فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۲٬۸۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
چکیده
از جمله کارکردهای اصلی دین در روزگار ما، و در واقع در همه قرون و اعصار، کاهش رنجهای انسان است. رنجهای وجودی از زمره اصلیترین رنجهای انسان بهشمار میآیند. رنجهایی از قبیل تنهایی، ناامیدی، پوچی و مانند آن. در این مقاله تلاش کردهایم تا ابتدا تصویری کلی از وضعیت بحرانی انسان معاصر ارائه دهیم، سپس با نگاهی اجمالی به سه رنج اصلی انسان، یعنی رنج نرسیدن، از دست دادن و رنج ناشی از تکرار و خستگی، به اختصار راههای مختلف مواجهه با این رنجها را بیان کردهایم.
همچنین تلاش کردهایم تا شیوه مواجهه امام علی (ع) را به عنوان کسی که تجربهای عمیق در باب رنجهای وجودی انسان و معناداری زندگی دارد، بیان کنیم. سخن اصلی این مقاله این است که در حیات دینی، رنج، درد و سختی وجود دارد، ولی همه این امور در پرتو تصویری معنوی از حیات، معنادار، تحملپذیر و شیرین میگردد.
زیبایی شناسی و هنر در افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدون ترین اندیشه های دوره باستان درباره زیبایی شناسی در آثار افلاطون دیده می شود. زیبایی و هنر از نظر او، ارکان اصلی تربیت اند. افلاطون در موضوع زیبایی به دنبال خاستگاه عینی زیبایی است؛ چیزی که همه زیبایی ها از آن برخوردارند. به باور او، بیان ماهیت زیبایی دشوار است و موفقیت در این زمینه، امکان فهم زیبایی آفریده های انسانی راآسان خواهد کرد. او در تحلیل و بیان حقیقت زیبایی، آن را تناسب و هارمونی، انطباق با فرهنگ یونان، سودمندی و لذت نمی داند؛ بلکه زیبایی را امری فراحسی و عینی می داند که نهایت سیر سالکان و زیبایی ها به آن می انجامد و چنین زیبایی سرمدی، مطلق و فی نفسه و همان ایده و منشأ زیبایی است که به عالم مثل تعلق دارد و اشیای زیبا به اندازه بهره مندیشان از آن، زیبا هستند. او در تحلیل زیبایی به عشق نیز توجه دارد و در مقوله هنر نیز هنرها را تقلید از روگرفت می داند.
نومن و فنومن در فلسفه کانت(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئلة «نومن و فنومن» که در فارسی معادل هایی همچون «بود و نمود»، «شیء فی نفسه و پدیدار» و «ذات معقول و پدیدار» بر آن نهاده اند، یکی از مهم ترین مسائلی است که ایمانوئل کانت در نظام فلسفی خود مطرح کرده است. پیامدهایی که این مسئله دارد می تواند اهمیت آن را بیش از پیش آشکار سازد. برخی از مهم ترین پیامدهای این مسئله عبارتند از: 1) تأثیر آن در اتخاذ موضع دربارة اصل شناسایی و معرفت به جهان خارج؛ 2) تأثیر آن در بحث اثبات ناپذیری خدا از طریق ادلة رایج در فلسفه و نیز در نحوة تلقی کانت از خدا؛ 3) تأثیر آن در فلسفة اخلاق کانت؛ 4) تأثیر آن در دور ساختن نظام فلسفی وی از اشکالات مطرح بر ایده آلیسم بارکلی، از یک سو و پدیدارگرایی هگلی، از سوی دیگر.مقالة حاضر برخی از ابعاد این مسئله را در چهار محور بررسی کرده ایم و پس از تبیین نظر کانت در تفکیک دو قلمرو نومن و فنومن از یک دیگر، ضمن اشاره به دو تفسیر از این تفکیک، به پیامدهای این نظریه و در نهایت نیز به برخی از نقدهای واردشده بر آن اشاره کرده ایم.
ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی و ذات گرایی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی یونانِ باستان و روم سقراط تا ارسطو ارسطو (384-322 ق.م)
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق گروه های ویژه فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
بر اساس ذات گرایی، برخی اشیاء موجود در خارج، دارای ذات هستند و ذات یک شیء، به چگونگی اشاره ما به آن شیء، یا به طور کلی، به این که ما چگونه به آن می اندیشیم یا از آن سخن میگوییم، بستگی ندارد. از دید یک ذاتگرا، هر شیء، مجموعه ای از صفات ذاتی دارد که ماهیت فردی آن شیء نامیده میشود. این گونه صفات از ویژگی های عرضی کاملاً متمایز هستند و به اشاره یا نحوه سخن گفتن ما بستگی ندارند. اما از دید یک قراردادگرا، اعتقاد به چنین ذاتی مردود است و آنچه ذات اشیاء نامیده میشود، حاصل نوع نگاه خاص انسان ها و علائق آ ن ها در نامیدن چیزهاست. از دیدگاه ارسطو، افراد و اشخاص دارای ذات هستند و تمام حقیقت این اشیاء را اوسیا و ذاتشان تشکیل می دهد. از نظر ابن سینا نیز جواهر و اعراض، در ذات خود به اشیاء دیگر وابسته نیستند. در ذات گرایی ارسطویی ـ سینوی، علم به اشیاء و تعریف آ ن ها تنها در سایه صورت و ذات حاصل میشود. در حالی که این سنت بیش تر به بحث معرفت و تعریف معطوف است، در ذات گرایی معاصر بیش تر به بحث «این همانی» و «جهان های ممکن» پرداخته می شود. در این سنت، صفت ذاتی یک شیء، به عنوان صفتی تعریف میشود که در همه جهانهای ممکن همراه آن شیء باشد.
ماده اولی و تبیین کون و فساد در فلسفه ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ماده اولی یا هیولای اولی در سنت فلسفی غالباً به عنوان مفهومی اصیل از فلسفه ارسطو تلقی شده است؛ در عین حال اصالت این مفهوم از سوی برخی محققین معاصر فلسفه ارسطو مورد تردید قرار گرفته است. البته مناقشه ای که در این رابطه مطرح شده بیش از آنکه درباره معقول بودن خود ماده اولی باشد، معطوف به انتساب آن به ارسطوست. در مقابل برخی دیگر از محققین همچنان از ماده اولی در فلسفه ارسطو دفاع می کنند و اختلاف نظر در این مسئله همچنان در ادبیات فلسفی معاصر وجود دارد. ماده اولی در رابطه با کون و فساد قرار دارد که ارسطو آن را از حرکت عرضی متمایز می کند. اگر چه کون و فساد به یک معنی «شدن مطلق» است اما تحلیل کلی تغیر لازم می آورد که در هر شدن چیزی «باقی» بماند و در اینجاست که ماده اولی نقش ایفاء می کند. با پذیرش ماده اولی از یک طرف می توانیم در عین قائل شدن به اینکه کون و فساد شدن مطلق است، شرط بقاء که از ویژگی های عام حرکت است را نیز حفظ کنیم، و از طرف دیگر تبدل عناصر به یکدیگر را که ارسطو به آن قائل است تبیین نماییم، زیرا در تبدل عناصر دیگر نمی توان چیزی را به عنوان ماده ثانیه مقدم بر آنها معرفی کرد. در این مقاله سعی شده است با تحلیل ماده و صورت و نسبت بین آن دو نشان داده شود که منظور از «بقای» ماده در کون و فساد و نیز «ترکیب» جوهر مادی از ماده و صورت چیست. در این تحلیل فهم ماده به صورت «قوه» نقش اساسی دارد. همچنان که وقتی قوه به فعلیت می رسد دیگر قوه ای باقی نیست، زمانی هم که می گوییم ماده ای صورت جدید به خود گرفت، منظور آن است که ماده که امری نامتعیّن است صورت شد و تعین پذیرفته است. معنای ترکیب جوهر مادی از ماده و صورت این است که هر شیء مادی «از» یک موضوعی پدید آمده است و منظور از بقاء، این است که این مادة خاص و نه ماده دیگری با تمام هویتش تبدیل به امری دیگر شده است. اگر این تفسیر از بقای ماده و ترکیب جوهر مادی پذیرفته شود دیگر جایی برای ماده اولی در فلسفه ارسطو باقی نخواهد ماند.
نفس انسان؛ موجودی ناشناخته - بررسی دیدگاه کانت درباره نفس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۶ شماره ۴۴
حوزه های تخصصی:
این نوشتار بر آن است تا چیستی نفس را از دیدگاه یکی از بزرگترین فیلسوفان مغرب زمین، یعنی ایمانوئل کانت بررسی کند. نخست چون دیدگاه کانت از اندیشههای دکارت و هیوم تأثیر پذیرفته است، به اختصار نکات اصلی نظریههای آنها را مطرح کردهایم. به باور دکارت، نفس جوهری متفکر و غیرمادی است و به نظر هیوم، تصور نفس، امری ساختگی و غیرواقعی است. دیدگاه کانت در باب نفس، در دو حوزه عقل نظری و عملی بررسی شده است. به اعتقاد کانت، در حوزه عقل نظری نفس موجودی ناشناختنی است. از این رو، دیدگاه او مانند دیدگاه لاادریگرایان است. به نظر او، در مورد نفس ـ حتی درباره وجود یا عدم آن ـ هیچ حکمی نمیتوان کرد. تنها میتوان نفس را چونان امری وحدتدهنده و تنظیمی در نظر گرفت که به کثرات تجربی و قوای ذهنی، وحدت و نظم میدهد. همچنین کانت میگوید استدلالهایی که عالمان مابعدالطبیعه برای اثبات وجود نفس و صفات آن مطرح ساختهاند، چیزی جز مغالطه نیستند؛ زیرا حد وسط به یک معنا، در آنها به کار نرفته است؛ چون در یک مقدمه، به معنای متعالی و در مقدمه دیگر، به معنای استعلایی آمده است. نیز کانت در حوزه عقل عملی میکوشد که وجود برخی صفات نفس را از طریق احکام و قوانین اخلاقی اثبات کند. اندیشههای ایشان در هر دو حوزه، بررسی و نقد شده است.
تبارشناسى اخلاق نیچه و بررسى آن از دیدگاه مکاینتایر
حوزه های تخصصی:
چکیده
این مقاله در ابتدا به بررسى آراى نیچه در اخلاق مىپردازد و سپس بیان مىکند که فیلسوف اخلاق معاصر آقاى السدیر مکاینتایر تنها دو گزینه متقابل در فلسفه اخلاق ترسیم مىکند که اخلاق نیچه و اخلاق ارسطوست. علت این انحصار شکست طرح روشنگرى است. پس براى نشان دادن برترى اخلاق ارسطویى باید نشان داد که اخلاق تبارشناسانه نیچه اشتباه است. این مقاله نشان مىدهد که اخلاق نیچهاى داراى مبناى مدللى نیست. نیچه گرچه تمامى فیلسوفان عصر روشنگرى را بر خطا مىداند و آراى ایشان را به سخره مىگیرد ولى در نهایت معلوم مىشود که نیچه خود نیز یکى دیگر از مظاهر متعاقب این تفکر بوده و نمودى دیگرى از اخلاق لیبرالیستى فردگرایانه است.
نقد نظریه اخلاق کانت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۵
حوزه های تخصصی:
این مقال بر آن است تا ترجمة یکی از کتابهای مهم در حوزة فلسفه اخلاق، یعنی نظریه اخلاقی کانت را نقد و بررسی کند.
این کتاب را بروس اونی. استاد دانشگاه ماسوچوست به انگلیسی نگاشته است که دو تن از مترجمان یعنی آقایان علیرضا آلبویه، و مصطفی ملکیان آن را از انگلیسی به فارسی ترجمه کردهاند. ناقد ترجمة این کتاب، چند صفحه از متن انگلیسی را به اجمال بررسی، و خطاهای فاحشی را در آن مشاهده کرده است. امید است که این نقد، تذکاری برای دقت هر چه بیشتر مترجمان و اصلاح چاپهای بعدی این کتاب باشد.
ایمان گرایی و فلسفه ویتگنشتاین(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۴ شماره ۳۵
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی آباء فلسفه تحلیلی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) فلسفه تحلیلی عبور از پوزیتیویسم منطقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
نویسنده در این سطور به بیان دیدگاه فلسفی و دینی ویتگنشتاین و پیوند آنها با یک دیگر میپردازد. در این باره وی نخست رویکرد فلسفی متقدم ویتگنشتاین را بیان کرده؛ سپس بطور گستردهتر دیدگاه متأخر وی و پیوند مفاهیم (بازیهای زبانی) و (صور حیات) با دیدگاه ایمانگرایانه و غیر معرفتبخش او و پیروانش را عرضه داشته است. مترجم در انتها برای ارزیابی آرای ویتگنشتاین بابی گشوده، و مولفه های فلسفی نگرش دینی او را برشمرده و ملاحظاتی بر ان افزوده است.
ایمان گرایی ویتگنشتاینی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
قبسات ۱۳۸۱ شماره ۲۶
حوزه های تخصصی:
این مقاله پس از معرفی ویتگنشتاین به شرح اجمالی ایمانگرایی و انواع آن میپردازد. تقریرهای گوناگون ایمانگرایی در قالب دو دسته کلی ایمانگرایی حاد و معتدل بررسی؛ سپس به توضیح ایمانگرایی ویتگنشتاینی پرداخته شده است. در ضمن توضیح انواع ایمانگرایی، به برخی از اشکالهای آنها و نیز رابطة ایمانگرایی و شکاکیت اشاره شده است. ایمانگرایی ویتگنشتاینی بر خصلت غیرشناختی زبان دینی تأکید دارد و باورهای دینی را بیدلیل میداند. ضمن تأکید بر درستی تفسیر ایمانگرایانه از ویتگنشتاین، دربارة ناواقعگرا بودن وی تردید شده است.
نظریه توصیفات راسل و مشکل جانشینی در متون گرایشهای قضیه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۸۱ شماره ۳۰
حوزه های تخصصی:
هر نظریه معنایى جامعى که متکفل تحلیل و تبیین توصیفات معرفه، مانند «نویسنده بوستان» و «رئیس جمهور ایران»، در جملههاى زبان طبیعى است، علاوه بر این که باید بتواند تحلیل معنایى درستى از جمله هایى مانند «نویسنده بوستان شاعر است» و «رئیس جمهور ایران عاقل است» ارائه دهد، باید بتواند به شایستگى نیز از عهده مشکل مربوط به این گونه جملهها، یعنى مشکل جملههاى مشتمل بر توصیفات معدوم، نظیر «پادشاه فرانسه طاس است» و «مربع مستدیر مستدیر است»، بر آید.
همچنین علاوه بر این که آن نظریه باید از کفایت لازم براى تبیین و تحلیل توصیفات معرفه، در جملههاى گرایشهاى قضیهاى، نظیر «حسن اعتقاد دارد که نویسنده بوستان شاعر است» و «درباره رییس جمهور ایران، حسن اعتقاد دارد که او عاقل است»، برخوردار باشد، باید بتواند به نحو رضایت بخشى نیز مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى» عبارات هم ارزش را در آن جملهها نظیر سلسله جملههاى: الف - «حسن اعتقاد دارد نویسنده بوستان شاعر است»، ب - «نویسنده بوستان نویسنده گلستان است»، ج - «حسن اعتقاد دارد نویسنده گلستان شاعر است»، حل نماید.
راسل مدعى است، نظریه تسویرى او از توصیفات معرفه کفایت و توانایى لازم را براى تحلیل و تبیین درست همه آن جملهها، و همچنین حل دو مشکل پیرامون آنها، دارا مىباشد. در این مقاله خواهیم دید که ادعاى راسل در مورد جملههاى گرایشى و مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى»، ادعایى نادرست است.
یورگن هابرماس و دموکراسی مشورتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه مفید ۱۳۷۹ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
هابرماس ضمن آسیبشناسى جوامع مدرن، سرمایه دارى متاخر را تحقق ناقص عقل در تاریخ و بهرهگیرى متناقض و ناهماهنگ از آن مىداند. او با کاربست مفاهیم جهان زیست، کنش ارتباطى و شناسایى متقابل، بر آن است تا با زبانى کردن قداستها و داعیههاى اعتبار، زمینههاى شکلگیرى همکارى و تشریک مساعى، قطعیات و یقینیات مشترک و توافق ارزشهاى فراگیر را هر چه بیشتر فراهم آورد.
به نظر او، گفتگو و استدلال تلاشى براى ترمیم توافقهاى از هم فروپاشیده در جوامع سنتى و ماقبل مدرن است. اما نباید انتظار داشت که استدلال بطور روزمره منتجبه توافق باشد. بلکه سخن بر سر آن است که نمىتوان بر هیچ چیزى جز هنجارهایى که در خود فرایند استدلال وجود دارد، اتکا نمود. در این رابطه، دموکراسى مشورتى پروژه نهادینه کردن حقوق و وظایفى است که براى تداوم عمل استدلال ضرورى است. این نوع از دموکراسى کانون توجه را از نتایج نهایى به ویژگى فرایندهایى که این نتایجبه وسیله آنها قابل دستیابى هستند، تغییر مىدهد.
بدین سان، در میان تکثر، تعارض و تنوع زندگى مدرن انگیزشى ارتباطى به سوى حل و فصل وجود دارد. بدون این انگیزش، جایگزینى عقلانى براى خشونت و اعمال فشار به عنوان روشهاى تشکیل ارادههاى جمعى و حل منازعه وجود نخواهد داشت.
پرسش هایی درباره توانایی های خاص انسان(مقاله پژوهشی حوزه)
منبع:
ذهن ۱۳۸۲ شماره ۱۵ و ۱۶
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه ذهن
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی دوره معاصر (قرون 20 و 21) سایر جریان ها پراگماتیسم
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی معرفت شناسی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی انسان شناسی فلسفی