی را در هزاره سوم قبل ازمیلاد در متون زبان شناسی بین النهرینی به دست آمده از این برهه زمانی، تأیید می نماید. پژوهش حاضر دارای نظام کیفی و راهبردی است و براساس هدف های بنیادی صورت گرفته و ازنظر روش، توصیفی است. روش یافته اندوزی به شیوه کتابخانه ای انجام شده و تمامی آن ها از منابع معتبر استخراج شده اند. اساس تحلیل بیشتر متکی بر اطلاعات و یافته های کتابخانه ای است.
۲۰.

مطالعه ویژگی نقاشی های دیواری  تمدن  اژه ای(مینوسی، میسنی)

کلید واژه ها: نقاشی دیواری تمدن اژه ای مینوسی میسنی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۰۳ تعداد دانلود : ۴۸۹
مقاله پیش روی، مطالعه ویژگی نقاشی های تمدن های اژه ای1(مینوسی، میسنی) است. هدف اصلی، با استفاده از نظریه زیباشناختی در بخش های هنر- باستان شناسی، نشان دادن ویژگی های  هنر نقاشی دیواری تمدن اژه ای به روش مطالعات کتابخانه ای انجام شد. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی بود که برای تفسیر و تحلیل داده ها به سه روشِ 1. تفسیرترکیب محور، . روش تحلیل، . نشانه  شناسی انجام گرفت. نتایج درسه بخش استنباطی، توصیفی و نشانه شناسی شامل: در آمار استنباطی، ضریب همبستگی مثبت بین هنر نقاشی کاخ کنوسوس، باهاگیاتریادا نشان از رابطه معنادار بین دو تمدن نام برده دارد. نقاشی های این دوکاخ  با نقاشی کاخ  تیرنس روابط  همبستگی  معناداری ندارند و فقط دو تمدن کنوسوس و هاگیاتریادا بریکدیگر اثرگذار بوده اند. نتایج آمار توصیفی نشان داده: هرسه کاخ    از نظر رنگ(رنگ های درخشان، اشباع، متضاد و مکمل)، و از نظر محتوا(مضامین اسطوره ای، اجتماعی، جنگی و احساسی) با یکدیگر تفاوت داشته اند. نتایج چیستی وچگونگی نشان داد که نقاشی های تمدن اژه ای به سبک امپرسیونیسم4 با تکنیک فرسک5 بوده است. تاریخ این سبک به تمدن اژه ای درکاخ کنوسوس6 تعلق دارد. در نتایج نشانه شناسی، اژه ای ها به مسائل درونی و صلح توجه داشته اند و نقاشی ها از هماهنگی، خلاقیت و تخیل برخورداربوده اند. 

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان