فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۹۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: مأموریت اصلی مؤسسات آموزش عالی، تربیت یادگیرندگان مادام العمر است. سواد اطلاعاتی کلید اصلی یادگیری مادام العمر می باشد. گسترش و استفاده از مهارت های هوش هیجانی توانایی های مهمی را ارائه می دهند که بر بسیاری از موضوعات تاثیر می گذارد. لذا مطالعه حاضر با هدف مشخص نمودن رابطه بین سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان طراحی گردید.
روش بررسی: پژوهش حاضر به صورت توصیفی با رویکرد همبستگی بر روی 420 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی گلستان در سال 1392 که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده بودند، صورت گرفت. ابزار پژوهش پرسشنامه سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی بود، روایی وپایایی پرسشنامه ها مورد تأیید قرار گرفت، ضریب آلفای کرونباخ پرسشنامه سواد اطلاعاتی (78/0) و هوش هیجانی (83/0) بدست آمد. داده ها به صورت آمار توصیفی (فراوانی، درصد فراوانی و میانگین) و آمار تحلیلی (آزمون همبستگی Spearman & Kendall's Tau) در سطح معنی داری 05/0 P< با نرم افزار آماری SPSS نسخه ی 18 تجزیه و تحلیل شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که بین سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی، همبستگی آماری معنی داری (028/0=P، 109/0=r) وجود داشت، نتایج نشان داد که در زمینه ماهیت وگستره سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی ارتباط معنی داری (005/0=p ، 137/0=r) وجود داشت. اما در زمینه استفاده از اطلاعات به شکل مؤثر و کارآمد، ارزیابی منتقدانه اطلاعات، استفاده اطلاعات به منظور خاص، موضوعات علوم اجتماعی مربوط به اطلاعات و هوش هیجانی رابطه ای وجود نداشت.
نتیجه گیری: در این مطالعه سواد اطلاعاتی دانشجویان با هوش هیجانی رابطه دارد. نقش ارتباطات در دستیابی به اطلاعات بسیار مهم است، با توجه به اهمیت سواد اطلاعاتی و نقش ارتباطات در ارتقاء آن، در جهت بهبود سواد اطلاعاتی و هوش هیجانی، برنامه ریزی های بهتری بایستی صورت پذیرد.
بررسی رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش توصیفی(همبستگی) حاضر رابطه ساده و چندگانه هوش هیجانی با سبک های رهبری تحول آفرین، تبادلی و عدم مداخله در دانشجویان مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز مورد بررسی قرار گرفته است. حجم نمونه شامل320 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشگاه شهید چمران اهواز است که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شده اند. ابزار اندازه گیری داده ها شامل؛ پرسشنامه 36 گویه ای چند عاملی رهبری(MLQ[1]) و پرسشنامه 33 گویه ای هوش هیجانی بوده که پایایی پرسشنامه ها به ترتیب 83% و 56% بوده است. عمده ترین یافته های پژوهش حاکی از آن است که: هوش هیجانی با سبک رهبری تحول آفرین، همبستگی معنادار منفی و با سبک رهبری عدم مداخله، همبستگی معنادار مثبت دارد. این متغیر با سبک رهبری تبادلی فاقد همبستگی معنادار است. از میان ابعاد پنج گانه هوش هیجانی، ابعاد خودتنظیمی و انگیزش در سبک رهبری تحول آفرین، بعد انگیزش در سبک رهبری تبادلی و همچنین ابعاد خودتنظیمی و همدلی در سبک رهبری عدم مداخله تأثیر معناداری داشته اند. در این تحقیق مشاهده شد که هوش هیجانی دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز، پایین تر از حد متوسط؛ ویژگی سبک های رهبری تحول آفرین و تبادلی دانشجویان بالاتر از حد متوسط و ویژگی سبک رهبری عدم مداخله در آن ها نیز پایین تر از حد متوسط بوده است.
اثربخشی آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکارآمدی زنان سرپرست خانوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این تحقیق، بررسی تاثیر آموزش تنظیم هیجان بر شادکامی و خودکار آمدی زنان سرپرست خانوار بود. روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون- پس آزمون) با گروه کنترل بود. جامعه این پژوهش را تمامی زنان سرپرست خانوار تحت پوشش بهزیستی شهر یاسوج تشکیل دادند که 30 نفر از این زنان با روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، انتخاب گردیدند و به تصادف در دو گروه آزمایش و کنترل گمارده شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه شادکامی آکسفورد و پرسش نامه خودکارآمدی شرر استفاده شد. پس از انتخاب تصادفی گروه های آزمایش و کنترل، آموزش تنظیم هیجان بر روی گروه آزمایشی به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای به صورت 2 جلسه در هفته اجرا گردید. پس از اتمام برنامه آموزشی از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. داده های بدست آمده با استفاده از روش آماری تحلیل کواریانس، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج حاصل از داده ها نشان داد، آموزش تنظیم هیجان با کنترل اثر پیش آزمون، می تواند باعث افزایش شادکامی و خودکارآمدی زنان گروه آزمایش در مقایسه با گروه کنترل شود. برخورداری از مهارت تنظیم هیجان می تواند افراد را در موقعیت های هیجانی کنترل و هدایت نموده و منجر به عملکرد بهتر آنها در این موقعیت ها شود. افرادی که مجهز به تنظیم هیجان هستند شادی بیش تری را تجربه می کنند و به دلیل توانایی کنترل موقعیت ها، کارآمدتر می باشند.
پیش بینی کیفیت زندگی روانی براساس طرحواره نقص/ شرم با میانجی گری خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس با استفاده از مدل سازی معادله ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طرحواره های ناسازگار اولیه، یکی از عوامل مختل کننده کیفیت زندگی افراد است، اما مکانیسم این آسیب پذیری به خوبی شناخته نشده است. هدف از پژوهش حاضر، بررسی خصیصه هوش هیجانی و راهبردهای مقابله با استرس به عنوان عوامل میانجی بین طرحواره ناسازگار اولیه نقص/ شرم و کیفیت زندگی روانی بود. بدین منظور 245 نفر از زنان و مردان ساکن شهر اصفهان با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند و پرسشنامه خصیصه هوش هیجانی پترایدز و فارنهام فرم کوتاه (TEIQue-SF)، پرسشنامه مقابله با شرایط استرس زا (CISS)، فرم کوتاه پرسشنامه کیفیت زندگی سازمان بهداشت جهانی (WHOQOL-BREF) و فرم کوتاه پرسشنامه طرحواره های ناسازگار اولیه یانگ (YSQ-SF) را پر کردند. تحلیل داده ها نشان داد که مدل اولیه پژوهش به اصلاح نیاز دارد و تنها هوش هیجانی می تواند به عنوان میانجی عمل کند. ضریب مسیر استاندارد از طرحواره نقص به هوش هیجانی برابر 55/0- و از هوش هیجانی به مقابله مساله مدار، مقابله هیجان مدار و کیفیت زندگی روانی به ترتیب برابر 49/0، 59/0-، 78/0 بود (05/0 >p). نتایج به دست آمده دلالت بر این دارد که با آموزش هوش هیجانی می توان کیفیت زندگی روانی و راهبردهای مقابله با استرس افرادی را که دارای طرحواره نقص هستند، بهبود بخشید.
رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان: نقش میانجی گری هوش هیجانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی نقش میانجی گری هوش هیجانی در رابطه بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده و تاب آوری در دانش آموزان دبیرستانی بود. بدین منظور تعداد 222 دانش آموز دختر و پسرمقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند.جهت تحلیل داده ها از رگرسیون چندگانه و تحلیل مسیر استفاده شد. براساس ماتریس همبستگی، بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، هوش هیجانی و تاب آوری رابطه معناداری وجود دارد، بدین معنی که بین جهت گیری گفت و شنود و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه مثبت و بین جهت گیری همنوایی و هوش هیجانی و تاب آوری رابطه منفی وجود دارد. همبستگی بین هوش هیجانی و تاب آوری نیز مثبت و معنادار است. تحلیل رگرسیون چندگانه به شیوه همزمان نیز نشان داد که از بین ابعاد الگوهای ارتباطی خانواده، جهت گیری گفت و شنود پیش بینی کننده مثبت و معنادار هوش هیجانی و تاب آوری است. همچنین، هوش هیجانی پیش بینی کننده مثبت و معنادار تاب آوری است. در نهایت، تحلیل مسیر نقش واسطه ای هوش هیجانی در رابطه بین جهت گیری گفت و شنود و تاب آوری دانش آموزان را تایید نمود.
بررسی مؤلفه های هوش چندگانه گاردنر در کتاب های درسی دوره پیش حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضربا هدف بررسی محتوای کتاب های درسی دوره پیش حرفه ای دانش آموزان کم توان ذهنی با تأکید بر میزان توجه به آموزش مهارت های هوش های چندگانه گاردنر انجام گرفت. روش پژوهش از نوع تحلیل محتوا بود. بدین منظور با استفاده از روش نمونه گیری تمام شمار کلیه کتاب های دوره پیش حرفه ای دانش آموزانکم توان ذهنی (27 جلد کتاب) تحلیل شدند. برای جمع آوری داده هااز سیستم مقوله بندی و رمزگذاری متغیرها و خرده متغیرها که دارای روایی و اعتبار تأییدشده است، استفاده شد. داده ها با استفاده از آمار توصیفی وروش مجذور خی تجزیه وتحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد که بین پایه های تحصیلی و کتاب های مختلف دوره پیش حرفه ایازنظر میزان توجه به هوش های چندگانه تفاوت معنادار وجود دارد (01/0>.(P با توجه به یافته های پژوهش می توان نتیجه گرفت که میزان توجه به آموزش هوش های چندگانه گاردنر در کتاب های متفاوت دوره پیش حرفه ای از روند نظام داری برخوردار نمی باشد.
تأثیر محتوای الکترونیک ساخته شده بر اساس هوش های درون فردی و بین فردی گاردنر، بر یادگیری دانش آموزان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی تأثیر محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش های درون فردی و بین فردی گاردنر بر یادگیری دانش آموزان بود. این پژوهش، از نوع کاربردی و به روش نیمه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل در سال تحصیلی ۹۲-۱۳۹۱ انجام گردید. تعداد ۶۰ نفر از دانش آموزان پایه سوم کامپیوتر هنرستانی در شهر اصفهان در این تحقیق شرکت داشتند که به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب و به طور تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل جایگزین شدند. مشخصات زمینه ای و نیمرخ هوش های چندگانه در دو گروه با آزمون هوش های چندگانه مکنزی سنجیده شد و همسانی دو گروه بررسی گردید. پایایی این ابزار، به روش آلفای کرونباخ برابر ۰/۷۳۸ محاسبه گردید. هر دو گروه آزمایش و کنترل، در ۸ جلسه ۷۰ دقیقه ای مباحث مشترکی را به روش متداول آموزش دیدند. در گروه آزمایش، علاوه بر روش مرسوم، از یک محتوای الکترونیک معلم ساخته برای یادگیری در کلاس استفاده گردید. در هر دو گروه پیش آزمون و پس آزمون پیشرفت تحصیلی یکسان انجام شد. تحلیل کوواریانس چند متغیری نشان داد که یادگیری در گروه آموزش دیده به کمک محتوای الکترونیک مبتنی بر هوش درون فردی به طور معنا داری از گروه کنترل بیشتر است، اما در روش مبتنی بر هوش بین فردی، بین دو گروه تفاوت معنا داری وجود ندارد.
بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هوش هیجانی رابطه روشنی با خودکارآمدی در دانش آموزان نابینا و ناشنوا دارد. پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و ناشنوای دوره دبیرستان استان زنجان انجام شد. روش: روش پژوهش توصیفی- پیمایشی می باشد. جامعه پژوهش تمامی دانش آموزان نابینا و ناشنوای استان را دربرمی گیرد. همه افراد جامعه آماری (18نفر نابینا و 32 نفر ناشنوا ) به روش سرشماری مورد مطالعه قرارگرفتند. داده ها با استفاده از پرسشنامه هوش هیجانی شرینگ و اطلاعات جمعیت شناختی، جمع آوری و از طریق روش های مناسب آماری تحلیل شدند. یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که دانش آموزان نابینا و ناشنوا از سطح متوسط هوش هیجانی برخوردارند. مقایسه گروه ها هم نشان دهنده آن بود که هوش هیجانی دانش آموزان نابینا و دانش آموزان دختر به ترتیب از دانش آموزان ناشنوا و پسر بیشتر بود. همچنین رابطه منفی و معنادار بین هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به این که افراد به دلیل محدودیت های جسمانی خود هر روز با مسائل و مشکلات متعدد بسیاری مواجه می شوند هوش هیجانی متوسط وضعیت خوبی برای آن ها نیست و از آنجا که هوش هیجانی انعطاف پذیر بوده و با آموزش قابل افزایش است باید درجهت بهبود وضعیت موجود اقدام شود. از سوی دیگر رابطه منفی هوش هیجانی و سن در دانش آموزان نابینا، شاهدی دیگر دال بر ناکافی بودن هوش هیجانی متوسط برای آن هاست چرا که با افزایش سن و به دنبال آن، افزایش مشکلات زندگی، سطح متوسط هوش هیجانی نمی تواند در مقابله با مشکلات و ارتباطات اجتماعی یاریگر آن ها باشد.
مقایسه هوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدفمقایسههوش هیجانی و سبک های دلبستگی دانش آموزان تیزهوش و عادی دوره متوسطه شهرستان زاهدان در سال تحصیلی 91-90 انجام شد.روش پژوهش از نوعمقطعیمقایسه ای بود که به شیوه نمونه گیری تصادفی تعداد240دانش آموزتیزهوش و عادی دوره متوسطه شهر زاهداناز طریق پرسشنامه هایهوش هیجانی و سبک دلبستگی مورد مطالعه قرار گرفتند. داده ها از طریق آزمون های تی برای گروه های مستقل با کمک نرم افزارspss مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. یافته ها نشان داد: دانش آموزان تیزهوش در مقایسه با دانش آموزان عادیتیزهوشهوش هیجانی بالاتری دارند،ازنظرسبک های دلبستگی، دانش آموزان تیزهوش سبک دلبستگی ایمن و دانش آموزان عادی سبک های دلبستگی اجتنابی و دوسوگرا را داشتند. با توجه به یافته ها آموزش هوش هیجانی و سبک دلبستگی ایمن به دانش آموزان به ویژهدانش آموزان عادی توصیه می گردد.
تفاوت های جنسیتی در برآوردهای شخصی از هوش های چندگانه در جامعه دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر مقایسه تفاوت های جنسیتی در برآوردهای شخصی از هوش های چندگانه در جامعه دانشجویان بود. بدین منظور تعداد 268 نفر (184 زن و 84 مرد) از دانشجویان علوم انسانی دانشگاه پیام نور مرکز تبریز با استفاده از روش نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای چندمرحله ای به شیوه تصادفی انتخاب شدند و برای گردآوری اطلاعات از دانشجویان گروه نمونه خواسته شد تا پرسشنامه هوش های چندگانه که شامل 8 خرده مقیاس هوش زبانی یا کلامی، منطقی- ریاضی، فضایی، موسیقایی، بدنی-جنبشی، درون فردی، میان فردی و طبیعت گرایانه بود، تکمیل کنند. داده ها با استفاده از روش تحلیل چندمتغیری کوواریانس (MANCOVA) مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که پس از کنترل آماری اثر سن، تفاوت های معنی داری بین برآورد های شخصی دانشجویان زن و مرد در هوش زبانی یا کلامی، هوش بدنی- جنبشی، هوش میان فردی، هوش درون فردی و هوش طبیعت گرایانه وجود داشت. میانگین نمره های دانشجویان مرد در تمامی این خرده مقیاس ها بیشتر دانشجویان زن بود. در این مقاله نتایج پژوهش حاضر مورد بحث قرار گرفت.
اثر بخشی قصه گویی بر مؤلفه های هوش اخلاقی کودکان دختر پیش دبستانی در شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: یکی از مهم ترین موضوعات در تربیت کودک، پرورش هوش اخلاقی اوست و قصه گویی به عنوان ابزاری جهت انتقال پیام های اخلاقی و رفتاری در جوامع گوناگون محسوب می گردد. از این رو هدف پژوهش حاضر بررسی تأثیر قصه گویی بر هوش اخلاقی دختران خردسال شهر اصفهان بود. روش: روش پژوهش آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون در دو گروه آزمایش و کنترل بود. جامعه آماری مورد مطالعه در این پژوهش شامل تمامی کودکان دختر4 تا 6 ساله مهدهای کودک شهر اصفهان بود. پس از انتخاب 30 کودک از سه مهد کودک در منطقه 3 شهر اصفهان با روش تصادفی خوشه ای؛ در 2 گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند و پرسشنامه 77 سؤالی میکله بوربا توسط والدین آن ها تکمیل گردید. یافته ها: نتایج آزمون تحلیل کوواریانس نشان داد که بین دو گروه از لحاظ متغیرهای همدلی، وجدان، احترام و بردباری تفاوت معنی دار وجود دارد (0/05p≤). نتیجه گیری: از این رو می توان از قصه گویی به عنوان یک روش آموزشی غیرمستقیم و متناسب با دنیای کودکی به صورت آزاد با روش های از پیش تعیین شده با توجه به آموزه خاص و هدفمند اخلاقی بهره گرفت.
مدل یابی روابط بین متغیرهای مکنون هوش سیال، هوش متبلور، باز بودن نسبت به تجربه ها و سرعت پردازش اطلاعات با خلاقیت دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: خلاقیت سازه ای است که اهمیت زیادی در روان شناسی تفاوت های فردی دارد، و نسبت به حوزه های مشابهی نظیر هوش کمتر مورد توجه محققان قرار گرفته است. با وجود قدمت هفتاد ساله نظری و پژوهشی در زمینه خلاقیت، هنوز الگوی منسجمی برای درک خلاقیت ارائه نشده است.
هدف: هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه بین هوش سیال، و هوش متبلور با خلاقیت و تبیین این رابطه بر اساس عوامل مکنون مرتبه بالاتر نظیر سرعت پردازش اطلاعات و باز بودن نسبت به تجربه ها با استفاده از روش مدل یابی معادلات ساختاری بود. روش: جامعه پژوهش شامل کلیه دانشجویان علوم انسانی دانشگاه های تهران بود، که نمونه ای متشکل از 481 نفر از سه دانشگاه شهید بهشتی، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه تهران به طور داوطلبانه انتخاب شدند. برای سنجش هوش از خرده مقیاس های آزمون وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، برای سنجش خلاقیت از آزمون های تفکر واگرا، و پرسشنامه های خلاقیت در زندگی روزمره، پیشرفت خلاقانه و خود پنداره خلاقانه، برای سنجش سرعت پردازش اطلاعات، از دو آزمون مداد-کاغذی زاهلن- وربیندونگز (ZVT) و آزمون رمزگردانی (KDT) و برای سنجش باز بودن نسبت به تجربه ها از پرسش نامه پنج عامل شخصیت(NEO-FFI) استفاده شد. مدل یابی معادلات ساختاری برای بررسی مدل های مفروض و بررسی روابط بین این متغیرها که بر اساس ادبیات پژوهش تدوین شده بودند، مورد استفاده قرار گرفت. جهت تدوین مدل علّی خلاقیت، ماتریس همبستگی کلیه متغیرهای مورد پژوهش تهیه و تنظیم گردید و پس از تهیه ماتریس همبستگی با استفاده از نرم افزار (AMOS-18) محاسبات لازم صورت گرفت و برای مدل های پیشنهادی تحلیل، روش های مختلف برازش اجرا گردید.
یافته ها: نتیجه تحقیق نشان داد که باز بودن نسبت به تجربه ها در هر سه حالت (حالت اول، زمانی که از کلیه نشانگرهای خود سنجی خلاقیت و تفکر واگرا بصورت همزمان، حالت دوم، تفکر واگرا به عنوان متغیر وابسته و حالت سوم، خلاقیت خود سنجی به عنوان متغیر وابسته) به پیش بینی موفق و قدرتمند خلاقیت منجر می شود؛ سرعت پردازش اطلاعات تاثیر بسیار کم، اما معنی داری بر خلاقیت داشت.همچنین هوش سیال و هوش متبلور بسته به نوع سنجش خلاقیت اثرات متفاوتی بر این سازه داشتند.
نتیجه گیری: به طور کلی نتیجه پژوهش گویای این است که شخصیت نقش بسیار مهمتری درخلاق بودن و تولیدات خلاقانه دارد و هوش و سرعت پردازش اطلاعات نیز در مرحله بعد در نوع کارهای خلاقانه تاثیر مثبتی دارد.
مدل یابی رابطه ساختاری هوش هیجانی و شادکامی با واسطه گری خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش رابطه ساختاری هوش هیجانی و شادکامی با واسطه گری خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی در قالب یک مدل علّی مورد بررسی قرار گرفت. برای انجام این پژوهش 356 نفر از دانشجویان مقطع کارشناسی دانشگاه های تهران با روش نمونه گیری خوشه ای تک مرحله ای انتخاب شدند. چهار مقیاس معتبر شامل: مقیاس شادکامی آکسفورد، مقیاس خودکار آمدی شرر، مقیاس هوش هیجانی شرینگ و مقیاس خودتنظیمی تحصیلی ماگنو، جهت سنجش متغیرهای مدل مورد استفاده قرار گرفت. روایی و پایایی همه ابزارهای مورد استفاده در پژوهش توسط پژوهشگر، بررسی و تائید گردید. تجزیه و تحلیل داده ها در این پژوهش با روش تحلیل مسیر از نوع مدل یابی معادلات ساختاری انجام شد. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که مدل با داده های این پژوهش، برازش مناسبی دارد و هوش هیجانی، خودکارآمدی و خودتنظیمی تحصیلی به صورت مستقیم شادکامی را پیش بینی نمودند. همچنین هوش هیجانی با واسطه، خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی، شادکامی را به صورت غیر مستقیم و قوی تر از مسیر مستقیم، پیش بینی نمود. در این میان مسیر مستقیم هوش هیجانی به خودکارآمدی و هوش هیجانی به خودتنظیمی تحصیلی نیز معنادار بود. این نتایج نشان دهنده آن است که نه تنها هوش هیجانی پیش بینی کننده شادکامی است بلکه می تواند از طریق خودکار آمدی و خودتنظیمی تحصیلی به میزان بیشتری شادکامی را پیش بینی نماید.
پیش بینی هوش هیجانی بر مبنای ابعاد شوخ طبعی در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: توجه به شوخ طبعی و رابطه آن با هوش هیجانی امری ضروری است، چرا که عملکرد هیجانی می تواند متأثر از شوخ طبعی افراد باشد. پژوهش حاضر با هدف پیش بینی هوش هیجانی بر مبنای شوخ طبعی و ابعاد آن در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه انجام شد.
مواد و روش ها: این پژوهش توصیفی بر روی 115 نفر (71 دختر و 44 پسر) دانشجوی سرآمد مشتمل بر دانشجویان استعداد درخشان و ممتاز دانشگاه شیراز انجام شد که در سال 1390 به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. برای ارزیابی هوش هیجانی از پرسش نامه ویژگی های هوش هیجانی Petrides و Furnham و برای سنجش شوخ طبعی از پرسش نامه شوخ طبعی خشوعی استفاده گردید. داده ها با محاسبه ضریب همبستگی Pearson و تحلیل رگرسیون چندگانه به روش همزمان با به کارگیری نرم افزار SPSS نسخه 16 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: بین هوش هیجانی و شوخ طبعی و ابعاد آن (لذت از شوخی، خنده، شوخی کلامی، شوخ طبعی در روابط اجتماعی و شوخ طبعی در شرایط استرس آور) رابطه معنی دار و مثبت وجــود داشت. تحلیل رگرسیون چندگانه نشان داد که شوخ طبعی در روابط اجتماعی و شوخ طبعی در شرایط استرس آور هوش هیجانی را پیش بینی می کند.
نتیجه گیری: رابطه ای مثبت بین هوش هیجانی و ابعاد شوخ طبعی برقرار است. از میان ابعاد شوخ طبعی، مهم ترین پیش بینی کننده هوش هیجانی در میان دانشجویان سرآمد دانشگاه، شوخ طبعی در روابط اجتماعی است.
بررسی رابطه بین هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی ابعاد گوناگون هوش هیجانی و هوش معنوی در زنان و مردان در شرف طلاق و سازگار انجام شده است. با این هدف از بین مراجعین به دادگستری شهرستان زاهدان تعداد 45 نفر ( 30 زن و 15 مرد) از زوج های متقاضی طلاق و 50 نفر ( 31 زن و 19 مرد) به عنوان زوج سازگار به روش نمونه گیری تصادفی ساده انتخاب شدند. در این پژوهش از پرسشنامه هوش هیجانی بار- آن و پرسشنامه هوش معنوی کینگ استفاده شد. برای تحلیل داده ها از روش استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد بین T همبستگی پیرسون، تحلیل رگرسیون و آزمون و در شرف (p= /004,r= 0/ هوش هیجانی و هوش معنوی در زوج های سازگار(** 37 رابطه معناداری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد بین (p= /009,r= 0/ طلاق(** 43مولفه های درون فردی و مقابله با فشار از مولفه هوش هیجانی در زوج های در شرف طلاق رابطه
منفی و معنا دارای وجود دارد. بنا بر نتایج این پژوهش می توان اینطور بیان کرد هوش هیجانی و هوش معنوی در زوج های سازگار وضع بهتری داشته است و افرادی که زندگی شان ممکن است به طلاق منجر شود آگاهی هیجانی، خود ابرازی، احترام به خود و خودشکوفایی و استقلال کم تری دارند و تحمل مشکلات و استرس های زندگی در آ نها کم تر است.
رابطه هوش هیجانی مادران با توانایی نظریة ذهن کودکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رابطه باورهای ضمنی هوشی با تعلل ورزی دانشجویان و نقش میانجی خودتنظیمی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
نقش هوش فرهنگی مدیران در توان حل تعارض کارکنان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هوش فرهنگی و توانایی حل تعارض به دلیل رشد تعامل بین افراد دارای فرهنگ متفاوت، یک نیاز اساسی مدیران قرن 21 محسوب می شود. هدفاصلیاینتحقیق،بررسی رابطه بین هوش فرهنگیمدیرانباتوانایی حلتعارضکارکنان شاندرسازمان تأمین اجتماعیاست. روش: اینپژوهش یک تحقیق توصیفی ـ همبستگی، از نوع الگوآزمایی است که تعداد 119 مدیر و 175 نفرازکارکنان سازمان تأمین اجتماعیدرسال 1391 درآن مشارکتداشتند.برایارزیابی هوشفرهنگی ازپرسشنامه هوش فرهنگی ایرانی 2011 استفاده شد وحل تعارض کارکنان توسط پرسش نامه ی حل تعارض سنجیده شد. یافتهها: نتایج نشان دادکه هوش فرهنگی مدیران و ابعاد سه گانه آن برتوان حلتعارضکارکنان ازلحاظ آماری تأثیر مثبت و معنادار دارد. در ضمن سطح توان حل تعارض کارکنان بالاتر از حد متوسط برآورد شد. نتایج هم چنان حاکی بود که براساس عوامل با استفاده از عوامل جمعیت شناختی ازقبیل جنسیت، فرهنگ و تحصیلات نمیتوان درخصوص هوش فرهنگی مدیران و توانایی حل تعارض کارکنان اظهار نظر نمود. نتیجهگیری: براساسیافتههامیتوانگفت که هوش فرهنگی یک عامل کلیدی، اثرگذار و تعیین کننده توانایی حل تعارض میباشد.
نقش جنسیت، والانس و برانگیختگی لغات فارسی دارای بار هیجانی بر ادراک زمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: طیف وسیعی از پژوهش ها نشان داده اند که مدت زمان ادراک شده، از عوامل متعددی تأثیر می پذیرد. فرضیه مطالعه حاضر این بود که جنسیت و بار هیجانی (والانس و برانگیختگی) لغات فارسی باعث خطا در ادراک زمان می شوند. روش: در این آزمایش، 58 نفر از دانشجویان پسر و دختر مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز به صورت داوطلبانه شرکت کردند. به همه شرکت کنندگان با استفاده از آزمون رایانه ای، مجموعه ای از کلمه هاى فارسی دارای بار هیجانی (در پنج بعد: شاد، آرامش بخش، خنثی، خشونت آمیز و غمگین) به مدت 800 و 2000 میلی ثانیه نشان داده شد تا بازتولید کنند. داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس با اندازه های مکرر سه عاملی، آزمون تحلیل واریانس یک راهه، آزمون هاى تی مستقل و تى وابسته تحلیل شدند. یافته ها: یافته ها نشان داد که میزان خطا (کم تخمینی)، برای مدت زمان بلند بیشتر از میزان خطا برای مدت زمان کوتاه بوده است. همچنین میزان تغییرپذیری در واژه های شاد و آرامش بخش به طور معناداری بالاتر از میزان تغییرپذیری در واژه های خشونت آمیز، غم انگیز و خنثی است. نتیجه گیری: یافته های این پژوهش نشان می دهد که هیجان بر ادراک زمان تأثیر مى گذارد. اساس تفسیر این نتایج مدل های توجهی ادراک زمان و مدل های مبتنی بر انگیختگی زمان است.
اثربخشی آموزش هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختر سال اول متوسطه شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیشرفت تحصیلی از مهم ترین شاخص های پیشرفت نظام آموزشی است. هدف این پژوهش بررسی تأثیر آموزش هوش هیجانی بر پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود.در پژوهشی شبه آزمایشی، بانمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، 44 دانش آموز دخترسال اول متوسطه انتخاب و پیش آزمون هوش هیجانی بار- آن در میان آن ها اجرا شد که بعد از همتاسازی در نمره هوش هیجانی ، به صورت تصادفی در گروه های کنترل و آزمایش جایگزین شدند(22 نفر در گروه آزمایش و 22 نفر در گروه کنترل). دوره 36ساعته آموزش هوش هیجانی در گروه آزمایش به اجرا گذاشته شد. سپس برای هر دو گروه پس آزمون هوش هیجانی انجام شد. شاخص پیش آزمون و پس آزمون پیشرفت تحصیلی ، معدل نیم سال اول و دوم اول متوسطه بود. تحلیل داده ها به روش تحلیل کوواریانس نشان داد که آموزش هوش هیجانی در افزایش پیشرفت تحصیلی به طور معنا داری(005/0> P) مؤثر بوده است و افزایش پیشرفت تحصیلی را باعث شده است. بنابراین، آموزش هوش هیجانی می تواند یک روش مداخله ای مفید برای افزایش پیشرفت تحصیلی باشد.