فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸۱ تا ۱۰۰ مورد از کل ۱۲۷ مورد.
پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان دانشگاه تبریز بر اساس نگرش تفکر انتقادی و شیوه های شناختی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش توصیفی - همبستگی، تعیین سهم نگرش تفکر انتقادی و شیوه های شناختی یادگیری در پیش بینی عملکرد تحصیلی دانشجویان بود. برای این کار تعداد 301 نفر از دانشجویان کارشناسی دانشگاه تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شدند و علاوه بر گزارش معدل خود، به پرسشنامه های آمادگی نگرش تفکر انتقادی کالیفرنیا و سبک های یادگیری کلب پاسخ گفتند. مبتنی بر یافته ها، نگرش تفکر انتقادی (132/0= ß ) و مشاهده تأملی (136/0-= ß ) توانست 5% از تغییرات عملکرد تحصیلی را تبیین کند. بین آزمایشگری فعال و عملکرد تحصیلی نیز همبستگی مثبت وجود داشت (114/0= r و 05/0 < P ). بین نگرش تفکر انتقادی و مشاهده تاملی رابطه منفی وجود داشت(22/0-= r و 01/0 < P ). این رابطه با مفهوم سازی انتزاعی مثبت بود (16/0= r و 01/0 < P ).
ارتقای کیفی برنامه ی درسی به روش بهسازی فرایند
حوزه های تخصصی:
تبیین دلالت های دیدگاه جان دیویی در خصوص هنر و زیبایی شناسی برای فرایند تدریس و یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی این پژوهش، تعیین دیدگاه زیبایی شناختی جان دیویی برای فرایند تدریس و یادگیری است. در پژوهش حاضر، ما دو سوال داشته ایم: 1) زیبایی شناسی از دید جان دیویی چیست و دارای چه مؤلفه هایی است؟ 2) رابطه این مؤلفه ها با فرایند تدریس و یادگیری چگونه است؟ برای پاسخ گویی به این سوالات تحقیق از منابع کتابخانه ای متعدد به صورت فیش برداری و از پایگاه های اطلاعاتی اینترنتی (نمایه ، پایگاه مقالات خارجی دانشگاه تربیت مدرس، پایگاه پایان نامه های دانشگاه های تربیت مدرس تهران- دانشگاه تهران- علامه طباطبایی- الزهرا، بانک اطلاعات نشریات کشور و مجلات ایران، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، نورمگز، مرکز تحقیقات کامپیوتری علوم اسلامی، پایگاه اطلاعات علمی جهاد دانشگاهی) اطلاعات جمع آوری شده است و سپس با استفاده از روش مروری – اسنادی، به صورت مختصر دیدگاه دیویی در خصوص هنر، زیبایی، زیبایی شناسی و تدریس و یادگیری شرح داده شده است. بعد از انجام این کار، دلالت های دیدگاه هنری دیویی برای فرایند تدریس و یادگیری را استنباط و استخراج نمودیم. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که فرایند تدریس و یادگیری، تجربه ای زیبایی شناختی است و باید به صورت زیبایی شناختی ارائه گردد: از دید دیویی برای این که فرایند تدریس و یادگیری، زیبایی شناسی باشد، باید این موارد را به کار برد: استفاده از مبانی علمی در فرایند تدریس و یادگیری؛ تدریس واحد داشتن؛ پرهیز از تقابل ها در تدریس؛ اتصال یادگیری با امور روزمره و اجتماعی؛ استفاده از عوامل روان شناسی مثل تخیل و عاطفه در فرایند تدریس و یادگیری؛ نگاهی زیبایی شناختی داشتن به شغل معلمی؛ استفاده از بازی در این فرایند؛ ضرورت صداقت و نظم برقرار کردن به صورت هنرمندانه.
اشاعه و کاربست نتایج ارزشیابی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نتایج نیازسنجی از مربیان کودکان آسیب دیده ی شنوایی به منظور طراحی و تدوین برنامه ی آموزشی توان بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی نتایج نیازسنجی برنامه ی آموزشی توان بخشی آسیب دیده شنوایی از نظر مربیان به منظور طراحی و تدوین برنامه آموزشی توان بخشی با رویکرد شنیداری کلامی (AVT) بود. در این مطالعه توصیفی، تعداد 26 نفر از مربیان کودکان زیر 4 سال خراسان رضوی به روش سرشماری انتخاب شدند. داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته جمع آوری شد. نتایج مربوطه نشان داد که معلمان در مواردی همچون مشارکت والدین در برنامه درسی، متناسب بودن برنامه با ویژگی های کودک، تدوین اهداف مناسب و روشن، استفاده از روش ها و رویکردهای آموزشی جدید و استفاده از وسایل کمک شنیداری ابراز نیاز کرده اند. عدم انسجام برنامه ها، عدم توجه به اهداف، عدم تاکید بر وضوح گفتار و اصلاح تلفظ کودکان، عدم تجربه کافی معلمان و عدم آشنایی آنها با برنامه AVT از مهمترین نقاط ضعف برنامه فعلی است. برگزاری کلاس های آموزشی مناسب ازمهمترین نیازهای این معلمان بوده و برگزاری دوره های آموزش ضمن خدمت آشنایی با AVT ، کلاس های افزایش آگاهی والدین از نظر مربیان، عاملی برای رفع مشکلات این برنامه عنوان شده است. با توجه به یافته ها، طراحی و تدوین برنامه درسی مطلوب در گروی توجه به نیازهای مربیان و نقاط ضعف برنامه فعلی است.
بررسی کاربردی بودن رشته تکنولوژی آموزشی از نظر دانشجویان و محتوای برنامه درسی مصوب
حوزه های تخصصی:
آموزش عالی، رسالت سنگینی در تأمین نیازهای مختلف اقتصادی، فرهنگی و سیاسی جامعه دارد. از رسالتهای مهم آن، ارتباط با جامعه و رفع نیازهای آنست. متأسفانه علیرغم اهمیَت تجربه و لزوم کاربردی کردن دروس، شاهد اجرای ضعیف واحدهای عملی در نظام دانشگاهی هستیم. نبود صلاحیت لازم در خروجیهای آموزش عالی برای رفع نیازهای جامعه و ناکارآمدی دانشگاهها از جمله عواملی هستند که باعث شده تا متولیان امر آموزش عالی در بسیاری از کشورها مانند ایران، بازنگری برنامه های درسی را آغاز نمایند و با سیاست تمرکززدائی، اختیارات لازم را برای اصلاح برنامه به دانشگاهها تفویض نمایند. یکی از رشته هائی که بازنگری آن در اولویت قراردارد، رشته تکنولوژی آموزشی است، زیرا این رشته سرویس دهنده بسیاری از رشته های دیگرست. تحقیق حاضر از نوع توصیفی کاربردی است و از دو بخش مکمَل یکدیگر تشکیل شده است. در بخش اول، سرفصل مصوب رشته تکنولوژی آموزشی با روش تحلیل محتوا مورد بررسی قرارگرفته و در بخش دوم از دانشجویان سال آخر در خصوص تئوری، نظری و یا تلفیقی بودن مباحث دروس تخصصی در یک تحقیق پیمایشی نظرخواهی شده است. نتیجه تحقیق نشان می دهد در بسیاری از دروس تخصصی بین اهداف دروس، عناوین و زیرعنوانهای نوشته شده در سرفصل دروس با واحدهای عملی همخوانی لازم وجود ندارد. براساس نظر دانشجویان، کاربردی بودن دروس بین دو حد متوسط و خوب در مقیاس لیکرت است. این درحالی است که حدود یک سوم از ساعات دروس تخصصی باید به آموزش واحدهای عملی اختصاص یابد.
آموزش فلسفه برای کودکان
حوزه های تخصصی:
کودکی یکی از دوران های سرنوشت ساز و حساس زندگی انسان می باشد. در دنیایی که بسیاری از افراد بزرگسال از ناراحتی جسم و روان و تبعات آن رنج می برند، توجه به دوره های حساس کودکی و نوجوانی برای آموزش فلسفه به افراد، امری ضروری به نظر می رسد. برای آم وزش تفک ر به کودکان برنامه های متع ددی ت دوین و اس تفاده ش ده است. یکی از موفق ت رین و پرک اربردترین برنام ه ه ای موجود برنامه «فلسفه برای کودکان » است. فلسفه ب رای کودکان، شاید تازه ترین و بزرگترین گامی اس ت ک ه در راستای تلاش برای ک اربردی ک ردن فلس فه و آم وزش عملی تفکر انتقادی و با هدف تقویت و بالا بردن مهارت های استدلال، داوری و قدرت تمیز برداشته ش ده اس ت. این برنامه، نمونه روشنی از کاربرد فلسفه در تربیت است اما با دیگر برنامه های فلسفه کاربردی تفاوت اندکی دارد و آن اینکه این برنامه می خواهد به شاگردان کمک کند تا خودشان کار فکری انجام دهند و مسائل را خودشان حل کنند در ادامه به رویکردهای حاکم بر برنامه درسی فلسفه برای کودکان اشاره شد. ه دف کل ی برنامه فلسفه برای کودکان، ایج اد مباحث ه فلس فی ب ه وسیله آفرینش اجتماع پژوهشی در سطح ک لاس اس ت. در ادامه ضمن ذکر پژوهش های متعدد در این زمینه نتیجه گرفتیم آموزش فلسفه برای کودکان قابل انجام و ضروری است و پیشنهاد می شود به عنوان یکی از برنامه های درسی اجباری برای دانش اموزان در نظر گرفته شود.
بررسی صورت های عقلانیت و کارکردهای آن در برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سخن گفتن از مفاهیمی چون عقل و عقلانیت مانند بسیاری از مفاهیم دیگر ما را به وادی اختلاف نظرهای اساسی که گاهی به تشتت منجر می شوند می کشاند. چنان که مفهوم عقلانیت در اثر گذشت زمان، به عنوان مفهومی تاریخی تلقی گردیده و تعابیر گوناگونی در مورد آن مطرح شده است و در بسیاری از سطوح به کارگیری مفهوم عقلانیت توأم با گمراهی و ابهام در فهم معنی و مصداق آن بوده است. از سویی نکته قابل توجه این است که تعلیم و تربیت در رایج ترین کاربرد خود بر عقلانیت یعنی پرورش اندیشه دلالت دارد و بر این امر تأکید می شود که اساساً نباید بعد عقلانی را در عرض سایر ابعاد وجودی انسان تلقی کرد؛ بلکه باید آن را تنها وجه جدایی انسان از سایر موجودات و محور فعالیت هایی دانست که انسانیت انسان را به ظهور می رساند. سؤالی که مطرح می شود این است که این تعقل و عقلانیتی که در برنامه درسی بر آن تأکید می شود چه نوع عقلانیتی است و چه ماهیتی دارد؟ چرا که در هر نظام تربیتی، برنامه درسی است که محتوا و جریان رسمی و غیررسمی که ازطریق آن یادگیرندگان تحت نظارت مدرسه، معلومات و شیو ه ی درک و فهم را به دست می آورند یا مهارت ها را فرا می گیرند و یا نگرش و ارزش گذاری یا نظام ارزشی خود را تغییر می دهند، مشخص می کند. بنابراین بسته به این که این برنامه درسی چه معنایی از عقلانیت را پذیرفته، شکل نظام تربیتی هم متفاوت خواهد بود. از این رو در این پژوهش تلاش گردید که انواع عقلانیت در یک سیر تاریخی مورد بررسی و مداقه قرار گیرد و سپس کارکردهای هریک از این انواع عقلانیت در برنامه درسی مشخص گردد. چنان که در بررسی صورت گرفته می توان انواع عقلانیت را در سه سطح طبقه بندی کردکه عبارتند از: سطح نظری عقلانیت، سطح کنشی عقلانیت (عقلانیت ارتباطی و عقلانیت انتقادی) و سطح ساختاری عقلانیت یا عقلانیت رسمی. کارکردهای هر یک از این سه سطح در برنامه درسی متفاوت است.
روش شناسی پژوهش های داخلی و خارجی مربوط به حوزه برنامه درسی در آموزش عالی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه درسی همواره مهم ترین عنصر هر نظام آموزشی به شمار می رود که تحقیقات نسبتاً گسترده ای را به خود اختصاص داده است. این پژوهش با رویکرد کمی و با استفاده از روش تحلیل محتوای اسنادی به بررسی روش شناسی پژوهش های برنامه درسی در حوزه آموزش عالی پرداخت. به این منظور از میان پژوهش های انجام گرفته در این حوزه، تعداد 30 پژوهش داخلی از 13 مجله و 30 پژوهش خارجی از 14 مجله معتبر با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج این پژوهش حاکی از آن بود که در پژوهش های خارجی برنامه درسی رویکرد کیفی، رویکرد غالب بود به طوری که 60% پژوهش ها مبتنی بر رویکرد مزبور بود. در این میان پژوهش های موردی و پدیدارشناسی به ترتیب با 50% و 5/37% دارای بیشترین کاربرد در میان پژوهشگران بود. همچنین نتایج پژوهش حکایت از آن داشت که در ایران رویکرد کمّی در ایران، رویکرد غالب پژوهشی با 50% فراوانی بود. در این میان روش پژوهش پیمایشی با فراوانی 8/85%، پرکاربردترین روش بود. همچنین این پژوهش نشان می دهد که روند پژوهش ها در تحقیقات داخلی و خارجی حاکی از روند کمی به سوی کیفی و ترکیبی است. البته این روند در تحقیقات خارجی فراوان تر بود.
سواد برنامه درسی برای مدرسین دانشگاه از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه حاضر، مولفه های حرفه ای مبتنی بر دانش برنامه درسی برای مدرسی (آموزشگری) در سطح آموزش عالی از نگاه مدرسان حوزه مطالعات برنامه درسی را مورد کاوش و توصیف قرار داده است. داده های مورد مطالعه براساس پژوهش کیفی و از طریق انجام مصاحبه نیمه ساختارمند با 12 مدرس حوزه مطالعات برنامه درسی انجام یافت. یافته ها نشان دادند که مدرسان مورد مصاحبه تلقی یکسانی نسبت به قلمرو برنامه درسی نداشتند. یافته های مربوط به نگاه برنامه درسی در سه طبقه: تلقی برنامه درسی به عنوان سند، تلقی برنامه درسی به عنوان نقشه و راهنمای عمل، و تلقی برنامه درسی به عنوان فرایند تفکیک شدند. مولفه های حرفه ای سواد برنامه درسی مدرسی در بعد دانش در سه نگاه دربردارنده مولفه های اصلی دانش اساسی، دانش مبانی برنامه درسی و دانش نسبت به سیاست گذاری ها در برنامه درسی آموزش عالی بوده است با این تفاوت که در نگاه برنامه درسی به عنوان سند، سه مولفه اصلی دانش برنامه درسی در محدوده آموزش قرار گرفته است. هم چنین حدود و ثغور مولفه های حرفه ای مربوط به هرکدام از مولفه های اصلی دانش برنامه درسی در سه نگاه یکسان نبوده است.
به سازی برنامه های درسی آموزش عالی؛ گامی در جهت پرورش دانش آموختگان خلاق
حوزه های تخصصی:
مقدمه: منابع انسانی محدودتر از منابع غنی طبیعی نیستند. در عین حال، همان طور که منابع طبیعی اندازه معینی دارند و باید با برنامهریزیهای دقیق علمی مورد بهره برداری قرار گیرند، منابع انسانی نیز نامحدود نیستند و در بهره گیری کارآمد از آنها باید کمال مراقبت بهعمل آید. پیشرفت هر جامعه، پیش از امکانات مالی به تولید و نوآوری افراد و نه تقلید و استفاده از راهنمای مکشوف و تقریباً منسوخ بستگی دارد. اولین شرط اجرای چنین سیاستی ایجاد زمینه های مناسب برای پرورش خلاقیتها است. برای انجام این مهم باید برنامههای درسی آموزش عالی بهصورت مسالهمحور و تلفیقی تدوین شوند. در این مقاله، به ضرورت و مزایای بهرهگیری از این رویکرد در برنامه درسی دانشگاهها بهمنظور پرورش خلاقیت و نوآوری در دانشآموختگان پرداخته شد.
بررسی میزان حضور واژگان کاربردی و پایه در کتاب درسی قرآن سال اول دبستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از جمله مواردی که در تالیف یک کتاب باید مورد نظر نویسنده آن قرار گیرد، به کارگیری واژگان مناسب با توانایی ذهنی مخاطبانش است، زیرا در صورت کاربرد کلمات مناسب، ارتباطی بهتر و موثرتر می توان با مخاطب برقرار کرد. این نکته باید بیش از همه مورد توجه مؤلفان کتابهای درسی به ویژه در دوره ابتدایی واقع شود، زیرا در صورت عدم به کارگیری واژگان مناسب، درک و فهم مطالب با مشکل مواجه می شود و زبان در حکم انتقال دهنده مطالب از این مهم باز می ماند. یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین مجموعه کتب درسی دوره دبستان، کتاب قرآن پایه اول ابتدایی است. این مقاله در نظر دارد که با مطالعه و بررسی کلمات به کار رفته در کتاب قرآن پایه اول دبستان و مقایسه آن با واژگان پایه ای که نعمت زاده و همکارانش (1384 و 1387) استخراج کرده اند، میزان بهره گیری از واژگان پایه را در این کتاب دریابد و در نتیجه میزان تطابق واژه های موجود در این کتاب و فهرست واژگان پایه نعمت زاده و همکارانش را تعیین کند. نتایج بررسی نشان می دهد که در مجموع تنها تعداد 13 واژه از مجموع 137 واژه ای که نعمت زاده (1387) آنها را پربسامدترین واژگان کودکان پایه اول ابتدایی نامیده است در کتاب قرآن پایه اول ابتدایی دیده می شود. بنابراین به نظر می رسد این میزان، تعداد قابل توجهی نیست و ممکن است دانش آموزان را در فرایند آموزش این کتاب دچار مشکل جدی سازد. همچنین در پایان این مقاله، درسی از کتاب مورد بررسی بر اساس داده های واژگان پایه نعمت زاده مورد بازبینی و باز نگری قرار گرفته و پیشنهاد های لازم برای اصلاح ارایه شده است.
ارزیابی برنامه درسی دوره متوسطه (شاخه کار و دانش) با نظر به موضوع کارآفرینی از دیدگاه متخصصان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف ارزیابی برنامه درسی دوره متوسطه شاخه کار و دانش با نظر به موضوع کارآفرینی از دیدگاه متخصصان انجام شده است. روش تحقیق پیمایشی و جامعه آماری را کارشناسان و متخصصان برنامه درسی شاخه کار و دانش (194 نفر) تشکیل می دهند. . 123 نفر به عنوان نمونه بر اساس جدول مورگان بصورت تصادفی انتخاب شدکه تنها 87 نفر از افراد نمونه پرسشنامه ها را برگشت دادند. ابزار ارزیابی برنامه کارآفرینی آلن گیب برای دستیابی به داده ها استفاده شد. مقدار t تک گروهی حاصله باتوجه به مؤلفه های؛ توسعه رفتار 297101/4، ایجاد همدلی 668755/4، ارزش های کارآفرینانه 961556/4، ایجاد انگیزه 284784/4، درک فرآیند ورود به کسب وکار 078871/4، ظرفیت سازی 075505/5، ملزومات کسب وکار 275455/5، مدیریت روابط 178311/4 است که ازتی بحرانی 98/1±بیشتراست. اختلاف بین مقادیر آزمون و میانگین متغیر در جامعه بسیار کم است به بیان دیگر برنامهدرسی شاخه کار و دانش برمبنای کارآفرینی از دید متخصصان پایین تر از حد متوسط و ضعیف است.
بررسی تأثیر طرح درس مبتنی بر بازخورد توصیفی بر یادگیری و یادداری دانش آموزان در درس زبان انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارائه بازخورد توصیفی علاوه بر رشد بُعد عقلانی دانش آموز، به جنبه های دیگر رشد، از جمله رشد ابعاد اجتماعی، عاطفی و جسمانی نیز توجه می شود. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر طرح درس مبتنی بر بازخورد توصیفی بر یادگیری و یادداری درس زبان انگلیسی دانش آموزان پایه هفتم متوسطه اول با روش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون – پس آزمون با گروه کنترل می باشد. بدین منظور 50 نفر از دانش آموزان دختر پایه هفتم متوسطه اول شهرستان الشتر به شیوه نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب و در دو گروه آزمایش و کنترل مورد بررسی قرار گرفتند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش آزمون یادگیری و یادداری محقق ساخته بود. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل کوواریانس تک متغیری استفاده شد. یافته ها نشان داد که بین میزان یادگیری و یادداری دانش آموزان گروه آزمایش و کنترل در درس زبان انگلیسی تفاوت معنا داری وجود دارد و گروه آزمایش از یادگیری و یادداری بهتری بهره مند است. بدین صورت که دانش آموزانی که بوسیله طرح درس مبتنی بر بازخورد توصیفی آموزش دیدند در مقایسه با دانش آموزانی که با روش متداول و سنتی آموزش دیدند، از یادگیری و یادداری بهتری برخوردار بودند. لذا می توان گفت که با اجرای طرح درس مبتنی بر بازخورد توصیفی می توان زمینه ایجاد تغییر و اصلاحات مناسب در آموزش و پرورش و همچنین زمینه ارایه و اجرای طرح های نوین در آموزش و پرورش را فراهم می آورد.
موانع پژوهش مدارکردن تصمیم گیری در فرآیند برنامه ریزی درسی
حوزه های تخصصی:
طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصله برنامه درسی قصد شده، اجرا شده و کسب شده در نظام آموزش عمومی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، طراحی و اعتبارسنجی الگوی مفهومی کاهش فاصله برنامه درسی قصدشده، اجراشده و کسب شده در نظام آموزش عمومی ایران است. بدین منظور دو پرسش اساسی مورد بررسی قرار گرفت: با چه الگویی می توان فاصله سه برنامه درسی یاد شده را کاهش داد؟ الگوی پیشنهادی، تا چه حد معتبر است؟ روش این پژوهش، ترکیبی (کمّی و کیفی) است، به گونه ای که برای تدوین الگو از فنون مختلف مانند مرور اسناد و مدارک و استنتاج استفاده شده است. بدین منظور ساختار الگو در هفت بخش شامل عوامل شکاف، مبانی نظری، فلسفه، هدف، جهت گیری، اصول و روش کاهش فاصله ارائه شده است. هم چنین به منظور اعتبارسنجی الگوی پیشنهادی، با استفاده از شیوه نمونه گیری هدفمند، از نظرات صاحب نظرانِ برنامه درسی و کارشناسان شورای برنامه ریزی درسی استفاده شده است که این افراد درسطح بالایی الگوی پیشنهادی را تأیید کردند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که با توجه به شناسایی عوامل اساسی شکاف، می توان الگوی متناسب با شرایط نظام آموزشی کشور طراحی نمود.