فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۲۱ تا ۲۴۰ مورد از کل ۵۰۳ مورد.
تاثیر آمایه ذهنی بر عملکرد حل مساله: تله خبرگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرعت عمل خبرگان در حل مساله، در برخی شرایط می تواند آنها را به شکلی انعطاف ناپذیر بر راه حل اولیه تثبیت کند و بر عملکرد آنها در حل مسایل بعدی تاثیر منفی بگذارد. هدف پژوهش حاضر، بررسی مقایسه ای تاثیر ایجاد آمایه ذهنی بر عملکرد حل مساله دانشجویان خبره و مبتدی است. روش: در این پژوهش، با استفاده از طرح عاملی 3×2 (2 سطح خبرگی × 3 نوع آمایه)، عملکرد 48 دانشجوی خبره و مبتدی دانشگاه زنجان، در زمینه حل مسایل آب و ظرف لاچینز مطالعه شد. یافته ها: بر اساس تحلیل واریانس عاملی داده ها، نتایج این پژوهش نشان داد که اولاً، آزمودنی های خبره بیش از آزمودنی های مبتدی دچار آمایه ذهنی شده، بر راه حل اولیه مسایل تثبیت شدند. دوم، عملکرد آزمودنی های خبره در مسایل غیرآمایه ای بهتر از عملکرد آزمودنی های مبتدی بود. و سوم این که، عملکرد آزمودنی هایی که دچار آمایه ذهنی شده بودند، در مقایسه با آزمودنی هایی که دچار این آمایه نشده بودند، ضعیف تر بود. نتیجه گیری: در برخی شرایط، مثلا ًهنگامی که فرد مساله گشا می بایست راه حلی غیرمعمول بیابد، خبرگی در حل مساله می تواند آسیب پذیری وی را در مقابل آمایه ذهنی افزایش دهد و باعث بدتر شدن عملکرد او (در مقایسه با افراد مبتدی) شود.
عملکرد حافظه سرگذشتی در بیماران دچار اختلال شخصیت مرزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش مقایسه عملکرد حافظه رویدادی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی با گروه غیر بیمار بوده است.
روش: در یک مطالعه پس رویدادی مقطعی، 15 بیمار زن با تشخیص اختلال شخصیت مرزی پس از اجرای پرسشنامه تشخیصی SCID-II با 15 نفر از افراد غیربیمار با آزمون بازیابی حافظه سرگذشتی مورد بررسی قرار گرفتند. برای تحلیل داده ها از آمار توصیفی، آزمون t نمونه های مستقل و آزمون همبستگی استفاده شد.
یافته ها: این بررسی نشان داد که بین تاخیر زمانی در بازیابی از حافظه شخصی در دو گروه تفاوت معناداری وجود ندارد. بین اختصاصی بودن در پاسخ به محرک واژه های ارائه شده و همین طور بین تعداد کلمات به کاررفته در پاسخ به محرک واژه های ارائه شده بین گروه بیمار و کنترل تفاوت معنادار وجود دارد.
نتیجه گیری: بازیابی از حافظه به صورت بیش کلی گرا در بیماران مبتلا به اختلال شخصیت مرزی احتمالاً روشی برای جلوگیری از رفتارهای خودصدمه رسان است که از طریق اجتناب از خاطرات آسیب زا صورت می گیرد و بیش کلی گرایی عملکردی انطباقی برای فرد دارد.
اثربخشی آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی تغییر رفتارهای اجتماعی و ادراک خودکارآمدی دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی تاثیر آموزش حل مساله شناختی- اجتماعی بر بهبود روابط بین فردی و ادراک خودکارآمدی کودکان مبتلا به ناتوانی یادگیری بود.
روش: به شیوه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون و پی گیری با گروه شاهد اجرا شد. نمونه پژوهش 30 دانش آموز دختر و پسر مراجعه کننده به مرکز اختلال یادگیری شهر اصفهان بودند که به وسیله مسؤولان مدارس ابتدایی که قبلاً با نشانگان ناتوانی های یادگیری آشنا شده بودند، شناسایی و سپس به مرکز ارجاع شدند. این دانش آموزان به وسیله گروهی متشکل از دو روان شناس، دو روان پزشک، دو کارشناس ناتوانی های یادگیری و یک کارشناس گفتاردرمانی، بر اساس نمره هوش در آزمون وکسلر، انحراف از میانگین کلاسی و فهرست وارسی ناتوانی های یادگیری DSM-IV-TR و آزمون های غیررسمی در سه حوزه خواندن، نوشتن و ریاضی برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند. از این 30 نفر، 15 نفر به طور تصادفی در گروه آزمایش و 15 نفر در گروه شاهد قرار گرفتند. گروه آزمایش با دو روش SLAM و FAST در زمینه حل تعارضات بین فردی، شناخت و تنظیم هیجانات و مقابله با احساس تنهایی، طی ده جلسه متوالی (هفته ای یک جلسه)، تحت آموزش مداخله شناختی به شیوه حل مساله اجتماعی قرار گرفت، ولی در مورد گروه شاهد مداخله ای نشد.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد که شناخت و تنظیم هیجانات و آموزش حل مساله اجتماعی با شیوه شناختی، به طور معناداری عملکرد دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری را در زمینه افزایش حل مساله اجتماعی، کاهش رفتارهای نامطلوب پرخاشگری و کناره گیری و نیز تغییر اهداف اجتماعی بهبود می بخشد. نتایج همچنین نشانگر بهبود داوری دانش آموزان و افزایش خودکارآمدی اجتماعی آنان در زمینه سازگاری و افزایش رفتار دوستانه بود.
نتیجه گیری: از آنجا که دانش آموزان مبتلا به ناتوانی یادگیری، علاوه بر مشکلات تحصیلی، افسردگی و تنهایی را تجربه می کنند و نسبت به دانش آموزان عادی از عزت نفس کمتری برخوردارند، مداخله فوق می تواند به بهبود روابط بین فردی آنها کمک کند.
بررسی رابطه بین کمال گرایی و جهت گزینی هدف در میان دانش آموزان پیش دانشگاهی دولتی ( با گرایش های علوم تجربی و ریاضی )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی رابطه بین کمال گرایی و جهت گزینی هدف در دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی انجام شده است. نمونه مورد بررسی 200 نفر از دانش آموزان دختر مراکز پیش دانشگاهی نواحی چهارگانه آموزش و پرورش شیراز بود که با روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. آنها مقیاس چند بعدی کمال گرایی(هویت و فلت،1991) و مقیاس جهت گزینی هدف (وندی ویل،1997 ؛ الیوت و مک گریگور،2001) را تکمیل کردند. نتایج نشان داد که کمال گرایان خود مدار در مقایسه با کمال گرایان جامعه گرا در انتخاب اهداف خود برای پیشرفت به سردرگمی و شک و تردید بیشتری دچار هستند. کمال گرایی خود مدار با جهت گزینی های یادگیری و گرایشی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. کمال گرایی جامعه مدار نیز با اهداف گرایشی و اجتنابی رابطه منفی دارد و این جهت گزینی ها را به صورت منفی پیش بینی می کند. یافته های پژوهش حاضر در پرتو روند پژوهش های مربوط، به بحث گذاشته شده است؛ برخی پیشنهادات برای اجرای پژوهش های بیشتر در این زمینه مطرح شده است.
وضعیت حافظه شرح حال در سه گروه از پسران؛ افسرده، افسرده دارای سوء مصرف مواد و سالم
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف این پژوهش بررسی کلی گویی حافظه شرح حال در نوجوانان پسر افسرده دارای سوء مصرف مواد، افسرده و سالم بود. روش: نمونه مورد بررسی 76 نفر(25 نفر با تشخیص افسردگی، 25 نفر افسرده دارای اختلال سوءمصرف مواد و 26 نفر عادی) از نوجوانان کرمانشاه بودند که گروه ها از لحاظ سن، جنس، میزان تحصیلات و وضعیت تاهل همتاسازی شدند. برای ارزیابی حافظه شرح حال از آزمون حافظه شرح حال ویلیامز و برادبنت (1986) بهره گرفته شد. در تجزیه و تحلیل داده ها، از شاخص آماری مان ویتنی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که نوجوانان افسرده، در مقایسه با گروه کنترل (افراد سالم) در بازیابی حافظه شرح حال، میزان کلی گویی بیشتری دارند. نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد، نسبت به نوجوانان سالم، از لحاظ میزان کلی گویی حافظه شرح نمرات بیشتری کسب کردند. میزان کلی گویی حافظه شرح حال نوجوانان و جوانان افسرده بالاتر از نوجوانان افسرده دارای سوء مصرف مواد بود.
نتیجه گیری: نتایج حاکی از آن است که کلی گویی حافظه شرح حال یک خصیصه مهم برای افسردگی، تداوم و عود مجدد آن محسوب می شود.
مقایسه ی عملکرد افراد مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه و افراد بهنجار در حافظه ی شرح حال معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر به بررسی رابطه بین توانایی بازیابی خاطرات شرح حال معنایی اختصاصی از حافظه و نشانه های استرس پس از سانحه پرداخته است.
روش: نمونه های این مطالعه شامل یک گروه از مبتلایان به PTSD ناشی از جنگ، به عنوان گروه آزمایشی و دو گروه کنترل (Non-PTSD و سالم) بود. گروه ها در متغیرهای سن و هوش همتا شدند. آزمودنی ها پس از تکمیل مقیاس تجدید نظر شده تاثیر رویداد (IES-R)، سیاهه افسردگی بک (BDI)، سیاهه اضطراب بک (BAI)، و مقیاس هوش تجدید نظر شده وکسلر بزرگسالان (WAIS-R)، به تکمیل مصاحبه حافظه شرح حال (AMI) پرداختند.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که افراد مبتلا به PTSD در مقایسه با گروه های کنترل جزئیات معنایی اختصاصی کمتری را به یاد می آوردند. همچنین کاهش اختصاصی بودن خاطرات با استرس پس از سانحه بیشتر و نواقص حافظه وسیعتری همراه می باشد. نتایج نشان داد که میزان این نواقص با نشانه های خاص PTSD رابطه مستقیمی دارد.
نتیجه گیری: داده های این مطالعه برحسب دستیابی توافقی به مواد شرح حال اختصاصی در افراد مبتلا که منعکس کننده یک فرآیند تنظیم اثر می باشد، بحث شده اند.
مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در دو گروه دانش آموزان دختر افسرده و عادی تهرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: حالات خلقی، بسیاری از متغیرهای شناختی از جمله توجه و حافظه را تحت تاثیر قرار می دهد. بنابراین هدف پژوهش حاضر، مقایسه نحوه بازشناسی حافظه در افراد افسرده و عادی (دانش آموزان تهرانی) است.
روش: در این پژوهش با استفاده از نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای، از میان 200 دانش آموز دختر دبیرستانی شهر تهران، 60 نفر انتخاب شدند. کلیه آزمودنی ها به سؤال های پرسشنامه افسردگی بک (1978) و مجموعه واژگان دارای بار عاطفی افسردگی و خنثی پاسخ دادند. حافظه بازشناسی از طریق بازشناسی واژگان مورد ارزیابی قرار گرفت.
یافته ها: پس از جمع آوری داده ها، با استفاده از آزمون t، اطمینان در سطح 99/0 بررسی شد. نتایج نشان داد که سوگیری حافظه نسبت به واژگان دارای بار عاطفی، در افراد افسرده (در مقایسه با افراد عادی) معنادار است.
نتیجه گیری: افسردگی باعث سوگیری حافظه مبتلایان نسبت به واژگان و اطلاعات دارای بار عاطفی می شود.
بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء ( راهکاری به منظور شناسایی مسیر حرفه ای )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"این پژوهش به منظور بررسی و مقایسه شیوه ها و سبک های یادگیری دانشجویان دانشکده های مختلف دانشگاه الزهراء انجام شد. از بین دانشکده های دانشگاه الزهرا، دانشکده های هنر، فنی، علوم پایه و روانشناسی به صورت تصادفی انتخاب شد و 312 نفر از دانشجویان این دانشکده ها به روش نمونه گیری خوشه ای - تصادفی، به عنوان گروه آزمون انتخاب شدند. برای اندازگیری متغیرهای پژوهش(شیوه ها و سبک های یادگیری) از پرسشنامه سبک های یادگیری کلب استفاده شد. یافته ها نشان داد که دانشجویان دانشکده های مختلف از شیوه ها و سبک های یادگیری متفاوتی استفاده می کنند. دانشجویان دانشکده هنر بیشتر از شیوه تجربه عینی و سبک های واگرا - انطباق یابنده، دانشجویان دانشکده فنی از شیوه های مشاهده تاملی و مفهوم سازی انتزاعی و سبک جذب کننده، دانشجویان دانشکده روانشناسی از شیوه های آزمایشگری فعال، مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا و دانشجویان دانشکده علوم پایه نیز از شیوه مفهوم سازی انتزاعی و سبک همگرا استفاده می کنند.
در این پژوهش، به منظور کارآمدی و رضایت تحصیلی- شغلی دانشجویان، پیشنهاد شده است سبک ها و شیوه های خاص یادگیری آنها در دوران قبل از دانشگاه بررسی شود و براساس آن و با توجه به علایق دانش آموزان، رشته تحصیلی مناسب آنها انتخاب شود، همچنین می توان شیوه ها و سبک های مناسب رشته مورد دلخواه دانش آموزان را به آنها آموزش داد تا در تحصیل رشته موردنظر موفق باشند.
"
مقایسه مدل ذهنی طرح واره ای تیزدل و مدل شبکه تداعی باور در تبیین تفکر افسردگی زا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر، مقایسه مدل ذهنی طرح واره ای تیزدل و مدل شبکه تداعی باور در تبیین تفکر افسردگی زاست.
روش: در این مطالعه، 60 نفر از دانشجویان، بر اساس ملاک های پژوهش انتخاب وبه طور تصادفی به سه گروه تقسیم شدند. با استفاده از نمایش فیلم، به گروه اول خلق منفی و به گروه دوم خلق مثبت القا شد. به گروه سوم، گروه شاهد، خلقی القا نشد. آزمودنی ها پیش از القای خلق و پس از القای آن، با استفاده از آزمون تکمیل جملات ناتمام، مقیاس نگرش های ناکارآمد، زیرمقیاس کمال گر ایی و تاییدخواهی ارزیابی شدند.
یافته ها: یافته های پژوهش نشان داد که خلق افسرده، مدل های ذهنی طرح واره ای ناکارآمدی را جایگزین می کند که در آن فرد ارزش خود را وابسته به موفقیت/ شکست یا تایید/ عدم تایید می داند.
نتیجه گیری: افسردگی را بر اساس جایگزینی مد ل های ذهنی طرح واره ای (دیدگاه تیزدل) بهتر از افزایش دسترس پذیری به خاطرات و سازه های منفی (نظریه باور) می توان تبیین کرد.
نقش پرورش تفکر در تعمیق رفتارهای تربیتی کودکان
حوزه های تخصصی:
خود برتر و ذهن
حوزه های تخصصی:
مقایسه ویژگیهای حافظه شنیداری کودکان با نارسایی توجه بیش فعالی و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف کلی این پژوهش، مقایسه توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی، درک زبانی از جملات امری همزمان و تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات کودکان ADHD و عادی است.
روش: این تحقیق، از نوع کاربردی و روش انجام آن زمینه ای است. جامعه آماری این پژوهش را کودکان منطقه 2 شهر تهران تشکیل می دهند که در محدوده سنی 3 تا 8 سال قرار داشتند. تعداد کل نمونه 195 نفر بود که برای انتخاب نمونه کودکان عادی، از روش نمونه گیری تصادفی ساده و برای انتخاب نمونه کودکان ADHD از روش نمونه گیری در دسترس استفاده شده است. برای جمع آوری داده ها از چهار چک لیست تهیه و تنظیم شده توسط سیف نراقی و نادری بهره گرفته شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده، از آمار توصیفی(فراوانی، فراوانی تراکمی، درصد و امثال آن) استفاده شده است. از آزمون خی دو برای بررسی فرضهای تحقیق بهره گرفته شده است.
یافته ها: یافته ها نشان داد که در فرضیه یک و در مقاطع سنی 3 تا 4، 4 تا 5 و 6 تا 7 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در توالی حافظه شنوایی – بیانی مشاهده نشده است، اما در مقاطع سنی 5 تا 6 و 7 تا 8 سال تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در این زمینه، مشاهده شده است. در فرضیه دوم و در همه مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص شنوایی، مشاهده شده است. در فرضیه سوم و در همه مقاطع سنی، به غیر از 7 تا 8 سالگی تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در درک جملات امری همزمان مشاهده شده است. در نهایت در فرضیه چهارم در هیچ کدام از مقاطع سنی، تفاوت معنی داری بین کودکان ADHD و عادی در تشخیص صداها در اول، وسط و آخر کلمات مشاهده نشده است.
نتیجه گیری: نتایج کلی این تحقیق نشان می هد که کودکان ADHD درمقایسه با کودکان عادی در زمینه های توالی حافظه شنوایی- بیانی، تشخیص شنوایی و درک جملات امری همزمان، پایین تر عمل می کنند.
جادوی شیوه ی تفکر
حوزه های تخصصی:
بررسی نقش خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در پژوهش حاضر، نقش خودکارآمدی حافظه در عملکرد حافظه رویدادی و معنایی دانشجویان دختر و پسر بررسی شده است. بدین منظور، از بین شش گروه روان شناسی، تکنولوژی آموزشی، برنامه ریزی درسی و آموزشی، راهنمایی و مشاوره، بنیادهای آموزش و پرورش، و گروه مدیریت آموزشی، نمونه ای شامل 16 دختر و 16 پسر دانشجوی مقطع کارشناسی از دانشکده روان شناسی دانشگاه تربیت معلم به روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند. در این پژوهش از دو آزمون یادآوری کلمات پربسامد و کم بسامد، و تصاویر مشهور و غیرمشهور برای حافظه رویدادی؛ و از دو آزمون مقوله های طبقاتی و سیالی واژگان برای حافظه معنایی استفاده شد. طرح عاملی 2×2 استفاده شد (دو جنس و دو سطح کارآمدی) و نتایج تحلیل واریانس نشان داد که تفاوت حافظه رویدادی در دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، معنادار است. به عبارت دیگر، سطح بالاتر خودکارآمدی حافظه به عملکرد بهتر حافظه رویدادی منجر می شود. در حافظه معنایی دانشجویان دارای سطح خودکارآمدی زیاد و کم حافظه، تفاوت معنادار مشاهده نشد. کنش متقابل عوامل جنسیت و سطح خودکارآمدی حافظه بر عملکرد حافظه رویدادی و معنایی اثر معناداری نداشت.
تأثیر ساخت و ارائة نقشة مفهومی و سبک یادگیری بر یادداری، درک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.
مقایسه سوگیری توجه در نوجوانان مبتلا به اختلال هراس اجتماعی و نوجوانان بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه سوگیری توجه (نسبت به چهره های خشمگین، شاد و اشیا) در افراد مبتلا به هراس اجتماعی و افراد بهنجار بود.
روش: گروه مبتلا به هراس اجتماعی هشت نفر بودند که با استفاده از مقیاس غربالگری هراس اجتماعی و مصاحبه بالینی انتخاب و با 12 نفر از گروه شاهد، در متغیرهای سن، جنسیت و سطح تحصیلات همتا شدند. سپس، آزمون رایانه ای «پروب دات تصویری» با استفاده از تصاویر واقعی چهره در دو گروه اجرا شد.
یافته ها: نتایج که با روش تکرار سنجش مختلط و آزمون تعقیبی LSD تحلیل شد، حاکی از آن بود که افراد مبتلا به هراس اجتماعی، در مقایسه با گروه شاهد، اجتناب خود را از چهره های خشمگین نشان می دهند.
مقایسه برخی تواناییهای کاربرد شناختی کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
هدف: کاربردشناسی زبان عبارت از مطالعه کنشهای گفتاری و جنبه های اجتماعی تعاملات ارتباطی در بافت زبان است. کودکان کمشنوا، به دلیل محروم بودن از حس شنوایی که نقش مهمی در رشد مهارتهای زبانی دارد، در تمام سطوح زبان و از جمله کاربردشناسی با مشکلاتی مواجهند. هدف از این پژوهش، مقایسه برخی تواناییهای کاربردشناختی شامل پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه در کودکان فارسی زبان کمشنوای شدید 4 تا 6 ساله با همسالان شنوا میباشد. روش بررسی: در این پژوهش مقطعی مورد-شاهدی، 21 کودک شنوا به روش تصادفی ساده از مهدکودکهای عادی و 21 کودک کمشنوای شدید به روش نمونه گیری دردسترس از مراکز توانبخشی و کلینیکهای گفتاردرمانی تهران و کرج انتخاب شده و مهارتهای کاربردشناسی آنها با استفاده از تکالیف محققساخته در خصوص پیگیری موضوع، نوبتگیری و اصلاح مکالمه مورد بررسی قرار گرفت. روایی محتوایی تکالیف، توسط یک زبان شناس و دو آسیب شناس گفتار و زبان و پایایی تمامی آنها به روش آزمون- بازآزمون و ضریب همبستگی 70/0 تا 95/0 مورد تأیید قرار گرفت. لازم بهذکر است ابتدا خرده آزمونهای هوش غیرکلامی از آزمودنیها به عمل آمد و در صورتی که نمره هوش آزمودنی در محدوده طبیعی به دست می آمد، تکالیف کاربرد شناختی در اختیار او قرار می گرفت. دادههای حاصل با استفاده از آزمونهای مجذور خی، تی مستقل و مان ویتنی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها: میانگین مدتزمان پیگیری موضوع ، نمرات نوبتگیری(00۱/0>P)، اصلاح مکالمه از نوع پاسخ به درخواست برای رفع ابهام (003/0=P) و اصلاح مکالمه از نوع درخواست برای رفع ابهام (002/0=P) بین دو گروه کمشنوا و شنوا اختلاف معناداری داشت. نتیجهگیری: کودکان کمشنوا در بهکارگیری مهارتهای کاربردشناسی ضعیفتر از کودکان شنوا عمل میکنند.
رویکردی شناختی به یک فعل چندمعنای فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: هدف این پژوهش، بررسی ارتباط فرایند چندمعنایی یکی از افعال ساده فارسی با عوامل شناختی است. پژوهش حاضر این فرضیه را بررسی کرده است که چندمعنایی به عنوان فرایندی زبانی که طی آن یک عنصر واژگانی (در اینجا یک فعل ساده) چندین معنای مختلف می یابد، رخدادی تصادفی نبوده، بلکه اساس آن قوای شناختی است و تفاوت های روش شناختی بر بررسی معنایی واژگان تاثیر می گذارد. روش: این پژوهش با توجه به هدف، یک تحقیق نظری و براساس جمع آوری داده ها، یک تحقیق توصیفی (غیرآزمایشگاهی) و پس رویدادی (علی- مقایسه ای) است. نمونه های پژوهش به طور تصادفی از آثار کلاسیک، نو و زبان محاوره جمع آوری شدند. یافته ها: از ویژگی های نظام فعلی زبان فارسی، تعداد بسیار محدود افعال ساده (تقریباً 115 تا 130) است، در حالی که در زبا ن هایی مثل انگلیسی و فرانسه این نوع افعال بسیار زیاد ند. چندمعنایی یا در واقع وجود چندین معنی برای یک عنصر واژگانی، جانشین مناسبی برای جبران این کمبود می باشد. در این پژوهش، چندمعنایی فعل ساده «افتادن» براساس مفاهیمی چون مقوله بندی، نمونه نخستین، طرحواره های تصوری و مقوله های شعاعی (مبانی اساسی در زبان شناسی شناختی) بررسی می شود. نتیجه گیری : پس از بررسی نمونه ها، فرضیه تایید و نشان داده شد که گرایش ها و تجارب جسمانی و مادی بشر بر چگونگی مفهوم سازی و درک او از افعال چندمعنایی تاثیر می گذارد. همچنین، معلوم شد که بهترین کاربرد نمونه نخستین، در چندمعنایی است و روابط معنایی در یک واژه رابطه ای مدرج (و نه مطلق) می باشد.