سید محسن اصغری نکاح

سید محسن اصغری نکاح

مطالب

فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۳۱ مورد.
۱.

طراحی برنامه بازی درمانی زبان شناختی ساختارمند، ویژه اختلال خواندن: مبانی و راهکارها(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۲۹ تعداد دانلود : ۳۶
زمینه و هدف: بازی درمانی زبان شناختی یک مداخله باساختار و مبتنی بر هسته زبان شناختی خواندن است که می تواند برای دانش آموزان با اختلال خواندن مناسب سازی و اجرا شود. هدف بررسی حاضر، ارایه مبانی نظری و راهکار و اصول طراحی بازی درمانی زبان شناختی برای توانمندسازی معلمان و مشاوران مرتبط با خدمات آموزشی و توان بخشی کودکان با اختلال خواندن است. یافته ها: بررسی مبانی نظری نشان می دهد، خواندن دارای یک هسته زبان شناختی است که رمزگشایی و معنادهی دو مؤلفه اصلی آن است لذا بازی درمانی برای اختلال خواندن باید بصورت هدفمند بر هسته زبان شناختی متمزکز شود، پژوهش های متعددی نشان از سودمندی و اثربخشی مداخلات در حوزه آ گاهی واج شناختی، معناشناسی و نحو و درک مطلب است. در نوشتار حاضر، مؤلفه های اصلی و فرعی هسته زبان شناختی تبین شده و علاوه بر آن نمونه هایی از بازی های پیشنهادی برای هر مورد ارایه شده است و در نهایت اصول و راهکارهایی برای مناسب سازی و بازطراحی و اجرای مداخلات بازی درمانی زبان شناختی برای اختلال خواندن ارایه شده است. نتیجه گیری: تحریک و به چالش کشیدن هدفمند هسته زبان شناختی خواندن از طریق بازی، منطق زیربنایی طراحی مداخلات بازی درمانی زبان شناختی است و معلمان و مشاوران می توانند با درک مناسب از ماهیت و هسته زبان شناختی اختلال خواندن و به مناسب سازی و اجرای نمونه بازی های ارایه شده در مقاله حاضر مبادرت ورزند.
۲.

بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی شهر مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی این کتابداران(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۱۸۷ تعداد دانلود : ۳۸
مقدمه: یکی از ویژگی های شخصیتی مهم در افراد، مثبت اندیشی است که توانایی ایجاد مهارت ها را افزایش می دهد. از سویی، داشتن کارکنانی با مهارت های ارتباطی قوی، یکی از عوامل مهم موفقیت یک سازمان خدماتی است. بنابراین هدف این پژوهش، بررسی وضعیت مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد و تأثیر آن بر مهارت های ارتباطی آنها است. روش شناسی: پژوهش حاضر از نوع کاربردی بود و به روش پیمایشی انجام شد. جامعه پژوهش کلیه کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد (70 نفر) بودند. نمونه موردنظر (59 نفر) بر اساس جدول حجم نمونه کرجسی و مورگان، با روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شد. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه استاندارد مثبت اندیشی اینگرام و ویس نیکی و پرسشنامه محقق ساخته مهارت های ارتباطی بود که روایی آنها مورد تأیید قرار گرفت و پایایی هر دو پرسشنامه نیز با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید گردید. داده ها با استفاده از آمار توصیفی و استنباطی به کمک نرم افزار اس پی اس اس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که میانگین همه مؤلفه های مثبت اندیشی کتابداران کتابخانه های عمومی مشهد پایین تر از سطح مطلوب بود. همچنین، مثبت اندیشی به طور معناداری بر مهارت های ارتباطی کتابداران تأثیر داشت. بررسی جزئی تر نشان داد که برخی مؤلفه های مثبت اندیشی اثرگذاری بیشتری بر مؤلفه های مهارت های ارتباطی کتابداران داشتند، به طوری که مؤلفه تفکر مثبت روزانه و ارزیابی دیگران از خویش بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی داشت. همچنین، مؤلفه ای که بیشترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط غیرکلامی داشت، مؤلفه ارزیابی دیگران از خویش بود. در مقابل، مؤلفه خوداعتمادی کمترین تأثیر را بر مهارت های ارتباط کلامی و غیرکلامی داشت. نتیجه: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، فراگیری یا تقویت توان مثبت اندیشی به صورت مستقیم در افزایش و بهبود مهارت های ارتباطی اثرگذار خواهد بود. بنابراین تقویت مثبت اندیشی کتابداران از طرق مختلف از جمله اجرای کارگاه ها و دوره های آموزشی، زیر نظر گروه ها و انجمن های حرفه ای، و تخصیص بودجه معین برای کلیه هزینه های این فعالیت ها پیشنهاد می شود.
۳.

بررسی رابطه هوش اخلاقی، هوش هیجانی و هوش معنوی با رضایت شغلی معلمان

تعداد بازدید : ۲۳۴ تعداد دانلود : ۷۸
رضایت شغلی معلمان با عوامل مختلفی پیوند خورده است و پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه هوش های اخلاقی، معنوی، و هیجانی با رضایت شغلی معلمان انجام گردید. روش پژوهش حاضر از نوع توصیفی تحلیلی مقطعی و همبستگی می باشد. جامعه آماری پژوهش را کلیه کارکنان و معلمان شاغل در آموزش و پرورش شهرستان کلات (700 نفر) تشکیل می دادند. برای تعیین حجم نمونه از فرمول کوکران استفاده شد و تعداد 248 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که گزینش آن ها با استفاده از روش تصادفی ساده صورت گرفت. جمع آوری داده ها براساس چهار پرسشنامه هوش اخلاقی لینک و کیل(2005) ، هوش معنوی کینگ(SISRI.2008) ، هوش هیجانی سیبریا شرینگ (2001) و رضایت شغلی براتی (1385) صورت گرفت که ضریب آلفای کرونباخ آن ها به ترتیب 86/0، 88/0، 85/0 و 82/0 به دست آمد و روایی صوری و محتوایی آن ها با استفاده از نظر متخصصان تایید شد. تجزیه و تحلیل داده-ها به کمک نرم افزار SPSS صورت پذیرفت. نتایج پژوهش نشان داد: بین هوش های معنوی ، اخلاقی و هیجانی با رضایت شغلی همبستگی معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نیز بیانگر این بود که هوش اخلاقی می تواند رضایت شغلی را پیش بینی کند.
۴.

کاوشی کیفی در عوامل سوق دهنده دختران نوجوان به خودارضایی از منظر الگوی تربیت جنسی خانواده محور مبتنی بر رشد

تعداد بازدید : ۲۸۰ تعداد دانلود : ۷۰
مقدمه: نوجوانی دوره پرمخاطره ای در رشد جنسی است و احتمال بروز خودارضایی یا عادت آسیب زای پیش روی دختران و خانواده هاست که گاه زیست زناشویی آنها را نیز تحت تاثیر قرار می دهد لیکن مطالعات ایرانی اندکی در خصوص خودارضایی دختران در دست است، لذا این مطالعه با جهت گیری پیشگیرانه و تربیتی برای کاوش در خودارضایی دختران نوجوانان انجام شد. روش: این مطالعه به روش کیفی و در بستر تعامل مشاوره ای با خانواده ها و دختران دارای شکایت خودارضایی طی سال 1397 تا 1399 انجام شد. در این مطالعه از روش نمونه گیری در دسترس 4 نوجوان دختر 14تا17 ساله وارد مطالعه شدند. داده ها از طریق مصاحبه های عمیق نیمه ساختارمند گردآوری شدند. یافته ها: یافته های این مطالعه 3 مقوله اصلی و 19 مقوله فرعی را در پاسخ به سؤال عوامل سوق دهنده به خودارضایی، نشان داد که به ترتیب اولویت عوامل محیطی-ارتباطی (نظیر چالش های ارتباطی با والدین، استرسورهای خانوادگی ، ارتباطات نامحدود با جنس مخالف)، عوامل روان شناختی (مانند تخیلات جنسی، و باروهای نادرست در مورد خودارضایی ، آسیب دیدگی در فضای مجازی و اعتیاد به پورنو گرافی) و عوامل اجتماعی( نظیر محیط اجتماعی آسیب رسان، سطح تحصیلات و رفاه مادی) می شوند. نتیجه گیری: واکاوی تجارب شرکت کنندگان حکایت از آن دارد که به ترتیب عوامل ارتباطی-خانوادگی، روانشناختی و اجتماعی بر سوق دادن دختر نوجوان به خودارضایی مؤثر بوده است و به نظر می رسد توانمندسازی خانواده می تواند نقش محوری و تعیین کننده در این عوامل داشته باشد، بدین جهت پیشگیری از ابتلا به خودارضایی یا ترک آن نیازمند الگوی تربیت جنسی خانواده محور برگرفته از مبانی علمی در چهارچوب وسیع و غنی آموزه های دینی و فرهنگی است تا در قالب برنامه های آموزش خانواده در مدارس، رسانه ملی و کلینیک های مشاوره بتواند به سلامت جنسی نوجوانان کمک نماید.
۵.

تحلیل روان شناختی «نیاز به آزادی» در شخصیت های داستان های برگزیده کودک و نوجوان؛ براساس نظریه انتخاب ویلیام گلاسر(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۰ تعداد دانلود : ۳۴۹
مقدمه: قصه ها و داستان ها و به صورت مشخص آفرینش های ادبی حوزه کودک واجد این قابلیت بسیار مهم است که می تواند در راستای تربیت و اصلاح برخی از ناهنجاری های رفتاری و شخصیتی و نیز تقویت پاره ای از توانمندی ها در کودکان به کار گرفته شود. روش شناسی: تحلیل میزان و ضریب تأثیرگذاری داستان های مزبور مستلزم به کارگیری شاخه ای از نقد ادبی است که در حوزه نقد روان شناختی قرار دارد. در این میان، آرا و نظریات ویلیام گلاسر به عنوان یکی از روان شناسان مثبت نگر، ابزار مناسبی جهت تحلیل این گونه متون می باشد. نیاز به آزادی یکی از نیازهای اساسی آدمی است که در نظریه گلاسر نیز به آن پرداخته شده است؛ بنابراین پژوهش حاضر، به بررسی 145 کتاب برگزیده کودک (تألیف و ترجمه) در سال های 1300-1390 و تحلیل روان شناختی 30 داستان که نیاز به آزادی در شخصیت های آنها برجسته تر است، به روش تحلیل محتوای کیفی- قیاسی پرداخته است. داده ها به روش اسنادی جمع آوری و برای انتخاب نمونه پژوهش از شیوه نمونه گیری هدفمند استفاده شده است. یافته ها: در این پژوهش، آزادی به دو بخش آزادی مثبت و منفی تقسیم شده است. آزادی مثبت به شخصیت هایی مربوط می شود که در پی ارضای یک نیاز طبیعی و سالم، اغلب رفتار درست را انتخاب می کنند. شخصیت های دارای آزادی منفی شخصیت هایی هستند که برای رسیدن به اهداف خود، حقوق افراد را زیر پا می گذارند. نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاکی از این حقیقت است که شخصیت هایی که با آزادی مثبت برانگیخته می شوند و برای ارضای نیاز مزبور رفتار درست را انتخاب می کنند، در پایان داستان، دستاوردهای مطلوبی دارند و شخصیت هایی که یا با آزادی منفی برانگیخته می شوند یا برای ارضای نیاز به آزادی رفتار نادرست را انتخاب می کنند، در پایان داستان شکست می خورند. در پایان به نویسندگان و منتقدان ادبیات کودک و نوجوان توصیه می شود، با مطالعه روان شناسی کودکان، به خلق و گزینش آثار مناسب برای آنها بپردازند. پژوهشگران ادبیات کودک و نوجوان نیز با همراهی متخصصان روان شناسی به نقد روان شناسانه همه آثار مربوط به این مخاطبان کوچک براساس نظریه گلاسر و دیگر نظریات عمده مشاوره و روان درمانی، متناسب با موضوع داستان ها همت گمارند.
۶.

اثربخشی هنردرمانی بیانگر گروهی بر مشکلات درونی سازی شده و نیمرخ هیجانی - کارکردی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۰۹ تعداد دانلود : ۴۰۲
هدف از انجام این پژوهش، بررسی اثربخشی هنردرمانی گروهی بیانگر بر مشکلات درونی سازی شده و نیمرخ هیجانی- کارکردی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود. طرح این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل و مداخله نما بود. جامعه آماری پژوهش شامل کلیه پسران بی سرپرست و بدسرپرست 3 تا 5 ساله ساکن در یکی از مراکز وابسته به گلستان علی شهر مشهد بود. بدین منظور از این جامعه تعداد 30 پسر به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و به طور تصادفی و برابر در سه گروه مداخله، گروه مداخله نما و گروه کنترل جایگزین شدند (هر گروه 10 نفر). گروه آزمایش، مداخله هنردرمانی گروهی را در طی یازده جلسه 90 دقیقه ای دریافت کردند، درحالی که گروه مداخله نما در یازده جلسه کلاس 90 دقیقه ای آموزش کار با کامپیوتر شرکت کردند. گروه کنترل نیز مداخله ای را دریافت نکردند. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل کواریانس چند متغیره استفاده شد. ابزارهای تحقیق حاضر شامل پرسشنامه نیمرخ هیجانی -کارکردی گرینسپن و پرسش نامه فهرست رفتاری کودکان ( CBCL ) بود. نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره بر روی نمرات پیش آزمون و پس آزمون نشان داد که در متغیر نیمرخ هیجانی- کارکردی (05/0> P ) و متغیر مشکلات درونی سازی شده (05/0> P ) بین گروه مداخله و دو گروه دیگر تفاوت معناداری وجود دارد. بدین صورت که میانگین نمرات نیمرخ هیجانی کارکردی در گروه مداخله پس از دریافت درمان نسبت به گروه کنترل به صورت معناداری افزایش و نمرات مشکلات درونی سازی شده در مقایسه با گروه کنترل به صورت معناداری کاهش یافت. همچنین میزان بهبود در نمرات نیمرخ هیجانی کارکردی و مشکلات درون سازی شده گروه مداخله بیشتر از گروه مداخله نما (آموزش کامپیوتر) بود. باتوجه به نتایج، می توان روش هنردرمانی گروهی بیانگر را به عنوان درمان مناسبی برای بهبود مشکلات درون سازی شده و نیمرخ هیجانی کارکردی این کودکان در نظر گرفت.
۷.

تأثیر بازی های شناختی بر عملکرد توجه و بازداری پاسخ کودکان دارای اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۷۴۸ تعداد دانلود : ۵۷۴
هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی های شناختی (بازی های مبتنی بر کارکردهای اجرایی) بر توجه و بازداری پاسخ در دانش آموزان دارای اختلال ریاضی است. روش: در این پژوهش که از طرح شبه آزمایشی پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل استفاده شد، 20 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی که از طریق نمونه گیری هدف مند انتخاب شده بودند، به صورت تصادفی به دو گروه کنترل و آزمایش (هر گروه 10 نفر) تقسیم شدند. گروه آزمایش طیّ 12 جلسه 60 دقیقه ای به مدت یک ماه و نیم (شش هفته) در دوره درمانی بازی های شناختی شرکت کردند. برای سنجش عملکرد توجه، از خرده مقیاس خطای حذف آزمون عملکرد پیوسته TOVA ، و برای ارزیابی عملکرد بازداری پاسخ از خرده مقیاس خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA استفاده شد. داده های حاصل از پژوهش نیز با آزمون تحلیل کوواریانس چندمتغیری مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. یافته ها: تجزیه وتحلیل داده های حاصل از خرده مقیاس خطای حذف و خطای ارتکاب آزمون عملکرد پیوسته TOVA نشان داد که گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل، پس از شرکت در مداخله، در نتایج آزمون از نظر آماری تفاوت معناداری دارد. نتیجه گیری: بازی های شناختی منجر به بهبود عملکرد توجه و بازداری پاسخ در کودکان دارای اختلال ریاضی می شود.
۸.

سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۵۴۷ تعداد دانلود : ۳۲۰
چکیده هدفاز این مطالعه سنجش قوت ابعاد دهگانه رضایت زناشویی در والدین کودکان دارای اوتیسم بود. پژوهش حاضر در زمره پژوهش های توصیفی (پس رویدادی) به شمار می آید. روش: جامعه آماری پژوهش حاضر را کلیه والدین دانش آموزان اوتیسم مقطع پیش دبستان و دبستان در سال تحصیلی 1393 1392 شهر مشهد تشکیل می داد .نمونه مورد مطالعه تعداد 95 زوج از این والدین بودکه به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. برای سنجش رضایت زناشویی والدین از پرسشنامه رضامندی زوجیت افروز استفاده شد.داده ها با استفاده از تحلیل واریانس، آزمون tو آزمون فریدمن تحلیل شد. یافته ها:نتایج این مطالعه نشان داد که بین مطلوب اندیشی، رفتارهای شخصی، حل مساله، اوقات فراغت، تعامل احساسی، و رضایت زناشویی کلی پدران و مادران تفاوت معناداری وجود دارد، به طوریکه مادران میانگین بالاتری نسبت به پدران داشتند. همچنین بر اساس یافته های این مطالعه میانگین رضایت مادران و پدران بسیار پایین تر از حد متوسط بود.در رابطه با نقاط قوت رضایت نیز بالاترین رتبه هم در زنان و هم در مردان مربوط به رفتار های شخصی بود. به به عبارتی هم در زنان و هم در مردان این بعد از رضایت در سطح مطلوبی قرار داشت. این در حالی است که کمترین میزان رضایت در مولفه روش حل مساله بود . نتیجه گیری:پیشنهاد می گردد تا برای والدین کودکان مبتلا به اوتیسم با توجه به نقاط ضعف و قوت مشخص شده بسته های آموزشی به صورت گام به گام برای استفاده در در مراکز درمانی به منظور مداخلات لازم به کار گرفته شود.
۹.

تبیین جهت گیری برنامه درسی دوره پیش حرفه ای و متوسطه حرفه ای آموزش و پرورش استثنایی براساس نوع نگرش معلمان و کارشناسان به دانش آموزان کم توانی(مقاله علمی وزارت علوم)

تعداد بازدید : ۴۶۵ تعداد دانلود : ۲۵۶
هدف تبیین جهت گیری های برنامه درسی حرفه آموزی براساس نوع نگرش معلّمان و کارشناسان آموزش و پرورش استثنائی دو شهر مشهد و تهران به دانش آموزان کم توان ذهنی بود. مقیاس نگرش سنج در سه مؤلفه نگرش های خوش بینانه، تصورات غلط رفتاری و بدبینانه با 22 گویه و پرسشنامه جهت گیری های برنامه درسی دوره متوسطه در سه مؤلفه جهت گیری های زندگی مستقل، شغلی و تحصیلی با 41 گویه طراحی شد و در اختیار متخصصین جهت احراز روایی محتوایی قرار گرفت. جامعه شامل دو گروه معلّمان مقاطع پیش و متوسطه حرفه ای در دو شهر تهران و مشهد؛ که 126 معلّم به روش نمونه گیری در دسترس و جامعه دوم شامل دست اندرکاران دوره متوسطه حرفه ای؛که 33 نفر به شیوه تمام شماری انتخاب شدند و به هر دو پرسشنامه پاسخ دادند. پایایی مقیاس از روش آلفای کرونباخ 84/0 و پرسشنامه جهت گیری برنامه درسی 94/0 احراز شد. روایی نیز از روش روایی محتوایی بدست آمد. نتایج حاصل از یافته های پژوهش نشان داد که نگرش های غالب معلّمان و کارشناسان نگرش های خوش بینانه بوده است. همچنین جهت گیری غالب معلّمان و کارشناسان در دوره پیش و متوسطه حرفه ای جهت گیری زندگی مستقل تعیین شد که تفاوت آماری معناداری نیز دراین دو گروه مشاهده نگردید. در رابطه با تأثیر نگرش ها بر نوع جهت گیری برنامه درسی آزمون های آماری تفاوت معناداری را در بین دو جهت گیری های تحصیلی و زندگی مستقل و سه نوع نگرش به دانش آموزان کم توان ذهنی نشان دادند.
۱۰.

پیش بینی رضایت زناشویی مادران و پدران کودکان دچار درخودماندگی با ویژگی های شخصیتی آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ویژگی های شخصیتی رضایت زناشویی درخودماندگی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۵۵ تعداد دانلود : ۴۳۶
دشواری و فشار روانی برآمده از مراقبت کودکان دچار درخودماندگی، بسته به عوامل شخصیتی مراقب، در رابطه میان فردی او اثر می گذارد. ازاین رو پژوهش با هدف پیش بینی رضایت زناشویی مادران و پدران کودکان دچار درخودماندگی با ویژگی های شخصیتی آن ها به انجام رسیده است. پژوهش توصیفی است و با بکار بستن روش همبستگی انجام داده شد. جامعه آماری آن دربرگیرنده همه مادران و پدران  دارای کودکان دانش آموز مقطع پیش دبستان و دبستان دچار درخودماندگی در مدارس استثنایی شهر مشهد درسال تحصیلی 94 93 بوده است. با به کارگیری فرمول کوکران و با روش نمونه گیری گیری در دسترس تعداد 95 زوج از میان والدین این کودکان به عنوان نمونه پژوهش گزینش شدند. داده ها با ابزارهای سنجه رضایت مندی زوجین افروز و پرسشنامه پنج عاملی نئو گرداوری شد. تحلیل داده ها با بهره گیری از آزمون رگرسیون به انجام رسید. یافته های پژوهش نشان داد که ویژگی های شخصیتی می توانند با ضریب تعیین 29/0 در سطح 01/0 رضایت زناشویی مادران و با ضریب تعیین 26/0 در سطح 01/0 رضایت زناشویی پدران را پیش بینی کنند. با توجه به توان پیش بینی رضایت زناشویی بر پایه ویژگی های شخصیتی مادران و پدران دارای کودکان دچار درخودماندگی به مشاورین و درمانگران خانواده پیشنهاد می گردد در کار با مادران و پدران آن ها به نقش ویژگی های شخصیتی توجه داشته باشند
۱۱.

پویش الزام های تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی (مطالعه موردی)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی تلفیقی آسیب شنوایی (ناشنوا) هیجان کارکردی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۴۱ تعداد دانلود : ۴۴۴
پژوهش حاضر با هدفِ فهم الزامات تحولی-تعاملی در آموزش دانش آموزانِ با آسیب شنوایی انجام شده است. این پژوهش با رویکردکیفی و استفاده از راهبردهای مطالعه موردی بر روی دوفرد با آسیب شنوایی انجام شد و موردهای مطالعه، با استفاده از تکنیک ""بیشترین تفاوت یا تشابه"" انتخاب شدند. داده ها با ابزار مشاهده فیلم ها، بررسی اسناد، مصاحبه نیمه ساختاریافته از موارد انتخابی و اطرافیان آنها در خانه و مدرسه، جمع آوری و با استفاده از روش تفسیر تأملی تحلیل گردید. ملاک های ""قابلیت پذیرش""، ""اعتماد""، ""انتقال"" و ""تائید"" برای اعتبارسنجی مد نظر قرار گرفت. یافته ها: درک و بازنگاری تجربه مشارکت کنندگان، این امکان را می دهدکه اظهار داریم، موارد انتخابی پژوهش به رغمِ میزانِ آسیب شنوایی یکسان و امکان بهره مندی از آموزش تلفیقی، توفیقی متفاوت در امر تحصیل داشته اند. این تمایزکه متاثر از الگوهای تعاملی والدین و چگونگی تسلط افراد به قابلیت های پایه رشد هیجانی کارکردی حاصل شده است، برخلاف باور رایج، منوط به تقویت حس شنوایی نبوده است. نتیجه گیری: تفاوت افرادِ با آسیب شنوایی از منظر میزان تسلط به قابلیت های پایه رشد هیجانی کارکردی، ماهیتِ نیازهایِ آنان را در محیط آموزشی نه تنها نسبت به افراد سایرگروه های با نیاز ویژه، بلکه نسبت به یکدیگر متفاوت می نماید. لذا در راستای تحقق عدالت تربیتی توصیه می شود، در انجام مداخلات و تعیین ویژگی عناصر برنامه درسی، بالاخص در دوره دبستان، نسبت به فهم و بهبود کیفیت تجربیات افرادآسیب دیدهشنوایی در تسلط به قابلیت های پایه هیجان کارکردی در تعامل با بافت تحصیلی و خانوادگی توجه شود.
۱۲.

اثربخشی آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پرخاشگری تنظیم هیجانی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست آموزش شایستگی هیجانی دانش هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی هیجان
  3. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۱۰۸ تعداد دانلود : ۱۲۴۲
مقدمه: با توجه به افزایش روز افزون کودکان بی سرپرست و مشاهده ناسازگاری ها و اختلالات هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد. لذا هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر آموزش شایستگی هیجانی بر افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست بود. روش: پژوهش حاضر از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه آماری شامل کلیه کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با دامنهی سنی 4-8 سال در مراکز نگهداری شهر مشهد بودند. نمونه آماری شامل 18 کودک با رفتار پرخاشگرانه که با استفاده از نظر مربی و پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی انتخاب شدند و در دو گروه آزمایش (9) و گروه کنترل (9) گمارده شدند. گروه آزمایش در 10 جلسه 60 دقیقه ای، هفته ای دو جلسه تحت آموزش شایستگی هیجانی قرار گرفتند. گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکردند. پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی ارومیه، آزمون تطبیق هیجانی و مقیاس ارزیابی خود نظم بخشی پیش دبستانی و خرده آزمون گنجینه لغات مقیاس هوشی وکسلر پیش دبستانی در پیش و پس آزمون اجرا شد. یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس، نشان داد که نمره دانش هیجانی، تنظیم هیجانی در کودکان گروه آزمایش در مرحله پس آزمون بیش از گروه کنترل بود. همچنین نمره پرخاشگری در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل در پس آزمون کاهش داشت. یافته های حاصل از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیره بین مؤلفه های دانش هیجانی نشان داد که بین دوگروه در نمره پس آزمون دانش موقعیت هیجانی تفاوت معناداری وجود دارد. نتیجه گیری: آموزش شایستگی هیجانی می تواند روش مؤثری برای افزایش دانش هیجانی، تنظیم هیجانی و کاهش پرخاشگری کودکان باشد.
۱۳.

مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بدسرپرست با کودکان عادی

کلید واژه ها: پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بدسرپرست دانش هیجانی

حوزه های تخصصی:
  1. حوزه‌های تخصصی روانشناسی روانشناسی اجتماعی پرخاشگری، تعارض و خشونت
  2. حوزه‌های تخصصی روانشناسی مناسبات انسانی در محیط خانواده
تعداد بازدید : ۱۱۵۹ تعداد دانلود : ۶۸۸
زمینه و هدف: با توجه به افزایش روزافزون کودکان بی سرپرست و مشاهده سازش نایافتگی و اختلال های هیجانی در آنها که بر اثر جدایی از کانون خانواده به وجود می آید، توجه خاص به این کودکان احساس می گردد .هدف این پژوهش مقایسه پرخاشگری و دانش هیجانی کودکان پسر بی سرپرست و بد سرپرست با کودکان عادی بود. روش: طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. به منظور بررسی فرضیه های پژوهش، 64 کودک 4 تا 6 ساله پسر شامل32 نفر بی سرپرست و بدسرپرست و 32 نفر عادی به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. سپس با استفاده از پرسشنامه پرخاشگری کودکان پیش دبستانی واحدی (1386) و آزمون تطبیق هیجانی ایزارد و همکاران (2003)، ارزیابی شدند. داده ها با استفاده از روش آماری t دو گروه مستقل و آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره تجزیه و تحلیل شد. یافته ها: نتایج آزمون t نشان داد، میزان پرخاشگری کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری از کودکان عادی بیشتر بود (0001/0=p). دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (0001/0=p). نتایج آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد میزان مؤلفه های دانش هیجانی کودکان بی سرپرست و بد سرپرست به طور معناداری کمتر از کودکان عادی بود (05/0>p). نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که میزان پرخاشگری و دانش هیجانی فرزندان تا حد زیادی تحت تأثیر شیوه های سرپرستی والدین است.
۱۴.

تأملی در باب شأن الگو در قلمرو طراحی برنامه درسی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: برنامه درسی طراحی الگو

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۳۹ تعداد دانلود : ۱۶۳۳
هدف اصلی این پژوهش پاسخ به این سؤال است که تا چه حد عنوان ها و ارزش گذاری ارائه شده برای الگوهای برنامه درسی در مقاله «واکاوی الگوی مفهومی در حوزه برنامه درسی: نقدی بر پژوهش های انجام شده با رویکرد طراحی الگو در برنامه درسی»، با ماهیت موضوع های حوزه معرفتی برنامه درسی منطبق می-باشد؟ و آنگاه با توجه به منابع موجود، امکان تعیین ملاکی برای وجه تمایز الگو در حوزه طراحی رشته برنامه درسی، بررسی شد. برای دستیابی به این هدف از روش پژوهش تحلیلی- اسنادی بهره گرفته شد. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که الگوها در حوزه طراحی برنامه درسی، از دو منظر ساختار و موضوع دارای دسته بندی های متفاوتی می باشند.
۱۵.

بررسی اثربخشی مداخله مبتنی بر بازی های زبان شناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست مقیم شیرخوارگاه(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: بازی درمانی آگاهی واج شناختی بازی های زبان شناختی کودکان بی سرپرست و بدسرپرست

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۶۱ تعداد دانلود : ۵۰۹
در این پژوهش اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی بر رشد آگاهی واج شناختی کودکان مقیم شیرخوارگاه یا مرکز شبه خانواده بررسی شد.نمونه ای شامل 24کودک پسر بی سرپرست وبدسرپرست سنین 4-5 سال بودکه در مراکز شبه خانواده نگهداری بود که به تصادف در دو گروه آزمایش(12نفر) و گروه گواه(12نفر) قرارگرفتند و پرسشنامه آگاهی واج شناختی که شامل خرده مقیاس آگاهی هجایی،آگاهی درون هجایی وآگاهی واجی بود به عنوان پیش آزمون و پس آزمون اجرشد و کودکان گروه آزمایش ده جلسه بازی درمانی مبتنی بر بازی های زبانشناختی را دریافت کردند.نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد کودکانی که بازی های زبان شناختی را دریافت کرده بودند، در پس آزمون افزایش معناداری در آگاهی واج شناختی در مقایسه با گروه گواه داشتند. یافته های این پژوهش حکایت از آن دارد که ارائه برنامه های آموزشی- توانبخشی در قالب بازی های زبان شناختی می تواند موجب افزایش آگاهی واج شناختی و ظرفیت های زبان شناختی کودکان مقیم شبه خانواده شود و می تواند در کار بالینی در قلمرو پیشگیری و ترمیم زمینه سازهای مشکلات خواندن در پرورشگاه ها و مهدهای کودک بکارگرفته شود.
۱۶.

اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مهارت های اجتماعی اختلال اتیسم بازی درمانی عروسکی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۹۹ تعداد دانلود : ۵۶۱
مهارت های اجتماعی نقش بسیار مهمی در زندگی و موفقیت افراد دارد، اما کودکان با اختلال اتیسم مشکل قابل توجهی در مهارت های اجتماعی دارند. بنابراین پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی مداخله ی بازی درمانی عروسکی بر مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم انجام شد. در این پژوهش 24 دانش آموز پسر 6 تا10 ساله با اختلال اتیسم به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و پس از اجرای آزمون گارز به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل(هر گروه 12 نفر) جاگماری شدند. از هر دو گروه پیش آزمون مهارت های اجتماعی به عمل آمد. سپس گروه آزمایش مداخله بازی درمانی عروسکی را در 21 جلسه ی 45 تا60 دقیقه ای دریافت کردند در حالی که گروه کنترل هیچ گونه مداخله ای دریافت نکردند. پس از پایان جلسات مداخله از هر دو گروه پس آزمون مهارت های اجتماعی گرفته شد. برای سنجش مهارت های اجتماعی از مقیاس مهارت اجتماعی استونی و همکاران (2010) استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده از روش تحلیل کوواریانس تک متغیره و تحلیل کوواریانس چند متغیره نشان داد که میانگین مهارت های اجتماعی و خرده مقیاس های آن (توانایی درک هیجانات و احساسات دیگران، توانایی شروع تعامل با دیگران، توانایی حفظ تعامل با دیگران و توانایی پاسخ دهی به دیگران) گروه آزمایش در پس آزمون به طور معناداری افزایش یافته است(01/0>p). یافته ها بیانگر تأثیر مداخله بازی درمانی عروسکی بر بهبود مهارت های اجتماعی دانش آموزان پسر با اختلال اتیسم بود. بنابراین یافته های پژوهش نه تنها اثربخشی این روش را تأیید می کند بلکه چشم انداز وسیع تر و عمیق تری را نسبت به مداخله بازی درمانی می گشاید و درمان گران را ترغیب می کند تا بازی درمانی عروسکی را به عنوان روشی مؤثر در درمان دانش آموزان با اختلال اتیسم مورد ملاحظه قرار دهند.
۱۷.

وضعیت تاب آوری و آسیب های هیجانی در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری آسیب های هیجانی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۶۲۸ تعداد دانلود : ۵۹۰
مقدمه: تشخیص سرطان در کودکان برای بسیاری از بیماران و برای والدین و اطرافیان آن ها به عنوان بحران روان شناختی و هیجانی تلقی می شود. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت تاب آوری و آسیب های هیجانی مادران دارای کودک مبتلا به سرطان انجام شده است. روش : این پژوهش یک بررسی توصیفی است. تعداد 34 مادر دارای کودک مبتلا به سرطان بودند که جهت پیگیری های درمانی به بیمارستان دکتر شیخ و یکی از مطب های خصوصی شهر مشهد مراجعه کرده بودند و به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. به منظور بررسی میزان افسردگی، اضطراب و استرس مادران، از پرسشنامه 21-DASS و جهت بررسی وضعیت تاب آوری از مقیاس تاب آوری کونور و دیویدسون استفاده شد. یافته ها با استفاده از تحلیل رگرسیون گام به گام، ضریب همبستگی پیرسون و کولموگروف- اسمیرنف مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: نتایج نشان داد که از منظر آسیب های هیجانی، 7/68درصد از مادران استرس، 2/56درصد اضطراب و 1/53درصد افسردگی را گزارش نموده اند؛ هم چنین، بین تاب آوری مادران و استرس، اضطراب و افسردگی آن ها رابطه منفی و معنی دار وجود داشت. نتیجه گیری: درجات بالای افسردگی، اضطراب و استرس و هم چنین وجود ارتباط منفی و معنی دار آن ها با تاب آوری، در مادران دارای کودک مبتلا به سرطان هشداردهنده است. بنابراین، چاره جویی برای تدوین خدمات بالینی سودمند و برنامه های مشاوره ای مناسب و هدفمند جهت بهبود کیفیت زندگی این مادران و فرزندشان ضروری به نظر می رسد.
۱۸.

تأثیر آموزش خودتنظیمی بر حل مسأله اجتماعی کودکان پیش دبستانی دختر و پسر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنسیت کودکان پیش دبستانی خود تنظیمی حل مسأله اجتماعی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۰۴ تعداد دانلود : ۸۲۱
از آنجایی که خود تنظیمی از اهمیت بالایی در رشد مهارت های شناختی و اجتماعی کودکان برخوردار بوده و نقش تفاوت های جنسیتی نیز در این رابطه قابل توجه است، لذا پژوهش حاضر با این هدف انجام شد. در ابتدا 40 کودک (20 دختر و 20 پسر) از دو پیش دبستانی شهرستان میبد به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه گماشته شدند. بعد از اجرای آزمون حل مسأله اجتماعی از تمامی کودکان، یک برنامه آموزش خود تنظیمی به مدت 20 ساعت در طول یک ماه به کودکان گروه آزمایش با روش های بازی و قصه درمانی آموزش داده شد و در نهایت، اجرای آزمون اولیه تکرار گردید. ابزار مورد استفاده، آزمون بازی اکتشافی حل مسأله اجتماعی کودکان والی بود که پایایی و روایی اولیه آن نیز در داخل کشور احراز شد. مقایسه میانگین نمره های حل مسأله اجتماعی در گروه آزمایش و گواه با روش تحلیل کوواریانس، تفاوت معناداری را نشان داد (0001/0 p <)، اما تفاوتی میان پسرها و دخترها در نمره های حل مسأله اجتماعی مشاهده نشد. همچنین، تأثیر آموزش بر افزایش مهارت حل مسأله اجتماعی بر حسب جنسیت معنادار نبود. از این رو، پیشنهاد می شود آموزش خود تنظیمی در طول دوره کودکی برای ارتقای مهارت های حل مسأله اجتماعی برای هم پسران و هم دختران ارائه گردد.
۱۹.

اثربخشی هنر درمانی گروهی بیانگر بر افزایش مؤلفه های رفتاری و هیجانی خودپنداره ی کودکان مراکز شبه خانواده(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: هنر درمانی گروهی بیانگر مؤلفه های رفتاری و هیجانی خودپنداره مراکز شبه خانواده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۹۹ تعداد دانلود : ۹۱۷
مقدمه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی هنر درمانی بر افزایش مؤلفه های رفتاری و هیجانی خودپنداره ی کودکان مقیم در مراکز شبه خانواده بود. روش: طرح این پژوهش از نوع شبه آزمایشی به صورت پیش آزمون، پس آزمون با گروه کنترل بود. جامعه ی پژوهش شامل 84 دختر در دو مرکز شبه خانواده در سطح شهر مشهد بود که نمونه این پژوهش 28نفر از کودکان مقیم در این مراکز را شکل دادند و با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. آزمودنی ها به شیوه ی تصادفی به دو گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش 10 جلسه ی 90 دقیقه ای مداخله ی هنر درمانی گروهی را دریافت کرد و گروه کنترل هیچ مداخله ای دریافت نکرد. هر دو گروه در دو مرحله ی پیش از مداخله و پس از مداخله مورد سنجش قرار گرفتند. ابزار سنجش در این پژوهش مقیاس خودپنداره آهلووالیا بود. داده ها با روش آماری تحلیل کوواریانس چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها: نتایج نشان داد که آزمودنی های گروه آزمایش پس از مداخله از لحاظ سازگاری رفتاری، ظاهر جسمانی، اضطراب، شادمانی و رضایتمندی به طور معنادار بر گروه کنترل برتری داشتند؛ اما تفاوت نمره ی محبوبیت بین دو گروه معنادار نبود. نتیجه گیری: با توجه به یافته های پژوهش، هنردرمانی گروهی در افزایش خودپنداره کودکان مقیم مراکز شبه خانواده مؤثر است.
۲۰.

بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بر بهبود بازداری پاسخ، برنامه ریزی و حافظه کاری کودکان دارای اختلال نقص توجه /بیش فعالی

کلید واژه ها: برنامه ریزی حافظه کاری بازداری پاسخ اختلال ADHD بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۸۷ تعداد دانلود : ۶۲۶
هدف پژوهش حاضر بررسی اثربخشی بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی عصب شناختی بر بهبود توانایی بازداری پاسخ، برنامه ریزی ،و حافظه کاری کودکان با اختلال نقص توجه/ بیش فعالی (AD/HD)می باشد. این پژوهش یک پژوهش شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه گواه بود.جامعه پژوهش متشکل از دانش آموزان سنین 12-7ساله مبتلا به اختلال نقص توجه/ بیش فعالی درشهرمشهد بود،که از طریق نمونه گیری دردسترس ، 24دانش آموز با این اختلال در دبستان ابتدایی پسرانه شاهد طاها(ناحیه 5 استان خراسان رضوی ) از طریق معرفی مشاور و با مقیاس SNAP-IVشناسایی شدند و به صورت تصادفی بر اساس لیست زوج و فرد در دو گروه آزمایش و کنترل جای گماری شدند. هر دو گروه در دو مرحله پیش آزمون و پس آزمون با نسخه نرم افزاری آزمون رایانه ای برج لندن و استروپ و نسخه ابزاری آزمون فراخنای ارقام وکسلر مورد ارزیابی قرار گرفتند. گروه آزمایش در 12 جلسه بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی بصورت گروهی مشارکت داده شد.داده های حاصل از پژوهش با آزمون تحلیل کوواریانس تک متغییره تجزیه و تحلیل شدند. نتایج نشان داد بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای اجرایی در مرحله پس آزمون موجب کاهش معنی دار نمره تداخل،زمان تأخیرزمان آزمایش و زمان کل و افزایش معنی دار فراخنای ارقام مستقیم و معکوس شد. توصیه می شود بازی درمانی مبتنی بر کارکردهای عصب شناختی به عنوان یک رویکردطبیعی و غیر ابزاری و به عنوان یک مداخله روان شناختی مؤثر در طراحی و ارائه پروتکل های درمانی اختلال نقص توجه/ بیش فعالی مورد استفاده قرارگیرد.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

حوزه تخصصی

زبان