فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۲۱ تا ۱۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مقدمه: تحقیقات اخیر نظریه ذهن بیان داشته اند که افراد در برخی موقعیت های اجتماعی بدون ضرورت، دیدگاه دیگران را محاسبه می کنند. برخی نیز به پیش فرض بودن دیدگاه خود اشاره کرده اند. بحث خودکاری ذهن خوانی مدتی مورد مناقشه تحقیقات بود وهم اکنون نیز فرایندهای درگیر در ذهن خوانی موردتوجه محققان است. در این تحقیق هدف ما بررسی محدودیت های ذهن خوانی خودکار با توجه به نوع دیدگاه دیگران است. روش: به همین منظور یک طرح عاملی درون گروهی طراحی گردید و از بین دانش آموزان دبیرستانی شاغل به تحصیل در سال 1392 93 شهر سهند، 25 آزمودنی به شیوه در دسترس انتخاب شد. آزمودنی ها به واسطه ابزار ساخته شده توسط محقق برای سرعت و صحت ذهن خوانی مورد سنجش قرار گرفتند. یافته ها: نتایج حاصل از تحلیل واریانس مکرر نشان داد که اثرات اصلی نوع دیدگاه (007/0P=)، نوع قضاوت (001/0P=) و همچنین اثر تعاملی این دو (001/0P=) معنادار است. همچنین نتایج آزمون تی همبسته نشان می دهد که قضاوت ها در موقعیت دیدگاه مساوی نسبت به دیدگاه ناقص (02/0P=) و مشابه (005/0P=) سریع تر است. نتیجه گیری: با توجه به این یافته ها به نظر می رسد که دیدگاه مساوی یک موقعیت بهینه برای ذهن خوانی باشد. نتایج چالش هایی را برای فرضیه آپلی به همراه داشت.
فرا تحلیل اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی: یک مطالعه مرور ساختاریافته(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزش از اساسی ترین نیازهای بشر است. بدون آموزش، هیچ جامعه ای نمی تواند به بقای خود ادامه دهد، در برنامه های درسی جدید و روش های آموزش آن، تأکید اساسی بر روش هایی است که در آن دانش آموز نقش فعالی دارد. در این روش ها، نقش اصلی در فرآیند یادگیری بر عهده دانش آموز است؛ بنابراین پژوهش حاضر باهدف بهره گیری از یکی از شیوه های مرور ساختاریافته، تحت عنوان «فرا تحلیل»، به تحلیل و ترکیب نتایج پژوهش های انجام شده در کشور ایران، پیرامون میزان اثربخشی روش های تدریس فعال در عملکرد تحصیلی دانش آموزان ایرانی انجام شده است. بدین منظور، تعداد 49 پژوهش انجام یافته در میزان اثربخشی روش های تدریس فعال گردآوری و از میان آن ها تعداد 46 پژوهش که قابلیت بررسی به روش تابان را داشت، برای فرا تحلیل انتخاب شد. پژوهش ها بر اساس این فهرست که شامل مؤلفه های روش شناختی تحقیق مانند پرسش ها، فرضیه ها، اهداف، جامعه آماری، نمونه گیری، روش پژوهش، روش آماری، روایی و پایاییِ پرسشنامه ها است، برای فرا تحلیل انتخاب شدند.نتایج پژوهش حاضر با بهره گیری از روش ترکیب اندازه اثر با رهیافت «d کوهن » نشان داد که روش های تدریس فعال نسبت بهروش های تدریس متداول (سخنرانی)، عملکرد تحصیلی دانش آموزان را به اندازه 88/0 واحد انحراف معیار بهبود می بخشد. همچنین یافته های جانبی تحقیق نشان داد حجم کلاس یادگیری به عنوان متغیر تعدیل کننده، اثربخشی روش های تدریس فعال را در عملکرد دانش آموزان ایرانی تحت تأثیر قرار می دهد و بیانگر این نکته است که هر چه حجم کلاس کم باشد میزان اثربخشی روش های تدریس فعال بیشتر می شود. از این مطالعه می توان درزمینهٔ طرح ریزی برنامه های آموزش دانش آموزان و یادگیری مؤثر آنان بهره جست.
رابطة سبک های یادگیری کلب و هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف تعیین رابطه سبک های یادگیری کلب، هیجان های مثبت و منفی تحصیلی با یادگیری خودگردان انجام شده است. روش پژوهش توصیفی و در قالب یک طرح همبستگی است. جامعة آماری، کلیة دانش آموزان دبیرستان های شهر سقز (7000 نفر) در سال تحصیلی 93 -1392 بودند. جهت دستیابی به اهداف پژوهش، تعداد 363 نفر (182 دختر و 181 پسر) با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای چندمرحله ای، به عنوان نمونة مورد مطالعه، از این جامعه انتخاب شدند؛ و از آنها خواسته شد تا به پرسش نامه های هیجان های تحصیلی پکران، گوئتز و فرینزل (2005)، راهبردهای یادگیری خودگردان پینتریچ و دی گروت (1990) و سبک های یادگیری کلب (2007) پاسخ دهند. داده های پژوهش با استفاده از میانگین، انحراف استاندارد، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون گام به گام مورد تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که رابطة بین سبک های یادگیری کلب و یادگیری خودگردان، معنادار نیست. رابطة بین لذت از کلاس و امیدواری با یادگیری خودگردان مثبت و معنادار است. همچنین رابطة اضطراب، خستگی و عصبانیت با یادگیری خودگردان منفی و معنادار است. بر اساس نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام، سبک های یادگیری و هیجان های تحصیلی 29 درصد تغییرات مربوط به یادگیری خودگردان را تبیین می کنند. هیجان های تحصیلی قادر به پیش بینی یادگیری خودگردان هستند که از میان آنها متغیر لذت از کلاس بالاترین قدرت پیش بینی کنندگی را دارد.
اثربخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی، روانشناختی و کاهش نشانه های کودکان دارای اختلال سلوک(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف بررسی اثر بخشی آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی اجتماعی، هیجانی و روانشناختی دانش آموزان مبتلا به اختلال سلوک بود. روش: این پژوهش به شیوه ی آزمایشی و با طرح پیش آزمون و پس آزمون با گروه کنترل اجرا شد. جامعه آماری شامل کلیه ی دانش آموزان پسر مقطع ابتدایی شهرستان نورآباد (دلفان) در سال تحصیلی 93-92 بودند. آزمودنی های پژوهش شامل 40 دانش آموز پسر دارای اختلال سلوک بود که از میان دانش آموزان بعد از شناسایی به وسیله مقیاس درجه بندی اختلال سلوک و انجام مصاحبه بالینی ساختار یافته انتخاب و به صورت تصادفی ساده در دو گروه آزمایش و گواه گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مصاحبه بالینی ساختار یافته، مقیاس درجه بندی اختلال سلوک و مقیاس بهزیستی شخصی استفاده شد. یافته ها: تحلیل کواریانس چند متغیری (MANCOVA) نشان داد که آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی بر بهزیستی دانش آموزان دارای اختلال سلوک مؤثر بوده (001/0>P) و منجر به کاهش نشانه های مرضی اختلال سلوک در دانش آموزان مبتلا شده است. نتیجه گیری: براساس یافته های به دست آمده می توان گفت که آموزش مهارت های اجتماعی مبتنی بر پردازش شناختی به افزایش سلامت روان منجر می شود و در پیشگیری از اختلال سلوک نقشی موثر دارد.
تأثیر بازخورد تطبیقی- اجتماعی و تواتر آن بر عملکرد و یادداری تکلیف تعادل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات اخیر نشان دادند که فرایند یادگیری علاوه بر فراهم آوردن اطلاعات
برای فراگیرنده، از اثرات شناختی- اجتماعی تکلیف نیز تأثیر می پذیرد. مطالعه حاضر
با هدف بررسی اثرات بازخورد تطبیقی- اجتماعی و تواتر ارائه ی آن بر عملکرد و
یادداری تکلیف تعادلی طراحی شد. طرح پژوهش حاضر، از نوع نیمه تجربی بود. جامعه ی
آماری آن را کلیه ی دانشجویان دختر شرکت کننده در کلاس های تربیت بدنی در نیمسال
تحصیلی (1392- 1391) تشکیل می دادند که به صورت داوطلبانه در این مطالعه شرکت
نمودند. آزمودنی ها (تعداد : 44و میانگین سنی: 2/1 ±
5/20) با توجه به نوع بازخورد (مثبت/ منفی) و شیوة ارائه آن (مطلق/ نسبی)، همچنین
بر اساس اولین نمرة مرحله ی اکتساب به صورت تصادفی، در چهار گروه (بهتر مطلق، بهتر
نسبی، بدتر مطلق و بدتر نسبی) جای گرفتند. آنان در دو جلسه اکتساب (دو روز متوالی)
و یک جلسه یادداری (بدون ارائه بازخورد و 24 ساعت پس از آخرین مرحله اکتساب) شرکت
نمودند. هر جلسه اکتساب شامل 10 کوشش 60 ثانیه ای بود که هر یک از شرکت کنندگان
علاوه بر دریافت بازخورد حقیقی در هر کوشش، بنابر تواتر دریافتی (مطلق/ نسبی)،
بازخورد تطبیقی- اجتماعی یا هنجاری دریافت کردند. ابزار سنجش تعادل، دستگاه تعادل سنج
بود که در تحقیقات ورزشی مورد استفاده قرار می گیرد و دستگاهی با دقت اندازه گیری
بالا می باشد. باتوجه به عدم تفاوت معنادار گروه ها در مرحله پیش آزمون، نتایج
تحلیل واریانس در اندازه گیری های مکرر نشان داد که بین جلسات کوشش های تمرینی
تفاوت معناداری دیده می شود. این کوشش ها موجب بهبود فعالیت حرکتی تعادل در مرحله
اول عملکرد می گردد، هر چند میان نمرات گروه ها تفاوت معنی داری مشاهده نشد.
همچنین نتایج تحلیل واریانس یک طرفه در مرحلة یادداری نیز نشان داد که بازخورد
تطبیقی –
اجتماعی موجب تفاوت معناداری بین گروه ها شده است. در این ارتباط دو گروه بهتر
(مطلق/ نسبی) نمرات بالاتری را نسبت به دو گروه بدتر (مطلق و نسبی) کسب نمودند. به
بیان دیگر نقش بازخوردهای مثبت چه به صورت مطلق باشد چه به صورت نسبی، بر فعالیت
حرکتی تعادل تأثیر معناداری دارد. نتایج پژوهش حاضر نقش بازخورد و انگیزش را بر
یادگیری مهارت های حرکتی تأیید نمود. بحث تفصیلی پیرامون نتایج، در اصل مقاله
آورده شده است.
اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمینه: هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی بود
روش: بدین منظور 60 نفر از والدین کودکان کم توان ذهنی شهر تهران به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب و به صورت تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل (هر یک 30نفر) تقسیم شدند. روش پژوهش آزمایشی با طرح پیش آزمون-پس آزمون با گروه کنترل بود. گروه آزمایش به مدت 7 جلسه تحت آموزش مهارت های حل مسئله قرار گرفتند و از پرسش نامه راهبردهای مقابله ای لازاروس به عنوان ابزار پژوهش استفاده شد. در پایان داده های به دست آمده با استفاده از آزمون تحلیل کوواریانس مورد تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که آموزش مهارت های حل مسئله بر راهبرد مقابله مستقیم، فاصله گرفتن، خودکنترلی، طلب حمایت اجتماعی، اجتنابی و ارزیابی مجدد مثبت والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است اما آموزش مهارت حل مسئله بر راهبرد پذیرش مسئولیت و حل مسئله برنامه ریزی شده والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار نیست.
نتیجه گیری: می توان نتیجه گرفت که آموزش مهارت های حل مسئله بر تغییر برخی از راهبردهای مقابله ای در والدین کودکان کم توان ذهنی اثرگذار است.
همبسته های روانشناختی سلامت سازمانی: شادکامی، راهبردهای رویاروگری با فشار روانشناختی و سبک تفکر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اساسی پژوهش حاضر تعیین نقش شادکامی، راهبردهای رویاروگری با استرس و سبک تفکر در پیش بینی سلامت سازمانی بود. جامعه آماری پژوهش حاضر شامل تمامی کارکنان و مدیران آموزش و پرورش استان گیلان در سال 1393 بود که با روش خوشه ای مرحله ای 125 نفر به عنوان گروه نمونه انتخاب گردیدند و فهرست شادکامی آکسفورد، پرسشنامه شیوه های مقابله ای لازاروس و فولکمن، پرسشنامه سبک های تفکر و سلامت سازمانی را تکمیل نمودند. داده های جمع آوری شده با روش رگرسیون گام به گام مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج نشان داد که سازه های شادکامی، راهبردهای رویاروگری با فشار روانی و سبک تفکر نقش معنی دار در سلامت سازمانی دارند. به این صورت که سازه های شادکامی (مؤلفه حرمت خود)، راهبرد رویاروگری (مؤلفه حل مسأله و مسئولیت پذیری) و سبک تفکر (تفکر قانونگذار) در پیش بینی تغییرات مربوط به سلامت سازمانی نقش دارند.
انواع رویکردهای دانشجویان به یادگیری: رویکرد سطحی، استراتژیک و عمیق(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
اهداف: رویکردهای یادگیری، مجموعه ای از فعالیت های ذهنی فراگیران در هنگام مطالعه هستند که برای دریافت، سازمان دهی و یادآوری موثرتر اطلاعات به کار می روند. هدف این پژوهش، بررسی رویکردهای سطحی، استراتژیک و عمیق یادگیری در میان دانشجویان بود.
ابزار و روش ها: در این پژوهش توصیفی- پیمایشی در سال تحصیلی 92-1391، 380 نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی زاهدان (152 پسر و 228 دختر) با روش نمونه گیری طبقه ای متناسب با جنسیت انتخاب شدند. برای گردآوری داده ها از پرسش نامه برگرفته از پرسش نامه رویکردها و مهارت های مطالعه برای دانشجویان تیت و همکاران استفاده شد. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از آزمون های Tتک متغیره، Tمستقل، تحلیل واریانس و آزمون تعقیبی بنفرونی در نرم افزار SPSS 20 صورت گرفت.
یافته ها: 179 نفر از دانشجویان (1/47%) از رویکرد استراتژیک، 133 نفر (0/35%) از رویکرد سطحی و فقط 68 نفر (9/17%) از رویکرد عمیق استفاده می کردند. در دو رویکرد عمیق (001/0p<) و استراتژیک (005/0p<) بین میانگین نمرات دانشجویان دختر و پسر تفاوت معنی داری وجود داشت. بین گروه های سنی نیز در رویکرد سطحی (01/0p<) و رویکرد عمیق (005/0p<) تفاوت آماری معنی دار وجود داشت.
نتیجه گیری: بیش از 80% دانشجویان برای مطالعه و یادگیری از رویکردهای سطحی و استراتژیک استفاده می کنند که متکی بر حافظه و نتیجه محور است. در مقابل، دانشجویان گرایش کمتری به استفاده از رویکرد عمیق در یادگیری دارند.
اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه
حوزه های تخصصی:
زمینه و هدف: مشکلات و نارسایی های شناختی و هیجانی در نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه لزوم توجه بیشتر به روش های درمانی جدید را در این اختلال برجسته می نماید. هدف از پژوهش حاضر بررسی اثربخشی آموزش حافظه کاری هیجانی بر توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه بود.
روش: جامعه آماری این پژوهش را تمام نوجوانان مبتلا به اختلال استرس پس از سانحه در شهر کرج در سال تحصیلی 94-93 تشکیل می داد. در چارچوب طرح تجربی تک آزمودنی خطوط پایه چندگانه با ورود پلکانی، 3 نوجوان (2 دختر و 1 پسر) از یکی از مراکز آموزش کودکان کار با استفاده از 2 ابزار تشخیصی مصاحبه بالینی ساختاریافته و پرسشنامه تأثیر رویداد به روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. افراد انتخاب شده به صورت یک نفره، طی 20 جلسه تحت آموزش حافظه کاری هیجانی قرار گرفتند و همه افراد در سه مرحله (قبل از آموزش، مرحله آموزش و 2 ماه پیگیری) به وسیله آزمون استروپ کلاسیک و استروپ هیجانی ارزیابی شدند. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از شاخص های تغییر روند، شیب، بازبینی نمودارها و برای تعیین معناداری بالینی از شاخص کوهن، درصد بهبودی و اندازه اثر استفاده شد.
یافته ها: نتایج تجزیه و تحلیل نشان داد که آموزش حافظه کاری هیجانی به طوری معناداری در افزایش توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه مؤثر است.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج پژوهش حاضر، می توان گفت آموزش حافظه کاری هیجانی، گزینه مناسبی برای افزایش توانایی مهارگری شناختی و عاطفی نوجوانان مبتلابه اختلال استرس پس از سانحه می باشد.
مدل عِلّی بسط یافته تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب: نقش جهت گیری هدف یادگیری و یادگیری خودتنظیمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر، ارائة مدل عِلّی بسط یافته تمایل رفتاری به یادگیری تحت وب با تأکید بر نقش جهت گیری هدف یادگیری و یادگیری خودتنظیمی است. جامعة آماری این پژوهش شامل کلیة دانشجویان دانشگاه پیام نور استان فارس است که در سال تحصیلی 93-94 مشغول به تحصیل بوده اند. از طریق نمونه گیری تصادفی طبقه ای تعداد 238 از جامعه انتخاب گردید. در این پژوهش از پنج ابزار اندازه گیری استفاده گردید که شامل جهت گیری هدف یادگیری چاتزلگو و دیگران (2009)، قصد استفاده از یادگیری تحت وب سارمی نیو (2009)، درک از سودمندی و درک از سهولت گاد عبدل (2008)، نگرش به یادگیری تحت وب شین (2007)، یادگیری خودتنظیمی در یادگیری بر خط و یادگیری تحت وب بارنارد و همکاران (2008) که مقیاس اندازه گیری همگی آن ها بر اساس طیف پنج گزینه ای لیکرت از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف است.
نتایج پژوهش نشان داد مدل مفهومی موردنظر در پژوهش با توجه به شاخص های نیکویی بر ارزش از نظر آماری مورد تأیید قرار گرفت. همچنین جهت گیری هدف یادگیری به طور غیرمستقیم و معناداری از طریق درک از سهولت و سودمندی و نگرش بر قصد استفاده از یادگیری تحت وب تأثیر دارد. به علاوه متغیر یادگیری خودتنظیمی از طریق نقش واسطه ای درک از سهولت و سودمندی و نگرش به یادگیری تحت وب بر قصد استفاده از یادگیری تحت وب هم مستقیم و هم غیرمستقیم تأثیر دارد. به علاوه درک از سهولت از طریق درک از سودمندی و نگرش بر قصد استفاده های یادگیری تحت وب تأثیر مستقیم و غیرمستقیم معناداری دارد.
آموزش به شیوه یادگیری سیار و تأثیر آن بر یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر، مطالعه ای است که هدف آن بررسی تأثیر آموزش به شیوه یادگیری سیار بر سه مؤلفه یادگیری، یادداری و انگیزه پیشرفت و مقایسه آن با روش سنتی است. از نظر روش شناسی، پژوهش حاضر، از نوع شبه آزمایشی با طرح پیش آزمون- پس آزمون با گروه کنترل است. جامعه آماری پژوهش، کلیه دانشجویان رشته مهندسی آب در درس خاک شناسی دانشکده کشاورزی دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه است که تعداد آنها 74 نفر بود. با استفاده از فرمول کوکران، تعداد 38 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند. قبل از اجرا، پیش آزمون یادگیری (محقق ساخته) و انگیزه پیشرفت هرمنس بر روی هر دو گروه در شرایط یکسان به عمل آمد. برای گروه گواه از روش سنتی و برای گروه آزمایش از روش آموزش به شیوه یادگیری سیار، استفاده شد. پس از پایان سه هفته آموزش، پس آزمون یادگیری و انگیزه پیشرفت برای هر دو گروه اجرا شد و پس از گذشت یک ماه، آزمون یادداری از گروه ها به عمل آمد. داده های این پژوهش با استفاده از آزمون t گروه های مستقل، در نرم افزار SPSS تحلیل شد.یافته ها نشان داد که میزان یادگیری و یادداری در میان افراد آموزش دیده با روش یادگیری سیار، بیشتر از روش سنتی است؛ اما، در روش آموزش به شیوه سنتی، انگیزه پیشرفت بیشتر از یادگیری سیار بود.
بررسی و مقایسه درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده بر عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
مینه و هدف: ماهیت چند بعدی و پیچیده اختلال دو قطبی بررسی و به کارگیری درمان های جدید را ایجاب می کند. هدف پژوهش حاضر تعیین اثربخشی درمان فراشناختی در مقایسه با درمان روانی-آموزشی خانواده بر کاهش عملکرد اجتماعی بیماران دو قطبی بوده است.
مواد و روش ها: روش پژوهش از نوع نیمه تجربی (پیش آزمون-پس آزمون با گروه گواه) بود. از بین تمام بیماران مبتلا به اختلال دوقطبی مراجعه کننده به بیمارستان ها و درمانگاه های روانشناختی شهر اصفهان ،24 نفر به روش نمونه گیری هدفمند انتخاب و به صورت تصادفی در سه گروه مساوی قرار گرفتند.گروه اول درمان فراشناختی همراه با دارو درمانی، گروه دوم درمان روانی –آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی و گروه سوم فقط دارو درمانی دریافت کردند. ابزار مورد استفاده در این پژوهش شامل مصاحبه نیمه ساختار یافته بر اساس معیارهای تشخیصی DSM-IV-R و مقیاس عملکرد اجتماعی بود. داده-ها با استفاده از نرم افزار SPSS و با کمک آمار توصیفی و استنباطی و تحلیل کوواریانس مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: تفاوت بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی در مقایسه با گروه روانی-آموزشی خانواده معنادار نبود (0/05>p)؛ همچنین بین میانگین های نمرات گروه درمان فراشناختی و گروه روانی- آموزشی خانواده با دارو درمانی معنادار بود.
نتیجه گیری: استفاده از درمان فراشناختی و درمان روانی-آموزشی خانواده همراه با دارو درمانی اثربخشی درمان را افزایش می دهد. بنابراین پیشنهاد می شود درمانگران و خانواده ها در این زمینه آموزش ببینند.
مقایسه اثر بخشی آموزش های کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشگری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه، اثر بخشی آموزش کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشگری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی بود. این پژوهش از نوع آزمایشی بوده و با طرح پیش آزمون پس آزمون با گروه گواه اجرا شد. جامعه آماری این پژوهش را کلیه دانش آموزان پسر مقطع راهنمایی شهر اردبیل در سال تحصیلی 91-90 تشکیل دادند. نمونه پژوهش 60 نفر از دانش آموزان دارای اختلال ریاضی بود که از میان دانش آموزان پنج مدرسه راهنمایی شهر اردبیل بعد از شناسایی به وسیله آزمون ریاضی کی مت (1988) و انجام مصاحبه بالینی ساختار یافته به صورت تصادفی ساده انتخاب و در دو گروه آزمایش (کنترل تکانه و توجه) و گواه (20 نفر برای هر گروه) گمارده شدند. برای جمع آوری داده ها از مقیاس پردازش هیجانی باکر و همکاران (2007)، تکانشگری بارات (1994)، آزمون ریاضی کی مت (1988) و حواس پرتی تولوز پیرون (1986) استفاده شده است. نتایج تحلیل کوواریانس تک متغیری (ANCOVA) نشان داد آموزش برنامه های کنترل تکانه و توجه بر پردازش هیجانی، تکانشوری و حواس پرتی تأثیر دارد (001/0≥P)؛ به این صورت که به کاهش هیجان های منفی، تکانشوری و حواس پرتی دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی منجر می شود. بنابر یافته های این مطالعه، آموزش مهارت های کنترل تکانه و توجه به دانش آموزان مبتلا به اختلال ریاضی باعث کاهش تکانشگری و حواس پرتی می شود و می توان از این آموزش ها به عنوان روش های مداخله ای مناسب سود جست
زمانِ دستوری در زبان فارسی؛ نگاهی نو بر پایه یک الگوی شناختی آرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی: