فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۲۳ مورد.
سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به اختلال مولتیپل اسکلروزیس انجام یافت. در این مطالعه 94 بیمار از میان بیماران مبتلا به این عارضه که به صورت تصادفی ظرف مدت 1 ماه جهت گرفتن مجوز دارو به معاونت سلامت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران (واحد بیماران خاص) مراجعه کرده بودند و پس از آگاهی از اهداف پژوهش و اعلام رضایت، شرکت کردند.پرسشنامه های ابزار سنجش خانواده (FAD) و پرسشنامه راهبردهای مقابله توسط این افراد تکمیل شد. با کمک تحلیل رگرسیون سهم ابعاد کارکرد خانواده در میزان استفاده از راهبردهای مقابله در بیماران مبتلا به این اختلال مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد که کارکردهای «حل مسئله»، «آمیختگی عاطفی» و «کنترل رفتاری» خانواده بیش از سایر کارکردها با راهبردهای مورد استفاده این بیماران ارتباط دارند.
رابطه روش های فرزندپروری با توانایی ابراز وجود و بررسی تاثیر برنامه آموزشی ابراز وجود در دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه توانایی ابراز وجود در دانش آموزان با توجه به شیوه های فرزندپروری والدین آنها و بررسی تاثیر برنامه های ابراز وجود در دانش آموزان انجام شد. جامعه آماری شامل تمامی دانش آموزان دختر پایه اول دبیرستان شهر تهران در سال تحصیلی 84-85 بود که با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای 405 دانش آموز در قسمت اول پژوهش شرکت کردند. از میان این افراد، 40 دانش آموز نمونه همگن برای شرکت در دو گروه آزمایش و کنترل مربوط به مطالعه نیمه آزمایشی قسمت دوم پژوهش در نظر گرفته شدند. برای جمع آوری داده ها، از دو پرسشنامه ابراز وجود 40 سوالی و پرسشنامه 76 سوالی شیوه های فرزندپروری استفاده گردید. طرح پژوهش در قسمت اول علی - مقایسه ای و در قسمت دوم، پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل در نظر گرفته شد. نتایج تحلیل آماری نشان داد که بین میزان توانایی ابراز وجود دانش آموزان با توجه به روش فرزندپروری در خانواده آنها تفاوت وجود دارد. همچنین آموزش برنامه های ابراز وجود توانایی ابراز وجود دانش آموزان با نمره ابراز وجود پایین که در جلسات آموزشی شرکت کردند را افزایش می دهد
مقایسه سلامت روان و شیوه های فرزند پروری در بین افراد معتاد و غیر معتاد(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده: مقدمه: امروزه مسئله اعتیاد علاوه بر مشکلات فردی، اجتماعی یک مشکل خانوادگی هم می باشد. معضل اعتیاد بر روی بهداشت روانی فرد معتاد و خانواده وی نیز اثر بدی می گذارد. بر این اساس مقاله حاضر می کوشد تا وضعیت کیفیت فرزند پروری و سلامت روانی افراد معتاد را با افراد غیر معتاد مورد مقایسه قرار می دهد. روش: روش تحقیق حاضر علی مقایسه ای (پس رویدادی) و مقطعی می باشد. به عبارت دیگر درپژوهش حاضر دو گروه افراد معتاد و غیر معتاد از نظر وضعیت فرزند پروری در گذشته و وضعیت سلامت روانی در حال حاضر مورد مقایسه قرار گرفته اند. تعداد 25 نفر معتاد و 25نفر از افراد عادی انتخاب شدند. ابزار جمع آوری اطلاعات عبارت بود از: چک لیست نشانههای روانی SCL90 و از پرسشنامه محیط خانوادگی استفاده شد. یافته ها: نتایج نشان داد که در مقیاسهای سایکوتیک، ترس مرضی، پر خاشگری، اضطراب، افسردگی، حساسیت بین فردی میزان علائم اختلال در افراد معتاد بیش از افراد غیر معتاد بوده ولی در مقیاسهای شکایت جسمانی، وسواس عملی ـ فکری و افکار پارانویا تفاوت معناداری بین دو گروه وجود نداشت (05/0P<) از سویی دیگر در شیوه فرزند پروری، کنترل- آزادی بین دو گروه تفاوت معنی داری نبود در حالیکه شیوه فرزند پروری گرمی ـ سردی در بین دو گروه تفاوت معنی داری را نشان داد (0001/0P<). نتیجه گیری: هر یک از شیوه های فرزند پروری تأثیرات متفاوتی بر سلامت روانی فرزندان دارد. لازم است والدین از تأثیر هر یک از این الگوهای فرزند پروری بر وضعیت روانی و رفتاری فرزندانشان آگاهی داشته باشند تا بتوانید از آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد فرزند پیش گیری نمایند.
"
تاثیر آموزش منظم به والدین بر روابط خانوادگی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، تعیین میزان تاثیر آموزش منظم به والدین دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهرستان فلاورجان بر روابط متقابل و پیشرفت تحصیلی آنان بوده است. روش تحقیق تجربی انتخاب شد. جامعه آماری، والدین دانش آموزان مقطع متوسطه شهر فلاورجان در سال تحصیلی 87 ـ 86 بودند. 60 نفر از والدین به روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و گواه (هر گروه 30 نفر) جایگزین گردیدند. متغیر مستقل آموزش منظم به والدین بود که برای 7 جلسه تدوین و اجرا شد. ابزار سنجش، پرسشنامه سنجش خانواده و پرسشنامه مقیاس ارزیابی انطباق پذیری و همبستگی خانواده بود. برای ارزیابی پیشرفت تحصیلی از معدل دانش آموزان قبل و بعد از اجرای متغیر مستقل استفاده گردید. فرضیه های تحقیق عبارت بود از: 1ـ آموزش منظم به اولیا بر روابط متقابل آنها تاثیر دارد. 2ـ آموزش منظم به والدین بر ابعاد روابط خانوادگی تاثیر دارد. 3ـ آموزش منظم به والدین بر همبستگی و انطباق پذیری خانواده تاثیر دارد. 4ـ آموزش منظم به والدین بر پیشرفت تحصیلی آنان تاثیر دارد. برای تجزیه و تحلیل داده ها در سطح توصیفی از آماره های فراوانی، میانگین و انحراف معیار و در سطح استنباطی از روش کواریانس (ANCOVA) استفاده گردید. یافته های حاصل نشان داد که آموزش منظم به والدین در سطح (05/0>P) بر روابط متقابل و خرده مقیاس های روابط خانوادگی، انطباق پذیری و همبستگی خانواده و پیشرفت تحصیلی فرزندان تاثیر مثبت داشته است.
رابطه عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دبیرستان های شهر کنگاور
حوزه های تخصصی:
این پژوهش در زمینه بررسی«رابطه بین عملکرد خانواده با سرسختی روان شناختی دانش آموزان دوره سه ساله متوسطه شهر کنگاور » بوده و هدف آن شناخت عملکرد خانواده در تعیین رابطه عملکرد و ابعاد گوناگون آن با میزان سرسختی روان شناختی فرزندان می باشد. روش پژوهش توصیفی و از نوع همبستگی می باشد. . یافته های پژوهش حاکی از رابطه مثبت و معنادار بین عملکرد خانواده و سرسختی روان شناختی در کل نمونه و گروه های پسران و دختران می باشد. اگرچه ابعادی از عملکرد خانواده در تحلیل رگرسیون به عنوان پیش بینی کننده نمرات سرسختی، تعهد، کنترل و مبارزه جویی ظاهر شدند، اما تفاوت دوجنس در سرسختی معنادار نبود، به این ترتیب از هشت فرضیه این پژوهش، هفت فرضیه اول تأیید و فرضیه هشتم رد شد. نتایج این پژوهش نشان می دهد که ویژگی هائی از عملکرد خانواده که با سرسختی روان شناختی دانش آموزان رابطه داشته و می توانند پیشایند آن باشند، مستعد پرورش فرزندانی هستند که با زندگی درآمیخته و از آن لذت برده و بر روند زندگی خویش احساس کنترل دارند، از تغییرات و مشکلات پیش آمده در زندگی نمی هراسند، بلکه با همبستگی با دیگر اعضای خانواده و مشورت با آنان، به حل مشکلات می پردازند و در مقابل فشارهای زندگی بسیار مقاوم تر هستند.
مقایسه رابطه ناتوانی هیجانی و استرس و دلبستگی در زوج های در شرف طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر مقایسه رابطه ناتوانی هیجانی، استرس و دلبستگی در زوج های در شرف طلاق است. تعداد 119 زن و 63 مرد در شرف طلاق با استفاده از روش در دسترس در دادگاه خانواده شهر رشت انتخاب شدند. ابزارهای پژوهش شامل مقیاس ناتوانی هیجانی تورنتو (1996، TAS-20، Bressi al.،)، پرسشنامه فشار روانی ادراک شده (1987، PSS، Cohen، et، al) و پرسشنامه سبک های دلبستگی بزرگسالان (هزن و شیور، 1987) بود. از ضرایب همبستگی پیرسون، پلی کوریک و پلی سریال و تحلیل رگرسیون چندگانه با حضور 8 متغیر پیش بین جنسیت، سن، استرس، دلبستگی ایمن، اجتنابی، دوسـوگرا، میزان تحصیلات و تـعـداد فـرزنـدان و تحـلیل واریانس چندمتغیری (MANOVA) استفاده شد. یافته های پژوهش حاکی از آن است که استرس با مؤلفه های دلبستگی و مؤلفه های ناتوانی هیجانی روابط معناداری را نشان می دهد. هم چنین انواع دلبستگی و مؤلفه های ناتوانی در تشخیص عواطف دارای رابطه معنادار است. یافته دیگر پژوهش متوجه متغیرهایی بود که به وسیله آن ها ناتوانی هیجانی پیش بینی می شود. در این تحلیل سه متغیر میزان تحصیلات، استرس و دلبستگی دوسوگرا 32/0 تغییرات ناتوانی هیجانی را پیش بینی می کردند. یافته دیگر این تحقیق آن بود که با توجه به استرس زا بودن فرآیند جدایی، این استرس در زنان و مردان تفاوت معناداری ندارد.
بررسی کیفی نقش عملکرد خانواده در بروز رفتارهای مخاطره آمیز نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"در این مطالعه عملکرد خانواده در پیشگیری و یا بروز رفتارهای مخاطره آمیز در نوجوانان به شیوه ی کیفی مورد بررسی قرار گرفت. جهت انجام پژوهش،20 دانش آموز از دبیرستان های دخترانه و پسرانه شهر زاهدان به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه سازمان یافته در محورهای رفتار مخاطره آمیز و عملکرد خانواده و ساخت خانواده و وضعیت اقتصادی (به عنوان متغیر اثرگذار) استفاده شد. جهت اطمینان از صحت اطلاعات جمع آوری شده، علاوه بر دانش آموز، با والدین و اولیا مدرسه نیز مصاحبه انجام گرفت.
تحلیل داده ها نشان داد که ابعاد مختلف عملکرد خانواده و ساخت خانواده در دو گروه دارای رفتار مخاطره آمیز شدید و رفتار مخاطره آمیز خفیف متفاوت بود. بررسی نقش جنسیت، اهمیت روابط گرم همراه با پذیرش، داشتن الگوی مثبت و موثر برای دختران و کنترل موثر برای پسران را به عنوان عامل محافظتی نشان داد.
"
بررسی رابطه سبکهای تربیتی و تربیت دینی با میزان مذهبی بودن والدین(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
چکیده: پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین روش تربیت دینی و میزان مذهبی بودن والدین با تأکید بر سبکهای تربیتی در دختران و پسران طراحی و اجرا گردید. تعداد 374 نفر دانشجو (177 پسر و 197 دختر) به عنوان نمونه طبقهای نسبتی در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه روش تربیت دینی؛ پرسشنامه محیط خانوادگی، پرسشنامه محقق ساخته، و پرسشنامه میزان مذهبی بودن والدین را تکمیل نمودند. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس یکراهه نشان داد که میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر در سبک تربیتی مقتدر نسبت به سایر سبکها بالاتر است. همچنین نتایج آزمون تعقیبی شفه نشان داد که تفاوت معنادار در میانگین نمرات میزان مذهبی بودن مادر بین سبکهای تربیتی مقتدرانه و مسامحهکارانه وجود دارد. در مطالعة حاضر همچنین نشان داده شد که روش تربیت دینی برای دختران و پسران دارای تفاوت معنادار میباشد، به طوری که تعداد دختران در هر دو گروه والدین در روش تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار و تعداد پسران در روش تربیتی مسامحهکارانه، بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. با استفاده از آزمون مجذورکای دوطرفه در بررسی دقیقتر نشان داده شد که سبکهای تربیتی کاربردی از سوی والدین برای دختران و پسران تفاوت معنادار دارد، به طوری که فراوانی دختران در سبک تربیتی مقتدرانه بالاتر از فراوانی مورد انتظار، و البته در روش تربیتی مسامحهکارانه، فراوانی پسران بالاتر از فراوانی مورد انتظار میباشد. در بحث و نتیجهگیری به بررسی نقش سبکهای تربیتی و نحوة آموزش آموزههای دینی با توجه به جزئیات نتایج تحقیق پرداخته شده است.
بررسی رابطه عملکرد خانواده و جو روانی - اجتماعی کلاس با ناسازگاری دانش آموزان دبیرستانی شهرستان ملایر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به بررسی رابطه عملکرد خانواده و جو روانی - اجتماعی کلاس با ناسازگاری دانش آموزان پایه سوم متوسطه شهرستان ملایر پرداخته است. آزمودنی ها در این پژوهش 302 نفر (152 پسر و 150 دختر) بودند که با روش نمونه گیری تصادفی مرحله ای انتخاب شدند. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز از مقیاس سنجش عملکرد خانواده (FAD)، مقیاس کلاس من (MCI) و پرسشنامه سازگاری دانش آموزان دبیرستانی (AISS) استفاده شد. یافته ها نشان داد که عملکرد خانواده و جو روانی - اجتماعی کلاس با ناسازگاری دانش آموزان رابطه معنی دار منفی دارد.
اثربخشی مشاوره گروهی بر روابط متعارض بین برادران و خواهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی میزان اثربخشی مشاوره گروهی با استفاده از تجارب با ساختار بر روابط متعارض بین خواهران صورت گرفته است. نمونه مورد مطالعه شامل 32 نفر از دانش آموزان سال اول دبیرستان شهر مشهد که دامنه نسبی آنها بین 14 تا 16 سال بوده می باشد. از این سی و دو نفر تعداد 16 نفر به صورت تصادفی در گروه آزمایشی و 16 نفر در گروه کنترل جایگزین شدند. ملاک انتخاب برای قرارگرفتن در نمونه، نتایج به دست آمده از پرسش نامه خواهر و برادر و پرسش نامه تاکتیک های رفع تعارض بوده است. متغیر مستقل در این پژوهش مشاوره گروهی با تکیه بر استفاده از تجارب با ساختار بوده است. فرضیه های این پژوهش عبارت بودند از: 1- مشاوره گروهی بر کاهش روابط متعارض بین خواهران و برادران موثر است. 2- میزان استفاده از تاکتیک های تعارض در بین خواهران و برادران شرکت کننده و شرکت نکرده در جلسات مشاوره ای متفاوت است. نتایج بررسی و آزمون فرضیه یک تفاوت معناداری (P<2.042) را بین میانگین های گروه های آزمایشی و گواه نشان داده است. همچنین فرضیه دوم نیز تفاوت معناداری (P<6.72) را نشان داده است.
نتایج بررسی های فرضیه های فرعی از طریق آزمون شفه نیز تفاوت های معناداری را در مورد استفاده از شیوه های متفاوت تاکتیک های رفع تعارض بین دو گروه کنترل و آزمایش را نشان داده است.
استفاده از استدلال کلامی پس از برگزاری جلسات مشاوره گروهی افزایش معناداری (P<6.53) داشته و میزان استفاده از پرخاشگری فیزیکی (P<-8.31) و کلامی کاهش معناداری (P<-6.42) را داشته است.
رابطه الگوهای فرزند پروری با میزان سلامت روانی و موفقیت تحصیلی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
منبع:
علوم رفتاری ۱۳۸۶ شماره ۱
حوزه های تخصصی:
"
چکیده مقاله:
چکیده مقدمه: مطالعة روابط والدین و کودک، یکی از بحثهای مهم روانشناسی را تشکیل میدهد. شیوه فرزند پروری یکی از مباحث مهم در این حوزه است. هر یک از روشهای فرزندپروری بر روی رفتار و شخصیت کودک تاثیر متفاوتی میگذارد. شیوه مستبدانه کودک را مضطرب و ناسازگار بار میآورد، شیوه سهلگیرانه کودک را تکانشی، متوقع و وابسته بار میآورد و چنین کودکانی عملکرد ضعیفی در مدرسه از خود نشان میدهند، بر این اساس در این مطالعه رابطه الگوهای فرزندپروری با سلامت روانی وموفقیت تحصیلی فرزندان مورد بررسی قرار گرفته است. روش: این پژوهش به روش همبستگی انجام شده و در آن رابطه بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 400 نفر از دانش آموزان سال سوم راهنمایی منطقه چهار، شامل 200 دختر و200 پسرکه به طور تصادفی انتخاب شده بودند، به پرسشنامه 28 سوالی سلامت روانی گلد برگ پاسخ دادند و 400 مادر این دانشآموزان نیز به پرسشنامه الگوهای فرزندپروری بامریند پاسخ دادند. دادههای بدست آمده با روشهای آماری تحلیل واریانس و تحلیل رگراسیون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج: نتایج نشان داد سلامت روانی و موفقیت تحصیلی در بین فرزندانی که با الگوی قاطع و اطمینان بخش تربیت میشوند بیش از سلامت روانی و موفقیت تحصیلی فرزندانی بود که با الگوی استبدادی یا سهلگیر تربیت شده بودند. نتیجهگیری: لازم است والدین، بویژه مادران از شیوههای فرزندپروری، تاثیر هر یک از الگوها بر وضعیت روانی، رفتاری و رشد شخصیت فرزندانشان آگاهیهای لازم داشته باشند.
"
مقایسه وضعیت سالمندان مقیم آسایشگاه و مقیم خانواده در ایران(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
رابطه میان تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی از متقاضیان طلاق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی رابطه میان تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی در افراد مراجعه کننده به مراکز قضایی و افراد مایل به ادامه زندگی مشترک در شهر تهران انجام گرفته است. نمونه مورد پژوهش شامل 61 نفر از مراجعه کنندگان به مراکز قضایی و 61 نفر از افراد مایل به ادامه زندگی مشترک که با استفاده از شیوه نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند، می باشد. هر دو گروه به پرسشنامه تمایزیافتگی خود و هوش هیجانی پاسخ دادند. نتایج بدست آمده نشان می دهد که تفاوت معناداری میان گروه آزمایش و گواه در مورد هوش هیجانی و تمایزیافتگی خود (001/0P<) وجود دارد. افراد گروه گواه دارای هوش هیجانی و تمایزیافتگی بالاتری نسبت به افراد گروه آزمایش بودند. براساس تحلیل نتایج رگرسیون به شیوه گام به گام می توان مؤلفه جدایی عاطفی در متقاضیان طلاق (%13=R2) و متغیرهای واکنش هیجانی، جایگاه من و جدایی عاطفی در افراد عادی (%28=R2) را به عنوان متغیرهای پیش بین برای هوش هیجانی تلقی کرد.