مقالات
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی رابطة بین باورهای فراشناختی مختل و موفقیت تحصیلی در دانش آموزان دارای «اضطراب امتحان» می باشد. نمونة این پژوهش شامل243 آزمودنی دارای اضطراب امتحان بود که از میان 900 دانش آموز سال سوم راهنمایی شهرستان نوشهر شناسایی شدند. برای جمع آوری داده ها از فرم کوتاه پرسشنامة فراشناخت ولز و پرسشنامة اضطراب امتحان اسپیل برگر استفاده شده است. معدل کل نمرات دانش آموزان به عنوان موفقیت تحصیلی در نظر گرفته شد. نتایج نشان داد که باورهای فراشناختی مختل با موفقیت تحصیلی (21/0-=r) دانش آموزان دارای اضطراب امتحان رابطة منفی معنی داری دارد. بین باورهای فراشناختی مختل و شدت اضطراب امتحان (17/0=r) همبستگی مثبت معنی داری به دست آمد (01/0>p). همچنین، نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد که 11درصد واریانس مربوط به موفقیت تحصیلی توسط مؤلفه های فراشناختی تبیین می شود. این نتایج حاکی از آن است که با افزایش باورهای فراشناختی مختل موفقیت تحصیلی دانش آموزان دارای اضطراب امتحان کاهش می یابد.
بررسی روابط بین هدف های تسلط، هدف های عملکردی گرایش –اجتناب،راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مطالعه با هدف بررسی روابط بین هدف های تسلط، هدف های عملکردی گرایش-اجتناب، راهبردهای یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی دانشجویان دانشگاه های آزاد اسلامی استان کرمان انجام گرفت. دادهای مورد نیاز با استفاده ار پرسشنامه های هدف پیشرفت، الیوت و چرچ و فرایندهای مطالعه، بیگز از427 نفر از دانشجویان با روش نمونه گیری طبقه ای تصادفی جمع آوری شد. نتایج نشان داد اثر هدف های تسلط بر راهبردهای عمیق یادگیری مثبت و معنادار و بر توانایی حل مساله ریاضی مثبت اما معنادار نمی باشد. همچنین اثر آن بر راهبردهای سطحی یادگیری منفی و معنادار می باشد. اثر هدف های عملکرد-گرایش بر راهبردهای عمیق و بر راهبردهای سطحی مثبت و معنادار و بر توانایی حل مساله ریاضی منفی اما معنادار نمی باشد. اثر هدف های عملکرد- اجتناب بر راهبردهای سطحی مثبت و معنادار و بر راهبردهای عمیق و توانایی حل مساله ریاضی معنادار نمی باشد. بنابراین نتایج نشان دهنده رابطه قوی هدف های تسلط با راهبردهای عمیق یادگیری و توانایی حل مساله ریاضی بالا و هدف های عملکرد گرایش-اجتناب رابطه قوی با راهبردهای سطحی و توانایی حل مساله ریاضی پائین می باشد.
مطالعه چگونگی شکل گیری برنامه درسی برآمده با الهام از رویکرد رجیو امیلیا برای کودکان 6 تا 8 سال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چگونگی شکل گیری برنامه درسی برآمده در این تحقیق با روش قوم نگاری مورد بررسی قرار داده شده است. در برنامه درسی برآمده گروه معلمان با بررسی علایق و دغدغه های کودکان و مستند کردن آن امکانات گسترش پروژه ها را برای کودکان فراهم می آورند. برنامه درسی توسط کودکان بوجود می آید و توسط معلمان قالب بندی می شود.مراحل مختلفی از جمله شنیدن، پرسیدن و باز کردن موضوعات ، پیش بینی مراحل آینده و ایجاد آمادگی برای حمایت، مستند سازی از کل فرآیندو باز نگری و همفکری با همکاران، کودکان و اولیا جزء مراحل برنامه ریزی می شود. معلمان نقش های متنوعی را بازی می کنند، معلم به عنوان همراه و یادگیرنده،معلم به عنوان راهنما و معلم به عنوان محقق. مدت 5 ماه تعاملات 35 کودک و 2 معلم و محقق مورد توجه قرار گرفت. شادی ، انرژی و سرزندگی از جمله مهمترین مشخصه های همه گروههای ذینفع بود. کودکان در قالب پروژه های بلند مدت یا کوتاه مدت فردی و گروهی به یادگیری می پرداختند ، 3 پروژه اصلی بلند مدت در این مدت توسط کودکان به اجرا در آمد و کودکان موضوعات متنوعی را در آنها به تحقیق آموختند.
بررسی رابطة میزان مشارکت فعال دانش آموزان در جریان تدریس با پیشرفت تحصیلی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت فعال دانش آموزان در فرایند یاددهی و یادگیری یکی از مباحث اساسی است که توجه بسیاری از محققان را به خود جلب کرده است، چون مشارکت فعال دانش آموز در فرایند تدریس موجب درگیری ذهنی آنها و افزایش میزان یادگیری می شود. در این تحقیق میزان گفتار معلم و دانش آموز بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است، تا مشخص شود که میزان گفتار معلم و دانش آموز و میزان مشارکت آنها به چه میزان است. برای بررسی این موضوع 60کلاس سوم متوسطه (30کلاس دخترانه و 30کلاس پسرانه) از سه رشته ادبیات و علوم انسانی، ریاضی ـ فیزیک و علوم تجربی از نواحی پنچگانه آموزش و پرورش شهر تبریز به شیوه نمونه گیری تصادفی چندمرحله ای انتخاب گردید. 10کدبردار از طریق مشاهده فرایند تدریس داده ها را جمع آوری نمودند. سپس بر اساس سیستم تحلیل ارتباط کلامی فلندرز، فراوانی عوامل دهگانه محاسبه گردید. براساس نتایج به دست آمده بین میانگین مشارکت فعال و نوع گفتار آزادانه و محدود بین دانش آموزان دختر و پسر و همچنین بر اساس رشته تحصیلی تفاوت معنی دار آماری وجود ندارد. ولی بین میزان مشارکت و نوع گفتار آزادانه و محدود دانش آموز با پیشرفت تحصیلی رابطه مثبت وجود دارد.
شناخت مزیت های نسبی ارزش افزوده ای آموزش دولتی و خصوصی منطقه خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی میزان کاربست مؤلفه های دانشگاه یاددهنده از نظر اعضای هیئت علمی دانشگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، برای بررسی میزان کاربست مؤلفه های دانشگاه یاددهنده [دیدگاه قابل یاددهی، ایده ها، ارزش ها، انرژی، و قاطعیت در تصمیم گیری] در دانشگاه های دولتی از روش تحقیق پیمایشی استفاده شده است. جامعة آماری پژوهش تمام اعضای هیئت علمی دانشگاه های دولتی در سال تحصیلی 86-85 بوده که از میان آنان یک نمونة 315 نفری به روش نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای به صورت تصادفی انتخاب شده است. برای جمع آوری اطلاعات، پرسشنامة محقق ساختة 74 سؤالی در قالب طیف 5 درجه ای لیکرت به کار برده شده است. جهت آزمون سؤال های پژوهش از آزمون های آماری پارامتریک از جمله t تک نمونه ای و تحلیل واریانس چند متغیری (MANOVA) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که میانگین نمرات پاسخ گویان در خصوص تمام مؤلفه های دانشگاه یاددهنده کمتر از حد متوسط (3) بوده و در تمام مؤلفه ها تفاوت معنی دار است. بررسی تفاوت بین نظرات نمونة آماری در مورد میزان کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده با توجه به متغیرهای دموگرافیک نیز، f مشاهده شده نشان می دهد که براساس رتبة علمی اعضای هیئت علمی و مدیران دانشگاه در سه مورد انرژی، ایده ها و ارزش ها، تفاوت معنی دار بود. تفاوت بین میانگین های زنان و مردان و نیزتفاوت بین میانگین براساس سنوات خدمت پاسخ گویان معنی دار نبود، ولی در خصوص سمت های مدیر و عضو هیئت علمی در تمام موارد تفاوت بین میانگین ها معنی دار بود. تحلیل نتایج همچنین نشان داد که میانگین نمرات کاربست مؤلفه های سازمان یاددهنده در دانشگاه های علوم پزشکی بالاتر از میانگین نمرات دانشگاه های غیر پزشکی است. در مورد مؤلفه های انرژی، ایده ها و ارزش ها، f مشاهده شده معنی دار می باشد.
مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسة سبک های دلبستگی در نوجوانان عادی و بزهکار به انجام رسیده است. نمونة پژوهش شامل 60 نوجوان عادی (32 پسر و 28 دختر) و60 نوجوان بزهکار (32 پسر و 28 دختر) می باشد. در این پژوهش، به منظور سنجش سبک های دلبستگی از پرسشنامة دلبستگی کولینز و رید، و برای سنجش عملکرد خانواده از پرسشنامة سنجش عملکرد خانواده استفاده گردید. نتایج بر اساس روش های آماری تحلیل واریانس چند متغیری، تحلیل واریانس تک متغیری و ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین سبک های دلبستگی نوجوانان عادی و بزهکار تفاوت معناداری وجود دارد و آزمودنی های بزهکار بیش از آزمودنی های عادی دارای سبک های دلبستگی ناایمن (اجتنابی و دوسوگرا) هستند. به علاوه، بین گروه دختران و پسران نیز در سبک دلبستگی تفاوت معنادار به دست آمد. همچنین، نتایج حاکی از آنند که نحوة عملکرد خانواده در بروز سبک دلبستگی ناایمن و پیامد آن بزهکاری و اختلال های رفتاری مؤثر می باشد. در مجموع، یافته های پژوهش حاکی از آن است که نحوة عملکرد خانواده، کیفیت نگهداری و نحوة تعامل بین افراد خانواده تعیین کنندة نوع دلبستگی در کودک، نوجوان و بزرگسال می باشد.
تأثیر ساخت و ارائة نقشة مفهومی و سبک یادگیری بر یادداری، درک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به مقایسة اثربخشی دو شیوة ساخت نقشه های مفهومی توسط فراگیران و ارائة نقشه های از قبل آماده شده بر یادداری، درک و حل مسئله برای در نظرگرفتن سبک یادگیری آزمودنی ها پرداخته است. اثرات کاربندی ها از طریق دو آزمون پیشرفت تحصیلی که دارای شاخص های قابل قبول روایی و پایایی بودند، مورد اندازه گیری قرار گرفتند. برای اندازه گیری سبک یادگیری وابسته به زمینه و نابسته به زمینه، آزمودنی ها از آزمون گروهی اشکال نهفته استفاده شد. پژوهش بر اساس طرح نیمه آزمایشی با پیش آزمون و پس آزمون طراحی شده است. شش کلاس به روش نمونه گیری هدفمند به عنوان 4 گروه آزمایشی و 2 گروه کنترل انتخاب شدند. در دو گروه آزمایشی، نقشه های از قبل آماده شده به آزمودنی ها ارائه شد و اعضای دو گروه آزمایشی دیگر به تهیة نقشه های مفهومی پرداختند. در گروه های کنترل نیز آزمودنی ها به شیوة مرسوم به یادگیری متن های درسی مشابه پرداختند. یافته های پژوهش نشان می دهند که ارائة نقشة مفهومی در شرایطی که سبک یادگیری آزمودنی ها وابسته به زمینه باشد نسبت به ساخت تأثیر بیشتری دارد و ساخت نقشة مفهومی در شرایطی که آزمودنی ها دارای سبک نابسته به زمینه باشند بر ارائة نقشة مفهومی برتری دارد. بدون در نظر گرفتن سبک یادگیری هیچ کدام از این دو روش برتری چشم گیری نسبت به هم نداشتند.
بررسی رابطه پیامدهای رهبری و ابعاد سبک رهبری تحول گرا در میان رؤسای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این مطالعه، بررسی رابطه پیامدهای رهبری و ابعاد سبک رهبری تحول گرا در میان رؤسای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی است. در این پژوهش 30 نفر از رؤسای دانشگاه ها و مؤسسات آموزش عالی شهر تهران و 102 نفر از همکاران مستقیم ایشان مورد مطالعه قرار گرفته اند. به منظور گردآوری داده ها از پرسشنامة رهبری چند عاملی فرم 5x ویراست سوم استفاده شده است. تحلیل داده های به دست آمده نشان داد که اکثریت رؤسای مورد مطالعه در پیامد رهبری تلاش بالاتر از حد انتظار نمرة بالا و در دو پیامد، اثربخشی و رضایت مندی نمرة متوسط اخذ کرده اند. همچنین، اکثریت رؤسای مذکور در بُعد تأثیرگذاری ایده آلینمرة بالا، در دو بُعد انگیزش الهام بخش و برانگیزندگی ذهنی نمرة متوسط و در بُعد ملاحظه فردی نمرة پایین کسب کرده اند. بین نمرة رؤسا در همه ابعاد سبک رهبری تحول گرا با هر سه پیامد رهبری همبستگی مثبت معنی دار مشاهده شد. به طور کلی یافته های پژوهشی ضرورت تقویت رؤسا در بُعد ملاحظه فردی را نشان می دهد. همچنین، یافته های پژوهش نشان داد که سبک رهبری تحول گرا نقش مؤثری در افزایش رضایت مندی و تلاش بالاتر از حد انتظار در میان همکاران رؤسای مذکور دارد.
رابطه مفهوم خود، ساختار خانواده و نگرش به عملکردهای تربیتی والدین در نوجوانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پژوهش حاضر، مؤلفة مفهوم خود و رابطظ آن با ساختار خانواده و شیوه های فرزندپروری مورد بررسی قرار گرفته است. تعداد 163 دانش آموز نوجوان با میانگین سنی 16 سال و به تفکیک جنسیت از میان مدارس متوسطة شهر تبریز انتخاب شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس مفهوم خود تنسی متشکل از 84 ماده و مقیاس 77 ماده ای عملکرد تربیتی والدین استفاده شد. نتایج بیان گر تفاوت های جنسی معنی داری در مفهوم خود نبود. دختران در مقایسه با پسران محبت والدینی را بیشتر ارزیابی کردند، ولی در نگرش به بُعد کنترل والدینی تفاوت های جنسی معنی داری مشاهده نشد. چهار شیوة تربیتی (مقتدر، آزادگذارنده، قدرت طلب و مسامحه کار) در رابطه با مفهوم خود مورد مقایسه قرار گرفت. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیلANOVA گویای آن بود که نقش اقتدار والدینی در ایجاد مفهوم خود بالا در مقایسه با سه شیوة دیگر به مراتب بیشتر بود. همچنین، مفهوم خود، جز در رابطه با تحصیلات مادر، تحت تأثیر ساختار فیزیکی خانواده قرار نگرفت.
تأملی بر آموزش پذیری مدیریت آموزشی: انتقادها و دیدگاه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله حاصل بررسی موقعیت مسئله زایی است که برخی تحقیقات از جمله مطالعه ای در سطح دانشکدة علوم تربیتی آن را به تصویر کشیده اند. آن موقعیت مسئله زا عدم توفیق فارغ التحصیلان دوره های آکادمیک مدیریت آموزشی در محیط واقعی سازمان بوده است. در پی آن، این مسئله مطرح شد که چه بسا اصولاً فرایند تربیت مدیران فرایندی ناشدنی است. بنابراین، برای بررسی موضوع "" امکان سنجی آموزش مدیریت"" دیدگاه های صاحب نظران بررسی و تحلیل گردید. بر این اساس، پرسش اساسی این نوشتار آن است که آیا مدیریت آموزشی قابل آموزش است؟ نتایج پیشینه کاوی نشان داد که گروهی از صاحب نظران به دلایلی نظیر شکاف میان تئوری و عمل مدیریت قایل به امکان ناپذیری آموزش مدیریت هستند. در این مقاله، نقطه نظرات مخالفان آموزش پذیری مدیریت نقد شد و چنین نتیجه شد که نقص مشاهده شده در فارغ التحصیلان، به احتمال بیشتری به کاربران نظریه های مدیریت (آموزه های مدیریتی) و نه دانش فعلی مدیریت مربوط است. کاستی های این کاربران می تواند به دو عامل (الف) دریافت آموزش های نامناسب و (ب) ویژگی های شخصیتی غیرمتناسب با شغل مدیریت، مربوط باشد. در صورت پذیرش اصل تعامل آموزه های مدیریت با ویژگی های کاربر (دانشجوی مدیریت آموزشی)، بایستی افرادی را در دوره های مدیریت گزینش نمود که دارای ویژگی های اولیّة یک مدیر موفّق باشند. ضمناً می توان به راهکارهای دیگری در آموزش مدیریت در سطح سازمان های آموزشی اندیشید. رویکرد گردش و ارتقای شغلی همراه با آموزش های ضمن خدمت مبتنی بر تحقیق عمل یکی از روش های موًثر می باشد.