مقالات
حوزه های تخصصی:
هر نظریه معنایى جامعى که متکفل تحلیل و تبیین توصیفات معرفه، مانند «نویسنده بوستان» و «رئیس جمهور ایران»، در جملههاى زبان طبیعى است، علاوه بر این که باید بتواند تحلیل معنایى درستى از جمله هایى مانند «نویسنده بوستان شاعر است» و «رئیس جمهور ایران عاقل است» ارائه دهد، باید بتواند به شایستگى نیز از عهده مشکل مربوط به این گونه جملهها، یعنى مشکل جملههاى مشتمل بر توصیفات معدوم، نظیر «پادشاه فرانسه طاس است» و «مربع مستدیر مستدیر است»، بر آید.
همچنین علاوه بر این که آن نظریه باید از کفایت لازم براى تبیین و تحلیل توصیفات معرفه، در جملههاى گرایشهاى قضیهاى، نظیر «حسن اعتقاد دارد که نویسنده بوستان شاعر است» و «درباره رییس جمهور ایران، حسن اعتقاد دارد که او عاقل است»، برخوردار باشد، باید بتواند به نحو رضایت بخشى نیز مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى» عبارات هم ارزش را در آن جملهها نظیر سلسله جملههاى: الف - «حسن اعتقاد دارد نویسنده بوستان شاعر است»، ب - «نویسنده بوستان نویسنده گلستان است»، ج - «حسن اعتقاد دارد نویسنده گلستان شاعر است»، حل نماید.
راسل مدعى است، نظریه تسویرى او از توصیفات معرفه کفایت و توانایى لازم را براى تحلیل و تبیین درست همه آن جملهها، و همچنین حل دو مشکل پیرامون آنها، دارا مىباشد. در این مقاله خواهیم دید که ادعاى راسل در مورد جملههاى گرایشى و مشکل مربوط به آنها، یعنى «مشکل جانشینى»، ادعایى نادرست است.
پدیدارشناسی برنتانو، حیث التفاتی و شهودی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگر بگوییم که اساسىترین مفهوم در مکتب پدیدارشناسى، مفهوم حیث التفاتى است، سخنى به گزاف نگفتهایم. مبناى معرفتشناسى و شناختشناسى در این نحله فلسفى، ریشه از مفهومى مىگیرد که باید سرگذشت آن را در تاریخ فلسفه کاوش نمود. برنتانو بدون شک اولین کسى است که این مفهوم را دوباره در پدیدارشناسى به عنوان یک اصل شناختشناسى، مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بدون ریشه یابى تاریخى این مفهوم، علل توجه برنتانو به آن نیز به روشنى تبیین نخواهد شد و نقش اساسى این مفهوم، نزد هوسرل هم دقیقا روشن نخواهد شد. البته کارکردهاى متفاوت مفهوم حیث التفاتى و پیامدهاى این مفهوم در دستگاه فکرى هوسرل، یکى از شاخصههاى توجه فیلسوفان، به مکتب پدیدارشناسى شده است. در این مقال ضمن بیان تاریخچهاى از این مفهوم، به بررسى این موضوع نزد برنتانو مىپردازیم.
جایگاه فضیلت عدالت در نظام آکوئیناس(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر در صدد تبیین دیدگاه توماس آکوئیناس در باب عدالت به عنوان یک فضیلت مىباشد. در این مقاله پس از بیان تعریف فضیلت و تعیین مهمترین فضیلت اخلاقى، به بررسى نظرات توماس در باب عدالت توزیعى، حق و بى عدالتى پرداخته شده است
اثبات وجود خدا از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ بشر در کنار مساعى انبیاء الهى در راستاى معرفى خداى حقیقى به انسانها، عقلاء و متفکرینى نیز بودهاند که حداکثر تلاش خود را جهت رهیافت عقل به وجود خداوند به کار گرفتهاند. در این میان ابن سینا به عنوان فیلسوفى مسلمان از منزلت رفیعى برخوردار است. در مقاله حاضر پس از بحث از نظرى بودن مسأله اثبات خدا و این که از میان انواع براهین فلسفى چگونه برهانى در این باره قابلیت دارد. به بیان تقریرهاى مختلف ابن سینا براى اثبات وجود بارى تعالى در مهمترین آثار او یعنى: «شفا» «اشارات»، «نجات» و «مبدأ و معاد» پرداخته و توضیح مىدهیم که همه این تقریرها قابل جمع به بیان واحدى هستند. ابن سینا برهان خود را «صدیقین» مىنامد که از این جهت مورد انتقاد ملاصدرا واقع شده است. از نظر بزرگان فلسفه، برهان ابن سینا نه لِمّ است و نه دلیل، بلکه شبه لمّ است. در پایان به برخى ایرادات وارد بر برهان پرداختهایم.
کیش گنوسی و عرفان مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کیش گنوسى یاGnosticism در زمره مکاتب مهم دینى - عرفانى صدرِ مسیحیت است. در این جستار، مکاتب مهم گنوسى سدههاى دوم و سوم میلادى مورد تحلیل قرار مىگیرد. مکاتب گنوسى عمدة مبتنى بر آراء عارفان صدر مسیحیت، مانند: شمعون مُغ، والنتین، مرقیون و بازیلیدس است. صبغه عرفان در ادبیات هرمسى و در کیش مندایى، صبّى یا مغتسله مکمل تحلیل کیش گنوسى است.
موضوع تازهاى که در این مقاله مطرح مىشود، طرح عرفان مانوى است که از دل کیش گنوسىِ صدر مسیحیت برآمده و در سده سوم میلادى، روشنفکران دینى شرق (پیروان دیناوریه در خراسان) و نحلههاى دینى - عرفانى غرب (آسیاى صغیر، سوریه و مصر) را سخت تحت تأثیر قرار داده است. بن مایه عرفانى مانویت، عبارت است از: هبوط روح از عالم نور به این جهان. در این مکتب، رسالتِ انسان، آزاد کردنِ پارههاى روح علوى محبوس در پیکر مادى، رستگار شدن روح و پیوستن به جهان نور است.
اخلاق وظائف در بادی امر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نظریه اخلاقِ وظائف در بادى امر رادیلیو.دى. بوجود آمد ویژگى این نظریه این است که اصلى یا اصولى را به عنوان اصول پایه به رسمیت نمىشناسد وم اساسا قائل به فهرست منظمى از اصول اخلاقى نیست نویسنده در ابتدا نظریاتى را که در آنها اصل یا اصولى به عنوان اصل پایه در نظر مىگیرد را رد مىکند و سپس به تشریح این نظریه مىپردازد که در آنها ابتدا به وظائف درباره امر برمىخوریم و سپس آنها را موازنه کرده به وظائف شایسته مىرسیم. نویسنده در انتها به طور اختصار بر این نظریه اشاره مىنماید.
محرک اول در نظر ارسطو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مقاله تحقیق در خصوص نظر ارسطو در باب محرک اول یا خداست. ارسطو درکتاب مابعد الطبیعه خود درباره حکمت یا فلسفه اولى بحث و براى آن دو تعریف ذکر مىکند: 1- بحث درباره علل اولیه واقعیت 2- بحث درباره موجود بما هو موجود. این کتاب خود مشتمل به چهارده کتاب فرعى است. در کتاب آلفا علل اولیه را چهار تا مىداند: فاعلى، صورى، مادى، غایى. در کتاب لاندا، وارد بحث از محرک اول مىشود. قصد ارسطو تبیین وجود حرکتى است که سراسر عالم مادى را فراگرفته است و از این زاویه است که وارد بحث خدا مىشود. از نظر او، کل عالم کاروانى است که از قوه و نقص به سوى فعلیت و کمال روان است و محرک اول که فعلیت محض است، در رأس هرم هستى قرار گرفته و این قافله را به جذبه شوق به سوى خود مىکشاند. به تعبیر دیگر او علت غایى حرکت عالم است، نه علت فاعلى آن. ارسطو بعد از اثبات وجود محرک نامتحرک اول، آن را با خدا یکى مىداند و براى او صفات الهى مانند حیات و علم قائل مىشود و با این کار اصل اول فلسفى عالم را با اصل بنیادین دینى متحد مىسازد، بعد از آن که آن دو از هم جدا شده بودند.
فعل خداى ارسطو، فکر است و متعلق این فکر هم، تنها خود اوست. بنابراین او علم و عنایتى به جهان ندارد. او معبود هم نیست. همچنان که خالق هم نیست. زیرا ارسطو ماده و حرکت را ازلى مىداند.
جهان ارسطو غایتمند است، اما نه بدان معنا که موجودات آگاهانه به سوى غایت خویش روانند و نه بدان معنا که خدا، عالم را چنین قرار داده است. نفوذ و تأثیر خدا در عالم مانند نفوذ و تأثیرى است که شخصى ناآگاهانه، در شخصى دیگر دارد یا حتى مانند تأثیرى که یک مجسمه در طالب خود ایجاد مىکند. سخن آخر این که آراء ارسطو در باب خدا نه کافى است و نه حتى چندان منظم و مبوّب.
تأثیر گناه بر معرفت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرح مسأله تأثیر عوامل غیر معرفتى بر معرفت در مقاله «اراده معطوف به باور» ویلیام جیمز(2) نظر معرفت شناسان را به این بحث اساسى معطوف کرده است که تحصیل معرفت، چه بسا، تنها از مسیر معیارها و شاخصههاى معرفتى صرف عبور نمىکند، بلکه از آن جا که بسیارى از باورهاى انسان تحت تأثیر بیم و امیدها، عشق و نفرتها، منافع شخصى و... تحصیل مىشوند، پاکسازى ساحات غیرمعرفتى انسان از رذایل و آراستن آنها به فضایل، در دستیابى او به حقیقت مؤثر مىتواند باشد.
آنچه در این مقاله بحث مىشود، طرح رابطه یکى از مقولات اخلاقى - دینى، یعنى گناه، با معرفت است. تلاش ما بر این است که نشان دهیم، چگونه در دو دهه اخیر، توجه معرفت شناسان، به بحث تأثیر ساحتهاى غیر معرفتى بر ساحت عقیدتى بشر، جلب شده است و بنابراین مىتوان به گناه نیز به عنوان یکى از مقولات معرفتى نظر کرد.
معرفی کتاب؛ آیا خدایی هست؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: