فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۶۱ تا ۱۸۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر پاسخگویی به این مسائلهاست که روایت چگونه شکل می گیرد؛ چگونه کار می کند؛چگونه وضعیت سلامت و بیماری را توضیح می دهد و چگونه و براساس چه مکانیزمی قادر به پیش بینی و کنترل وضعیت انسانی می شود و در پایان هدف پاسخگویی به این پرسش است که چگونه روایت واقعیت را می سازد.پژوهش حاضر در چارچوب تحلیلی نظری و بر اساس بررسی استدلالی و استنباطی مبتنی بر تحلیل گفتمان نظری سازمان دهی شده است. تحلیل گفتمان به منزله روش پژوهش کیفی متن را مورد واکاوی قرار می دهد. متن در ادبیات مزبور هم یک متن نوشتاری می تواند باشد، هم یک نظریه و هم یک واقعیت اجتماعی. زبان را می توان از دو راه بررسی کرد؛ درمطالعه «همزمانی»، زبان در یک مقطع زمانی واحد و در یک وضعیت خاص بدون در نظر گرفتن زمان، بررسی می شود و در مطالعه «درزمانی»، تحول زبان در طول زمان، مطالعه می شود. روایت در جریان ساختارهای هم نشینی و جانشینی(حرکت همزمانی و درزمانی زبان) شکل می گیرد. این جریان وابسته به زبان و گفتگویی دوجانبه است؛ روایت به زبان درمی آید و در جریان گفتگو انسجام پیدا می کند و یکپارچهمی شود. روایت مسائلهبرون ذهنی ( جهان اول)، چنانکه واقع گرایان روایتی می گویند و نیز موضوعی درون ذهنی(جهان دوم)، چنانکه رویکردهای پسامدرن و برساخت گرا می گویند، نیست.زبان مسائله و موضوعی است کهدر فرایند گفتگو و در بستر گفتمانی شکل می گیرد و در جهان سوم مستقر می شود. روایت هابه شکل گفتگویی سامان پیدا می کنندوبه شکل دادن خویشتن روایتی کمک می رسانند.
بررسی نقش مهارت های یادگیری الکترونیکی بر رضایت و موفقیت تحصیلی دانشجویان مجازی
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی نقش مهارت های یادگیری الکترونیکی بر رضایت و موفقیت تحصیلی دانشجویان مجازی است. جامعه آماری این پژوهش کلیه دانشجویان مرکز آموزش مجازی دانشگاه تهران و موسسه آموزش عالی مهر البرز هستند که از طریق روش نمونه گیری طبقه ای نسبتی و بر اساس جدول کرجسی و مورگان 338 دانشجو به عنوان نمونه انتخاب شده اند. روش این پژوهش توصیفی از نوع همبستگی است و برای جمع آوری داده های موردنیاز از دو پرسشنامه محقق ساخته، آزمون سنجش آمادگی یادگیری الکترونیکی و آزمون رضایت تحصیلی استفاده شده است. روایی محتوایی این دو آزمون از طریق اعمال نظرات هفت نفر از متخصصان آموزش مجازی و پایایی آن ها پس از اجرای آزمایشی در بین 60 نفر دانشجو، با محاسبه آلفای کرانباخ به ترتیب 0.84 و 0.87 به دست آمد. همچنین برای سنجش موفقیت تحصیلی از معدل پیشرفت تحصیلی دانشجویان استفاده گردید. تحلیل یافته های این پژوهش با استفاده از آزمون T، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام نشان داد که میزان مهارت های دانشجویان در حد متوسط، رضایت تحصیلی در حد متوسط و موفقیت تحصیلی آن ها در حد خوب بوده است. ضریب همبستگی پیرسون نشان داد که بین مهارت های فراشناختی و شناختی با موفقیت تحصیلی همبستگی وجود دارد. همچنین این پژوهش نشان می دهد که بین مهارت های فراشناختی و شناختی با رضایت تحصیلی همبستگی وجود دارد و بین متغیرهای مهارت های فناورانه و مهارت های ارتباطی با موفقیت و رضایت تحصیلی ارتباط قابل ملاحظه ای مشاهده نشد. سهم مهارت های فراشناختی در پیش بینی موفقیت تحصیلی دانشجویان 32.8 درصد و سهم مهارت های شناختی 11.5 درصد می باشد. همچنین سهم مهارت های فراشناختی در پیش بینی رضایت تحصیلی دانشجویان 50 درصد و سهم مهارت های شناختی 17.5 درصد می باشد.
تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی دانش آموزان متوسطه دوم در درس ریاضی
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی تأثیر یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی درس ریاضی دانش آموزان دختر متوسطه شهرستان قائم شهر انجام گرفت. جامعه پژوهش را دانش آموزان دختر دوره متوسطه دوم شهرستان قائم شهر در سال تحصیلی 94-93 به تعداد 6263 نفر که در 42 مدرسه مشغول به تحصیل بودند، تشکیل می دادند. از میان مدارس مجهز به فناوری اطلاعات و ارتباطات، یک مدرسه و در آن دو کلاس پایه دوم به روش تصادفی ساده به عنوان گروه های آزمایش و کنترل انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات، پرسش نامه خودکارآمدی ماتیاس جروسلم و رالف شوارز و نظامی بود که جهت پیش آزمون، پس آزمون و پیگیری در دو گروه کنترل و آزمایش استفاده شد. ابتدا از دانش آموزان پیش آزمون گرفته شد و سپس، محتوای درسی در طول نیمه اول سال تحصیلی و طی 8 هفته در کنار استفاده از شبکه اجتماعی و همچنین به روش سنتی به ترتیب برای کلاس های گروه آزمایش و کنترل ارائه گردید. پس از آموزش، هر دو گروه ازنظر میزان خودکارآمدی مورد آزمون قرار گرفتند. آزمون پیگیری دو ماه از آموزش به عمل آمد. تجزیه وتحلیل نتایج تحقیق با استفاده از اندازه گیری مکرر نشان داد که پس از آموزش تفاوت معناداری در خودکارآمدی در مقایسه با گروه کنترل ایجاد شد (001/0 P ). گروه آزمایش بعد از دو ماه پس از آموزش برتری خود را حفظ کردند. نتایج پژوهش، بیانگر تأثیر مثبت استفاده از یادگیری تلفیقی مبتنی بر شبکه های اجتماعی بر خودکارآمدی بود.
رابطه بین فراشناخت حالتی و مسئولیت پذیری با خودنظم دهی تحصیلی
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: از جمله مفاهیم مطرح در آموزش های جهان معاصر، یادگیری خودنظم دهی است که امروزه از آن به عنوان یک کانون مهم و یکی از محورهای اساسی تعلیم و تربیت یاد می شود. پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه بین فراشناخت حالتی و مسئولیت پذیری با خودنظم دهی تحصیلی در دانش آموزان دختر مقطع متوسطه انجام شد.
روش: روش پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل کلیه دانش آموزان دختر مقطع متوسطه شهر رشت در سال تحصیلی 94-93 بودند که از بین آنها 283 نفر به شیوه تصادفی خوشه ای انتخاب شدند و به پرسشنامه های مسئولیت پذیری منیره کردلو (1387)، فراشناخت حالتی اونیل و عابدی (1996) و خودنظم دهی تحصیلی کانل و ریان (1987) پاسخ دادند.
یافته ها: نتایج تحلیل رگرسیون چند متغیری نشان داد بین مسئولیت پذیری و فرا شناخت حالتی و خرده مقیاس ه ای آن یعنی آگاهی، راهبرد شناختی، برنامه ریزی و بررسی خود با خود نظم دهی دانش آموزان رابطه مثبت و معناداری وجود دارد (01/0>p). همچنین دو متغیر مسئولیت پذیری و فراشناخت حالتی توانستند 20 درصد از واریانس خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان را تبیین نمایند.
نتیجه گیری: با توجه به یافته های تحقیق، می توان خودنظم دهی تحصیلی دانش آموزان را به عنوان یک متغیر مهم در پیشبرد اهداف آموزشی با افزایش سطح مسئولیت پذیری، برنامه ریزی، بازبینی و شناخت دانش آموزان بالا برد.
الگوی معادلات ساختاری از روابط بین هوش عاطفی، مثلث شناختی و سلامت روانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، بررسی رابطه ی هوش عاطفی و سلامت روانی دانشجویان با واسطه گری مثلث شناختی (نگرش منفی به خود، دنیا و آینده) بود. شرکت کنندگان پژوهش شامل 400 نفر از دانشجویان دوره کارشناسی دانشگاه شیراز بودند که با استفاده روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای انتخاب گردیدند و سه پرسشنامه ی هوش عاطفی پترایدز و فارنهام، سلامت عمومی گلدبرگ و هیلر، و مثلث شناختی بکهام و همکاران را در محل کلاس های عادی خود تکمیل نمودند. داده ها با استفاده از نرم افزار AMOS و در قالب الگوی معادلات ساختاری تحلیل شدند. نتایج نشان داد که هوش عاطفی قدرت پیش بینی سلامت روانی را به طور مستقیم و معنادار دارد. رابطه ی مثلث شناختی و سلامت روانی نیز به صورت منفی و معنی دار بود علاوه بر این، هوش عاطفی توانست از طریق واسطه گری مثلت شناختی، به نحو غیرمستقیم نیز سلامت روانی را پیش بینی نماید. استفاده از آزمون بوت استروپ نشان داد که نقش واسطه ای مثلث شناختی در رابطه ی بین هوش عاطفی و سلامت روانی معنادار است.
آگاهی فراشناختی دانشجویان پسر و دختر آموزش زبان انگلیسی سطح متوسط که فکورانه عمل می کنند و آنان که با محرک آنی عمل می نمایند از کاربرد استراتژی خواندن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از تحقیق حاضر بررسی رابطه احتمالی بین آگاهی فراشناختی دانشجویان پسر و دختر آموزش زبان انگلیسی سطح متوسط که فکورانه عمل می کنند و آنان که با محرک آنی عمل می نمایند از کاربرد استراتژی خواندن می باشد. بدین منظور 95 نفر از دانشجویان آموزش زبان انگلیسی دانشگاه آزاد اسلامی اردبیل بعنوان شرکت کنندگان اولیه در نظر گرفته شدند. نخست جهت اطمینان از همگن بودن شرکت کنندگان از نظر خواندن بخش خواندن امتحان پت به آنها داده شد. سپس از شرکت کنندگان خواسته شد پرسشنامه مارسی را جهت بررسی آگاهی فراشناختی دانشجویان از کاربرد استراتژی خواندن آنها پر کنند. در نهایت پرسشنامه دیگری جهت تمیز دانشجویانی که فکورانه عمل می کنند و آنان که با محرک آنی عمل می نمایند توسط شرکت کنندگان پر شد. نتایج آنالیز همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ای بین عملکرد آنی و عملکرد فکورانه دانشجویان و آگاهی فراشناختی آنها از کاربرد استراتژی خواندن در میان دانشجویان دختر و پسر وجود دارد. بدین معنا که دانشجویان فکور بیشتر از دانشجویانی که با محرک آنی عمل می کنند از کاربرد استراتژی خواندن خود آگاهی فراشناختی دارند ( همبستگی مثبت). بویژه نتیجه تحقیق نشان داد که هر چه دانشجویان دختر و پسر هردو فکورانه تر عمل می کردند آگاهی فراشناختی آنها از کاربرد استراتژی خواندن بیشتر بود.
تاثیر تقسیم توجه و دستگاه حسی مورد استفاده در مرحله مطالعه بر میزان یادآوری کاذب در مدل دیز- رودیگر- مک درموت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برخی از نظریه های مربوط به حافظه کاذب، برقراری رابطه معنایی بین اقلام آموختنی را که باعث افزایش آسیب پذیری فرد می شود، در سبب شناسی این خطای حافظه دخیل می دانند. بر این اساس، پژوهش حاضر با هدف بررسی تاثیر روش منحرف ساختن توجه افراد از طریق تقسیم توجه در دو دستگاه حسی دیداری و شنیداری طراحی و اجرا شد. نمونه پژوهش شامل 462 دانشجو (355 دختر، 107 پسر) بودند که با استفاده از مدل دیز- رودیگر- مک درموت (DRM) مورد آزمون حافظه کاذب قرار گرفتند. مجموعه مرجع دیز- رودیگر- مک درموت شامل فهرست هایی از کلمات است که واژه های هر فهرست با یک کلمه تله که در فهرست موجود نیست ارتباط معنایی بالایی دارند و یادآوری کلمه تله به هنگام آزمون حافظه نشان دهنده حافظه کاذب است. نتایج نشان داد که میزان یادآوری کاذب گروه تقسیم توجه کمتر از گروه کنترل بود، اما بین دو گروه تقسیم توجه و تمرکز توجه تفاوتی مشاهده نشد. به علاوه، میزان یادآوری کاذب در فهرست هایی که به صورت دیداری ارایه شده بودند کمتر از فهرست هایی بود که به شکل شنیداری ارایه شدند. نتایج هم چنین تعامل معنا داری بین تقسیم توجه و نحوه ارایه فهرست ها نشان داد. به این نحو که تفاوت در میزان یادآوری کاذب در ارایه شنیداری و دیداری فقط در شرایطی قابل مشاهده بود که فرد با توجه کامل درگیر تکلیف شده باشد. نتایج پژوهش نشان داد که تقسیم توجه در مرحله مطالعه می تواند به عنوان یکی از راه-های موثر کاهش یادآوری کاذب در دو دستگاه حسی دیداری و شنیداری مورد توجه قرار گیرد.
مقایسه رشد تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانایی تشخیص غیرمنطقی در نوجوانان دختر دوره متوسطه شهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعه نحوه رشد شناختی همواره جزو علاقمندی های پژوهشگران بوده است. زیرا با کاوش عمیق در این مسیر می توان علل افت و خیز آن را شناسایی نموده و در راستای بهبود این مهارت ها برنامه ریزی کرد. هدف این پژوهش، بررسی چگونگی تحول تفکر انتقادی، تفکر خلاق و توانایی ارزیابی غیرمنطقی در مرحله نوجوانی بود. در این راستا، هدف نمونه ای به تعداد 300 نفر از دانش آموزان دختر مقطع تحصیلی دوم راهنمایی، اول دبیرستان و سوم دبیرستان به روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی انتخاب شد. دانش آموزان به پرسش نامه های گرایش تفکر انتقادی، کالیفرنیا (CTDI) تفکر خلاق تورنس و پرسش نامه ارزیابی غیرمنطقی پاسخ دادند. داده ها با استفاده از روش تحلیل واریانس چندمتغیره مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان داد که بین گروه های مورد مطالعه از نظر مؤلفه های تفکر انتقادی حقیقت جویی، تفکر خلاق و انعطاف پذیری با توجه به دوره تحصیلی تفاوت معنی دار وجود دارند.
رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های هویت با نقش واسطه گری حالت فراشناختی در دانش آموزان دختر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه انسجام و انعطاف پذیری خانواده و سبک های هویت با ن قش واسطه گری حالت فراشناختی در دانش آموزان دختر. ب دین منظور 306 نفر از دانش آموزان دختر دبیرستان های کازرون به شیوه نمونه گیری خوشه ای به وسیله پرسشنامه های حالت فراشناختی، پرسشنامه سبک های هویت برزونسکی (2004)، انعطاف پذیری خانواده شاکری (1382) و پرسشنامه انسجام خانواده سامانی(1381) مورد آزمون قرار گرفتند. یافته های حاصل از معادلات ساختاری با LISREL نشان داد که انعطاف پذیری خانواده اثر مستقیمی بر سبک های هویت اطلاعاتی، هنجاری و سردرگم-اجتنابی و حالت فراشناختی دارد. انسجام خانواده دارای اثر مستقیم بر سبک هویت هنجاری و حالت فراشناختی دارد. از طرف دیگر، انسجام و انعطاف پذیری خانواده دارای اثر غیرمستقیم از طریق حالت فراشناختی می باشد. نتایج نشان دهنده اهمیت آموزش فراشناخت در خانواده و در مدارس بوده تا شرایط بهتری برای فرآیند هویت یابی ایجاد شود.
مقایسه تصورات یادگیری و عادت های مطالعه در بین دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف مقایسه تصورات یادگیری وعادت های مطالعه دانشجویان با استعداهای درخشان و دانشجویان عادیانجام شد. طرح پژوهش توصیفی از نوع علی- مقایسه ای بود. جامعة آماری شامل همه دانشجویان با استعدادهای درخشان و عادی دانشگاه شیراز در سال تحصیلی 91-1390 بودند که از بین آن ها نمونه ای به حجم 242 نفر (141 نفر دانشجوی با استعدادهای درخشان و 141 نفر دانشجوی عادی) به روش هدفمند انتخاب شدند و به پرسش نامه های تصورات یادگیری (پردی و هاتی، 2002) و عادت های مطالعه (پالسانی و شارما، 1989) پاسخ دادند. تحلیل داده ها با استفاده از آزمون تحلیل واریانس چندمتغیره نشان داد که بین دو گروه از نظر تصورات یادگیری کلی تفاوت معنی داری وجود ندارد (05/0P>). با وجود این، میانگین نمره دانشجویان عادی در خرده مقیاس های یادگیری به عنوان به دست آوردن اطلاعات، یادگیری به عنوان یادآوری و استفاده از اطلاعات، به طور معنی دار بالاتر از دانشجویان با استعدادهای درخشان بود (05/0P<)، میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان در خرده مقیاس های یادگیری به عنوان تغییر شخصی، یادگیری به عنوان فرآیندی که به زمان و مکان محدود نیست و یادگیری به عنوان رشد قابلیت اجتماعی به طور معنی دار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) و در خرده مقیاس یادگیری به عنوان وظیفه بین دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد (05/0P>). افزون بر این یافته های پژوهش نشان داد که میانگین نمره عادت های مطالعه کلی دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنی دار بالاتر از دانشجویان عادی است (01/0P<). همچنین در خرده مقیاس های تقسیم بندی زمان، وضعیت فیزیکی، توانایی خواندن، یادداشت کردن و انگیزش یادگیری میانگین نمره دانشجویان با استعدادهای درخشان به طور معنی دار بالاتر از دانشجویان عادی بود (01/0P<) اما در خرده مقیاس های حافظه، برگزاری امتحانات و تندرستی بین دو گروه تفاوت معنی داری دیده نشد (05/0P>). با توجه به یافته های به دست آمده می توان گفت که عادت های مطالعه مناسب مستلزم تصورات یادگیری عمیق تر است. بنابراین پیشنهاد می شود آموزش و یادگیری کاربردی تر شود تا تصورات یادگیری دانشجویان عمیق تر شود و از این طریق عادت های مطالعه آن ها بهبود یابد.
بررسی رابطه جهت گیری فراشناختی کلاس درس با آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی رابطه جهت گیری فراشناختی کلاس درس با آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان بود. بدین منظور، با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای تصادفی، نمونه ای مشتمل بر 213 دانش آموز دبیرستانی (107 پسر و 106دختر) با میانگین سنی 88/16 سال از شهر شیراز انتخاب شد. این افراد به مقیاس جهت گیری فراشناختی محیط های یادگیری (توماس، 2003) و پرسشنامه آگاهی فراشناختی (اسکراو و دنیسون، 1994) پاسخ دادند. نتایج نشان داد که رابطه ای مثبت و معنی دار میان ابعاد مقیاس جهت گیری فراشناختی محیط های یادگیری با متغیرهای آگاهی فراشناختی و پیشرفت تحصیلی دانش آموزان وجود دارد (01/0P<) و آگاهی فراشناختی دانش آموزان به ترتیب از طریق تعامل درون کلاسی، خواسته ای فراشناختی کلاس و حمایت و تشویق معلم پیش بینی می شود. همچنین، بهترین پیش بینهای پیشرفت تحصیلی دانش آموزان به ترتیب شامل تعامل درون کلاسی، خواست های فراشناختی کلاس و حمایت عاطفی هستند. علاوه بر این، براساس نتایج آزمون تی، تنها در متغیر پیشرفت تحصیلی تفاوت معنا دار میان نمرات دو جنس وجود دارد.
بررسی رابطه حافظه کاری و بهره هوشی با پیشرفت تحصیلی دانش آموزان دختریک زبانه و دو زبانه دبیرستان های تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه و تفاوت حافظه کاری و هوش و سهم آنها در پیش بینی پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان دختریک زبانه و دو زبانه انجام شد. نمونه ای متشکل از 366 دانش آموز دختر مقطع متوسطه با استفاده از روش نمونه گیری چند مرحله ای، انتخاب شدند. برای سنجش حافظه کاری و بهره هوشی به ترتیب از آزمون شاخص پردازش اطلاعات (IPI) و از ماتریس های پیش رونده ریون استفاده شد. معدل پایانی دانش آموزان به عنوان شاخص پیشرفت تحصیلی محاسبه شد. در این پژوهش با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون t گروه های مستقل رابطه و تفاوت حافظه کاری و هوش در دانش آموزان یک زبانه و دو زبانه بدست آمد و تحلیل رگرسیون گام به گام جهت پیش بینی سهم حافظه کاری و بهره هوشی در پیشرفت تحصیلی استفاده شد. نتایج بدست آمده نشان داد که بین نمرات حافظه کاری، هوش و پیشرفت تحصیلی در دانش آموزان یک زبانه و دو رابطه معنی دار وجود دارد. با این حال، هر چند میانگین نمرات دانش آموزان دو زبانه در نمرات بهره هوشی بالاتر از نمونه های یک زبانه بود، اما بین این دو گروه تفاوت معنی داری مشاهده نشد. بعلاوه، تفاوت بین حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی در بین نمونه های یک زبانه و دو زبانه به نفع دوزبانه ها معنی دار بود. هرچند دانش آموزان دو زبانه به دلیل تجربه ها و ذخایر بیشتر زبانی در حوزه ساختاری آوایی و معنایی عملکرد بهتری از همتایان یک زبانه در تکالیف حافظه کاری و پیشرفت تحصیلی دارند. اما این برتری را در نمره هوش، به دلیل کم بودن وزن متغیر زبان در مقایسه با سایر متغیرهای تأثیرگذار در نمرات هوش نمی توانند حفظ کنند.
رابطه راهبردهای مطالعه و یادگیری با عملکرد تحصیلی دانشجویان علوم پزشکی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: کنکاش در مورد راهبرد های یادگیری و رابطه آن با پیشرفت تحصیلی، منجر به حرکت در جهت یادگیری مطلوب می شود. هدف این پژوهش، بررسی ارتباط بین راهبرد های یادگیری با عملکرد تحصیلی در دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی بابل بود.
ابزار و روش ها: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع همبستگی که در سال 93-1392 در دانشگاه علوم پزشکی بابل انجام شد، 199 نفر (90 پسر و 109 دختر) از دانشجویان رشته های پزشکی، دندان پزشکی و پیراپزشکی به روش طبقه ای تصادفی انتخاب شدند. داده ها با تکمیل پرسش نامه راهبرد های مطالعه و یادگیری استاندارد لاسی و میانگین معدل تحصیلی دانشجویان جمع آوری و با استفاده از آزمون های ضریب همبستگی پیرسون، آنالیز رگرسیون چندگانه، آزمون Tمستقل و آنووا با کمک نرم افزار SPSS 18 مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: میانگین تمامی زیرمولفه های اشتیاق، مهارت و خودنظم دهی در دختران به طور معنی داری از پسران بیشتر بود (05/0p<). تمامی مولفه های راهبرد های مطالعه به جز مهارت پردازش اطلاعات با پیشرفت تحصیلی دانشجویان ارتباط مثبت معنی دار داشتند. زیرمولفه های ایده اصلی (343/0=B)، پردازش اطلاعات (278/0=B) و راهبردهای آزمون (229/0=B) قوی ترین پیشگویی کننده مثبت پیشرفت تحصیلی بودند. همچنین این مدل، 7/24% واریانس معدل تحصیلی را پیش بینی کرد. دانشجویان با پیشرفت تحصیلی بالاتر نسبت به دانشجویان با پیشرفت تحصیلی پایین تر، در تمامی مولفه های راهبرد های یادگیری به جز مولفه پردازش اطلاعات، میانگین نمره بالاتری داشتند (05/0p<).
نتیجه گیری: راهبردهای مطالعه و یادگیری نقش زیادی در پیشگویی پیشرفت تحصیلی دانشجویان دارند.
اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثربخشی درمان فراشناختی گروهی بر ترک اعتیاد و سنجش پایداری اثر آن صورت گرفت. روش: نوع پژوهش آزمایشی از نوع پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل می باشد. جامعه آماری پژوهش تمامی معتادان مراجعه کننده به مراکز ترک اعتیاد شهر تبریز در نیمه دوم سال 1392 و نیمه اول سال 1393 بود که به روش نمونه گیری تصادفی ساده تعداد 50 نفر (مداخله فراشناختی 25 نفر و کنترل 25 نفر) انتخاب شد. مقیاس های افکار اعتیاد مک مولین، مراحل آمادگی برای تغییر و اشتیاق برای درمان اعتیاد و نگرش نسبت به اعتیاد در گروه نمونه اجرا شد. روش درمانی فراشناختی گروهی در 8 جلسه یک ساعته اجرا شد. یافته ها: نتایج نشان داد درمان فراشناختی گروهی باعث کاهش نگرش نسبت به اعتیاد و افزایش تمایل به تغییر و درمان اعتیاد می شود. نتیجه گیری: درمان فراشناختی گروهی از روش های درمانی تاثیرگذار بر نگرش نسبت به اعتیاد وتمایل به تغییر و درمان می باشد.
فراتحلیل اثربخشی مداخله تحلیل رفتارکاربردی بر مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه:درسال های اخیر بسیاری از مطالعات، به بررسی اثربخشی مداخلات متفاوت بر روی کودکان مبتلا به اختلال اتیسم پرداخته اند. یکی از مداخلات مؤثر بر روی این کودکان، روش تحلیل رفتار کاربردی است. در تعداد زیادی از کوشش های بالینی و پژوهش های موردی، میزان اثر بخشی این روش در کودکان مبتلا به اختلال اتیسم اندازه گیری شده است که نتایج متفاوتی را نشان می دهند؛ بنابراین لزوم استفاده از فراتحلیل جهت ارائه یک نتیجه کلی احساس می شود. هدف پژوهش حاضر نیز این است که با استفاده از الگوی پژوهشی فراتحلیل وبا جمع آوری و ترکیب نتایج پژوهش های مختلف، اندازه اثرروش تحلیل رفتارکاربردی را بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم مورد بررسی قرار دهد.
روش:10 مطالعه خارجی مورد قبول از نظر روش شناسی، گردآوری و فراتحلیل شدند. ابزار پژوهش فهرست وارسی فراتحلیل بود. اندازه اثر هر پژوهش به صورت دستی محاسبه شد.
یافته ها: میانگین اندازه اثر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبان بیانی کودکان مبتلا به اختلال طیف اوتیسم79/1 ، بر مهارت های زبان دریافتی56/1 و بر مهارت های زبان مرکب 21/1 به دست آمد که طبق جدول کوهن در سطح زیاد است.
نتیجه گیری: نتایج این فراتحلیل از تأثیر مداخله روش تحلیل رفتار کاربردی بر بهبود مهارت های زبانی کودکان مبتلا به اختلال اوتیسم حمایت می کند.
اثر بخشی آموزش هنرهای تجسمی با استفاده ازبستة آموزشی""آموزش هنر، حامی کودک نوآور""بر افزایش خلاقیت کودکان دبستانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف شناخت اثر بخشی آموزش هنرهای تجسمی با استفاده از بستة آموزشی محقق ساختة""آموزش هنر، حامی کودک نوآور"" بر افزایش خلاقیت کودکان دبستانی انجام گرفت.80 دانش آموز(40دخترو40 پسر)از میان دانش آموزان پایة چهارم ابتدایی ناحیة 3 شهر تهران به روش نمونه گیری خوشه ای چندمرحله ای انتخاب شده و به صورت تصادفی در دو گروه آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 15 جلسة یک ساعته مداخلة آموزشیدریافت کرد وپس از 6 هفته پیگیری به انجام رسید. داده های به دست آمده با روش آماری تحلیل کوواریانس تجزیه و تحلیل شد. یافته هانشان دادکه مداخلة آموزشی در پس آزمون و پیگیری در افزایشنمرة کلی خلاقیت(005/0p= ،001/0p=) و دومؤلفة ابتکار(008/0p=،005/0p=) وبسطخلاقیت(001/0p=،001/0p=) تأثیر معنی دارداشته است.تفاوت معنی داری میان نمره هایگروه های کنترل و آزمایش در دو مؤلفةسیّالی و انعطاف پذیری یافت نشد. بر ایناساس، می توان نتیجه گرفت که بستة آموزشی ""آموزش هنر، حامی کودک نوآور"" می تواند به عنوان یک ابزار آموزشی مناسب در پرورش خلاقیت کودکان دبستانی مورد استفاده قرارگیرد[1].
اثربخشی شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرانگرانی دانشجویان مبتلابه نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: هدف از این پژوهش بررسی اثربخشی آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرانگرانی دانشجویان مبتلا به نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی بود.
روش: پژوهش حاضر شبه آزمایشی از نوع طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه شاهد و جامعه آماری این پژوهش همه دانشجویان دانشگاه فردوسی مشهد مبتلا به نشانگان بالینی اضطراب اجتماعی سال تحصیلی 93-1392 بودند که 30 نفر از آن ها با روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و با جایگزینی تصادفی به دو گروه تقسیم شدند (15 نفر گروه آزمایش، 15 نفر گروه شاهد). گروه آزمایش به مدت 8 جلسه 90 دقیقه ای تحت برنامه آموزشی قرار گرفتند اما گروه شاهد هیچ نوع خدمات روان شناختی را دریافت نکردند. افراد دو گروه پرسشنامه ها را در مرحله قبل و بعد از مداخله تکمیل کردند. ابزارها شامل مقیاس افکار اضطرابی ولز و حساسیت اضطرابی تجدیدنظر شده بود.
یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان داد بین دو گروه آزمایش و شاهد ازنظر کاهش حساسیت اضطرابی تفاوت معناداری وجود دارد (01/0> P) و همچنین بین دو گروه ازنظر کاهش فرانگرانی تفاوت معناداری وجود داشت (01/0> P).
نتیجه گیری : نتایج این پژوهش نشان داد آموزش شناخت درمانی گروهی مبتنی بر ذهن آگاهی بر کاهش حساسیت اضطرابی و فرا نگرانی دانشجویان مبتلا به نشانگان بالینی اختلال اضطراب اجتماعی مؤثراست.
رابطه سواد فن آوری اطلاعات با تفکر انتقادی دانشجویان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر، بررسی رابطه سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی دانشجویان تحصیلات تکمیلی می باشد . این پژوهش از لحاظ ماهیت توصیفی از نوع همبستگی است. جامعه آماری شامل دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود. از طریق جدول کرجسی و مورگان، تعداد 331 نفر از آنها به صورت تصادفی ساده ، به عنوان نمونه انتخاب شدند. ابزار پژوهش، پرسش نامه گرایش به تفکر انتقادی و پرسش نامه محقق ساخته سواد فن آوری اطلاعات است که روایی آنان از نظر متخصصان گروه علوم تربیتی بررسی و تأیید شد. پایایی پرسش نامه ها از طریق ضریب آلفای کرونباخ در یک گروه 30 نفری ، برای پرسش نامه سواد فن آوری اطلاعات 0/93 و برای پرسش نامه تفکر انتقادی 0/80 محاسبه گردید. با عنایت به این که مفروضه های آمار پارامتریک برقرار بود، جهت تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج حاصل از پژوهش نشان داد که بین سواد فن آوری اطلاعات با مهارت های تفکر انتقادی (خلاقیت ، بالیدگی و تعهد) در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی رابطه ای وجود ندارد. لذا، نتایج نشان دهنده آن است که داشتن سواد فن آوری اطلاعات در بین دانشجویان تحصیلات تکمیلی، دلیلی بر وجود تفکر انتقادی در بین آنان نمی باشد. شاید بتوان، بهترین دوران پرورش تفکر افراد با استفاده از فن آوری اطلاعات را، دوران قبل از ورود آنان به آموزش عالی دانست.