فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۲۷۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: یادگیری دانشجو یکی از مهم ترین عناصر برای ارزیابی میزان سودمندی روش های آموزشی است. از سویی گفته می شود که میزان رضایت دانشجویان نیز بر بازده آموزشی و اثربخشی مراکز دانشگاهی اثر می گذارد. با توجه به این مطالب، پژوهش حاضر با هدف تعیین میزان رضایت و یادگیری دانشجویان از آموزش دروس پایه به دو شیوه بحث گروهی و سخنرانی صورت گرفت .
روش ها: این مطالعه تجربی- تصادفی کنترل شده از بهمن 1387 تا مهر 1389 در دانشجویان ترم سوم دوره کارشناسی فیزیوتراپی (29 نفر) و گفتاردرمانی (15 نفر) دانشکده توانبخشی دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت و نمونه ها به روش نمونه گیری آسان انتخاب شدند. دانشجویان هر رشته به طور تصادفی به دو گروه شاهد و مداخله تقسیم شدند. برای جمع آوری داده ها از پرسش نامه های سنجش دانش استفاده شد. داده ها با نرم افزار SPSS 11.5 و استفاده از آمار توصیفی و آزمون من- ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: میزان رضایت کلی و رضایت در حیطه های حس مشارکت در یادگیری و علاقه مندی به مطالعه در دانشجویان هر دو رشته در روش گروه های کوچک افزایش معنی داری نسبت به روش سخنرانی داشت؛ اما میزان رضایت دانشجویان دو رشته در حیطه رعایت اصول تدریس بین دو روش آموزشی از لحاظ آماری اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p). میزان یادگیری دانشجویان در هر دو رشته اختلاف معنی داری نداشت (05/0<p).
نتیجه گیری: تدریس به شیوه بحث گروهی می تواند رضایت مندی دانشجویان را از آموزش دروس پایه افزایش دهد.
توانایی شاخص های آزمون نام بردن احتمالی در پیش بینی عملکرد ریاضی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی و مقایسه توانایی شاخص های آزمون نام بردن احتمالی در پیش بینی عملکرد ریاضی انجام شد. نمونه پژوهش 80 نفر از دانش آموزان پایه چهارم دبستان با مشکلات ریاضی و 80 نفر دانش آموزان عادی (بدون مشکلات ریاضی) پایه چهارم دبستان شهر تهران بودند. کلیه شرکت کنندگان آزمون ایران کی مت(IKMT) ، آزمون نام بردن احتمالی(CNT) ، مقیاس های فراخنای عددی (DS) در آزمون هوش وکسلر (WIT) و آزمون استروپ (ST)را تکمیل کردند. بر مبنای آزمون نام بردن احتمالی اندازه های مربوط به زمان پاسخ گویی، تعداد خود تصحیح گری، تعداد خطاها و کارایی به دست آمد. نتایج تحلیل رگرسیون گام به گام نشان داد که نمره های خطا و زمان پاسخ گویی در تکلیف دارای دو ویژگی و نمره های کارایی در تکالیف دارای یک و دو ویژگی در آزمون نام بردن احتمالی توانایی بیشتری نسبت به متغیرهای دیگر این آزمون در پیش بینی عملکرد ریاضی داشتند. همچنین نمره های خطا در آزمون نام بردن احتمالی با نمره تداخل آزمون استروپ (که نشان دهنده بازداری پاسخ غالب است) همبستگی معناداری نشان داد. بر حسب نتایج این پژوهش به نظر می رسد که در مقایسه با آزمون هایی مانند استروپ و فراخنای حافظه عددی، شاخص های آزمون نام بردن احتمالی توانایی بیشتری در پیش بینی پیشرفت ریاضی دارند. نتایج پژوهش می تواند در ارزیابی و طراحی مداخلات عصب- روان شناختی برای دانش آموزانی که مشکلات ریاضی دارند مفید باشد.
نقش واسطه ای طرحواره های شناختی ناسازگار در ارتباط با فرآیند و محتوای خانواده و شیوه های مقابله با تعارض نوجوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به منظور بررسی نقش واسطه ای طرحواره های شناختی ناسازگار در ارتباط با فرآیند و محتوای خانواده و شیوه های مقابله با تعارض 400 نفر (240 دختر و 160 پسر) از دانش آموزان دوره دبیرستان شهر شیراز به روش خوشه ای چند مرحله ای انتخاب شدند. داده ها به کمک پرسش نامه شیوه مقابله با تعارض رحیم (1995)، پرسشنامه طرحواره های یانگ (1999) و پرسشنامه فرآیند و محتوای خانواده سامانی (1387) گردآوری شد. تحلیل مسیر در AMOSنشان داد که ، مدلهای مفروض با متغیر مستقل محتوای خانواده در رابطه با شیوه های حل تعارض با مادر (به استثنای شیوه سلطه گرانه) و شیوه حل تعارض با پدر (به استثنای شیوه مهربانانه، سلطه گرانه و مصالحه گرانه) همگی تائید شدند. مابقی مدل ها تایید نشد.به منظور پیش بینی طرحواره های شناختی ناسازگار بر اساس فرآیند و محتوای خانواده در نوجواناننیز به ترتیب ابعاد تصمیم گیری و حل مسئله، انسجام و احترام متقابل و باورهای مذهبی از فرآیند خانواده، پیش بینی کننده های معنی داری برای طرحواره های شناختی ناسازگار (0001/0 >P) و به ترتیب ابعاد زمان برای با هم بودن، ظاهر بدنی و منزلت اجتماعی، شغل وتحصیلات و تسهیلات تحصیلی از محتوای خانواده پیش بینی کننده های معنی دار برای طرحواره های شناختی ناسازگار (0001/0 >P) بودند.
تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر به منظور بررسی «تأثیر چند رسانه ای بر میزان یادگیری و یادداری درس لوحه نویسی فارسی» انجام گرفت. جامعه آماری این پژوهش عبارت است از: کلیه دانش آموزان پایه اول ابتدایی شهر تهران که در سال تحصیلی 90-89 مشغول به تحصیل بوده اند و از بین جامعه مذکور به منطقه ی یک به صورت تصادفی انتخاب و سپس نمونه گیری تصادفی چند مرحله ای 40 نفر به عنوان نمونه انتخاب شدند که 20 نفر در گروه آزمایش و 20 نفر در گروه کنترل قرارگرفتند. روش انجام این پژوهش، شبه آزمایشی و طرح پژوهشی مورد استفاده، طرح پیش آزمون– پس آزمون با گروه کنترل بوده است. ابتدا محققان با استفاده از آزمون محقق ساخته از هر دو گروه پیش آزمون به عمل آورد؛ سپس در گروه آزمایش به آموزش لوحه نویسی با استفاده از چند رسانه ای محقق ساخته مبتنی براصول طراحی چند رسانه ای، پرداخته و در گروه کنترل معلم همان لوحه مورد نظر را با روش سنتی تدریس کرد. در پایان از هر دو گروه پس آزمون به عمل آمد. نتایج پژوهش دال بر افزایش یادگیری سمت شناسی، افزایش یادداری سمت شناسی، افزایش یادگیری مهارت هماهنگی چشم و دست، افزایش یادگیری تشخیص شکل لوحه در مقایسه با گروه کنترل است و در نهایت تأثیر چند رسانه ای را بر یادگیری تأیید می کند؛ در حالی که آزمون فرضیه ها، افزایش یادداری هماهنگی چشم ودست، افزایش یادداری تشخیص شکل لوحه را تأیید نمی کند. بر این اساس تأثیر چند رسانه ای بر یادداری تأیید نشد. بنابراین چند رسانه ای ها می توانند بر یادگیری درس لوحه نویسی فارسی مؤثر باشند اما لزوماً بر یادداری آن در دراز مدت تأثیری ندارند.
اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی– اجباری در مقایسه با افراد بهنجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی اطمینان به حافظه در افراد دچار حالت های وسواسی- اجباری در مقایسه با افراد بهنجار می باشد. روش این پژوهش از نوع طرح نیمه آزمایشی بود که در آن نمونه ای شامل 100 نفر از دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی تبریز مورد بررسی قرار گرفتند. پس از اجرای تست مادزلی افراد در پنج گروه 20 نفره شامل چهار گروه حالت های وسواسی (شستشو، وارسی، کندی و تردید) و یک گروه بهنجار تقسیم شدند. تکلیف رایانه ای اطمینان به حافظه بر روی این افراد اجرا گردید. نتایج حاصل از روش تحلیل واریانس یک طرفه نشان داد که بین هریک از گروه های وسواسی و آزمودنی های بهنجار در میزان اطمینان به حافظه تفاوت معنی داری وجود دارد. اما هیچ تفاوت معنی داری بین گروه های وسواسی در میزان اطمینان به حافظه وجود ندارد.
نتیجه گیری: یافته های پژوهش حاضر نشان داد که افراد دچارحالت های وسواسی- اجباری نسبت به افراد بهنجار اطمینان به حافظه پایین تری دارند.
تأثیر بافت مفهومی سئوال ها بر عملکرد حافظه روزمره در آزمون های بازشناسی و یادآوری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان از طریق مدل تلفیق یادگیری مسأله محور و فن آوری اطلاعات و ارتباطات(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر، بررسی تأثیر تلفیق یادگیری مسأله محور با فن آوری اطلاعات و ارتباطات در توسعه دانش محتوایی و مهارت تدریس دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم بود. کلیه دانشجو معلمان مرکز تربیت معلم شهید باهنر استان همدان در سال 1389 به عنوان جامعه تحقیق انتخاب شدند و از بین آنها دو گروه آموزش ابتدایی به عنوان نمونه انتخاب شدند. تحقیق حاضر، از نوع شبه تجربی و طرح مورد استفاده، طرح پیش آزمون - پس آزمون با گروه کنترل بود. در گروه کنترل، برنامه ای با نرم افزار پاور پوینت توسط مدرس تهیه شد و از طریق آن برنامه، نحوه تدریس مفاهیم ریاضی با استفاده از روش های حل مسأله و اکتشافی، آموزش داده شد. در گروه آزمایش نیز از دانشجو معلمان خواسته شد بعد از جمع آوری اطلاعات و تنظیم طرحی بر اساس روش های حل مسأله و اکتشافی، در محیط پاور پوینت، مفاهیم ریاضی را آموزش دهند. در واقع مسأله ای که آنها با آن درگیر بودند، این بود که چگونه برنامه ای پویا بسازند که از طریق آن برنامه، دانش آموزان به کشف مفاهیم ریاضی بپردازند. بدین ترتیب در پایان اجرا، طی یک جلسه، آزمون تئوری و عملی از هر دو گروه در حوزه دانش محتوایی و مهارت تدریس به عمل آمد. تجزیه و تحلیل نتایج دو آزمون (تئوری و عملی) با استفاده از آزمونt گروه های مستقل، نشان داد که عملکرد دانشی و مهارتی دانشجو معلمانی که یادگیری مسأله محور را با فاوا به منظور حل مسأله، تلفیق کرده بودند، بهتر از گروهی بود که فقط از فاوا استفاده کرده بودند.
اثربخشی آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی تاثیر آموزش راهبردهای فراشناختی بر حافظه فعال دانشجویان بود. جامعه آماری شامل کلیه دانشجویان دانشگاه آزاد اسلامی واحد ساری بود که در نیمسال اول تحصیلی در دانشگاه مذکور ثبت نام کرده و داوطلب شرکت در دوره آموزش راهبردهای فراشناختی بودند. روش نمونه گیری تصادفی-طبقه ای بود. ابتدا افرادی که برای این دوره ثبت نام کرده بودند با توجه به دو ملاک دانشکده محل تحصیل و جنسیت به زیر طبقه هایی تقسیم شدند. سپس سهم هر طبقه محاسبه شده و به هر آزمودنی یک کد از 1 تا 183 اختصاص یافت. سپس نمونه ای به تعداد 90 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب و در نهایت افراد انتخاب شده با گمارش تصادفی به 2 گروه آزمایش و کنترل تقسیم شدند. گروه آزمایش دوره آموزش راهبردهای فراشناختی را در ترکیب با متن درسی در قالب 9 جلسه به صورت گروهی گذراند و گروه گواه آموزش خاصی دریافت نکرد. جهت سنجش حافظه دانشجویان از آزمون حافظه وکسلر استفاده شد و آزمودنی ها آن را در سه نوبت، ابتدا و انتهای ترم و بعد از پنج ماه پیگیری تکمیل کردند. برای تحلیل داده ها از آزمون تحلیل کوواریانس چند متغیری استفاده شد. نتایج نشان داد که آموزش راهبردهای فراشناختی تنها بر خرده مقیاس های حافظه تداعی و بینایی آزمون حافظه وکسلر دانشجویان، اثر مثبت داشته است هر چند این اثر مثبت در آزمون پیگیری حفظ نشد و تفاوت معناداری در هیچ یک از خرده مقیاس ها بین دو گروه مشاهده نشد.
فراگیری استعاره های شناختی در دوزبانه های انگلیسی – فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقایسه کارکردهای اجرایی دانش آموزان دارای اختلال ریاضیات با دانش آموزان عادی(مقاله علمی وزارت علوم)
راهبردهای یادگیری زبان دوم:در جستجوی نمایه ای برای زبان فارسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر از نوع کاربردی می باشد و به شناسایی راهبردهای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) در میان فارسی آموزان خارجی می پردازد. راهبردهای یادگیری زبان عملکردهایی هستند که استفاده از آنها از سوی دانش آموز فرآیند یادگیری را آسان تر، سریع تر، لذت بخش تر و موثرتر ساخته، انتقال یادگیری به موقعیت های جدید را ممکن می سازد (آکسفورد، 1990). بر اساس پژوهش های مختلف، استفاده از این راهبردها در یادگیری مهارت های زبان تاثیر بسزایی دارد. در حوزه آموزش و یادگیری زبان انگلیسی و همچنین در زبان های مختلف راهبردهای یادگیری زبان مورد بررسی و شناسایی قرار گرفته اند ولی در زبان فارسی به بررسی راهبردهای شناختی و فراشناختی (و اکثرا در میان فارسی زبانان) اکتفا شده است. لذا ضروری به نظر می رسید که در حوزه آموزش زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) به خارجی ها نیز راهبردهای یادگیری شناسایی شوند. در این خصوص، پژوهش حاضر بر مبنای پرسشنامه راهبردهای یادگیری زبان آکسفورد (1990) انجام شد.ابتدا نسخه 50 سوالی پرسشنامه به زبان فارسی ترجمه گردید. سپس طی یک آزمون آزمایشی و با استفاده از 30 فارسی آموز پایایی آن محاسبه شد. آلفاکرونباخ کل آزمون 0.80 بود.به دلیل پایین بودن میزان آلفاکرونباخ در برخی از بخش ها، اصلاحاتی در پرسشنامه صورت گرفت. بدین منظور، واژه های دشوار را در برخی سوالات (با توجه به نظر زبان آموزان) حذف و از واژه های آسان تری استفاده کردیم. لذا در پژوهش اصلی از پرسشنامه اصلاح شده استفاده گردید. در این خصوص، 156 فارسی آموز خارجی از دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) به پرسشنامه اصلی پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار اس پی اس اس تحلیل گردید. نتایج نهایی پژوهش نشان داد که فارسی آموزان راهبردهای یادگیری زبان فارسی را گاهی (به طور متوسط) به کار می برند. همچنین طبق نتایج پژوهش می توان دریافت که فارسی آموزان برای یادگیری زبان فارسی (به عنوان زبان دوم) راهبردهای فراشناختی را بیشتر به کار می برندو از راهبردهای حافظه ای کمتر از راهبردهای دیگر استفاده می کنند.
حافظه کاری کودکان یک زبانه و دوزبانه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بررسی ظرفیت حافظه کاری کودکان دوزبانه و یک زبانه انجام شد. به این من ظور60 کودک دوزبانه (30 دختر و 30 پسر) و 60 کودک ی ک زبانه (30 دختر و 30 پسر) از میان دانش آموزان پایه سوم مدارس دولتی شهرهای ت هران (یک زبانه) و زن جان (دوزبانه) به صورت تصادفی انتخاب و با تکالیف فراخنای ارقام مستقیم، فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ مورد آزمون قرار گرفتند. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون t گروه های مستقل و تحلیل واریانس دوراهه نشان داد که عملکرد کودکان دوزبانه در آزمون های فراخنای ارقام وارونه، فراخنای کرسی، فراخنای شمارش و استروپ بهتر از کودکان یک زبانه بود ولی در آزمون فراخنای ارقام مستقیم تفاوت معناداری بین دو گروه یافت نشد. علاوه بر این، تفاوت های جنسیتی چندانی نیز بین دو گروه مشاهده نشد، به جز اینکه دختران یک زبانه در آزمون فراخنای ارقام مستقیم نسبت به پسران عملکرد بهتری داشتند. در کل نتایج این تحقیق نشان داد که کودکان دوزبانه از مجری مرکزی و بخش دیداری - فضایی بهتری نسبت به کودکان یک زبانه همسان خود برخوردارند اما در مورد مدار آوایی که تفاوتی بین دو گروه یافت نشد، نیاز به تحقیقات بیشتری است. علاوه بر این، هر دو جنس دارای ظرفیت حافظه کاری یکسانی هستند و جنس نقشی در این میان ندارد.
بررسی نقش سازه شخصیتی سخت رویی در تعدیل آثارسوء استرس بر عملکرد حافظه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق، تعیین اثرات عامل استرس زا بر عملکرد حافظه با توجه به اثرات تعدیلی سازه شخصیتی سخت رویی بوده است. طرح از نوع شبه آزمایشی با پس آزمون و گروه کنترل بوده است. نمونه های پژوهش شامل60 نفر از دانشجویان دختر و پسر مقطع کارشناسی دانشگاه تبریز بوده که از طریق غربالگری با مقیاس زمینه یابی دیدگاه های شخصی انتخاب شدند؛ به طوری که 30 نفر حائز سخت رویی بالا و 30 نفر دیگر نیز حائز سخت رویی پایین بودند؛ هرکدام از این گروه ها به دو دسته آزمایشی و کنترل تقسیم شدند؛ به طوری که با اعمال متغیر مستقل (استرس) و تعدیل کننده (سخت رویی) در نهایت 4 گروه ایجاد شد: آزمایشی با سخت رویی بالا، آزمایشی با سخت رویی پایین، کنترل با سخت رویی بالا و کنترل با سخت رویی پایین که این چهار گروه از لحاظ نمره کلی و نمرات مربوط به 7 خرده مقیاس آزمون حافظه وکسلر با هم مقایسه شدند. برای تحلیل داده ها از روش تحلیل واریانس چندمتغیره استفاده شد. تحلیل آماره ها نشان داد که بین دو گروه آزمایشی با سخت رویی بالا و آزمایشی با سخت رویی پایین به لحاظ نمره کلی حافظه تفاوت معناداری وجود ندارد. همچنین بین گروه آزمایشی و کنترل با سخت رویی بالا از نظر نمره کلی حافظه تفاوت معناداری وجود ندارد. بین گروه آزمایشی و کنترل با سخت رویی پایین نیز از نظر نمره کلی حافظه تفاوت معناداری وجود ندارد اما در خرده مقیاس های تکرار ارقام و جهت یابی نمره هر چهارگروه مورد بررسی تفاوت معناداری با هم دارند.